eitaa logo
امام شناسی
370 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
👤🔆 مناظره ای در حضور حضرت صادق علیه السلام 🔆🗣 ✍ ﻛﻠﻴﻨﻰ ﻭ ﺷﻴﺦ ﻃﺒﺮﺳﻰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻳﻮﻧﺲ ﺑﻦ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﻛﻪ: 🔰 ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ اهل ﺷﺎﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﻠﻢِ ﻛﻠﺎﻡ ﻭ ﻋﻠﻢِ ﻓﻘﻪ ﻭ ﻋﻠﻢِ ﻓﺮﺍﻳﺾ ﻭ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺁﻣﺪﻩ ‌ﺍﻡ ﺑﺎ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺗﻮ ﻭ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻛﻨﻢ. ⚪️ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﻠﺎﻡ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻢ. ⚪️ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺲ ﺗﻮ ﺷﺮﻳﻚ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻫﺴﺘﻰ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ⚪️ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺧﻮﺩ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ⚪️ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺲ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺗﻮ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﻃﺎﻋﺖ صلی الله علیه و آله و سلم ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ‼️ ﻳﻮﻧﺲ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻦ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﺷﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ یونس! ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻠﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻭﺣﻰ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﻟﺎﻃﺎﻋﻪ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎﻃﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ⭕️💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢⭕️ 🔰 ﭘﺲ ﻫﺸﺎﻡ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﻜﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺘﻜﻠّﻤﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻓﻀﻞ ﻭ ﻭ ﻓﻄﺎﻧﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺧﻄﺶ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﺋﻰ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺗﻮ ﻳﺎﺭﻯ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻣﺎﺋﻰ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺳﺖ. ﭘﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ غالب ﺷﺪﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺎﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﺴﺮ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻛﻦ؛ ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺎ ﻫﺸﺎﻡ. 🔹 ﭘﺲ ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ هشام! ﺑﺎ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻛﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﻰ ﺍﺩﺑﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻏﻀﺐ ﺷﺪﻩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻣﺮﺩ! ﺁﻳﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﭼﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ؟ 🔹 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺣﺠﺘﻰ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﺋﻰ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻬﻢ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﻈّﻢ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﻭ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﺪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻳﺾ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻛﻴﺴﺖ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻛﻰ ﺑﻮﺩ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔﻌﻰ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻰ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺷﺎﻡ به سوی ﻣﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻛﻨﻰ؟ 🔹 ﭘﺲ ﺷﺎﻣﻰ ﺳﺎﻛﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﺍﺩ. 🔵🔸🔶🔸🔹🔷🔹🔸🔶🔸🔵 ❓ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺎﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ: ﭼﺮﺍ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﺋﻰ؟ ❗️ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺟﻮﻉ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻏﻠﻂ ﮔﻔﺘﻪ ‌ﺍﻡ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭﺟﻮﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﺮﺣﻘّﻴﻢ ﭘﺲ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔﻌﻰ ﻧﺒﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣّﺎ ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻢ. 🔰 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻯ. ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻳﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﻧﺪ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺗﻤﻴﺰ ﺩﻫﺪ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﻳﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﺍ؟ ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﮕﻮ ﻛﻴﺴﺖ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺑﺎﺭ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺴﻮﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻴﺮﺍﺛﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺟﺪّ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﺪ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﭙﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻰ. 🔅 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﻋﺬﺭ ﻣﺮﺍ ﻗﻄﻊ ﻛﺮﺩﻯ، ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﻢ. 🔅🔆🔅🌐🔅🔆🔅🌐🔅🔆🔅 🌴 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ شامی! ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﻮﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻡ. 🌱 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺁﻭﺭﺩﻯ ﻭ ﭘﻴﺸﺘﺮ ﭼﻮﻥ ﻛﻠﻤﺘﻴﻦ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻰ ﺑﻮﺩﻯ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻬﻢ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻭ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺯ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻭ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻣﺘﺮﺗّﺐ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺗﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺍﺋﻤﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﻣﺴﺘﺤﻖّ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ. 🌻 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺑﻪ ﻳﮕﺎﻧﮕﻰ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﺻﻴﺎﺋﻰ. 📚 حیات القلوب / ج5 / ص31-33
☀️ «وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا» (النساء/83) ☀️ 🌻🍃🌱🌿🌳🌿🌱🍃🌻 💎 امام صادق (ع) فرمود: ✅ (ع) و ما ائمه علیهم السلام بعد از او در میان این امت، همچون موسی و عالمی هستیم كه موسی (ع) او را دیدار كرد و با او سخن گفت و از او اجازه همراهی خواست و بدین شكل، خداوند داستان آن دو را در كتابش برای پیامبر (ص) بیان كرده است؛ آنجا كه خداوند به موسی (ع) فرمود: 🔆 «إِنِّی اصْطَفَیْتُكَ علَی النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِكَلاَمِی فَخُذْ مَا آتَیْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِینَ» (الاعراف/144) «خدا فرمود: ای موسی من تو را به مقام پیام ‌رسانی خود و همصحبتی خویش بر سایر مردم برگزیدم، پس آنچه را که به تو دادم کاملا فراگیر و از شکرگزاران باش». 🔆 ❕سپس فرمود: 🔆 «وَكَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَیْءٍ مَّوْعظَةً وَتَفْصِیلاً لِّكُلِّ شَیْءٍ» (الاعراف/145) «و در الواح از هر موضوع برای نصایح و پند و هم تحقیق هر چیز به موسی نوشتیم» و آن ، علمی داشت كه در الواح برای موسی نگاشته نشده بود. 🔆 ⚠️ موسی گمان می ‌كرد تمامی مسائلی كه در نبوتش به آن نیاز دارد و تمامی علم مورد نیاز، در الواح برای او نگاشته شده است. همان گونه كه مدّعی ‌های علم و فقه چنین گمان می ‌كنند؛ آنان تصور می ‌كنند تمامی و علم مورد نیاز این امت در دین را دارا هستند و این علم را از (ص) آموخته ‌اند و حفظ كرده‌ اند. حال آن كه به تمام آنچه رسول الله عالم بود، علم ندارند و از علم او اطلاعی ندارند و او را نمی ‌شناسند. ⛔️ هر گاه از حلال و حرام و احكام از آنان سوال می ‌شود، اگر از رسول الله (ص) چیزی در آن باره، روایت نشده باشد، از این كه مردم آنان را به نسبت دهند، شرم دارند و اكراه دارند از اینكه نتوانند سوالی را جواب دهند. این چنین است كه مردم، علم را از غیر معدنش طلب می ‌كنند. آنان نیز نظر و قیاس خود را در خدا وارد می ‌كنند و كلام رسول الله (ص) را رها می ‌كنند و می ‌خواهند با بدعت، كار خدا را انجام دهند؛ حال آن كه رسول الله (ص) فرمود: هر گونه بدعتی گمراهی است. ✅ اگر از آنان در مورد مسئله ‌ای در دین خدا سوال شود و از رسول الله (ص) در مورد آن روایتی وجود نداشته باشد، آن را به خدا و رسولش و اولی‌ الامر ارجاع ‌دهند، كسانی كه علم را از علیهم السلام آموخته ‌اند، پاسخ آن را می ‌دانستند. 🔥 آن چیزی كه آنان را از جستجوی علم در نزد ما باز می ‌دارد، دشمنی و ورزیدن نسبت به ماست. 🔥 ✅ نه، به خدا كه موسی نسبت به آن عالم، حسد نورزید. موسی (ع) پیامبری است كه به او وحی می ‌شد و بدین سبب او را دید و خواستار كلام با او شد و از علم او آگاه شد، بلكه نزد او به علمش اقرار كرد و نسبت به او حسد نورزید، آنگونه كه این پس از رسول الله نسبت به علم ما و میراث ما از رسول الله (ص) حسادت ورزیدند و به دانش ما رغبت نداشتند؛ آن ‌چنان كه موسی به آن عالم علاقمند شد و از او اجازه همراهی خواست تا از او بیاموزد و او را ارشاد كند. هنگامی كه از او اجازه همراهی خواست، آن عالم دانست كه موسی نمی ‌تواند با او همراه شود و نمی ‌داند كه او چنان علمی دارد و با او صبر پیشه نمی ‌كند. 🔆 در آن هنگام؛ عالم به او گفت: «إِنَّكَ لَن تَسْتَطِیع مَعیَ صَبْرًا» (الکهف/67) «تو هرگز نمی‌توانی که (تحمل اسرار کرده و) با من صبر پیشه کنی». 🔆 ❔موسی به او گفت: چرا نداشته باشم؟ 🔆 عالم به او گفت: «وَكَیْفَ تَصْبِرُ علَی مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا» (الکهف/68) «و چگونه صبر توانی کرد بر چیزی که از علم آن آگهی کامل نیافته‌ای؟» 🔆 ❕موسی با فروتنی و مهربانی از او طلب كرد تا او را بپذیرد: 🔆 «سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعصِی لَكَ أَمْرًا» (الکهف/69) «به خواست خدا مرا با صبر و تحمل خواهی یافت و هرگز در هیچ امر با تو مخالفت نخواهم کرد» 🔆 اما عالم می‌دانست كه موسی صبر نمی‌كند. ⚠️ ای اسحاق! به خدا سوگند، امروز، حالت قاضیان و فقها و یاران اینان نیز چنین است، به خدا سوگند، از علم ما آگاهی ندارند و آن را نمی ‌پذیرند و تحمل نمی ‌كنند و از آن بهره نمی ‌جویند و همانطور كه (ع) بر علم آن عالم در حین همراهی او صبر نكرد، اینان نیز صبر نمی ‌كنند. ✅ موسی دانست كه او چگونه علمی دارد. اعمال عالم برای موسی ناخوشایند بود؛ اما خداوند از آن راضی بود و تنها، همان حق بود. علم ما نیز در میان جاهلان، ناپسند است و از آن بهره نمی ‌جویند، در حالی كه در نظر خداوند، است. 📚 الاختصاص / شیخ مفید / ص258