eitaa logo
امام شناسی
374 دنبال‌کننده
532 عکس
187 ویدیو
2 فایل
ارتباط با ادمین @BehnazEmam نشانی صفحه اینستاگرام https://www.instagram.com/imamology.info/
مشاهده در ایتا
دانلود
👤🔆 مناظره ای در حضور حضرت صادق علیه السلام 🔆🗣 ✍ ﻛﻠﻴﻨﻰ ﻭ ﺷﻴﺦ ﻃﺒﺮﺳﻰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻳﻮﻧﺲ ﺑﻦ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﻛﻪ: 🔰 ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ اهل ﺷﺎﻡ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻣﺮﺩﻯ ﺻﺎﺣﺐ ﻋﻠﻢِ ﻛﻠﺎﻡ ﻭ ﻋﻠﻢِ ﻓﻘﻪ ﻭ ﻋﻠﻢِ ﻓﺮﺍﻳﺾ ﻭ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻫﺴﺘﻢ ، ﺁﻣﺪﻩ ‌ﺍﻡ ﺑﺎ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺗﻮ ﻭ ﻣﺒﺎﺣﺜﻪ ﻛﻨﻢ. ⚪️ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻛﻠﺎﻡ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﻛﻠﺎﻡ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻌﻀﻰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺩ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻢ. ⚪️ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺲ ﺗﻮ ﺷﺮﻳﻚ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﻫﺴﺘﻰ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ⚪️ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺧﻮﺩ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ⚪️ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺲ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺗﻮ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺍﻃﺎﻋﺖ صلی الله علیه و آله و سلم ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ؟ ▫️ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ. ‼️ ﻳﻮﻧﺲ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻦ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﺷﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ یونس! ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻠﺎﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﻃﻞ ﻛﺮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻭﺣﻰ ﺍﻟﻬﻰ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺍﺟﺐ ﺍﻟﺎﻃﺎﻋﻪ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺑﺎﻃﻞ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺑﻠﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ. ⭕️💢⭕️💢⭕️💢⭕️💢⭕️ 🔰 ﭘﺲ ﻫﺸﺎﻡ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﻜﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﺘﻜﻠّﻤﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻓﻀﻞ ﻭ ﻭ ﻓﻄﺎﻧﺖ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺧﻄﺶ ﺗﺎﺯﻩ ﺩﻣﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺧﻞ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻌﻈﻴﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺟﺎﺋﻰ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺗﻮ ﻳﺎﺭﻯ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻣﺎﺋﻰ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﺳﺖ. ﭘﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ غالب ﺷﺪﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺎﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﭘﺴﺮ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻛﻦ؛ ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺎ ﻫﺸﺎﻡ. 🔹 ﭘﺲ ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﻳﺎ هشام! ﺑﺎ ﻣﻦ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﻛﻦ ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﻰ ﺍﺩﺑﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻏﻀﺐ ﺷﺪﻩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻯ ﻣﺮﺩ! ﺁﻳﺎ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﺧﻮﺩ ﭼﻪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ؟ 🔹 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺣﺠﺘﻰ ﻭ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﺋﻰ ﺍﻗﺎﻣﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻬﻢ ﻧﺮﺳﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻨﻈّﻢ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ، ﻭ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﺪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﻳﺾ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻛﻴﺴﺖ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻛﻰ ﺑﻮﺩ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔﻌﻰ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﺁﻧﻜﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ؟ 🔹 ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻰ. 🔵 ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﺎ ﻭ ﺗﻮ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﺍﻳﻦ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺷﺎﻡ به سوی ﻣﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻇﺮﻩ ﻛﻨﻰ؟ 🔹 ﭘﺲ ﺷﺎﻣﻰ ﺳﺎﻛﺖ ﺷﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﺍﺩ. 🔵🔸🔶🔸🔹🔷🔹🔸🔶🔸🔵 ❓ﭘﺲ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺎﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ: ﭼﺮﺍ ﻧﻤﻰ ﮔﻮﺋﻰ؟ ❗️ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ، ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺭﺟﻮﻉ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﻓﻊ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻏﻠﻂ ﮔﻔﺘﻪ ‌ﺍﻡ ﺯﻳﺮﺍ ﻛﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻭﺟﻮﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻣﻄﻠﺐ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮔﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﺮﺣﻘّﻴﻢ ﭘﺲ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﺳﻨّﺖ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻧﻔﻌﻰ ﻧﺒﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣّﺎ ﻣﻦ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﻢ. 🔰 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻯ. ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻳﺎ ﺧﻮﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮﻧﺪ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺁﻳﺎ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺑﺎﺯﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺧﺘﻠﺎﻑ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺗﻤﻴﺰ ﺩﻫﺪ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﻳﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﺍ؟ ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﮕﻮ ﻛﻴﺴﺖ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻛﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺑﺎﺭ ﻣﻰ ﺑﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺴﻮﻯ ﺍﻭ ﻣﻰ ﺁﻳﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﺑﻪ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﻴﺮﺍﺛﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻭ ﺟﺪّ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ❓ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺷﺪ؟ ❗️ﻫﺸﺎﻡ ﮔﻔﺖ: ﺑﭙﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺧﻮﺍﻫﻰ. 🔅 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﻋﺬﺭ ﻣﺮﺍ ﻗﻄﻊ ﻛﺮﺩﻯ، ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﺆﺍﻝ ﻛﻨﻢ. 🔅🔆🔅🌐🔅🔆🔅🌐🔅🔆🔅 🌴 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻯ شامی! ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﭼﻮﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺧﺒﺮ ﺩﺍﺩ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﺋﻰ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪﻡ. 🌱 ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻠﻜﻪ ﺍﻟﺤﺎﻝ ﺁﻭﺭﺩﻯ ﻭ ﭘﻴﺸﺘﺮ ﭼﻮﻥ ﻛﻠﻤﺘﻴﻦ ﻣﻰ ﮔﻔﺘﻰ ﺑﻮﺩﻯ ﻭ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻬﻢ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﻭ ﺍﺣﻜﺎﻡ ﺩﻧﻴﺎ ﺍﺯ ﻣﻴﺮﺍﺙ ﻭ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻣﺘﺮﺗّﺐ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﺗﺎ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻣﺖ ﺍﺋﻤﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ ﻣﺴﺘﺤﻖّ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ. 🌻 ﺷﺎﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﺑﻪ ﻳﮕﺎﻧﮕﻰ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠّﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠّﻢ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻭ ﮔﻮﺍﻫﻰ ﻣﻰ ﺩﻫﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺍﻭﺻﻴﺎﺋﻰ. 📚 حیات القلوب / ج5 / ص31-33
🔹💎 بهترین ها 💎🔹 ⚪️ همانا بهترین چیزی که انسانها می توانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، به خدا و ایمان به پیامبر (ص) و جهاد در راه خداست، که قله بلند اسلام، ⚪️ و یکتا دانستن خدا، بر اساس فطرت انسانی است، ⚪️ برپا داشتن آیین ملت اسلام، ⚪️ و پرداختن تکلیف واجب الهی، ⚪️ و ماه رمضان سپری برابر عذاب الهی است، ⚪️ و و عمره، نابودکننده فقر و شستشودهنده گناهان است. ⚪️ و مایه فزونی مال و طول عمر، ⚪️ و های پنهانی نابودکننده گناهان، ⚪️ و صدقه آشکارا، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، ⚪️ و ، از ذلت و خواری نگه می دارد. 🔴🔹▫️◽️◻️♥️◻️◽️▫️🔹🔴 🔵 به یاد باشید که نیکوترین است، 🔵 و آنچه پرهیزگاران را وعده دادند آرزو کنید که وعده خدا راست ترین وعده هاست، 🔵 از راه و رسم پیامبرتان پیروی کنید که بهترین راهنمای است، 🔵 رفتارتان را با روش (ص) تطبیق دهید که هدایت کننده ترین روشهاست. 🔵 ارزش و قرآن را بیاموزید، که بهترین گفتار است، 🔵 و آن را نیک بفهمید که بهار دلهاست، 🔵 از آن شفا و بهبودی خواهید که شفای سینه های بیمار است، 🔵 و قرآن را نیکو تلاوت کنید که سودبخش ترین هاست، 🔵🔸▫️◽️◻️💙◻️◽️▫️🔸🔵 ⭕️ زیرا عالمی که به غیر خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بیماری نادانی نخواهد گرفت، بلکه حجت بر او قویتر و و اندوه بر او ثابت و در پیشگاه خدا سزاوار سرزنش است. 📚 / خطبه 110
📚 کانال کتابسرای مکتب انتظار 📚 👈 فروشگاه اینترنتی کتب ➕ همراه با ♻️ { کتب نو و مستعمل } 📊 ارائه دهنده کتب پرمخاطب، ویژه و کم یاب (کتب مرجع روایی؛ اعتقادی؛ اخلاقی؛ نقد و بررسی؛ تاریخی و...) 📦 ارسال به تمامی شهرهای ایران 💠 آدرس کانال : eitaa.com/K_maktabeentezar ❇️ امام صادق عليه السلام فرمودند: اکتُب و بُثَّ عِلمَکَ فی اخوانِک فَإن مِتَّ فَوَرِّث کُتُبَکَ بَنِیکَ فَانَّه یأتی عَلَی النَّاس زمانُ هَرجٍ ما یأنَسُونَ فیه الاّ بِکُتُبِهِم. خویش را بنویس و میان برادرانت انتشار ده و هنگامی که مرگت فرا رسید، کتاب های خود را به برای فرزندانت باقی گذار ؛ زیرا زمانی پر خواهد آمد که به چیز دیگری جز ، انس نتوانند یافت. 📖 بحارالانوار/ج2/ص150
🔅🌿 خداوند ما را مخصوص گردانیده است .... 🌿🔅 🔰 امام صادق علیه السلام نقل می کنند که: ❔هشام از پدرم پرسید آيا نسب ما و شما كه همه فرزندان عبد منافيم يكى نيست ؟ ❕پدرم فرمود كه چنين است و لكن حق تعالى ما را مخصوص گردانيده است از مكنون سرّ خود و خالص علم خود به آنچه ديگرى را به آن مخصوص نگردانيده است. ❔هشام گفت كه آيا چنين نيست كه حق تعالى صلى اللّه عليه و آله و سلم را از شجره عبد مناف به سوى كافه خلق مبعوث گردانيده از سفيد و سياه و سرخ پس از كجا اين مخصوص شما گردانيده است و حال آنكه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم بر همه خلق مبعوث است ، خدا در قرآن مجيد مى فرمايد: 🔆 «وَ للّهِ ميراثُ السَّمواتِ وَالاَرْضِ» (آل عمرا/180 - الحدید/10) 🔆 ؛ پس به چه سبب ميراث علم مخصوص شما شد و حال آنكه بعد از محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلم پيغمبرى مبعوث نگرديد و شما پيغمبران نيستيد؟ ❕پدرم فرمود: از آنجا خدا ما را مخصوص گردانيده كه به پيغمبر خود وحى فرستاد كه 🔆 «لاتُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ» (القیامة/16) 🔆 ؛ و امر كرد خود را كه مخصوص گرداند ما را به خود و به اين سبب حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلم برادر خود على بن ابى طالب عليه السلام را مخصوص مى گردانيد به رازى چند كه از ساير صحابه مخفى مى داشت. ❕و چون اين آيه نازل شد 🔆 «وَ تعيها اُذْنٌ واعيةٌ» (الحاقه/12) 🔆 يعنى حفظ مى كند آنها را گوش هاى ضبط كننده و نگاه دارنده ، پس حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: يا على ! من از خدا سؤ ال كردم كه آنها را تو گرداند و به اين جهت على بن ابى طالب عليه السلام مى فرمود كه حضرت صلى اللّه عليه و آله و سلم هزار باب از علم تعليم مى نمود كه از هر بابى هزار باب ديگر گشوده مى شود؛ چنانچه شما خود به مخصوصان خود مى گوييد و از ديگران پنهان مى داريد همچنين حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم رازهاى خود را به على عليه السلام مى گفت و ديگران را محرم آنها نمى دانست ، همچنين على بن ابى طالب عليه السلام كسى از خود را كه محرم آن اسرار بود و به آن رازها مخصوص گردانيد، و به اين طريق آن علوم و به ما ميراث رسيده است. ❔هشام گفت : على دعوى اين مى كرد كه من مى دانم و حال آنكه خدا در علم غيب احدى را شريك و مطلع نگردانيده است پس از كجا اين دعوى مى كرد؟ ❕پدرم فرمود كه حق تعالى بر حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم كتابى فرستاد و در آن كتاب بيان كرده آنچه بوده و خواهد بود تا روز چنانچه فرموده است : 🔆 «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْيانَا لِكُلّ شَى ء وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقينَ» (النحل/89) 🔆 ❕و باز فرموده است : 🔆 «وَ كُلُّ شَى ءٍ اَحْصَيْناهُ فِى اِمامٍ مُبينٍ» (یس/12) 🔆 و فرموده است كه 🔆 «ما فَرَّطْنا فِى الْكِتابِ مِْن شَى ءٍ» (الانعام/38) 🔆 ❕پس حق تعالى فرستاد به سوى پيغمبر خود كه هر غيب و سرّ كه به سوى او فرستاده البته على عليه السلام را بر آنها مطلع گرداند و حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم امر كرد على عليه السلام را كه بعد از او را جمع كن و متوجه غسل و تكفين و حنوط او شود و ديگران را حاضر نكند و به اصحاب خود گفت كه است بر اصحاب و اهل من كه نظر كنند به سوى عورت من مگر برادر من على كه او از من است و من از اويم و از او است مال من و بر او لازم است آنچه بر من لازم بود و او است ادا كننده قرض من و وفا كننده به وعده هاى من ، پس به اصحاب خود گفت كه عليه السلام بعد از من قتال خواهد كرد با بر تأويل قرآن چنانچه من قتال كردم با بر تنزيل قرآن و نبود نزد احدى از صحابه جميع تأويل قرآن مگر نزد على عليه السلام و به اين سبب حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود كه داناترين مردم به علم قضا على بن ابى طالب عليه السلام است ، يعنى او بايد كه شما باشد. ❌ و عمر بن خطّاب مكرّر مى گفت : اگر على نمى بود عمر هلاك مى شد، عمر گواهى به علم آن حضرت مى داد و ديگران انكار مى كردند. علیه السلام 📚 منتهی الآمال / ج2 / ص163-165
☀️ «وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا» (النساء/83) ☀️ 🌻🍃🌱🌿🌳🌿🌱🍃🌻 💎 امام صادق (ع) فرمود: ✅ (ع) و ما ائمه علیهم السلام بعد از او در میان این امت، همچون موسی و عالمی هستیم كه موسی (ع) او را دیدار كرد و با او سخن گفت و از او اجازه همراهی خواست و بدین شكل، خداوند داستان آن دو را در كتابش برای پیامبر (ص) بیان كرده است؛ آنجا كه خداوند به موسی (ع) فرمود: 🔆 «إِنِّی اصْطَفَیْتُكَ علَی النَّاسِ بِرِسَالاَتِی وَبِكَلاَمِی فَخُذْ مَا آتَیْتُكَ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِینَ» (الاعراف/144) «خدا فرمود: ای موسی من تو را به مقام پیام ‌رسانی خود و همصحبتی خویش بر سایر مردم برگزیدم، پس آنچه را که به تو دادم کاملا فراگیر و از شکرگزاران باش». 🔆 ❕سپس فرمود: 🔆 «وَكَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَیْءٍ مَّوْعظَةً وَتَفْصِیلاً لِّكُلِّ شَیْءٍ» (الاعراف/145) «و در الواح از هر موضوع برای نصایح و پند و هم تحقیق هر چیز به موسی نوشتیم» و آن ، علمی داشت كه در الواح برای موسی نگاشته نشده بود. 🔆 ⚠️ موسی گمان می ‌كرد تمامی مسائلی كه در نبوتش به آن نیاز دارد و تمامی علم مورد نیاز، در الواح برای او نگاشته شده است. همان گونه كه مدّعی ‌های علم و فقه چنین گمان می ‌كنند؛ آنان تصور می ‌كنند تمامی و علم مورد نیاز این امت در دین را دارا هستند و این علم را از (ص) آموخته ‌اند و حفظ كرده‌ اند. حال آن كه به تمام آنچه رسول الله عالم بود، علم ندارند و از علم او اطلاعی ندارند و او را نمی ‌شناسند. ⛔️ هر گاه از حلال و حرام و احكام از آنان سوال می ‌شود، اگر از رسول الله (ص) چیزی در آن باره، روایت نشده باشد، از این كه مردم آنان را به نسبت دهند، شرم دارند و اكراه دارند از اینكه نتوانند سوالی را جواب دهند. این چنین است كه مردم، علم را از غیر معدنش طلب می ‌كنند. آنان نیز نظر و قیاس خود را در خدا وارد می ‌كنند و كلام رسول الله (ص) را رها می ‌كنند و می ‌خواهند با بدعت، كار خدا را انجام دهند؛ حال آن كه رسول الله (ص) فرمود: هر گونه بدعتی گمراهی است. ✅ اگر از آنان در مورد مسئله ‌ای در دین خدا سوال شود و از رسول الله (ص) در مورد آن روایتی وجود نداشته باشد، آن را به خدا و رسولش و اولی‌ الامر ارجاع ‌دهند، كسانی كه علم را از علیهم السلام آموخته ‌اند، پاسخ آن را می ‌دانستند. 🔥 آن چیزی كه آنان را از جستجوی علم در نزد ما باز می ‌دارد، دشمنی و ورزیدن نسبت به ماست. 🔥 ✅ نه، به خدا كه موسی نسبت به آن عالم، حسد نورزید. موسی (ع) پیامبری است كه به او وحی می ‌شد و بدین سبب او را دید و خواستار كلام با او شد و از علم او آگاه شد، بلكه نزد او به علمش اقرار كرد و نسبت به او حسد نورزید، آنگونه كه این پس از رسول الله نسبت به علم ما و میراث ما از رسول الله (ص) حسادت ورزیدند و به دانش ما رغبت نداشتند؛ آن ‌چنان كه موسی به آن عالم علاقمند شد و از او اجازه همراهی خواست تا از او بیاموزد و او را ارشاد كند. هنگامی كه از او اجازه همراهی خواست، آن عالم دانست كه موسی نمی ‌تواند با او همراه شود و نمی ‌داند كه او چنان علمی دارد و با او صبر پیشه نمی ‌كند. 🔆 در آن هنگام؛ عالم به او گفت: «إِنَّكَ لَن تَسْتَطِیع مَعیَ صَبْرًا» (الکهف/67) «تو هرگز نمی‌توانی که (تحمل اسرار کرده و) با من صبر پیشه کنی». 🔆 ❔موسی به او گفت: چرا نداشته باشم؟ 🔆 عالم به او گفت: «وَكَیْفَ تَصْبِرُ علَی مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا» (الکهف/68) «و چگونه صبر توانی کرد بر چیزی که از علم آن آگهی کامل نیافته‌ای؟» 🔆 ❕موسی با فروتنی و مهربانی از او طلب كرد تا او را بپذیرد: 🔆 «سَتَجِدُنِی إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعصِی لَكَ أَمْرًا» (الکهف/69) «به خواست خدا مرا با صبر و تحمل خواهی یافت و هرگز در هیچ امر با تو مخالفت نخواهم کرد» 🔆 اما عالم می‌دانست كه موسی صبر نمی‌كند. ⚠️ ای اسحاق! به خدا سوگند، امروز، حالت قاضیان و فقها و یاران اینان نیز چنین است، به خدا سوگند، از علم ما آگاهی ندارند و آن را نمی ‌پذیرند و تحمل نمی ‌كنند و از آن بهره نمی ‌جویند و همانطور كه (ع) بر علم آن عالم در حین همراهی او صبر نكرد، اینان نیز صبر نمی ‌كنند. ✅ موسی دانست كه او چگونه علمی دارد. اعمال عالم برای موسی ناخوشایند بود؛ اما خداوند از آن راضی بود و تنها، همان حق بود. علم ما نیز در میان جاهلان، ناپسند است و از آن بهره نمی ‌جویند، در حالی كه در نظر خداوند، است. 📚 الاختصاص / شیخ مفید / ص258
🔥❄️ ای کاش من هم بودم! ❄️🔥 ✍🏻 به امام صادق علیه السلام عرض کردند: ❕امروز عمار دهنی نزد ابن ابی لیلی قاضی کوفه شهادت داد ، قاضی به عمار گفت: ای بلند شو ما تو را می شناسیم و تو را نمی پذیریم ، زیرا تو رافضی هستی ، (ردکننده و متعصب). 🔷 عمار از جا بلند شد در حالی که بدنش می لرزید و صدای گریه اش بلند بود ، پس ابن ابی لیلی به او گفت: تو مردی از اهل و حدیث هستی ، اگر از اینکه به تو گفتم رافضی هستی ناراحت شدی ، پس از رافض بودنت برائت کن که از برادران ما خواهی بود. 🔶 عمار به او گفت: آنچه که تو خیال می کنی نیست ،من هم بر تو گریه کردم و هم بر خودم ، اما اینکه بر خودم گریه کردم این است که تو به من نسبتی شریف دادی که من اهل آن نیستم ، اینکه به من گفتی «رافضی» وای بر تو به من امام صادق علیه السلام فرمود: اول کسی که به کلمه رافضه موسوم شدند ساحرانی در زمان موسی علی نبینا و آله و علیه السلام بودند که با مشاهده آیات از عصای موسی (ع) به حضرت موسی (ع) آوردند ، و از حضرت موسی (ع) اطاعت نمودند و امر فرعون را رفض (انکار) نمودند ، و تسلیم هر بلائی که فرعون بر سرشان آورد شدند. لذا فرعون آنان را رافضه نامید زیرا آنان فرعون را رفض (انکار) نمودند. پس رافضی کسی است که هر چه را که خداوند تعالی نمی پسندد رفض (انکار و رَد) کند و هر چه را که خداوند امر کند آن را انجام دهد ، پس (ای ابن ابی لیلی) در این زمان چنین فردی کجا پیدا می شود؟ 🔷 پس بر خودم به جهت این کردم که از خداوند تعالی ترسیدم که از حال دل من آگاه شود که من این نام شریف (رافضی) را برای خودم پسندیدم ، لذا مورد سرزنش او قرار گیرم و بگوید: ای عمار! آیا تو هر چه نادرست و است آن را رفض (رد) نموده ای؟ آیا تو هر چه را که خدا دستور داده اوامر خداوند را اطاعت و عمل کردی؟ پس اگر من تسامحاً اطاعت نکرده باشم این باعث تنقیص و کم شدن درجاتم خواهد شد ، و اگر عمداً اطاعت نکرده باشم این باعث می شود که گرفتار شدید بشوم ، مگر اینکه آنان را که دوست دارم (محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم) برای من کنند. 🔶 اما گریه من بر تو برای این است که تو به جهت نامیدن من به اسمی که من اهل آن نبودم و تو بزرگی به من نسبت دادی و برای خودت دری از عذاب شدید را گشودی زیرا شریف ترین ام را به ذلیل ترین فرد نسبت دادی ، پس بدن تو چگونه عذاب شدید را تحمل خواهد نمود به جهت این یک کلمه که گفتی؟! 🌻 سپس حضرت امام صادق علیه السلام فرمود: اگر بر عمار گناهانی بود بزرگتر از آسمان ها و زمین ها به جهت کلماتی که گفت محو و آمرزیده شد و از طرف پروردگار در مقابل هر یک از حسناتش به اندازه ی دانه ی خردل هم که باشد حسناتی افزوده که هزار برابر از این بزرگتر است. علیهم السلام 📚 تفسیر امام حسن عسکری علیه السلام / ترجمه سید انوار الکاظم حسنی / ج1 / ص585-587
#حدیث ✍ یحیی بن عبد الله ابی الحسن صاحب الدیلم گوید: از امام صادق (ع) شنیدم، در برابر جمعی از اهل کوفه که نزد او بودند می فرمود: ‼️ شگفت از این #مردم است که دانش خود را همه از رسول خدا (ص) گرفته اند و بدان عمل کرده اند و خود را رهبری شده دانند و معتقدند که خاندان او از #علم او برنگرفتند! ⁉️ ما خاندان او هستیم و ذریّه او، در خانه های ما #وحی نازل شده و از نزد ما علم به آنها رسیده، آیا نظر دارند که آنها می دانند و #هدایت شده اند و ما می دانیم و گمراه هستیم؟! به راستی که این محال است. 📚 اصول الکافی / ترجمه کمره ای / ج3 / ص119 ❕ @Imamology
🔅🌐 اهل بیت در پناه فتنه ها 🌐🔅 🔵 به ناچار باید آسیابی باشد که گمراهی را خرد کند ، و آنگاه که آن را خرد کرد بر روی قطب و مرکزش قرار می گیرد. بدانید که خرد کردن آن خالص شدنی خواهد داشت و شدن آن انتهای آن است ، و شکستن آن با خداست. 🔷 بدانید که من و نیکانِ فرزندانم و پاکانِ اصل و نَسَبم در کودکی بردبارترینِ مردم و در بزرگی داناترین آنان هستیم. پرچم و هدایت با ماست. هرکس از آن پیش رود با گمراهی و از دین خارج می شود ، و هر کس آن را خوار کند نابود می شود ، و هر کس همراه آن باشد به مقصد می رسد. 🔵 ما اهل بیتی هستیم که ما از علم خداست ، و گفته ی ما از حکم راستِ خداوند است و گفتار راستگو را شنیده ایم. 🔷 اگر تابع ما شوید با روشنگری های ما می شوید ، و اگر از ما رو بگردانید خداوند شما را به دست ما و یا آنچنان که بخواهد عذاب می کند. ما افق هستیم که کُندرو خود را به ما می رساند و توبه کننده به سوی ما باز می گردد. 🔵 به خداقسم اگر نبود اینکه عجله می کردید و حق به تأخیر می افتاد به شما خبر می دادم که در جوانان و غیر عرب چه رخ خواهد داد. پس قبل از آنکه وقتش برسد از محمد صلی الله علیه و آله و سلم درباره ی علم سوال نکنید ، و هنگام تنگدستی از ایشان مال طلب نکنید تا در نتیجه نسبت به آنان ندهید چرا که در آنان بخل نیست. 🔷 مانند گلیم ملازِم خانه ها باشید و و فاش کننده ی اسرار نباشید. از اهل حق باشید تا به آن شناخته شوید و طبق آن یکدیگر را بشناسید. خداوند مردم را به قدرت خویش خلق نموده و فضائل را بین آنان طبق علمش قرار داده است. از میان آنان بندگانی را برای خویش انتخاب کرده تا به وسیله ی آنان را بر مردم تمام کند. 🔵 علامت کسانی را که ارج نهاده اطاعت خود ، و علامت آنان که مورد قرار داده معصیتش قرار داده است. اهل طاعت را شکفته رویی در خانه ی امن و بهشتی قرار داده که اهل آن وحشت نمی کنند ، و عذاب اهل معصیتش را آتشی قرار داده که از غضبش شعله ور است. خدا به ایشان نکرده بلکه آنان به خودشان ظلم کرده اند. 🔷 ای مردم! ما اهل بیتی هستیم که خداوند به وسیله ی ما را روشن می کند و روزگار پُر از سختی ها را به آسایش می رساند و بندِ ذلت را از گردنتان بر می دارد. خداوند با ما شروع و به ما ختم می کند. 🔵 از ما و دشمنانمان ، و هدایت ما و آنان ، و روش ما و آنان ، و ما و آنان عبرت بگیرید. آنان با سستی شکم (امراض ناشی از پرخوری) و زخم و دُمَل می میرند ، ولی ما با ناراحتی شکم (در اثر مسمومیت) و کشته شدن و از دنیا می رویم. 📚 اسرار آل محمد علیهم السلام / خوئینی / ص183-184
⏳ زمان: 20 روز بعد از عاشورای سال 61 هجری قمری 🏘 مکان: شام (دمشق) (مسجد شام) 🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵🌵 ◾️ یکی از حساس ترین سخنان امام سجاد علیه السلام که تحولی عظیم در بینش مردم نسبت به امویان ایجاد کرد و معادلات را بر هم زد و خط مشی او را نسبت به علیهم السلام کاملاً تغییر داد خطبه ای است که آن حضرت در جمع مردم و رجال سیاسی و دینی شام ایراد کردند. این خطبه که در مسجد شام ایراد گردیده اوج موفقیت امام سجاد علیه السلام در ابلاغ رسالت و تبلیغ و تداوم خط شهیدان کربلاست. ◾️ در این مجلس ، یزید ملعون به یکی از خطیبان درگاهش دستور داد تا به مذمت علی علیه السلام و اولادش و به توجیه و تمجید فجایع عاشورا اقدام نماید. خطیب پس از اینکه بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای خداوند را بجای آورد فوق العاده از حضرت علی(ع) و امام حسین(ع) و بدگوئی کرد و نسبت به بزرگداشت و یزید سخنانی طولانی گفت و آن ها را به هر عمل نیکوئی نسبت داد. ◾️ در این حال امام سجاد(ع) بر آن فریاد زد و فرمود: ای خطیب، وای بر تو! رضایت مخلوق را بوسیله غضب خالق خریدی. اینک جایگاه خود را در آتش شعله ور آماده بنگر و خود را برای آنجا آماده ساز! ❔ آنگاه حضرت به یزید فرمود: آیا اجازه می دهی من هم با مردم سخن بگویم؟ ▫️ اما یزید به دلیل ترسی که از افشاگری های امام و نفوذ کلام ایشان داشت به این کار رضایت نداد. در این حال معاویه پسر یزید به پدرش گفت: خطبه این مرد چه تأثیری دارد؟ بگذار تا هر چه می خواهد، بگوید. ❕ یزید در جواب پسرش گفت: شما قابلیت های این خاندان را نمی دانید، آنان علم و فصاحت را از هم به می برند، از آن می ترسم که خطبه او در شهر بر انگیزد و وبال آن گریبان گیر ما گردد. ▫️ اما مردم شام با اصرار فراوان از یزید خواستند تا علیه السلام نیز به منبر برود. ▫️ یزید گفت: اگر او به منبر رود، فرود نخواهد آمد مگر اینکه من و خاندان ابوسفیان را رسوا کرده باشد! ▫️ به یزید گفته شد: این نوجوان چه می تواند بکند؟! ▫️ یزید گفت: او از خاندانی است که در کودکی کامشان را با برداشته اند. ◾️ بالاخره در اثر پافشاری شامیان، یزید موافقت کرد که علیه السلام به منبر برود. 🔻 ادامه دارد... 🔻 📚 بحارالانوار /ج45 / ص137-140
هدایت شده از 
☑️ امام صادق عليه السلام فرمودند : لَو يَعلَمُ النّاسُ ما في فَضلِ مَعرِفةِ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ ما مَدُّوا أعيُنَهُم إلى ما مَتَّعَ اللّه ُ بِهِ الأعداءَ مِن زَهرَةِ الحَياةِ الدّنيا و نَعيمِها ، و كانَت دُنياهُم أقَلَّ عِندَهُم مِمّا يَطَؤونَهُ بِأرجُلِهِم ، و لَنَعِموا بِمَعرِفةِ اللّه ِ جَلَّ و عزَّ ، و تَلَذَّذوا بِها تَلَذُّذَ مَن لَم يَزَلْ في رَوضاتِ الجِنانِ مَعَ أولِياءِ اللّه ِ ؛ إنَّ مَعرِفةَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ اُنسٌ مِن كُلِّ وَحشَةٍ ، و صاحِبٌ مِن كُلِّ وَحدَةٍ ، و نُورٌ مِن كُلِّ ظُلمَةٍ ، و قُوَّةٌ مِن كُلِّ ضَعفٍ ، و شِفاءٌ مِن كُلِّ سُقمٍ. اگر مى دانستند كه [شناخت] خداوند عزّ و جلّ چه ارزشى دارد؛ به زرق و برق زندگى و نعمت هاى آن كه خداوند را از آنها بهره مند ساخته است، چشم نمى دوختند و دنياى آنان در نظرشان كمتر از خاك زير پايشان بود و از معرفت خدا متنعم مى شدند و چونان كسى از آن لذّت مى بردند كه همواره در باغهاى بهشت با اولياء خدا است ؛ معرفت خداوند عزّ و جلّ، مونس هر وحشت زده ایی است و يار هر بى كسى و روشنايى هر تاريكى ایی و نيروى هر ناتوانى و هر . 📖 الكافي : ۳۴۷/۲۴۷/۸ 📌 یک نکته مهم : ؟ حال این معرفت چگونه حاصل می شود؟ جوابش را در کلام سیدالشهداء علیه السلام مشاهده کنید : أَیهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ جَلَّ ذِكْرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلا لِیعْرِفُوهُ فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَا سِوَاهُ. ای مردم! همانا خداوند متعال بندگان را نیافرید، مگر برای آنكه او را بشناسند؛ پس در آن هنگام كه او را شناختند، او را خواهند كرد؛ و آن هنگام كه او را بندگی كردند، با او، از عبادت غیر او بی‌نیاز می‌گردند. شخصی پرسید: «ای پسر رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت، معنای معرفت خدا چیست؟» ایشان فرمودند: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ» یعنی : «اهل هر زمانی، امامی را كه اطاعتش بر آنان است را بشناسند».(علل الشرايع،ج1،ص9) 📎 پس امام زمانمان، علیه السلام را دریابیم، عارف به حق او باشیم و با ایشان اُنس بگیریم، که طریق همین است. 🏴 📲کانال: 📚کتابسرای مکتب انتظار👇 🌐 eitaa.com/K_maktabeentezar