eitaa logo
به وقت شیدایی💕
119 دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
20 فایل
به وقت شیدایی💕 ✨⏱💕 زمانی برای فروگذاردن تمام تعلقات دنیایی ورهایی از آنچه بالِ جان را برای پرواز به فضای عشق الهی بسته. اینجا به اوج آسمانی که شهدا سیر کرده اند،سفرکن🕊.... 💫✨ @inmania_thim 💕 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
مشاهده در ایتا
دانلود
به وقت شیدایی💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ #شهید_امین_کریمی #به_روایت_همسر #قسمت_چهل_و_چهارم #از_غصه_و_ناراحتی_دور
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ تا قطره اشک گوشه ی چشم امین  را دیدم با خودم گفتم: از کجا معلوم امین برای شهادت رفته بود که بخواهم او را سرزنش کنم؟ او رفت تا دِینَش را ادا کند. حالا اگر گلچین شده و خدا دوست داشته او را با شهادت ببرد امین مقصر نیست... گفتم : امین عزیزم، شهادت مبارکت باشد. اما آن دنیا هوای مرا داشته باش و شفاعتم کن. آخرین تلاش‌ها و التماس‌هایم بود، امین؛ مواظبم باش، مثل همان موقع‌ها که پشتم بودی و همیشه می‌گفتی فقط من و تو هستیم که برای هم می‌مانیم. با دیدن اشک‌ امینم مطمئن شدم دل امین با من است که من با این همه وابستگی حالا قرار است بدون او چه کنم....گفتم : حلالت کردم، به جز خوبی هیچ‌چیز از تو ندیدم. چند روز بعد از شهادتش انتظار داشتم حداقل بیاید با من حرف بزند. دائماً گلایه داشتم از خدا، از اطرافیانم، از همه ی آدم و عالم. دائم از خودم می‌پرسیدم : چرا امین رفت؟ چرا بقیه مانع از رفتن امین نشدند؟ دائماً ناراحت و دلگیر بودم. منتظر بودم بیاید منت‌کشی! امین حاضر نبود ناراحتی مرا ببیند حالا چطور حاضر بود مرا با این داغ بزرگ بگذارد و برود؟ بعد از دو سه روز دیدم دیگر فایده‌ای ندارد. فکر کردم باید معامله‌ای کنم. گفتم : خدایا! شوهرم را در راه تو بخشیدم. خود و خانواده‌ام هم فدای حضرت زینب سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام. ان‌شاءالله همه ی ما مثل امین عاقبت به خیر شویم. فقط شوهرم بیاید با من حرف بزند... 🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕
به وقت شیدایی💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ #شهید_امین_کریمی #به_روایت_همسر #قسمت_چهل_و_چهارم #از_غصه_و_ناراحتی_دور
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ تا قطره اشک گوشه ی چشم امین  را دیدم با خودم گفتم: از کجا معلوم امین برای شهادت رفته بود که بخواهم او را سرزنش کنم؟ او رفت تا دِینَش را ادا کند. حالا اگر گلچین شده و خدا دوست داشته او را با شهادت ببرد امین مقصر نیست... گفتم : امین عزیزم، شهادت مبارکت باشد. اما آن دنیا هوای مرا داشته باش و شفاعتم کن. آخرین تلاش‌ها و التماس‌هایم بود، امین؛ مواظبم باش، مثل همان موقع‌ها که پشتم بودی و همیشه می‌گفتی فقط من و تو هستیم که برای هم می‌مانیم. با دیدن اشک‌ امینم مطمئن شدم دل امین با من است که من با این همه وابستگی حالا قرار است بدون او چه کنم....گفتم : حلالت کردم، به جز خوبی هیچ‌چیز از تو ندیدم. چند روز بعد از شهادتش انتظار داشتم حداقل بیاید با من حرف بزند. دائماً گلایه داشتم از خدا، از اطرافیانم، از همه ی آدم و عالم. دائم از خودم می‌پرسیدم : چرا امین رفت؟ چرا بقیه مانع از رفتن امین نشدند؟ دائماً ناراحت و دلگیر بودم. منتظر بودم بیاید منت‌کشی! امین حاضر نبود ناراحتی مرا ببیند حالا چطور حاضر بود مرا با این داغ بزرگ بگذارد و برود؟ بعد از دو سه روز دیدم دیگر فایده‌ای ندارد. فکر کردم باید معامله‌ای کنم. گفتم : خدایا! شوهرم را در راه تو بخشیدم. خود و خانواده‌ام هم فدای حضرت زینب سلام الله علیها و امام حسین علیه السلام. ان‌شاءالله همه ی ما مثل امین عاقبت به خیر شویم. فقط شوهرم بیاید با من حرف بزند... 🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌ ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ @inmania_thim 💕