❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_چهل_و_سوم
#من_زندهام
هیچ چیز قشنگتر از این نیست که امین شهید شده و نمرده است.
خدا خودش در قرآن وعده داده که شهید زنده است. هنوز هم هروقت به هر علتی نگران میشوم، شب به خوابم میآید و جوابم را میدهد.
حتی در بیداری آرام شدنم را مدیون حضور امین هستم!
شبی خواب دیدم که آمده ومی گوید: بعد از ۸۰-۹۰ روز مأموریت آمدهام یک سر به خانمم بزنم.
گفتم : میگویندتو شهید شدی.
گفت نه، من زندهام. آخر بعضیها زنده میمانند و بعضیها میمیرند.
گفتم : زندهای؟ گفت : آره، من زندهام. گفتم : پس بگذار خبر آمدنت را من به خانوادهها بگویم.
خندید...
با خودم فکر میکردم شاید اگر امینم روز پانزدهم برمیگشت، شهید نمیشد.
این فکر و خیال آزارم میداد!
بعد شهادت امین، دوستانش میگفتند : اصلاً قرار به برگشت نبود! برنامه این بود که ۲ ماه آن جا بمانیم!
همراهانش۵۰ روز بعد از شهادت امین برگشتند. حرفها را که شنیدم مطمئن شدم امین تاریخ شهادتش را به من گفته بود.
امین همیشه به مادرش میگفت: مادرِ شهید آینده!
و خطاب به من ادامه میداد تو هم که همسر شهیدی ان شاءالله!
همه از دستش ناراحت میشدیم. با خنده میگفت : بالاخره که چی؟ باید افتخار کنید اگر اینطور شود.
این حرفها را حتی آن زمان که هیچ برنامهای برای رفتن به سوریه نداشت غالباً با شوخی و خنده تکرار میکرد.
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕