https://harfeto.timefriend.net/16979835831908
*همین حالا به لینک بالا برو ☝️ حرف دلت رو به صورت ناشناس با ما در میان بزار
بی صبرانه منتظر نظرات و انتقادات و پیشنهاداتتون هستیم🥰
به وقت شیدایی💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️ #شهید_امین_کریمی #به_روایت_همسر #قسمت_دوازده #خوش_ذوقی وقتی برای خرید
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_سیزدهم
#کیف_سنگین_عروس!
امین همیشه عادت داشت کیف مرا نگه دارد، میگفت :سنگین است!!
یادم است در مراسم عروسی هم کیف کوچک مرا نگه داشته بود.
آن قدر این کار را ادامه داد که فیلم بردار شاکی شد و گفت:
آقای داماد کیف خانمتان را به خودش بدهید. شما داماد هستید!
امین به او گفت :آخر کیفش سنگین است.
فیلمبردار با عصبانیت گفت:
این کیف که دیگر سنگینی ندارد!!
بعدها هرکس زندگی خصوصی ما را میدید برایش سخت بود باور کند مردی با اینهمه سرسختی و غرور، چنین خصوصیاتی داشته باشد.
امین همیشه میگفت:
مرد واقعی باید بیرون از خانه شیر باشد و در خانه موش.
موضوع این نبود که خدایی نکرده من بخواهم به او چیزی را تحمیل کنم یا با داد و بیداد موضوعی را پیش ببرم، خودش با محبت مرا در اسارت خودش درآورده بود. واقعا سیاست داشت در مهربانی اش.
🔹 کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_چهاردهم
#همسرِ_من_کلفت_نیست
امین روزها وقتی از ادراه به من زنگ میزد و میپرسید چه میکنی، اگر میگفتم کاری را دارم انجام میدهم میگفت:نمیخواهد! بگذار کنار، وقتی آمدم با هم انجام میدهیم.
میگفتم :چیزی نیست، مثلاً فقط چند تکه ظرف کوچک است.
میگفت:خب همان را بگذار وقتی آمدم با هم می شوییم!!
مادرم همیشه به او میگفت :با این بساطی که شما پیش میروید همسر شما حسابی تنبل میشود ها!
امین جواب میداد:نه حاج خانم! مگر زهرا کلفت من است. زهرا رئیس من است.
به خانه که میآمد دست هایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت سلام رئیس.
عادت داشتم ناهار را منتظرش بمانم، صبحانه را دیرتر میخوردم.
اوایل به امین نمیگفتم که ناهار نخوردم، ناراحت میشد.
وقتی به خانه میآمد با هم ناهار میخوردیم. حدود ۴-۵ وقت ناهار ما بود. خیلی لذت داشت این منتظر بودنش.
حتی ماه رمضان افطار نمیخوردم تا او بیاید. امین هم روزهاش را باز نمیکرد تا خانه. پیش آمده بود که ساعت ۱۰-۱۱ افطار خورده بودیم. واقعا لذتبخش بود این با هم بودنمان.حتی عادت داشتیم در یک بشقاب غذا بخوریم که در تمام این مدت کوتاه زندگی هیچگاه ترک نشد حتی در میهمانیها...
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_پانزدهم
#خوش_سلیقه
خرید لباسهایمان جالب بود. امین همیشه لباسهایش را با نظر من میخرید. میگفت باید برای تو زیبا باشد!
من هم دوست داشتم او لباسهایم را انتخاب کند. سلیقهاش را میپسندیدم. عادت کرده بودیم که خرید لباسهایمان را به هم واگذار کنیم.
یک بار منزل پدرم با خانواده نشسته بودیم که امین برایم یک چادر مدل بحرینی هدیه آورد.
چادر را که سرم کردم، پدرم گفت:
به به، چقدر خوش سلیقه!
امین سریع گفت : بله حاج آقا، خوش سلیقهام که همچین خانمی همسرم شده!
حسابی شوخ طبع بود....
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
❤️زندگی عاشقانه ی مذهبی❤️
#شهید_امین_کریمی
#به_روایت_همسر
#قسمت_شانزدهم
#خوش_سلیقه
امین ابهت و غرور خاصی داشت و واقعاً هر کس بیرون از خانه او را میدید تصور میکرد آدمی بسیار جدی و حتی بد اخلاق است. وقتی پایش را از خانه بیرون میگذاشت کلاً عوض میشد...
اما در خانه آدم متفاوتی بود.به خانه که میآمد دست هایش را به علامت احترام نظامی کنار سرش میگرفت و میگفت :سلام رئیس،
و با چهره ی شاد و رویِ خندان، شروع به شیطنت و شوخی میکرد.
آخر شب هم خوردنیهای مختلف میآوردیم و تا نیمههای شب فیلم و سریال و ... نگاه میکردیم.
همان زمانها هم با خودم میگفتم چقدر به من خوش میگذرد و چقدر زندگی خوبی دارم... واقعا هم همینطور بود. من با داشتن امین، خوشبختترین زن دنیا بودم...
🔹کپی بدون لینک کانال اشکال شرعی دارد ❌
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
9.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دلایل خیر ندیدن ...👆🏼☹️☝️🏼
اگر هر کاری می کنید خیر و برکت نداره
مثل معامله و شغل
مثل ازدواج
مثل مدرک
و...
حتما این کلیپ رو نگاه کنید👌🏼
🔹به بعضی ها بَر نخوره😉
آخه داره درست میگه😁
استاد دکتر سعید عزیزی
#تربیتی
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥الهی امشب
🌟هرچی خوبیه و
💥خوشبختیه
🌟خدای مهربون
💥براتون رقم بزنه
🌟کلبه هاتون ازمحبت
💥گرم باشه
🌟وآرامش مهمون همیشگی
💥خونه هاتون باشه
🌟شبتون بخیر🌜
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@inmania_thim 💕