eitaa logo
مبلغان بدون مرز
662 دنبال‌کننده
144 عکس
135 ویدیو
4 فایل
کانالی برای تمامی افرادی که دغدغه رساندن پیام اسلام به سرتاسر جهان را دارند. ادمین: @preacher
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@IntMob ❇️ 🔞 روایتی تلخ از جنایات فرانسویان در الجزایر به مراتب فجیعتر از داعش 🔹🔞کشتار ۵/۵۰۰/۰۰۰ یا بنا به روایتی ۱۰ میلیون انسان 🔸🔞 تبدیل برخی از الجزایری ها به صابون 🔺در ۳ دقیقه ببینید؛ ماجرای اشغال الجزایر و جنایات فرانسه 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#️⃣Why Do You Wear Hijab? American Muslim Girl Interview. ❇️ بینید پاسخ‌های شنیدنی بانوی مسلمان آمریکایی، به جوان کره‌ای در رابطه با اسلام را. ✳️ در آمریکا به خاطر پوشش اسلامی به من می‌گویند "به خانه‌ات برگرد" و من پاسپورت آمریکایی‌ام را به آن‌ها نشان می‌دهم! ⚠️عزیزانی که تخصص زبانی (انگلیسی) و دینی برای پاسخ به سؤالات این جوان کره‌ای دارند، می‌توانند به کانال او در یوتیوب tiny.cc/05zy5y مراجعه کنند که مخاطبان بالایی را با خود همراه کرده است. 💯 ترجمه و تدوین: انجمن بین المللی ترنم صلح @ThrillofPeace
@IntMob 🌍 چرا بعضی مسلمانان شرقی بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال هنوز اسیر تعصبات نژادی هستند؟ 🌍 ◽️سوالی که از دوران کودکی ذهنم را مشغول کرده است... چرا نسبت به هم دیگر نگاه انسانی ندارند؟ چرا فقط به خاطر این که یک انسانی در یک نکته معینی روی زمین به دنیا آمده... باید خودش، افکار و فرهنگ و آداب و رسوم خود را برتر از دیگری بداند؟ 🔸و‌ چرا انگار هیچ کسی این زشتی را زشت نمی داند؟ 🔹 آیا این منم که اشتباه می‌ کنم؟ 🔸 آیا این تفکری که همه انسان ها برابر اند و برادر اند، توهمی بیش نیست؟ 🔹 آیا این تفکر که تنها ملاک برتری تقواست... به کلی در اوراق مصحف شریف اسیر شده است؟ 🌐 من در شهر لندن بزرگ شدم. یک شهر کاملا بین المللی. از کودکی با فرهنگ های بسیار زیادی آشنا شدم. انسان های متفاوت... رنگ های متفاوت، فرهنگ های گوناگون، ادیان مختلف..... و من در این تفاوت ها، جز زیبایی چیزی نمی دیدم... ❗️ولی وقتی بیشتر وارد فضا های مسلمانان شرقی شدم...وارد مساجد، حسینیه ها، مراسمات مذهبی... فهمیدم که انگار فقط منم که این طوری فکر می کنم. انگار هیچ کس دیگر این تفاوت ها را زیبا نمی داند... بلکه اینها را ملاک برتری و پستی می دانند...‌ ✈️ برزگتر شدم و به بعضی کشور های مسلمان نشین سفر کردم... و بعد از مدتی، به ایران آمدم و وارد مرحله بعدی زندگی شدم.... و ساکن شهر مقدس حضرت معصومه شدم و... دو زبان جدید یاد گرفتم و... مسیر طلبگی را آغاز کردم... ❎ و‌ هنوز که هنوز است...‌ جوا‌ب سوالات کودکی خود را نیافته ام... ❎ ◾️این چرا ها هنوز برای من حل نشده... @IntMob 🔘 ولی یک سوال دیگری به این لیست چراها اضافه شده 🔻و‌ آن هم این که...🔻 🕌 چرا بعضی ها برای توجیه این تعصبات نژادی، از دین استفاده می کنند؟ 🔹اگر دین آن چیزی هست که آنها می گویند 🔸فلیشهد الثقلان أني كافر 🏮ولی آن چیزی که درد مرا تسکین می کند، و مثل مرهمی روی زخم دل می ماند.... و به من می گوید که فقط تو نیستی که این طوری فکر می کنی... و تو با این فکر تنها نیستی... این ندای آسمانی است... 📜 وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ 📖 و از آيات او آفرينش آسمانها و زمين و تفاوت زبانها و رنگهاي شماست، در اين نشانه‏ هائي است براي عالمان. (سوره روم آیه ۲۲) 🗣 این کتاب به من می‌ گوید: از تنهایی نترس...‌چون من هم تنهام. من امانت فرستاده خداوندم و هزار و چهار صد سال است که منم بین مسلمانان غریبم... و در مجالس ختم و مراسمات مذهبی دفن شده ام. {غريب} از اوصاف من است... فطوبی للغرباء. منبع: طلبه خارجی 💯مبلغان بدون مرز @IntMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 شیخ و عالم اهل سنت از دانشگاه الازهر مصر : 🔹بسیاری از طلاب و اساتید و حتی محدثین بزرگ اهل سنت دارند شیعه میشوند..در روزگار سختی به سر میبریم... 💯مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ✳️ از محققی لاهیجی تا شهید بهشتی و از شهید بهشتی تا به امروز ... 🔹مرکز اسلامی هامبورگ (به آلمانی: Islamisches Zentrum Hamburg) یکی از مهم‌ترین مؤسسات اسلامی و شیعی در اروپا و آلمان است. 🔸طی جلسه‌ای که توسط ایرانیان مقیم در هتل آتلانتیک هامبورگ در سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳ میلادی) برگزار شد، بنا بر تشکیل مرکزی اسلامی و بنای مسجدی برای ایرانیان مقیم این شهر انجام گرفت. بعدها تصمیم بر گسترده‌تر شدن فعالیت مرکز برای تمام مسلمانان هامبورگ شد. در ادامه طی نامه‌ای این پیشنهاد به اطلاع آیت الله بروجردی رسید و او در نامه‌ای ضمن موافقت خود با این طرح فرستاده‌ای بنام محمد محققی لاهیجی نیز برای انجام این کار تعیین کردند. این فرستاده از نخستین سفرای شیعه در اروپا در قرن بیستم بود. : - مرکز اسلامی هامبورگ چقدر به آرمان هایی که داشته است نزدیک شده است؟! - جایگاه مرکز اسلامی هامبورگ در تبلیغ تشیع، معرفی اسلام و دیالوگ های بین الادیانی، گفتگوهای تخصصی آکادمیک و ... کجاست؟ - و ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ✳️ امام خمینی(ره) امید مستضعفان جهان 🔹 غیر از اقلیت وهابی، عموما مردم امام خمینی «ره» را دوست دارند. یکبار در یکی از شهرهای نزدیک پایتخت نیجریه سوار ماشینی بودم. دیدم که یک فردی عکس را به سینه اش چسبانده است. از چهره اش متوجه شدم که مسلمان نیست و مسیحی است. 🔸لذا تعجب کردم. پرسیدم مگر شما هستید؟ گفت نه. گفتم این کسی که عکسش را روی سینه ات زدی می شناسی؟با شور و حرارت خاصی گفت بله، این خمینی است، خمینی! خیلی او را دوست دارم! گفتم شما که مسلمان نیستی. گفت خمینی برای همه است فقط برای مسلمانان نیست! کسی که آنقدر شجاعت دارد که در برابر را بایستد را دوست داریم. 🔺شیخ عبدالله زانگو از کشور نیجریه 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob یک شب در فستیوال فیلم ،، وِزول ،، در فرانسه جعفر پناهی با یک خانم فرانسوی بحث ش درگرفته بود که پیامبر ما محمد ص، بهتر و کامل تر است یا مسیح ع ؟ من از سر و صدای بلند این دو ، به جمع پیوستم . زن فرانسوی گفت اجازه بدین نظر ابوالفضل رو بپرسیم چون ابوالفضل آرومتره و تعصبی نیست . من حرفهای جعفر در رابطه باحضرت محمد رو نشنیده بودم ولی زن فرانسوی میگفت پیامبر شما از بعثت تا مرگ بیست و چهار جنگ انجام داده،  ولی مسیح هرگز . من تعریف کردم‌که زمان جنگ ایران و عراق بود و عراق هر شب یکی دو موشک بسمت تهران میانداخت و من خیلی مضطرب بودم . یکشب که خیلی عصبانی و در عین حال خسته و غمگین بودم از خانه زدم بیرون و رفتم به انتهای خیابونی که نزدیک خونه ما بود، اونجا یه کلیسا بود با یک صلیب بزرگ بالای در سر درِ کلیسا . همینکه چشمم افتاد به صیلیب، شروع کردم به خوندن نوشته زیرش . _ یک دیگر را محبت کنید، آنگونه که من شما را محبت نمودم . @IntMob بعد از خوندن این نوشته، آرامش عجیبی گرفتم و احساس کردم چقدر در آغوش خدا م .... و آرام برگشتم خونه . زن فرانسوی که تحت تاثیر تعریف من قرار گرفته بود گفت، حالا از محمد بگو . _از پیامبر خودمان ، داستان خاکستر ریختن زن غیرمسلمانی را، تعریف کردم که هر روز که حضرت محمد برای نماز بسمت مسجد میرفته ظرفی از خاکستر بر سر حضرت میریخته و حضرت را آلوده میکرده . بعد از مدتی پیامبر می بینه که از زن و خاکستر خبری نیست ، احوالش را جویا می شود ، میگویند بیمار شده و در خانه بستری ست ، حضرت محمد بلافاصله به عیادت آن زن میرود و زن با دیدن محمد از خجالت به زیر پتو میرود . و بعد از آن مسلمان می شود و از دوستداران حضرت . زن فرانسوی که بشدت تحت تاًیر قرار گرفته بود از من پرسید . چگونه اینهمه محبت و گذشت محمد رو، باور کنم . چه کسی این داستان را برای تو تعریف کرده؟ گفتم همون کسی که جمله زیبای حضرت مسیح ع رو برام تعریف کرده ، و من باور کرده ام .... زن فرانسوی و جعفر پناهی و دیگرانی که دور ما جمع بودند لحظه ای سکوت کردند، بعد زن فرانسوی از من پرسید پس چرا مسئولین کشور شما هیچوقت از این رئوفیت ها ، حرفی نمی زنند و مدام دنیا و مردم دنیا رو تهدید به نابودی می کنند !؟ _گفتم نمی دانم 🥀 🔗 abolfazl_jalili 💯مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ❇️ درد دل رهبر شیعیان یک کشور رهبر شیعیان یکی از کشورهای شرق دردل میکرد. از ایرانی گری در عرصه می نالید و آن را خلاف مصلحت می دانست. میگفت برخی از مسوولان ایرانی وقتی به کشور ما می آیند می خواهند با تفکر ایرانی و با بخش نامه های داخل ایران امور کشورمان را کنترل کنند. آنها نمی فهمند بومیان یک کشور یعنی چه و تقویت چه ابعادی دارد؟ آنها خود را حاکمان فرهنگی در کشورمان می دانند... این یک واقعیت است... به نظرم اگر ما ایرانی ها در امور کشورهای دیگر دخالت نکنیم اما به معنای واقعی پشتیبانی کنیم خیلی راحت آنها رشد می کنند... به ... 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
@IntMob ❇️ رزق محرّم ده ها اتفاق و تصادف غیرمنتظره رخ داده تا اینجا، من و خدیجه و فاطمه، توی قطار شینکانسن از کانازاوا به کیوتو کنارهم بنشینیم. خدیجه بحرینیه، دانشجوی اقتصاد و روابط بین الملل، شیعه. فاطمه پاکستانی، دانشجوی بیوتکنولوژی وسلولهای سرطانی، اهل سنت. از هردری حرف می‌زنیم و قصه میرسه به کاروان زیارتی پاکستانیها در ایران و عراق و ...سوریه! فاطمه تندوتیز یه شال مشکی از کیفش درمیاره و سرش رو میپوشونه و میگه: یه سوال! چرا حضرت زینب از امام زین العابدین جدا شد و رفت سوریه؟! من و خدیجه که از این تغییر ناگهانی بحث حسابی جاخوردیم ،جوابی نداریم! سوالو میفرستم برای همسرم و تا جواب بیاد فاطمه ادامه میده: «مناجات نامه امام زین العابدین روخوندین؟(صحیفه سجادیه).من کلش رو بارها خوندم! تنم می‌لرزه هربار! امام معصوم چطوری توی تاریکی شب کنار دیوارکعبه خدا رو به رحمانیتش قسم میداده! اگر مناجات نامه نبود ما دعاکردن بلدنبودیم!» @IntMob من و خدیجه بهت زده،نفس هم نمیکشیم! فاطمه ادامه میده«حادثه کربلا امام زین العابدین رو پیر کرد! حادثه کمی هم نبودها! یک صبح تا غروب آفتاب! جهان آفرینش زیرو رو شد!» بهت من بغض میشه و فاطمه پرشور و بیوقفه دوساعت تمام ادامه میده: از تیر زهرآلود حرمله و زبان خشک علی اصغر، از خرابه های شام و فضه و وصیت حضرت فاطمه و قافله اسرا، از خطبه های حضرت زینب... بغضم اشک میشه و محکم بغلش میکنم میگم فکرش رو هم نمیکردم یک اهل سنت اینطور قصه عاشورا رو برام بگه! یهو جدی میشه میگه«عاشورا، قصه شیعه و سنی نیست! قصه اسلامه! قصه اخلاق و انسانیته! اگر عاشورا نبود، اسلام هم نبود که دعوای شیعه و سنی باشه! اصلا همه آموزه های پیامبران از بین میرفت و بشر برمیگشت به جاهلیت اولیه‌ش! حتی حضرت ایراهیم هم حادثه عاشورا رو میدونست! خدا از ازل قصه عاشورا رو میدونست!میدونی ما همیشه میگیم «رضی الله عنه» ولی درمورد اهل بیت میگیم «علیهم السلام» چرا؟! چون خدا باید از همه بنده ها راضی باشه، اما خودخدا از اهل بیت میپرسه: «آیا از من راضی هستید؟» چون مصیبت عاشورا برای اهل بیت، از خلقت آدم تا خود قیامت بی‌سابقه اس! این حادثه خیلی عظیمه! @IntMob میگم تو چقدر خوب روضه میخونی! میگه برادر من توی نروژه و والدینم مالزی کار میکنن ولی همه عمر پای «مجالس» بزرگ شدیم و هرسال کلی نیاز دادیم!(نذری). عالمان ما میگن روایت کردن عاشورا عبادته!ادامه دینه! هرکجا که بریم میگیم! موقع پیاده شدن، من و خدیجه با خجالت از اینکه نه عرضه و جرات فاطمه رو داریم نه سوادش رو از فلسفه عاشورا، داریم حرف میزنیم.میگه زینب باورت نمیشه یه چیزی بگم! با خودم عهد کرده بودم هرطور شده عاشورا تاسوعا برم توکیو به مجلس روضه جایی پیدا کنم، بعد موبایلم که شکستی دیدم بدون موبایل نمیتونم برم، تازه پول تعمیر موبایل زیاده و پولی هم نمیمونه، بعد اینجا و روضه فاطمه... یعنی امام حسین میدونست من روضه لازم دارم!» و من حیرت زده دارم فکر میکنم یعنی همه اتفاقات عجيب امروز، تصادفی بودن؟! یعنی این امام حسین نبوده که به زور دست منو گرفته آورده نشونده توی این مجلس روضه غریب و ناگهان ؟!! منبع: bahramizeinab 💯 مبلغان بدون مرز @IntMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@intMob 🔴 خاطره‌ای از سفرم به بولیوی 🔰 با دیدن این فیلم یاد خاطره‌ای از سفرم (سال ۸۸ در دوره نمایندگی) به کشور بولیوی در آمریکای جنوبی افتادم. این سفر به دعوت گروه دوستی پارلمانی بولیوی بود. در جلسه‌ای که با روسای قبایل آنجا که به صورت NGO فعالیت می‌کنند، داشتیم، چند نفر از آنها در صحبت‌شان گفتند: ما وقتی می‌بینم که ایران در برابر آمریکا ایستاده و زندگی کرده، به این نتیجه می‌رسیم که پس ما هم می‌توانیم بدون آمریکا زندگی کنیم! به آنها گفتم نه تنها زندگی بلکه پیشرفت هم می‌کنید. حالا ببینید مسئول امنیت کمپ الریان قطر خطاب به ملی‌پوشان ایران چه می‌گوید... ✍ حمید رسایی 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ❇️ سفارت روسیه در کانادا علیه همجنسبازی در توییتی نوشت: همه چیز خانواده است و خانواده عبارت است از یک پدر و یک مادر و بچه ها 💯مبلغان بدون مرز @intMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@intMob ❇️ آتش زدن پرچم اسرائیل و برافراشتن پرچم فلسطین توسط یهودیان 🔹جامعه یهودیان ضد صهیونیسم در اروپا و آمریکا پرچم اسرائیل را آتش زدند و پرچم فلسطین را به اهتزاز در آوردند. 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
🖥 امپریالیسم رسانه @intMob 📰 ۱۵۰۰ روزنامه 📄 ۱۱۰۰ مجله 📻 ۹۰۰۰ شبکه‌ی رادیویی 📺 ۱۵۰۰ شبکه‌ی تلویزیونی 📗 ۲۴۰۰ نشریه و....... ⬅️ تمامی اینها تحت مالکیت ۶ شرکت هستند. 🔷 شرکت GE: مالکیت یهودی + زیر شاخه‌ها 🔷 شرکت News Corp: مالکیت یهودی + زیر شاخه‌ها 🔷 شرکت Disney: مالکیت یهودی + زیر شاخه‌ها 🔷 شرکت Viacom: مالکیت یهودی + زیر شاخه‌ها 🔷 شرکت Time Warner: مالکیت یهودی + زیر شاخه‌ها 🔷 شرکت CBS: مالکیت یهودی + زیر شاخه‌ها 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ فمنیست آمریکایی که محجبه شد @intMob تِرِسا کوربین، فعال حقوق زنان در آمریکا چرا مسلمان شد؟ 🔸 چه مسائلی باعث شد او متوجه شود زن در اسلام حقوقی عادلانه و عاقلانه دارد؟ 🔸 دلیل محجبه شدن ایشان چه بود؟ 🔸 واقعا اگر اسلام بطور درست تبلیغ شود، چقدر از مردم جهان از آن استقبال خواهند کرد... 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
@intMob ❇️ بانوی نمونه یزدی، افتخار ایران زمین ⭕️ خانم دکتر بی‌بی فاطمه حقیرالسادات دارای: 1⃣ دکترای تخصصی نانومدیسین از آمستردام هلند 2⃣ ۱۲ اختراع 3⃣ ۲ محصول دانش بنیان 4⃣ کارآفرین نمونه سال ۱۳۹۷ 5⃣ مدیر ۶ شرکت 6⃣ همسر آزاده سرافراز 7⃣ مادر ۴ فرزند 8⃣ مقید و معتقد به حجاب فاطمی حتی در اروپا 9⃣ عضو شورای شهر یزد و.... ⭕️ جالب است بدانید که وی به برکت تحریم‌ها به تولید داروهای گیاهی درمان سرطان و... روی آورده است. 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ❇️ ذوق‌زدگی یک تماشگر خارجی از وجود شلنگ آب در دستشویی‌های قطر! 🔹 "یک ماه است که در قطر از شلنگ استفاده می‌کنم... کاملاً وحشت‌زده هستم که در بریتانیا/اروپا فقط از دستمال توالت استفاده می‌کنیم. این (شلنگ) بهترین چیز‌ دنیاست پسر! " 🔸 ما هیچ، ما نگاه! 😁 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ❇️👈 لزوم تغییر در بین الملل دفتر رهبری و اما قصة جوالدوز (1) من اینقدر عقل دارم که وسط هجمه بی َسابقه کل بیشرف های تاریخ، آب به آسیاب آنها نریزم ولی حالا که اوضاع آرام شده قصد دارم کمی هم جوالدوز را بردارم چون دلم خون است از خیلی چیزها.. باز هم خیلی آشکار نمی نویسم ولی منشا اتفاقاتی مانند بولتن های فارس، یعنی اصل وجود بولتن بازی که نهایتا تعطیل کردن عقل و استناد به دو جمله از منتسبان به بیت است، خود دفتر رهبری است. جایی که امیدوارم جوان گرایی و تغییرات را به زودی در خودش ببیند و از رویه های اینگونه به سمت اصلاح حقیقی مسائلی که به آنها مربوط است بروند مثل کار فرهنگی بین المللی... من که با بخش بین الملل ش آشناترم می دانم که هر دستور رهبری چند سال در پیچ وخم اقدامات ش می ماند و دستگاه‌های فرهنگی خارجی که عمدتا زیر نظر آنجاست چقدر ضعیف است.. خب توجیه تا کی؟ تا کی باید حرف از اصلاح تدریجی زد و واقعا هم تغییری را شاهد نبود؟! واقعا سازمان فرهنگ و ارتباطات، مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، مجمع تقریب و... بهبود عملکرد داشته اند؟! نه اینکه دفتر رهبری ماهیت اجرایی داشته باشد. نه. ولی ماهیت اثربخشی مدیریتی بالایی دارد اگر بخواهد... حداقل در برخی نهادها خصوصا در حوزه بين الملل! نگویید قحطی آدم هست که نیست. اقلا جوان ترها از اینها که هستند باعرضه ترند. * پ ن : 1. اینجا جای تفصیل نیست لذا کلی نوشتم ولی خودم از قضاوت های کلی و خام بیزارم. نه اینکه هیچ کار نمی شود بلکه مساله است که بسیار کم است! 2. تعطیل کردن عقل و درک عمق مسائل و روی آوردن به نقل مشکوک از رهبری - که مخالف رویه خود ایشان است - مصداق تبعیت تعبدی است حال آنکه ما نیازمند تبعیت عقلانی و فهم هستیم. مسوولان اگر مساله را درک نکنند در مصادیق مشابه باز هم اشتباه می کنند و چرخه معیوب باقی می ماند! @komeilialireza 💯مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ❇️ پایگاه خبری «رأی‌الیوم»: 💠 الإعلان عن دخول 3125 للإسلام في مونديال قطر 🔹در ادامه حاشیه‌های به جا مانده از جام جهانی ۲۰۲۲ قطر، طبق گزارش کمپین «دعوت‌کنندگان جام جهانی» تا کنون سه هزار و صد و بیست و پنج شهادتین در حین جام جهانی در قطر به ثبت رسیده است. 🔸باید توجه داشت که این آمار مربوط به تعداد افرادی است که این روزها در کشور قطر به دین اسلام گرویده‌اند، و باید دید آیا با بازگشت به کشورهای خود همچنان به دین اسلام پایبند خواهند ماند یا با دور شدن از فضای شکل گرفته در این کشور به آیین قبلی خود بازمی‌گردند. 💯مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob خاطره تلخ ...برخلاف روزهای قبل اینبار حوصله آدم ها را نداشتم و برای پیاده روی به مکانی خلوت رفتیم، جاده جدید فرودگاه که هنوز افتتاح نشده بود. ساعت ۵:۱۵ پیاده روی را شروع کردیم. نازنین(اسامی تغییر داده شده) با هندزفری قرآن گوش میکرد. من هم موبایل در دستم بود و کتاب صوتی "ملت عشق" نوشته الیف شافاک را گوش میکردم. غیر از ما یک خانم دیگر هم بود که میدوید و از ما فاصله گرفت. پانزده دقیقه نگذشته بود که نازنین به عقب نگاه کرد و فریاد کشید. از صدای او به خودم آمدم و به عقب نگاه کردم. سه جوان سیاه پوست در فاصله نیم متری پشت سر ما بودند. فکر کردم می خواهند عبور کنند، خواستم از سر راهشان کنار بروم که یکی از آنها با مشت به صورتم زد و عینکم روی زمین افتاد. با او درگیر شدم. با موبایل محکم به دهانش زدم. ناگهان متوجه شدم که دو جوان دیگر با نازنین درگیر شده اند، یکی از آنها چاقو به طرف او گرفته بود و دیگری دستش را روی دهانش گذاشته بود. کسی که با من درگیر بود چاقو درآورد. موبایل را به او دادم و به سمت نازنین دویدم. آن سه نفر گریختند. چند متر دنبال آنها دویدم تا اینکه از جاده خارج شدند و از زیر فنس کنار جاده لای درختان ناپدید شدند. نازنین در حال جیغ زدن بود و کمک می خواست. در آپارتمان نزدیک ما چند خانواده به بالکن آمده بودند. فریاد زدم: " به پلیس زنگ بزنید." پاسخ دادند که پلیس در راه است. ناگهان متوجه شدم که ریموت خودرو در جیبم نیست. نازنین را صدا زدم که بیاید برویم سمت خودرو تا آن را نبرند. اما او همچنان فریاد می زد: "هلپ." به سمت او رفتم و در محل درگیری، ریموت را پیدا کردم. نازنین را در آغوش گرفتم و دلداری اش دادم. لباسش خونی بود. انگشتش بر اثر تماس با چاقو بریده بود. گریه کنان گفت: " موبایلم را گرفتند. گردنبند را از گردنم کشید. الگوهای ضحا را به زور از دستم درآورد." دست چپ او هم بر اثر تماس النگو زخمی شده بود. گفتم اشکال ندارد. خدا را شکر که سالم هستیم. در همین لحظه دو نگهبان محلی با تفنگ شکاری به ما رسیدند. محل فرار دزدها را نشانشان دادم و گفتم اگر پیدایشان کنید پول خوبی می دهم. آنها در جستجوی دزدها وارد بیشه شدند. من و نازنین کنار جاده نشستیم. نازنین گفت: " چقدر ما غریبیم." اشک در چشمانم حلقه زد. دلم برای هر دویمان سوخت، برای او خیلی بیشتر. چند دوچرخه سوار آمدند و یکی از آنها بار دیگر با پلیس تماس گرفت. یک نفر هم با خودرو آمد. گفت که صدای فریاد ما را که شنیده آمده است. می خواست کمک کند. از من خواست سوار شوم تا کوه را دور بزنیم، شاید دزدها را ببینیم. اما حال نازنین خوب نبود، علاوه بر اینکه منتظر پلیس بودیم. او گفت که هفته قبل نیز آنجا به شخصی حمله شده و تمام بازوهایش زخمی شده است. پس از حدود بیست دقیقه از وقوع حادثه چهار مامور لباس شخصی با خودروی عادی آمدند. مسلح بودند. مشخصات دزدها را پرسیدند و رفتند. دوچرخه سوارها هم ابراز همدردی کردند و رفتند. کنار نازنین نشستم. شروع کرد به هزیان گفتن. شوکه شده بود. خون انگشتش لخته شده بود. نگران بود که چاقو آلوده باشد و ایدز بگیرد. به من نگاه کرد و گفت: " دهانت خونی است. من دیدم چاقو به طرف تو گرفته بود. چقدر سخت است جلوی زن، شوهرش را بزنند." کمی مکث کرد و اشک ریزان گفت: " یا فاطمه زهرا." خودروی شخصی دیگری جلوی ما توقف کرد. مرد لباس شخصی سفیدپوستی از آن خارج شد. کارت شناسایی اش را نشان داد و خودش را معرفی کرد. افسر پلیس بود. گفت که وقتی با اداره آنها تماس گرفته اند نیروهایش را به محل اعزام کرده و در حال جستجو هستند. شرح ماجرا را از من پرسید و جزئیات را یادداشت می کرد. متوجه نازنین شدم. کنار جاده نشسته بود و اشک می ریخت و می گفت: " یا علی بن موسی ما غریبیم، کمک کن." یک خودروی پلیس هم آمد و مامور آن با آن افسر صحبت کرد و رفت. به نظر می رسید این دو از دو مرکز باشند، یکی پلیس شهر که همیشه یونیفرم دارند و دیگری پلیس نامیبیا که لباس شخصی اند. حدود ساعت ۷ بود که افسر پلیس ما را تا خودروی مان رساند. از او پرسیدم که ما چگونه می توانیم پیگیری کنیم. پاسخ داد که باید در اولین فرصت در اداره پلیس شکایت نامه تنظیم کنیم و آنها به ما خبر می دهند.  حال نازنین خوب نبود. به نزدیک ترین بیمارستان خصوصی رفتیم. دکتر ابتدا برای جلوگیری از عفونت چیزی در دستش تزریق کرد. برای درمان شوک هم دو قرض داد اما نازنین نخورد. بی قراری می کرد و نگران بچه ها بود. می ترسید که دلواپس ما شده باشند. پس از دریافت نسخه پزشک در قسمت پذیرش، به ما گفتند که چون مورد سرقت قرار گرفته ایم لازم نیست برای ویزیت چیزی پرداخت کنیم. اما برای اورژانس باید ۸۰۰ رند می دادیم. گفتم که پولی ندارم. کارمند اورژانس گفت که یادداشت می کند تا فردا پرداخت کنیم... قسمتی از پیش نویس کتاب پیله های سرد منبع 💯 مبلغان بدون مرز @intMob
@intMob ❇️ بیلبوردی در آمریکا: همه مردان حق بارداری دارند! از آزادی تولیدمثل، حمایت کنید!!! 💯مبلغان بدون مرز @intMob