هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#خاطرات_بین_الملل #آمریکای_لاتین
@IntMob
✳️ کشتارگاهی در آمریکای لاتین و خاطره ای از ذبح شرعی
به یکی از مسوولان کشتارگاه در یکی از کشورها پیشنهاد دادم هر هفته ساعتی را به ذبح اسلامی اختصاص دهد...
بعد از این که برایش تشریح کردم ذبح اسلامی چیست و چه شرایطی دارد از من پرسید؟
یعنی در ذبح اسلامی باید خون حیوان کاملا از بدنش خارج بشه؟
گفتم بله
گفت: ای بابا... وقتی همه خون از بدن حیوان خارج بشه پس دیگه چی باقی می مونه.... نه آقا نمی شه. . اصل همان خونش است...
در آمریکای لاتین برخی غذاها را با خون خوک و برخی حیوانات دیگر سرو می کنند...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تازه_مسلمانان #مدل_هدایتی
@IntMob
❇️ جستاری در الگوی هدایتی تازه مسلمانان
این روزها که مشغول نگارش پایاننامهام با موضوع «تحلیل عوامل معرفتی و غیرمعرفتی تغییر کیش از مسیحیت به اسلام» هستم، فرصتی ویژه برای گفتوگو با تعدادی از تازهمسلمانان پیدا کردهام. هر کدام از این گفتوگوها تجربهای ویژه و سفری به دنیای پیچیده تحول و نو شدن است.
🕊✨آنها از احساسی سخن میگویند که اسلام به زندگیشان داده است. یکیشان میگفت: «قبل از اسلام، زندگیام پر از سردرگمی بود. حالا اما انگار نوری در قلبم روشن است.»
📜💡 برخی از نخستین مواجههشان با قرآن میگویند، از کلماتی که با روحشان سخن میگوید. یکی میگفت: «اولین بار که قرآن را باز کردم، هر آیه به گونهای مستقیم قلبم را خطاب میکرد. احساس میکردم جواب تمام سوالهایی که در ذهنم داشتم در آن پیدا شده است.»
@IntMob
🧕💎 بانوی جوانی در مورد حجاب گفت: «حجاب یعنی من به عنوان یک انسان دیده میشوم، و نه صرفا یک جسم.»
🕌🤲 نماز برای اینها چیزی فراتر از عبادت است؛ از آن به مثابه ایستگاه آرامش یاد میکنند. مسلمانی که پیشتر کشیشی اونجلیکن بود گفت: «نماز مثل یک لحظه رهایی است، وقتی همهی دغدغهها و فشارهای زندگی را کنار میگذارم و فقط در آغوش خدا آرام میگیرم.» یاد این توصیف ظریف جلال در خسی در میقات افتادم که نوشت: «بزرگترین غبن این سالهای بینمازی، از دست دادن صبحها بود؛ با بویش، با لطافت سرمایش، با رفت و آمد چالاک مردم. پیش از آفتاب که برمیخیزی انگار پیش از خلقت برخاستهای...»
⏳🙏 پای این صحبتها که مینشینی، نسبت به دینداریات و ایمانت قدردانتر میشوی. و متنبه که گاهی قدر آنچه داریم، نیک نمیدانیم.
✍مهدی صادقی شهمیرزادی
💯مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی #آمریکا
@IntMob
✳️ وقف جیسس - حضرت مسیح (ع)
🔹یک دوست دارم به اسم پاول. با آنکه مهندس است، مدرک نظام مهندسی دارد، خیلی باهوشه، خوش تیپه، ورزشکاره، پدرش یک شرکت عمرانی دارد و پدربزرگش وکیل و مادر و خواهرش هم معلمند، و کلا از یک خانواده خیلی خوب و متمول هست تصمیم گرفته که کل زندگیش را وقف جیسس بکند.
🔸اولین بار وقتی به مراسم یکی از کلیسای دانشگاه رفته بودم باهاش آشنا شدم. بعدش چندین بار من را به میهمانی های خانوادگی، وقتی فامیل هاشون از شهرهای دیگه میآمدند خونشون، دعوت کرد. حتی وقتی خودش اینجا نبود از خانوادش خواست که من را برای سال نو خونشون دعوت کنند تا من احساس غربت نکنم.
@IntMob
🔹یک مدتی هم با پاول در مراسم تفسیر انجیل در خوابگاه های دانشگاه شرکت میکردم. مراسم بدین گونه بود که یک نفر سرگروه قسمتی از اینجیل را میخواند و از بقیه دانشجوها میخواست که نظرشون رو درباره مطالب بیان شده عنوان کنند. بعد از نیم ساعت Bible Study بچه ها یک فعالیت سرگرم کننده انجام میدادند مثل تماشای فیلم، بازی flag football، بازی ultimate frisbee، بازی دزد و پلیس و ...
🔸یکی از دوستهام به شوخی میگفت اینقدر تو با این ها رفت و آمد میکنی که بلاخره یا تو آنها را مسلمان میکنی یا آنها تو را مسیحی 😉
🔹پاول از لحاظ اخلاقی خیلی پسر خوبیه. به خانوادش خیلی احترام میگذاره، و همیشه آخر هفته هاش را وقتهایی که اینجاست خانه مادر بزرگ و پدربزرگش میگذارند تا آنها احساس تنهایی نکنند.
🔸هر وقت موفقیتی بدست میارد که بهش میگم باریکلا یا congradulations میگه من هر چی دارم تو زندگی را مدیون جیسس هستم و اگر اون کمکم نمیکرد این اتفاقات خوب تو زندگیم نمی افتاد.
@americansystem
#پی_نوشت:
1- بد نیست از خودمان بپرسیم که اعتقادات ما چه بخش از زندگی ما را تشکیل میدهند؟
- تأثیر خدا و ائمه علیهم السلام در تصمیمات روزمره ما چیست؟
- به عبارت واضح تر چقدر مسلمانی ما در زندگی ما نمود دارد؟
- چقدر با مسلمانی مان نماینده خوبی برای اسلام بوده ایم؟
- نهایتاً اینکه در عمل و نه صرفاً حرف چقدر مسلمانیم؟
2- یکی از موفق ترین روش های تبلیغ و معرفی اسلام در جوامع غربی، مسلمان زیستن و زندگی اسلامی است. بسیاری اوقات به جای حرف باید عمل کرد.
#کمی_بیاندیشیم
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطرات_بین_الملل #عمان
@IntMob
❇️ مسجدی به نام خلیفه دوم، دقیقا کنار مسجد الامام المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف - عمان
نکاتی از عمان:
🔹طبق گفته آقای اللواتی اباضیون از حدود ۷۰ سال پیش اعلام سب امیرالمومنین علیه السلام رو متوقف کردن،از دهه ۹۰ میلادی به بعد هم شاید حدود ۸۰ درصدشون نه تنها سب نمیکنن بلکه حضرت را مانند خلفاء دیگر میدانند. بسیار جالب است که شاید ۱۰۰ درصد اباضیه(خوارج)جمهوری اسلامی را بسیار قبول دارند و یکی از مهمترین دلایل علاقه اینها به جمهوری اسلامی این است که فقیه را در جایگاه حاکم قرار داده است و ولایت فقیه را بسیار دوست دارند. البته ضد اسرائیل بودن ایران و حزب الله هم موثر بوده است.
🔹شیخ حیدر: یه پیرمردی در مصر بود خیلی سفت و سخت میگفت شیعه کافره اما خودش هر شب زیارت امام حسین میخوند و اشهد ان علیا ولی الله در اذان میگفت و جالب تر اینکه خمس هم میداد معلومه اصلا نمیدونست شیعه چیه فقط یه چیز نصفه و نیمه ای شنیده بوده است.
🔹حاج اقای اللواتی فرمودند: مهریه متعارف دختران شیعه عمانی ۴۰۱ ریال است یعنی حدودا بین ۴۱ تا ۴۲ میلیون تومن
حجتالاسلام یاوری
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_الملل #آلمان 🇩🇪
@IntMob
❇️ شکوه و عظمت میلاد یک #پیامبر
🔹غیر از آن همه برنامه شاد خیابانی و وسایل و لوازم رنگین و خوردنی های خوشمزه که این روزها در بازار #کریسمس هر شهر می شود پیدا کرد، کودکان آلمانی به روش های مختلفی مراسم و شادی این روزها را تجربه می کنند. مثلا در بسیاری از خانه ها، کریپه (Krippe) می گذارند، که در واقع یک ماکت بزرگ یا کوچک است از صحنه آرایی میلاد حضرت مسیح (ع) - چند حیوان از جمله یک خر، و تعداد زیادی گوسفند و چند شخصیت معروف بر اساس داستان های #انجیل را به شکل های مختلف ساخته اند و در یک جایی شبیه یک خانه روستایی یا کنار یک اصطبل می گذارند. هر روز یکی از این شخصیت ها را به صحنه اضافه می کنند تا در روز 25 دسامبر (روز تولد حضرت مسیح) نوبت به مجسمه نوزاد مسیح برسد. حضرت مریم (س) روز قبل از مسیح وارد صحنه شده و همه چیز آماده است که جهان با ورود مسیح (ع) متحول شود و فرشته ها در آسمان آواز بخوانند و چوپان (که در صحنه حاضر است) این صدا را بشنود و دیگران را خبر کند که وقتش رسیده... بعضی خانواده ها از شکوه میلاد مسیح (ع) برای کودکانشان می گویند و مهر و محبتی که او برای جهان هدیه آورد...
🔹خودشان می گویند که داستان "کریپه" فقط یک قصه است با روایت های مختلف و چندان هم معتبر نیست. خیلی هایشان هم می گویند اعتقادی به آن ندارند و صرفا چون رسم زیبایی است انجامش می دهند.
#پی_نوشت
دیروز که فرزند شش ساله ام داشت سعی می کرد با دانش محدودش از الفبا آرزوهایش را روی کاغذ بنویسد، که مثلا امروز #سینت_نیکلاس بیاید و برایش هدیه های درخواستی اش را بیاورد، من به این فکر می کردم که چطور این همه سال برنامه ای برای خاص کردن روز تولد پیامبرمان نداشته ایم؟! درباره داستان میلاد پیامبر اسلام و معجزه هایی که اتفاق افتاد و آنچه که او برای جهان آورد (و ما ارسلناک الا "رحمه للعالمین") ، داستان های معتبری نقل شده، که کودکان ما و شاید حتی خود ما، کمتر شنیده ایم...
💠ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد.💠
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از تبلیغ بین المللی اسلام
#تبلیغ_بین_الملل #واتساپ
@Allah4all
❇️ قابل توجه فعالان بین الملل
🔹مجموعه ای از لینک های گروه های فرهنگی و مذهبی (مسلمانان اهل سنت) به زبان انگلیسی و اردو در واتساپ در دسترس است، مبلغان بین الملل علاقه مند به فعالیت تبلیغی در فضای مجازی جهت دریافت لینک به @ebnosiam پیام دهند.
🔸حداقل 10 لینک گروه واتساپی با بیش از 5000 عضو ارسال خواهد شد.
💠 بزودی گروه های واتساپی به زبان های عربی، انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی (مسلمان، مسیحی و...) نیز در دسترس خواهد بود.
(ارسال پیام فقط به صورت بازارسال (فوروارد) مجاز است.)
مرجع تخصصی #تبلیغ_بین_المللی_اسلام
@Allah4all
#خاطرات_بین_الملل #آمریکا
@IntMob
✳️ تبلیغ چهره به چهره
🔸 #حماد، دانشجوی دکتری- آمریکا
🔹یک روز دو خانم مسن (حدودا ۶۵ ساله) زنگ خونه ما رو زدن. گفتن چند دقیقه مزاحم میشیم. فک کردم #نظرسنجی باشه. پرسیدن: در مورد پادشاهی خداوند (The Kingdom of God) چیزی می دونی؟ معلوم شد که برنامه #تبلیغ دین دارن!
🔹در مورد فرامین دینی توضیح دادن و آخرش دوتا کاتالوگ دادن که مطالعه کنم. یک شاخه خاص از دین مسیحیت بود به اسم "شاهدان یهوه". از کاتالوگ ها (تصویر پایین) میشد فهمید که مسیح مژده داده: با پایان دنیا حکومت جاودانه خداوند آغاز میشه، زمانی که گرسنه و بیماری نخواهد بود. و اینکه شرایط امروز جهان (خشونت و جنگ) نشون میده به پایان دنیا و آغاز حکومت جاودانه نزدیک شدیم!
🔹بعد در مورد زبان مادری من پرسیدن و اینکه کجایی هستم و گفتن سایت ما به همه زبان ها مطلب داره حتی فارسی. موقع خداحافظی گفت: می دونم شما #مسیحی نیستی، اما یکشنبه ها برای آموزش و فراگیری کتاب مقدس دور هم جمع میشیم، اگه میخوای برو مراکز فارسی زبان!
@IntMob
🔹توی سایت شون کلی کلیپ های موضوعی بود و برنامه جلسات منظم هفتگی. مثلا محدوده نیویورک و #نیوجرسی فقط ۱۵۰ مرکز به زبان انگلیسی دارن که سه تا از مراکز به زبان فارسی است. مبلغ ها و مطالب سایت نشون می داد با اینکه پیروان کمی دارن، اما سیستم تبلیغی شون خیلي منظم هست.
#تبلیغ_مسیحیت #شاهدان_یهوه
🔺#پی_نوشت:
مهمترین مشکل در میان مجموعه و شخصیت های تبلیغی مسلمان عدم وجود ساختار متمرکز و سیستماتیک تبلیغی است، مسئله ای که منجر به ایجاد جزیره هایی پراکنده با هزینه هایی گزاف و خروجی ای اندک گردیده است.
برای خروج از بحران فعلی موجود در میان مجموعه های تبلیغی بین الملل باید به سوی #فعالیت_تشکیلاتی حرکت نمود، فعالیتی از جنس نظم، برنامه ریزی، نظارت و خروجی موفق. #کار_باید_تشکیلاتی_باشد
💠ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد.💠
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_الملل #آلمان
@IntMob
❇️ شب سال نو
🔹نمیدانم چرا در جشن ژانویه، به یاد امام زمان (ارواحنا فداه) میافتم و جشن ظهور ایشان. شاید مربوط است به ارتباط حضرت مسیح و امام زمان و خیل عظیم مسیحیانی که به دست حضرت عیسی، شیعهی حضرت حجت میشوند. نمیدانم... و نمیدانم که اصلا با ظهور حضرت، فرصتی برای جشن و خوشگذرانی هست یا نه؟ شاید آنقدر کارهای زمینمانده، باشد که مجالی برای این حرفها نماند. شاید مسوولیتهای سنگینتری بر دوش آدم بیاید که فرصت سرخاراندن هم نداشته باشد. چه میدانم؟ خوشابهحال آنانکه خواهند آمد و خواهند دید. فقط خواستم بگویم که حس پاک بسیاری از مسیحیان در جشن میلاد مسیح، عجیب مرا به یاد حجت خدا بر روی زمین میاندازد و مناسبات خودمان با حضرتش.
🔸#پی_نوشت: دفتر یادبود یکی از قدیمیترین کلیساهای هامبورگ. که من عبارت "السلام علی المهدی الذی وعد الله عزوجل به الامم..." را در کنار جملات آلمانی مسیحیان نوشتم. و این تمامِ حرفم بود در آن لحظه و درون کلیسایی که شاید حضور سنگین حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام حس میشد. و برایم مهم این بود که آنکس که قرار بود ببیند، میدید.
#چقدر_روزهایمان_مهدوی_است
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
💠ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد.💠
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#خاطرات_بین_المللی #لندن
@IntMob
✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم"
🔹خاطره دوم: شام كريسمس
كريسمس كه از راه مى رسد سطح شهر رنگ و روى تازه اى به خود مى گيرد. كوچه پس كوچه هاى شهر چراغانى مى شود و جلوى درب مغازه ها برچسب هاى تبريك كريسمس قرار مى گيرد. چه صاحب مغازه اش به تولد حضرت مسيح اعتقاد داشته باشد و چه نه، نا خوداگاه درگير جشن شادى و سرور مى شود.
شركت ها و دفاتر كارى رسمى به مناسبت فرا رسيدن كريسمس كارمندان خود را در يكى از روزهاى تعطيل به صرف شام دعوت مى كنند تا شب را در كنار يكديگر به مستى و سرور بگذرانند.
دعوتى محل كار ما از اين قرار بود كه به يكى از رستوران هاى سطح شهر بروند كه درون خود رستوران واحد مشروب خانه نيز قرار داشت و مى توانستند بعد از سرو غذا به عيش و نوش بپردازند.
امسال برخلاف سال هاى قبل بودجه ى هنگفتى نيز براى اين مهمانى در نظر گرفته شده بود.
يادم مى آيد سال گذشته كه من نيز مانند ديگر كارمندان وقتى با شور و ذوق منيو رستوران مورد نظر را از صفحه كامپوتر محل كار بالا و پايين مى كردم تا از يك هفته قبل غذاى مورد نظرم را سفارش دهم، متوجه شدم همكارانم نوع مشروب هايشان را هم سفارش مى دهند تا بر سر همان ميز مشروب بنوشند. مى دانستم در يك همچين مكانى معذب خواهم شد لذا بهانه آوردم تا در ان مهمانى شركت نكنم.
بعدها فهميدم به فتواى برخى مراجع، نشستن بر سر ميزى كه بر روى آن مشروب سرو مى شود گناه است.
امسال هم قصد داشتم بهانه اى بياورم تا در اين مهمانى شركت نكنم. مى دانستم به تصميمم احترام مى گذارند و بهم فشار نمى آورند.
- تاريخ مهمونى رو شنبه گذاشتيم، تو هم مياي ديگه نه؟
- متاسفانه كمى درگير هستم و نمى تونم شركت كنم.
- چقدر حيف، جات خالى ميشه.
و به كارش ادامه داد. مدير شركت كه فرد مسلمان بود متوجه مكالمه مان شد و به گونه اى كه ديگر همكاران نيز متوجه شوند گفت: " چرا شركت نميكنى؟ شام كريسمس هست و تمام همكاران بايد شركت كنند"
عذرخواهى كردم و گفتم متاسفانه نمى تونم.
پوزخندى زد و گفت شركت نكردن نوعى بى احترامى هست.
مى دانستم مى خواهد اذيت كند. سال گذشته هم شركت نكرده بودم و هيچ بى احترامى اى نبود. سكوت كردم و هيچ نگفتم...
چند روز بعد فهميدم كه مدير مسلمان شركت بر اثر بيمارى نتوانسته بود در اين مهمانى شركت كند.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
گروه مبلغان بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1417019800C6826c98a5f
لطفا لینک عضویت را برای #مبلغان_بدون_مرز بفرستید
💯 مبلغان بدون مرز
@intMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#خاطرات_بین_المللی #لندن
@IntMob
✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم"
✍🏻 خاطره اول/ بخش اول:
از زمانى كه متوجه شدم مديريت مؤسسه به دست يك فرد مسلمان شيعه افتاده است و به راحتى اجازه مرخصى هايم را براى مراسم هاى مربوط به ماه محرم و صفر مى دهد خيالم راحت شد. به راحتى مرخصى هايم را گرفتم و پس از پايان يافتن مراسم ها به سركار برگشتم. روز هاى اول متوجه غيبت مدير نبودم اما كم كم متوجه شدم كه از ٥ روز هفته تنها دو الى سه روز هفته آن هم با تأخير به دفتر كار مى آيد و باعث دلخورى كارمندهاى انگليسى شده است. آن روز باران شديدى مى باريد. چند دقيقه زودتر از ساعت هميشگى خانه را ترك كردم تا مبادا بخاطر وضعيت هوا با تأخير به محل كار برسم. دوست نداشتم ذهنيت بدى را به عنوان يك مسلمان در ذهن همكارانم به وجود اورم.
وارد محل كار كه شدم متوجه پچ پچ همكارانم شدم. اينبار هم از تأخير مدير شاكى بودند.
@IntMob
مدير با تأخير به محل كار آمد. هيچ كس هيچ اعتراضى نكرد. طبق معمول حق به جانب به كار خود مشغول شد. ناگهان مردى انگليسى با هيكلى درشت، كت و شلوار سرمه اى رنگ كه با كروات راه راهى اش ست شده بود وارد محل كارمان شد. ساير كارمندان هول شدند و همگى از جاى خود بلند شدند و پشت سر هم صف بستند تا به او خوشامد گويند. از پچ پچ ها متوجه شدم كه مسئول اصلي كليه مؤسسه هايى هست كه در آن كار مى كنيم و يكجور كله گنده كله گنده ها كه اگر اراده كند هريك از ما به راحتى از كار خود اخراج مى شويم.
@IntMob
آن مرد انگليسى خيلى جدى بدون آن كه لبخندى به لب داشته باشد شروع به دست دادن به همكارانم كرد. خيلى ترسيده بودم. نمى دانستم چطور بايد بگويم كه بخاطر مذهبم نمى توانم دست بدهم. شايد عصبانى شود و بعد در رزومه كارى ام مشكلى ايجاد شود. حتى ممكن است اخراجم كند. در اين موقعيت به اين شغل بيش از پيش احتياج داشتم. در همين افكار غوطه ور بودم كه نوبت به من رسيد. نگاه هاى همكاران به سمت من برگردانده شد. ته دل دعا دعا مى كردم كه تمام اين ثانيه هاى استرس زا يك كابوس بيشتر نباشند و هر آن از خواب بيدار شوم. اما ظاهرا تمام صحنه ها حقيقى بود و بايد در برابر دستى كه حال در برابرم دراز شده بود تصميمم را مى گرفتم. به ياد روز اول كارى ام افتادم، لحظه اى كه يكى از همكاران مرد به سمتم امد و خودش را معرفى كرد و خواست به من دست بدهد. آن لحظه به او گفتم متاسفم و بخاطر مسائل اعتقادى مذهبى ام نميتوانم دست بدهم. ادامه اش به شوخى و خنده گذشت. حال چطور مى توانستم در برابر سنگينى نگاه هاى او به مدير كل دست بدهم و بگويم چون مدير كل است و منافع شخصى ام در خطر است مى توانم دست بدهم؟ نه نمى توانستم. دلم را به دريا زدم. دستم را به نشان عذرخواهى به روى سينه ام گذاشتم و سرم را پايين اوردم و گفتم در نهايت احترامى كه برايتان قائل هستم متاسفانه از دست دادن به دليل اعتقادات دينى ام معذور هستم. سنگينى نگاه همكارانم را كه حالا به سمت مدير كل چرخيده بود احساس مى كردم. مى ترسيدم سرم را بالا بيارم و به چشمانش نگاه كنم. هر آن منتظر بودم كه تيكه اى به من بياندازد و يا با عصبانيت بگويد از جلو چشمانش دور بشوم. اما بر خلاف تصوراتم دستش را عقب كشيد و گفت: "آخ راست ميگى، منو ببخش كه متوجه نشدم. اتفاقا ما در اين شرايط با كارمندان مسلمان به جاى دست دادن بازوهايمان را از روى لباس به هم ميزنيم. بازويش را جلو اورد و به بازويم زد و خنديد. همچنان مبهوت نگاهش مى كردم. باورم نميشد كه به اين سادگى ختم به خير شده باشد.
@IntMob
تا آمدم نفس راحتى بكشم، مسئول بخش، همان مرد مسلمان شيعه به جمعمان پيوست. او هم به اندازه ما، و يا شايد بيشتر، از مدير كل حساب مى برد. وقتى ما را در آن موقعيت ديد پرسيد قضيه چيه؟ مدير كل به او توضيح داد كه اين خانم بخاطر دينش نميتواند دست بدهد. مرد مسلمان اما بلند بلند شروع كرد به خنديدن و رو به من گفت: واقعا؟؟ اين ديگه چه كاريه؟؟
نمى دانم با اين حركت مى خواست چه وجه مثبتى از خود در دل مدير كل بر جاى بگذارد. شايد هم نمى دانست كه مدير كل چطور با اين حركت به سادگى كنار امده است و مشكلى براى او و موقعيتش پيش نخواهد امد. اما اين را مى دانم كه اين اولين بارى بود كه در طول زندگى ام بخاطر دست ندادن به جنس مخالف در انگلستان مورد تمسخر واقع مى شدم و آن هم نه از جانب يك انگليسى بى دين بلكه از جانب يك مسلمان شيعه ...
#ادامه_دارد ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob3
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا