#خاطرات_بین_الملل #آلمان
@IntMob
❇️ شب سال نو
🔹نمیدانم چرا در جشن ژانویه، به یاد امام زمان (ارواحنا فداه) میافتم و جشن ظهور ایشان. شاید مربوط است به ارتباط حضرت مسیح و امام زمان و خیل عظیم مسیحیانی که به دست حضرت عیسی، شیعهی حضرت حجت میشوند. نمیدانم... و نمیدانم که اصلا با ظهور حضرت، فرصتی برای جشن و خوشگذرانی هست یا نه؟ شاید آنقدر کارهای زمینمانده، باشد که مجالی برای این حرفها نماند. شاید مسوولیتهای سنگینتری بر دوش آدم بیاید که فرصت سرخاراندن هم نداشته باشد. چه میدانم؟ خوشابهحال آنانکه خواهند آمد و خواهند دید. فقط خواستم بگویم که حس پاک بسیاری از مسیحیان در جشن میلاد مسیح، عجیب مرا به یاد حجت خدا بر روی زمین میاندازد و مناسبات خودمان با حضرتش.
🔸#پی_نوشت: دفتر یادبود یکی از قدیمیترین کلیساهای هامبورگ. که من عبارت "السلام علی المهدی الذی وعد الله عزوجل به الامم..." را در کنار جملات آلمانی مسیحیان نوشتم. و این تمامِ حرفم بود در آن لحظه و درون کلیسایی که شاید حضور سنگین حضرت عیسی علی نبیّنا و آله و علیه السلام حس میشد. و برایم مهم این بود که آنکس که قرار بود ببیند، میدید.
#چقدر_روزهایمان_مهدوی_است
🔹🔸🔹🔸🔹🔸
💠ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد.💠
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#خاطرات_بین_المللی #لندن
@IntMob
✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم"
🔹خاطره دوم: شام كريسمس
كريسمس كه از راه مى رسد سطح شهر رنگ و روى تازه اى به خود مى گيرد. كوچه پس كوچه هاى شهر چراغانى مى شود و جلوى درب مغازه ها برچسب هاى تبريك كريسمس قرار مى گيرد. چه صاحب مغازه اش به تولد حضرت مسيح اعتقاد داشته باشد و چه نه، نا خوداگاه درگير جشن شادى و سرور مى شود.
شركت ها و دفاتر كارى رسمى به مناسبت فرا رسيدن كريسمس كارمندان خود را در يكى از روزهاى تعطيل به صرف شام دعوت مى كنند تا شب را در كنار يكديگر به مستى و سرور بگذرانند.
دعوتى محل كار ما از اين قرار بود كه به يكى از رستوران هاى سطح شهر بروند كه درون خود رستوران واحد مشروب خانه نيز قرار داشت و مى توانستند بعد از سرو غذا به عيش و نوش بپردازند.
امسال برخلاف سال هاى قبل بودجه ى هنگفتى نيز براى اين مهمانى در نظر گرفته شده بود.
يادم مى آيد سال گذشته كه من نيز مانند ديگر كارمندان وقتى با شور و ذوق منيو رستوران مورد نظر را از صفحه كامپوتر محل كار بالا و پايين مى كردم تا از يك هفته قبل غذاى مورد نظرم را سفارش دهم، متوجه شدم همكارانم نوع مشروب هايشان را هم سفارش مى دهند تا بر سر همان ميز مشروب بنوشند. مى دانستم در يك همچين مكانى معذب خواهم شد لذا بهانه آوردم تا در ان مهمانى شركت نكنم.
بعدها فهميدم به فتواى برخى مراجع، نشستن بر سر ميزى كه بر روى آن مشروب سرو مى شود گناه است.
امسال هم قصد داشتم بهانه اى بياورم تا در اين مهمانى شركت نكنم. مى دانستم به تصميمم احترام مى گذارند و بهم فشار نمى آورند.
- تاريخ مهمونى رو شنبه گذاشتيم، تو هم مياي ديگه نه؟
- متاسفانه كمى درگير هستم و نمى تونم شركت كنم.
- چقدر حيف، جات خالى ميشه.
و به كارش ادامه داد. مدير شركت كه فرد مسلمان بود متوجه مكالمه مان شد و به گونه اى كه ديگر همكاران نيز متوجه شوند گفت: " چرا شركت نميكنى؟ شام كريسمس هست و تمام همكاران بايد شركت كنند"
عذرخواهى كردم و گفتم متاسفانه نمى تونم.
پوزخندى زد و گفت شركت نكردن نوعى بى احترامى هست.
مى دانستم مى خواهد اذيت كند. سال گذشته هم شركت نكرده بودم و هيچ بى احترامى اى نبود. سكوت كردم و هيچ نگفتم...
چند روز بعد فهميدم كه مدير مسلمان شركت بر اثر بيمارى نتوانسته بود در اين مهمانى شركت كند.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
گروه مبلغان بدون مرز
https://eitaa.com/joinchat/1417019800C6826c98a5f
لطفا لینک عضویت را برای #مبلغان_بدون_مرز بفرستید
💯 مبلغان بدون مرز
@intMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#خاطرات_بین_المللی #لندن
@IntMob
✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم"
✍🏻 خاطره اول/ بخش اول:
از زمانى كه متوجه شدم مديريت مؤسسه به دست يك فرد مسلمان شيعه افتاده است و به راحتى اجازه مرخصى هايم را براى مراسم هاى مربوط به ماه محرم و صفر مى دهد خيالم راحت شد. به راحتى مرخصى هايم را گرفتم و پس از پايان يافتن مراسم ها به سركار برگشتم. روز هاى اول متوجه غيبت مدير نبودم اما كم كم متوجه شدم كه از ٥ روز هفته تنها دو الى سه روز هفته آن هم با تأخير به دفتر كار مى آيد و باعث دلخورى كارمندهاى انگليسى شده است. آن روز باران شديدى مى باريد. چند دقيقه زودتر از ساعت هميشگى خانه را ترك كردم تا مبادا بخاطر وضعيت هوا با تأخير به محل كار برسم. دوست نداشتم ذهنيت بدى را به عنوان يك مسلمان در ذهن همكارانم به وجود اورم.
وارد محل كار كه شدم متوجه پچ پچ همكارانم شدم. اينبار هم از تأخير مدير شاكى بودند.
@IntMob
مدير با تأخير به محل كار آمد. هيچ كس هيچ اعتراضى نكرد. طبق معمول حق به جانب به كار خود مشغول شد. ناگهان مردى انگليسى با هيكلى درشت، كت و شلوار سرمه اى رنگ كه با كروات راه راهى اش ست شده بود وارد محل كارمان شد. ساير كارمندان هول شدند و همگى از جاى خود بلند شدند و پشت سر هم صف بستند تا به او خوشامد گويند. از پچ پچ ها متوجه شدم كه مسئول اصلي كليه مؤسسه هايى هست كه در آن كار مى كنيم و يكجور كله گنده كله گنده ها كه اگر اراده كند هريك از ما به راحتى از كار خود اخراج مى شويم.
@IntMob
آن مرد انگليسى خيلى جدى بدون آن كه لبخندى به لب داشته باشد شروع به دست دادن به همكارانم كرد. خيلى ترسيده بودم. نمى دانستم چطور بايد بگويم كه بخاطر مذهبم نمى توانم دست بدهم. شايد عصبانى شود و بعد در رزومه كارى ام مشكلى ايجاد شود. حتى ممكن است اخراجم كند. در اين موقعيت به اين شغل بيش از پيش احتياج داشتم. در همين افكار غوطه ور بودم كه نوبت به من رسيد. نگاه هاى همكاران به سمت من برگردانده شد. ته دل دعا دعا مى كردم كه تمام اين ثانيه هاى استرس زا يك كابوس بيشتر نباشند و هر آن از خواب بيدار شوم. اما ظاهرا تمام صحنه ها حقيقى بود و بايد در برابر دستى كه حال در برابرم دراز شده بود تصميمم را مى گرفتم. به ياد روز اول كارى ام افتادم، لحظه اى كه يكى از همكاران مرد به سمتم امد و خودش را معرفى كرد و خواست به من دست بدهد. آن لحظه به او گفتم متاسفم و بخاطر مسائل اعتقادى مذهبى ام نميتوانم دست بدهم. ادامه اش به شوخى و خنده گذشت. حال چطور مى توانستم در برابر سنگينى نگاه هاى او به مدير كل دست بدهم و بگويم چون مدير كل است و منافع شخصى ام در خطر است مى توانم دست بدهم؟ نه نمى توانستم. دلم را به دريا زدم. دستم را به نشان عذرخواهى به روى سينه ام گذاشتم و سرم را پايين اوردم و گفتم در نهايت احترامى كه برايتان قائل هستم متاسفانه از دست دادن به دليل اعتقادات دينى ام معذور هستم. سنگينى نگاه همكارانم را كه حالا به سمت مدير كل چرخيده بود احساس مى كردم. مى ترسيدم سرم را بالا بيارم و به چشمانش نگاه كنم. هر آن منتظر بودم كه تيكه اى به من بياندازد و يا با عصبانيت بگويد از جلو چشمانش دور بشوم. اما بر خلاف تصوراتم دستش را عقب كشيد و گفت: "آخ راست ميگى، منو ببخش كه متوجه نشدم. اتفاقا ما در اين شرايط با كارمندان مسلمان به جاى دست دادن بازوهايمان را از روى لباس به هم ميزنيم. بازويش را جلو اورد و به بازويم زد و خنديد. همچنان مبهوت نگاهش مى كردم. باورم نميشد كه به اين سادگى ختم به خير شده باشد.
@IntMob
تا آمدم نفس راحتى بكشم، مسئول بخش، همان مرد مسلمان شيعه به جمعمان پيوست. او هم به اندازه ما، و يا شايد بيشتر، از مدير كل حساب مى برد. وقتى ما را در آن موقعيت ديد پرسيد قضيه چيه؟ مدير كل به او توضيح داد كه اين خانم بخاطر دينش نميتواند دست بدهد. مرد مسلمان اما بلند بلند شروع كرد به خنديدن و رو به من گفت: واقعا؟؟ اين ديگه چه كاريه؟؟
نمى دانم با اين حركت مى خواست چه وجه مثبتى از خود در دل مدير كل بر جاى بگذارد. شايد هم نمى دانست كه مدير كل چطور با اين حركت به سادگى كنار امده است و مشكلى براى او و موقعيتش پيش نخواهد امد. اما اين را مى دانم كه اين اولين بارى بود كه در طول زندگى ام بخاطر دست ندادن به جنس مخالف در انگلستان مورد تمسخر واقع مى شدم و آن هم نه از جانب يك انگليسى بى دين بلكه از جانب يك مسلمان شيعه ...
#ادامه_دارد ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob3
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
#تمدن_غرب #قضاوت_با_شما
@IntMob
✳️ اخلاق و دین نظام #سرمایه_داری در #سود بیشتر خلاصه می گردد.
🔹لباس های نوی مارک دار جهان را به جای اینکه ارزان تر به دست مشتری بدهند ریخته اند توی بیابونهای شیلی تا قیمت اجناس بنجلشان پایین نیاید. بیش از صدهزار تن...
🔸این همان خوبیهای دست نامرئی بازار و بهرهوری بهینه سیستم سرمایهداری است که تا بیابانهای آتاکامای شیلی سینهخیز رفته است... می دانی؟
🔺این همان نگاهی است که در آمریکا برای حفظ قیمت، گندم مازاد را به دریا می ریزد و در ایران جوجه یکروزه را دفن می کند! سرمایه داری ایران و آمریکا نمیشناسد، مصائب ما از این تفکر است!
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
13.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطرات_تازه_مسلمانان
@IntMob
❇️ چرا اسلام را پذیرفتم؟!
🔹خانم ترزا کوربین؛ فمنیست و فعال مدافع حقوق زنان در آمریکا
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_الملل #کانادا
@IntMob
✳️ بچّه مادرِ خوب
ديشب در تورنتو، رفيقي قديمي مرا به رستوراني دعوت كرد تا ديدار تازه كنيم. او ربع قرن، آنجا ساكن است. هر دو فرزندش آنجا به دنيا آمده و در مدارس آنجا رشد كرده اند. سر راه برگشتن، بر سبيل تصادف، دخترش را هم ديديم . مسلمان محجبه و جواني كه زندگي علمي و اجتماعي فعالي داشت. از آنجور بچه مسلمانهاي درخشاني كه مي داند كيست، كجا ايستاده و به خودش مطمئن و از آنچه هست، مفتخرست. از آن دخترهايي كه هفده تا دختر هم داشته باشي، آرزو مي كني دختر تو مي بود!
اجازه بدهيد كه نيكي و بابايش را در برف بهاري تورنتو، به حال خودشان بگذاريم و برويم به سالها پيش. در نيمه دهه هفتاد شمسي، من و شريكم به اين نتيجه رسيديم كه اقامت يكي از ما در يكي از بازارهاي غربي، مي تواند به رونق توليد و صادرات مان كمك كند. روابط خارجي و فروش، كار من بود. پس معلوم بود آن بي نوايي كه بايد مي رفت، من بودم.
من به بررسي كشورهاي مستعد پرداختم. سرانجام ليست كوتاهي شامل چند كشور اروپايي و كانادا، به دست آمد. اما من در نهايت، به هيچ كدام از اين كشورها مهاجرت نكردم. اصلي ترين دليل، نگراني از تربيت دو فرزند خردسالم بود. من باور داشتم يك تربيت اسلامي-ايراني خوب، ديني است كه به زهرا و محمد دارم. مطالعاتم نشان مي داد كه احتمال يك تربيت اسلامي موفق در يك جامعه غير اسلامي، خيلي كمترست.
حالا بيش از بيست سال گذشته است. من دوستان مسلمان متعدد ايراني و غير ايراني دارم كه فرزندانشان را در كشور اسلامي خودشان يا در كشورهاي غير مسلمان بزرگ كرده اند. مقايسه سرانجام تربيتي فرزندانمان خالي از فايده نيست.
هم در بين آنها كه ماندند و هم در بين آنها كه رفتند، موارد موفق و ناموفق تربيت اسلامي وجود دارد.
من منكر تاثير محيط و مدرسه نيستم. اما هرچه بيشتر در مواردي كه شاهد بوده ام، دقيق مي شوم، بيشتر به قدرت محوري"خانواده" باور مي كنم. بچه هايي كه پدر و مادر ي باورمند و متخلق دارند و خانه، آشيانه امن و محبوبشان است، مسلمانان بهتري مي شوند.
فرزندي كه سال ها با والديني مومن زندگي كند كه زندگيشان عاشقانه، خواستني، منطقي، اخلاقي و قابل دفاع باشد، از آنها رنگ مي گيرد و مشتري مرامشان مي شود.
يادتان است كه مرحوم علامه گفته بود، تربيت، عبارتست از دادن فرصت به بچه آدميزادكه "يك آدم" را درك كند؟ سعادتمند بچه اي كه سالها با دو "آدم" زير يك سقف باشد. ضرورت ندارد الگوي كودك، يك فقيه فيلسوف يا يك استاد تعليم و تربيت باشد. مادري كه خدا را در زندگي حاضر مي بيند، حلال و حرام را رعايت مي كند، به همسايه اهميت مي دهد، براي آدميان و حيوانات و زمين و زمان دل مي سوزاند، منطقي و منصف است و زور نمي گويد، دروغ نمي بافد ، آيت عظماي خداست در قلمروي روح فرزندش.
بچه ها، دين را از طريق بحث هاي كلامي و فلسفي انتخاب نخواهند كرد. اگر در دنياي اطرافشان، پدر و مادر مسلمانشان را از بقيه جهان منطقي تر، زيباتر و خواستني تر بيابند، مسلمان مي شوند.
مي گويند علامه كرباسچي اصرار داشت در قبول شاگرد براي مدرسه اش، از كيفيت خانواده، اطمينان حاصل كند. نقل مي كنند كه معتقد بود، اصل ماجراي تربيت، مادر است. "بچه مادر خوب" را زمين مستعد و بيشتر قابل تربيت و ترقي مي دانست.
اشتباه نمي كرد، به گمانم!
محمّد حسين كريمي پور
#دغدغه_تربیت_فرزند #خارج_از_کشور
💠ارسال مطالب فقط بصورت بازارسال (فوروارد) جایز می باشد.💠
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از تبلیغ بین المللی اسلام
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
#عرض_تبریک
@Allah4all
🌺🌺 قال رسول الله ص: یا علی انت الصراط المستقیم 🌺🌺
💠 #میلاد با سعادت امیر مؤمنان حضرت #امام_علی بن ابی طالب علیهما السلام بر دلباختگان آن حضرت و #روز_پدر بر تمامی آزادگان جهان تبریک و تهنیت.
💠 Congratulations On The Birthday anniversary of #Imam_Ali (A.S)
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
🔹امام على عليه السلام : سزاوارترين مردم به زهدورزى، كسى است كه عيب و نقص دنيا را بشناسد.
🔹Imam Ali (AS) said, 'The person best able to practice abstemiousness is he who understands the inferiority of this worldly life.'
🔹الإمامُ عليٌّ عليه السلام : أحَقُّ الناسِ بالزَّهادَةِ مَن عَرَفَ نَقصَ الدنيا.
مرجع تخصصی محتواهای #تبلیغ_بین_المللی_اسلام
@Allah4all
🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
هدایت شده از مبلغان بدون مرز
10.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_ویژه #امام_شناسی
@intMob
✳️ 20 نکته ویژه از حضرت #امام_علی علیه السلام که باید بدانید.
🔹زیرنویس فارسی
❇️ 20 things you should know about Imam Ali ibn Abi Talib.
🔹The gate to the city of knowledge7
#پی_نوشت
💠 اگر میخواهید در عرصه بین الملل محتوا تولید کرده و اثرگذار باشید، مانند این کلیپ کار حرفه ای بسازید، هم در محتوا، هم طراحی و هم نریشن.
این کار با دغدغه و پیگیری یکی از علاقه مندان به عرصه تبلیغ بین المللی اسلام، بصورت جهادی، آتش به اختیار و با هزینه شخصی در طول یکسال تولید شده است.
💠 کار غیرحرفه ای اتلاف وقت، هزینه و انرژی است؛ به جای اصرار بر تولید کار غیرحرفه ای، امکانات را به اشتراک گذاشته و با هم افزایی کار حرفه ای تولید کنید. #رونوشت_به_سازمانها
💯مبلغان بدون مرز
@intMob
#خاطرات_بین_الملل #فلسطین #لبنان
@IntMob
❇️ چه کسی باور میکند من به واسطهٔ بازجوی اسرائیلی نمازخوان شدم؟!
🔹هبه دختری قدبلند و لاغر بود با عبای عربی. او میگفت: پدرم اهل کفراللبد و مادرم اهل جنینه. الان در جنین سکونت دارن. هویت فلسطینی دارم و جواز اردنی. دوران مدرسه و دانشگاهم در اردن گذشت. در رشتهٔ حسابداری فارغالتحصیل شدم. حدود پنج سال در دبی و یک سال هم در قطر بهعنوان حسابدار بانک کار میکردم. چهار سال پیش، اسیر شدم. زمانی که ۳۲ ساله بودم. سال ۲۰۱۹. همراه مادرم و خالهام رفته بودیم نابلس. برای عروسی اقوام. وقت برگشت، جایی بین اردن و فلسطین، روی پل شیخ حسین، یهویی و بدون هیچ توضیحی، سربازان اسرائیلی جلویم را گرفتند و اجازه ندادند به خاک فلسطین وارد شوم. فقط میگفتن تو مخرب هستی! دو تا سرباز زن اومدن با لباس نظامی ارتشی. زاروزندگیم رو ریختن وسط. انگار دنبال چیز بخصوصی میگشتن.
🔹شده بودم گوشت قربونی. از این پاسگاه به اون پاسگاه. یک بار با یه رانندهٔ مرد و زن نظامی سوار جیپی آبیرنگ شدم. عربیزبان بودن. به من گفتن میتونی چشمبندت رو برداری. بیرون رو که دیدم، متوجه شدم داخل سرزمینهای اشغالی هستیم. به گمونم، تلاویو بود. برای اولین بار قدس رو بهوضوح تماشا میکردم. در گذشته، چهرهٔ قدس مساوی بود با شخصیتهای نظامی. اما حالا داشتم توی بطن شهر حرکت میکردم. مردم رو میدیدم که در رفتوآمدن. مسیرمون به سمت قبةالصخره بود. خنده و بازی بچههای اسرائیلی گوشهوکنار خیابون آزارم میداد. از اینکه توی کشور غصب شدهٔ ما داشتن زندگی میکردن، از دستشون عصبانی بودم. چشمام افتاد به قدس. از خوشحالی پاک یادم رفت کجا هستم و چرا تو اون ماشین نشستهم. انگار بادی بهاری اومد و هوای سنگین و چسبناک داخل جیپ رو از پنجره زد بیرون. یاد سه ماه قبل افتادم. دستهجمعی و تحت تدابیر امنیتی با همشهریهام برای خوندن نماز جمعه به مسجدالاقصی رفتیم. اونموقع، فکر میکردم شاید دیگه هیچوقت نتونم به قدس برم؛ چون به دخترها فقط یه بار اجازهٔ رفتن میدادن. همون یه بار هم بهقدری اذیتمون میکردن و توی ایستوبازرسیها عاصی میشدیم که زهرمون میشد. رعایت شأن ما رو نمیکردن. انگار ما داریم وارد کشور اونها میشیم.
🔹انداختنم توی یه سلول. قد قوطی کبریت. اندازهای که فقط بشینم. با در و شیشههای قیری. سه روز تمام فقط داد میزدم و گریه میکردم. نمیتونستم قبول کنم اتفاقی که برام افتاده بود رو. نمیتونستم درک کنم. اونقدر گریه میکردم و داد میزدم که یکی دوبار نتونستن ازم بازجویی بگیرن. مثل بچهمدرسهایها جیغ میزدم مامانم رو میخوام. من رو برگردونید. چی میخواید ازم؟ انگار اومده باشن نسقکشی. دمبهدقیقه من رو میکشوندن زیر بازجویی. «هیکلکامیونی نشست روبهروم. با قلب فولادی زنگزدهش. انگار شاهزادهای چیزی باشه. باد انداخت توی بینیش که تو انگار حالیت نیست دست ارتش اسرائیل و بازجوی شاباک هستی. هی میپرسید: هبه خانم، نمیخوای بالاخره به ما بگی اینجا چیکار میکنی؟ برای چی آوردیمت اینجا؟ با گریه گفتم: به شما که گفتم کاری نکردم! چند بار تکرار کنم؟ به خاطر فیسبوکم من رو کشوندید اینجا. بهطور مرموزی گفت: فیسبوک بخوره توی سرت. تو سرباز حزبالله و سپاه ایرانی. تو چند تا عملیات نظامی علیه اسرائیل داخل فلسطین انجام دادی. بههرحال، یا یه موضوع بزرگی هست که ما باید بهش برسیم و حلش کنیم یا یه چیز کوچیکی هست که باید اون رو ریشهکن کنیم تا بزرگ نشه!»
🔹من اصلاً هیچ شناختی از ایران نداشتم؛ ولی حزبالله رو میشناختم. سید حسن نصرالله قهرمانم بود. در مدرسههای اردن به ما میگفتن ایرانی شیعه و کافره و دشمن ما. میگفتن ایران برنامه داره اردن رو اشغال کنه. من همیشه به معلمم میگفتم تنها دشمن ما صهیونیسته. ایران چیکار کرده که من با اون دشمن بشم؟! پدر و مادرم اهل تسننان. اهل شریعت، ولی من نماز نمیخوندم. حجاب هم نداشتم. مسلمان اسمی! اولین سؤالی که بازجو ازم پرسید، این بود: نماز میخوانی؟ وقتی گفتم: نه، خوشحال شد. خندید و قهقهه زد. بدترین شکنجه بود. از خودم بدم اومد. کاری کرده بودم که دشمنشاد شدم. کاش گفته بودم نماز میخونم. اینجا فهمیدم جنگی که بین ما و اسرائیل هست، جنگ مذهبه؛ جنگ زمین و خاک نیست. دود کرخت و بدبویی از سیگارش میداد بالا و به من میگفت شما پیغمبرتون محمده و به پیامبر ناسزا میگفت. شاید کسی باور نکنه من به واسطهٔ بازجوی اسرائیلی نمازخون شدم. تنها بهخاطر اینکه اون از نماز بدش میاومد. زیر رگبار سؤالات مزخرفیش عهد کردم نمازم ترک نشه!
🟢متن بالا برشیست از کتاب «جادهٔ کالیفرنیا»، سفرنامهٔ لبنان با طعم طوفان الاقصی
📚کتاب: جادهٔ کالیفرنیا
✍نویسنده: محمدعلی جعفری
#بدون_مرز #معرفی_کتاب #قدس
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
هدایت شده از تبلیغ بین المللی اسلام
#هوش_مصنوعی #تولید_محتوا
@Allah4all
❇️ 20 ابزار هوش مصنوعی برای تولید محتوا و متن:
۱. ChatGPT-4 (OpenAI)
پیشرفته ترین مدل زبانی برای تولید متن، پاسخ به سوالات و نوشتن محتوای خلاقانه. قابلیت یکپارچهسازی با ابزارهای دیگر و پشتیبانی از چندین زبان.
۲. Jasper AI
ابزاری قدرتمند برای تولید محتوای سئو محور، تبلیغاتی و چندزبانه. از GPT-4 پشتیبانی می کند و برای نوشتن مقالات، پست های شبکه های اجتماعی و متن های تبلیغاتی ایده آل است.
۳. Writesonic
ابزار تولید محتوای سریع با پشتیبانی از GPT-4. مناسب برای تولید مقالات، پست های شبکه های اجتماعی، توصیف محصولات و متن های تبلیغاتی.
۴. Copy.ai
ابزاری برای تولید محتوای خلاقانه مانند پست های شبکه های اجتماعی، ایمیل ها و متن های تبلیغاتی. رابط کاربری ساده و کاربرپسند.
۵. Rytr
ابزار مقرون هصرفه برای تولید محتوای متنی و پشتیبانی از بیش از ۴۰ زبان. مناسب برای نوشتن مقالات، پست های وبلاگ و متن های تبلیغاتی.
۶. GrammarlyGO
نسخه هوش مصنوعی Grammarly برای تولید و بهبود محتوا. قابلیت بازنویسی متن، بهبود گرامر و سبک نوشتاری با یکپارچه سازی در ابزارهایی مانند ایمیل و Google Docs.
@Allah4all
۷. Surfer SEO
ابزار تولید محتوای سئو محور با تحلیل رقبا و پیشنهاد کلمات کلیدی. قابلیت ایجاد ساختار محتوا و بهینه سازی برای موتورهای جستجو.
۸. Frase
ابزاری برای تحقیق محتوا و تولید خودکار متن های سئو محور. قابلیت پاسخ به سوالات کاربران و تولید محتوای بهینه شده.
۹. Article Forge
ابزار تولید خودکار مقالات طولانی با پشتیبانی از GPT-4. مناسب برای وبلاگ ها و سایت های خبری که نیاز به محتوای سریع و باکیفیت دارند.
۱۰. Anyword
ابزار تولید متن های تبلیغاتی با قابلیت پیشبینی عملکرد محتوا. قابلیت شخصی سازی متن بر اساس مخاطبان هدف و بهبود نرخ تبدیل.
۱۱. Peppertype
ابزار تولید محتوای سریع با قالب های آماده برای انواع محتوا. پشتیبانی از چندین زبان و قابلیت تولید محتوای خلاقانه.
۱۲. Simplified
ابزار همه کاره برای تولید محتوای متنی، بصری و مدیریت شبکه های اجتماعی. قابلیت تولید محتوای چندرسانه ای و طراحی گرافیکی.
۱۳. ContentBot
ابزار تولید محتوای خودکار با قابلیت یکپارچه سازی با وردپرس. پشتیبانی از GPT-4 و مناسب برای تولید مقالات و متن های سئو محور.
۱۴. Wordtune
ابزار بازنویسی و بهبود جملات با قابلیت تغییر لحن و سبک نوشتاری. مناسب برای بهبود کیفیت متن و پارافریز جملات.
@Allah4all
۱۵. INK Editor
ابزار تولید محتوای سئو محور با تحلیل کلمات کلیدی و پیشنهاد بهبودها. قابلیت بهینه سازی محتوا برای موتورهای جستجو.
۱۶. Scalenut
ابزار تولید محتوای سئو محور و تحقیق کلمات کلیدی. قابلیت ایجاد استراتژی محتوا و تولید خودکار متن.
۱۷. CopySmith
ابزار تولید محتوای تجاری و تبلیغاتی با یکپارچه سازی Shopify و Google Ads. مناسب برای نوشتن توصیف محصولات و متن های تبلیغاتی.
۱۸. Hypotenuse AI
ابزار تولید محتوای خودکار و شخصیسازی شده برای مقالات، توصیف محصولات و پست های شبکه های اجتماعی. پشتیبانی از GPT-4.
۱۹.Kafkai
ابزار تولید محتوای خودکار با تمرکز بر سئو. مناسب برای وبلاگ ها و سایت های خبری که نیاز به محتوای سریع و بهینه دارند.
۲۰.QuillBot
ابزار بازنویسی و پارافریز متن با قابلیت خلاصه سازی جملات. مناسب برای بهبود و ساده سازی متن.
🔹ابزارهای جدید و نوظهور:
- Notion AI: ابزار تولید محتوا و سازماندهی اطلاعات با قابلیتهای هوش مصنوعی. مناسب برای مدیریت پروژهها و تولید محتوای متنی.
- Tome: ابزار تولید ارائه های متنی و بصری با کمک هوش مصنوعی. ایده آل برای ساخت اسلایدها و ارائه های حرفه ای.
- Descript: ابزار ویرایش و تولید محتوای صوتی و تصویری با قابلیت های پیشرفته. مناسب برای پادکست ها و ویدیوها.
🔸این ابزارها با استفاده از آخرین فناوری های هوش مصنوعی، فرآیند تولید محتوا را سریعتر، کارآمدتر و حرفه ای تر می کنند. به تدریج مهمترین و کاربردی ترین ابزار تولید محتوا و متن جهت استفاده در تبلیغ بین الملل و مطالعات اسلامی و شیعی معرفی خواهند شد.
💠ارسال فقط به صورت بازارسال (فوروارد) مجاز است💠
مرجع تخصصی #تبلیغ_بین_المللی_اسلام
@Allah4all