اوایل که اومدم برزیل، رفتم پسرمو در مدرسه ثبتنام کنم معلمشون وقتی فهمید مسلمون هستیم پرسید: پسرتون خطرناک نیست؟ از برخوردش خیلی تعجب کردم، چون همین تفکر رو هم به دانش آموزان منتقل میکنه، با رایزنی های زیادی تقریبا ۹۰ معلم به مسجد دعوت کردم, جلسه ای که برای یک ساعت ونیم برنامه ریزی شده بود ۴ ساعت طول کشید، سوالاتی که در مورد اسلام داشتن خیلی جالب بود یه نمونه: چرا وقتی مرد مسلمان میمیره باید زنش هم همراهش زنده دفن بشه ؟
به خاطر این جلسه فشار زیادی روی آموزش و پرورش وارد شد که مجبور شدن یه جلسه با حضور ۳۰۰ معلم با سخنرانی رهبران همه ادیان برگزارشد، جالب اینجا بود برای آن جلسه هم منو دعوت کردن.
خاطره تبلیغی حجت الاسلام علی رحیمی؛ مبلغ اعزامی به برزیل
#خاطرات_تبلیغی | #اسلام_در_برزیل | #اسلام_مسیحیت
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_تبلیغی | #ایتالیا
@IntMob
✳️ خاطره ای از دانشگاه پالرمو
🔹حجت الاسلام دکتر علیاکبر بدیعی؛ مبلغ بین الملل
📝اردیبهشت سال ۹۶ به دعوت #دانشگاه_پالرمو_ایتالیا جهت یک ترم تدریس #شیعه_شناسی به ایتالیا سفر کردم.
هفته اولِ ورود به دانشگاه بود که پروفسور دانیال یا به تلفظ ایتالیایی ها "دنیلو" تماس گرفتند و گفتند:
پروفسور پلی تری ریاست دانشکده «literature &philosophy» به افتخار ورود شما، شب شنبه در منزل شخصی شان شامی ترتیب داده اند و اساتید دانشکده هم حضور خواهند داشت.
💎 #پروفسور_پلی_تری انسان بسیار خونگرم و با محبتی است. چند سالی دمشق زندگی کرده و عربی بخوبی صحبت می کند. علاقه ایشان به اسلام هم ناشی از زندگی ایشان در دمشق و چندین سفر به کشورهای آسیایی از جمله مصر و ایران است.
💎خانه ویلایی ایشان در حومه شهر بزرگ، توریستی و ساحلی پالرمو، در نزدیکی قله کوهی است که مشرف به دریاست.
مثل همه مردمِ شهر پالرمو با محبت است. به گرمی استقبال کرد و بنده را به حاضرین معرفی کردند. خواهر شان که از اساتید رشته معماری است نیز حضور داشتند.
به رسم خودشان دو نوع غذا آماده کرده بودند. طبق معمول و مرسومِ همه رستوران های ایتالیا، ابتدا ماکارونی یا پستا سرو کردند و بعد از حدود نیم ساعت main dish یا همان غذای اصلی روی میز قرار گرفت.
مرغ بریان با کمی مخلفات بود. بشقاب مرا برداشتند تا غذا سرو کنند.گفتم ببخشید! نمی تونم بخورم!؟
چرا؟ گفتم ما مسلمانان از گوشتی که #ذبح_حلال شده استفاده می کنیم. ..
گفت؛ آخه من خیال می کردم شما فقط گوشت خوک نمیخورید لذا بخاطر شما مرغ گرفتم تا...
💎از سفری که به ایران داشته می گفت..پروفسور دانیال با شور خاصی از کویر بین تهران و قم تعریف می کرد! بنده های خدا در قاره سبز زندگی کرده اند. بجز آب و درخت و سبزه زار چیزی ندیده اند. کویر برایشان خیلی زیباست. یکجوری از کویر قم تعریف می کرد انگار که رفته ساحل قناری!
@IntMob
💎در دست #پروفسور_فدریکو انگشتری با عقیق قرمز دیدم. تعجب کردم. پرسیدم؛ شما؟ انگشتر؟
گفت هدیه همسرم پروفسور ماریا از سفری است که به ایران داشتند. انگشتر از دستشان بیرون آورد و داد به من. دیدم روی نگین انگشتر حکاکی شده؛ #علی_مع_الحق... گفتم معنای این جمله میدانید؟ گفت بله کمی عربی میدانم...یعنی علی بر حق است.
باز فرصتی شد تا از #امیرالمومنین بگویم...البته مهمان ها از اساتید رشته شرق شناسی هستند و با تاریخ اسلام آشنا هستند.
💎بعد از شام و موقع رفتن، چشمم به دیوار اتاق افتاد. تصویری کوچک و قاب گرفته از #سیدمقاومت #سیدحسن_نصرالله بود!
گفتم جناب پروفسور ظاهرا به سیاست علاقه دارند؟
گفت؛ چرا؟
گفتم از این تصویر سید حسن معلومه...
خیر. من به ایشان علاقه خاصی دارم نه به سیاست.
چرا؟
گفت؛ " اعتقاد دارم در #جهان_عرب تنها یک مرد هست و آنهم ایشان است". " انسان شجاعی است. افتخار جهان عرب است".
خیلی خوشحال شدم. علاقه ام به ایشان بیشتر شد و از درون احساس افتخار می کردم.
گفت حتی پرچم #حزب_الله هم دارم.
پرچم حزب الله؟
بله. بطرف میز رفت و پرچم بزرگ حزب الله از کشو میز بیرون کشید و باز کرد. من هم فرصت را مغتنم شمرده و با خوشحالی و افتخار از ایشان عکس گرفتم.
💎به یاد این آیه شریفه افتادم که؛ "إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا"
همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنان را در نظر مردم عزیز، و محبّت آنان را به دلها میاندازد.
آری؛ هنوز در جهان کم نیستند انسان های با وجدانی که در پشت ابر سیاه بمباران تبلیغاتی #صهیونیزم_جهانی، حقیقت را می بینند. و در دفاع از حقیقت و عدالت نه شرمنده اند و نه مصلحت اندیشی می کنند.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل
#اقتضائات_فرهنگی
#مخاطب_شناسی
@IntMob
✳️ داستان مسلمان شدن یکى از مسیحیان ثروتمند لبنان توسط علامه جبل عاملی ره
علامه بزرگ سیّد شرف الدّین جبل عاملى صاحب کتاب «المراجعات» مى گوید: یکى از مسیحیان ثروتمند لبنان نزدم آمد و گفت: مى خواهم مسلمان شوم، وظیفه ام چیست؟
گفتم: دو رکعت نماز صبح بخوان و سه رکعت نماز مغرب.
گفت: مسلمانان هفده رکعت نماز مى خوانند!
گفتم: مسلمانى آنها یک مقدار قوى شده است، از این رو پیامبر اسلام براى تازه مسلمانان، بنابر نقل تواریخ، دو رکعت نماز صبح و سه رکعت نماز مغرب مى خواندند، اکنون که شما مسلمان شده اید، همین اعمال را انجام بدهید کافى است.
کم کم این شخص تازه مسلمان، قوى شد، و به مساجد مى رفت و مانند سایر مسلمانان، نمازهاى پنجگانه را به جا مى آورد.
تا اینکه ماه رمضان فرارسید، ایشان سراسیمه نزد من آمد و گفت: آیا من هم باید روزه بگیرم؟
@Allah4all
گفتم: خیر، روزه مربوط به کهنه مسلمان ها است، مسلمانان صدر اسلام، پس از مدّت طولانى که از بعثت پیامبر گذشت، به روزه گرفتن مأمور شدند.
گفت: مى خواهم روزه بگیرم.
گفتم: هر اندازه که آمادگى دارى روزه بگیر.
همین روش باعث گردید که در سال دوّم، تمام ماه رمضان را روزه گرفت، و اکنون او از مسلمانان نیرومند لبنان است، نماز شبش ترک نمى شود، و مهمترین بودجه ها و کمبودهاى مالى جنوب لبنان (مرکز شیعه نشین) را او تأمین مى کند. https://telegram.me/bayeganitabligh/662
آرى هنگامى که پیامبر (ص) معاذبن جبل را براى ارشاد مردم، به یمن فرستاد به او فرمود: یا معاذ بشر و لاتنفر، یسر و لاتعسر. (2)
«اى معاذ! با بشارت و چهره شاد و گشاد با مردم روبرو شو، (و کارى را که موجب فرار مردم از اسلام گردد انجام نده) آسان بگیر و سخت نگیر»
منبع:
۱- مجله حوزه، شماره ۳۹، ص ۴۸ و ۴۹٫
۲- سیره ابن هشام، ج ۴، ص ۲۳۷
🔹#پی_نوشت:
یکی از نکات بسیار مهم در تبلیغ و معرفی اسلام، شناسایی مخاطب، نیازها، ویژگی ها و اقتضائات فرهنگی، مسائل و دغدغه های اوست. تا زمانی که مبلغ به موارد مذکور اشراف کامل نداشته باشد در تبلیغ خود به صورت کامل موفقیتی نخواهد داشت.
باید درد را شناخت تا بتوان درمان متناسب با آن را از منظر دین ارائه نمود، بدون شناسایی درد و مسئله، مخاطب رغبت چندانی به همراهی نخواهد داشت؛ چه این که می بیند مطالب شما نیاز او نیست و نیاز او برطرف نگردیده است لذا قبل از هر چیزی مخاطب را درست بشناسیم.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آمربکا
@IntMob
✳️ خاطرات یک دانشجوی محجبه در آمریکا
🔹قسمت اول: ورود به آمریکا
🔸سارا بور بور/ دانشجوی دکترای علوم کامپیوتر، شهر ماینز کلورادو
يادمه پنج سال پيش كه می خواستم وارد آمريكا بشم خيلی استرس داشتم كه چگونه با ظاهرم برخورد خواهد شد. چون حجاب داشتم میترسيدم رفتار خوبی از طرف جامعه با حجابم نشه و اينكه آیا ظاهر متفاوتم باعث طرد من خواهد شد يا نه؟
من در ايران چادری بودم. قبل از ورود به آمریکا با يكی از دوستان كه چندين سال خارج از كشور زندگی كرده بود مشورت كردم. دوستم گفت به چادر كه اصلا فكر نكن. چون اينجا باعث میشه بیشتر به چشم بیای كه خودش بر خلاف فلسفه حجاب هست، ولی میتونی با مانتو و روسری باشی. من از ٧ سالگی همه جا چادر سر كرده بودم، و خیلی برام سخت بود که چادر رو کنار بزارم. برای همين سعی كردم كلی مانتو و روسری تهيه كنم. هنوز هم كه هنوزه يكی از سفارشهای عمده من از ایران همين چیزهاست!
البته پوشیدن مانتو هم کمک زیادی نکرد. هنوز هم حس عدم امنيت شديدی داشتم، و اينكه آدم متفاوتی هستم خيلی اذيتم میكرد. سعی کردم بجای عینک از لنز رنگی استفاده کنم كه كمی از اين تفاوت كاهش بدم، حداقل از لحاظ ظاهری.
حدود پنج سال پیش، در اواخر ماه مبارك رمضان وارد آمریكا شديم. خدا رو شکر بلافاصله یکی از دوستانمون ما رو با مسجد دنور آشنا كرد و حتی همون شب ورودمون به دنور آمریکا هم برامون از افطاریِ مسجد آورد. در پرانتز بگم كه اينجا مساجد فقط پنجشنبهها و مناسبتهای ویژه و بخشی از ماه رمضان مراسم دارند، ولی هر وقت برنامه باشه شام هم هست.
يادمه شام شب اول كباب بود و پذیراییشون از ما بعد از یک سفر طولانی حسابی بهمون چسبيد. برای روز عيد فطر هم يک مراسم عالی با صبحانهی مفصل ترتيب داده بودند. تا اينجا همه چيز بهشت بود. تا اينكه گفتن برای ناهار روز عید بريم یکی از دریاچههای دنور. ما هم خوشحال همراهشون رفتيم. وقتی وارد محوطه شديم ديدم برخی خانمهای آمریکایی با پوششی نامناسب مشغول گرفتن حمام آفتاب هستند! اين اولين صحنهای بود كه واقعا حالت بدی رو در من ايجاد كرد تا جاييكه با دوستمون كلی بحث كردم كه چرا ما رو اينجا آوردين، وقتی که میدونستيد محيطش مناسب نیست...
البته باز هم داخل پرانتز بگم وضعيت پوشش در آمريكا به مراتب از اروپا بهتره. حداقل در ايتاليا كه من تجربهاش رو دارم، سطح شهر و مترو مملو از عكسهای زنان برهنه برای تبلیغ كالاست، كه من چنين چيزی رو در امريكا نديدم (به استثنای سواحل فلوريدا). و اينكه رفتارهای جنسی زننده در معرض عموم، در اروپا به مراتب بيشتر از آمريكا در سطح شهر ديده میشه. مثلا در بخشهایی از اروپا، در مترو يا در خيابان رفتارهای زننده جنسی رو به وفور مشاهده میکنید، ولی اکثر شهرهای آمريكا واقعا از اين لحاظ وضعیت خیلی بهتری دارند.
ادامه دارد...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #فرانسه
@IntMob
✳️ برخی دختران جوان در ایران از پوشش نیم بندشان ناراحتند و دختران فرانسوی روز به روز میل بیشتری به پوشش دارند.
🔹یادمان باشد غرب، راهِ رفته است ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آمریکا
@IntMob
✳️ گفتگویی با جوان ملحدِ عضو یک خانوادهی مدرن!
🔷 #مرد_یخی ❄️
🔹بخش ۲ از ۲
(احتمالا برای همین به عنوان راننده اوبر کار میکند چون کار موسیقی درآمد کافی ندارد. در صنعت موسیقی عمدهی افراد به امید مشهور شدن و درآمد نجومی در آینده کار میکنند. در حالی که درصد بسیار کوچکی ستاره میشوند و عمدهی افراد باید با شغل دوم نیازهای مالی را تامین کنند.)
مرد یخی: چقدر آدمهایی که مثل خودت بچهدار شدهاند دیدهای؟
آستین: نمیتوانم بگویم یک امر عادی است و زیاد میبینم. اما در گذر زمان به دلایلی که گفتم در حال ازدیاد است.
مرد یخی: پدر و مادرت هنوز با هم زندگی میکنند؟
آستین: نه، با وجود این که هر دو کاتولیک هستند، از هم طلاق گرفتهاند (در مذهب کاتولیک، مشابه اسلام طلاق ناپسند است و حتی طلاق از نظر شرعی تعریف نشده است! از نظر تاریخی هم، یکی از دلائل رواج زندگیهای بدون ازدواج در غرب، به خاطر سخت بودن جدا شدن زوجها به دلیل ریشهی مسیحی این جوامع است. آستین هم احتمالا در یک خانوادهی مشکلدار بزرگ شده است و برای همین دوران کودکی خوبی نداشته.)
مرد یخی: پس در یک خانوادهی مذهبی بزرگ شدهای؟
آستین: بله، پدر و مادر، من را کاتولیک بزرگ کردند و حتی من مدرسهی کاتولیک رفتم. البته الان ملحد (atheist) هستم.
مرد یخی: چطور شد مسیحیت را ترک کردی؟
آستین: داستان تحولات دینی من جالب است. من حدود ۱۶-۱۷ سالگی دچار تردیدهای عمیق در مورد مسیحیت کاتولیک گشتم و بیدین شدم. اما یک دوست پروتستان داشتم که اصرار کرد با هم کتاب مقدس را بخوانیم. حرفش را قبول کردم و بعد از ۷-۸ ماه مطالعه یک روز که از خواب بیدار شدم احساس کردم توسط مسیح نجات داده شدم و یک پروتستان معتقد شدم. در جلسات کلیسا شرکت میکردم و تا جایی که میتوانستم کمک میکردم. اما در همین حین به مطالعات علمی علاقمند شدم و هر چه بیشتر مطالعه کردم دیدم ادعاهای مسیحیت و کتاب مقدس غیر عقلی است. از سویی در مدرسهمان یک پسر تاجیکستانی هم بود که مسلمان بود و من را دعوت کرد قرآن بخوانیم. وقتی قرآن را خواندم متوجه شدم مسیحیت قلابیترین دین است اما اسلام را هم قانعکننده نیافتم. به شکل کمتر در مورد ادیان شرقی مثل هندوئیسم و بودیسم هم مطالعه کردم. اما هیچ یک قانعکننده نبودند. برای همین ملحد شدم.
مرد یخی: وقتی که مسیحی معتقد بودی بچهدار شدی؟
آستین: نه، بعدتر وقتی ملحد شدم.
مرد یخی: وقتی مسیحی معتقد بودی، به صحت مسیحت اطمینان داشتی؟
آستین: بله، کاملا! اتفاقا بعضی دوستان مسیحی میگویند ایمان من حقیقی نبوده وگرنه کسی که توسط مسیح نجات داده شده باشد، ملحد نمیشود. اما من صادقانه به مسیح باور داشتم و در یک رابطهی عاطفی عمیق با او بودم. چیزی که من را به الحاد رساند، مطالعات علمی و تعقل بود.
مرد یخی: دانشگاه هم رفتهای؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
آستین: نه!
مرد یخی: ببین من دانشجوی دکتری مهندسی هستم. بعید میدانم آشنایی من با علم تجربی و همین طور فلسفه از تو کمتر باشد. دین و دینداری همیشه دغدغهی من هم بوده است. با این سابقه، توصیه میکنم از نتیجهگیری خودت مطمئن نباش. علیالخصوص که خودت میگویی روزی به صحت مسیحیت اطمینان داشتی و نظرت تغییر کرد. شاید در آینده نظرت در مورد الحاد هم تغییر کرد.
آستین: پس باید آدم باهوشی باشی! راستش، من با ایدهی ایمان به خدا مشکلی ندارم. حتی هنوز میگویم خدا زیباست. منظور من از خدا، نظم طبیعت و شگفتیهای آسمان است. مشکل من با ادیان است. من با مطالعات علمی-سیاسی به این نتیجه رسیدم که ادیان ساختارمند همگی قلابی هستند و در جهان مدرن جایی ندارند. ادیان ساختارمند ساختهی قدرتمندان در طول تاریخ برای کنترل توده ها هستند. انسانهای متفکر امروزی چنین ساختارهایی را قبول نخواهند کرد.
مرد یخی: باز میگویم این قدر صریح و قاطع نتیجهگیری نکن. خیلی از متفکران بزرگ همین امروز هم متدین هستند. درست است خیلی از متفکرین و دانشمندان هم ملحد هستند. این فقط نشان میدهد ایمان دینی مسالهای نیست که بشود به سادگی در مورد آن نتیجهگیری کرد.
آستین: خانهات آنجاست؟
مرد یخی: بله، تقریبا رسیدیم.
آستین: از بحثی که داشتیم لذت بردم. ممنونم. اینستاگرام داری تا در ارتباط باشیم؟
مرد یخی: نه!
آستین: چرا؟
مرد یخی: یک تصمیم شخصی است. از شبکههای اجتماعی برای دوستیابی استفاده نمیکنم. از سوی دیگر، مطمئن نیستم حریم خصوصی حفظ بشود.
آستین: تو بهتر از من باید پشت پرده شبکههای اجتماعی را بدانی! گودبای.
مرد یخی: ممنون. پیاده میشوم. خداحافظ.
پ.ن.: نظر شما در مورد چنین دیدی به خانواده چیست؟ آیا می پسندید در آینده در جامعه ایران شاهد تکرار تجربه غرب باشیم؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آلمان
@IntMob
✳️ #شبهای_قدر در #هامبورگ و کودکان بیدار!!
🔹در بروشورهای موسسات جهانگردی آلمانی، #مرکز_اسلامی_هامبورگ به عنوان یکی از مکان های دیدنی شهر هامبورگ معرفی شده است.
🔹مرکز اسلامی هامبورگ با معماری زیبای #ایرانی اسلامی (عکس پایین👇) در کنار دریاچه زیبای #آلستر، محل بازدید برای بسیاری از آلمانی ها و #توریست ها در آلمان به شمار می رود.
🔹شب های قدر در این مرکز، #شیعیان و ایرانی های بسیاری جمع می شوند و مراسم مخصوص این شب ها را در کنار همدیگر برگزار می کنند. مراسم ساعت حدود هشت و نیم عصر (در حالی که خورشید وسط آسمان می درخشد!) شروع می شود و در دو ساعتی که تا #افطار باقی مانده، بسیاری از دعاها خوانده می شود، چون بعد از اذان و نماز و یک افطار مختصر، ساعت یازده شب است، و زمان زیادی نمی ماند برای انجام اعمال شب های قدر. در این شب های کوتاه، دعای #جوشن_کبیر را معمولا در سه قسمت در سه شب می خوانند. مراسم شب های قدر در مرکز اسلامی هامبورگ، با اقامه نماز صبح در ساعت ۱:۲۰ بامداد تمام می شود. https://telegram.me/bayeganitabligh/374
🔹کودکان در آلمان ساعت هفت الی هشت شب (که در سه چهار ماه سال عملا روز است و خورشید وسط آسمان!!) می خوابند.
🔹صبح زود بسیاری از #کودکان را می بینی که همراه والدینشان، سرحال و شاداب در حال دوچرخه سواری یا اسکوتر سواری به #مهدکودک یا #مدرسه می روند.
🔹در حالی که معمولا احساسات آلمانی ها را در چهره شان به راحتی نمی شود دید، و در حالی که معمولا به کار دیگرانی که نمیشناسند کاری ندارند، شب های قدر که ساعت دوازده و نیم یا یک نیمه شب با کودک چهارساله ام سوار #اتوبوس می شدم تا به خانه برگردم، تعجب و نگاه خیره بسیاری از آلمانی ها را کاملا احساس می کردم. یک بار هم یکی شان با نگاهی که حس بد تحقیر به من می داد، پرسید، "چطور کودکت را تا این وقت شب #بیدار نگه داشته ای؟ به نظر مسافر هم نیستی!" به او گفتم که این مساله مربوط به دین و مذهب ماست، ما معتقدیم در این شب، تقدیرها نوشته می شود، و توصیه شده ایم به زیاد دعا کردن در این شب. برای همین ظهر کودکم را زودتر از مهدکودک برداشته ام تا استراحت کند و شب بتوانیم در مراسم مذهبی مان شرکت کنیم... برایش خیلی جالب بود و شنیدم که گفت: "نباید زود قضاوت کرد...".
** حال خوب و بهترین مقدرات را برای شما و کشور عزیزمان #ایران آرزو می کنیم.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آلمان
@IntMob
✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس
یا
🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ میکنند.
🔸 بخش 1 از 3
وقتی قطار از سیاتل به سمت نیوجرسی راه افتاد، رو به توبیاس کردم و این ترانه را برایش خواندم که:
يا شوفير دوس دوس! [ای راننده حواست به بنزین باشد]
الله يبعتلك عاروس [که خدا برایت همسری برگزیند]
دیدم که سریعا مطلب را گرفت و شروع به خندیدن کرد؛ چه اینکه این ترانه را کودکان غزه در کوچه پس کوچههای رفح و خانیونس میخوانند.
لذا ادامه دادم:
بیضا شقرا من طرطوس [سفیدروی و زرد موی اهل شهر طرطوس]
ما بتاكل إلا مگدوس [تا همواره برایت مگدوس بپزد!]
بیشتر خندید که یعنی ترانه اطفال غزه؟! یعنی تو هم بله؟!
@IntMob
توبیاس ذهابیان دانشجوی دکترای مطالعات خاورمیانه در دانشگاه واشنگتن آمریکاست. لیسانس و فوق لیسانسش را در دانشگاه تل آویو به پایان رسانده و این قدر قوی کار کرده بوده که توانسته در یکی از دانشگاه های برتر جهان در مطالعات خاورمیانه، به عنوان دانشجوی دکترا پذیرفته شود. وی هفت سال قبل دکترای خود را در واشنگتن شروع کرده بود و امسال دفاع میکرد. بعد از آن هم قصد داشت در اسرائیل و یا امریکا استاد دانشگاه شود و سالهای آینده عمرش را درباره الهیات اسلامی و روابط مسلمانان و یهودیان به تحقیق بپردازد. telegram.me/bayeganitabligh/580
توبیاس چهرهاش به یهودیان مزراحی میماند و فامیلیاش کاملا فارسی و ایرانی بود. اما خود میگفت که اصالتا از یهود عراق است که خانوادهاش به اسرائیل مهاجرت کردهاند. و شما میدانید که یهود عراق بسیار موثرتر در جامعه عراق بودهاند تا یهود ایران در جامعه ایران. در ضمن عباراتی از زبان فارسی را هم میفهمید که خود میگفت در دانشگاه واشنگتن آموخته. به هر صورت من نهایتاً مطمئن نشدم که او از یهود کدام سرزمین است؟ و نام فامیلش چرا فارسی است؟ این بود که با او جانب احتیاط را داشتم؛ چه این که صادق مصدق فرمودهاند که ”التقیه دینی و دین آبائی“.
🔺 #توجه: اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است.
ادامه دارد ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل |#ایتالیا
@IntMob
✳️ نشست آشنایی با اسلام در دانشگاه پالرمو ایتالیا
🔹با حضور مبلغ بین الملل حجتالاسلام علی اکبر بدیعی
🔺بدون عرضه معارف اسلامی، قضاوت ها مبتنی بر پیش فرض های ناشی از تخریب ها، هجمه ها و اسلام هراسی های گسترده رسانه های غربی خواهد بود.
برای قضاوت صحیح در مورد اسلام باید با حضور جدی آکادمیک در مراکز علمی غرب، به صورت مستقیم سخن ناب اسلام را به مخاطبان رساند.
کارهای زیادی مانده است که حوزه باید انجام داده و عقب ماندگی فعلی را جبران نماید.
نخبگان حوزوی بسم الله ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آمریکا
@IntMob
✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس
یا
🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ میکنند.
🔸 بخش 2 از 3
از فضائل علمی او همین بس که هارون گلاسرمن را بیبرنامه و جنگولک و بیسواد میدانست! به منابع مکتوب کهن و جدید، از عهد عتیق گرفته تا منابع اسلامی و نیز مقالات و کتابهای حدید انگلیسی و فرانسه تسلط بسیار خوبی داشت. تقریبا هر بحثی که استاد مطرح میکرد، چند ثانیه بعد از لبتابش یک مقاله در همان موضوع پیدا میکرد و نظری میداد. تقریباَ هر بحثی که در اندیشه اسلامی مطرح میشد، اظهار نظر دقیقی میکرد؛ به عنوان نمونه اظهارنظرهایش درباره غزالی و ابن تیمیه برایم جالب بود. از دانشمندان شیعی هم اطلاع خوبی داشت و آثار مهم از اصحاب فکر شیعی را مطالعه کرده بود. اما خودش اظهار میداشت که تخصص و علاقهاش ”تاریخ فکر“ است. آثارش نیز گواه همین امر است.
سخنرانی او در مدرسه درباره احمد بن محمد مقری تلمسانی و کتاب ”احکام لاهل الذمه“ او بود. در انتخاب این اثر نیز تعمد ویژهای داشته، چه اینکه تلاش داشت تا نشان دهد این کتاب یک اثر یهودستیزانه است و نقش مهمی در تعذیب و آزار یهود شمال آفریقا ایفا کرده است.. من چون پیشتر کتاب ”یهودیان اسلام“ نوشته برنارد لویس را خوانده بودم و به عنوان تکلیف درسی برای دوره اسلام و ادیان ابراهیمی دانشگاه اکستر ملاحظاتی نوشته بودم، دیدگاه او را در اینباره نقد کردم که شرحش به زمان دیگر احتیاج دارد.
باری من و توبیاس و دوست ایرانی دیگر حاضر در مدرسه تابستانی، ساعتها با او گفتگو کردیم و سعی کردیم اسرار تحصیل او را استخراج و برای دوستانمان شرح دهیم. به این ترتیب موضوعات مختلفی را از او جویا شدیم. در مدرسه هم جای من و او کنار هم قرار داده شده بود. یک بار به مناسبتی دیدم که متنی به زبان عبری را میخواند که یک عکس تعزیه وسطش بود. متن عبری را نمیفهمیدم و لذا سوال کردم که این چه متنی است؟ و او توضیح داد که ترجمه یک تعزیهنامه شیعی به زبان عبری است که در اسرائیل منتشر شده؟! به هر صورت او هویت یهودی کاملی داشت و یک بار بر سر مناقشه اسرائیل - حماس، که در ایام دوره ما جریان داشت،نزدیک بود با دوست ایرانی مدافع آرمان فلسطین بگو مگو پیدا کند.
🔺 #توجه: اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است.
ادامه دارد ...
🔸لینک بخش اول 👈👈👈 https://eitaa.com/IntMob/52
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل |#برزیل
@IntMob
✳️ برای مبلغ بودن باید جهادی بود؛ مُبلّغی از جنس مردم
🔹کمکرسانی روحانی شیعه برزیلی شیخ رودریگو جلول به نیازمندان در ایام شیوع کرونا در سائوپائولو
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل |#ژاپن
@IntMob
✳️ ژاپن نیازمند مبلغان شیعه و آشنا با زبان ژاپنی است.
🔹فاطمه هوشینو، مترجم ژاپنی
متاسفانه تبلیغ دین اسلام و تعداد مبلغان در کشورم زیاد نیست و خیلی کم اند و مشکل دیگر اینجاست که با زبان ژاپنی آشنا نیستند...
خانم فاطمه هوشینو، بانوی ژاپنی که 12 سال پیش از دین بودایی به اسلام گرویده است و در حال حاضر مترجم متون اسلامی به ژاپنی است. وی در گفت و گوی خود با خبرگزاری «حوزه» از علاقه مردم ژاپن برای آشنایی با اسلام و کمبود مبلغان آشنا با زبان ژاپنی گفت.
* لطفا خودتان را معرفی کنید و از نحوه آشنایی تان با اسلام بگویید؟
من حدود 12 سال پیش با اسلام آشنا شدم. مذهب قبلی من بودایی بود و با اسلام و مسلمان ها آشنایی نداشتم. تنها عمویم مسیحی بودند. در ابتدا با با خواندن قرآن به زبان انگلیسی با دین مبین اسلام آشنا شدم. در اوایل اسلام آوردنم فقط قرآن برایم مهم بود و اول سنی شدم بعد از مطالعه و تحقیق، حدود 6 ماه بعد متوجه شدم که شیعه مطالب بیشتر و جواب های کامل تری به سوال های من می دهد و شیعه شدم.
* آیا در این مدت توانستید به خانواده خود کمک کنید تا آنها را با دین مبین اسلام آشنا کنید؟
@IntMob
چه زمانی که در ژاپن زندگی می کردم و چه الان سعی می کنم با پدر و مادرم گفت و گو کنم و آنها را با اسلام آشنا کنم.آنها می گویند تو شستشوی مغزی شدی اما به آنها استدلال می کنم که شما تحت تاثیر تبلیغات غرب هستید. هر بار که با مادرم صحبت می کنم به او می گویم که ایران با تروریست ها می جنگد و در این راه شهدایی داده است. اما این قدر تبلیغات غرب و آمریکا در رسانه های جهان زیاد است که مادرم از مسلمان شدن و در جمع مسلمان ها بودن می ترسد؛ کشورهای غربی و انگلیس، مسلمانی را به داعش تعبیر کردند از این رو خانواده من از مسلمان شدن می ترسد. سیاه نمایی غرب از اسلام موجب شده افرادی که در دنیا اطلاعاتی کمی از اسلام دارند از مسلمان شدن بترسند.
* چرا ایران را برای محل زندگی خود انتخاب کردید؟
در جریان مسلمان شدنم همواره سوال هایی داشتم و آن را از طریق فضای مجازی از مسلمان های دیگر می پرسیدم و حدود 5 سال پیش با یک مرد ایرانی آشنا شدم و ایشان بسیاری از سوال های دینی من را پاسخ داد و با وی ازدواج کردم. دوست داشتم در ایران زندگی کنم و در کنار خواهران و برادران مسلمان خود باشم و از اینکه به ایران مهاجرت کردم خوشحالم .
* وضعیت تبلیغ دین اسلام در کشور ژاپن را چگونه می دانید؟
همانطور که گفتم تبلیغات رسانه های غربی و سیاه نمایی آنها در ژاپن زیاد است و رسانه ها دروغ را رواج می دهند از سوی دیگر متاسفانه تبلیغ دین اسلام و تعداد مبلغان در کشورم زیاد نیست و خیلی کم اند و مشکل دیگر اینجاست که با زبان ژاپنی آشنا نیستند البته زبان ژاپنی سخت است و تعداد شیعیان در ژاپن کم است و نیروی زیادی برای معرفی و ترویج گسترده فرهنگ تشیع وجود ندارد. telegram.me/bayeganitabligh/1574
* تبلیغات وهابیت در ژاپن چگونه است؟
متاسفانه وهابیت پول زیادی دارد و آن را به کار می گیرد و نیروی زیادی برای تبلیغ اسلام وهابی خود دارند و سعی می کنند مردم را به اسلام خود ساخته خود دعوت کنند و فعالیت خود را در ژاپن توسعه می دهند. در مقابل منابع کافی برای آشنایی با اسلام ناب در کشورم موجود نیست و ضرورت دارد آثار و متون اسلامی به زبان ژاپنی ترجمه شود.
* در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟
از آنجا که مهمترین مانع برای آشنایی مردم ژاپن با اسلام ناب نبود منابع کافی به زبان ژاپنی است سعی می کنم منابع اسلامی همچون قر آن نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را از زبان فارسی به زبان ژاپنی تر جمه کنم همچنین مقاله های مختلف را سعی می کنم از فارسی به ژاپنی ترجمه کنم البته این کار را زیر نظر یک استاد روحانی انجام می دهم.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل |#اصفهان
@IntMob
✳️ حجت الاسلام زمانی و گوشه هایی از فعالیت های تبلیغی مدرسه ناصریه در اصفهان
🔹گردشگری اسلامی از حوزه های تخصصی و ارزشمندی است که از مصادیق بارز اقتصاد فرهنگ است؛ با تحصیل تخصص در این حوزه میتوان تأثیر شگرفی در عرصه تبلیغ بین المللی اسلام داشت؛ فعالان بین الملل بسم الله ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آمریکا
@IntMob
✳️ تکه های الماس در گفتگو با توبیاس
یا
🔹دانشجویان یهودی چگونه هویت مذهبی خود را حفظ میکنند.
🔸 بخش 3 از 3
آنچه برای من جالب بود خودآگاهی توبیاس و تعهدش برای انتخاب موضوعی در تاریخ فکر اسلامی بود که به نحوی به سود جریان فکری یهودی تمام شود. درست برخلاف دوست فلسطینی اهل غزه و حاضر در مدرسه ما که وقتی من با او عربی حرف میزدم و توبیاس گوشش تیز میشد، او با من انگلیسی حرف میزد. دوست ایرانی میگفت من از این فلسطینی بیغیرتتر ندیدهام و راست میگفت.
توبیاس به اهمیت Statement of Purpose خود در پذیرش دکترایش و در مرحله بعد توصیهنامههای عالیاش برای اخذ این پذیرش تاکید میکرد. در ارائه اطلاعات علمی هم بسیار گشادهدست بود و بخلی نمیورزید. بعد از سخنرانی من، تا به امروز نیز اگر مقاله مناسب کار من پیدا کند برایم میفرستد و من نیز برایش چنین میکنم.
@IntMob
سخن را در اینجا با این نکته به پایان میبرم که توبیاس میگفت: کتابی دارم در سه جلد، به زبان عبری، شامل دستنوشتهها، خاطرات و تاملات یهودیان مناطق مختلف جهان که در آنها دلالت از یهودستیزی وجود داشته. این کتاب سه جلدی، هشتاد سال قبل در برلین چاپ شده و ”کتاب اشک“ نام دارد. توبیاس میگفت او این کتاب را به دقت خوانده و برنامه مفصلی دارد تا به آنالیز دست نوشتههای موجود در آنها بپردازد و آنها را در کنفرانسها و نشستهای علمی ارائه دهد تا آنچه ”مظلومیت تاریخی“ یهود میدانست، را عملاً به جامعه نخبگان جهانی، که در مراکز علمی جهان مشغول به فعالیت هستند، اثبات کند.
من نمیتوانم ایرادی به این منش او بگیرم چه این که ”الناس مسلطون علی اموالهم“ و تبعا علی ”افکارهم و اوقاتهم“. اگر هم تناقضی ذاتی و نتیجهگیری ناجوانمردانهای از او سوی او نسبت به تاریخ و عقاید مسلمانان ببینم، صریحاَ به او گوشزد میکنم، اما ای کاش ما نیز همین هویت را داشته باشیم، ”کتاب اشک“های خود را فراموش نکنیم، آن نقد عمری که در کف داریم را به راحتی از دست ندهیم و همچون توبیاس در بالاترین سطح دانشگاهی جهان، به آنچه مرضی جناب حق و در مسیر منفعت مکتب است، مشغول باشیم، سخن را کوتاه کنم که ”در خانه اگر کس است، یک حرف بس است!“
🔺 #توجه: اسامی افراد و مکان ها تغییر داده شده است.
🔸لینک بخش اول 👈👈👈 https://eitaa.com/IntMob/52
🔸لینک بخش دوم 👈👈👈 https://eitaa.com/IntMob/54
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #آمربکا
@IntMob
✳️ خاطرات یک دانشجوی محجبه در آمریکا
🔹 قسمت دوم: سختیهای ورود به دانشگاه
🔸سارا بور بور/ دانشجوی دکترای علوم کامپیوتر، شهر ماینز کلورادو
در ایران دوره کارشناسی ارشدم رو در رشته ریاضی تمام کرده بودم و قاعدتاً دوست داشتم که در رشته خودم ادامه تحصیل بدم و برای دکترای ریاضی اپلای کرده بودم. ضمناً سابقهی چند سال تدریس هم داشتم. بعد از اخذ پذیرش در دکترای ریاضی، قرار بود برای جلسهای برم پیش رئیس گروه که با توجه به سوابقم تصمیم بگیره که من برای تدریس کدام درس مقطع لیسانس مناسبتر هستم.
وقتی وارد اتاق رئیس گروه شدم، ظاهراً از حجاب من تعجب کرد. احتمالاً حدس هم میزنید که دست ندادم و البته توضیح دادم که به دلایل مذهبی نمیتونم دست بدم. بعد از کمی صحبت، رئیس گروه رک بهم گفت که آيا با اين قيافه میخوای بری سر كلاس و تدريس كنی؟ اگر در آمریکا زندگی کرده باشید حتماً متوجه شدید که معمولاً کسی بطور مستقیم نشون نمیده که داره تبعیض قائل میشه، ولی رئیس گروه در این موضوع کاملاً رک بود
تصميم گرفتم با رئیس دانشكده صحبت کنم چون آدم خوش برخوردی به نظر میرسید. وقت گرفتم و در اتاق منشی منتظر بودم؛ ولی از شانس بد من ايشون با چند نفر دیگه وارد اتاق شد و دستش رو به سمت من دراز كرد که با من دست بده! من كه حسابی هول كرده بودم، عذرخواهی كردم و توضیح دادم که نمیتونم باهاش دست بدم...
احتمالاً حدس میزنید که عاقبت کار چی شد. اینقدر فضای دانشكده رياضی سنگین شد كه نهایتاً تصميم گرفتم به رشته علوم كامپيوتر تغییر رشته بدم. البته گذشت زمان بهم ثابت کرد که رشتهی علوم کامپیوتر برای من خیلی بهتر بود و آخر این سختیها، خوب شد برام. عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد...
در ترم اول درسی داشتم به نام آمار پيشرفته که توسط یک استاد معروف تدریس میشد. استاد درس، فارغ التحصيل دانشگاه بركلی بود و با توجه به اينكه دانشگاه بركلی دانشجويان خارجی زياد داره، توقعم اين بود كه با حجابم مشكلی نداشته باشه. ولی تصورم كاملاً غلط بود...
کلاس مخصوص دانشجویان دکترا بود و بنابراین تعداد کمی دانشجو در کلاس حاضر بودند. استاد درس برای اینکه مطمئن بشه که همه درس رو متوجه شدند، همهی دانشجوها رو به اسم صدا میکرد. مثلاً جکی متوجه شدی؟ رایان سوالی نداری؟ حتی دانشجویان پسر ایرانی رو به اسم صدا میکرد ولی هيچ بار اسم من در بين اين دانشجوها نبود .
این کلاس تکالیف سختی داشت. با توجه به اينكه معمولاً ما ایرانیها از لحاظ علوم تئوری قویتر هستيم، بيشتر مواقع من تمرينها رو حل میكردم و دانشجويان آمريكایی میومدن پیش من که کمکشون کنم و جوابی شبیه به جواب من در حل مسأله میآوردند. ولی استاد کلاس دقيقاً برعكس، فكر میكرد که من از بقیه کمک گرفتم .
يادمه یک روز كه جكی داشت از روی تمرينهای من كپی میكرد، پرسيد که تو از كدام كشوری كه اينقدر آمار و رياضی رو خوب بلدی؟ جواب دادم: ايران. گفت من كه شنيدم در كشور شما زنان اجازه تحصيل ندارن! بعد از كمی حرف زدن متوجه شدم كشور ما رو با كشور افغانستان اشتباه گرفته و فرق اين دو کشور رو نمیدونه! وقتی براش توضیح دادم كه در ايران، تعداد دختران دانشجو بیشتر از پسران دانشجو هست، خیلی تعجب كرد!
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی | #لبنان
@IntMob
✳️ میگفت اگر ما روحانیون با زنانی که حجاب ندارند دیدار نکنیم، پس از چه کسی باید حقایق دین را بشوند؟/ با اجبار دستوری حجاب موافق نبود.
.
🔹مرحوم استاد سیدهادی خسروشاهی، که اخیراً از این دنیا رخت بربسته و به دیار باقی شتافتند، در خاطراتی که از ایشان در کتاب «حدیث روزگار» منتشر شده، به نظر امام صدر و امام خمینی ره درباره حجاب اشاره کرده بودند.
🔸در بخشی از این خاطره میخوانیم:
«در مورد حجاب، با توجه به حضورشان در محافل و مراکز فرهنگی مملو از بانوان و دختران بیحجاب، ایشان معتقد بودند که بهخاطر بیحجابی نباید این گروه از جامعه را از خود دور کنیم. البته، حجاب یک اصل مسلم و ضروری اسلامی است، اما اجباری کردن آن، گاهی با هدف اصلی شارع تضاد و تضارب پیدا میکند. ما باید با فرهنگسازی آن را عمومی و اجرایی سازیم نه با دستور و بخشنامه که نوعا ثمربخش نخواهد بود. از سوی دیگر، اگر ما با اینها دیدار نداشته باشیم، پس از چه کسی باید حقایق دین را بشنوند؟
🔹من در یک موردی، همین مسئله حجاب را از امام خمینی (ره) سوال کردم ایشان هم دقیقا نظریه امام موسی صدر را داشتند و فرمودند که نباید مسئله حجاب موجب دوری بانوان از اصل توحید شود.»
📌 خاطرات استاد خسروشاهی به کوشش حمید قزوینی، در دومین مجلد از مجموعه تاریخ شفاهی موسسه با نام «حدیث روزگار» منتشر شده است. t.me/bayeganitabligh/5524
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل | #نامیبیا
@IntMob
❇️ نماز عید فطر در خانه
🔹یکشنبه ۴ خرداد ۹۹
🔸از بیست نفر تنها دو نفر شیعه بودند.
🔸بدلیل قوانین قرنطینه، مراکز عبادی در نامیبیا تعطیل است.
#حجت_الاسلام_صبوری
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌺🌺
❇️ عید سعید فطر بر شما مبارک
🔹تبریک کودکانه عید به زبان های مختلف
💯مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی #ژاپن
@IntMob
✳️ آیا گوشت خوک و الکل، حقیقتاً برای بدن مضر هستند؟!
یک. چندماه قبل نوشتم که استاد مهمانی از کالج پزشکی لندن داشتیم. خانم پروفسور «شارون کوکس» تخصص ایشون، «تغذیه و بیماریهای عفونی» بود.
پرفسور کوکس، یک روز سر کلاس، در بحث ریشه یابی ابتلا به عفونت ها گفت «در برهه ای از تاریخ، اهلی کردن حیواناتی مثل خوک، برای تغذیه، روند آمادگی ژنتیکی بدن انسان برای پذیرش بیماریها رو تغییر داد و بعد از اون، امنیت بشر برای عدم ابتلا به برخی بیماری ها از بین رفت». یکی از دانشجوها پرسید روند پرورش گاو و گوسفند هم همینطوره؟ پرفسور جواب داد «نه. گوشت خوک واقعا متفاوته و اگر از من بپرسید، بر اثر یک اشتباه در فهرست غذایی انسان قرار گرفته». من گفتم، ما مسلمانیم و گوشت خوک نمیخوریم اما به این بیماریها مبتلا میشیم! پرفسور جواب داد «بله! اگر اسلام چندین قرن جلوتر اومده بود، شاید هرگز خوک وارد غذای بشر نمیشد. شما مسلمانها به لطف اجدادتون که لب به گوشت خوک و الکل نزدن، به لحاظ تئوری، زیست پذیرترین ژنها رو دارید، اما خب! همه چیز فقط ژنتیک نیست، گرچه اختلاط های ژنتیکی بیشماری در طول تاریخ رخ داده و با اینحال هنوز برخی بیماری ها بین مسلمان رایج نیست اما سبک زندگی غلط، تغذیه و محیط نامناسب میتونه کاری بکنه که من و شما هردو درمقابل ابتلا به بیماری ها برابر باشیم! مسلمان و غیر مسلمان!» (درجمله آخرش، یه 'خداروشکر' مستتر بود!!)
@IntMob
دو. دوست پزشک تازه مسلمانی داشتم که روزی ازش درمورد علت مسلمان شدنش سؤال کردم گفت «امام خمینی». گفتم افکار و کتابهاش؟! گفت نه! شخصیتش به لحاظ پزشکی! پرسیدم چطور؟! گفت «وقتی سخنرانی های امام خمینی گهگاهی در خبر پخش میشد، با تعجب میپرسیدم این آدم چند سالشه؟! چطور یک فرد هشتاد نود ساله میتونه با این تمرکز و اقتدار حرف بزنه و رهبری کنه؟! و بعد دنبالش افتادم درمورد رهبران و نخبگان دنیا تحقیق کنم! تقریبا هیچکس توی این سن در طول تاریخ چنین قدرتی نداشته مگر آنکه مسلمان بوده! خب چه چیزی در اسلام هست؟! بعد از مطالعه در فرهنگ ایرانی با کمال تعجب دیدم، پیری و سالمندی نشانه کمال و بلوغ فکریه! متوجه شدم این نتیجه پرهیزکاری غذایی و عبادت روزانه ای باید باشه! در بسیاری از فرهنگ های دنیا و دنیای غرب، پیری و شصت سالگی، سن ورود به دوران 'بلاهت، خرفتی و فراموشی' شمرده میشه! حتی کسانی که روزگاری نخبه بودن در دهه ششم و هفتم به این سرازیری سقوط میکنن» (منظور به هیچ عنوان آلزایمر و پارکینسون و.. نیست، منظور دقیقا عبارت «خرفتی سالمندیه»).
برای دیدن ارتباط اینها با سرطان، این عبارات رو در نت جستجو کنید:
Alcohol, pork, smoking, cancer.
منبع: plink.ir/Vobxu
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#تبلیغ_بین_الملل #آلمان
@IntMob
✳️ از محققی لاهیجی تا شهید بهشتی و از شهید بهشتی تا به امروز ...
🔹مرکز اسلامی هامبورگ (به آلمانی: Islamisches Zentrum Hamburg) یکی از مهمترین مؤسسات اسلامی و شیعی در اروپا و آلمان است.
🔸طی جلسهای که توسط ایرانیان مقیم در هتل آتلانتیک هامبورگ در سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳ میلادی) برگزار شد، بنا بر تشکیل مرکزی اسلامی و بنای مسجدی برای ایرانیان مقیم این شهر انجام گرفت. بعدها تصمیم بر گستردهتر شدن فعالیت مرکز برای تمام مسلمانان هامبورگ شد. در ادامه طی نامهای این پیشنهاد به اطلاع آیت الله بروجردی رسید و او در نامهای ضمن موافقت خود با این طرح فرستادهای بنام محمد محققی لاهیجی نیز برای انجام این کار تعیین کردند. این فرستاده از نخستین سفرای شیعه در اروپا در قرن بیستم بود.
#پی_نوشت:
- مرکز اسلامی هامبورگ چقدر به آرمان هایی که داشته است نزدیک شده است؟!
- جایگاه مرکز اسلامی هامبورگ در تبلیغ تشیع، معرفی اسلام و دیالوگ های بین الادیانی، گفتگوهای تخصصی آکادمیک و ... کجاست؟
- و ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی #لندن
@IntMob
✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم"
✍🏻 خاطره اول/ بخش اول:
از زمانى كه متوجه شدم مديريت مؤسسه به دست يك فرد مسلمان شيعه افتاده است و به راحتى اجازه مرخصى هايم را براى مراسم هاى مربوط به ماه محرم و صفر مى دهد خيالم راحت شد. به راحتى مرخصى هايم را گرفتم و پس از پايان يافتن مراسم ها به سركار برگشتم. روز هاى اول متوجه غيبت مدير نبودم اما كم كم متوجه شدم كه از ٥ روز هفته تنها دو الى سه روز هفته آن هم با تأخير به دفتر كار مى آيد و باعث دلخورى كارمندهاى انگليسى شده است. آن روز باران شديدى مى باريد. چند دقيقه زودتر از ساعت هميشگى خانه را ترك كردم تا مبادا بخاطر وضعيت هوا با تأخير به محل كار برسم. دوست نداشتم ذهنيت بدى را به عنوان يك مسلمان در ذهن همكارانم به وجود اورم.
وارد محل كار كه شدم متوجه پچ پچ همكارانم شدم. اينبار هم از تأخير مدير شاكى بودند.
@IntMob
مدير با تأخير به محل كار آمد. هيچ كس هيچ اعتراضى نكرد. طبق معمول حق به جانب به كار خود مشغول شد. ناگهان مردى انگليسى با هيكلى درشت، كت و شلوار سرمه اى رنگ كه با كروات راه راهى اش ست شده بود وارد محل كارمان شد. ساير كارمندان هول شدند و همگى از جاى خود بلند شدند و پشت سر هم صف بستند تا به او خوشامد گويند. از پچ پچ ها متوجه شدم كه مسئول اصلي كليه مؤسسه هايى هست كه در آن كار مى كنيم و يكجور كله گنده كله گنده ها كه اگر اراده كند هريك از ما به راحتى از كار خود اخراج مى شويم.
@IntMob
آن مرد انگليسى خيلى جدى بدون آن كه لبخندى به لب داشته باشد شروع به دست دادن به همكارانم كرد. خيلى ترسيده بودم. نمى دانستم چطور بايد بگويم كه بخاطر مذهبم نمى توانم دست بدهم. شايد عصبانى شود و بعد در رزومه كارى ام مشكلى ايجاد شود. حتى ممكن است اخراجم كند. در اين موقعيت به اين شغل بيش از پيش احتياج داشتم. در همين افكار غوطه ور بودم كه نوبت به من رسيد. نگاه هاى همكاران به سمت من برگردانده شد. ته دل دعا دعا مى كردم كه تمام اين ثانيه هاى استرس زا يك كابوس بيشتر نباشند و هر آن از خواب بيدار شوم. اما ظاهرا تمام صحنه ها حقيقى بود و بايد در برابر دستى كه حال در برابرم دراز شده بود تصميمم را مى گرفتم. به ياد روز اول كارى ام افتادم، لحظه اى كه يكى از همكاران مرد به سمتم امد و خودش را معرفى كرد و خواست به من دست بدهد. آن لحظه به او گفتم متاسفم و بخاطر مسائل اعتقادى مذهبى ام نميتوانم دست بدهم. ادامه اش به شوخى و خنده گذشت. حال چطور مى توانستم در برابر سنگينى نگاه هاى او به مدير كل دست بدهم و بگويم چون مدير كل است و منافع شخصى ام در خطر است مى توانم دست بدهم؟ نه نمى توانستم. دلم را به دريا زدم. دستم را به نشان عذرخواهى به روى سينه ام گذاشتم و سرم را پايين اوردم و گفتم در نهايت احترامى كه برايتان قائل هستم متاسفانه از دست دادن به دليل اعتقادات دينى ام معذور هستم. سنگينى نگاه همكارانم را كه حالا به سمت مدير كل چرخيده بود احساس مى كردم. مى ترسيدم سرم را بالا بيارم و به چشمانش نگاه كنم. هر آن منتظر بودم كه تيكه اى به من بياندازد و يا با عصبانيت بگويد از جلو چشمانش دور بشوم. اما بر خلاف تصوراتم دستش را عقب كشيد و گفت: "آخ راست ميگى، منو ببخش كه متوجه نشدم. اتفاقا ما در اين شرايط با كارمندان مسلمان به جاى دست دادن بازوهايمان را از روى لباس به هم ميزنيم. بازويش را جلو اورد و به بازويم زد و خنديد. همچنان مبهوت نگاهش مى كردم. باورم نميشد كه به اين سادگى ختم به خير شده باشد.
@IntMob
تا آمدم نفس راحتى بكشم، مسئول بخش، همان مرد مسلمان شيعه به جمعمان پيوست. او هم به اندازه ما، و يا شايد بيشتر، از مدير كل حساب مى برد. وقتى ما را در آن موقعيت ديد پرسيد قضيه چيه؟ مدير كل به او توضيح داد كه اين خانم بخاطر دينش نميتواند دست بدهد. مرد مسلمان اما بلند بلند شروع كرد به خنديدن و رو به من گفت: واقعا؟؟ اين ديگه چه كاريه؟؟
نمى دانم با اين حركت مى خواست چه وجه مثبتى از خود در دل مدير كل بر جاى بگذارد. شايد هم نمى دانست كه مدير كل چطور با اين حركت به سادگى كنار امده است و مشكلى براى او و موقعيتش پيش نخواهد امد. اما اين را مى دانم كه اين اولين بارى بود كه در طول زندگى ام بخاطر دست ندادن به جنس مخالف در انگلستان مورد تمسخر واقع مى شدم و آن هم نه از جانب يك انگليسى بى دين بلكه از جانب يك مسلمان شيعه ...
#ادامه_دارد ...
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob3
#تبلیغ_جهادی | #بین_الملل
@IntMob
✳️ ضرورت تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل
🔹حجت الاسلام ملک زاده؛ استاد حوزه و دانشگاه و مبلغ بین الملل:
🔸اگر سفر عالمان دینی به کشورهای دیگر حالت رسمی و تشریفاتی و دیپلماتیک داشته باشد اثر مطلوب و مورد انتظار را دربر نخواهد داشت.
🔸اگر ما سخن از تشیع و گسترش شیعه یا لااقل حفظ تشیع در دنیا میکنیم، تنها الگویی که بنده برای آن سراغ دارم تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل است. یعنی فقط این الگو جواب میدهد.
🔸سالها ما بحث تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل را در جاهای مختلف مطرح کردیم، برای آنها توضیح میدادیم معنای تبلیغ جهادی در عرصه بین الملل چیست؟
🔸اینکه شما یک دیپلمات نیستید و قرار نیست بروید در یک هتل چند ستاره اقامت داشته باشید و در ماشین ضد گلوله بنشینید. شما قرار است میان مردم باشید، با آنها زندگی کنید، سختیهای آنها را از نزدیک ببینید و شرایط آنها را از نزدیک درک کنید.
🔺ادامه مطلب در 👈👈👈
plink.ir/q1beh
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#زبان_های_بین_المللی
@IntMob
❇️ برای فعالیت در عرصه #تبلیغ_بین_الملل چه زبانی بیاموزیم؟
🔹 پر مخاطب ترین زبانهای جهان عبارتند از: انگلیسی، چینی، اسپانیولی، عربی، فرانسه و روسی.
🔸 #پی_نوشت:
- تا زمانی که سیاستگذاری مناسبی برای تربیت مبلغ متخصص، تولید محتوا و ... در حوزه بین الملل وجود نداشته باشد، فعالیت های بین المللی ثمرات معتنابهی نخواهد داشت.
- اکنون باید پرسید که سیاستگذار یا سیاستگذاران این عرصه چه کسانی هستند و در حال چه فعالیت هایی ...؟!!!
- شما چه راهکار و پیشنهادی را ارائه می دهید؟
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob
#خاطرات_بین_المللی #لندن
@IntMob
✳️ از سرى خاطرات "نمى خواهم با يك مسلمان همكار شوم"
🔹خاطره دوم: شام كريسمس
كريسمس كه از راه مى رسد سطح شهر رنگ و روى تازه اى به خود مى گيرد. كوچه پس كوچه هاى شهر چراغانى مى شود و جلوى درب مغازه ها برچسب هاى تبريك كريسمس قرار مى گيرد. چه صاحب مغازه اش به تولد حضرت مسيح اعتقاد داشته باشد و چه نه، نا خوداگاه درگير جشن شادى و سرور مى شود.
شركت ها و دفاتر كارى رسمى به مناسبت فرا رسيدن كريسمس كارمندان خود را در يكى از روزهاى تعطيل به صرف شام دعوت مى كنند تا شب را در كنار يكديگر به مستى و سرور بگذرانند.
دعوتى محل كار ما از اين قرار بود كه به يكى از رستوران هاى سطح شهر بروند كه درون خود رستوران واحد مشروب خانه نيز قرار داشت و مى توانستند بعد از سرو غذا به عيش و نوش بپردازند.
امسال برخلاف سال هاى قبل بودجه ى هنگفتى نيز براى اين مهمانى در نظر گرفته شده بود.
يادم مى آيد سال گذشته كه من نيز مانند ديگر كارمندان وقتى با شور و ذوق منيو رستوران مورد نظر را از صفحه كامپوتر محل كار بالا و پايين مى كردم تا از يك هفته قبل غذاى مورد نظرم را سفارش دهم، متوجه شدم همكارانم نوع مشروب هايشان را هم سفارش مى دهند تا بر سر همان ميز مشروب بنوشند. مى دانستم در يك همچين مكانى معذب خواهم شد لذا بهانه آوردم تا در ان مهمانى شركت نكنم.
بعدها فهميدم به فتواى برخى مراجع، نشستن بر سر ميزى كه بر روى آن مشروب سرو مى شود گناه است.
امسال هم قصد داشتم بهانه اى بياورم تا در اين مهمانى شركت نكنم. مى دانستم به تصميمم احترام مى گذارند و بهم فشار نمى آورند.
- تاريخ مهمونى رو شنبه گذاشتيم، تو هم مياي ديگه نه؟
- متاسفانه كمى درگير هستم و نمى تونم شركت كنم.
- چقدر حيف، جات خالى ميشه.
و به كارش ادامه داد. مدير شركت كه فرد مسلمان بود متوجه مكالمه مان شد و به گونه اى كه ديگر همكاران نيز متوجه شوند گفت: " چرا شركت نميكنى؟ شام كريسمس هست و تمام همكاران بايد شركت كنند"
عذرخواهى كردم و گفتم متاسفانه نمى تونم.
پوزخندى زد و گفت شركت نكردن نوعى بى احترامى هست.
مى دانستم مى خواهد اذيت كند. سال گذشته هم شركت نكرده بودم و هيچ بى احترامى اى نبود. سكوت كردم و هيچ نگفتم...
چند روز بعد فهميدم كه مدير مسلمان شركت بر اثر بيمارى نتوانسته بود در اين مهمانى شركت كند.
💯 مبلغان بدون مرز
@IntMob