هدایت شده از تا انتهای افق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بچگی میگفتند معجزه پیامبر، #قرآن است.
و من فکر میکردم چرا؟
هزار دلیل داشت که یکی یکی آموختیم.
اما امروز از همه ملموستر #کتاب بودن آن است...
کتاب، اثری مکتوب است که باقی میماند. تا نسلها... تا همیشه... و معجزه آخرین فرستاده باید چیزی باشد که تا پایان عمر زمین، برقرار بماند.
و بعد از هزار و چهارصد سال، نوبت این نسل بشر است که با پیامبر آخرالزمان و پیامی که آورده، آشنا شود...
و مردم باایمان #فلسطین، چه افتخاری پیدا کردند برای معرفی کتاب آسمانیشان به مردم جهان...
🇵🇸🇱🇧 ✍🏻 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، هلند
@ninfrance
✍ این مسألهای است و «اسلام ناب» مسألهای دیگر: چند سطر دربارهٔ «تلک قضیة»
موضوع شعر که با صدایی گرم و سرشار از حزن خوانده شده، اگر چه #فلسطین و روزگار فلسطینیها در جهان امروز است، اما در حقیقت تمثیلی از تقابل ناتمام مظلوم با ظالم است.
شعر، بدون هیج مقدمهای، دوگانهای عجیب را به تصویر میکشد: لاک پشتهای دریا را نجات میدهند / اما «حیوانات انسانی» را میکشند! / این مسألهای است / و آن مسألهای دیگر!
با این مقایسه، شعر به چهرهٔ پر تزویر غرب کنایه ای سنگین میزند که چگونه برای حیات حیوانات ارزش قائل هستید، اما برای حیات انسانهایی که آنها را از رنگ و نژاد و دین خود نمیدانید، خیر. تا جایی که دیگر نقاب از چهره برداشتهاید و آنها را «حیوانات انسانی» (human animals) میخوانید.
«تلک قضیة» بر مبنای همین دوگانه گسترش مییابد و درحالیکه تصویری از مجسمه آزادی را در زمینه قرار داده خطاب به مجسمه سپید آزادی، که نماد الههٔ آزادی [آمریکایی] است، میگوید:
چگونه میتوانی یک فرشته سپید باشی / درحالیکه وجدانی دوگانه داری / از سویی شعار آزادی بدهی / و از سویی آزادگان را ذبح کنی / یا عاطفه ات بر اساس نژاد باشد / این مسألهای است / و آن مسألهای دیگر!
چگونه میتوانی متمدن و قانونمدار باشی / از الفاظ درست و زیبا استفاده کنی / درختان را در آغوش بگیری ... اما در کنارت مدارس را بمباران کنند / و وقتی تو را شریک در این خون بدانند / بگویی آنها هر دو قربانی اند؟! / این مسألهای است / و آن مسألهای دیگر!
چگونه دنیا را باور کنم؟ / وقتی از انسانیت دم میزند / درحالیکه قاتل و مقتول را برابر میداند / و ژست انصاف و بی طرفی هم میگیرد / این مسألهای است / و آن مسألهای دیگر! ...
ترجیعبند شعر اما در انتها تغییر میکند: تلک قضیة / و هذا کفاح. شعر به زیبایی هر چه تمامتر در برابر تمام دوگانگی های غرب «راه» را اینگونه نشان میدهد: «مبارزه»
«تلک قضیة» با تکرار واژهٔ «کفاح» و اوج گیری موسیقی در کنار این تکرار به پایان میرسد.
دلیل اینکه این قطعهٔ هنری اینقدر جذاب و پربازدید درآمده و شنیدن چند باره آن ملال آور نیست ریشه در جذابیت آن اسلامی دارد که امام خمینی و رهبر انقلاب از آن به «اسلام ناب» تعبیر میکنند. اسلامی که رهبری آن را در مقابل «اسلام سکولار» تعریف میکند:
«باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرفدار مظلوم و ضد ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیت مبتهج میشود، به هیجان میآید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزهای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت میکند، برنامه دارد و این را وظیفه خودش میداند. ... اسلام ناب را نشان بدهیم، بگوییم اسلام، این است؛ اسلامِ متعهّد در برابر لاابالیگری. ... اسلامی که انسان را متعهد دانسته، او را متعهد میخواهد و میطلبد؛ اسلامِ حاضر در متن زندگی، در برابر اسلام سکولار! اسلام سکولار شبیه مسیحیت سکولار است که میرود در گوشهٔ کلیسا، خودش را زندانی میکند و در محیط واقعی زندگی هیچ حضوری ندارد؛ اسلام سکولار هم همینجور است؛ کسانی هستند امروز دعوت میکنند به اسلام منزوی؛ اسلامی که هیچ کاری به کار زندگی مردم ندارد؛ مردم را به یک عبادتی، به یک چیزی گوشهٔ مسجد یا گوشهٔ خانهها فرامیخواند. اسلامِ واردِ در متن زندگی را معرفی کنیم؛ اسلامِ رحمت به ضعفا؛ اسلامِ جهاد و مبارزه با مستکبران.»
#یادداشت
@AskWest
«وقتی در صحنه حق و باطل نیستی،
وقتی که شاهدِ عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه ات نیستی،
هر کجا که میخواهی باش،
چه به نماز ایستاده باشی
چه به شراب نشسته باشی،
هر دو یکی است.
شهادت حضور در صحنه حق و باطلِ همیشه تاریخ است.
و غیبت؟
آن هایی که حسین را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند،
این ها همه با هم برابرند.
هر سه یکی اند:
چه آن هایی که حسین را تنها گذاشتند تا ابزار دست یزید باشند و مزدور او؛
و چه آن هایی که در هوای بهشت، به کنج خلوت عبادت گزیدند و با فراغت و امنیت، حسین را تنها گذاشتند و از دردسر حق و باطل کنار کشیدند و در گوشه محراب ها و زاویه خانه ها به عبادت خدا پرداختند؛
و چه آن هایی که مرعوب زور شدند و خاموش ماندند.
زیرا در آنجا که حسین حضور دارد و
در هر قرنی و عصری حسین حضور دارد، هر کس که در صحنه او نیست، هر کجا که هست، یکی است؛ مؤمن و کافر، جانی و زاهد یکی است.
این است معنی این اصل تشیع که قبول هر عملی، یعنی ارزش هر عملی، به امامت و به رهبری و به ولایت بستگی دارد! اگر او نباشد، همه چیز بی معنی است و میبینیم که هست.»
✍ دکتر شریعتی | حسین وارث آدم
#فلسطین
@AskWest
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
هزار قطرهی اشک از غم حسین (ع) بریز
بدون یاد #فلسطین بههیچ میارزد...
#جبهه_حسین
#دلاوار
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar