eitaa logo
فلسفه دین اسلامی
1.4هزار دنبال‌کننده
278 عکس
58 ویدیو
37 فایل
مدیریت محتوایی این کانال توسط حجت‌الاسلام دکتر سیدمصطفی میرباباپور انجام می‌شود. 🟦تلگرام https://t.me/Islamic_Philosophy_of_Religion 🟪اینستاگرام https://instagram.com/islamic_philosophy_of_religion?utm_medium=copy_link 🟩ارتباط با مدیر @IPR_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 کتاب عقل و اعتقاد دینی؛ درآمدی بر فلسفه دین، نوشته مایکل پترسون، ویلیام هاسکر، بروس رایشنباخ، دیوید بازینجر؛ با ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، به چندین دلیل از مهم‌ترین آثار ترجمه شده در حوزه فلسفه دین بشمار می‌رود. در زیر ضمن معرفی کتاب ضمنا به این دلایل خواهیم پرداخت. یک دلیل این که نویسندگان این اثر از جمله شاخص ترین اساتید حوزه فلسفه دین در سطح بزرگترین دانشگاه‌های جهان هستند. دلیل بعدی که بر اهمیت این اثر می‌افزاید توجه پرسش‌وار به مهم ترین مسائل حوزه فلسفه دین است که شما می‌توانید با درنگی در فهرست این کتاب آن را بخوبی ببینید. دلیل دیگر اینکه خواننده در مطالعه این کتاب با سیری کاملا هارمونیک و منظم از مسائل و پرسش های حول اندیشه دینی مطلع خواهد شد. عناوین و پرسش‌های هر فصل این اثر، هریک بصورت جدا از مهم ترین مسائل حوزه اندیشه دینی هستند و مخاطب می‌تواند با مراجعه به این اثر از آن ها به طور اجمالی و البته دقیق با خبر شود. نگاهی به فهرست و مسائل موجود در این اثر فصل ۱. تامل در باب خداوند؛ در جستجوی حقیقت غایی () فصل ۲. تجربه دینی؛ مواجهه با امر الوهی چه معنایی دارد؟ () فصل ۳. ایمان و عقل: رابطه عقل و ایمان چگونه است؟ () فصل ۴. صفات خداوند: خداوند شبیه چیست؟ () فصل ۵. براهین خداشناسی: ادله‌ای در تایید وجود خداوند () فصل ۶. مسئله شر: مسئله‌ای علیه وجود خداوند () فصل ۷. شناخت خداوند بدون توسل به برهان: آیا اعتقاد به خدا نیاز به مبنا و پایه دارد؟ () فصل ۸. زبان دین: چگونه می‌توانیم به‌نحو معناداری درباره خداوند سخن بگوییم؟ () فصل ۹. معجزات: آیا خداوند در امور زمینه دخالت می‌کند؟ () فصل ۱۰. فصل حیات پس از مرگ: آیا دلیلی برای امیدواری وجود دارد؟ () فصل ۱۱. علم و دین: آیا علم و دین با یکدیگر سازگارند یا ناسازگار؟ () فصل ۱۲. کثرت‌گرایی دینی: چگونه می‌توان تنوع ادیان را تبیین کرد؟ () فصل ۱۳. اخلاق دینی: نسبت خداوند با اخلاق () فصل ۱۴. فلسفه و آموزه‌های الهیات: آیا فلسفه می‌تواند اعتقادات دینی را وضوح بخشد؟ () فصل ۱۵. جستجوی مدام: خداوند و خطر کردن انسان () دین دین اسلامی https://eitaa.com/Islamic_Philosophy_of_Religion/12
🔰 تفاوت «فلسفه دین» با «کلام»، «کلام جدید» و «الهیات فلسفی» ✳️ - ۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸 یا رشته‌های هستند که متصدی اثبات، تبیین و دفاع از عقائد دینی هستند. نیز همین وظیفه را برعهده دارد و صرفا به‌خاطر تازه بودن مسائل به کلام جدید موسوم شده‌ است. 🔸 نیز رشته دیگری در مجموعه رشته‌های دین‌پژوهی است که به دنبال تبیین فلسفی از آموزه‌های دینی است. 🔸 هم بنا بر تعاریفی که در یادداشت گذشته (فلسفه فلسفه دین ۱) ارائه دادیم، عبارت است از دانشی که بدون تعهد به دین خاصی، با روش عقلی به موضوعاتی می‌پردازد که در فهم حقیقت دین و پذیرش آن تأثیرگذارند. ⭕️این سه رشته دین‌پژوهی با وجود شباهت‌ها، تفاوت‌هایی نیز دارند. تفاوت اینها را در سه بخش موضوع، روش و غایت بررسی می‌کنیم: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣ و مسائل: 🔹رابطه میان مسائل فلسفه دین و مسائل کلام و الهیات فلسفی عموم و خصوص من وجه است. فلسفه دین به موضوعاتی می‌پردازد که در فهم حقیقت دین و پذیرش آن تاثیرگذارند. ولی کلام و الهیات فلسفی همه آموزه‌های اعتقادی را مورد بحث قرار می‌دهند. و از سوی دیگر برخی از موضوعات فلسفه دین مورد توجه کلام یا الهیات فلسفی نیست. 🔹بنابراین فلسفه دین دین با کلام و الهیات فلسفی یک حوزه مشترک و دو حوزه متفاوت دارند. 🔹حوزه مشترک میان اینها مباحثی مانند ، ، الهی، و است. 🔹حوزه اختصاصی کلام و الهیات فلسفی، باورهای فرعی اعتقادی هستند، مانند ویژگی‌های برزخ و قیامت است. همچنین آموزه‌های خاص هر دین در الهیات آن دین بحث می‌شود، مانند و در یا و در . 🔹حوزه اختصاصی فلسفه دین شامل مباحثی همچون ، ، و می‌شود که بیشتر جنبه معرفت‌شناختی دارند. 🔹کلام یا الهیات فلسفی اصالتا توجهی به این مسائل ندارند، اما ممکن است الهیدانی در اثر الهیاتی خود به این مسائل بپردازند که در این صورت الهیدان نقش فیلسوف دین را بازی کرده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 2️⃣ : 🔹کلام از هر روشی که برای اثبات، تبیین و دفاع از دین مفید باشد، استفاده می‌کند. حتی ممکن است از جدل یا مغالطه نیز بهره ببرد ولی در قرون اخیر متکلمین سعی کرده‌اند روش‌هاب نادرست را کنار بگذارند و از روش‌های معرفت‌زا اعم از عقلی، نقلی و تجربی استفاده کنند. بر خلاف الهیات فلسفی و فلسفه دین که فقط با روش عقلی سروکار دارند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 3️⃣ : 🔹هر سه دانش کلام، الهیات فلسفی و فلسفه دین از رشته‌های دین‌پژوهی هستند که برایشان مهم است. لکن تفاوت‌هایی نیز با یکدیگر دارند: 🔹الهیات فلسفی و کلام به دنبال اثبات صدق و تبیین دین خاصی هستند. در حالی که فلسفه دین چنین التزام و محدودیتی را نمی‌پذیرد. یعنی: 🔹اولا، کلام یا الهیات دغدغه اثبات صدق دین و مدعیاتش را دارد، ولی فلسفه دین دغدغه اثبات صدق را ندارد بلکه صدق و کذب را بررسی می‌کند. ممکن است حکم به صدق کند و ممکن است حکم به کذب کند. از همین رو نمی‌توان خبر از متکلمی بی‌دین داد، اما فیلسوفان دین ملحد به وفور یافت می‌شوند. 🔹ثانیا، الهیات متصدی اثبات و دفاع از دین متبوعش است ولی برای فلسفه همه اهمیت دارند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🛑 نکته مهم: باید میان و تفاوت قائل شد. آنچه گفته شد در مورد هدف علم است نه عالم. از این رو ممکن است فیلسوف دینی که متعهد به دین خاصی است، با روشی کاملا سکولار به۸ بررسی مسائل فلسفه دین بپردازد و مطالبش را به نحوی ارائه دهد که هیچ نشانی بر جانبداریش وجود نداشته باشد. ، ، آیت‌الله یزدی و آیت‌الله نمونه‌هایی از این هستند. ۲۱ آذر ۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/Islamic_Philosophy_of_Religion/52 لینک این مطلب در اینستاگرام: https://www.instagram.com/p/CIpdtqWh3YQ/?igshid=1qotbgg06xok
📗 🧾شناسنامه کتاب: 🔸عنوان کتاب: جستارهایی در کلام جدید 🔸نویسنده: محمد محمدرضایی و دیگران 🔸ناشر: انتشارات سمت و دانشگاه قم 🔸اولین انتشار: ۱۳۸۱ ه.ش 🔷در کتاب جستارهایی در کلام جدید ده گفتار به ظاهر مستقل آمده که تماماً حول محور نگاشته شده‌اند. 📄فهرست کتاب ۱. : محمد محمدرضایی ۲. : محمدرضا بیات ۳. : محمد سعیدی‌مهر ۴. : محمدامین احمدی ۵. : محسن جوادی ۶. : علی شیروانی ۷. : ابوالفضل محمودی ۸. : امیرعباس علی‌زمانی ۹. : محمدعلی عبداللهی ۱۰. : امیر دیوانی https://eitaa.com/Islamic_Philosophy_of_Religion/56
🔰تاریخ فلسفه دین ✳️ - ۳ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴در مورد شایسته است که چند بحث از هم تفکیک شوند: 🔻تاریخ استعمال و رواج اصطلاح فلسفه دین؛ 🔻تاریخ مباحث فلسفه دین؛ 🔻تاریخ دانش فلسفه دین. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◼️ تاریخ استعمال اصطلاح فلسفه دین ▪️اصطلاح «فلسفه دین» را ابتدا برای سلسله سخنرانی‌های علمی خود که در سالهای ۱۸۲۱ تا ۱۸۳۱ درباره دین ارائه می‌کرد، برگزید و اندکی بعد از آن و در قرن نوزده، این اصطلاح همگانی شد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶 تاریخ مباحث فلسفه دین 🔸عمده مسائل و مباحثی که در فلسفه دین مطرح می‌شود ناظر به مسائل بنیادین زندگی معنوی بشر است و به همین سبب از دیرزمان این مسائل مورد توجه متفکران بوده است. 🔸در و در میان پیروان ادیان شرقی همچون ، ، مباحثی راجع به حقیقت غایی و برهمن مورد بحث بوده و در میان یهودیان و زرتشتیان نیز مباحث خداشناسی وجود داشته است. 🔸با آغاز در قرن پنجم پیش از میلاد، سرعت و دقت مباحث فلسفه دینی بیشتر شده و اوج آن را در فلاسفه پساسقراطی همچون و بویژه مشاهده می‌کنیم که مباحث خداشناسی، مبدا اول و محرک نخستین محور مباحث بوده و چند برهان مهم نیز برای اثبات وجود خدا ابداع می‌شود و در مورد و نیز مباحثی مطرح می‌‌شود. 🔸در نیز در میان مسلمانان، مسیحیان و ادیان دیگر میاحث فلسفه دینی بیش از پیش مورد توجه قرار می‌گیرد که برخی از آنها عبارتند: براهین ، ، رابطه ، و غیره. این مباحث تا امروزه نیز ادمه پیدا کرده و با دستاوردهای جدید مورد مطالعه قرار می‌گیرد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔷 تاریخ دانش فلسفه دین 🔹تاریخ رشته فلسفه دین همچون دیگر به دوره‌ای از تاریخ باز می‌گردد که متفکران غربی از نظام‌سازیِ فلسفی ناامید شده و وظایفی را که پیش از آن فلسفه مطلق انتظار داشتند، به فلسفه‌های مضاف حواله دادند. ازاین‌رو، پژوهش‌های عقلیِ دینی نیز همچون علم، اخلاق، هنر و ... در شاخه خاصی از فلسفه و با عنوان فعالیت خود را آغاز کرد. 🔹اولین فیلسوفان دین را رابرت فلینیت، توماس گرین، هربرت برادلی، ادوارد کیرد و جوس رویس می‌دانند که در سالهای 1875 تا 1900 مهم‌ترین تلاش آنها این بود که مطلق هگلی را با مباحث دینی تطبیق دهند و از این طریق از دفاع کنند. 🔹آثار زیادی توسط این گروه از اندیشمندان به تبعیت از میراث هگلی بوجود آمد، لکن این گرایش در فلسفه دین پایدار نبود و با نقد و افول ائیدآلیسم، پرونده آن نیز بسته شد. 🔹در دو دهه اول قرن بیستم، عمده تلاش فیلسوفان دین برای رهائی از گرایش پیشین بود و بعد از آنها با فیلسوفان دینی همچون ساموئل الکساندر، ویلیام تمپل، وایتهد و ویتشگنشتاین مواجهیم و با شکل‌گیری ، عمده مباحث فلسفه دینی در قالب فلسفه تحلیلی انجام می‌گرفته است. 🔹از دهه پنجاه و شصت قرن بیستم نیز شاخه وجودی فلسفه دین پا به میدان گذاشت و مباحثی جدیدی در آن مطرح شد و شکل گرفت. 🔹فلسفه دین تا به امروز نیز توسط متفکران زیادی پیگیری شده و هم‌اکنون یکی از رشته‌های پویا و فعال در عرصه پژوهش‌های‌ عقلی در رابطه با دین است. یادداشت از: حجت‌الاسلام دکتر جواد قلی‌پور ـ ۲۳ آذر ۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/Islamic_Philosophy_of_Religion/60
🔰ضرورت و فائده فلسفه دین ✳️ ۴ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❗️در یادداشت مربوط به «معرفی فلسفه دین» این تعریف از برگزیده شد: فلسفه دین دانشی است که بدون تعهد به دین خاصی، با روش عقلی به موضوعاتی می‌پردازد که در فهم حقیقت دین و پذیرش آن تأثیرگذارند. ❓در این یادداشت بیان می‌شود که چنین دانشی چه ضرورتی دارد؟ وقتی و می‌توانند برای بسیاری از مسائل دین پاسخ مناسب داشته باشند، چه نیازی است که دانش مستقلی با عنوان فلسفه داشته باشیم؟ این مسئله وقتی جدی‌تر می‌شود که بدانیم این رشته دین‌پژوهی تاریخ کوتاهی دارد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶 فلسفه دین برای غیر متدین حائز اهمیت است از آن جهت که می‌تواند از این طریق و اعتبار را با روش ارزیابی نماید. 🔸طبیعتاً کسی که هیچ دین مشخصی را برنگزیده و به دنبال حقیقت است، باید از عقل خود برای رسیدن به حق استفاده نماید. او می‌تواند در چند مرحله تکلیف خود را روشن کند: 🔻در مرحله اول بررسی کند که آیا لازم یا ممکن است که برای از عقل استفاده نماید. 🔻در مرحله دوم به این مسئله بپردازد که راه‌های شناخت و ‌آوری چیست و اینکه آیا خدا وجود دارد یا خیر و آیا باید دین‌دار بود یا نه. 🔻در مرحله سوم بررسی کند که آیا می‌تواند هر دینی را بپذیرد یا فقط یک دین معتبر است. ♦️در مرحله چهارم نیز رابطه دین مورد نظر را با معرفت‌های بشری مانند علوم تجربی،‌ عرفان و عقل و فلسفه بررسی نماید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔷فلسفه دین برای متدین نیز از جهات دیگری اهمیت دارد. 🔹 متدین می‌تواند از فلسفه دین استفاده کند تا اولا دین خود را بهتر بشناسد و ثانیا حقانیت دین خود را نشان دهد. 🔹 البته این استفاده با بی‌طرفی دانش فلسفه دین منافاتی ندارد؛ چون همان‌طور که در یادداشت «تفاوت فلسفه دین با کلام» بیان شد، با متفاوت است. 🔹 همچنین موضوعاتی در فلسفه دین مانند علم و دین، عقل و دین، تجربه دینی و دین و عرفان به متدین کمک می‌کند تا در فهم دین خود دقیق‌تر و عمیق‌تر باشد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◼️ فلسفه به‌معنای نیز نمی‌تواند نقش فلسفه دین را ایفا نماید؛ چون موضوع و هدف متافیزیک متفاوت از فلسفه دین است؛ علاوه بر اینکه بسیاری از مباحث فلسفه دین هویت دارند. ▪️اما در عین حال نمی‌توان منکر تداخل‌های زیادی میان متافیزیک و فلسفه دین شد. شاهد هم اینکه بخش عمده‌ای از محتوای فلسفه دین در آثار فلسفی موجود است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◻️همچنین الهیات یا کلام به‌معنای خاصش همیشه متهم به پیش‌داوری هستند و نمی‌توانند زبان مشترک میان متدینان و غیرمتدینان باشند. ▫️ضمن اینکه مسائل زیادی از فلسفه دین در یا و یهودی اصلا مطرح نشده است. ▫️علی‌رغم این مشکل، مباحث زیادی از فلسفه دین از آثار الهیاتی و کلامی قابل استفاده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ☑️ این قابلیت بر می‌گردد به آنچه در یادداشت «تاریخ فلسفه دین» ذکر شد که اگرچه دانش فلسفه دین تاریخ کوتاهی دارد، ولی مسائل و مباحث فلسفه دین از ابتدای و الهیات مطرح بوده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🛑 بنابراین حتی اگر فلسفه دین را ثمره نگاه بدانیم، برای مؤمن و غیر مؤمن طالب حقیقت مفید و ضروری است؛ چون اگر کسی بخواهد عصر روشنگری را نیز رد کند، باید وارد بحث در فلسفه دین شود. ۲ دی ۹۹ ــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/Islamic_Philosophy_of_Religion/71
36.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ روان‌شناسی الحاد ❓ آیا تصمیمی و یا علمی محض است؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔷 بر اساس تحقیقات منتشر شده به نقل از یکی از معتبرترین سایت های روان‌شناسی جهان یعنی psychologytoday مشخص شده است که بی‌خدایی تا حد زیادی دلیل روانی دارد!! برای مثال احساساتی مثل ناامیدی ، آسیب دیدن ، ترس ، از خود بیگانگی ، بی‌اعتمادی ، خشم ، و دیگر احساسات منفی باعث شده بود که آنها بی‌خدا شوند!!..... 🔶 در مرحله اول از ۱۷۱ آمریکایی از دلایل آنها و همچنین احساسات آنها برای بی باوری آنها پرسیده شد و نتایج نشان داد که ۵۴ درصد از به دلایل روانی الحاد را انتخاب کرده بودند!! در مطالعه دوم نیز ۷۴ درصد از آنها گفتند که بخاطر دلایل روانی به بی‌خدایی رسیده بودند!! در هر دو مطالعه به اثبات رسیده است که احساسات روانی ( نه دلایل عقلی) بیش از هر چیز در بی‌خدایی افراد نقش دارد!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌐 منبع: https://www.psychologytoday.com/blog/the-pursuit-peace/201603/the-new-psychology-atheism ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📤 کانال فلسفه دین اسلامی @Islamic_Philosophy_of_Religion
❇️ ساز و کار باور و نحوه اعتلاء باور دینی در راهپیمایی اربعین 🖊حمیدرضا آیت اللهی این نوشتار از سه بخش تشکیل شده است. 🔲 در بخش اول برخی سازوکارهای باورهای متعدد ما که اغلب غیر دینی هستند نشان داده می شود و نسبت آنها با واقعیت و استدلال و افت و خیز آنها بررسی اجمالی می شود. 🔲 در بخش دوم صرفا به 22 عامل تقویت انواع باورهایمان توجه می‌ شود. 🔲 در بخش سوم مشخصا به بررسی باورهای دینی پرداخته می‌شود و نشان داده می شود که تمامی این عوامل 22 گانه در راهپیمایی اربعین وجود دارد و بیان می شود که چگونه این موارد باعث اعتلای باورهای دینی ما می شود. 🎥 مختصری از این مطلب در تاریخ 27 مهرماه 1398 در برنامه تلویزیونی به مناسبت اربعین حسینی ارائه و پخش گردید. و درسایت آپارات به آدرس زیر قابل مشاهده است: 🌐 https://www.aparat.com/v/nXMo8 متن این یادداشت در پنج قسمت ارائه می‌شود: 👇👇👇 📤فلسفه دین اسلامی 🆔@Islamic_Philosophy_of_Religion
❇️ سازو کار باور و نحوه اعتلاء باور دینی در راهپیمایی اربعین 🖊 دکتر حمید‌رضا آیت‌اللهی 1️⃣ قسمت اول 🔴 الف) سازو کار انواع باورها و شکل گیری و افت و خیز آنها: 🔹زندگی و رفتار ما مشحون از باورهایی است که به بسیاری از آنها توجه نداریم. این باورها رفتارهای ما را در مواقع مختلف موجب می شوند. بخشی از این باورها، باورهای دینی ماست. در این بخش درنظر است تا مجموعه باورهای خود را تجزیه و تحلیل کنیم و ببینیم چه سازوکاری در تشکیل، تقویت یا تضعیف باورهای ما دخیل است؛ و چه ارتباطی می تواند بین باورها وجود داشته باشد؛ و نسبت آن را با سایر معرفت های خودمان اجمالا بررسی کنیم. باورها ویژگی های زیر را دارند: 🔸۱. کلیه ابعاد زندگی ما را باورها پر کرده اند و در بسیاری از موارد مبنای اعمال و رفتار ما هستند. 🔸۲. یکی از مویدها یا معارض های باورها می تواند واقعیت‌ها باشند. ولی برخی مواقع واقعیت‌ها توان تغییر باورها را ندارند. 🔸۳. در برخی موارد باورها مبتنی بر یک واقعیت نیستند. 🔸۴. بسیاری از مواقع باورها علی رغم تعارض با واقعیت ها و حقایق، ولی سخت مقاومت می کنند و خود را حفظ می کنند. (مثل باور عده کمی به مسطح بودن کره زمین) 🔸۵. استدلال می تواند در تقویت یا تضعیف باورها کمک کند ولی استدلال لزوما تاثیر بر باور نمی گذارد. 🔸۶. استدلال فقط تا اندازه ای می تواند در تقویت باور کمک کند و برای تقویت باور بسیاری عناصر دیگر نیز دخیل هستند. 🔸۷. برخی باورها هیچ استدلال یا واقعیتی به عنوان پشتوانه خود ندارند (مثل باور به برتری یک تیم فوتبال بر تیم دیگر). 🔸۸. باور شدت و ضعف پیدا می کند. 🔸۹. برخی باورها در قبال باورهای دیگر پیروز می شوند یا شکست می خورند. یک نزاع جدی بین باورها وجود دارد. 🔸۱۰. باورهای پیروز نیاز دارند همواره از قدرت مقابله با باورهای دیگر بهره مند تر بشوند و گرنه به افت می کنند. 🔸۱۱. برخی مواقع نزاع بین باورها انسان را به استیصال و بی معنایی می کشاند و خسته می کند. 🔸۱۲. باورها قابل ارزیابی هستند. 🔸۱۳. همواره می توان به آسیب شناسی باورهایمان بپردازیم. 🔸۱۴. راههایی برای ارتقاء باورهایمان وجود دارد و می توان بسیاری از باورهایمان را آسیب شناسی کرده در راه اصلاح آنها اقدام کنیم. 📤فلسفه دین اسلامی 🆔@Islamic_Philosophy_of_Religion
❇️ سازو کار باور و نحوه اعتلاء باور دینی در راهپیمایی اربعین 🖊 دکتر حمید‌رضا آیت‌اللهی 2️⃣ قسمت دوم 🔴 ب) عوامل تقویت انواع باورها: 🔹در این بخش بطور اجمالی صرفا به عواملی می خواهیم اشاره کنیم که می توانند در تقویت باورهایمان موثر واقع شوند. بدیهی است که عوامل تضعیف باورها و یا نحوه آسیب شناسی و اصلاح باورها باید در تحقیق دیگری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در اینجا عناوین عواملی که با عث تقویت باورها می شوند بدون توضیحات آنها و صرفا با اشاره به یک نمونه از آن به شرح ذیل است: 🔸۱. مطابقت با واقعیت ها: مثل باور به حرکت زمین بدور خود و به دور خورشید که با واقعیت های تجربی سازگار است؛ یا باور به مرگ که در تجربه ما از واقعیت با آن مواجه بوده ایم. 🔸۲. مفید بودن: مثل باور به نتیجه بخش بودن کشت وزرع؛ این باور گذشته از این که با واقعیت سازگار است اما فواید این باور ما را به پایبند بودن به این باور وادار می کند؛ یا باور به نماد پرچم برای یک کشور که علی رغم آن که پرچم به خودی خود از هیچ واقعیتی حکایت نمی کند ولی می تواند برای باور به انسجام ملی مفید و موثر باشد. 🔸۳. سازگار بودن با معیارهای اخلاقی: مثل باور به لزوم کمک به هم نوع که ملاک های اخلاقی نیز آن را تایید می کند واین باور می تواند باعث رفتارهای ارزشمندی توسط ما گردد. 🔸۴. ملازم بودن با لذت درونی: مثل باور به لذتِ با دوستان بودن؛ که همان لذت درونی، باور ما را به این مطلب می افزاید. 🔸۵. یافتن انسجام درونی با سایر باورهای انسانی: اگر برخی باورها بتوانند با باورهای نهادینه شده در انسان سازگاری داشته باشند و باورهای دیگر دست رد به آنها نزند موجب می شود این باور بخوبی در ما شکل گرفته و تثبیت شود؛ مثل باور به تلاش برای زندگی بهتر که با مجموعه ای از باورهای ما متلائم است. در مقابل اگر برخی باورها نتوانند سازگاری درونی با برخی باورهای دیگر ما پیدا کنند نزاع بین باورها رخ می دهد و در این نزاع برخی به نفع برخی دیگر کنار گذاشته می شوند. 🔸۶. تایید باور از جانب گروه ها و افراد مرجع: مثل باور به موثر بودن تجویز های پزشک برای برطرف شدن یک بیماری. از آنجا که به پزشک به عنوان مرجعِ عالم باور داریم در نتیجه به تجویزهای او نیز باور پیدا می کنیم. البته خود باور به پزشک نیز طی فرآیندی از مجموعه باورهای دیگر ناشی شده است. 🔸۷. داشتن پشتوانه تاریخی: اگر باوری بارها در زمانهای گذشته تحقق یافته باشد بخاطر این پشتوانه تاریخی ما نیز به آن باور خواهیم داشت، مثل باور به مکافات عمل در زندگی دنیا؛ باور به وقایع تاریخی نیز می تواند از این سنخ باشد. 🔸۸. برخاسته از مجموعه ای از باورها که کل جهان و کل زندگی را در بربگیرد: مثل باور به نظم و قانونمند بودن عالم که درباره کل جهان است و مجموعه باورهای ما را تحت تاثیر قرار می دهد؛ یا باور به نوعی از معنا برای کل زندگی. باور به وجود خداوند حکیم و خالق و همچنین باور به معاد از آنجا که کل جهان و کل زندگی ما را دربر می گیرند از این نوع هستند. در این نوع باور نقش باورهای دینی بسیار پر رنگ است. 🔸۹. درگیری وجودی یافتن در باور یا پاسخ به دغدغه های وجودی انسان: مثل باور به قهرمان شدن، باور به نوعی موفقیت در زندگی که دغدغه های شخصی انسان را پاسخ می دهد. 🔸۱۰. امید بخش بودن: مثل باور به ارزش تحصیل، که امید به نتایج آن ما را در باور به آن مصمم تر می کند؛ یا باور به مهدویت. 🔸۱۱. ملازم بودن با احساسات یا باورهای متاثر از عوامل روانشاختی: مثل باور به بازیهای هیجانی که ملازمتش با هیجانها باور ما را به این نوع بازیها افزایش می دهد. 🔸۱۲. برانگیزاننده بودن عشق و محبت درونی: مثل باور به کمک به هم نوع یا باور به خوب بودن افرادی که به آنها علاقه داریم؛ یا مثل باور به شخصیت های والا و ارزشمند در جامعه. 📤فلسفه دین اسلامی 🆔@Islamic_Philosophy_of_Religion
❇️ سازو کار باور و نحوه اعتلاء باور دینی در راهپیمایی اربعین 🖊 دکتر حمید‌رضا آیت‌اللهی 3️⃣ قسمت سوم 🔸۱۳. ارتباط یافتن با سایر باورمندان: مثل باور به برتری آرمانهای یک حزب سیاسی در گرد هم آیی های حزبی. 🔸۱۴. هم افزایی پیدا کردن با سایر باورمندان: مثل باور به پیشرفت کشور. با این که باور هر هم میهن با باورهای هم میهن دیگر متفاوت است ولی مشاهده این که باور هم وطن در جهت همان باور ماست ما را در باورهایمان قوی تر می کند. 🔸۱۵. ملازم بودن باور به یک عمل و فعالیت انسانی: مثل باور پارتیزان ها به رنج و فعالیت در مبارزه مسلحانه یا انجام مناسک مذهبی در باورهای دینی. 🔸۱۶. هزینه بر بودن و قبول و پذیرش هزینه های آن: مثل باور به کمک به سیل زدگان که پس از اختصاص قسمتی از مال شخصی برای این منظور، باور ما نسبت به آن بیشتر می شود و در اثر تکرار باورمندتر می شویم. 🔸۱۷. داشتن مصداق واقعی و متعالی برای باور: مثل باور به مبارزه با امپریالیسم آمریکا با داشتن مصداق مهمی در این زمنیه مثل چگوارا، یا باور به مبارزه با استعمار انگلیسی چون مصداق واقعی و متعالی همچون گاندی داشته است. 🔸۱۸. مصداق متعالی باور، هزینه زیادی را برای باور داده باشد: مثل باور به مبارزه با آپارتاید، چون همچون نلسون ماندلا مصداق واقعی برای آن وجود داشته است و او برای این آرمان سالهای زیادی را در زندان به سر برده است. 🔸۱۹. موید بودن به رشد معنوی انسان: مثل باور به انجام مناسک معنوی در ادیان که معنویت را در انسان افزایش می دهد. 🔸۲۰. فراگیر بودن: مثل باور به آرمان های کمونیسم دردوران اوج کمونیسم که مورد پذیرش بسیاری از مردم در اقصی نقاط دنیا و در کشورهای مختلف بود. 🔸۲۱. موید بودن به عشق به مصداق متعالی: رهبران و پیشتازان برخی باورها که مصداقی برای آن باور هستند در اغلب اوقات پیروی از راهشان را به مردمشان توصیه می کنند و مردم نیز آنها را می پذیرند ولی کمتر رهبر و مصداق برترِ یک باور است که عشق شخصی زایل نشدنی را در دل پیروانشان برافروزد. اهل سنت پیامبر اکرم (ص) را کاملا قبول دارند ولی برنامه ای برای پذیرش عاشقانه آن حضرت ارائه نمی دهند. این ویژگی بطور بارز در باور شیعیان به پیامبر و اهل بیتشان وجود دارد و برای پذیرش عاشقانه آنها اعمالی را دارند که گریه بر مصیبتهای آنها شمه ای از عشق شیعیان است. 🔸۲۲. موید بودن عشق درونی به عشق به سایر باورمندان: باوری که اینگونه اعتلا پیدا کند چنان ریشه در اعماق جان انسان پیدا می کند که عومل دیگر به هیچ وجه نمی تواند تا این حد باور را اعتلا ببخشد. بنظر می رسد برتری و شاید تنهاترین مصداق این نحوه تقویت باور در راهپیمایی اربعین اتفاق می افتد. 📤فلسفه دین اسلامی 🆔@Islamic_Philosophy_of_Religion
❇️ سازو کار باور و نحوه اعتلاء باور دینی در راهپیمایی اربعین 🖊 دکتر حمید‌رضا آیت‌اللهی 4️⃣ قسمت چهارم 🔴 ج) باورهای دینی و نحوه اعتلای آن در راهپیمایی اربعین 🔹مواردی که در بخش پیشین گفته شد مربوط به عوامل تقویت باورها در تمامی باورهای ماست. یکی از انواع این باورها باورهای دینی ماست. عوامل دخیل در باورهای دینی ما نیز همانند سایر باورها هستند و همانند موارد بیست و دوگانه فوق می توانند مورد تقویت واقع شوند. بدیهی است عواملی هم می تواند به تضعیف باورهای دینی ما بینجامد یا باورهای دینی ناصالحی را برای ما بوجود بیاورد، ولی در این قسمت در نظر نیست به این عوامل اشاره شود. زیارت و راهپیمایی اربعین مشحون از عوامل متعددی است که در تقویت و اعتلای باور دینی می تواند موثر واقع شود. در این بخش عوامل بیست و دو گانه فوق را درباره راهپیمایی اربعین بررسی می کنیم تا ببینیم چگونه تمامی عوامل فوق در این واقعه وجود دارد و به چه صورتی باعث تقویت و اعتلای باورهای دینی می شود: 🔸۱. راهپیمایی اربعین متاثر از یک واقعیت تاریخی است که با جزئیات نقل شده است. 🔸۲. چون راهپیمایی اربعین باعث انسجام اجتماعی شیعیان و مردم آزاده می شود فوائد و آثار بسیاری دارد. 🔸۳. راهپیمایی اربعین ناظر به بسیاری معیارهای اخلاقی مثل ایثار، صبر، نوعدوستی و ظلم ستیزی است. 🔸۴. راهپیمایی اربعین به شهادتِ اغلبِ کسانی که در آن شرکت کرده اند یک لذت درونی ایجاد می کند که غیرمعتقدان نیز به آن اقرار می کنند و شرکت در آن را برای داشتن این تجربة لذت بخش بر خود لازم دانسته اند. 🔸۵. راهپیمایی اربعین با سایر باورهای شرکت کنندگان در آن، مثل باورهای فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی سازگار است و سایر باورها آن را نقض نمی کنند. البته برخی موارد ناسازگاری نیز وجود دارد که از موارد آسیب زا در این راهپیمایی است. جالب اینجاست که راهپیمایی اربعین در برخی موارد به تصحیح سایر باورهای انسان نیز مدد می رساند. 🔸۶. راهپیمایی اربعین تایید های فراوانی را از جانب گروههای مرجع دینی همچون ائمه علیهم السلام و علما و مراجع داراست و این گروهها به آن توصیه موکد کرده اند. 🔸۷. راهپیمایی اربعین پشتوانه تاریخی 1400 ساله دارد. 🔸۸. راهپیمایی اربعین باورهای ما به خداوند و معاد را به عنوان باورهای به کل عالم و کل زندگی افزایش می دهد. 🔸۹. راهپیمایی اربعین پاسخگوی برخی دل نگرانی های فردی و دغدغه های شخصی مخصوصا در معنای زندگی است. 🔸۱۰. راهپیمایی اربعین باورهای دینی ما را با امید دادن به آینده روشن در قیام امام مهدی علیه السلام در آخر الزمان تقویت می کند. 🔸۱۱. راهپیمایی اربعین همراه دریایی از احساسات فردی است. 🔸۱۲. راهپیمایی اربعین برانگیزاننده عشق به امام حسین (ع)، حضرت زینب (س) و یاران ایشان است که با گریه بر آنها جلوه ای از این عشق متجلی می شود. 📤فلسفه دین اسلامی 🆔@Islamic_Philosophy_of_Religion
❇️ سازو کار باور و نحوه اعتلاء باور دینی در راهپیمایی اربعین 🖊 دکتر حمید‌رضا آیت‌اللهی 5️⃣ قسمت پنجم 🔸۱۳. در راهپیمایی اربعین فرصتی پیش می آید که با سایر باورمندان همراه و مرتبط گردیم. 🔸۱۴. در راهپیمایی اربعین هر باورمند در مواجهه حضوری با سایر باورمندان قرار می گیرد و با مواجهه های مکرر با رفتارهایی که متاثر از باورسایر باورمندان است هم افزایی در باورش ایجاد می شود. 🔸۱۵. ادیان باورهای بسیاری را توصیه می کنند ولی اگر این باور صرفا در حدِ باور نظری به یک امر الوهی باشد چندان عمیق نخواهد بود. به همین جهت مناسک دینی فعالیتهایی هستند که در سرزنده ساختن باور و تداوم آن به باورمند کمک می کنند. ولی مناسک دینی معمولا مقید به باید و نباید ها هستند، اما اگر فعالیت دینی ضرورت نداشته باشد از سر محبت باشد (مستحب) باور عمیق تر خواهد شد. با اینکه در راهپیمایی اربعین امکان استفاده از وسایل نقلیه با رسیدن به کربلا وجود دارد فعالیت طاقت فرسای پیاده روی دهها کیلومتری عمیق ترین تاثیر را در باورهای دینی افراد خواهد داشت. 🔸۱۶. راهپیمایی اربعین بیشترین هزینه ها را برای باورمندان ایجاد می کند بگونه ای که شرکت کنندگان از بسیاری هزینه های زندگی خود می زنند و یک سال اندوخته جمع می کنند تا بتوانند مشتاقانه هزینه های این راهپیمایی را متقبل شوند و ملتمسانه بخشش داشته باشند. 🔸۱۷. بعید است باوری همچون باور به امام حسین علیه السلام به عنوان برترین مصداق باور دینی بتواند مصداقی چنین متعالی از خود نشان دهد همانگونه که خود گاندی نیز الگو بودن امام حسین را تاکید می کند. 🔸۱۸. بعید است مصداق متعالی باوری را بتوان پیدا کرد که همچون امام حسین علیه السلام برای باور دینی اش اینهمه هزینه داده باشد. خود و فرزندان و اصحاب و خانواده اش جان دادند و مشقت های بسیاری را متحمل شدند. قربانی شدن در راه خداوند بیشترین تاثیر را در باورهای دینی افراد ایجاد می کند. 🔸۱۹. در راهپیمایی اربعین تجربه های معنوی عمیقی در شرکت کنندگان بوجود می آید که در سایر اعمال دینی شان چنین تجربه معنوی را نداشته اند. 🔸۲۰. حضور میلیون ها باورمند از کشورهای گوناگون دنیا و از شهرهای بیشمار جهان با هم در این واقعه، فراگیری آن را متجلی می سازد که خود باعث اعتلای باور دینی شیعیان می گردد. 🔸۲۱. در راهپیمایی اربعین، امام حسین (ع) فقط نقشِ پیشوایی را ندارند بلکه مردم عاشقانه این مصداق باور دینی را دوست دارند و سعی می کنند عشق خود را به ایشان به نمایش بگذارند. 🔸۲۲. متعالی ترین ویژگی راهپیمایی اربعین این است که عشق به امام حسین (ع) تمامی افراد شرکت کننده در این مراسم را عاشق یکدیگر می کند. این نوع محبت میزبانان به مهمانان و مهمانان به میزبانان در هیچ کجای جهان نمونه ندارد لذا باعث می شود که برترین اعتلاء را به باورهای دینی افراد ببخشد. 📤فلسفه دین اسلامی 🆔@Islamic_Philosophy_of_Religion
گروه علمی فلسفه دین مجمع عالی حکمت برگزار می‌کند: 🔰موضوع: رابطه علم و اخلاق از منظر الحاد جدید با تأکید بر سم هریس 👤 ارائه حجت‌الاسلام دکتر مرتضی فقیهی فاضل ⏰ زمان: سه‌شنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۱ - ساعت ۱۸:۳۰ 🏫 مکان: مجمع عالی حکمت اسلامی (حضوری ویژه اعضای مجمع) پیوند جلسه برای شرکت مجازی: https://vc.hekmateislami.com/b/wxx-niv-vqh-ihx ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _دینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📤کانال فلسفه دین اسلامی 🆔 @islamic_philosophy_of_religion
💠 عقل و ایمان ✂️ 🔸از جملهٔ شبهاتی که در برخی آثار کلامی غربی‌ها نیز آمده این است که دین و ایمان با برهان و استدلال پیوند مستقیم ندارد، زیرا بسیاری از کسانی که به گمان خود از شناخت علمی و برهانی نسبت به مبادی دینی برخوردار هستند، فاقد ایمان دینی بوده و رفتار مشرکانه و الحادی دارند؛ چنان که بسیاری از مؤمنان نیز نسبت به آنچه به آن ایمان دارند، توان اقامه برهان و استدلال را ندارند. 🔹پاسخ گفتار فوق، از تمایز میان عقل نظری و عقل عملی در مورد علم و ایمان آشکار می‌شود. چون علم و ایمان دو مقوله جدای از یکدیگر هستند، علم و آگاهی به عقل نظری، و ایمان به عقل عملی انسان مربوط است. 🔸با توجه به تفکیک فوق کسانی که از شناخت شهودی و حضوری نسبت به حقایق آفرینش محروم هستند، جز از طریق عقل، راهی برای تشخیص صحت و سقم اصول و بنیادهای دینی افراد وجود ندارد؛ زیرا ایمان گرایشی نفسانی است و این گرایش در صورتی صحیح است که به امری صحیح تعلق گرفته باشد و به دلیل قدرتی که عقل در شناخت و آگاهی نسبت به قضایا و گزاره‌های دینی دارد و در نتیجه به دلیل تأثیری که علم در تقویم و پالایش ایمان صحیح و سالم دارد بین علم و ایمانِ صحیح ، تلازم وجودی بوده؛ ولی ملازمه عدمی نیست. 🔹بر همین اساس در بسیاری از متون دینی ایمان و عبودیت افراد در گرو آگاهی و علم آنها قرار داده شده است: «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ» (فاطر /28) ؛ به درستی که از بندگان خدا فقط عالمان هستند که از خداوند سبحان خشیّت دارند. 🔸تلازم وجودی علم و ایمان ، بدین معناست که مراتب عالیه ایمان، هرگز بدون مراتب عالی علم تحصیل نمی‌شود، از این جهت، در تعقیب ایمان سالم از تحصیل دانش و علم گریزی نیست و برای دفع این حقیقت ، هرگز نمی‌توان به ایمان انبوه جاهلان یا فسق فراوان عالمان استشهاد ورزید؛ زیرا موارد انفکاک و نفی پیوند سلبی علم و ایمان ، سلب تلازم وجودی بین آن دو را نتیجه نمی‌دهد. 🔹غفلت از تلازم وجودی علم و ایمان موجب می‌شود که راه برهان و دانش حصولی برای اثبات مبادی دینی ناتمام یا آنکه فصلی زائد شمرده شود. وقتی که عقل از موضع داوری نسبت به مبدا و معاد بازمانده و گزاره‌های متافیزیکی مهمل و بی‌معنا خوانده شوند، علم نمی‌تواند بر صلاح دین و فساد آن داوری کرده و ایمان صالح و سالم را از ایمان فاسد و تباه جدا سازد؛ در این حال فرقی بین ایمان به طاغوت و ایمان به خداوند باقی نمی‌ماند. 🔸در نتیجه ایمان بی‌فروغ و کور در انتخاب بین الهه‌ها و خداوندگاران متفرق، سرگردان و حیران باقی می‌ماند و این جدی‌ترین آسیبی است که ایمان، با از دست دادن پایگاه و سنگر عقلی خود می‌بیند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📕منبع: آیت‌الله جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا (سلسله بحث‌های فلسفه دین)، فصل دوم: علم و ایمان، صفحه ۱۱۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬 کانال فلسفه دین اسلامی |ایتــــا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | یوتیوپ|
۱ 💠 دیدگاه‌ها در باب رابطه ایمان و معرفت ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❓ایمان چه ارتباطی با معرفت‌های انسان دارد؟ آیا می‌توان گفت که همان به خداوند است؟ اگر نه، آیا انسان می‌تواند از طریق معرفت به ایمان دست یابد یا اینکه ایمان بدون معرفت ممکن و یا مطلوب نیست؟ اگر ایمان می‌تواند یا باید مسبوق به معرفت باشد، چه معرفتی برای ایمان زمینه‌سازی می‌کند؟ ✅ در پاسخ به این مسائل دیدگاه‌های مختلفی از متفکران غربی و اسلامی مطرح شده است. برخی مانند حقیقت ایمان را مساوی با معرفت دانسته‌اند.‏ برخی دیگر ایمان و معرفت را مغایر با هم تلقی کرده‌اند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟧 در این میان برخی ایمان بدون دلیل را پذیرفتنی دانسته‌اند که اصطلاحاً به این نگاه گفته می‌شود. 🔸در میان ایمان‌گرایان نیز برخی مانند ایمان را در تعارض با دلیل و معرفت می‌دیدند. 🔸برخی نیز مانند ویتگنشتاین و اخلافش ایمان را بی‌ارتباط با دلایل عام معرفتی می‌دانند. 🔸برخی نیز مانند و اگر چه دلایل و براهین را معتبر می‌دانند، ولی آنها را برای ایمان‌آوری ضروری نمی‌دانند. با توجه به اینکه در چنین دیدگاهی باور به وجود خدا یک باور پایه محسوب می‌شود، می‌توان این دیدگاه در غیر ایمان‌گرایان محسوب نمود. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟦 در مقابلِ ایمان‌گرایان، دیدگاه‌هایی مطرح شده است که ایمان را فقط در صورتی که مبتنی بر معرفت باشد، می‌پذیرند. برخی از اینها معتقدند ایمان باید از بیرون دین توجیه شود که اینها خود چند دسته‌اند؛ 🔹برخی مانند معتقدند توجیه کننده ایمان باید یک استدلال برهانی یا اصطلاحاً‌ قیاسی باشد. 🔹گروهی دیگر مانند معتقدند استدلال تجربی و استقرائی برای باور به خدا مفیدتر است. 🔹گروه دیگری مانند و نیز به دلایل عمل‌گرایانه متمسک می‌شوند. این دیدگاه می‌تواند از انواع ایمان‌گرایی به حساب بیاید. 🔹برخی نیز مانند ایمان را فقط از طریق انکشاف الهی و به‌معنایی درون‌دینی توجیه‌پذیر می‌دانند. دیدگاه بارت را می‌توان از منظری دیگر نوعی ایمان‌‌‌گرایی محسوب نمود. 🔹اغلب متفکران اسلامی مانند ایمان را غیر از معرفت می‌دانند، اما برای ایمان، حتما معرفت ضروری است، اما هر معرفت معتبری را برای ایمان کفایت می‌کند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🟥در میان کسانی که معتقدند ایمان باید مبتنی بر معرفت باشد، افرادی بر این گمان‌اند که چنین معرفتی وجود ندارد و در نتیجه هستند. ♦️در میان خداناباوران، برخی مانند دلیلی بر عدم وجود خدا ندارند، اما عدم دلیل بر وجود خدا را دلیلی بر عدم باور به خدا می‌دانند. () ♦️عده‌ای دیگر مدعی‌اند بر عدم وجود خدا دلیل خوبی در اختیار دارند؛ مانند جی ال مکی که مسئله منطقی شر را مطرح می‌کند. () ♦️دسته‌ای دیگر نیز دلایل وجود یا عدم خدا را ناکافی می‌دانند و یا را برمی‌گزیند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬کانال فلسفه دین اسلامی |ایـتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | یوتیوپ |
۲ 💠 نقد ایمان‌گرایی کرکگور ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 فیلسوف دانمارکی با سه استدلال از حمایت می‌کند: ۱. دلیل تخمین؛ ۲. دلیل تعویق؛ ۳. دلیل شورمندی. 🔸بنا بر دلیل ایمان با معرفت و هرگونه معرفت ناسازگار است. مومن باید بدون دلیل بیاورد تا شورمندی لازم را داشته باشد. ایمان عاقلانه شور و شوقی همانند آنچه در (ع) وجود داشت به همراه نمی‌آورد. باید خطر کرد و به درون ایمان جست زد. 🔸برخی از نویسندگان داخلی مانند نیز چنین دیدگاهی را تکرار کرده‌اند. ❓سوال: اما آیا ایمان‌گرایی کرکگور قابل دفاع است؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅ پاسخ: 1️⃣ اگر این نوع ایمان‌گرایی پذیرفته شود، دیگر هیچ چیز باطل و نیست. چون پیروان هر دینی می‌گویند باید درون ایمان جست بزنید، چون اگر باورهای ما را به محک عقل بگذارید، ایمانتان بی‌ارزش می‌شود. 2️⃣ اساسا چرا باید به دینی ایمان بیاوریم، شاید همه‌ ادیان باطل باشند. ممکن است گفته شود برای رسیدن به شورمندی به نیاز است، اما مسئله این است که اصلا چرا باید به‌دنبال شورمندی باشیم؟! 3️⃣ با فرض اینکه شورمندی برای انسان لازم است، به چه دلیل دلیل عقلی و آفاقی با شورمندی ناسازگار است؟ درست است که دلیل عقلی خود شورمندی نیست ولی می‌تواند و شورمندی باشد. 4️⃣ حتی می‌توان گفت ایمان و شورمندی حقیقی، ماندگار، ثابت و عمیق در کسانی یافت می‌شود که عمیقی داشته‌اند و آن را به حوزه کشانده‌اند یا به تعبیری تصدیق ذهنی را به تصدیق قبلی تبدیل کرده‌اند. 5️⃣ از سوی دیگر مومنی که صرفا به راه انفسی اکتفا کرده، به کوچک‌ترین و اشکالی دست از ایمان خود می‌کشد و شورمندی هیجانی او به نخوت و مبدل می‌شود. 🎯 بنابراین ایمان یا شورمندی حقیقی، ثابت و ماندگار به پشتوانه عقلی نیازمند است. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬کانال فلسفه دین اسلامی |ایـتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات | یوتیوپ |
🔰 👥 گفتگوهای سام و سید (۳) 💠 دلیل وجود خدا چیه؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸سام: بنا شد تو این گفتگو یه دلیل برای وجود خدا ارائه بدید. 🔹سید: آره، درسته. حالا ببین، هر موجودی یا وجود براش ضروریه یا ضروری نیست. 🔸سام: یعنی چی؟ 🔹سید: یه مثال می‌زنم روشن بشه. شوری برای نمک ضروریه یا میشه نمک شور نباشه؟ 🔸سام: خب نمک شوره دیگه. نمک که نمیشه شور نباشه؟ 🔹سید: آفرین. پس شوری برای نمک ضروریه. حالا شوری برای املت چی؟ ضروریه؟ 🔸سام: نه، ممکنه شور باشه،‌ ممکنه نباشه. 🔹سید: در مورد وجود هم همینه. میشه وجود برای چیزی ضروری باشه، میشه نباشه. به اولی میگیم واجب‌الوجود به دومی میگیم ممکن‌الوجود. 🔸سام: این بود دلیل منطقیتون؟ الان حتما میگید واجب‌الوجود همون خداست و تمام. 🔹سید: نه هنوز اثبات نکردیم. فعلا داریم با تقسیم موجود به واجب و ممکن، واجب‌الوجود را تصور می‌کنیم. هنوز اثبات نکردیم مفهوم واجب‌الوجود که تصور کردیم، مصداق هم داره. مثل اینکه ما پرندگان را تقسیم کنیم به سیمرغ و غیر سیمرغ. فقط با این تقسیم اثبات نمیشه سیمرغ هم در خارج داریم. 🔸سام: درسته. فکر کردم با همین تقسیم می‌خواهید بگید خدا اثبات شد. حالا چطور اثبات می‌کنید؟ 🔹سید: وقتی موجودات عالم می‌تونند دو جور باشند، هر دو جور را فرض می‌کنیم ببینیم به کجا می‌رسیم. 🔸سام: شاید فرض سومی هم باشه. 🔹سید: فرض سوم در میان موجودات نداریم. چون تقسیم ما عقلیه. یا وجود ضروریه یا ضروری نیست. قسم سوم اصلا فرض نمیشه. 🔸سام: درسته 🔹سید: مقدمه بعدی اینه که موجودی هست. 🔸سام: از کجا معلوم؟ شاید هیچ چی نباشه و ما خواب باشیم‌. 🔹سید: در هر چیزی شک داشته باشیم در خودمون که نمی‌تونیم شک‌ کنیم. به قول دکارت همین که شک می‌کنیم یعنی هستیم که شک می‌کنیم. خواب هم که باشیم یعنی هستیم که خوابیم. پس حداقل خودمان هستیم و همین یعنی موجودی هست. 🔸سام: اینم درست. 🔹سید: موجودی که هست از دو حال خارج نیست؛ یا واجب‌الوجوده یا ممکن‌الوجود. سام: درسته دیگه. سید: اگر واجب الوجود باشه همون خداست. 🔸سام: با یه «اگر» می‌خواهید خدا اثبات کنید؟ خب شاید واجب نباشه؟ 🔹سید: صبر کن خب. هنوز تموم نشده. گفتم اگر واجب باشه، خدا ثابت میشه، ولی فرض دوم یعنی اگر ممکن باشه را که هنوز نگفتم‌. 🔸سام: خب اگر ممکن باشه که دیگر خدا نمیشه. 🔹سید: بله ممکن‌الوجود خدا نیست، ولی باید ببینیم اگر موجود مفروض ما ممکن باشه، چه لازمه‌ای داره. ولی اینو بگذاریم برای گفتگوی بعدی. 🔸سام: باشه. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬 کانال فلسفه دین اسلامی |ایتــــا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات |
برهان پذیری خداوند ۱.mp3
27.44M
🔰برهان پذیری خداوند؛ چالش‌ها و تبیین‌ها- ۱ ارائه دهندگان: 🔷حجت‌الاسلام عسگری سلیمانی امیری 🔶دکتر محمد محمد‌رضایی 🔶دکتر یوسف دانشور دبیر علمی: ✍️حجت‌الاسلام محمد جعفری 🗓پنج شنبه، ۱۴۰۲/۱۲/۳، ساعت۹ تا ۱۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬 کانال فلسفه دین اسلامی |ایتــــا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات |
برهان پذیری خداوند ۲.mp3
22.68M
🔰برهان پذیری خداوند؛ چالش‌ها و تبیین‌ها - ۲ ارائه دهندگان: 🔷حجت‌الاسلام عسگری سلیمانی امیری 🔶دکتر محمد محمد‌رضایی 🔶دکتر یوسف دانشور دبیر علمی: ✍️حجت‌الاسلام محمد جعفری 🗓پنج شنبه، ۱۴۰۲/۱۲/۳، ساعت۹ تا ۱۲ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📬 کانال فلسفه دین اسلامی |ایتــــا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات |