✨﷽✨
🌷 #حکایت
✨مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کنه، کفشاشو گذاشت زیر سرش و خوابید، طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند !
✨یکی از اون دو نفر گفت: طلاها رو بزاریم پشت اون جعبه..
✨اون یکی گفت: نه اون مرد بیداره وقتی ما بریم طلاها رو بر میداره..
✨گفتند: امتحانش کنیم کفشاشو از زیر سرش برمیداریم اگه بیدار باشه معلوم میشه..!
✨مرد که حرفای اونا رو شنیده بود، خودشو بخواب زد، اونها کفشاشو برداشتن و مرد هیچ واکنشی نشون نداد..!
✨گفتند: پس خوابه! طلاها رو بزاریم زیر جعبه...
✨بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد و رفت که جعبه طلای اون دو رو برداره اما اثری از طلا نبود و متوجه شد که همه این حرفا برای این بوده که در عین بیداری کفشهاش رو بدزدن!!
✨یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به #خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد...
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🍃🍃🍃
🍂🍂
#حکایت
🌸
پسر #فقیری که از راه فروش خرت و پرت هزینه تحصیل خود را به دست میآورد، روزی دچار تنگدستی و گرسنگی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میآورد تصمیم گرفت از کسی تقاضای کمی غذا کند. در خانهای را زد. دختر جوان زیبایی در را به روی او گشود. دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک #لیوان_شیر بسیار بزرگ آورد. پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟»
دختر جوان گفت: «هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام میدهیم چیزی دریافت نکنیم.»
پسرک در مقابل گفت: «از صمیم قلب از شما #تشکر می کنم.»
پسرک که #هاروراد_کلی نام داشت پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس میکرد بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد.
سالها بعد زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری انتقال یافت. دکتر هاروارد کلی در مورد مشاوره وضعیت این زن فرا خوانده شد. وقتی او نام شهری را که زن جوان از آن آمده بود شنید برق عجیبی در چشمهایش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد بست هر چه در توان دارد برای نجات زندگی او بکار گیرد. مبارزه آنها با بیماری بعد از کشمکش طولانی به پیروزی رسید. روز ترخیص بیماری فرا رسید. زن با ترس و لرز صورت حساب را گشود. او اطمینان داشت باید تا آخر عمر برای پرداخت صورت حساب کار کند. نگاهی به صورت حساب انداخت. جملهای به چشمش خورد: «همه مخارج بیمارستان قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.»
تو نیکی می کن و در دجله انداز ...
که ایزد در بیابانت دهد باز _ سعدی
🌸
🍂🍂
🍃🍃🍃
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#حکایت
گفت: وقتی غلامی خریدم. از وی پرسیدم: «چه نامی؟». گفت: ((تا چه خوانی!)).
گفتم: «چه خوری؟». گفت: «تا چه خورانی!». گفتم: «چه پوشی؟». گفت: «تا چه پوشانی!» گفتم: «چه کار کنی؟». گفت: «تا چه کار فرمایی!». گفتم: «چه خواهی ؟». گفت: «بنده را با خواست چه کار؟». پس با خود گفتم: ای مسکین! تو در همهٔ عمر #خدای - تعالی - را چنین #بنده بوده ای؟ بندگی، باری از وی بیاموز. چندان بگریستم که هوش از من زایل شد.
#تذکرةالاولياء
#حکایت #جامع_الاخبار_الفاطمیة ج4 ص130
به نام خدا
آن رسول خدای فرد صمد
سید جمله انبیا احمد(ص)
رفت روزی به خانه ی زهرا(س)
دید او را به پشت در تنها
گفت او را که نور چشمانم
از چه حالت کند هراسانم؟
گفت بیرون برفته نور دو عین
از سحر تاکنون حسن و حسین(ع)
برنگردیده اند تا حالا
شور شد زین سبب به دل برپا
رفت پیغمبر از پی ایشان
تا که یابد به خانه آردشان
دید خفتند بر در غاری
گِردشان چنبره زده ماری
مار بعد از سلام، عذری خواست
گفت از بهر حفظشان این جاست
پس نبی مار را دعایی کرد
نو گلان را به روی دوش آورد
چون حسن را به دوش راست نهاد
جای بر دوش چپ، حسین را داد
جبرئیل آمد و حسین بگرفت
دوش خود، نور هر دو عین بگرفت
زان سپس ز افتخار هر یک گفت
گویی از گفت خویش دُر می سفت
پس حسن گفت این چنین وزین:
«بهترین تمام اهل زمین
هان مرا روی دوش خویش آورد
تا مرا نزد مام پیش آورد»
پس حسین گفت: «خیر اهل سما
بهترین فرشته های خدا
جبرئیلم به دوش خود بنهاد
پس بیاوردم و به مادر داد»
#هدیه به حضرت ختمی مرتبت #محمد_مصطفی صلی الله علیه و آله به مناسبت #ولادت باسعادت ایشان
#ترجمه_منظوم:
دکتر #حسین #صفره
🔆حکمت خداوندی
✨سعدی در بیان حکایتی می گوید:
🍃موسی علیه السلام ، درویشی را دید از برهنگی به ریگ اندر شده.
🍂گفت:ای موسی! دعا کن تا خدا عزوجل مرا کفافی دهد که از بی طاقتی به جان آمدم. موسی دعا کرد و برفت. پس از چند روز که از مناجات باز آمد، مرد را دید گرفتار و خلقی انبوه برو گرد آمده.
🍃 گفت:این چه حالت است؟ گفتند:خمر خورده و عربده کرده و کسی را کشته. اکنون به قصاص فرموده اند.
✨«وَلَوْ بَسَطَ اللّه ُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوَ فِی الاَْرْضِ؛ اگر خداوند درِ هر نوع روزی را بر بندگانش می گشود، در زمین ستم پیشه می کردند». (شورا:27)
✨✨موسی علیه السلام ، به #حکمت جهان آفرین اقرار کرد و از تجاسر خویش #استغفار.
#حکایت
#معارف_اسلامی 👈 عضوشوید
@Islamimaaref