eitaa logo
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
1.8هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
36 فایل
#کپی_مطالب_آزاد 🙂 ارتباط بامشاورین تنهامسیری @MoshaverTM پیشنهادات وانتقادات ونظرات 💫لینک کانال اصلی تنهامسیرآرامش http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن #جلسه_1 #قسمت_ششم 🔰ایمان (۱) 🔹غفران یعنی چه⁉️ ✅غفران یعنی این خلأ،
🔰ایمان(۱) 💚خدای متعال نمی‌گوید چون تو 🔥گناه کردی، حالا هر چه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلاً از بین نخواهیم برد، لج نمی کند خدا. ✨وَ اِنّی لَغَفّارٌ✨ ✅ما لجباز نیستیم، ما غفاریم. 🔹آن گناه‌هایی که انجام گرفت، آن اشتباهاتی که به وجود آمد، ما حاضریم از آن اشتباهات صرف‌نظر کنیم، در صورتی که جبران بشود. ❌نمی‌گوییم چون شما یک روزی اشتباه کردید، حالا صد برابر مجاهدت کردید، مجاهدت شما به خاطر اشتباه شما هیچ، نه؛ ✨وَ اِنّی لَغَفّارٌ✨ ✅ما غافریم، ما خلاءها را پر می‌کنیم، زخمها را التیام می دهیم، 🤔اما برای چه کسی؟ ✨لِمَن تابَ وَ آمَنَ و عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهتَدی✨ ✅من بخشنده‌ام برای آنکه توبه کند. 🤔توبه کند یعنی چه؟ ✅یعنی برگردد. 🛣راه تکامل شما از اینجا بود، شما باید این طرفین می‌رفتید؛ حاضریم شما را ببخشیم، 🤔کِی؟ ✅وقتی بروید به طرف تکامل، مجدداً به راه درست برگردید. ✨لِمَن تابَ✨ ✅توبه کند، یعنی برگردد. 🌸توبه یعنی برگشتن. 🔸ایمان خود را قوی کند، عمل صالح کند. عمل❗️ نباید از عمل غافل بود و به سخن گفتن و دلخوش داشتن خود بسنده کرد. ✅بنابراین مغفرت یعنی پر کردن آن خلاءهایی که زخم‌های روح انسانند، با پر کردن آنها انسان به کمال می‌رسد. 🔻این، شایسته است که انسان در راهش 💪🏻کوشش کند، 🚴🏻‍♂مسابقه بدهد، 🏃🏻‍♂سرعت بگیرد. 🌸مغفرت خیلی مهم است. ❌مغفرت این نیست که خدای متعال ⛔️بی‌حساب، ⛔️از روی دلبخواه، یک کسی را مورد لطف بی‌جایی قرار بدهد، بدون اینکه خود او کوششی در راه این لطف الهی کرده باشد. ✨وَ سارِعوا اِلی مَغفِرَةٍ رَبِّڪُم✨ ✅سرعت بگیرید به سوی مغفرتی از پروردگارتان، ✨وَ جَنَّةٍ✨ ✅و بهشتی، ✨عَرضُهَا السَّماواتُ وَ الاَرضُ✨ ✅که پهنا و گستردگی آن به قدر آسمان ها و زمین است، ✨اُعِدَّت✨ ✅آماده شده است، ✨لِلمُتَّقینَ ✅برای متقیان. ادامه دارد... @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_هفتم #قسمت_ششم 🔻همیشگی بودن برنامه ریزی📝 🍃نمی خواهد در عبادت کردن و بسیاری ا
💠اهمیّت نظم در زندگی بزرگان 🍀مردم از رفتار حضرت امام برای به حرم رفتن و آمدن، ساعتشان را تنظیم می کردند. 😌 ✨فقط زیارت نور نمی آورد، همین منظم زیارت رفتن هم نور می آورد. 😊 🌱امام کم غذا می خوردند، اما بشقاب غذای ایشان مرتّب بود. ☺️ 🌱فردی بود که هم حجره ای حضرت امام بود، ایشان می گفتند ما امام را همیشه مرتّب می دیدیم، هیچ وقت شلخته نبودند. ☺️ 💯غالباً وضو که می گرفتند بلافاصله جوراب می پوشیدند، بسیار با حیا لباس می پوشیدند 😊 💚پیامبر گرامی اسلام در بیابان به سمت گله ای رفتند تا از چوپان محصولات لبنی خریداری کنند، 💢 💚پیامبر دیدند که آن چوپان عریان است و پوشش مناسبی ندارد، تا رسول خدا را دید، خودش را جمع و جور کرد، 💚اما پیامبر برگشتند و گفتند کسی که پوشش خودش را در خلوت رعایت نمی کند، ما با او کاری نداریم و اگر حاجتی هم داشته باشیم از او نمی خواهیم.💯 📝 حساب شده زندگی کردن لذت بخش است. 😍 ♨️رها بودن و بی نظم بودن لذت بخش تر نیست. ❗️ @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_هشتم #قسمت_ششم 💠رابطۀ تقوا و مراقبت از زمان⌛️ ♻️با خودت قرار بگذار بی نظم نب
💠بررسی روایی درمورد نحوۀ تقسیم وقت ⁉️چطور وقتهایمان را تقسیم کنیم و نظم ایجاد کنیم؟ روایتهای مختلفی وجود دارد. 📚در اکثر روایتها یا فرمودند، زمان را به سه قسمت تقسیم کنید یا فرمودند به چهار قسمت تقسیم کنید. 🌀 که یا بر اساس حال مخاطبین بوده و یا با هم قابل جمع هستند. 🌐بهترین تقسیم، تقسیم روزا نه است بعد تقسیم هفتگی و بعد ماهیانه و بعد تقسیم سالیانه. اکثر برنامه هایمان را ما باید روزانه تقسیم کنیم. @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#مدیریت_زمان #جلسه_نهم #قسمت_ششم ☢هوا یعنی ( دلم می خواهدها ). نظم از این جلوگیری می کند. 💯 برا
🏠خانه باید مثل پادگان باشد (در پادگان بیشترین نظم دیده می شود) 👮‍♂در پادگانهای همه جای دنیا چرا بیشترین نظمها دیده می شود؟ 🌀 چون فرد باید در لحظۀ حسّاس بتواند از جان خودش بگذرد. ♨️ پس از خود گذشتگی با نظم ارتباط دارد. 🧕مادرها در خانه رفتارها را زمانبندی کنند. 🧒 بچه ها از هفت سالگی باید در پادگان زندگی کنند. 🏡خانه مثل پادگان با نظم باشد. 💯هر چه امکانات افزایش پیدا می کند رها بودن ها و بی نظمیها دارد افزایش پیدا می کند. هر کاری زمان دارد. @IslamLifeStyles_fars
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
#علمدار_عشق #قسمت_ششم می‌خواستم ok بزنم که یاد حرف آقاجون افتادم : نرگس جان بابا طوری انتخاب واحد
رفتیم فرودگاه امام خمینی تهران ساعت پروازمون اعلام شد چمدونها🎒🎒🎒 تحویل دادیم و سوار ✈️ هواپیما شدیم هواپیما داشت از باند فرودگاه بلند🛫 🛫 میشد بعداز ۲ ساعت رسیدیم شیراز رفتیم هتل 🏩 بعد از چند ساعت استراحت تایم ناهار بلند شدیم رفتیم قسمت رستوران هتل وای چقدر گشنم بود مامان: نرگس جان دخترم ما نمازمون قبل از ناهار خوندیم، شما هم برو بخون حاضر شو بریم حرم زیارت -چشم مامان جون مامان: پس منو آقا جونت میریم لابی منتظر تو میمونیم - باشه عزیز جون گاهی ما به مامان، عزیزجون می‌گفتیم رفتم تو اتاق، اول وضو گرفتم نمازم 🙌 خوندم، بعد حاضر شدم تیپ سرمه ای زدم آخر سر در چمدون 🎒 باز کردم چادرم برداشتم و سرم کردم از اتاق خارج شدم، رفتم سمت لابی آقاجون با دیدنم گفت: ماشاالله نرگس سادات، چقدر خانم شدی باچادر خیلی خجالت کشیدم رو به آقاجون گفتم - آقا جون شما پدری دعا کنید، عاشقش بشم هر چه سریعتر آقاجون : ان شاالله بابا با آقا جون و عزیز جون رفتیم شاه چراغ زیارت.... من دوتا نذر کردم اینکه تا دو سال دیگه عاشق چادر بشم و عاشقانه ازش استفاده کنم دومی: همون فیزیک کوانتوم دانشگاه امام قزوین قبول بشم. عزیز جون یه دسته اسکناس 💴 از داخل کیفش👜 درآورد، انداخت تو ضریح 🕌 برای نماز مغرب و عشا هم ما موندیم حرم، بعد نماز چون پنجشنبه بود، دعای کمیل خونده شد، بعد از نماز و دعا رفتیم هتل تقریبا جزو آخرین نفراتی بودیم که برای شام می‌رفتیم بعد از شام به اصرار من رفتیم یه پیاده روی🚶🚶 یک ساعته طرفای ساعت ۱۲ شب 🕛بود که برگشتیم هتل صبح بعد از نماز و صبحونه قرار شد بریم حافظیه 🏛و سعدیه تو حافظیه 🏛 به اصرار عزیز جون یه فال حافظ خریدیم شعرش یادم نیست، اما تعبیرش خیلی خوب یادمه درهای موفقیت و سعادت و خوشبختی به رویت گشوده شده است قدم به راهی میذاری که تمامش برای تو عشق و علاقه است - حافظ عشق و علاقه 😍😍 دو هفته شیراز بودیم تمام جاهای دیدنی شیراز دیدیم آقاجون طوری منو از شیراز برگردوند که برابر بشه با اعلام نتایج کنکور
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
‍ #بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا✨🌸 نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_ششم بالاخره بعد از یک عالمه وق
رمان: 🌸✨ نویسنده: -رضوان، رضوان جان.پاشو دیگه چقدر می خوابی تو دختر! نمی دونستم انقدر خواب آلویی .پاشو یه ذره بریم پایین یه آبی به دست و صورتت بزن حالت جا بیاد.الان اتوبوس حرکت می کنه ها.😱 باشه ای به نرگس گفتم و خمیازه کشیدم و پاشدم.هیچکس توی اتوبوس نبود.نگاه که به ساعت انداختم دیدم ساعت 9 شبه.ای وای چقدر خوابیدم من🙊از پله های اتوبوس که پایین اومدم یک راست رفتم و آب زدم به صورتم.خواب از سرم پریده بود و خستگی ام حسابی در رفته بود.تازه اونجا بود که فهمیدم زینب خانم و نرگس هم پا به پای من خوابیده اند.الحمدالله هر سه تا مون تا خود صبح بیداریم دیگه😊 وضو گرفتم و از وضو خونه اومدم بیرون.نسیم خنکی به صورت خیسم خورد و حسابی حالم رو خوب کرد.اومدم برم سمت نماز خونه که گلی رو دیدم.تکیه داده بود به درخت و با موبایلش ور میرفت📱.چادرش دوباره روی شونه ش بود و موهاش ریخته بود روی پیشونیش.بسم الله گفتم و رفتم برای برداشتن قدم دوم.با لبخند رفتم سمتش و : -سلام گلی جونم. برای اولین بار بهم لبخند زد و گفت: —سلام بر رضوان خانم گل☺️ تعجب کردم که انقدر باهام خوب شده.وقتی تعجب من و چشم های گرد شده ام رو دید خندید و گفت: -ببین من پشیمون شدم چرا اونجوری باهات حرف زدم.آخه هر چادری که دیده بودم اصلا شبیه تو نبود.می دونی چی میگم همشون خشک و خشن.😣 می فهمیدم چی میگفت و از اینجا بود که اشتباه خودمون رو فهمیدم.ما می خواهیم بهشون کمک کنیم اما با بعضی از رفتار هامون گاهی اوقات هم خشن و مستبد اون ها رو نه تنها از خودمون می رونیم بلکه از خدا و دین و پیامبر هم می رونیم😞بایدنرم باشیم.درست مثل خود پیامبر.نرم و مهربون.که اگر این جوری نبود نمی شد پیام آور خدا. بهش گفتم: -خوش حالم که باهام دوست شدی.❤️ —آره منم خوش حالم ولی این دلیل نمیشه اعتقادت رو هم زود قبول کنم ولی واقعا درمورد غنا خوب گفتی.من قبول کردم. -خوشحالم.خیلی زیاد. در حالی که دستم رو بردم سمت شالش و موهاش گفتم: -حیف این موهای قشنگ تو نیست که اینجوری میزاری نامحرم ببینه؟ —وا خب موهام خوشگله می خوام نشون همه بدم دیگه!😁 -ببین گلی خانوم.خدا بهت می گه برای خودت ارزش قائل شو.خودت رو محترم بشمار.نگاه کن به خلقت خدا.یک مثال برات می زنم مگه ندیدی مروارید توی صدفه؟مروارید خیلی ارزشمنده👌و چون ارزشمنده به وسیله صدف نگه داری میشه.حالا هم نمازمون داره دیر میشه.الان هم اتوبوس حرکت می کنه.بیا بریم نماز بخونیم باقی حرف ها باشه برای توی اتوبوس.راهی نمونده تا مرز.تا پس فردا توی بغل خود امام علی هستیم.😍 وضو بلد نبود رفتیم و ریز به ریز یادش دادم.وقتی رفتیم توی نماز خونه نگاهی به چادر های کثیف روی چوب لباسی انداخت.قبل از اینکه چیزی بگه گفتم: -صبر کن الان میام....🚶‍♀ 🌸
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
‍ #بسم_رب_الحسین رمان: #از_نجف_تا_کربلا🌸✨ نویسنده: #رضوان_میم #قسمت_هفتم #بخش_اول -رضوان، رضوان جا
‍ ‍ رمان: ✨🌸 نویسنده: سریع رفتم از توی کوله پشتیم دوتا چادر گل گلی خیلی خوشگل که مامان بزرگ از مکه برام اورده بود رو در اوردم و رفتم توی نماز خونه💐.یکی از چادر ها رو که گل های ریز صورتی داشت گرفتم سمتش و گفتم: -بیا خانوم خانوم ها.این چادر تمیز و نو است.برای خود خودت❤️عطر یاس میده.بیا بگیرش دیگه. گلی همین طوری مات و مبهوت نگاهم میکرد.چادر رو توی دستش جا دادم و خودم هم چادرم رو عوض کردم.وقتی برگشتم و نگاهش کردم این دفعه من بودم که مات و مبهوت او شدم.چقدر چادر بهش میومد🍃صورتش شده بود یک گوله نور.🔆 نتونستم جلوی اشک هامو بگیرم و همون جا نشستم رو زمین و گریه کردم😭دستش رو گذاشت رو شونه م گفت: رضوان.رضوان چی شدی؟مگه من چی کار کردم! بد شدم؟ —نه عزیزم چه بدی.خیلی خوشگل شدی.😢 مکثی کردم و ادامه دادم: —حتی خوشگل تر از قبل. هیچی نگفت و همین جوری نگاهم کرد.بلند شدم و قامت بستم.او هم کنار من، بلند بلند نمازم را خواندم.بعد از نماز دستش را گرفتم و فشار دادم: -حاج خانوم تقبل الله.😌 خندید و گفت: —اتوبوس رفت ها بدو بریم. سریع آماده شدیم و از نمازخونه بیرون رفتیم.سریع تر راه رفتیم تا به اتوبوس برسیم.ناگهان چادرم پیچید توی پاهام و خوردم زمین😑.دست هام رو حائل زمین کردم تا با صورت نخورم. گلی جیغ کوتاهی کشید و دست هایم رو گرفت و بلندم کرد.از پله های اتوبوس بالا رفتیم و روی صندلی هامون نشستیم.تازه فهمیدم کف دستم خون اومده و دست گلی هم خونی شده😞.سریع از توی کوله پشتی اش دستمالی در اورد و گذاشت رو دست های زخمی ام.بهم گفت: - میگم چادر دست و پاگیره می گی نه! لبخندی زدم و گفتم: -آره چادر دست و پام رو میگیره تا نرم سمت گناه! ♨️ —مگه حجاب فقط چادره؟ -تو قبول داری حضرت زهرا بهترین بانوی عالم هستند؟ —خب آره. -چادر حجاب حضرت زهراست☺️ پس بهترین حجابه منم همیشه بهترین هارو دوست دارم. —درسته.ولی سخته.گرمه و کلی چیز های دیگه. -می دونی الماس چه جوری تشکیل میشه؟ببین الماس اول یک چیز سیاه و بی ارزش بوده، اما بر اساس یک سری فشار ها و گرما و ترکیب ها از اون چیز بی ارزش میشه الماس.ببین الماس از اول الماس نبوده یه چیز هایی رو تحمل کرده که شده الماس💎 —هنوز کلی سوال دارم ازت رضوان.انگار تو یک آبی و من دارم از تو سیراب میشم.ولی الان خستم.خیلی خسته.بزار برای بعد. دستمال رو از دستش می گیرم و پا میشم.لبخند میزنم میگم: -بخواب عزیزم.شب بخیر.✨ —رضوان رضوان چادرت خاکی شده ها. -عیب نداره بزار مثل چادر مادرم بشه. —مگه چادر مادرت چه جوری بوده؟ -جوری نبوده.هولش دادن خورده زمین.چادرش خاکی شده. امروز با بغض نوشتم: حجاب همان چادری بود که پشت در خانه سوخت،ولی از سر فاطمه نیوفتاد...💔 🌸
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
🗒 ‌‌‌‌‌‌#وصیت_نامه ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌‌ #قسمت_ششم‌» ✍️خطاب به برادران و خواهران
🗒 ‌‌‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌ «‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🌷❤️شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. 🔆فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. 🌹به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید👌 🏵 نیرو‌های مسلّح خود را که امروز ←ولیّ فقیه→ فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید ✅و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه‌ی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند 💠 و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ «عزت ملت» باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد 💟⚜✅🔆🌐
تنها‌مسیری‌های‌استان‌فارس💕
🗒 ‌‌‌‌‌‌#وصیت_نامه ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌«‌‌‌‌ #قسمت_ششم‌» ✍️خطاب به برادران و خواهران
🗒 ‌‌‌‌‌ ‌‌آسمانی شهیدحاج‌قاسم‌ سلیمانی 💖‌‌ «‌‌‌ » 🌴💫🌴💫🌴 🌷❤️شهدا، محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه این‌ها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آن‌ها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. 🔆فرزندانتان را با نام آن‌ها و تصاویر آن‌ها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. 🌹به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض می‌گذرید، آن‌ها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید👌 🏵 نیرو‌های مسلّح خود را که امروز ←ولیّ فقیه→ فرمانده آنان است، برای دفاع از خودتان، مذهبتان، اسلام و کشور احترام کنید ✅و نیرو‌های مسلح می‌بایست همانند دفاع از خانه‌ی خود، از ملت و نوامیس و ارضِ آن حفاظت و حمایت و ادب و احترام کنند 💠 و نسبت به ملت همانگونه که امیرالمؤمنین مولای متقیان فرمود، نیرو‌های مسلح می‌بایست منشأ «عزت ملت» باشد و قلعه و پناهگاه مستضعفین و مردم باشد و زینت کشورش باشد 💟⚜✅🔆🌐 ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦