➖#امام_سجاد علیهالسلام و رسـيدگى به محرومين
🛑وَ كَانَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لَيَخْرُجُ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ فَيَحْمِلُ اَلْجِرَابَ عَلَى ظَهْرِهِ وَ فِيهِ اَلصُّرَرُ مِنَ اَلدَّنَانِيرِ وَ اَلدَّرَاهِمِ وَ رُبَّمَا حَمَلَ عَلَى ظَهْرِهِ اَلطَّعَامَ أَوِ اَلْحَطَبَ حَتَّى يَأْتِيَ بَاباً بَاباً فَيَقْرَعُهُ ثُمَّ يُنَاوِلُ مَنْ يَخْرُجُ إِلَيْهِ وَ كَانَ يُغَطِّي وَجْهَهُ إِذَا نَاوَلَ فَقِيراً لِئَلاَّ يَعْرِفَهُ فَلَمَّا تُوُفِّيَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَدُوا ذَلِكَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ كَانَ عَلِيَّ بْنَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ وَ لَمَّا وُضِعَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عَلَى اَلْمُغْتَسَلِ نَظَرُوا إِلَى ظَهْرِهِ وَ عَلَيْهِ مِثْلُ رُكَبِ اَلْإِبِلِ مِمَّا كَانَ يَحْمِلُ عَلَى ظَهْرِهِ إِلَى مَنَازِلِ اَلْفُقَرَاءِ وَ اَلْمَسَاكِينِ
🌑در ادامه روایت قبلی آمده که: امام سجاد(علیه السلام) همواره شبانه و در تاریکی از خانه خارج میشد و کیسهای بزرگ را که در آن درهم و دینار بود بر دوش خویش حمل میکرد و گاهى بر پشت خود طعام يا هيزم حمل مىكرد و به در خانهها مىرفت و در مىزد و هر كس بيرون مىآمد آن را به او مىداد و وقتى چيزى به فقير مىداد صورت خود را مىپوشاند تا او را نشناسند. هنگامی که از دنيا رفت او را از دست دادند و دانستند كه او علىّ بن الحسين(عليه السّلام)بوده است، و چون بر روى تختۀ غسل قرار دادند ديدند كه پشت او مانند زانوى شتر پينه بسته بود، از بارى كه به خانههاى فقرا و مساكين حمل میکرد
#اخلاقی
#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام(به روایتی)
☑️ @JAMI_Alahadith
➖سرکشی و کمک به فقرا توسط #امام_سجاد علیهالسلام
🛑لَقَدْ كَانَ يَعُولُ مِائَةَ أَهْلِ بَيْتٍ مِنْ فُقَرَاءِ اَلْمَدِينَةِ وَ كَانَ يُعْجِبُهُ أَنْ يَحْضُرَ طَعَامَهُ اَلْيَتَامَى وَ اَلْأَضِرَّاءُ وَ اَلزَّمْنَى وَ اَلْمَسَاكِينُ اَلَّذِينَ لاَ حِيلَةَ لَهُمْ وَ كَانَ يُنَاوِلُهُمْ بِيَدِهِ وَ مَنْ كَانَ لَهُمْ مِنْهُمْ عِيَالٌ حَمَلَهُ إِلَى عِيَالِهِ مِنْ طَعَامِهِ وَ كَانَ لاَ يَأْكُلُ طَعَاماً حَتَّى يَبْدَأَ فَيَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ وَ لَقَدْ كَانَ يَسْقُطُ مِنْهُ كُلَّ سَنَةٍ سَبْعُ ثَفِنَاتٍ مِنْ مَوَاضِعِ سُجُودِهِ لِكَثْرَةِ صَلاَتِهِ وَ كَانَ يَجْمَعُهَا فَلَمَّا مَاتَ دُفِنَتْ مَعَهُ
در ادامه روایت قبلی به نقل از امام باقر عليه السّلام آمده ⬅️ آن حضرت متكفّل صد خانواده از فقراء مدينه بود و خوشحال مىشد از اینکه به سفرۀ او يتيمان و نابينايان و زمينگيران و بيچارگانى كه چارهاى ندارند بنشينند، و با دست خود به آنان غذا مىداد و هر كدام از آنها كه خانواده داشت از آن غذا به خانهاش میبرد و هرگز غذا نمىخورد مگر اينكه مانند آن را صدقه بدهد. و به سبب کثرت نماز هر سال از او هفت پينه از مواضع سجده مىافتاد و آنها را جمع مىكرد و چون از دنيا رفت همراه او دفن شد
☑️ @JAMI_Alahadith
➖پنج گریهکننده تاریخ
▪️شیخ صدوق رحمهاللَّه در كتاب الخصال، با سندش از امام صادق علیهالسّلام روایت كرده: افرادى كه بسیار گريه میكردند پنج نفر بودند: آدم، يعقوب، يوسف، فاطمه دختر محمّد صلّیاللهعلیهوآله و على بنالحسين(#امام_سجاد) عليهمالسّلام
⬅️ اما آدم(علیهالسلام)، بر(فراق) بهشت آنقدر گریه کرد که در دو گونهاش اثر گریهای همچون نهر پدید آمد
⬅️ اما يعقوب، بر یوسف (علیهماالسلام) آنقدر گریست تا بینایی خود را از دست داد و به او گفتند:"به خدا سوگند که تو آنقدر یاد یوسف میکنى تا درمانده شوى، یا بمیرى!".
⬅️ اما يوسف(علیهالسلام) نیز برای یعقوب(عليهالسلام) آنقدر گریست که اهل زندان اذيت شدند و به او گفتند: یا روز گریه کن و شب آرام باش یا شب گریه کن و روز آرام باش و او نیز یکی از دو پیشنهاد آنان را پذیرفت
⬅️ اما فاطمه(سلاماللهعليها)، بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چنان گریه کرد که مردم مدینه اذیت شدند و به او گفتند گریه زیاد تو، ما را آزار میدهد؛ لذا آنحضرت بر سر قبر شهیدان میرفت و هراندازه كه مىخواست گريه مىكرد
⬅️ اما على بن الحسين عليهالسّلام بیست سال یا چهل سال بر حسین علیهالسلام گریه کرد و پيش روى او طعامى گذاشته نمىشد مگر اينكه اشک میریخت تا جايى كه يكى از خدمتكارانش به او گفت: يابن رسول اللّٰه فدايت شوم! همانا من مىترسم كه بمیرى.
امام در جواب او فرمود: إِنَّمٰا أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اَللّٰهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ إِنِّي مَا أَذْكُرُ مَصْرَعَ بَنِي فَاطِمَةَ إِلاَّ خَنَقَتْنِي لِذَلِكَ عَبْرَةٌ .
"من از اندوه سخت و غم خويش به سوى خداوند شكايت مىبرم و از جانب خداوند چيزى را مىدانم كه شما نمىدانيد. من هيچ وقت قتلگاه فرزندان فاطمه(علیهمالسّلام) را به ياد نمىآورم مگر اينكه بخاطر آن، گريه گلوگيرم مىكند.
📚الخصال ج ۱، ص ۲۷۲
#محرم
☑️ @JAMI_Alahadith
💠 #فهرست_مطالب_کانال
🔻با جستجوی #هشتگ_مربوطه، میتوانید به راحتی به مطالب مورد نظر خود، دسترسی پیدا کنید.
#اخلاقی
#تاریخی
#اعتقادی
#تفسیر
#فقهی
#طبّی
#امیرالمؤمنین علیهالسّلام
#امام_حسن علیهالسّلام
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_سجاد علیهالسلام
#امام_باقر علیهالسّلام
#امام_صادق علیهالسلام
#امام_کاظم علیهالسلام
#امام_رضا علیهالسلام
#امام_جواد علیهالسلام
#امام_هادی علیهالسّلام
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#امام_زمان علیهالسلام
#حضرت_ابوطالب علیهالسلام
#حضرت_حمزه علیهالسّلام
#حضرت_خدیجه سلاماللهعلیها
#حضرت_زینب سلاماللهعلیها
#حضرت_معصومه سلاماللهعلیها
#توحید_مفضل
#خطبه_غدیریه
#غدیر
#فاطمیه
#محرم
#ماه_رمضان
#حدیث_چهارصدگانه
#پیشنهاد_دانلود
☑️ @JAMI_Alahadith
➖داستان سرودن فرزدق قصيدۀ خود را دربارۀ #امام_سجّاد عليهالسّلام
📜نقل شده كه هشام بن عبدالملك در روزگار خلافت پدرش حج گزارد و چون طواف كرد خواست به حجر الاسود دست بكشد. از شدت ازدحام نتوانست. براى او منبرى نهادند و مردم شام اطرافش را گرفتند. در همين حال على بن حسين امام سجاد(عليه السّلام)در حالى كه ازار و ردايى بر تن داشت و از همگان زيباتر و خوشبوتر بود آمد و ميان پيشانى او بر اثر سجده همچون زانوى شتر پينه بسته بود. شروع به طواف فرمود و چون به محل حجر الاسود رسيد مردم به پاس حرمت و هيبت ايشان كنار رفتند تا به حجر الاسود دست كشد(استلام كند)
اين كار هشام را به خشم آورد. يك مرد شامى از هشام پرسيد: مَنْ هَذَا يَا أمِيرَ الْمُؤْمِنينَ؟! «اين مرد كيست اى اميرمؤمنان ؟!»
هِشام گفت : لَا أعْرِفُهُ «نمىشناسمش »، براى آنكه اهل شام به امام سجاد رغبت نكنند.
فرزدق (كه از شعرا و مدّاحان بنى اميّه بود) آنجا حاضر بود گفت : لَكِنِّى أنَا أعْرِفُهُ. «ولی من او را مىشناسم .»
مرد شامى گفت : اى أبو فراس ! كيست او؟!
فرزدق همانجا بالبَداهَة قصيدهاى در مدح امام علیهالسّلام سرود
☑️ @JAMI_Alahadith
FarazdaghPoem_1.mp3
زمان:
حجم:
5.27M
🎙قصیده فرزدق در مدح امام زینالعابدین حضرت سجاد علیهالسّلام
#امام_سجاد
#پیشنهاد_دانلود
☑️ @JAMI_Alahadith
➖افطاری دادن؛ سیره #امام_سجاد علیهالسّلام
🛑أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ سَيَابَةَ عَنْ [عَنْ خ ل] ضُرَيْسٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ إِذَا كَانَ اَلْيَوْمُ اَلَّذِي يَصُومُ فِيهِ أَمَرَ بِشَاةٍ فَتُذْبَحُ وَ تُقْطَعُ أَعْضَاءً وَ تُطْبَخُ فَإِذَا كَانَ عِنْدَ اَلْمَسَاءِ أَكَبَّ عَلَى اَلْقُدُورِ حَتَّى يَجِدَ رِيحَ اَلْمَرَقِ وَ هُوَ صَائِمٌ ثُمَّ يَقُولُ هَاتُوا اَلْقِصَاعَ اِغْرِفُوا لآِلِ فُلاَنٍ وَ اِغْرِفُوا لآِلِ فُلاَنٍ ثُمَّ يُؤْتَى بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَيَكُونُ ذَلِكَ عَشَاءَهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ
🔰از امام صادق عليهالسّلام نقل است که فرمود : علی بن الحسین[ امام سجّاد] عليهالسّلام هر روز كه روزه مىگرفت، دستور مىداد كه گوسفندى آورده و ذبح شود و اعضایش خرد شود و پخته گردد. عصر كه مىشد، بر روى ديگها خم مىشد تا بوى آبگوشت را در حال روزه احساس كند. سپس مىفرمود: «کاسه ها را بياوريد. براى فلان خانواده بريزيد. براى فلان خانواده بريزيد...»
سپس نان و خرماى خشك مىآوردند و غذايش همان بود. درود خدا بر او و پدرانش باد!
📚الکافي ج ۴، ص ۶۸
#ماه_رمضان
☑️ @JAMI_Alahadith
➖تلاش #امام_سجاد علیهالسّلام برای پیکار در کربلا
🌑 حسين عليهالسّلام، به چپ و راستش نگريست و هيچ مردى را نديد. على بن الحسين، عليهالسّلام- درحالیکه بيمار بود، بيرون آمد؛ ولى [ به خاطر شدت بیماری] نمىتوانست شمشيرش را حمل كند. امّ كلثوم، پشت سرِ او فرياد مىزد: اى پسر عزيزم! بازگرد.
_على عليهالسّلام گفت: يَا عَمَّتَاهْ ذَرِينِي أُقَاتِلْ بَيْنَ يَدَيِ اِبْنِ رَسُولِ اَللَّهِ: اى عمّه! بگذار تا پيش روىِ فرزند رسول الله بجنگم.
_حسين عليهالسّلام فرمود: يَا أُمَّ كُلْثُومٍ خُذِيهِ لِئَلاَّ تَبْقَی اَلْأَرْضُ خَالِيَةً مِنْ نَسْلِ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه: «اى امّ كلثوم ! او را بگير [و باز گردان] تا زمين از فرزندان خاندان محمّد صلىاللهعليهوآله، خالی نمانَد».
📚بحار الأنوار ج ۴۵، ص ۴۶
#عاشورا
#امام_سجاد
☑️ @JAMI_Alahadith
➖پرتوی از شخصیت امام زین العابدین علیهالسّلام
🛑عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَال:...َ لَقَدْ حَجَّ عَلَى نَاقَةٍ لَهُ عِشْرِينَ حَجَّةً فَمَا قَرَعَهَا بِسَوْطٍ فَلَمَّا نَفَقَتْ أَمَرَ بِدَفْنِهَا لِئَلاَّ يَأْكُلَهَا اَلسِّبَاعُ وَ لَقَدْ سُئِلَتْ عَنْهُ مَوْلاَةٌ لَهُ فَقَالَتْ أُطْنِبُ و [أَوْ] أَخْتَصِرُ فَقِيلَ لَهَا بَلِ اِخْتَصِرِي فَقَالَتْ مَا أَتَيْتُهُ بِطَعَامٍ نَهَاراً قَطُّ وَ مَا فَرَشْتُ لَهُ فِرَاشاً بِلَيْلٍ قَطُّ وَ لَقَدِ اِنْتَهَى ذَاتَ يَوْمٍ إِلَى قَوْمٍ يَغْتَابُونَهُ فَوَقَفَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ لَهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَغَفَرَ اَللَّهُ لِي وَ إِنْ كُنْتُمْ كَاذِبِينَ فَغَفَرَ اَللَّهُ لَكُمْ
▪️از امام باقر علیهالسّلام نقل شده که فرمود: حضرت #امام_سجاد علیهالسّلام بر روى شترى كه داشت بيست بار حجّ به جاى آورد و هرگز آن را با تازيانه نزد و وقتی که آن شتر مرد دستور داد كه لاشهاش را دفن كنند تا حيوانات درنده آن را نخورند.
🔻از كنيزش در بارۀ آن حضرت پرسيده شد، گفت: مفصّل بگويم يا خلاصه كنم؟
_گفتند: خلاصه كن
_گفت: هرگز روزها طعامى نزد او نياوردم[یعنى پيوسته روزه بود] و شبها رختخوابى براى او پهن نكردم[يعنى شبها پيوسته به عبادت مشغول بود]
روزى آن حضرت نزد گروهى آمد كه غيبت او را مىكردند، پس ايستاد و فرمود: اگر شما راست مىگوييد خداوند مرا بيامرزد و اگر دروغ مىگوييد خداوند شما را بيامرزد.
📚الخصال ج ۲، ص ۵۱۸
#عاشورا
☑️ @JAMI_Alahadith
➖زنده نگه داشتن یاد کربلا توسط #امام_سجاد علیهالسّلام
🛑لَقَدْ كَانَ بَكَى عَلَى أَبِيهِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ مَا وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعَامٌ إِلاَّ بَكَى حَتَّى قَالَ لَهُ مَوْلًى لَهُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ أَ مَا آنَ لِحُزْنِكَ أَنْ يَنْقَضِيَ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ إِنَّ يَعْقُوبَ اَلنَّبِيَّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ كَانَ لَهُ اِثْنَا عَشَرَ اِبْناً فَغَيَّبَ اَللَّهُ عَنْهُ وَاحِداً مِنْهُمْ فَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنْ كَثْرَةِ بُكَائِهِ عَلَيْهِ وَ شَابَ رَأْسُهُ مِنَ اَلْحُزْنِ وَ اِحْدَوْدَبَ ظَهْرُهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَانَ اِبْنُهُ حَيّاً فِي اَلدُّنْيَا وَ أَنَا نَظَرْتُ إِلَى أَبِي وَ أَخِي وَ عَمِّي وَ سَبْعَةَ عَشَرَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي مَقْتُولِينَ حَوْلِي فَكَيْفَ يَنْقَضِي حُزْنِي .
🌑 از امام باقر علیهالسّلام نقل است که فرمود: حضرت سجاد بر پدرش حسين عليهماالسّلام بيست سال گريه كرد و غذایی پيش روى او گذاشته نمىشد مگر اينكه گريه مىكرد تا جايى كه غلامش به او عرض كرد: اى فرزند رسول الله، آيا وقت آن نرسيده كه اندوه تو پايان يابد؟
_فرمود: واى بر تو! يعقوبِ پيامبر علیهالسّلام دوازده پسر داشت، خداوند يكى از آنها را از چشم او پنهان كرد، از كثرت گريه بر او، دو چشمش سفيد شد و سر او از اندوه، سفيد شد و پشت او از غم خميده گشت در حالى كه پسرش در دنيا زنده بود
▪️ولى من ديدم كه پدر و برادر و عمو و هفده نفر از خاندانم در كنار من كشته شدند، پس چگونه اندوه من پايان گيرد؟
📚الخصال ج ۲، ص ۵۱۹
#امام_حسین علیهالسلام
#عاشورا
☑️ @JAMI_Alahadith
➖گفتگوى تند #امام_سجاد علیهالسّلام با يزيد
🌑 على بن الحسين عليهالسّلام پيش آمد تا جلوى يزيد بن معاويه ايستاد و شروع به خواندن كرد:
لاَ تَطْمَعُوا أَنْ تُهِينُونَا فَنُكْرِمَكُمْ
وَ أَنْ نَكُفَّ اَلْأَذَی عَنْكُمْ وَ تُؤْذُونَا
وَ اَللَّهُ يَعْلَمُ أَنَّا لاَ نُحِبُّكُمُ
وَ لاَ نَلُومُكُمُ أَنْ لاَ تُحِبُّونَّا
«طمع نورزيد كه ما را خوار بداريد و ما، شما را گرامی بداريم و[طمع نورزید که] آزارمان دهيد و ما از آزارتان، دست نگاه داريم. خدا مىداند كه دوستتان نداريم و اگر شما ما را دوست نداريد سرزنشتان نمیكنيم».
⬅️ يزيد گفت: اى جوان! راست گفتى؛ امّا پدرت و جدّت خواستند كه فرمانروا باشند و ستايش، خدايى را كه آن دو را خوار كرد و خونشان را ريخت!
_على بن الحسين عليهالسّلام به او گفت: «اى پسر معاويه و هند و صَخر! پدران و نياكان من، پيش از آن كه ما متولّد شويم، فرمانروا بودهاند و جدّم على بن ابى طالب، در جنگ بدر و احُد و احزاب، پرچم رسول الله را به دست داشت درحالیکه پدر و جدّ تو، پرچمهاى كافران را به دست داشتند».
سپس على بن الحسين عليهالسّلام اين اشعار را سرود:
مَاذَا تَقُولُونَ إنْ قَالَ النّبِيّ لَكُم
مَاذَا فَعَلْتُمْ وَ أَنْتُمْ آخِرُ الْأُمَمِ
بِعِتْرَتِي وَبِأَهْلِي بَعْدَ مُنْقَلَبِي
مِنْهُمْ أُسَارَى وَمِنْهُمْ ضَرَجُوا بِدَمِ
مَا كَانَ هَذَا جزَائِي إذْ نَصَحْتُكُمْ
أَنْ تَخْلُفُونِي بِسُوءٍ فِي ذَوِي رَحِمِي
چه مىگوييد اگر پيامبر به شما بگويد: شما امّت آخرين پس از رفتن من، چه كرديد با عترت و خاندانم؟ برخى از آنان، اسيرند و برخى هم خفته به خون. مزد خيرخواهىام براى شما،اين نبود كه با خويشاوندانم، چنين بدرفتارى كنيد!».
🔻سپس فرمود: « واى بر تو،اى يزيد! اگر مىدانستى چه كردهاى و چه کاری با پدر و با خاندان و برادر و عموهايم كردهاى، به كوهها مىگريختى و بر خاكستر مىآرميدى و از اين كه سر حسين، پسر فاطمه و على را-او كه امانت پيامبر خدا صلّىاللهعليهوآله در ميان شما بود- بر دروازۀ شهر نصب كرده باشند، فرياد و فغان مىكردى. پس بشارت باد تو را به رسوايى و پشيمانى در فردای[قیامت]، آن گاه كه بىترديد، مردم را در آن روز [براى حساب] گرد مىآورند!».
📚الفتوح، ج۵ ص۱۳۱
#اربعین
#امام_حسین
☑️ @JAMI_Alahadith
➖روش زیبای امر به معروف و نهی از منکر #امام_سجاد علیهالسّلام
🔰حنان بن سدير از پدرش روايت كرده كه گفت: من با پدرم و جدم و عمويم به حمامی در مدينه رفتيم. در رختكن حمام ناگاه با مردی مواجه شديم که از ما پرسيد: شما از کدام طایفهاید؟
_گفتيم: از اهل عراق هستيم.
_آن مرد گفت: كدام قسمت عراق؟
_گفتيم: اهل كوفه هستيم.
_آن مرد گفت: مَرْحَباً بِكُمْ يَا أَهْلَ اَلْكُوفَةِ أَنْتُمُ اَلشِّعَارُ دُونَ اَلدِّثَارِ ثُمَّ قَالَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ اَلْأُزُرِ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ عَوْرَةُ اَلْمُؤْمِنِ عَلَی اَلْمُؤْمِنِ حَرَامٌ: ای اهل كوفه! مرحبا به شما خوش آمديد. شما [همچون] زیرپوش هستید، نه روپوش[ یعنی همانطور که زیرپوش نزدیکترین لباس به تن است شما نیز نزدیکترین افراد به ما اهل بیت هستید] سپس بعد از لحظهای گفت: چه چیز شما را از بستن لنگ بازداشته؟![ لنگ ببندید] چرا كه رسول خدا صلّیاللّهعليهوآله فرمود:[نگاه به] شرمگاه مؤمن برای مؤمن حرام است
🔺سپس يك شال كرباسی برای پدرم فرستاد كه آن را به چهار قطعه لنگ تقسيم كرد و هر يك از ما يك لنگ به كمر بستيم و وارد حمام شديم.
[ راوی در پایان روایت گوید: موقعی كه از حمام خارج شديم، پرسيدم: اين مرد كيست؟ معلوم شد علی بن الحسين است و فرزندش محمد بن علی نيز همراه آن سرور بود]
📚الکافي ج ۶، ص ۴۹۷
__________________________________
✍از این روایت استفاده میشود که در آن زمان، لخت وارد حمام میشدند. امام علیهالسّلام در مواجهه با این پدیده ناپسند شروع به تحقیر نمیکند و ابتدا با آنها صمیمی میشود. پرسش از منطقه محل زندگی، نوعی ایجاد صمیمیت است. پس از آنکه می گویند: کوفی هستیم، از کوفیان و دین داری آنها تمجید میکند. سپس سوال میکند: «ما یمنعکم من الازر» پس از آن ضربه نهایی را میزند و میفرماید: «فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ عَوْرَةُ الْمُؤْمِنِ عَلَى الْمُؤْمِنِ حَرَامٌ»
حضرت برای تأثیرگذار بودن روایت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مقدمات متعدّدی را بیان میکند. در انتها نیز خود امام علیهالسّلام عهده دار حل مشکل میشود و پارچهای را در اختیار آنها قرار میدهد.
☑️ @JAMI_Alahadith