eitaa logo
،، احکام و مسائل شرعی ،،
3.3هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
2.9هزار ویدیو
40 فایل
برای پرسیدن سوالات شرعی به آیدی زیر مراجعه فرمایید . @Javanmardi_Ahkam
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽؛ ✅ گوشه ای از روایات اهل البیت علیهماالسلام در باب تفسیر نمونه ، جلد دوازدهم ، صفحه 159_161 ، سوره اسراء ذیل آیات 41_44 . که از پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اهل البیت علیهماالسلام رسیده ، تعبیرات جالبی در این زمینه دیده میشود ، از جمله : 📝 یکی از یاران امام صادق علیه السلام می گوید : از تفسیر آیه (( وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلّٰا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ )) سوال کردم . امام علیه السلام فرمود : (( کُلُّ شَیْءٍ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ إِنّٰا لَنَریٰ أَنْ یَنْقَضَّ الْجِدٰارُ وَ هُوَ تَسْبِیحُهٰا )) " آری هر چیز تسبیح و حمد خدا می گوید ، حتی هنگامیکه دیوار می شکافد و [ صدایی از آن به گوش میرسد ] همان تسبیح دیوار است ". 📝 از امام باقر علیه السلام نقل شده : (( نَهیٰ رَسُولُ اللهِ عَنْ أَنْ تُوسَمَ الْبَهٰائِمُ فـِی وُجُوهِهٰا ، وَ أَنْ تُضْرَبَ وُجُوهُهٰا لِأَنَّهٰا تُسَبِّحُ بِحَمْدِ رَبِّهٰا )) " پیامبر صلی الله علیه و آله نهی فرمود : از اینکه علامت داغ در صورت حیوانات گذارده و تازیانه به صورت آنها زده شود ، زیرا آنها حمد و ثناء پروردگارشان را می گویند ". 📝 و نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده : (( مٰا مِنْ طَیْرٍ یُصٰادُ فِی بَرٍّ وَ لٰا بَحْرٍ وَ لٰا شَیْءٍ یُصٰادُ مِنَ الْوَحْشِ إِلّٰا بِتَضْیِیعِهِ التَّسْبِیحَ )) " هیچ پرنده ای درصحرا و دریا صید نمی شود و هیچ حیوان وحشی به دام صیاد نمی افتد ، مگر بخاطر ترک تسبیح ". 📝 امام باقر علیه السلام صدای گنجشکانی را شنید ، فرمود : می دانید اینها چه می گویند ؟ { ابوحمزه ثمالی } که از یاران خاص امام علیه السلام بود ، می گوید عرض کردم : نه . فرمود : (( یُسَبِّحْنَ رَبَّهُنَّ عَزَّ وَ جَلَّ وَ یَسْئَلْنَ قُوتَ یَوْمِهِنَّ )) " اینها تسبیح خداوند بزرگ را می گویند ، و روزی خود را از او می خواهند ". 📝 در حدیث دیگری میخوانیم : " یک روز پیامبر صلی الله علیه و آله نزد عایشه آمده فرمود : این دو لباس مرا بشوی ، عرض کرد : ای رسول خدا صلی الله علیه و آله دیروز شستم ، فرمود : (( أَمٰا عَلِمْتَ أَنَّ الثَّوْبَ یُسَبِّحُ فَإِذَا اتَّسَخَ انْقَطَعَ تَسْبِیْحُهُ )) " آیا نمی دانی که لباس انسان نیز تسبیح خدا می گوید و هنگامیکه چرک و آلوده شود تسبیح آن قطع می شود ". 📝 در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام می خوانیم : (( لِلدٰٓابَّةِ عَلیٰ صٰاحِبِهٰا سِتَّةُ حُقُوقٍ : لٰا یُحَمِّلُهٰا فَوْقَ طٰاقَتِهٰا ، وَ لٰا یَتَّخِذُ ظَهْرَهٰا مَجْلِساً یَتَحَدَّثُ عَلَیْهٰا ، وَ یَبْدَأُ بِعَلَفِهٰا إِذٰا نَزَلَ ، وَ لٰا یَسُمْهٰا ‌، وَ لٰا یَضْرِبُهٰا فِی وَجْهِهٰا فَإِنَّهٰا تُسَبِّحُ ، وَ یَعْرِضُ عَلَیْهَا الْمٰاءَ إِذٰا مَرَّ بِهِ )) " حیوان بر صاحبش ، دارد : بیش از توانائیش او را بار نکند ، پشت او را مجلسی برای سخن گفتن قرار ندهد { بلکه هنگامیکه به دیگری می رسد و می خواهد با او سخن بگوید ، پیاده شود و پس از اتمام سخن سوار شود } ، در هر منزلی وارد می شود ، نخست علف او را آماده کند ، علامت داغ در صورت او نگذارد ، و او را نزند - چرا که تسبیح خدا می گوید - ، و هنگامیکه بر چشمه آب و مانند آن می گذرد ، او را کنار آب برد ، تا اگر تشنه است بنوشد ". روایات ، که بعضی از آنها معانی دقیقی و باریکی دارد ، نشان می دهد : این حکم عمومی تسبیح موجودات ، همه چیز را بدون استثناء در بر میگیرد ، و همه اینها با آنچه در تفسیر دوم { تسبیح به معنی زبان حال و تکوین } گفتیم کاملاً سازگار است . در این روایات خواندیم ، هنگامی که لباس آلوده و کثیف می شود ، تسبیح آن قطع می گردد ، ممکن است اشاره به این باشد که : موجودات تا چهرهٔ پاک طبیعی دارند ، انسان را به یاد خدا می اندازند ، اما هنگامی که چهره پاک طبیعی خود را از دست دادند ، دیگر آن یادآوری از بین می رود . آیات تحمل هر دو تفسیر را دارد . 👈 نورالثقلین ، جلد سوم ، صفحه 168 . 👈 ابونعیم اصفهانی در حلیةالاولیاء بنا به نقل تفسیر المیزان . 👈 اصول کافی ، جلد یکم صفحه 537 ، طبق نقل تفسیر المیزان . 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧 شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید 🌧
﷽؛ ✅ محل نزول علیه‌السلام در 📝 پرسش : از ديدگاه روايات ، در علیه‌السلام در کجا نزول کرده و فرود خواهد آمد ؟ به تأكيد روايات ، مكان نزول علیه‌السلام در ، سرزمين است . در روايتي از صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده كه فرمود : علیه‌السلام كنار در قسمت سرزمين فرود خواهد آمد . از روايات استفاده مى‌شود كه مكان‌ نزول علیه‌السلام در سرزمين است . به سند خود از صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) نقل كرده كه فرمود :  « فَيَنْزِلُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ عِنْدَ الْمَنَارَةِ الْبَيْضَاءِ شَرْقِيِّ دِمَشْقَ » (1) ؛ علیه‌السلام كنار در قسمت سرزمين فرود خواهد آمد . نیز مى‌گويد : خروج مى‌كند آن‌گاه از آسمان بر زمين فرود مى‌آيد و محل فرود او كنار در هنگام است .(2)،(3) 👈 (1). المعجم الكبير، سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني ، تحقيق حمدي بن عبدالمجيد السلفي ، مكتبة العلوم والحكم ، الموصل ، الطبعة الثانية ، 1404 – 1983، ج 1، ص 217. 👈 (2). النهاية في الفتن و الملاحم ، ابن كثير ، موقع الوراق ، بی تا، ج 1، ص 66. 👈 (3). گردآوری از : موعود شناسی و پاسخ به شبهات ، رضواني ، علی اصغر ، مسجد مقدس جمکران ، قم ، چاپ هفتم ، 1390، ص 113. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐 @Javanmardi_langarudi 💥شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید💥
﷽؛ ✅ اقدامات علیه‌السلام بر اساس حدیث صلی‌الله‌علیه‌وآله علیه‌السلام بعد از نزول از آسمان چه انجام می‌دهد ؟ در حديثى از صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل مى‌كند كه فرمود : « ... او [ يعني علیه‌السلام ] از آسمان فرود مى‌آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، را خرد كرده و را مى‌كشد و وضع مى‌كند . خداوند در عصر او همه ملت‌ها به جز اسلام را نابود مى‌گرداند و ، را نيز به هلاكت مى‌رساند . در روى زمين درنگ مى‌كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى‌گزارند » . در حديثى از صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل مى‌كند كه فرمود : « ... او [ يعني عليه‌السلام ] از آسمان فرود مى‌آيد ، با مردم به جهت دعوت به اسلام جنگ خواهد كرد ، را خرد كرده و را مى‌كشد و وضع مى‌كند . خداوند در عصر او همه ملت‌ها به جز اسلام را نابود مى‌گرداند و ، را نيز به هلاكت مى‌رساند . در روى زمين درنگ مى‌كند و بعد از وفات ، مسلمانان بر او نماز مى‌گزارند ».(1) كه مقصود از ، كنايه از تحريم خوردن آن بر مسيحيان آن عصر باشد و مقصود از ، كنايه از ابطال جميع اديان است .(2)،(3) 👈 (1). سنن أبي داود، أبو داود السجستاني الأزدي، سليمان بن الأشعث، تحقيق: محمد محيي الدين عبد الحميد، دار الفكر، بی تا، ج 2، ص 520، ح 4324؛ كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، علاء الدين علي بن حسام الدين المتقي الهندي، المحقق: بكري حياني و صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بيروت، 1401 قمری / 1981 میلادی، الطبعة الخامسة، ج 14، ص 333، ح 38843. 👈 (2). المسيح المنتظر و نهاية العالم، عبد الوهاب عبد السلام طويله، دار السلام، قاهرة، 1999 میلادی، چاپ: اول، ص 240. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 581. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐 @Javanmardi_langarudi 💥شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید💥
﷽؛ ✅ شریعت علیه‌السلام در علیه‌السلام در و بعد از به چه عمل می‌کند ؟ بر اساس روايات اسلامی ، علیه‌السلام بعد از ، به عمل مى‌كند نه به . صلی‌الله‌علیه‌وآله در این خصوص می‌فرمایند : علیه‌السلام در حالى كه تصديق كننده صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و بر آیین او است نزول مى‌كند آن گاه را به قتل مى‌رساند ... . از برخى روايات استفاده مى‌شود كه عليه‌السلام بعد از ، به عمل مى‌كند نه به . از صلى‌الله‌عليه‌وآله نقل كرده كه فرمود : عليه‌السلام در حالى كه تصديق كننده صلى‌الله‌عليه‌وآله و بر آیین او است نزول مى‌كند آن‌گاه را به قتل مى‌رساند ... .(1) در از نقل كرده كه گفت : از صلى‌الله‌عليه‌وآله شنيدم كه مى‌فرمود : ... و هنگامى كه سر از ركوع بر مى‌دارد سمع الله لمن حمده مى‌گويد ...».(2)،(3) 👈 (1). مسند أحمد بن حنبل، أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني، المحقق: السيد أبو المعاطي النوري، عالم الكتب، بيروت، 1419 قمری ـ 1998 میلادی، الطبعة: الأولى، ج 5، ص 13؛ المعجم الكبير، الطبراني، سليمان بن أحمد بن أيوب، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، مكتبة العلوم و الحكم، الموصل، 1404 قمری / 1983 میلادی، الطبعة الثانية، ج 7، ص 221. 👈 (2). صحيح ابن حبان بترتيب ابن بلبان، محمد بن حبان بن أحمد، تحقيق: شعيب الأرنؤوط، مؤسسة الرسالة – بيروت، 1414 قمری / 1993 میلادی، الطبعة الثانية، ج 5، ص 100. 👈 (3). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 582. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐 @Javanmardi_langarudi 💥شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید💥
﷽؛ ✅ زعامت عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف با وجود علیه‌السلام پیامبر اولوالعزم ؟!  به چه دلیل مسلمانان معتقدند با وجود پيامبر اولوالعزمی مانند عليه‌السلام ، رياست حكومت عدل جهانى بر عهده عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشریف است ؟ مسلمانان معتقدند با وجودى كه علیه‌السلام پيامبر است اما رياست حكومت جهانى بر عهده عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است ؛ و دلیلشان این است که عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف وارث شریعت كاملى است كه صلی‌الله‌علیه‌وآله در اين امت برجاى گذارده و او آخرين وصى از اوصياى صلی‌الله‌علیه‌وآله است و علیه‌السلام پيامبر امتى بوده كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم تا روز قيامت متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست . اگر سؤال شود با وجودى كه عليه‌السلام پيامبر الهي است ، چرا مسلمین معتقدند که رياست حكومت جهانى بر عهده عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشریف قرار گرفته است ؟ در پاسخ بايد گفت : 1⃣ عجل‌الله‌تعالى‌فرجه‌الشریف وارث شریعت كاملى است كه صلى‌الله‌عليه‌وآله در اين امت بر جاى گذارده است و او آخرين وصى از اوصياى صلى‌الله‌عليه‌وآله) است . 2⃣ عليه‌السلام پيامبر امتى ديگر غير از امت اسلامى است ؛ امتى كه دينش نسخ شده و وظيفه مردم جهان تا روز قيامت ، متابعت از دين اسلام و پيامبر جديد و اوصياى اوست .(1) 👈 (1). گردآوری از: موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، قم، 1390 شمسی، چاپ هفتم، ص 639. صَلِّ عَلی وَ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سید شمس الدین جوانمردی لنگرودی 🌐 @Javanmardi_langarudi 💥شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید💥
﷽؛ ✅ زبان شگفت انگیزترین عضو انسان چرا زبان انسان از شگفت انگیزترین اعضای اوست ؟ یکی از شگفت انگیزترین پدیده هایی است که در قرآن نیز مورد اشاره خداوند قرار گرفته است . این عضو کوچک وظایف بسیار زیادی را ادا می کند مانند : راندن غذا به زير دندان ها ، مخلوط كردن غذا با بزاق دهان ، كمك به بلع غذا و آب ، كنترل مواد غذائى ، تميز كردن دهان بعد از غذا خوردن و وظیفه بسیار مهم سخن گفتن . نعمتی که در قرآن نیز مورد اشاره قرار گرفته است و با تأمل در آن و تأمل در مراحل پدید آمدن یک جمله از همکاری گردش زبان و لبها و تارهای صوتی ، به ظرافت و دقت زبان در این عمل معجزه آسا پی می بریم . اعضائى كه در آيات قرآن به آن اشاره شده مسأله زبان است كه به راستى از عجائب خلقت خدا است ؛ و اگر زبان ، زبانى داشت كه از خود سخن مى‌ گفت و على رغم انسى كه ما هميشه با آن داشته و داريم شگفتى‌ هاى خود را شرح مى داد ، آن وقت بر ما روشن مى‌ شد كه چرا قرآن مجيد ، روى آن تكيه كرده است . نگاه كوتاهى به وظائف و مسئوليت‌ هاى زبان ، مى‌ تواند گوشه‌ اى از اين واقعيت ‌ها را به ما نشان دهد . ، عمده دارد : 1⃣ راندن غذا به زير دندان‌ها : اگر زبان نبود ، بعضى از قسمت‌ هاى غذا كاملا جويده ، و بعضى ديگر كاملا ناجويده مى‌ ماند و مجبور بوديم با انگشت غذا را جابجا كنيم . اين زبان است كه با حركات سريع و ماهرانه خود ، غذا را مرتباً از سه طرف به زير دندان‌ ها مى‌ راند بى ‌آنكه خودش در لاى آنها بماند ! آرى گهگاه كه خسته و ناتوان مى‌ شود ، ممكن است لاى دندان گير كند و ضربه محكمى ببيند ؛ گوئى خداوند مى‌ خواهد به ما نشان دهد كه اگر آن مهارت عجيب را خدا به زبان نمى‌ داد ، همه روز اين صحنه تكرار مى‌ شود و زبان در زير ضربات دندان مجروح مى‌ گشت . 2⃣ مخلوط كردن غذا با بزاق دهان : همان مايع لزجى كه از يكسو غذا را نرم و لغزنده و آماده بلع مى‌ كند ، و از سوى ديگر فعل و انفعالات شيميائى خاصى روى آن به عمل آورده ، و آن را آماده جذب و هضم مى‌ كند، اين زبان است كه وظيفه مخلوط كردن را با اين مادّه حياتى بر عهده دارد . 3⃣ كمك به بلع غذا و آب : براى فرو رفتن غذا و حتى آب ، زبان نقش عمده‌ اى بر عهده دارد ، و با جمع شدن و چسبيدن به سقف دهان و فشار آوردن روى آب و غذا، آن را به سرعت به سوى گلو مى‌ فرستد ؛ و اگر يك روز فرضاً فلج شود ، فرو بردن يك لقمه غذا مشكل و شايد محال شود . 4⃣ كنترل مواد غذائى : زبان به خاطر حسّ نيرومند چشائى مى‌ تواند بسيارى از مواد نامناسب ، و مضر و مسموم براى بدن را تشخيص دهد ، و بيرون بريزد ؛ اگر اين مأمور كنترل آگاه در اين ورودى بدن نبود ، خيلى زود انسان بر اثر خوردن غذاهاى نامناسب ، بيمار مى‌ شد ، و جان او به خطر مى‌ افتاد. يك غذاى تلخ و بسيار شور ، يا فوق ‌العاده تند و يا فاسد و خراب ، قبل از هر چيز زبان را خبردار مى‌ كند ، تا مانع ورود آن در كشور تن شود . آرى اين پاسبان فداكار ، در تمام مدّت شبانه روز وظيفه دار كنترل تمام مأكولات و مشروبات است . 5⃣ تميز كردن دهان : لابد امتحان كرده‌ ايد كه بعد از تمام شدن غذا باز مدّتى دهان و زبان ، مشغول حركت است ؛ اين حركت براى رفت و روب باقيمانده غذا است كه در هر گوشه فضاى دهان جمع آورى شده به پائين فرستاده شود ، اين كار عمدتا بر عهده زبان است و حتّى دندان‌ ها را نيز تا حد زيادى تميز مى‌ كند . خلاصه زبان يك نظافت‌ چى تمام عيار براى دهان محسوب مى‌ شود . 6⃣ سخن گفتن: و بالاخره مهم‌ ترين و حسّاس‌ترين وظيفه زبان ، همان بيان است كه قرآن مجيد در آغاز سوره الرحمن مخصوصاً براى معرفى خداوند روى آن تكيه كرده و مى‌ فرمايد :  «الرَّحْمَٰنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الْإِنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» ؛ (خداوند رحمان * قرآن را تعلیم فرمود * انسان را آفرید * و به او سخن گفتن آموخت) . گرچه حرف زدن بر اثر ممارست زياد براى ما مطلبى بسيار ساده و پيش پا افتاده است ولى در حقيقت يكى از پيچيده ‌ترين كارهايى است كه انسان با زبان و فكرش انجام مى‌ دهد . 👇👇👇
👆👆👆 نخست بايد از ميان ده هزار ، صد هزار ، و گاه بيشتر نخستين كلمه مورد نظر را انتخاب كند ، و بعد به زبان فرمان دهد كه با پيچ و خم ‌هاى سريع و ماهرانه خود روى مقاطع حروف بچرخد ، و حرف‌ هاى مورد نظر را با كمك دستگاه ريه و حنجره و تارهاى صوتى بسازد و آنها را به هم پيوند داده و يك كلمه درست كند، سپس با همان سرعت به انتخاب كلمه دوم ، و توليد اصوات معيّن بپردازد ، و به همين ترتيب ادامه دهد تا يك جمله كامل شود . اگر فكر در انتخاب كلمات ، مختصر اشتباهى كند و يا زبان از چرخش‌ هاى سريع خود به اطراف دهان كمترين قصورى ورزد ، جمله اشتباه از آب در مى‌ آيد. حال فكر كنيد يك گوينده هنگامى كه يك ساعت سخنان موزون و فصيح و بليغ مى‌ گويد ؛ و زبانش هزاران بار به اطراف دهان گردش كرده و درست روى مقاطع حروف تكيه مى‌ كند [آن هم در محيط كوچكى كه قدرت مانور در آن بسيار كم است] چه كار عجيب و معجزه آسائى انجام مى‌ دهد، و اين نيست مگر قدرت نمائى عظيم پروردگار . مسلّماً لب ‌ها كار زبان را تكميل مى‌ كنند، و قسمتى از حروف را مى‌ سازند و اين هماهنگى ميان دو عضو خود موضوع جالب و شگفت ‌انگيزى است و از آن مهم ‌تر كار فكرى مقارن آن است . 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ ✅ شگفتی های «چشم» انسان چه شگفتی هائی در آفرینش «چشم» انسان نهفته است ؟ ساختمان هر یک از اعضای بدن انسان آن قدر پیچیده است که به تنهایی می تواند نشانه ای برای وجود خداوند و رد باور تصادفی پدید آمدن جهان باشد . برای مثال با بررسی چشم می بینیم که این عضو برخلاف دوربین های ساخته شده توسط بشر ، با تنظیم خودکار، سرعت و قدرت مانورپذیری بالا قادر به ثبت صحنه های بسیار دور و بسیار نزدیک است . ظرافت دیگر چشم حساسیت آن در برابر نور است که انسان را قادر می سازد به صورت ناخوادآگاه اشیاء را در محیط های تاریک یا بسیار روشن ببیند . و بسیاری از موارد دیگر که در این مقال نمی گنجد . اگر در تمام جهان ، موجودى جز يك انسان نباشد و در تمام وجود اين انسان چيزى جز يك چشم يا يك گوش نباشد همان براى شناخت ذات پاك خداوند و علم و قدرت او كافى است. چرا كه ساختمان اينها به قدرى ظريف و پيچيده و دقيق و حساب شده است كه هيچ عقلى باور نمى‌ كند مصنوع تصادف يا طبيعت كور و كر باشد ؛ بلكه در هر مرحله از مطالعه آن ، به آيت جديد و نشانه تازه‌ اى از علم و قدرت آن صانع حكيم برخورد مى‌ كنيم. از ميان صدها ويژگى، و ريزه ‌كارى عضو بينائى يعنى چشم، كافى است به چند موضوع زير توجّه كنيم تا بدانيم ، چه غوغايى در آن برپا است : 1⃣ عدسى متغيّر : معمولاً چشم را به دوربين فيلم‌ بردارى تشبيه مى‌ كنند در حالى كه پيشرفته ‌ترين دوربين ‌هاى عكّاسى دنيا در مقابل چشم انسان بازيچه ‌اى بيش نيست . چرا كه همه آنها داراى عدسى ثابتى هستند كه براى عكسبردارى از صحنه‌ هاى مختلف، بايد به وسيله فيلم بردار دائماً تنظيم و كنترل شوند ولى عدسى چشم كه درست پشت مردمك قرار گرفته دائما به طور خود كار تغيير شكل مى‌ دهد. گاه قطر آن بسيار كم و گاه چندان زياد مى‌ شود كه به 8 ميليمتر بالغ مى‌ گردد و به آن اجازه مى‌ دهد كه از صحنه‌ هاى بسيار دور و بسيار نزديك عكسبردارى كند . 2⃣ طبقات هفتگانه چشم : عمدتاً از يا تشكيل شده است كه بنام (سفيدى چشم) ، ، ، ، ، و ناميده مى‌ شود كه هر كدام ساختمانى مخصوص به خود و وظيفه ويژه‌ اى برعهده دارد كه شرح آن به درازا مى‌ كشد. همين قدر كافى است بدانيم كه كمترين دگرگونى در آنها مايه اختلال بينائى مى‌ گردد و البته در پشت شبكيه نيز اعصاب بينائى است كه از آنجا منظره‌ هايى كه روى شبكيه افتاده به مغز مخابره مى‌ شود . 3⃣ حساسيت در برابر نور : تنظيم نور براى فيلمبردارى و عكاسى يكى از مشكل‌ ترين كارها است . و بسيار مى‌ شود كه گروهى از متخصّصان مأمور اين كار مى‌ شوند در حالى كه چشم با تغيير دادن حساسيت خود در برابر نورهاى كم و زياد قادر است از صحنه‌ هاى مختلف در نور بسيار قوى و نور بسيار ضعيف عكسبردارى دقيق و جالب كند . 4⃣ تحرّك فوق ‌العاده : فيلمبرداران دستگاه‌ هاى خود را دائماً به راست و چپ و بالا و پائين مى‌ گردانند و از ابزارهای مختلف براى اين كار استفاده مى‌ كنند . در حالى كه عضلاتى كه در اطراف كره چشم قرار گرفته با يك اراده اين دستگاه را به طور كامل در چهار جهت گردش مى‌ دهد و قدرت مانور آن را براى فيلمبردارى از صحنه‌ هاى اطراف فوق ‌العاده زياد مى‌ كند . 5⃣ مصالح ساده و لطيف : براى تهيّه دستگاه‌ هاى فيلمبردارى از محكم ترين شيشه‌ ها و فلزات بهره مى‌ گيرند ، در حالى كه چشم از مصالح بسيار لطيفى ساخته شده، و در عين حال گاهى يكصد سال به طور مداوم كار مى‌ كند . اين به خاطر آن است كه يك دستگاه زنده است و مى‌ تواند دائمآ خود را بسازد و تجديد قوا كند در حالى که دستگاه‌هاى مصنوع بشر دستگاه‌هاى مرده‌ اند ! 👇👇👇
👆👆👆 6⃣ دستگاه‌ هاى جنبى : براى اينكه چشم بتواند وظائف خود را به خوبى انجام دهد به وسائل زيادى مجهّز شده است كه آنها نيز هر كدام شگفت ‌آور است . وجود چشمه ‌هاى جوشان كه مايع مخصوص و شفّاف كننده را به طور مداوم در چشم مى‌ ريزد و به پلك ‌ها اجازه مى‌ دهد بدون كمترين اصطکاکی روى كره چشم گردش كند و فاضلابى كه در پائين آن قرار گرفته كه اين مايع را دائما به بيرون هدايت كرده و به حفره ‌هاى بينى سرازير مى‌ كند و همچنين خود پلك‌ ها و عكس‌ العمل فوق ‌العاده سريع آنها در برابر حوادث مختلف كه چشم را در برابر ضربه‌ ها هجوم گرد و غبار يا نور شديد فورا مى‌ پوشاند و همچنين ساختمان مژه ‌ها كه همچون كركره‌ هاى سايه روشن به چشم اجازه مى‌ دهد كه در عين باز بودن، نور كمى را به خود راه دهد و از ورود گرد و خاك حفظ كند و نيز قرار گرفتن چشم در يك محفظه استخوانى بسيار قوى و محكم همچون يك دژ نيرومند و قرار گرفتن اين محفظه در نقطه مرتفع بدن كه به آن اجازه مى‌ دهد اطراف و جوانب خود را همچون ديده‌ بان ‌ها كه در پست ديدبانى قرار دارند، ببيند و همچنين وجود ابروها كه سپر حفاظتى است ، و امور فراوان ديگرى كه هر كدام داستانى جالب و شگفت ‌انگيز و پر معنى دارند . اگر مجموع اين جهات را كنار هم قرار دهيم و كمى پيرامون آن بينديشيم ؛ قطعا اعتراف خواهيم كرد كه سازنده چشم از تمام قوانين مربوط به عدسى ‌ها، و انعكاس نور و مسائل پيچيده ديگرى از اين قبيل آگاه بوده، و با علم و قدرت بى ‌انتهاى خود چنين موجود عجيبى را آفريده است . خلاصه هريك از اعضاى ظاهرى يا دستگاه ‌هاى داخلى بدن همچون قلب و مغز و عروق و سلسله اعصاب خود داستان مفصّل و شگفت‌ انگيزى دارند كه اگر بخواهيم به ذكر اسرار يك يك آنها بپردازيم هفتاد من كاغذ كه سهل است هزاران كتاب از اسرار آنها پر مى‌ شود. چه بهتر كه به قصور خود در اين زمينه اعتراف كنيم و سر تعظيم بر آستان آفريدگار فرود آريم، و به گفته آن شاعر درباره آفرينش خود مترنّم شويم و بگوئيم اى انسان : عجب‌ تر از تو ندارد جهان تماشاگاه چرا به چشم تعجب به خود نظر نكنى ! يا بگوئيم : عالم همه در تو است و ليكن از جهل پنداشته ‌اى تو خويش را در عالم ! 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ ✅ شگفتی های آفرینش در آماده سازی غذای نوزاد تدبیر خداوند و شگفتی های آفرینش ، چگونه در آماده سازی غذای نوزاد مشاهده می شود ؟  نوزاد انسان در آغاز تولّد ، قدرت استفاده از غذاهاى سخت و سنگين را ندارند ؛ به همين دليل خداوند غذاى مخصوصى به نام شير را در بدن مادر فراهم ساخته است . در حقيقت خون ‌هاى بدن مادر ، كه در دوران بارداری مورد استفاده جنین بوده ؛ با يك دگرگونى وسيع و سريع به شكل شير در مى ‌آيد . لذا پستان مادر ، بر اثر ترشّحاتى كه از «جفت» به خون مادر مى ‌ريزد خود را براى وظيفه ای سنگين آماده مى‌ سازد . از سویی شیر یک غذای کامل است و گویا تنها جسم کودک از شیر مادر تغذیه نمی کند ، بلکه عواطف و روح کودک را نيز سيراب مى ‌شود . نوزاد انسان و بسيارى از حيوانات در آغاز تولّد، قدرت استفاده از غذاهاى سخت و سنگين را ندارند ؛ به همين دليل ، دست قدرتمند آفرينش ، غذاى مخصوصى به نام شير براى آنها در پستان مادر، فراهم ساخته است . در حقيقت همان خون‌ هاى بدن مادر، كه در دوران بارداری مورد استفاده «جنین» بود ؛ با يك دگرگونى وسيع و سريع به شكل شير در مى‌ آيد ، و تا مدّت لازم او را تغذيه مى‌ كند . پستان مادر ، در دوران باردارى بتدريج تغيير شكل داده ؛ و بر اثر ترشّحاتى كه از «جفت» به خون مادر ریخته می شود ، به آنها آماده باش مى‌ دهد ، و روز به روز بزرگ‌ تر شده و خود را براى وظيفه سنگين آينده آماده مى‌ سازد . لوله‌ هايى كه در پستان است و تا نوك پستان امتداد دارد ، منشعب و زياد شده و ترشّح مختصرى دارند ، و به هنگام تولّد نوزاد، اعلام آمادگى كامل مى‌ كنند. عجب اينكه ترشح شير از سلّولهاى پستان دائمى نيست ، و گرنه مرتّبا به خارج مى‌ ريخت ، بلكه به محض اينكه لب‌ هاى نوزاد ، به پستان مادر مى‌ رسد ، و شروع به مكيدن مى‌ كند ، تحريكات عصبى از راه اعصاب به نخاع و از نخاح به هيپوتالاموس رفته و باعث دو نوع ترشح مى‌ گردد كه يكى از آنها از راه خون به پستان‌ ها مى‌ ريزد و نسوج اطراف مجارى شير را منقبض ساخته و به آنها فشار وارد مى‌ كند تا شير به سوى نوك پستان رانده شود ، و تمام اين اعمال، ظرف 30 ثانيه كامل مى‌ شود ، و عجيب‌ تر اينكه نه تنها شير در آن پستانى كه به آن لب زده جارى مى‌ گردد ؛ بلكه در پستان ديگرى نيز همين جريان برقرار و آماده مى‌ شود ، و لذا تأكيد شده نوزاد را از هر دو پستان شير دهند . شير يك غذاى كامل است ؛ مخصوصاً شير مادر، که هيچ چيز در دنيا جانشين آن نمى‌ گردد . شير داراى ويتامين آ ، ب ، د ، پ و ويتامين‌ هاى ديگر است ؛ و 22 نوع مادّه مختلف از سوى دانشمندان در آن كشف شده است ، به اضافه انواع آنزيم‌ ها . بسيارى از داروهاى لازم نيز از طريق شير مادر به نوزاد منتقل مى‌ شود ؛ و به همين دليل كودكانى كه از شير مادر بى‌ بهره مى‌ شوند گرفتار كمبودهاى مختلفى مى‌ گردند . به نظر مى‌ رسد كه شير مادر تنها جسم كودك را تغذيه نمى‌ كند ؛ بلكه عواطف و روح او را نيز سيراب مى‌ كند ، به همين دليل كسانى كه از شير مادر محروم مى‌ شوند داراى اشكالات و كمبودهاى عاطفى نيز احياناً خواهند بود . به همين دليل قرآن مجيد مى فرماید :  «وَالْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمنْ أرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ» ؛ (مادران فرزندان خود را دو سال تمام شير مى‌دهند اين براى كسى است كه بخواهد دوران شير خوارگی را تكميل كند) . 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 @Javanmardi_langarudi 🌧أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌧
﷽؛ ✅ عجایب بدن انسان در بیان قرآن عجایب آفرینش اعضای بدن انسان در قرآن چگونه بیان شده است ؟ مطالعه اجزای بدن انسان و پیچیدگی های به کار رفته در آن یکی از بهترین درس های خداشناسی است . قرآن نیز همواره به این راه شناخت توجه دارد . مثلاً در سوره نحل خلقت انسان در حالت بی اطلاعی از دنیای پیرامون و سپس مجهز شدنش به ابزارهای دیداری و شنیداری و تعقلی مورد اشاره قرار می گیرد و یا در سوره یونس با استفهامی انکاری که پاسخش را از فطرت مردمان می گیرد به تأمین رزق مردم حتی بت پرستان و پدید آمدن چشم و گوش آنها از جانب خداوند اشاره می شود . آیات بسیار زیاد دیگری نیز در این رابطه وجود دارند . براى اينكه انسان بتواند با خارج از وجود خود رابطه برقرار كند به ابزارهاى مختلفى نيازمند است كه آفريدگار او را به آنها مجهّز ساخته است . براى مشاهده شكل ، رنگ ، كميّت و كيفيت موجودات ، حس بينائى و چشم ، و براى ضبط انواع صداها ، حسّ شنوائى و گوش ، و همچنين حواس ديگر براى درك بوها ، سرما و گرما ، خشونت و لطافت و... به انسان اعطا شده است . ساختمان اين ابزار به قدرى پيچيده و ظريف و دقيق است كه شرح هر كدام مى‌ تواند موضوع علم مستقلى قرار گيرد و در اين باره كتاب هاى زيادى نوشته شده كه در حقيقت مجموعه‌ اى است از اسرار توحيد ، و درس‌ هاى خداشناسى ، و پيام‌ ها و نغمه‌ هايى از معرفة الله ، كه از سوى اين اعضاء در گوش جان انسان نواخته م ى‌شود . ممكن نيست كسى در ساختمان اين اعضاء دقت كند و در برابر قدرت و عظمت آفريدگار آنها سر تعظيم فرود نياورد ؛ خواه با زبان اعتراف بكند يا نكند . با اين اشاره به سراغ قرآن مى‌ رويم : 1⃣ قرآن در آیه 78 سوره نحل به عنوان معرّفى ذات پاك خداوند و بيان نشانه‌ هاى او در وجود انسان ، مى‌ فرمايد : (و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالى که هیچ چیز نمى دانستید) ؛  «وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا». اين تعبير به خوبى نشان مى‌ دهد كه صفحه قلب به هنگام تولّد از تمام معارف خالى است . ولى بعضى از مفسّران گفته‌ اند كه منظور غير از علم حضورى انسان به ذات خويش است ، يا به تعبير ديگر منظور علم به اشياء برون است ؛ و شاهد آن را این آیه سوره نحل دانسته‌ اند :  «وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَىٰ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا»؛ (بعضى از شما به نامطلوب ترین [مراحل] عمر مى رسند ، که بعد از آگاهى، چیزى نمى دانند [و همه چیز را فراموش مى کنند]) . زيرا در اين سن پيرى مسلّما انسان از وجود خويش با خبر است ؛ ولى اين احتمال نيز وجود دارد كه نوزاد در آغاز تولّد حتى از وجود خويش بى‌ خبر باشد و اولين چيزى را كه باز مى‌ يابد وجود خويش است . سپس مى فرماید : (و براى شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر به جا آورید)؛  «وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» . چشم و گوش را براى اين قرارداد تا محسوسات را درك كنيد ؛ و عقل را براى درك معقولات ، و با اين سه وسيله شناخت ، از عالم بيرون وجود خويش آگاه شويد . سپس براى شكر اين نعمت‌ ها بپاخيزيد و قبل از هر چيز به سراغ شناخت منشأ اعطا کننده ابزار معرفت و علم بروید. براى پى بردن به اهمّيّت چشم و گوش و عقل كافى است كه حالتى را كه بر اثر فقدان هريك از اينها به وجود مى‌ آيد (تا چه رسد به همه آنها) پيش خود مجسّم كنيد . يك شخص نابينا ، يك شخص كر و يا يك شخص فاقد عقل و يا همه اينها ، چه وضعى دارد ؟ و چقدر از مواهب اين عالم بزرگ دور مى‌ ماند ؟ و قبل از هر چيز موهبت علم و آگاهى كه برترين مواهب و مقدمه بهره‌ گيرى از مواهب ديگر است از دست مى‌ دهد . بعضى گفته‌ اند منظور از «شيئا» در آيه فوق، حق کسی است که نعمت را اعطا کرده است ، و بعضى گفته‌ اند : منظور منافع خويش است ، و بعضى آن را به سعادت و شقاوت ، يا ميثاق الهى در روز «ألست»، تفسير كرده‌ اند ؛ ولى اطلاق آيه هرگونه قيد را نفى مى‌ كند و همه چيز را شامل می شود . در اينكه چرا «سَمْع» (گوش) بر «ابصار» (چشم‌ ها) مقدّم داشته شده ؟ ممكن است به خاطر اين باشد كه گوش قبل از چشم به كار مى‌ افتد . زيرا چشم انسان در محيط رحم مادر كه تاريكى مطلق بر آن حاكم است آمادگى براى ديدن ندارد، و بعد از تولّد نيز تا مدّتى در مقابل نور بسيار حسّاس است و لذا غالبا بسته است ، تا تدريجا در برابر نور آمادگى پيدا كند ؛ ولى گوش چنين نيست. حتى به عقيده بعضى در عالم جنينی نيز صداها را مى‌ شنود ، و با آهنگ قلب مادر آشنائى پيدا مى‌ كند ! 👇👇👇
👆👆👆 از اين گذشته گوش وسيله شنيدن پيام وحى الهى است كه برترين شنیدنی ها است، و نيز وسيله عمومى انتقال علوم از نسلى به نسل ديگر است ، در حالى كه چشم چنين نيست ؛ زيرا خواندن و نوشتن گرچه وسيله انتقال علوم است ولى جنبه عمومى ندارد . قرار گرفتن «اَفئِدة» (عقل‌ هاى پخته) پشت سر اين دو نيز دليلش روشن است ؛ چرا كه انسان شنيدنى‌ ها و ديدنى‌ ها را منتقل به عقل مى‌ كند ، و سپس به تجزيه و تحليل روى آن مى‌ پردازد و از آن معلومات تازه‌ اى مى‌ سازد و قوانين كلّى عالم را كشف مى‌ كند . 2⃣ آیه 78 سوره مومنون نيز همان حقيقتى را كه در آيه قبل آمده بود تعقيب مى‌ كند ؛ و براى شناخت خداوند به مسأله آفرينش گوش و چشم و قلب اشاره كرده ، و حس شكرگزارى انسان‌ ها را كه نردبان معرفت خدا است ، بر مى‌ انگيزد . با اين تفاوت كه در اين آيه در مورد خلقت اين اعضاء تعبير به «انشاء» شده و در پايان آن انسان‌ هايى را كه كمتر شكر خدا را بجا مى‌ آورند مورد سرزنش و ملامت قرار داده و مى‌ فرمايد : (و او کسى است که براى شما گوش و چشم و عقل آفرید ؛ امّا کمتر شکر [او را] به جا مى آورید)؛  «وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۚ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ». «انشاء» به گفته راغب در اصل به معنى ايجاد چيزى و تربيت آن است ؛ و به همين دليل به افراد جوان «ناشى» گفته مى‌ شود . تعبير به «انشاء» غالباً در مورد جانداران است ؛ هر چند در مورد غير آنها نيز گاهى استعمال شده است ، مانند :  «أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ» ؛ (آیا شما درخت آن را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟!). ممكن است اين تعبير در آيه فوق اشاره به سير تكاملى چشم و گوش و عقل در دوران جنينى و سپس دوران طفوليت باشد كه خداوند اينها را ايجاد كرده ، سپس پرورش مى‌ دهد . 3⃣ در آیه 31 سوره یونس به صورت يك استفهام تقريرى از مشركانى كه خدا را رها كرده و در وادى بت پرستى سرگردان شده‌ اند ، سوال می کند : (بگو: چه کسى شما را از آسمان و زمین روزى مى دهد؟ یا چه کسى مالک [و خالق] گوش و چشمهاست؟)؛  «قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ». مسلّما روزى‌ هايى كه عائد انسان مى‌ شود يا از آسمان است (مانند : باران و هوا و نور آفتاب) و يا از زمين است (مانند: گياهان و درختان و معادن مختلف) همچنين علوم و دانشها و معارفى كه عائد انسان مى‌ شود غالباً از طريق چشم و گوش است ؛ چرا كه اين دو حس مهمترين وسيله ارتباط انسان با جهان خارج محسوب مى‌ گردد ، که همه اين ارزاق مادى و معنوى از سوى خدا است . جالب اينكه در اينجا تعبير به مالكيت كرده است ؛ و از آنجا كه مالكيت در اينجا مالكيت تكوينى است از مسأله آفرينش و خلقت جدا نخواهد بود ، و در حقيقت تعبير به لازم شده است . همچنين جدا از مسأله تدبير امور نمى‌ باشد؛ و لذا در پايان آيه باز به صورت استفهام مى‌ فرمايد: (و چه کسى امور [جهان] را تدبیر مى کند؟)؛  «وَمَن يُدَبِّرُ الْأَمْرَ». بلافاصله مى فرماید : (بزودى [در پاسخ] مى گویند : خدا)؛ «فَسَيَقُوْلُوْنَ الله». (بگو: پس چرا تقوا پیشه نمى کنید؟! [و راه شرک مى پویید]) ؛ «فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ». يعنى پرهيز از پرستش بت‌ ها و روى آوردن به بيگانه‌ ها، و پرهيز از گناه و بى‌ عدالتى‌ ها . 4⃣ در آیات 8 و 9 سوره بلد ضمن اشاره به قسمتى از نعمت‌ هاى بزرگ خداوند بر انسان، براى تحريك حس شكرگزارى او كه مقدمه «معرفة الله» است ؛ مى‌ فرمايد : (آیا براى او دو چشم قرار ندادیم)؛  «أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَيْنَيْنِ». چشم‌ هايى كه مى‌ تواند با آن عالم هستى را ببيند ، و عجائب آفرينش را بنگرد ، و آفتاب و ماه و اختران و انواع گياهان و درختان و انواع موجودات زنده و جانداران را مشاهده كند ، و عجائب خلقت خدا را تماشا نمايد ، راه را از چاه ببيند ، و دوست را از دشمن تشخيص دهد، و خود را از چنگال حوادث نامطلوب برهاند . سپس مى فرماید : (و یک زبان و دو لب؟!)؛  «وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ». زبانى كه وسيله ارتباط او با ديگران است ، زبانى كه سبب انتقال علوم و دانش‌ ها از نسلى به نسل ديگر و از قومى به قوم ديگر است ، زبانى كه با آن نيازهاى خود را باز مى‌ گويد ، و با آن به راز و نياز با معبود بر مى‌ خيزد ، و ترجمان تمام ذرّات وجود او است . همچنين لب‌ هايى كه نقش مؤثّرى در تكلّم دارند و عهده‌ دار تشكيل مقاطع بسيارى از حروف‌اند و از آن گذشته كمك زيادى به نوشيدن آب و خوردن و جويدن غذا و حفظ رطوبت دهان مى‌ كند ، به گونه‌ اى كه اگر قسمتى از لب‌ ها قطع شود نه تنها اين امور براى انسان بسيار مشكل خواهد شد ؛ بلكه منظره چهره او بسيار اسف‌ انگيز مى‌ شود . جالب اينكه بعد از اين دو آيه ، قرآن از هدايت انسان به خير و شر سخن گفته و مى‌ فرمايد : 👇👇👇
👆👆👆 (و او را به راه خیر و شر هدایت کردیم)؛  «وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ». اين تعبير گويا ، اشاره‌ اى به رابطه چشم و زبان و لب‌ ها ، با مسأله هدايت و شناخت خير و شر است ؛ چرا كه آنها ابزارى براى اين هدف بزرگ محسوب مى‌ شوند . 5⃣ آیه 46 سوره انعام حالتى را كه به خاطر از دست دادن گوش و چشم و عقل براى انسان پيدا مى‌ شود مورد توجّه قرار داده ؛ و می فرماید : (بگو : به من خبر دهید اگر خداوند ، گوش و چشمهایتان را بگیرد ، و بر دلهاى شما مهر نهد [که چیزى را نفهمید] ، کدام معبودى جز خدا آنها را به شما باز مى گرداند؟)؛  «قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَأَبْصَارَكُمْ وَخَتَمَ عَلَىٰ قُلُوبِكُم مَّنْ إِلَٰهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِهِ».  سپس در پايان آيه مى فرماید : (ببین چگونه آیات را به گونه هاى مختلف براى آنها شرح مى دهیم ، سپس آنها روى مى گردانند!)؛  «انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ». در حقيقت قرآن مى‌ خواهد از يكسو بگويد اين ابزار مهم شناخت از خود شما نيست، چرا كه اگر از خود شما بود هرگز از شما گرفته نمى‌ شد، در حالى كه كم نيستند كسانى كه نعمت گوش و چشم و عقل را بر اثر عوامل مختلفى از دست مى‌ دهند؛ پس معلوم مى‌ شود اينها از ناحيه مبدأ ديگرى است. از سوى ديگر از آنجا كه ارزش هر چيزى در برابر ضدش روشن مى‌ شود قرآن مى‌ خواهد با توجّه به حالت دردناكى كه براى انسان به خاطر از دست دادن اين نعمت‌ هاى بى‌ نظير رخ مى‌ دهد؛ او را متوجّه عظمت آفريدگار و بخشنده اين نعمت‌ها كند، و وجدانش را از اين راه تسخير كرده به خشوع در برابر او وا دارد . تعبير به «اَخْذ» (گرفتن) گوش و چشم ، ممكن است به معنى گرفتن خود اين اعضا باشد ، و يا گرفتن قدرت و نيروى شنوائى و بينائى، يا هر دو . 6⃣ آیه 53 سوره فصلت كه از جامعترين آيات توحيد و خداشناسى است ؛ نظرى به تمام نشانه‌ هاى او در سراسر جهان آفرينش افكنده و مى فرمايد : (بزودى نشانه هاى خود را در اطراف عالم و در درون جانشان به آنها نشان مى دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است)؛ «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ». «آفاقْ» جمع «افق» به معنى اطراف است. بنابراين «آفاق ارض» به معنى اطراف زمين و آفاق آسمان به معنى اطراف آسمان است، و چون در آيه مورد بحث به صورت مطلق ذكر شده ، همه جا را اعم از شمال و جنوب و شرق و غرب جهان را شامل مى‌ شود . «انفس» در اينجا نيز معنى وسيعى دارد كه هم روح را شامل مى‌ شود و هم جسم ، و تمامى اعضاى بدن را كه موضوع بحث ما است . در اينكه ضمير در «اَنَّهُ الحَقَّ»، به چه چيز باز مى‌ گردد ؟ بعضى ازگفته‌ اند : منظور قرآن است ، و منظور از آيات آفاقى ، پيروزى‌ هايى است كه نصيب مسلمانان در اطراف جهان شد، و منظور از آيات اَنْفُسى، پيروزى‌ هاى آنها بر بلاد عرب است . يعنى ما پيروزى‌ هايى در اطراف جهان و در بلاد عرب به آنها نشان مى‌ دهيم تا بدانند كه قرآن بر حق است . بعضى گفته‌اند : منظور رسول خدا(صلوات الله علیه) است ، يا دين و آئين او ، كه با تفسير اول، تفاوت چندانى ندارد. ولى چنانكه جمعى از مفسّران فهميده‌ اند ظاهر اين است كه منظور خداوند است. يعنى آيات آفاقى و انفسى را به آنها نشان مى‌ دهيم تا حقانيّت خداوند بر آنها آشكار شود . تعبير به آيات ، از يك سو، و تعبير به «آفاق» و «انفس» ، از سوى ديگر، و آيه بعد از آن كه از توحيد ، سخن مى‌ گويد ؛ همگى شواهدى براى اين تفسير محسوب مى‌ شود. ضمنا اين آيه هماهنگ با آيات متعدّد ديگرى از قرآن مجيد است كه نشانه‌ هاى خدا را در پهنه آفرينش و وجود انسان ارائه مى‌ كند، مانند: «وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِّلْمُوقِنِينَ * وَفِي أَنفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ "؛ (و در زمین آیاتى براى جویندگان یقین است * و در وجود شما [نیز آیاتى است]؛ آیا نمى بینید؟!). در تفسير على بن ابراهيم نيز همين معنى ذكر شده ، هرچند در بعضى از روايات ضمير «انّه» ناظر به حضرت مهدى (علیه السلام) معرّفى شده است ؛ ولى ظاهرا اين تفسير از بطون آيات است . (جمع ميان تفاسير نيز ممكن است). به هر حال در هريك از اينها بنگريم آثار علم و قدرت او را مى‌ بنيم ، و به قول شاعر: «هر گياهى كه از زمين رويد ، وحده لا شريك له گويد» و «دل هر ذره را كه بشكافيم، آفتابش در ميان ببينيم». 👇👇👇
👆👆👆 تعبير به «سَنُرِيْهِمْ»؛ (پيوسته به آنها نشان مى‌ دهيم) با توجّه به اينكه فعل مضارع در اينگونه موارد به معنى استمرار است اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه هر روزى كه از عمر انسان مى‌ گذرد حقايق تازه‌ اى از اين جهان بر او كشف مى‌ شود ، و رازهاى جديدى گشوده مى‌ گردد . هر روز دانشمندان در آزمايشگاه‌ ها و كتابخانه‌ هاى خود به كشف جديدى مى‌ رسند ، و آيات تازه‌ اى از آيات الهى فاش مى‌ شود ، و مسلّمآ اگر ميليون‌ ها سال بر عمر بشر بگذرد اين مسأله همچنان تداوم خواهد داشت ؛ و چه عجيب است جهان پهناور آفرينش ، و چه بزرگ است آفريدگار آن ! تازه اين كهنه كتابى است كه به اصطلاح اول و آخرش افتاده، و ما از ميلياردها سال قبل و بعد تقريبا هيچ خبرى نداريم ، و دانسته های بسيار ناچيز ما تنها مربوط به يك بخش از اين عالم بزرگ و يك فصل از اين كتاب است . از مجموع آيات گذشته به خوبى نتيجه مى‌ گيريم كه هريك از اعضاى بدن انسان ، بلكه هر جزئى از اجزاى آن، آئينه تمام نماى حق است ، و نشانه مستقل روشنى از علم و قدرت و حكمت و تدبير خالق جهان محسوب مى‌ شود .
14_DAHA295-Hashemi Nejad- azar valedein_(www.R(3).mp3
5.61M
﷽؛ 🌷 آزار والدین ( لطف حق با تو مداراها کند چون که از حد بگذرد رسوا کند ) https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi
💠🔷🔹 🔷 🔹 💐 ذکر الهی 🔑 علامه می فرمودند: « روزی در باغ بودم. ناگهان متوجه شدم همه کلاغ های روی درخت، یک پارچه « الله ! الله! » می گویند! » 🔑 و نیز می فرمود: « هنگامی که به «ذکر» مشغولم، مشاهده می کنم درخت های حیاط خانه هم با من ذکر می گویند. » https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi 🔹 🔷 💠🔷🔹
✅ چسبیدن مهر به پیشانی 💢 پرسش : چنانچه در هنگام سجده مهر به پیشانی بچسبد،سجده چه حکمی دارد؟ ⭕️ پاسخ : هرگاه در سجده اوّل مهر به پیشانى بچسبد باید آن را براى سجده دوم از پیشانى جدا کند و اگر به همان حال به سجده دوم رود اشکال دارد(منظور این است که نماز را تمام نموده و دوباره بخواند)، البته اگر سهواً باشد و مهر جدا نشود،سجده صحیح است. 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi 🌼شبهات احکام و مسائل شرعی را از این کانال به دست آورید🌼
﷽؛ 🌷 در روز قیامت ، و از انسان نزد خداوند شکایت می کنند 📝 حضرت استاد انصاریان به شکایت ، و از مردم در روز قیامت اشاره و تصریح کرد : 👈 پیغمبر (صلےالله علیه و آله) می فرمایند : " در روز قیامت از مردم شکایت می کند : یکی است که می گوید : خدایا ! من ساخته شده بودم ، تمیز و جادار و خوب هم بودم ، اما مردم نمی آمدند . شاکی دوم هست و شکایتش هم این است : خدایا ! من بین مردم بودم ، به من عمل نکردند . شاکی سوم هم است که می گوید : خدایا ! من سالها درس خواندم ، مسئله ، حلال و حرام یاد گرفتم . خودت گفته بودی که بین مردم برگرد ، من هم برگشتم ؛ اما هیچ کس به من محل نگذاشت ". 👈 سپس حضرت می فرمایند : " خدا به شکایت هر سه توجه می کند و مردم محکوم می شوند ". 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی }💎🎆 https://eitaa.com/Javanmardi_langarudi 🌷 أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷
﷽؛ ✅ علّت هجرت پیامبر اسلام  علّت هجرت پیامبر اسلام از مکّه به مدینه چه بود ؟ فعالیت های رسول اکرم برای بزرگان کافر و ظالم قریش خطر ساز بود ؛ به همین دلیل تصمیم گرفتند ، پیامبر را از سر راه خود بردارند ، برای این کار تصمیم گرفتند از هر قبیله یک نفر انتخاب کنند و شبانه رسول الله را به قتل برسانند اما خداوند نقشه آنان را نقش بر آب کرد و پیامبر را نجات داد و ایشان به مدینه هجرت کردند . قبل از هجرت پیامبر اسلام حوادثى رخ داد که مفسرین از آن با تعبیرات مختلفى یاد کرده اند . اما همگى یک حقیقت را دنبال مى کنند و آن این که خداوند به طرز اعجاز آمیزى پیامبر را از دام یک خطر بزرگ و قطعى رهائى بخشید ، جریان حادثه طبق نقل «درّ المنثور» چنین است : گروهى از قریش و اشراف «مکّه» از قبائل مختلف جمع شدند تا در «دارُ النَّدْوَةِ» (محل انعقاد جلسات مشورتى بزرگان «مکّه») اجتماع کنند ، و درباره خطرى که از ناحیه پیامبر آنها را تهدید مى کرد بیندیشند . مى گویند: در اثناء راه پیر مرد خوش ظاهرى به آنها برخورد کرد که در واقع همان شیطان بود (یا انسانى که داراى روح و فکر شیطانى) از او پرسیدند : کیستى ؟ گفت : پیر مردى از اهل «نجد» هستم ، چون از تصمیم شما با خبر شدم ، خواستم در مجلس شما حضور یابم و عقیده و خیر خواهى خود را از شما دریغ ندارم . گفتند : بسیار خوب ، داخل شو! او هم همراه آنها به دار الندوة وارد شد . یکى از حاضران رو به جمعیت کرده ، گفت : درباره این مرد (اشاره به پیامبر اسلام) باید فکرى کنید ؛ زیرا به خدا سوگند بیم آن مى رود که بر شما پیروز گردد (و آئین و عظمت شما را در هم پیچد). از آن میان یکى پیشنهاد کرد او را «حبس» کنید تا در زندان جان بدهد... پیر مرد نجدى این نظر را رد کرده ، گفت : بیم آن مى رود که طرفدارانش بریزند و در یک فرصت مناسب او را از زندان آزاد کنند و او را از این سرزمین بیرون ببرند ، باید فکر اساسى ترى کنید . دیگرى گفت : او را از میان خود بیرون کنید تا از دست او راحت شوید ؛ زیرا همین که از میان شما بیرون برود هر کار کند ، ضررى به شما نخواهد زد و سر و کارش با دیگران است . پیر مرد نجدى گفت : به خدا سوگند این هم عقیده درستى نیست ، مگر شیرینى گفتار و طلاقت زبان و نفوذ او را در دل ها نمى بینید ، اگر این کار را انجام دهید به سراغ سایر عرب مى رود ، گرد او را مى گیرند ، سپس با انبوه جمعیت به سراغ شما باز مى گردد ، شما را از شهرهاى خود مى راند و بزرگان شما را به قتل مى رساند ! جمعیت گفتند : به خدا راست مى گوید ، فکر دیگرى کنید. که تا آن وقت ساکت بود به سخن در آمده ، گفت : من عقیده اى دارم که غیر از آن را صحیح نمى دانم ! گفتند : چه عقیده اى؟ گفت : از هر قبیله اى جوانى شجاع و شمشیرزن را انتخاب مى کنیم و به دست هر یک شمشیر برّنده اى مى دهیم تا در فرصتى مناسب دسته جمعى به او حمله کنند ، هنگامى که به این صورت او را به قتل برسانید ، خونش در همه قبائل پخش مى شود، و باور نمى کنم طایفه «بنى هاشم» بتوانند با همه طوائف قریش بجنگند و مسلماً در این صورت به خون بها راضى مى شوند ، و ما هم از آزار او راحت خواهیم شد . پیر مرد نجدى (با خوشحالى) گفت: به خدا رأى صحیح همین است که این جوانمرد گفت ، من هم غیر از آن عقیده اى ندارم (و به این ترتیب این پیشنهاد به اتفاق پذیرفته شد) و آنها با این تصمیم پراکنده شدند. جبرئیل فرود آمد، و به پیامبر دستور داد : شب را در بستر خویش نخوابد. پیامبر شبانه به سوى غار «ثور» ¹ ، حرکت کرد و سفارش نمود على در بستر او بخوابد (تا کسانى که از درز در مراقب بستر پیامبر بودند خیال کنند او در بستر است و تا صبح مهلت دهند و او از منطقه خطر دور شود). هنگامى که صبح شد ، به خانه ریختند و جستجو کردند على را در بستر پیامبر دیدند و به این ترتیب خداوند نقشه هاى آنان را نقش بر آب کرد. صدا زدند : پس محمد (ص) کجاست فرمود : نمى دانم . آنها به دنبال ردّ پاى پیامبر حرکت کردند تا به کوه رسیدند و به نزدیکى غار ، (اما با تعجب دیدند تار عنکبوتى در جلو غار نمایان است و درب غار را پوشانده ، به یکدیگر گفتند : اگر او در این غار بود اثرى از این تارهاى عنکبوت بر در غار وجود نداشت و به این ترتیب باز گشتند). پیامبر سه روز در غار ماند (و هنگامیکه دشمنان همه بیابانهاى «مکّه» را جستجو کردند ، خسته و مأیوس باز گشتند ، او به سوى «مدینه» حرکت کرد) .²،³ (1). غارى است در نزدیکى مکّه. (2).«درّالمنثور»،جلد3،صفحه179، دارالمعرفة ، طبع اول، 1365 هـ ق، ذیل آیه مورد بحث؛ «مجمع البیان»، ذیل آیه فوق؛ «بحار الانوار»، جلد 19، صفحه 28 به بعد، باب 6: الهجرة و مبادیها و... و صفحه47. (3).گردآوري از کتاب: تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي،دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و دوم،ج7،ص184.
✅ ترشحات مشکوک به نجاست 📝 سؤال : هنگام #باران ، آب در چاله های خيابان جمع می شود و هنگام رد شدن ماشين به بدن و لباس ما #ترشح می کند و يا آب هايی كه از ماشين‌های حمل زباله‌ی شهری به خيابان می ريزد ، اين موارد نجس می باشد ؟ 📖 جواب : تا یقین به #نجاست آن نداشته باشید ، پاک است .
🌧 انجام یک غسل به نیت چند غسل " كسى كه چند #غسل بر عهده دارد ـ تمام آنها واجب باشد يا مستحب يا بعضى واجب و بعضى مستحب ، ـ می‏ تواند همه را نيت کند و يك غسل انجام دهد ، اما بنابر احتیاط واجب نیت یک غسل کفایت از غسل دیگر نمی کند ، مگر آنکه به نیت #غسل_جنابت ، غسل کند ، که در این صورت از بقیه غسل هایی که بر عهده داشته است ، کفايت می کند ".
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 👈 تکلّم‌ قبر با جنازه گوید : " وقتی که را وارد کنند ، اگر از باشد هر نقطه‌ای از قبرستان گوید : او را در من دفن نکنید و إلّا عذابش خواهم کرد ! چون او را دفن نمودند زمین به او گوید : ، هرگاه بر روی من راه می رفتی از تو در أذیت بودم ، اکنون که در شکم من قرار گرفتی ، تو را با فشار خود عذاب خواهم نمود و در این حال او را به سختی فشار می دهد . اما هرگاه را وارد نمایند ، هر قسمتی از زمین گوید : او را در من دفن کنید ؛ زیرا وقتی بر روی من راه می رفت از او خشنود بودم ، و همینکه او را در قبر گذارند ، زمین به او گوید و به مقداری که چشم ، قدرت دیدن داشته باشد قبر او وسیع می گردد ". ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ @Javanmardi_langarudi 🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐