eitaa logo
🍁🍂جَــزْرِ تــَـنـْـھــاٰیــے🍂🍁
9.9هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
734 ویدیو
2 فایل
وقتی تو ساحل زندگی،جَزر بیاد سراغت،یهو تنهای تنهامیشی! نویسنده رمانها:فاطمه صداقت✍️ 🚫کپی🚫 راه ناتمام💖 عروسک پشت پرده(چاپ شده)🔦 حس خفته💍 دورهمی(چاپ شده)💑 شامار💟 کوچه پشتی🌿 تیرا🧩 راحله🌷 📌جمعه ها تعطیلیم📌 تبلیغ @TabPaeez ادمین @HappyFlower
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍂جَــزْرِ تــَـنـْـھــاٰیــے🍂🍁
#قسمت_14 نیمه‌های روز بود که به ایستگاه رسیدیم. وسیله‌هایمان را جمع و جور کردیم و یکی یکی پیاده شدی
در دارخویین داخل کانکس‌هایی که وجود داشت مستقر شدیم. آن‌جا آمادگی‌های رزمی را زیر نظر حاج احمد پشت سر می‌گذاشتیم. هر روز این تمرینات ادامه داشت. تقسیم‌بندی‌هایمان هم انجام شده بود. همان‌جا بود که من و محمد عموحسین از هم جداشدیم. من در گردان بلال افتادم و گروهان عمار. فرمانده گردانمان ناصر صالحی بچه‌ی نازی آباد بود. فرمانده گروهان هم ابراهیم‌زاده بود و بچه‌ی چهاردانگه. اتقاقا محمد مفتح، فرزند شهید مفتح هم در گروهان ما بود. با این تقسیم‌بندی‌ها، تمرینات ما آغاز شد. یکی از روزهای اردیبهشت ماه بود. داخل کانکس استراحت می‌کردیم که فرمانده‌ی گردان آمد. همه‌مان را صدا زد. بیرون آمدیم و درمحوطه جمع شدیم. به ما گفت:« برادرا آماده باشید. امشب عملیات داریم.» از شنیدن این خبر حسابی غافلگیر شدیم. ما که تا آن لحظه از چیزی خبر نداشتیم و هر روز فقط تمرین می‌کردیم. همان‌جا بود که حاج احمد هم آمد. برایمان صحبت کرد. از عملیات آن شب گفت؛ عملیات بیت‌المقدس:« برادرا توجه کنید. خداقوت. حسابی زحمت کشیدید. الان دیگه وقته چیدن ثمره‌ی این‌همه تلاشه. برادرا پیروزی تو عملیات امشب به شما و پشتکارتون بستگی داره.» حالا که همه‌چیز جدی شده بود حس خوبی داشتم. حس رسیدن به هدف. حاج احمد ادامه داد:« شما باید توپخانه دشمن رو از کار بندازید تا بقیه‌ی نیروها بتونن حمله کنن.» بچه‌ها سرشان را تکان می‌دادند. حتما داشتند خودشان را آماده می‌کردند:« برادرا یک اشتباه از طرف شما باعث شکست عملیاته. تاکید میکنم فقط یک اشتباه. حسابی حواستونو جمع کنید. توکل به خدا کنید.» بعد از سخنرانی حاج احمد حاضر شدیم. دو نفر تیربارچی داشتیم و دو نفر آرپی‌جی زن. فرمانده هم آمد و من هم به عنوان بیسیم‌چی انجام وظیفه می‌کردم. در دلمان به خدا و ائمه متوسل شده بودیم. عجب شبی پیش رو بود.
دلت که گرفت در من قدم بزن برایت خیابانی می شوم بی انتها 🌴🕯🌴
: چته تو ؟ چرا ناراحتی 🤨؟ ؛ هیچی بابا خونم کوچیکه ۶۵ متر هست نمیدونم چطور دیزاینش کنم؟ 😢🥺 : این که ناراحتی نداره بیا لینک یه کانال بهت میدم کلی دیزاین و ترفند خانه داری میزاره☺️ اینم لینکش یادت نره عضو شی👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1528168640C70a42c1e2b بی سلیقه ها نیان لطفاً 😄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️🍃 🦋 چادرانه بـــانو جان! سیــاهــے چــــادر تو ... لبخند امام زمان را در پـے دارد ... سلام مهربونا❤️
نظردونی تیرا🗣 https://harfeto.timefriend.net/16853051107302 گروه نقد با حضور نویسنده https://eitaa.com/joinchat/4119986287C1051036abf 🚫کپی ممنوع است🚫 🕯@Jazretanhaee🕯
« حسین آقا» به قلم:فاطمه صداقت خاطرات رزمنده مجاهد آقای «حسین رئیسی» از اعزام به جبهه‌های حق علیه باطل تا فتح خرمشهر. مزه‌ی آزادی می‌چسبید به جانمان! با اینکه بوی دود و خون شده بود عطر لحظه‌ها و تصویر هم‌رزمان پرپر شده، قاب ذهنمان. «هرشب حوالی ۲۱ کانال جزر تنهایی» https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c
🍁🍂جَــزْرِ تــَـنـْـھــاٰیــے🍂🍁
#قسمت_15 در دارخویین داخل کانکس‌هایی که وجود داشت مستقر شدیم. آن‌جا آمادگی‌های رزمی را زیر نظر حاج
یک کامیون کمپرسی را نشانمان دادند. باید با آن می‌رفتیم. بدوبدو سمتش دویدیم و سوار شدیم. کَف آن نشستیم. مشغول دعا و صلوات شدیم. کم‌کم به نزدیکی کارون رسیدیم. اینطور که گفته بودند غرب کارون در دست عراقی‌ها بود. به سرعت پیاده شدیم. هوا را می‌بلعیدیم و می‌دویدیم. کنار کارون، سوار قایق‌های تکاوران نیروی دریایی شدیم. در آن تاریکی شب، سیاهی آب رعب‌انگیز بود. سفت و محکم سر جایمان نشستیم تا به طرف دیگر رسیدیم. آهسته از قایق پیاده شدیم. همراه ما چهارنفر از بچه‌های تخریب بودند که معبر را برایمان باز کرده بودند. دو نفر هم از بچه‌های اطلاعات عملیات سپاه بودند که به عنوان بلد راه، مسیر را نشانمان می‌دادند. یک ستون شدیم ودر دل شب به ره افتادیم. کمی که پیاده رفتیم ابراهیم‌زاده ما را نگه‌ داشت و گفت:« برادرا، توجه کنید! از این‌جا به بعد دیگه هیچ‌کس حرف نزنه.» در آن تاریکی دیدن فرمانده سخت بود. صدایش اما به خوبی شنیده می‌شد:« برادرا، صدای پای کسی نیاد. موقع راه رفتن مراقب باشید.» بعد دستش را بالا گرفت و تکان داد:« به اشاره‌های من دقت کنین. فقط و فقط بیینین من هرچی گفتم همون‌کار رو انجام بدین. برادرا الان وقت اشتباه کرده نیست. دقت، دقت، دقت! فراموشتون نشه.» دستش را پایین آورد و در نهایت گفت:« خیلی مراقب باشید. توکل برخدا.» خودش جلوتر به راه افتاد. ما هم همراهی‌اش می‌کردیم. بهخدا توکل کرده بودیم و راه می‌رفتیم. در حال حرکت بودیم که علامت داد بنشینیم. همگی روی زمین نشستیم. نگاهم به کنار جاده افتاد. صدای موتور سیکلت می‌آمد. قلبم به شدت می‌کوبید. چشمم به موتور بود و دو سرباز عراقی که روی آن نشسته بودند. به گمانم در حال گشت‌زنی بودند. موتور که رفت و همه‌چیز آرام شد فرمانده، فرمان حرکت داد. دوباره آرام و بی‌سر و صدا به راه افتادیم. کمی راه رفته بودیم که صداهایی به گوشمان خورد. جلوتر که رفتیم صدای رقص و آواز می‌آمد. نزدیک سنگرهایشان شده بودیم. به عربی شعر می‌خواندند و خوش‌گذرانی می‌کردند. ابراهیم‌زاده که کنار من حرکت می‌کرد آهسته زیر گوشم گفت:« تا چند ساعت دیگه نشونشون می‌دیم دایره و دمبک واقعی چیه!»
همچو صبحم یڪ نفس باقیست تا دیدار تو چهرہ بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع ⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صُبح است بیا دوباره پرواز کنیم دروازه دل به دوستی باز کنیم دیروز که رفت رفته را غم نخوریم یک روز دگر به شوق آغاز کنیم... سلام مهربونا
اتفاقی عجیب بعد از مراسم عروسی گلزار، به روایت تصویربردار این مراسم😐 از ماست که بر ماست... یه کم برای خودمون ارزش قائل شیم. مگر اون سلبریتی چی داره که تو نداری؟؟؟ خداوند ما رو یکسان آفریده. به توانایی‌های خودت فکر کن🤌 @simayegharb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشمی به رهت دوخته ام باز که شاید بازآیی و برهانیم از چشم به راهی.... 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طلوع صبحگاهت به شادابی باران…🌧 و روزت به روشنی آفتاب ☀️ صبح زیبای شما مملو از نام خدا💕 سلام مهربونا❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ با چه امیدی؟ این همه تبلیغات علیه ما وجود داره، ما به چه امیدی انجام بدهیم؟ و چطوری؟ پاسخ قرآن رو ببینید...
32.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱این کلیپ را با بچه‌ها ببینید😍 این سوالات درباره (عج) را با بچه‌ها مرور کنید. کودکان را با امام زمان مانوس کنیم. + سرود مفهومی
عیبم مکن به رندی وبدنامی ای حکیم/ کاین بود سرنوشت زدیوان قسمتم
☘ امام رضا (علیه‌السلام) : ✍ منْ فَرَّجَ عَنْ مُؤْمِنٍ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْ قَلْبِهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ. 🌿 هر كه غم و نگرانى مؤمنى را بزدايد خداوند در روز قيامت گره غم از دل او بگشايد. 📗 الکافي ، ج2 ص200
کاش روزی درکِ "احوالِ دلِ "عاشق کُنند اینکه"فِکرش را نکُن" آتش بِروی آتشست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ماجرای جالب در عربستان و مواجهه طنزآمیزش با معلم قرآن وهابی رو حتماً ببینید. 🌐 https://btid.org/fa/ 📎 📎 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💯صدثانیه| مهمترین اخبار و رویدادهای ایران و جهان از «امضای ۳۵ سند همکاری با کوبا، نیکاراگوئه و ونزوئلا» تا «شکسته شدن رکورد صادرات نفت» 🖥 سامانه ارسال گزارشات طلاب، مبلغان و عموم مردم از فضای مجازی 🌐 https://r.btid.org 📎 📎 🔰معاونت تبلیغ و امور فرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح آمدو باغ خانه عطرآگین شد دیوارِ بلندِ آرزو آذین شد شمع و گل و پروانه و بلبل جمعند خورشید دمید و زندگی شیرین شد سلام مهربونا❤️
💚 🌱گل که شد مقصود،حتی خار حاجت می دهد خار با تو می شود گلزارحاجت می دهد... 🌱حُب مولا را میان قلب خود تشدید کن چون که زهرا طبق این معیار حاجت می دهد... 🔅السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام. 🔅السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
گروه نقد با حضور نویسنده https://eitaa.com/joinchat/4119986287C1051036abf 🚫کپی ممنوع است🚫 🕯@Jazretanhaee🕯
قسمت اول رمانا سنجاقه لینکای عمومی فعالن🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا