#دِلنیا عرق پیشانی امیرپویان را پاک کرد. چرا دلش برای امیرپویان آنقدر ضعف میرفت و گریه میکرد؟ مشغول شمردن زخمهایش بود که عمویش گفت:
-دلنیا چشم از صورت دکتر بزرگمهر برندار. تنفسش باید منظم چک بشه. الان میرسیم بیمارستان!
#دلنیا چشمی گفت و خیرهی صورت #امیرپویان شد. با چشم روی اجزای صورتش میچرخید که همان لحظه...😱
https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c
رمان 💞شامار💞
واقعی و از سرگذشت اعضا در کانال بالا😍😵
#دِلنیا عرق پیشانی امیرپویان را پاک کرد. چرا دلش برای امیرپویان آنقدر ضعف میرفت و گریه میکرد؟ مشغول شمردن زخمهایش بود که عمویش گفت:
-دلنیا چشم از صورت دکتر بزرگمهر برندار. تنفسش باید منظم چک بشه. الان میرسیم بیمارستان!
#دلنیا چشمی گفت و خیرهی صورت #امیرپویان شد. با چشم روی اجزای صورتش میچرخید که همان لحظه...😱
https://eitaa.com/joinchat/2949840914C3521c39e0c
رمان 💞شامار💞
واقعی و از سرگذشت اعضا در کانال بالا😍😵