🍁🍂جَــزْرِ تــَـنـْـھــاٰیــے🍂🍁
🌾🍃﷽🍃🌾 ◉๏༺💍༻๏◉ فاطمه صداقت حس خفته #قسمت_
🌾🍃﷽🍃🌾
◉๏༺💍༻๏◉
فاطمه صداقت
حس خفته
#قسمت_150
◉๏༺💍༻๏◉
کدورت سارا و عوض شدن رنگ صورتش به وضوح قابل مشاهده بود. هیچ کس نمیدانست در دلش چه خبر است. مادر انگار از حرفی که زده بود پشیمان شده باشد گفت:
-خب حالا نمایشگاهت کی هست؟ آدرس بده بیام با کبری و لیلا.
سارا سرش را بلند کرد و به چهره مادرش خیره شد.
-از هفته آینده است مامان. خودم میام دنبالتون.
خندید و خیال مادر را راحت کرد. سارا اخلاق خانوادهاش را فوت آب بود. خندید تا مادرش غصه نخورد. پدر اما تمام مدت ساکت بود. او از غم دل دخترش خبر داشت. میدانست چه انگ بزرگی است بچه نداشتن در سن سارا. دخترهای دیگر سن او بودند دو بچه داشتند. مثلا لیلا. مثلا کبری. ولی سارا هنوز مادر نشده بود.
-بابا اون پارچ آب رو بده.
سارا دستش را دراز کرد و پارچ آب را به پدر داد. لحظهای با پدر چشم در چشم شد. چشمها دروغ نمیگویند. دریچههایی هستند که تا ته ته قلب آدم را ناجوانمردانه لو میدهند. پدر ته ته قلب سارایش را دید. چقدر غمگین بود. چقدر سرد و یخ بود. خندههای زورکی سارا نمیتوانست اشکهای یواشکی شبانهاش را لو ندهد. نمیتوانست حسرت آزمایشگاه رفتن و جواب مثبت گرفتن را آشکار نکند. سارا محزون بود.
-ممنونم بابا.
-نوش جان.
پدر آبش را که خورد از سر سفره بلند شد. بعد از استراحت بعد از ظهر باید سر کارش میرفت.
-دیروز عصر اکرم زنگ زد.
سر سارا سوت کشید. باز زن اعصاب خرد کن آن روزها، چه چیزی گفته بود؟ مادر هیچ وقت چیزی را بی علت تعریف نمیکرد.
-سراغ تو رو گرفت. میگفت بچه نداره؟
-خب.
-هیچی دیگه. گفتم نمیخواد. نه.
-خوب گفتی.
صدای آرام سارا که انگار از ته چاه می آمد، عمق ناراحتیاش را نشان میداد.
-گفت وا. یعنی چی؟ حتما یه چیزیش میشه. والا زن سالم و سرحال زود بچه میاره. گفت فرشته رو ببین. بچهاشم پسره ماشاءالله. خوبه بچه مریم مام پسره والا سر اون چی میخواست بگه.
-چی میخواست بگه؟
-یادت نیس واسه لیلا چی میگفت؟ آخی. دختره. عیب نداره. دخترهم خوبه!
سارا ظرفها را داخل سینک گذاشت. نم نم عصبانیتی ریز به سمتش میآمد.
-مثکه نمیدونه خودشم دختر بوده ها. خودشم دختر زاییده. مرگ خوبه واسه همسایه!
مادر دیگر ادامه نداد. میدانست سارا هم حال و روز خوبی ندارد.
-دکتر چی گفت راستی؟
-گفت یهکم دیگه هم صبر کن. اگر خبری نشد اونوقت بیاید آزمایش ببینیم مشکل چیه؟
-خب تا کی یعنی؟
-نمیدونم. مگه مهمه؟
-نه خب. واسه خودت میگم.
-از اکرم و حرفاش میترسی؟
مادر مِن و مِن کرد.
⛔️کپی و نشر به هرشکل حرام⛔️
╔═~^-^~🍂☕️═ೋೋ
@JazreTanhaee
ೋೋ🍂☕️═~^-^~═╝