❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[12]:
با آن که چشم شیخ ضعیف بود و در امور مرجعیت تشیّع و رسیدگی به تربیت و تدریس عالمان علوم دینی، گرفتاریهای فراوانی داشت، بیش از سی جلد کتاب نوشت که هر کدام در موضوع خود کم نظیرند.
وی در هر زمینه ای که قلم زده، چنان آن موضوع را بررسی کرده است که نکته ناگفته ای باقی نگذارده و به اصطلاح اهل فن، ورود و خروجش کاملاً آشکار است. خوشبختانه بیشتر نوشتههای ایشان به چاپ رسیده است.
آثار قلمی شیخ به قرار زیر است:
۱ رساله ای در ارث
۲ رساله ای در تقیه
۳ رساله ای در تیمم
۴ رساله ای در خمس
۵ رساله ای در زکات
۶ رساله ای در صلات
۷ رساله ای در تقلید (در این رساله درباره تقلید میت و اَعلم بحث شده است).
۸ رساله ای در رضاع
۹ رساله ای در خلل
۱۰ حاشیه بر استصحاب قوانین
۱۱ مناسک حج
۱۲ حاشیه بر نَجاةُ العبادِ شیخ محمدحسن نجفی (صاحب جواهر)
توضیح این که وقتی با اصرار از شیخ خواسته شد رساله عملیه خود را منتشر کند، وی از شدت ورع و رعایت احتیاط نمی پذیرفت تا این که سرانجام به احترام عالمان پیشین و باقی ماندن نامشان، بر بعضی از رسالهها حاشیه نوشت که از جمله آنها همین کتاب حاشیه بر نجاة العباد است.
۱۳ حاشیه بر حاشیه بغیة الطالب
۱۴ کتاب طهارت
۱۵ کتاب رجال
۱۶ رساله ای در قطع
۱۷ رساله ای در ظنّ (این رساله، به نام رسالة فی حجیة المظنة چاپ شده است).
۱۸ رساله ای در اصالة البرائة
۱۹ رساله ای در استصحاب
۲۰ رساله ای در تعادل و تراجیح
پنج رساله اخیر در یک مجلّد گردآوری شده و فرائد الاصول فی تمییز المقبول یا رسائل نام گرفته است.
۲۱ رساله ای در قاعده «لا ضرر و لا ضرار»
۲۲ رساله ای در قضاء عن المیت
۲۳ رساله ای در تحقیق مسأله مشتق
۲۴ مواسعه و مضایقه
۲۵ اثبات التسامح فی ادلة السنن
۲۶ رساله ای در قاعده «من ملِکَ شَیْئا مَلک الاقرار بِه»
۲۷ مکاسب یا متاجر (از کتابهای درسی حوزههای علمی است).
۲۸ اصول الفقه (مشتمل بر ۶۲ بحث از بحثهای اصول فقه است).
۲۹ رساله در رد کسانی که اخبار را قطعیة الصدور میدانند.
۳۰ رساله ای در قرعه
۳۱ حواشی متفرقه بر عوائد نراقی
۳۲ رساله ای در ردّ حرام بودن متعه [۱]
----------
[۱]: ریحانة الادب، ج ۱، ص ۱۹۳؛ مکارم الآثار، صص ۴۸۷ ۵۱۷.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#آثار_علمی
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شرائع، استادحسینی، ج۱۲،طهارت.mp3
7.43M
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج12
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
💠انواع معانی (حجة) در کلمات اصولیین:
۱_وجوب متابعت، القطع حجة أی یجب متابعته
۲_طریقیت به سوی واقع، القطع حجة أی طریق إلی الواقع
۳_معذور بودن، القطع حجة أی معذر عند الخطاء
۴_منجز بودن، القطع حجة أی منجز للواقع عند الإصابه
۵_ما یحتج به علی الغیر، القطع حجة أی به یحتج المولی علی العبد ان کان قطعه موافقا للواقع ولم یعمل والعبد علی المولی اذا عمل به والحال انه مخالف للواقع
۶_مجموعه صغرا وکبرای منطقی، کما هو المعروف عند المناطقه
۷_حد وسط در استدلال، لأن الاوسط ما به یحتج لثبوت الاکبر للاصغر
۸_اصطلاح اصولی، أی کل شیئ یثبت متعلقه ولایبلغ درجة القطع
[منبع: شرح رسائل استاد علی محمدی، ج۱؛ص۱۳_۱۴]
#الحجة_فی_علم_الاصول_عند_الفحول
#شرح_رسائل
#اصول_الفقه
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 001.m4a
34.95M
❇️#تدریس_کتب❇️
💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب دوم ( ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم الحجه فیه بنقل الثقات)
✳️ جلسه پنجم
#وسائل_الشیعه
#احکام
#وجوب_عبادات_خمس
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[13]:
پس از محقق حلی، علامه حلی و شهید اول، شیخ انصاری تنها کسی است که کتاب هایش از سوی عالمان بعدی، همواره حاشیه خورده و شرح شده است،[۱]به گونه ای که تا کنون، بیش از ۲۰۰ نفر از عالمان بزرگوار مانند: آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، سیدمحمدکاظم یزدی، حاج میرزاحبیب اللّه رشتی، میرزاحسن آشتیانی و شیخ محمدحسن کاشف الغطا بر کتابها و نوشتههای شیخ، حاشیه و تعلیقه نگاشته اند.[۲]
با توجه به این که دو اثر شیخ (مکاسب و رسایل) از اهمیت فراوانی برخوردار است، به شرح اجمالی آن دو میپردازیم:
🔹۱ کتاب مکاسب (متاجر)
کتاب مکاسب یکی از عمیق ترین و دقیق ترین کتابهای فقهی شیعه به شمار میرود و در سه بخش مکاسب مُحَرَّمه، بیع و خیارات تنظیم شده است. پدید آورنده توانا و چیره دست آن، در این سه بخش، به بیان احکام معاملات و خرید و فروش و ملحقات آن پرداخته است. شیخ بزرگوار در این کتاب، آرای فقیهان بزرگ شیعه را نقد و تجزیه و تحلیل کرده و در هر مسأله، نظر خود را با منطقی محکم و استدلالهای روشن بر کرسی اثبات نشانده است. از این رو، کتاب مکاسب را میتوان میدان تبادل آرا و معرکه استدلالهای گوناگون فقهی دانست. در یک کلام، مکاسب، خلاصه و حاصل عمر پر برکت شیخ بزرگوار و محصول سالها تحقیق و تتبّع ایشان است.
در بزرگی شأن این کتاب همین بس که برای سالیان سال، منبع درسی استادان و طلاب حوزههای علمیه بوده است و هنوز از کتابهای مهم درسی حوزههای علمیه به شمار میرود. مکاسب، نماد فقه سنتی اسلام و نماینده پویایی و بالندگی فقاهت است. دریای بی کرانه ای است که علمای امت، در آن به غواصی پرداخته و گوهرهای ناب آن را به جهان دین و دانش عرضه کرده اند.
به راستی کیست که در وادی فقه و فقاهت، اندک اطلاعی داشته باشد، ولی نام مکاسب شیخ انصاری رحمه الله را نشنیده و از یافتههای علمی آن استفاده نکرده باشد؟![۳]
🔹۲ کتاب رسایل (فراید الاصول)
بر اهل فن پوشیده نیست که بالندگی مکتب اسلام ناب و پاسخ گو بودن آن به تمام مسایل در همه عصرها و قرن ها، در گرو اجتهاد و جهاد علمی و عملیِ
فرزانگان این مکتب است. اجتهاد نیز با دانشهای گوناگونی مانند: ادبیات عرب، تفسیر، رجال، حدیث و اصول فقه پیوند دارد. در این میان، اصول فقه، ریشه و اساس استنباط احکام شریعت است.[۴]از سوی دیگر، به تصدیق اربابان نظر، تا کنون هیچ کتابی محکم تر و دقیق تر از کتاب شریف فرائد الاصول (رسایل) در زمینه اصول فقه نگارش نیافته است.
دانشمندان و عالمان بزرگ، این کتاب را به دلیل دارا بودن رموز و نکات بی شمار، بارها و بارها شرح و تفسیر کرده اند و هم اکنون نیز در حوزههای علمیه در سطح عالی تدریس میشود.[۵]
•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠••••٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠
[۱]: آشنایی با علوم اسلامی، ج ۳، ص ۱۰۱؛ شیخ اعظم انصاری و مسأله ولایت فقیه، احمد آذری قمی، دبیرخانه کنگره بزرگداشت شیخ اعظم انصاری، ص ۶.
[۲]: فقهای نامدار، ص ۳۳۱.
[۳]: در محضر شیخ انصاری شرح خیارات، جواد فخار طوسی، نشر مرتضی، ۱۳۷۱، چ ۲، ج ۱، صص ۷ ۸.
[۴]: شرح کفایه الاصول، علی محمدی خراسانی، نشر الامام الحسن بن علی، ۱۳۷۹، چ ۱، ج ۱، مقدمه.
[۵]: تشریح المقاصد فی شرح الفراید، سید محمدجواد ذهنی تهرانی، نشر حاذق، چ ۲، ج ۱، ص ۷.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#رسائل
#مکاسب
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج13
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری [14]:
شیخ در زهد و عبادت، یگانه روزگار و در میان خاص و عام مشهور بود. ایشان حتی در میان غیر شیعه به زهد و پارسایی معروف است و در این باره داستانهایی بر سر زبان هاست که بیان میشود:
۱. سلطان عثمانی چون از والی عراق که از اهل سنت بود احوال شیخ را پرسید، وی در پاسخ گفت: «و اللّه هو الفاروق الاعظم؛ به خدا سوگند! او فاروق اعظم است».
۲. در ایام حکومت نجیب پاشا قرار شد کسی جز نظامیان، در کربلا و نجف تفنگ نیاورد. به همین دلیل، در دروازه شهر، تفنگ زایران را میگرفتند و نام صاحبش را بر کاغذی نوشته، به آن میچسباندند و چون از شهر بیرون میآمد، تفنگش را به او میدادند.
برخی خبرچینان که بغض شیخ انصاری را در دل داشتند، به حاکم نجف گفتند که مردم، تفنگهای بسیاری به رسم امانت، در خانه شیخ مرتضی پنهان کرده اند. حاکم، صاحب منصبی را که از اهل تسنّن بود، مأمور کرد تا با مأموران وارد خانه
شیخ شوند و هر چه تفنگ در آن جا بود، بیاورند. آنان بی خبر به خانه استاد اعظم آمدند و اتاق ها، سردابه ها، چاهها و دیوارهای خانه را به دقت گشتند، ولی اثری از جنگ افزار ندیدند. حتی دیدند خانه شیخ فرش ندارد و چیزی نیافتند مگر چند وصله گلیم کُهنه و لحافهای بروجردی از بین رفته و اندکی وسایل مِسی که در خانههای فقیران نیز یافت میشود. مأمور شگفت زده شد و نزد حاکم رفت و گفت: «مردم خلافِ واقع گفته اند. این مرد کاملاً از دنیا و امور دنیایی کناره گیری کرده است». [۱]
۳. بالیوز، نماینده سیاسی انگلستان در بغداد که دو سال در پی شرف یابی به خدمت شیخ بود و موفق نشده بود، سرانجام روزی در بیابان، هنگامی که شیخ برای زیارت حضرت سلمان میرفت، او را از دور دید و گفت: «به خدا سوگند! وی یا عیسی بن مریم یا نایب خاص او است». [۲]
۴. روزی همسر شیخ انصاری از او خواست تا چادر شبی برای پوشانیدن رخت خوابهای منزل خریداری کند. شیخ به دلیل تقوا و پارسایی اش، بدین کار تن در نداد. همسر شیخ که از نمایان بودن رخت خوابها در گوشه اتاق ناراحت بود، پس از ناامید شدن از جلب موافقت شیخ، در خرید گوشت صرفه جویی میکرد. وی به جای سه سیر گوشت، تا مدتی دو سیر و نیم میخرید و با مبلغی که از این راه پس انداز میشد، توانست یک چادر شب بخرد.
وقتی شیخ، آن چادر را دید و چگونگی خرید آن را دانست، با ناراحتی گفت: «افسوس که تا به حال، مقداری از وجوه بیت المال بی جهت مصرف شده است. من گمان میکردم سه سیر گوشت، حداقلی است که ما میتوانیم با آن زندگی کنیم
و اکنون به نادرستی این پندار پی بردم. » آن گاه دستور داد تا آن چادر شب را پس دهند و از آن روز به بعد، به جای سه سیر گوشت، دو سیر و نیم بخرند. [۳]
۵. میرزاحبیب اللّه رشتی از شاگردان عالم و زاهد شیخ بود. روزی بر منبر درس گفت: «شیخ استاد، علمش را به من و ریاست و سیاستش را به میرزای شیرازی داد، ولی زهدش را با خود برد. » یکی از شاگردان از پای منبر به او گفت: «جناب استاد! شما نیز بسیار زاهدید».
میرزا حبیب اللّه با این که خود انسان وارسته ای بود، پاسخ داد: «ما و شما معنای واقعی زهد را نفهمیده ایم. به یاد دارم در سفری که در خدمت شیخ به زیارت کربلا میرفتیم، در میانه راه، توشه و غذای سفر ما تمام شد. از یک روستا، ظرف ماستی آوردند تا شیخ آن را بخرد و با نانش میل کند.
شیخ، بهای ظرف ماست را از فروشنده پرسید. وی جواب داد: چهار پول (هر چهل پول برابر با یک ریال بوده است)، در حالی که ارزش چنان ماستی درآن زمان، بیش از دو پول نبود. شیخ به آن شخص گفت: چون این جا صحراست و ما هم به ماست تو نیازمندیم، من ماست را به بهای سه پول از تو میخرم، ولی ماست فروش نپذیرفت. شیخ ماست را نخرید و نان خشک خود را در آب خیس کرد و خورد. ما سبب این عمل را از شیخ پرسیدیم. گفت: نفس من حق بیش از یک پول را بر من ندارد».[۴]
----------
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۱.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۹.
[۳]: سیمای فرزانگان، ص ۴۳۰.
[۴]: استاد الفقها، ص ۱۶۴.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#زهد
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد، مبلغی .mp3
591.6K
❇️#روش_شناسی❇️
🎙علوم رجال، درایه، حدیث و... را چگونه باید خواند؟
🔹همه را باید #اجتهادی خواند، اما در علم درایه شناخت اصطلاحات کافی است.
🔸#فلسفه_فقه را به نظر من همه باید بخوانند، که اگر نخوانند خسارتش زیاد است.
💠استاد مبلغی
🔸کپی مطالب با ذکر منبع🔸⏬
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[15]:
۶. شخصی عبای بسیار خوبی را به عنوان هدیه به شیخ تقدیم کرد. شیخ عبا را پوشید و از آن بسیار تعریف و از آورنده آن تشکر کرد. سپس به ملارحمت اللّه، خادم خود دستور داد تا عبا را به بازار ببرد و بفروشد و با پول آن چند عبا بخرد.
خادم چنین کرد. آن گاه شیخ، عباها را به طلاب نیازمند داد و خود یکی از آنها را برداشت و پوشید. [۱]
۷. ناصرالدین شاه در سفر مشهد به خدمت فیلسوف معروف، ملاهادی سبزواری رسید. او را روی گلیمی کهنه دید و فیلسوف با همان وضع فقیرانه از او پذیرایی کرد. شاه روزی به یکی از خاصّان خود گفت: «ملاهادی را مردی بسیار زاهد یافتم. » آن شخص گفت: «شیخ انصاری از او هم زاهدتر بود؛ زیرا دنیا به شیخ روی آورد، ولی شیخ آن را نخواست، ولی دنیا به ملاهادی سبزواری روی ننمود. » شاه قاجار گفت: آری! [۲]
۸. هنگامی که شیخ خواست دخترش را به ازدواج برادرزاده اش، شیخ محمدحسن انصاری درآورد، حاج محمد صالح کبه، وکیل شیخ در بغداد به نجف آمد و از ایشان خواست تا اجازه دهد وی تمام مخارج این امر خیر را از مال خویش بپردازد. شیخ اجازه نداد و نپذیرفت و مراسم عروسی را با جهیزیه بسیار ناچیز انجام داد. [۳]
۹. از دختر شیخ نقل شده است: «در کودکی وقتی به مکتب میرفتم، رسم بود شاگردان، ناهارشان را به مکتب میآوردند و همراه با خانم معلم غذا میخورند. روزی به مادرم گفتم: از منزلِ برخی از عالمان، سینیهای غذا که در آن چند نوع طعام هست، به مکتب میآورند، ولی شما برایم نان و قدری تره میفرستید، به گونه ای که من شرمنده میشوم. شیخ سخن مرا شنید و با حالت تغیّر فرمود: بار
دیگر نان تنها برای او بفرستید تا نان و تره به دهنش خوش آید».[۴]
۱۰. دارایی شیخ هنگام وفات، معادل هفده تومان پول ایرانی بود که همان مقدار هم بدهی داشت، به گونه ای که بازماندگانش توانایی برگزاری مراسم عزا را نداشتند و یکی از اشراف وقت، آن را به عهده گرفت. شیخ انصاری از حقوق شرعی استفاده نمی کرد و حتی یک پول از حقوق فقیران را تصرف نکرد.[۵]
عبادتهای شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر، گذشته از واجبات و نافلهها و دعاها و تعقیبات، به قرار زیر بوده است:
۱. قرائت یک جزء کلام اللّه ؛
۲. نماز حضرت جعفر طیار؛
۳. زیارت جامعه و عاشورا در هر روز.[۶]
----------
[۱]: استادالفقها، ص ۱۶۵.
[۲]: استادالفقها، ص ۱۶۵.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۲.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۶۵۸.
[۵]: شرح حال رجال ایران، ج ۶، ص ۲۶۱؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۱۲ ۱۱۳؛ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۱۹۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۴۵۸.
[۶]: قصص العلما، ص ۱۱۳.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استا د مبلغی.mp3
609.7K
❇️#روش_شناسی❇️
🎙چرا در گذشته زودتر به #اجتهاد میرسیدند؟
⭕چون اجتهاد خیلی مقدماتِ چندانی نداشت و وصول به آن سهل تر بود، بعدا پیچیده تر شد و اقوال ونگاه ها بیشتر شد.
🔵 فقیهانی که به اجتهاد میرسیدند به سادگی نبود، شب و روز نداشتند.
آقای #بروجردی شب ها تا صبح بیدار میماند، وگاهی اوقات مطالعه وی حتی تا حدی طول میکشید که نزدیک به قضا شدن نمازش میشد، وی غرق در مطالعه بود.
#مطالعه میکردند اینطور نیست که زود به اجتهاد میرسیدند.
🔴الان کار نمیکنند، اگر کار کنند خیلی شاید بتوان بهتر از گذشتگان بود...
💠استاد مبلغی
🔸کپی مطالب با ذکر منبع🔸⏬
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری [16]:
با وجود آن همه وجوه شرعی که شیعیان برای شیخ میفرستادند، وی مانند یک فقیر، زندگی را میگذراند. حتی اموالی را که به عنوان هدیه به وی میدادند، میان طلاب و نیازمندان تقسیم میکرد. [۱]
بازرگانان بغداد مبلغ قابل توجهی از حلال ترین سرمایه خود را برای شیخ فرستادند و پیغام دادند که این مبلغ از وجوه شرعی نیست تا شما اشکال کنید و آن را مصرف نکنید، بلکه از سرمایه خود ماست که میخواهیم به شما ببخشیم تا در کهولت سنی که دارید، در رفاه باشید. شیخ آن وجه را نپذیرفت و فرمود: «حیف نیست حال که عمری را به فقر گذرانده ام، در این آخر عمر خود را غنی کنم و نامم از فهرست فقیران محو شود و در آخرت، از مقام آنها بازمانم».[۲]
شیخ منصور انصاری برادر شیخ انصاری در زمان مرجعیت عامه شیخ، به قصد زیارت راهی مشهد مقدس گشت. هنگام حرکت، شیخ انصاری به او فرمود: در این سفر، خواه ناخواه، میان تو و شاه و امیران دولت ایران، ملاقاتی روی خواهد داد. عزت نفست را از دست مده و از آنها پولی قبول مکن و بدین وسیله، خود را بنده آنان نساز! وگرنه اگر چیزی از ایشان پذیرفتی، دیگر پیش من نیا و در بازگشت از مشهد، در دزفول بمان».[۳]
در دوران رهبری شیخ انصاری که وجوه شرعی بسیاری به وی میرسید، خانواده اش از نظر معیشتی در وضع سختی به سر میبردند و هزینه ناچیزی که شیخ برای خانه کنار میگذاشت، برای گذران زندگی کافی نبود. از این رو، همسرش نزد یکی از عالمان که پیش شیخ احترام و منزلتی داشت، از کمی مقرّری خانه شکایت کرد و از او خواست تا در این باره با شیخ گفت وگو کند تا اندکی بر آن افزوده شود. آن عالم خدمت شیخ رفت و خواسته خانواده را بیان کرد. شیخ به سخنان وی به طور کامل گوش داد، ولی هیچ نگفت. وقتی به خانه آمد، به همسرش فرمود: «لباسهای مرا شست و شو ده و آبهای چرکین آنها را نگه دار و دور مریز. » همسر شیخ به فرموده شیخ عمل کرد. شیخ فرمود: «آبهای چرکین را بیاور! » وقتی که آبها را آورد، به همسرش گفت: «بنوش! » او گفت: «بنوشم. یعنی چه؟ انسان از این چیزها متنفّر است و عاقل چنین نمی کند. » شیخ فرمود: «این مالهایی که پیش من است، در نظرم مانند همین آب چرکین است. همان گونه که تو نمی توانی و نمی خواهی از این آب بنوشی، من هم حق ندارم و برایم جایز نیست تا به شما بیش از آن چه اکنون میدهم، بپردازم؛ زیرا این سرمایه ها، حقوق فقیران است و شما با دیگر نیازمندان در نظرم یکسانید».[۴]
آیت اللّه العظمی موسی زنجانی میفرماید: «با وجود این که بسیاری از خواص، شیخ را بر صاحب جواهر مقدم میدانسته اند، ولی هر چه سراغ شیخ میروند که رساله بنویسد، او میگوید صاحب جواهر هست و به خود اجازه نمی دهد که در مقابل صاحب جواهر، موجودیتی برای خود قایل شود و رساله بدهد. این مطلب هم بر عقل و هم بر تقوای فوق العاده ایشان دلالت دارد».[۵]عالم بزرگوار آقامیرزامحمدتقی اردوبادی از مظفرالدین شاه قاجار و او نیز از یکی از عالمان نقل میکند: «وقتی در نجف اشرف، محضر شیخ انصاری حاضر میشدم، شبی در عالم واقعه، شیطان را دیدم که چند ریسمان در دست داشت. پرسیدم: اینها را برای چه به دست گرفته ای؟ گفت: اینها را به مردم میبندم و به سمت خود میکشم. در روز گذشته یکی از اینها را به گردن شیخ مرتضی انصاری انداختم و از اتاقش تا بیرون کوچه کشیدم، ولی در میان کوچه از قید رها شد و برگشت. وقتی بیدار شدم، خواب خود را نزد شیخ عرض کردم. شیخ فرمود: شیطان راست گفته است. شیطان دیروز میخواست به لطایف الحیل مرا گول زند؛ زیرا چیزی در خانه لازم شده بود و من پولی نداشتم. با خود گفتم یک قِران از سهم امام را که نزد من بی مصرف مانده است، به عنوان قرض برمی دارم و سپس ادا میکنم. وقتی آن پول را برداشتم و به کوچه آمدم، پشیمان شدم و آن را به جای اوّلش برگرداندم».[۶]هنگامی که نزدیک بیست هزار تومان نزد شیخ آورده بودند و او به تقسیم آن مشغول بود، شخصی آمد و چهار تومان طلب خود را از شیخ میخواست و میگفت: «برای شما مقداری گندم آورده بودم و مبلغ آن هنوز نرسیده و طول کشیده است. » شیخ فرمود: «چند روز دیگر مهلت بدهید. » آن مرد پذیرفت
و رفت. پرسیدند: «یا شیخ! این مقدار سرمایه در دست شماست، چرا طلب مردِ کاسب را ندادید و از او مهلت خواستید؟ » فرمود: «اینها مال فقیران است و ربطی به من ندارد و از مال خود چیزی ندارم. میخواهم این فرش را بفروشم و ادای دین کنم».[۷]
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۰؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۷. [۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۱؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۹۸. [۳]: سیمای فرزانگان، ص ۳۹۹. [۴]: سیمای فرزانگان، ص ۴۲۹. [۵]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۵ ۱۶.[۶]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴. [۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
@Charayea
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج14
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 001.m4a
36.89M
❇️#تدریس_کتب❇️
💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب دوم ( ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم الحجه فیه بنقل الثقات)
✳️ جلسه ششم
#وسائل_الشیعه
#احکام
#وجوب_عبادات_خمس
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[17]:
روزی مادر شیخ با اعتراض به شیخ گفت: «با این همه وجوهی که شیعیان نزد شما میآورند، چرا برادرت منصور را کم تر رعایت میکنی و به او مخارج کافی نمی دهی؟ » شیخ در این هنگام، بی درنگ کلید اتاقی که وجوه شرعی را در آن گذاشته بود، به او داد و گفت: «هر قدر صلاح میدانی به فرزندت بده، ولی در قیامت هم خودت جواب گو باش».
آن زن صالحه چون خود را در مقابل کاری بزرگ دید، از این کار خودداری ورزید و گفت: «هیچ گاه برای رفاه چند روزه فرزندم، خود را در قیامت گرفتار نخواهم کرد».[۱]
شیخ در اخلاص به اهل بیت عصمت و احترام به خاندان پیامبر از به جدّش جابر پیروی میکرد و کمال احترام را در حق ایشان به جای میآورد. برای نمونه، به چند مورد اشاره میشود:
۱ شیخ چند روزی دیرتر از وقت همیشگی برای تدریس حاضر شد. وقتی سبب را پرسیدند، فرمود: «یکی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشته، ولی کسی حاضر نشده است که برای او مقدمات بگوید. به همین دلیل، من خودم درس او را به عهده گرفته ام».[۲]
۲ آقا شیخ منصور سبط الشیخ انصاری از پدرش نقل میکند: «یکی از عالمان بزرگ در خواب دید به مجلسی وارد شده است که پیغمبر در آن جا تشریف دارد و ائمه هدی علیهم السلام یکی پس از دیگری در سمت راست آن حضرت و عالمان شیعه به ترتیب زمانی در طرف چپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلمنشسته اند. در این هنگام، شیخ وارد شد و خواست زیر دست صاحب جواهر (استادش) بنشیند، ولی پیغمبر به او امر فرمود که نزد حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد. شیخ از جهت احترام، در نشستن در آن محلّ شریف تأمل داشت تا آن که حضرت برای بار دوم دستور داد و شیخ پذیرفت و در خدمت امام زمان علیه السلام نشست.
وقتی حاضران علت را پرسیدند، پیامبر فرمود: او در زندگی، کمال احترام را نسبت به فرزندان و ذرّیه من به جا میآورد، به گونه ای که هیچ کدام از شما (عالمان) از این جهت به پایه او نرسیده اید. از این رو، این مقام و منزلت از میان شما به او اختصاص داده شد».[۳]
۳ سیدعلی دزفولی از یکی از خویشاوندانش نقل کرده است: «در نجف اشرف به سبب فقری که داشتم، خدمت شیخ رسیدم و او را از حالم آگاه ساختم. شیخ فرمود: در حال حاضر از وجوه شرعی چیزی نزد من نیست، ولی نزد فلانی
برو و بگو دو سال نمازِ استیجاری به تو بدهد. پول آنها را برای خود بردار؛ نمازها را من میخوانم». [۴]
----------
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۷۹؛ فقهای نامدار، ص ۳۳۰؛ سیمای فرزانگان، ص ۴۲۷.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۲؛ سیمای فرزانگان، ص ۲۹۱.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۵.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۶؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۶۱؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۹ داستان را به شکل دیگری نقل کرده است.
#دریا_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
شیخ طوسی در میان 6428نفری که نامشان را در کتاب رجال ذکر کرده، فقط به وثاقت171نفر وضعف 20نفر ومجهول بودن 42نفر تصریح میکند ونسبت به بقیه سکوت نموده است.
نجاشی فقط به وثاقت حدود 500نفر وضعف 44نفر از مجموع 1269نفری که در رجالش از آن نام برده است، اشاره کرده است.
پژوهشی در علم رجال، ص73
#رجال
#نجاشی
#شیخ_طوسی
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد محمد رضا جمعه زاده.mp3
830.4K
🎙استاد جمعه زاده
💠اینکه گویند: از زمان شیخ طوسی تا مرحوم ابن ادریس همه مقلّد هستند، این جمله صددرصد اشتباه است.
⭕بلکه از شیخ الی زماننا هذا همه جماعت مقلدند.
#استاد_مددی
#شیخ_طوسی
#ابن_ادریس
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
#آمار_احادیث_کتب_اربعه
کافی: مجموع روایاتی که در کتاب کافی بدون احتساب روایات روضهٔ کافی امده است، 19001حدیث است که مشتمل بر16090حدیث مسند و536حدیث مرفوع و1917حدیث مرسل پ458حدیث موقوف میباشد.
•
من لا یحضره الفقیه: مجموع روایاتش 6288حدیث است که مشتمل بر 3971حدیث مسند و1792حدیث مرفوع و59حدیث مرسل و466حدیث موقوف میباشد.
•
تهذیب الاحکام: مجموع روایاتش16226حدیث است ومشتمل بر14847حدیث مسند و204حدیث مرفوع و922حدیث مرسل و252حدیث موقوف میباشد.
•
استبصار: مجموع روایاتش 6530حدیث میباشد ومشتمل بر6092حدیث مسند و40حدیث مرفوع و305حدیث مرسل و93حدیث موقوف است.
-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-••-
🌑این اعداد طبق آماری است که در نرم افزار درایة النور منتشر شده است.
‼️کپی باذکر منبع مجاز☑️
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج15
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری [18]:
🔸روزی در طراده (نوعی زورق) بودیم که جناب استاد و برادرش (شیخ منصور)، جمعی از شاگردان استاد و ملامحمد خلیفه (شخصی ساده و پرخور و تنبل) نیز حضور داشتند. اول ظهر، آقاشیخ منصور به شیخ عرض کرد: وقت ناهار رسیده است. شیخ فرمود: زود است. دیگری گفت: آقا وقت است. باز ایشان فرمود: زود است. بنده نیز گفتم: آقا وقت است. باز فرمود: زود است. در این هنگام، ملامحمد خلیفه عرض کرد: آقا وقت خوردن است. آن جناب فرمود:
حالا اجماع محقَّق شد. ملامحمد در علم خوردن نظیر سیدمرتضی است در عالمان فقه که هرگاه با فرقه ای هم رأی شد، اجماع با آن فرقه محقق میشود».[۱]
🔸گویند: «شخصی در طراده (قایق) پیش شیخ نشسته بود. وقتی موقعیت را برای صحبت کردن با شیخ مناسب یافت، گفت: جمعی از من خواسته اند تا شرحی فارسی بر نهج البلاغه بنگارم، ولی به آنان گفتهام بسیاریِ کارها، مرا از چنین کاری بازمی دارد و چند عذر دیگر هم آورد. شیخ فرمود: میگفتی سواد فارسی ندارم، جان خود را آسوده میکردی»![۲]
🔸سیدمحمدعلی شرف الدین موسوی عاملی پس از پایان یافتن نوشتن کتاب یتیمةُ الدهر خدمت شیخ رسید تا بر آن تقریظی بنویسد. شیخ نوشت:
فیا مضیع عُمرا فی کتاب
فلا اُضیعُ عمری فی قرائته
ای کسی که در نوشتن این کتاب عمرت را تباه کردی، من با خواندن آن عمرم را تباه نمی کنم.[۳]
🔸روزی شیخ انصاری، درسش را تعطیل میکند. شاگردان که از این تعطیلی نابه هنگام ناراحت شده بودند، نزد میرزای شیرازی میروند و از وی میخواهد با شیخ صحبت کند و او را برای ادامه دادن درس راضی سازد. وقتی میرزا علت تعطیلی درس را جویا میشود، شیخ میفرماید: «نوشتههای من به دست یکی از عالمان رسیده است و او به مطالب من ایرادهایی گرفته و آنها را برایم فرستاده است. وقتی آن نقدها را خواندم، دیدم ایرادها به بحثهای من وارد نیست و ارتباطی با سخنان من ندارد. این ماجرا سبب شد که با خود فکر کنم نکند ایرادهایی نیز که ما به عالمان گذشته میگیریم، چنین باشد. از آن جا که آنها زنده نیستند و نمی توانند از خود دفاع کنند، میترسم ظلمی به آنها کرده باشم. بنابراین، بیش از این، درس گفتن مسئولیت دارد».
میرزا میگوید: «میان شما و آن آقا فرق است. او مطالب شما را به تنهایی بررسی کرده است، ولی شما مدتها فکر میکنید. سپس اشکالاتی را که به نظرتان میرسد، در جمع مجتهدان مطرح میسازید. این مجتهدان، مدافع عالمان گذشته اند و در فکر برطرف کردن اشکالها و پاسخ به آنها هستند. اگر سرانجام مطلبی تصویب شود، تنها نظر شما نیست، بلکه به تصویب تمام این مجتهدها رسیده است». پس از این استدلال بود که شیخ در درسشان حاضر شد.
•
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۷.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۸.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۸.
#دریا_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#سید_مرتضی
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد •مبلغی.mp3
695K
❇️#روش_شناسی❇️
💠سه شخصیت معاصرِ قابل استفاده برای #اجتهاد_در_فقه:
۱_مرحوم امام
۲_شهید صدر
۳_آقای خویی
💠شخصیت های قابل استفاده برای #اجتهاد_در_اصول:
۱_محققین ثلاث[نایینی، عراقی، اصفحانی]
۲_شهید صدر
۳_مرحوم امام
۴_آقای خویی
⭕آقای بروجردی را در حوزه #مکتب_شناسی باید شناخت.
🎙استاد مبلغی
‼️کپی با ذکر منبع مجاز☑️
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[19]:
هرگاه یکی از کوچک ترین شاگردان شیخ در مجلس درس، صحبتی میکرد، شیخ به طور کامل به حرفهای او گوش میداد.
روزی شیخ در منبرِ تدریس فرمود: «من در ایام تحصیل در خدمت شریف العلما و حاج ملااحمد نراقی و کاشف الغطا به گونه ای به ذهن و حافظه خود مغرور بودم که هرگاه مطلبی را به طور دقیق بررسی میکردم و چیزی را درک میکردم، اگر خلاف آن را از استادان خود میشنیدم، توجهی به آن نداشتم و حتی به بحثهای ایشان گوش نمی دادم، ولی اکنون اگر کم ترین شاگردم سخنی گوید، گوش میدهم تا مطلبش را تمام کند؛ زیرا به واسطه اشکال یکی از شاگردان مبتدی، به باطل بودن برخی از دیدگاه هایم پی برده ام».[۱]
با توجه به بزرگی ایشان در دانش و تقوا، بارها پیش میآمد که وقتی مسأله ای را از وی میپرسیدند، اگر نمی دانست، چند بار «نمی دانم» را تکرار میکرد تا شاگردانش نیز از وی یاد بگیرند که اگر چیزی را نمی دانند، از گفتن «نمی دانم» اکراه نداشته باشند.
شیخ عادت داشت که در بازگشت از جلسه تدریس، نخست نزد مادرش
می رفت و برای به دست آوردن دل او، با وی سخن میگفت. هم چنین از حکایتهای مردم پیشین و زندگی آنان میپرسید و مزاح میکرد تا مادر را بخنداند. سپس به اتاق عبادت و مطالعه میرفت.[۲]
مادر شیخ از زنان عابد بود، به گونه ای که نافلههای شب را تا هنگام مرگ ترک نکرد. شیخ سحرها نخست مقدمات نماز شب مادر را انجام میداد حتی آب وضویش را در صورت نیاز، گرم میکرد. سپس خود به نماز میایستاد.[۳]
وقتی مادر شیخ از دنیا رفت، وی به دلیل علاقه ای که به مادر داشت، بسیار ناراحت و اندوهگین شد و گریه کرد تا جایی که بعضی از دوستانش، اعتراض کردند. شیخ فرمود: «گریه و تأسف من به خاطر از دست دادن مادر نیست، بلکه به این دلیل است که خداوند بسیاری از بلاها را به سبب ایشان، از ما دور میکرد و برکتهای زیادی را بر ما ارزانی میداشت».[۴]
یکی از درباریان که فرد سرشناسی بود، خدمت شیخ انصاری رسید. وقتی زندگی زاهدانه شیخ را دید، با تجلیل بسیار از شیخ، از حاج ملاعلی کنی انتقاد کرد و گفت: «او ثروتمند است و با شما خیلی فرق دارد. » شیخ انصاری خیلی ناراحت شد و فرمود: «باید از این حرفت استغفار کنی. میان من و او خیلی فاصله است. من سر و کارم با طلبه هاست و اگر بخواهم در رفاه زندگی کنم، طلبهها به درس خواندن رغبتی نشان نمی دهند. باید سطح زندگی من با وضع آنها هماهنگ
باشد، ولی حاج ملاعلی کنی سر و کارش با شما سلاطین و اشراف است. او باید آن گونه باشد و من هم باید این گونه زندگی کنم».[۵]
•
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری؛ ص ۱۰۱.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری؛ ص ۸۰؛ سیمای فرزانگان، ص ۴۲۸.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۸۰.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۸۰.
[۵]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۶.
•
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#حاج_ملا_علی_کنی
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
Voice 001.m4a
34.43M
❇️#تدریس_کتب❇️
💠تدریس کتاب وسائل الشیعه، جلد اول، باب دوم ( ثبوت الکفر و الارتداد بجحود بعض الضروریات و غیرها مما تقوم الحجه فیه بنقل الثقات)
✳️ جلسه هفتم
#وسائل_الشیعه
#احکام
#وجوب_عبادات_خمس
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[20]:
شیخ انصاری در شبهای جمعه، مجلس روضه ای داشت که به حاضران، نان و آب گوشت ساده میداد. یکی از شاهزادگان قاجار که به عتبات رفته و در همسایگی بارگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام به توبه و عبادت پرداخته بود، شبی به مجلس شیخ رفت. مانند همیشه پس از روضه، سفره شام را گستردند و ظرفهای آب گوشت را جلوی مردم گذاشتند. شاهزاده نازپرورده که به چنین غذایی عادت نداشت، با کراهت اندکی از آن را خورد، ولی پس از پایان جلسه، هنگام خداحافظی به شیخ گفت: «اگر شما این روضه را برپا نکنید و این شام را ندهید، امام حسین علیه السلام از شما گله نخواهدکرد. » شیخ در پاسخ فرمود: «من نیز از
نیامدن امثال شما به این مجلس روضه، گله ای نخواهم داشت».[۱]
طلبه ای پس از نماز جماعت نزد شیخ انصاری رفت تا مسأله ای را از او بپرسد. وقتی شیخ را بر سجاده مشغول خواندن ذکر دید، مدتی صبر کرد، ولی ذکرهای شیخ تمام نشد. وقتی به آن چه شیخ میخواند گوش داد، متوجه شد که شعرهای الفیه ابن مالک که کتابی در علم نحو است را میخواند. طلبه با شگفتی پرسید: «آیا با این مقام علمی، درسهای ابتدایی را تکرار میکنی؟! » فرمود: «بله، تکرار میکنم تا فراموشم نشود».
شیخ در پارسایی و تقوا به گونه ای پیراسته بود که کم تر فتوا میداد و تا میتوانست از زیر بار آن شانه خالی میکرد.[۲]
روزی گروهی از شاگردان با اعتراض به شیخ انصاری گفتند: «هیچ کس در فتوا دادن مانند شما نبوده است؛ زیرا شما کم تر فتوا میدهید. » فرمود: «اگر مرحوم کاشف الغطا را دیده بودید، مرا در فتوا دادن بی باک و با جرأت میشمردید. حتی خود قسم یاد کرد که زخم خنجر بر من، از استفتا کردن از من درباره حکمی که ضروری مذهب نباشد، گواراتر است، هر چند آن حکم استحبابی یا کراهتی باشد».[۳]
شیخ در اخلاق، یگانه و در علم و زهد و تقوا، بی مانند بود. شخصی در خدمت شیخ به قصد بدگویی گفت فلان طلبه چایی میخورد تا شاید شیخ از حقوق وی بکاهد (در آن زمان خوردن چای از امور تشریفاتی بود). شیخ فرمود: «خدا تو را رحمت کند، خوب شد که مرا با خبر ساختی! » سپس به خادمش فرمود: «به مقدار خرجی چایی، بر ماهیانه وی بیافزا تا با خیال راحت به تحصیل بپردازد».[۴]
فرزند حاج سیدعلی شوشتری میگوید: «در سال ۱۲۶۰ ه. ق که مرض وبا در نجف اشرف شایع بود، مرحوم پدرم شب هنگام به این مرض دچار شد. چون حالت وی را پریشان دیدم از ترس آن که مبادا از دنیا برود و شیخ به دلیل خبر ندادن به او، ما را سرزنش کند، چراغی روشن کردم که به منزل شیخ بروم و از مرض (پدرم) آگاهش سازم.
پدرم گفت: چه خیال دارید؟ گفتم: میخواهم بروم و شیخ را خبر کنم. فرمود: لازم نیست، الآن تشریف میآورد. چیزی نگذشت که در خانه را کوبیدند. پدرم فرمود: شیخ است؛ در را باز کنید. وقتی در را گشودم، شیخ و خادمش ملارحمت اللّه را دیدم.
شیخ فرمود: حاج سیدعلی چگونه است؟ گفتم: حال که مبتلا شده است، خدا رحم کند. فرمود: اِن شاءَاللّه باکی نیست و داخل خانه شد. چون سید را نگران و پریشان دید، فرمود: نگران نباش. ان شاءاللّه خوب میشوی. سید عرض کرد: از کجا میگویی؟ فرمود: من از خدا خواستهام که تو پس از من زنده باشی و بر جنازهام نماز بگزاری. گفت: چرا این را خواستی؟ فرمود: «حال که شد و به اجابت نیز رسید». سپس نشست و با هم قدری سؤال و جواب و مزاح کردند و رفت.
فردای آن روز شیخ پس از پایان درس بر بالای منبر فرمود: میگویند حاج سیدعلی مریض است؛ هر کس که میخواهد به عیادت او برود با من بیاید. سپس از منبر پایین آمد و با جمعی از طلاب تشریف بردند.
وقتی شیخ وارد خانه شد، مانند کسی که خبر نداشته باشد، از سید احوال پرسی کرد. خواستم عرض کنم که شما دیشب این جا بودید و از حال سید آگاهید، ولی سید انگشت به دندان گزید و به من اشاره کرد. من هم سکوت کردم. پس از چندی حالِ سید خوب شد و زنده بود تا این که شیخ از دنیا رفت و بنا بر وصیتش، بر پیکر شیخ انصاری نماز گزارد».[۵]
•
[۱]: استادالفقها، ص ۱۷۱.
[۲]: معارف الرجال، ص ۴۰۰؛ زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۳۸.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۴.
[۵]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۹، به نقل از: فرزند حاج سیدعلی شوشتری؛ دارالسلام، ص ۵۵۰.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#الفیه_ابن_مالک
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#روش_شناسی❇️
#مکاسب_یا_متاجر_؟
در کتاب المتاجرِ لمعه ومکاسبِ شیخ، بهتر است کتاب را متاجر نامگذاری کنیم یا مکاسب؟
مسائل مربوط به معاملات را بعضي تحت عنوان »مكاسب« و بعضي تحت عنوان » متاجر« مطرح كرده اند ، اما اينكه كدام يك از اين دو مناسب تر مي باشد؟
مرحوم تبريزي مي فرمايند: نام گذاري اين كتاب به »مكاسب« بهتر از نام گذاري آن به »متاجر« است چون متاجر از تجارت است (تجارت؛ يا مصدر دوم براي فعل »َتجَرَ« و يا اسم مصدر ميباشد) و معناي تجارت؛ بيع و شراء به جهت سودآوري است و در عرف به كسي تاجر مي گويند كه حرفه او خريد و فروش و تحصيل سود باشد اما به كسي كه هدف او از خريد و فروش سودآوري نباشد در عرف تاجر گفته نميشود .
پس هر خريد و فروشي تجارت نيست تا چه رسد به غير خريد و فروش؛ مانند كسب مال بوسيله انجام بعضي از كارها همانند اجير كردن كارگر براي تعمير خانه كه اصلا خريد و فروش نيست تا عنوان تجارت بر آن صدق كند، به خلاف مكاسب كه اعم است از اين كه بيع باشد يا نباشد، و آن بيع هم به غرض سودآوري باشد يا به غرض سودآوري نباشد .
نتيجه آنكه به جهت گستردگي كلمه »مكاسب« نامگذاري كتاب به مكاسب بهتر از متاجر ميباشد.۱
•
۱_ارشاد الطالب، ج۱ص۵
#مکاسب
#متاجر
#ارشاد_الطالب
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️#تدریس_کتب❇️
🎧تدریس کتاب [شرائع الاسلام]، ج16
طهارت
(: با تدریس استاد رضا حسینی •
⚫از کتب فقهی{ مرحوم محقق حلی} رحمة الله علیه
#شرائع_الاسلام
#محقق_حلی
#کشکول
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2