eitaa logo
کشکول
2.1هزار دنبال‌کننده
94 عکس
84 ویدیو
41 فایل
بیان نکات انگیزشی، احوالات علما، تصاویر بزرگان، احادیث اهل بیت، کلمات قرآنی و... گروه شرائع(پرسش وپاسخ علمی): https://eitaa.com/joinchat/1993736381C529fe81854 ادمین کانال: @Qweazs 🔴کپی کردن مطالب، فقط با ذکر منبع مجاز‼️
مشاهده در ایتا
دانلود
«فهرست کانال»: ... ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
گفته میشه شهید اول از بیش از ۱۰۰۰ مجتهد سنی و شیعه در زمان خودش اجازه اجتهاد داشته! . برای قدما شاید چیز خاصی نباشه مثل علامه ومحقق هم همین طور بوده اما فی زماننا هذا...
بنابر سخنان استاد انصاری آیة الله بروجردی اولین حاشیه نویس بر عروه میباشد اما باز احتمالی است وشاید بتوان نظر دیگری داد. علی کل حال بین چهار نفر اختلاف است: آقای فیروز آبادی آقای مامقانی سید صدر آیة الله بروجردی https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۳_من كان علم الأمم المتحدة نصف صاري بوفاته؟ آية الله بروجردي https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۴_از مرحوم آیت الله حسین شب‌زنده‌دار- رضوان الله علیه- سوال شد که نظر شریفتان درباره کتب قدیمه مثل لُمعتین و جایگزین کردن متون روز چیست؟ فرموده بودند: بعضی بزرگان ما هنگام چشم درد، به غبار کتابِ مبارکِ لُمعه استشفاء فرموده و نتیجه گرفته بودند. ابتدا متنی با این معنویت و تاثیر عمیق  بیابید، آن گاه از جایگزین شدن سخن بگوئید اشکالی ندارد! سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۵_آیة اللّه سيّد هبة الدّين شهرستانى نقل فرمودند: روزى در بيرونى منزل آخوند خراسانى در نجف در خدمت ايشان نشسته بوديم و اين در ايّامى بود كه نهضت مشروطيّت در ايران شروع شده بود و ما بين علما اختلاف افتاده بود آن روز سيّدى به منزل آخوند آمد و به ايشان عرض كرد: من مقلّد آية اللّه سيد كاظم يزدى هستم و مى خواهم با فلان شخص فلان معامله را انجام دهم و مهر و امضاء و اجازه آية اللّه يزدى را براى خريداربرده‌ام ولى چون خريدار مقلّد شما مى باشد قبول نكرده است و مى گويد: بايد اجازه آقاى آخوند را بياورى. مرحوم استاد آخوند خراسانى در همين جا سخن او را قطع كرده و فرمود: برو از قول من به او بگو آخوند گفت: اگر تو واقعاً مقلّد من هستى بايد مهر و امضاى آقاى سيد كاظم يزدى را روى سرت بگذارى و فوراً اطاعت كنى. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۶_در كتاب قصص العلماء نقل شده است: وقتى مادر هلاكوخان مغول از دنيا رفت عالمى از آخوندهاى دربار روى رشك و حسد به هلاكوخان گفت: در قبر، نكير و منكر از اعتقادات و اعمال سؤ ال مى كنند و مادر شما بى سواد است و سررشته اى از جواب دادن ندارد. خوب است كه خواجه نصيرالدّين طوسى را در قبر همراه او كنى كه بجاى مادرت جواب نكير و منكر را بگويد! خواجه نصير كه حيله و ترفند آن عالم دربار را يافته بود فوراً به هلاكوخان گفت: ايشان راست مى گويد: امّا سؤ ال نكير و منكر براى همه است و از شما هم سؤ ال مى شود. خوب است مرا براى قبر خود نگه داريد و اين عالم را همراه مادر خود در قبر كنيد تا به سؤ الات جواب گويد! پس هلاكوخان مغول آن عالم را همراه مادر در قبر كرد!!! https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۷_مرحوم شيخ عبدالحسين لاهيجى از قول مرحوم شيخ مجتبى قزوينى نقل مى كند: مرحوم آية اللّه حاج شيخ على اكبر الهيان قزوينى از شاگردان حضرات آيات: آخوند خراسانى و سيّد محمّدكاظم يزدى به زيارت ثامن الحجج عليه السلام مشرّف گرديد و به منزل من وارد شد. موقع خواب برايش رختخواب گذاشته و از اطاق خارج شدم. پس از چند ساعت جهت انجام كارى به آن اطاق رفتم. مرحوم الهيان زانو را در بغل گرفته و نشسته بود. گفتم: آقا دايى! چرا نمى خوابيد؟ فرمود: پا را كه براى خواب دراز كردم متوجّه شدم به طرف حرم حضرت است. به اين طرف گرداندم ديدم به سوى عكس آقاى بروجردى رحمه الله عليه است كه يك مرتبه شمايلش مقابلم مجسّم شد، لذا به احترام حضرت رضا عليه السلام و آقاى بروجردى رحمه الله عليه كه سيّد جليل القدرى است اينطورى استراحت مى كنم. من بناچار فوراً جاى عكس را تغيير دادم. آنگاه به خواب رفت. https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
کشکول
❇️#شخصیت_شناسی❇️ ۷_مرحوم شيخ عبدالحسين لاهيجى از قول مرحوم شيخ مجتبى قزوينى نقل مى ك
من غير المعروف من هو آية الله بروجردي ، الذي كان يحظى باحترام كبير.
کشکول
من غير المعروف من هو آية الله بروجردي ، الذي كان يحظى باحترام كبير.
إذا اعتبرنا أحدهم عالمًا وثبت علمه ، فيجب احترامه حتى لو لم تكن آرائه على ذوقك.
❇️❇️ ۸_... و در حديث ديگر فرمود كه: حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود كه: آخربنده را كه حق تعالى امر فرمايد كه به آتش جهنم برند، بنده اى باشد كه چون او را برند به جهنم، نگاهى به عقب كند. پس حق تعالى فرمايد كه: برش گردانيد. پس، از او سؤال نمايد كه: چرا به قفا نظر مى كردى؟ گويد: خداوندا من اين گمان به تو نداشتم كه مرا به جهنم فرستى. فرمايد كه: چه گمان به من داشتى؟ گويد: پروردگارا گمان من اين بود كه گناهان مرا بيامرزى و در بهشت خود مرا ساكن گردانى. پس خداوند جبار تعالى شأنه فرمايد كه: اى ملائكه من! به عزت و جلال و نعمتها و بزرگوارى و رفعت شأن خود سوگند مى خورم كه اين بنده يك ساعت از عمر خود گمان نيك به من نداشته است، و اگر يك ساعت به من اين گمان مى داشت او را به آتش نمى ترسانيدم. به اين دروغى كه مى گويد او را به بهشت بريد. [عین الحیات - ثمره اول: خوف و رجاست - صفحه۴۹۸]  https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۹_و به سند معتبر از حضرت رسول صلى الله عليه و آله منقول است كه: حق تعالى مى فرمايد كه: اگر نه اين بود كه من شرم مى دارم از بنده مؤمن خود، بر او كهنه اى نمى گذاشتم كه عورت خود را به آن ستر نمايد. و بنده اى كه ايمانش كامل شد او را مبتلا مى گردانم به ضعف قوت و كمى روزى. پس اگر بسيار دلتنگ شد به او برمى گردانم، و اگر صبر نمود به او مباهات مى نمايم با ملائكه خود.  [عین الحیات - در مشكلات، مصيبتها و اندوه مؤمنان - صفحه۴۸۱]  ... https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️❇️ ۱٠_حضرت آية اللّه سيّد محمّدحسين حسينى تهرانى در كتاب معادشناسى خود مى نويسد: از شخص موثّقى شنيدم كه مى گفت: روزى يكى از معمّمين براى عيادت مرحوم علاّمه امينى در منزل موقّت ايشان كه در منطقه پيچ شميران تهران بود رفته بود. علاّمه امينى (ره) سخت مريض و به پشت خوابيده بودند. آن شخص ضمن احوالپرسى و صحبت از آقا سؤ ال كرده بود: اگر انسان به حضرت عبّاس عليه السلام علاقه و محبّت نداشته باشد به ايمان او صدمه مى خورد؟ علاّمه متغيّر شده و با آن حال نقاهت نشستند و گفتند: به حضرت ابوالفضل عليه السلام كه سهل است. اگر به بند كفش من كه نوكرى از نوكران حضرت ابوالفضلم علاقه و محبّت نداشته باشد از اين جهت كه نوكرم واللّه به رو در آتش خواهد افتاد! https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
کشکول
❇️#شخصیت_شناسی❇️ ۱٠_حضرت آية اللّه سيّد محمّدحسين حسينى تهرانى در كتاب معادشناسى خود
بهذا النوع من المعرفة أصبح العلامة أميني ولا يزال كتابه مشهورًا ، وإلا فقد يكون كتابًا أفضل من كتاب الغدير.
العلامة أميني من الأشخاص الذين وضعوا نهاية نظرية المعرفة لحق فائمه، ويمكن استخدام هذه النقطة من القصص التي رواها.
https://EitaaBot.ir/poll/ugdt8n?eitaafly لطفا در این نظر سنجی شرکت کنید وخودتان را محک بزنید @Adpppd برای اطلاع از جواب صحیح به کانال بپیوندید @Adpppd 1
کشکول
https://EitaaBot.ir/poll/ugdt8n?eitaafly لطفا در این نظر سنجی شرکت کنید وخودتان را محک بزنید @Adppp
جواب نظر سنجی: کتاب شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام میباشد
کتاب لمعه ومطول که سن مولف تا الان حتی ۷۵٠سال نمیشود. و اما نهایه هم که سالهاست تدریس نمیشود واز اول تولد کتاب تدریس نمیشده است
یکی از اهداف ما برای زدن کانال همین آگاهی دادن به طلاب است. قطعا انسان آگاه خودش برای خودش تصمیم میگیرد ودرست را از خطا تشخیص میدهد، خلاف کسی که نمیداند
❇️❇️ ۱۱_مى گويند: مرحوم آية اللّه سيّد حسين كوه كمرى كه از شاگردان صاحب جواهر و شيخ انصارى و مجتهدى مشهور بود و حوزه درس معتبرى داشت هر روز طبق معمول در ساعت معيّن به يكى از مساجد نجف مى رفت و تدريس مى كرد. چنانكه مى دانيم حوزه تدريس خارج فقه و اصول زمينه مرجعيّت است و مرجعيّت براى يك طلبه به معناى اين است كه يك مرتبه از صفر به بى نهايت برسد... بنابراين طلبه اى كه شانس مرجعيّت دارد مرحله حسّاسى را طى مى كند. مرحوم سيّد حسين كوه كمرى در چنين مرحله اى بود. يك روز از جايى برمى گشت و نيم ساعت بيشتر به وقت درس باقى نمانده بود. فكر كرد در اين وقت كم اگر بخواهد به خانه برود به كارى نمى رسد پس بهتر است به محلّ موعود برود و به انتظار شاگردان بنشيند. رفت، امّا هنوز كسى نيامده بود ولى ديد در گوشه اى از مسجد كه محلّ تدريس بود شيخ ژوليده اى با چند شاگرد نشسته و تدريس مى كند. مرحوم كوه كمرى به سخنان او گوش كرده با كمال تعجّب احساس كرد آن شيخ ژوليده بسيار محقّقانه بحث مى كند. روز ديگر علاقمند شد زودتر بيايد و به سخنان او گوش كند. آمد و گوش كرد و بر اعتقاد روز پيشش افزوده گشت. اين كار چند روز تكرار شد و براى سيد حسين يقين حاصل شد كه اين شيخ از خودش فاضل تر است و او از درس اين شيخ استفاده مى كند و اگر شاگردان خودش به جاى درس او به درس اين شخص حاضر شوند بهره بيشترى خواهند برد. اينجا بود كه خود را ميان تسليم و عناد، ايمان و كفر، آخرت و دنيا ديد. روز ديگر شاگردان شيخ آمدند و جمع شدند گفت: امروز مى خواهم مطلب تازه اى به شما بگويم. اين شيخ كه در آن گوشه با چند شاگرد نشسته براى تدريس از من شايسته تر است وخود من هم از او استفاده مى كنم. همه با هم مى رويم به درس او! و به اين ترتيب سيّد حسين از آنروز در حلقه شاگردان آن شيخ ژوليده كه چشمهايش اندكى تَراخُم داشت و آثار فقر از او ديده مى شد درآمد. اين شيخ ژوليده همان است كه بعدها به نام حضرت آية اللّه العظمى حاج شيخ مرتضى انصارى معروف شد. شيخ در آن زمان تازه از سفر چند ساله خود به مشهد و اصفهان و كاشان برگشته و از اين سفر توشه فراوانى برگرفته بود مخصوصاً از محضر مرحوم حاج ملاّ احمد نراقى در كاشان. جالب است بدانيم پس از شيخ انصارى شيعيان تُرك زبان مقلّد مرحوم كوه كمرى شدند! https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2