eitaa logo
.کافـهـ‌‌گـانــدو‌|حامیــن .
1.3هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
14 فایل
. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...:)+ پاتوق‌مامورای‌امنیتی‌وقاری‌های‌آینده🕶🌿:/ "حبیبی‌کپی‌درشان‌شما‌نیست✔️" Me: @Nazi27_f چنل‌ناشناسمون: < @Nashenaas_Gando > چنل‌‌‌‌خافانمون: < @CafeYadgiry > ▓تبلیغات❌ حله؟🤝 .
مشاهده در ایتا
دانلود
بازهم میگم اصکی ممنوع💞🔥♥️درغیر این صورت چنلتون گزارش✨
فال گاندویی🐊🇮🇷 با توجه به ماه تولدت🎨 فروردین:محمد🌱 اردیبهشت:علی سایبری🍃 خرداد:فرشید🪴 تیر:داوود🌾 مرداد:آقا عبدی🔥 شهریور:رسول🌈 مهر:ستاره سادات قطبی🍂 آبان:آقا شهیدی🌜 آذر:سعید🍁 دی: خانم فهیمی🌧 بهمن:عطیه❄ اسفند:عزیز🌨 با توجه به نوع گوشیت📱 سامسونگ:تو فرودگاه✈️ شیائومی:تو سایت💻 اپل:تو رستوران🍽 هواوی:تو بیمارستان💉 سایر:تو باشگاه اسب سواری🐎 به توجه به تعداد خانواده تون: سه نفر:اسمت چیه؟! چهار نفر:خیلی چندشی پنج نفر:میشه بری اونور کار دارم سایر:خیلی خوشگلی @Kafeh_Gandoo12😎
🔮💜چالش داریم💜🔮 🔮💜نوعش راندی، گاندویی 💜🔮 🔮💜ظرفیت: 8 نفر 💜🔮 🔮💜جایزه: برنده میفهمه💜🔮 🔮💜زمان:الان💜🔮 🔮💜توسط :# اد_یازینب💜🔮 🔮💜شرطش : باختی لف ندی💜🔮 🔮💜ایدیم برای اسماتون💜🔮 @ 🔮💜چنلمون💜🔮 @Kafeh_Gandoo12😎
الهام اخوان و استاد رسول😍 @Kafeh_Gandoo12😎
بچه ها سکانس دستگیری ساعد و سادیا رو گذاشتم سادیا رو جستجو کنید پیدا میشه
سلام به همه دوستان✋ آماده اید برای دو پارت دیگه رمان؟؟ پس بزن بریم👇😎
دریا: دیدم رسول یه لحظه تعادلش را از دست داد و دستش را به میز گرفت... نگران رفتم جلو گفتم: رسول خوبی داداش؟؟ رسول:اره خوبم خواهری ، برو به کارت برس الان بهمون شک می کنن...🧐 دریا: باشه بعدم رفتم نشستم سر میزم... راستی خودم رو خودم رو معرفی نکردم ، من دریا رادفر هستم ۱۹ ساله ولی یه ماه دیگه میرم یعنی مهرماه میرم توی ۲۰ سالگی و همونطور که می‌دونید مامور سازمان امنیت ایران هستم... ازقضا من یک برادر دارم به نام رسول ۲۴ ساله که اون هم توی سازمان کار می‌کنه اما او را با فامیلی رادان می‌شناسن چون دوست نداشتم بچه ها فکر کنن چون پارتی داشتم وارد سارمان شدم... ما داخل سازمان یک اکیپ ۷ نفره هستیم : ( من«دریا» ، داداش رسول ، داداش سعید ، داداش فرشید ، آبجی فاطمه بهترین دوست من و خواهر داداش فرشید ، داداش محمد که رئیس ماست و آقا داوود که برادر داداش محمد هم میشه ) به گفته آقای عبدی رئیس کل سازمان ، سازمان و پرونده‌ها روی دست ما ۷ نفر می‌چرخه و جز بهترین ها هستیم... خب خب بسه دیگه باید برم سرکارم😜 داوود: رفتم پیش رسول و گفتم: چطوری استاد رسول؟؟ رسول: به به !! آقا داوود ، داداش خودم ، تو چطوری؟؟ داوود: خداروشکر 🤲 رسول: گزارش‌هایی که آقا محمد ازم خواسته بود رو برداشتم و بلند شدم خواستم راه برم که دوباره سرم گیج رفت و نزدیک بود بیفتم که ...😕🖤 ادامه دارد... .................... داوود: رسول داشت می‌افتاد که گرفتمش و نگران پرسیدم: رسول خوبی؟؟ رسول: خ...و...ب..م داوود: میگی خوبم ؟؟ رنگت رو دیدی مثل گچه بیا بشین بیا بشین رو صندلی... دریا: وقتی دیدم رسول داره می‌افته نگران و بلند صداش زدم : رسول که همه چشما چرخید سمت من... اه اه فک کنم سوتی دادم اونم چه سوتی برای همین سریع خودمو جمع و جور کردم و گفتم : آقا رسول😅 محمد: با صداهایی که از پایین میومد از اتاق رفتم بیرون و گفتم : چیشده؟؟ داوود: آقا محمد رسول حالش بد شد😢 محمد: سریع رفتم پایین و گفتم : رسول خوبی؟؟ چیشد؟؟ رسول:خ..و..ب..م آقا فق..ط یک..م فش..ارم اف..تاده محمد: بلند شو بریم بیمارستان ، بلند شو... رسول: خو..بم اآقا.. نی..از نیست محمد: چرا فشارت افتاد؟؟ رسول: نمیدونم 🤷‍♀ ادامه دارد... @Kafeh_Gandoo12😎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدونی خیلی کم حرف میزنه ولی از هر حرفش میشه چیزای زیادی یاد گرفت🌱 @Kafeh_Gandoo12😎