mousighi-matn-06.mp3
1.3M
تنهایی با شهدای گمنام
این صوت هم پلی شه (:💔
شهید محمدرضا رنجبر طزرقی
نام پدر: ابراهیم
ولادت: ۱۳۴۷/۸/۲
شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۳
محل ولادت: خراسان رضوی،شهرستان سبزوار،روستای طزرق( توابع ششتمد )
#محلشهادت: منطقه شلمچه نهر خین جزیره ماهی
مقطع تحصیلی در زمان شهادت:
دبیرستان
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
او دوم آبان در روستای #طزرق در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. نامش را از لای قرآن برداشتند.
دوران طفولیت #محمّدرضا، در فضای پاک روستا سپری شد. پدر خانواده، به علت ظلم ظالمان؛ تصمیم به هجرت گرفت خانه و خانواده را به سبزوار آورد. محمدرضا دوران ابتدایی را در مدرسه ربانی به پایان رساند، ضمن اینکه تابستان ها به شاگردی در مغازه #آهنگری،نجاری و دوره گردی با فروش بستنی و بلال میگذشت.
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
او دوم آبان در روستای #طزرق در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. نامش را از لای قرآن برداشتند. دوران طفو
دوران نوجوانی خود را با شرکت در راهپیمایی های بدو #انقلاب و عضویت فعّال در بسیج مدرسه و پایگاه شهید دروکی در خدمت انقلاب و دستاوردهای آن بود.
با شروع جنگ، شوق حضور در #جبهه و خدمت به اسلام و انقلاب؛ باعث تلاش بی وقفه ی او برای رفتن به #مناطق جنگی شد. ولی به علت کوچکی جثّه و کمی سن، هر دفعه او را به# شهر خود برمیگرداندند.
#ادامهدارد...🌸
🔹 شهید مهدی زین الدین:
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کنید، آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد می کنند.
📸 شب جمعه و زیارت مرقد شهیدان هویزه
❤️ دل گرفته؛ ای حسین جان؛ رنگ خون شهدا را
به #شهیدان_هویزه برسان سلام ما را...
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
هذا یوم الجمعة...
السلام علیک یا صاحب الزمان عج
سلام ای صاحب دنیا کجایی؟
گل نرگس بگو مولا کجایی؟
جهان دلتنگ رویت گشته بنگر
تو ای روشنگر شبها کجایی؟
#امام_زمان
#شب_بخیر
به یاد رزمنده هایی که در فرصت بسیار کوتاه از شدت بیخوابی در سنگرهای انفرادی و تکیه بر دیوار استراحت میکردند تا باری دیگر خود را برای «جنگ، جنگ تا پیروزی» آماده کنند...
❇️ #حدیث | شرط پذیرش ایمان
🔻 قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّیاللهُعَلَیهِوَآلِهِوَسَلَّمَ:
«لَا يَقبَلُ اللَّهُ إيمَانَ عَبدٍ إلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ البَرَاءَةِ مِن أعدَائِهِ».
✍️ رسول خدا صلواتاللهعلیهوآله فرمود:
خداوند ايمان هیچ بندهاى را نمىپذيرد، مگر با [قبول] ولايت على علیهالسّلام و بيزارى جستن از دشمنان او.
📚 ارشاد القلوب، ص209.
📎 #فضائل_امیرالمؤمنین
قصهی عشق
از آنجا شروع شد
که قصهی غواصان را
در گوشمان زمزمه کردند ...
#سلام_بر_۱۷۵_شهید_غواص
#عملیات_کربلای۴
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خاطره از زبان مادر
وقتی بچه م به دنیا اومد اسمش رو از لای قرآن برداشتم. یکی از فامیل که به تقویم ملی آشنا بود به من توصیه کرد که تاریخ تولد فرزندم رو چن روزی بیشتر بگیرم که با تولد شاه یکی بشه واز طرف دولت بهم هدیه بِدَن.
از آنجایی که خانواده ی مذهبیی بودیم و از جنایات شاه باخبر،با یک جمله غائله رو ختم کردم"گور بابای شاه با هدیه ش"
و تاریخ تولد بچه م رو یکسال و دو ماه بزرگتر گرفتم
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خاطره از زبان مادر وقتی بچه م به دنیا اومد اسمش رو از لای قرآن برداشتم. یکی از فامیل که ب
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خاطره
مادر : "پسرم! بَسه دیگه، چقدر میری جبهه؟ بیا بِشین دَرسِت رو بِخون؛ بُرو کار و کَسبی یاد بگیر؛ دو روز دیگه پسرهای فامیل همه شُون به جایی میرِسَن، برای خودشون کسی میشَن، زن و زندگی تشکیل میدَن. اونوَقت تو چی!؟ کسی به تو زن نِمیده. جنگ که تَموم نِمیشه!" محمدرضا با لبخندی به پهنای صورت در جواب مادر گفت:"اِاااای مادرجان! میترسم جنگ تَموم بِشه. صبر کن و تماشا !! یه زنی بگیرم که همه ی فامیل و دوست و آشنا انگشت به دَهَن بِمونَن و تو به اون افتخار کنی!."
و چه خوب در وصیت نامه اش نوشت تا افتخار مادرش باشد:
" عروسی من در جبهه، و عروس من شهادت و نام فرزندم آزادیست.و من از همین جا فرزندم آزادی را به شما میسپارم نباشید از آن کسانی که "فذالک الذی یدع الیتیم"
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 خاطره مادر : "پسرم! بَسه دیگه، چقدر میری جبهه؟ بیا بِشین دَرسِت رو بِخون؛ بُرو کار و کَسب
پس از تلاشهای بسیار و دستکاری شناسنامه،(اضافه کردن دو سال به سن خود) و رضایت نامه جعلی، بی خبر و مخفیانه؛ راهی مناطق عملیاتی کردستان شده و با گروهک کومله و دشمن متجاوز به نبرد پرداخت.
طی حضور ۵ ساله در جبهه، در عملیات های رمضان، بدر، خیبر، والفجرمقدماتی، والفجر یک، والفجر ۸، کربلای ۲ و ۴ شرکت داشت.
#ادامهدارد....
میگفت: سر #پُست بود، تنها، ساعت ۲ تا ۴ صبح، وقت نگهبانی، سر #خاکریز. رفتم پست رو ازش تحویل بگیرم دیدم تیر خورده تو پیشونیش افتاده کف سنگر. خیلی دلم سوخت؛ تنها بود شهید شد، کسی بالا سرش نبود سرش رو تو #بغل بگیره. از غصه بیرون نمیرفتم از فکرش. شب خوابشو دیدم! گفتم خیلی ناراحت بودم تنهایی #شهید شدی. گفت: فقط بهت بگم تیر که خوردم، قبل از اینکه بخورم کف سنگر، افتادم تو دامن امام حسین علیهالسلام!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔰 حاج حسین یکتا
🕊شهیدتورجیزاده:
مردم هر وقت کارتون جایی گیر کرد
#امام_زمان تون رو صدا کنید یا خودش میاد،
یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه...!💚
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
در مسیر بـــــاد بمان
تا #بــــوے "مهربانی ات "
تسخیر ڪند...
این شهرِ پـــر از "بیهودگی" را
❣ #تدبر_در_قرآن
📢 حوادث تلخ و شیرین امت اسلامی پایدار نیست، در همین فراز و نشیبهاى جامعه، اهل ایمان از مدّعیان ایمان شناخته مىشوند.
🌴 سوره آل عمران 🌴
🕋 وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداء َ«140»
⚡️ترجمه:
و ما روزهاى (شكست و پيروزى) را در ميان مردم تقسيم مىكنيم تا خداوند با امتحان كسانى را كه ايمان آوردهاند، معلوم كند و از شما گواهانى بر ديگران بگيرد.
یکی چشمش را برای خدا می دهد
اما من و تو میتوانیم برای خدا
چشممان را کنترل کنیم ..!!
#شهیدمرتضیچیتگری🌱
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄