فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 #جبهه
نیروی خدا برای دفاع از ولایت شوید.
شهدا نیروی حوالهای خدا برای ولایت بودند.
#اروند #مهران #فکه #شلمچه
⊰❀#تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص⊰❀⊱
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_علیرضا_فرهادی 🌾در سال 1340 در خانواده ای #مذهبی در یکی از روستاهای استان #مرکزی به د نیا آمد
#اعزام_به_جبهه
🌻در تیر ماه 1361 پس از گذراندن امتحانات نهائی خود جهت #اعزام به جبهه به بسیج مراجعه می کند که با مخالفت #مسئولین مواجهه می شود به او می گویند شما سه ماه دیگر سربازی و نمی توانی #اعزام شوی و در پاسخ به مسئولین می گوید سه ماه فرصت زیادی است می ترسم جنگ تمام بشود و من نتوانم دینم رابه انقلاب و رهبرم ادا کنم .با مراجعه مکرر ایشان به بسیج آنان با اعزام ایشان موافقت می نمایند ، وقتی که خبر این جریان را شنید گویی همه جهان را یکباره به اوداده اند و قرار شد روز 21/4/1361 جهت اعزام به #بسیج مراجعه نمایند..
🔻روزی که قرار شد به #جبهه اعزام شوند همراه او به بسیج رفتیم بعد از گذشت مدتی برادر حاتمی ( ایشان نیز در #عملیات_کربلای5 به خیل #شهیدان پیوست ) اعلام نمودند که اعزام به بعد از اقامه نماز ظهر و عصر موکول شد . به همراه شهید به #منزل آمدیم بسیار ناراحت بود نمی دانم در ذهنش چه می گذشت که مدام این جمله را تکرار می کرد #خدایا چرا اعزام ما به تاخیر افتاد .بعد از ظهر اعزام انجام شد آنان را ابتدا به #همدان و سپس به جنوب اعزام می کنند ...
♦️همزمان با اعزام ایشان برادر دیگرش به نام محمد در #جبهه گیلانغرب بودند و حدود 40 روز بود که از ایشان خبری نداشتند #شهید_فرهادی دارای روحیه بسیار قوی بود و هیچ وقت و هیچ لحظه اززندگی لبخند از لبانش رخت بر نمی بست تمامی دوستانش از #خاطرات اعزام شان به جنوب از روحیه بالا و شوخی های آن یاد می کنند
🍃💠💠💠
👇👇👇👇👇
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
شهیدسعیدکاهویی
"تبرک لحظاتمان با شهید سعید کاهوییهمدانی:
🌻بسم الله الرحمن الرحیم
✍با درود و سلام خدمت حضرت #مهدى یگانه منجى عالم بشریت و نجاتدهنده تمام #مستضعفین جهان و با درود و سلام خدمت پیر جماران امام عزیز و با درود و سلام خدمت تمام شهداى اسلام از اول تاکنون و با درود و سلام به تمام اسراى جنگ #تحمیلى و با آرزوى شفاى عاجل براى تمام مجروحین و جانبازان انقلاب اسلامى.
🔻خداوندا تو خود شاهد باش که من بنده کوچک و خوار فقط براى یارى کردن دین تو قدم به جبهه گذاشتم و این راه را شناختم و قدم بر آن گذاشتم. به عنوان بنده حقیر تو شکر مىکنم که به من این توفیق حضور در #جبهه را عطا کردى که قدم به این راه پر از سعادت بگذارم. از امام عزیزم تشکر مىکنم که این راه را به ما نشان داد و ما را راهنمایی کرد.
اى امت #حزب الله بدانید که امام ما نایب امام زمان است و هر چه بگوید حرف حق است و بدانید راه امام راه خدمت است و #هرگز دست از این مرد بزرگواربرندارید."....
#زندگینامه_شهید_محمدمختارانفرزند #شهیدعلیاکبرمختاران👇👇
▪️محمد که با تمام وجود و با ارادت تمام به سید الشهداء مرغ جانش به هوای جبهه های نبرد بی قراری می کرد پس از پایان سال دوم متوسطه در رشته علوم انسانی، از طریق نیروی بسیج عازم جبهه شد و در مناطق #عملیاتی حضور فعال داشت. محمد از روحی بزرگ و سرشار از #معنویت برخوردار بود و با وجود سن و سال کم الگوی اخلاقی و رفتاری بسیاری از رزمندگان شده بود...
◼️شهید محمد #مختاران در شانزدهم اسفند ماه 1347 در همدان به دنیا آمد. پدرش از مبارزان تاثیر گذار سال های انقلاب بود لذا محمد از همان آغاز #کودکی با مفاهیم ایثار و شهادت و آزادگی و آزادیخواهی آشنا شد....
🔅به همت پدرش حاج #علیاکبر و تشویق مادر، در جلسات قرآن و احکام و هیات های حسینی حضور فعال داشت و با مکتب اباعبدالله الحسین (ع) آشنا شد.
وارد دبستان شد و دوران تحصیل خود را آغاز کرد. پس از پیروزی #انقلاب اسلامی به ارتش 20 میلیونی بسیج مستضعفان پیوست و به یکی از نیروهای نوجوان و فعال #بسیج استان همدان تبدیل شد.....
💢حاج علی اکبر #مختاران یکی از موسسین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در همدان و از چهره های تاثیر گذار در بدنه نظامی کشور بود و با شهید صیاد #شیرازی رفاقت و دوستی چندین ساله داشت. با آغاز جنگ #تحمیلی، به مناطق مرزی اعزام و در سرکوب مزدوران وطن فروش نقش بسزایی داشت و با شرکت در #عملیات های مختلف به مقام والای #جانبازی نائل آمد و بر اثر حمله #شیمیایی نیروهای بعث عراق به شدت مجروح شد....
🔻محمد که با تمام وجود و با ارادت تمام به سید الشهداء مرغ جانش به هوای #جبهه های نبرد بی قراری می کرد پس از پایان سال دوم متوسطه در رشته علوم انسانی، از طریق نیروی بسیج عازم جبهه شد و در مناطق #عملیاتی حضور فعال داشت....
🔶محمد از روحی بزرگ و سرشار از معنویت برخوردار بود و با وجود سن و سال کم الگوی #اخلاقی و رفتاری بسیاری از رزمندگان شده بود....
⭕️سرانجام در چهارم دیماه 1365 در منطقه عملیاتی #اروندرود 🌊به شهادت رسید و به سرور و سالار #شهیدان امام حسین (ع) پیوست...
🔻پیکر مطهر او تا سال ها به آغوش خانواده بازنگشت تا اینکه با تلاش جستجوگران نور در فروردین سال 1376 رخ نمایان کرد و با استقبال پر شور مردم همدان در #گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد...
♦️حاج علی اکبر #مختاران پدر شهید محمد مختاران نیز پس از سال ها تحمل رنج و مشقت ناشی از مجروحیت ها و عوارض شیمیایی، در خرداد ماه سال 1394 به #شهادت رسید و فرزند #شهیدش پیوست....
#یادشان_گرامی_و_راهشان_پررهرو_باد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💢 دست نوشته ای زیبا از بسیجی غواص #شهید_علی_اصغر_نقدی: 🔹🔸 #شهادت دریچه آزادی از وابستگی های دنیاست
#شهید_علی_اصغر_نقدی
نام پدر: محمدعلی
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۴۸/۲/۶
تاریخ شهادت: ۶۵/۱۰/۲۰
نام عملیات: کربلای ۵
منطقهعملیاتی: شلمچه
محل شهادت: شلمچه
#مزارشهید: مزار شهدای پایین زنجان
🌼زندگینامه شهید علیاصغر نقدی
شهید علی اصغر نقدی فرزند زوج #محمدعلی و ایران به سال ۱۳۴۸ در شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش خواربارفروش بود و به جز اصغر یک فرزند پسر و ۳ فرزند دختر داشت.
البته یکی از فرزندان محمدعلی به نام علیاکبر نقدی در سال ۱۳۶۱ در #عملیات بیتالمقدس به #شهادت رسیده بود. علیاصغر بچه شلوغی بود و به همین خاطر بسیار محبوب بود. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسهای حوالی محله خودشان به پایان برد و سپس مقطع راهنمایی را در مدرسه رزاق افشارچی به پایان برد.
🔻سپس وارد هنرستان فنی شهید مطهری شد. وی همزمان با تحصیل از فعالیتهای #فرهنگی نیز بهرهمند شد و یکی از اعضای فعال به پایگاه ۲۱ شهید مطهری بود. پس از آن وی احساس کرد که باید برای #جبهه رفتن آماده شود و از طریق بسیج ثبتنام کرد و راهی جبهه شود. وی پس از عزیمت به جبهه یکی از اعضای #غواصان 🏊♂خطشکن شد و در عملیات #کربلای ۴ و ۵ نیز یکی از غواصان خطشکن بود. تا اینکه پس از سالها حضور در جبهه در تاریخ ۲۰/۱۰/۱۳۶۵ در عملیات #کربلای ۵ به #شهادت رسید.
#پیکر_مطهرش_پس_از_تشییع_درگلزار بالای شهدای زنجان به خاک سپرده شد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
ورقی از زندگی #غواص_شهید_عزیزالله راوند
🌿🌿
💢غواص شهیدی که نام برادرش را جاودانه کرد
👇👇👇👇👇
شهید #راوند از شهدای #غواص به علت شباهتی که با برادرش داشت با شناسنامه او عازم #جبهه و با نام برادرش شهید شد....
⭕️شهید جاویدالاثر #عزیزالله_راوند در سال 1345 در روستای گلزار گنبکی از توابع شهرستان ریگان در خانوادهای فقیر و عشایرنشین به دنیا آمد، وی فرزند پنجم خانواده بود و دوران کودکی را به همراه پدر برای تامین نیازهای زندگی به کار کشاورزی و دامداری مشغول شد...
🔻او که به مهربانی، پاکی و سادگی شهرت داشت به دلیل نبود #امکانات از ادامه تحصیل باز ماند و فقط تحصیلات را تا مقطع ابتدایی ادامه داد و از همان کودکی در کارها به دیگران به ویژه مردم ناتوان کمک میکرد و دوست داشت یاور مردم باشد و با همین ویژگی زبانزد خاص و عام بود....
#به_عشق_امام_حسین (ع) به جبهه میروم
🔶دوران نوجوانی شهید مصادف با هشت سال دفاع #مقدس شد، 14 ساله بود که به عشق انقلاب و رهبر کبیر در دلش #غوغایی برپا شد، او شیفته عزیمت به جبهه شد و ابتدا با مخالفت خانواده روبهرو شد، اما دیری نپایید که رضایت خانواده را جلب کرد و در جواب مادر که میگفت، فرزندم شما کوچکتر از آن هستی که به #جبهه بروی گفت، مادرم من به خاطر اسلام و عشق به امام حسین (ع) و برای دفاع از #میهنم میروم.
🌾🌾🌾🌾
🔶کار به اینجا ختم نشد، چراکه #شهید سنش برای رفتن کم بود و با اعزام او مخالفت کردند به علت شباهتی که شهید با برادرش داشت، با او صحبت کرد که اجازه دهد با شناسنامه او عازم #جبهه شود و با موافقت برادرش عازم جبهه شد.
🌻در ابتدا خانواده دلتنگی خود را با نوشتن نامه ابراز میکردند و شهید بدون معطلی جواب نامهها را مینوشت و طی طول دو سال که در #جبههها حضور داشت، در #عملیاتهای مختلف شرکت کرد تا اینکه به مرخصی آمد و چند روزی را نزد خانواده ماند.
#جستجوهای_پدر_در_جبهه_بیثمربود
✅شهید عزیزالله #راوند سرگرم جبهه و جنگ بود، زمستان هم فرا رسیده بود و گفته بود کمتر میتواند به مرخصی بیاید مادرش با چشمانی پر از #اشک میگوید، آخرین باری که آمد به علت برف و باران لباسهایش گلی شده بود.
⭕️در آخرین مرخصی مادر به او گفته بود، میخواهم برایت خواستگاری بروم و شهید با سکوت #رضایت خود را اعلام کرده بود، برای او دختر خالهاش را در نظر گرفته بود و مراسم ساده #نامزدی را برگزار میکنند.
🔆طی نامهای اتفاقات شیرین خواستگاری را برایش مینویسند، اما نامه با مهر قرمز برگشت میخورد و همین طور نامههای بعدی برگشت میخورد تا اینکه پدرش #عازم جبهه میشود و با جستجوهایش اثری از #شهید نمییابد.
🔅تنها از همه میشنود که فرزند شما در منطقه نیست، آنها #احتمال میدادند که فرزندشان اسیر شده و باز هم میشنوند، فرزند شما جزو اسرا هم نیست، اما باز هم امیدوار میمانند تا اینکه از سوی منابع رسمی اعلام میکنند، #شهید عزیزالله راوند در #عملیاتی در جزیره مینو در سال 1366 به #شهادت رسیده و جاویدالاثر 🕊ماند.
#اسم_واقعی_شهید_طهماسب_راوند است
🌴دیگر هیچ چیز نمیتواند مادر را آرام کند، او با چشمانی پر از #اشک ادامه میدهد که هر شب با قاب عکس او سخن میگویم، مدتهاست که خواب فرزندم را ندیدهام، حسرت این #مادر
برای به آغوش کشیدن #قبر فرزندش همچنان ادامه دارد.
🍀منتظر یک نشان از فرزندی است که با شناسنامه برادرش شهید شد و او را به اسم #عزیزالله راوند میشناسند، شهیدی که اسم واقعیاش #طهماسب راوند است.
اما این شهید جزو شهدای #غواص🏊♂ شناسایی و بر دستان مردم شهیدپرور ریگان #تشییع و در زادگاهش روستای گلزار بخش گنبکی روز گذشته به #خاک سپرده شد.
#غواص_شهیدعزیزالله_راوند
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_غواصمحمد_محمدی
نام پدر: عرب
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۲/۱۲/۴۳
تاریخ #شهادت: ۱۹/۱۰/۶۵
نام عملیات: #کربلای ۵
منطقه عملیاتی: شلمچه
محل شهادت: شلمچه
مزار شهید: #گلزار پایین شهدای زنجان
محمد محمدی #فرزند عرب و فاطمه رمضانی در دومین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۳ در #روستای پایینکوه پا به جهان گذاشت.
پدرش در روستا #کشاورزی میکرد و از این راه امرار معاش میکردند. مادرش نیز خانهدار بود. او #فرزند چهارم پدر و مادرش بود و ۵ برادر دیگر نیز داشت.
با اینکه امکان ادامه #تحصیلات در روستا و در آن سالهای آغازین انقلاب بسیار مشکل بود، اما او توانست با موفقیت #مقاطع مختلف تحصیلی را پشت سر بگذارد و وارد دانشگاه گردد. محمد #دانشجوی سال اول پزشکی بود و در فعالیتهای فرهنگی – عقیدتی مسجد دروازه ارگ شرکت داشت.
او نتوانست نسبت به #عقایدش به اسلام بیتفاوت باشد و تحمل این #تجاوز را بکند. بنابراین تصمیم گرفت که سهمی در پیروزی اسلام و دفاع از آن داشته باشد. به همینمنظور به #عضویت بسیج درآمد و از طریق همین یگان عازم #جبهه شد و به عنوان بیسیمچی و آرپیجیزن و در نهایت غواص خدمت کرد.
محمد در حالی که بیست و دو سال داشت و جنگ سالهای پایانی خود را سپری میکرد روز #نوزدهم دی ماه سال ۱۳۶۵ بود که در عملیات #کربلای ۵ در شلمچه از ناحیه قلب مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به دیدار حق شتافت.
پیکر پاک این #شهید راه حق در مزار پایین شهدای زنجان و در کنار دیگر همرزمان #شهیدش آرام گرفت تا «عندربهم یرزقون» گردد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹🕊🌹🕊🌹 شهید فرید مهکام دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران یکی از غواصان بی بدیل و بی
#زندگينامه👇
♦️شهيد فريد #مهكام در يازدهم خرداد هزارو سیصدو چهل وشش در شهر مراغه به دنيا آمد. دوران ابتدائي را در دبستان #شهريار، راهنمايي را در مدرسه پارسا و دورره متوسطه را در دبيرستان شهيد باهنر به پايان رساند و در #رشته رياضي فيزيك ديپلم گرفت. اما به علت نياز جامعه به #پزشك و استخدام پزشكان هندي در مراکز درمانی، تصميم گرفت كه در رشته تجربي دركنكور شركت کند. به نماز #اهمیت زیادی می داد و ساعت ها در اتاقی تاریک مشغول راز و نیاز بود، در اجرای #احکام اسلام بسیار دقیق و از هرگونه تزویر و ریا به دور بود. فرید بسیار درس خواند تا خبر قبولی اش در رشته #پزشكي دانشگاه تهران را شنید به #بهشت زهرا رفت و گفت: نمی خواهم خودم را گم کنم..
🔻پس از ثبت نام و شروع تحصيلات در آبان ماه سال شصت و پنج به #جبهه رفت. او كه از #غواصان گردان حضرت ولي عصر از #لشگر31 عاشورا بود در عمليات كربلاي چهارشركت کرد.پس از مدتی در دی ماه سال شصت و پنج در عمليات #كربلاي پنج بعد از شکستن خط دشمن و در خط مقدم مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به #فیضشهادت نائل آمد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
حمیدخانزادهچرخاب نام پدر: جواد تاریخ تولد: ۱۳۴۶/۳/۱ محل تولد: اردکان تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴(کربلا
زندگی نامه شهید حمید خان زاده چرخاب
#شهید_حمید_خان_زاده_
فرزند جواد درتاریخ ۱۳۴۶/۳/۱ هجری شمسی در خانواده ای متدیّن در #شهر_اردکان متولّد شد. پدرش مغازه دار و مادرش خانه دار بود. کودکی را با دسترنج پدر و در دامن مادری سیده و #متعهد پرورش یافت.شیر مادربا عشق به اهل بیت ، در مجالس عزاداری ابا عبدالله الحسین -علیه السّلام- با خونش عجین شد.قبل از دبستان به مکتب رفت و دو جزو قرآن را فرا گرفت.
🌾 پس از ۶ سالگی به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در دبستان رازی مزرعه سیف اردکان و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی حافظ اردکان با موفّقیّت پشت سر گذاشت. سپس برای دوره متوسطه در دبیرستان #شهید انصاری در رشته تجربی ثبت نام کرد و تا کلاس دوّم با علاقه و #پشتکار طی کرد . در کلاس سوّم بود که به جبهه اعزام شد و به شهادت رسید.#حمید جوانی بسیار خوش اخلاق و دوست داشتنی و درس خوان بود. بچّه ها را دور خود جمع می کرد و داستان های #مختلف برای آنها می گفت و به مجالس مذهبی و دینی می کشاند. در خانه و بیرون به پدر و مادر و اقوام و #همسایگان بسیار احترام می گذاشت.
🌻هرگز آزارش به کسی نرسید. غمخوار و کمک کار پدر بود. برای نماز و احکام دین بسیار #اهمیّت و ارزش قائل بود. دیگران را به تقوی و درستکاری سفارش می کرد.دانش آموز سال دوّم راهنمایی بود که به ندای امام خمینی در دعوت #جوانها به جبهه لبیک گفت. در اصفهان آموزش نظامی را فراگرفت و کلاس درس را رها کرد و #سنگر عزّت و شرف و دفاع از اسلام را به جای آن برگزید.او ۷ دفعه به #جبهه اعزام شد و مدت ۱۸ ماه و ۱۲ روز از بهترین زمان عمر و جوانی با برکت #خویش را در جهاد و دفاع از میهن اسلامی گذراند.والفجر مقدماتی اولّین #عملیّاتی بود که آن بزرگواردر شرکت کرد. مسئولیّت هایی چون مربی #غواصّی و در نهایت سر تیم شناسایی را در #جبهه بر عهده گرفت
♦️سرانجام این جوان خود ساخته و پاکباخته در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۴ در جزیره القطعه خرمشهر ،در #عملیّات_کربلای ۴ بر اثر اصابت ترکش به بازوی چپش مجروح شد. امّا به علّت اوضاع نامساعد طبیعی #منطقه و آتش پر حجم دشمن در منطقه ماند و با پرواز روح بلندش از قفس کوچک جسمش به ملکوت٬ به شهادت رسید و چون #مولایش امام حسین -علیه السّلام- جسمش در بیابان ماند و علاوه بر شهادت افتخار مفقود بودن را کسب کرد.سر انجام در #تاریخ ۱۳۷۴/۵/۷ جسم پاکش پس از ۸/۵ سال به وطن بازگشت و پس از #تشییع با شکوه در بهشت شهدای اردکان به خاک سپرده شد.
#روحششادوراهشپررهروباد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
#عاشق حضرت عباس بود. در کودکی مریض شد. او را #نذر حضرت عباس کردند و شفا یافت.
در #جبهه در گروهان #حضرت عباس به عاشقان مولایش کمک میکرد.
#شهید_علیرضا_کریمی پیکرش در #فکه ماند. سالها بعد وقتی #پیکرش امد، در روز تاسوعا تشییع شد. روز #اباالفضل العباس علیه السلام...
📚برگرفته از کتاب مسافر کربلا. اثر گروه شهید هادی
من (خادم الشهید) از این شهید کربلا گرفتم
#ارسالی_اعضا👆👆
🍂 #نکات_تاریخی_جنگ
کربلای پنج
حاج قاسم سلیمانی
🔻 ۱۵ روز قبل از عملیات #کربلای پنج، کربلای۴ را که #ناموفق بود داشتیم ضمن اینکه ما وضع امروز را نداشتیم ،صنایع فعالی نداشتیم تلاش ما این بود که ذخیره ای برای عملیات داشته باشیم.
ناموفق بودن عملیات #کربلای۴ منشاء تبلیغات وسیعی برای دشمن شد و همه شکستهای خود را در فاو و کربلای یک در پشت این #عملیات پنهان کرد و بصورت آمارهای کاذب تلفات ما را اعلام نمود. تجربه عمر ما تجربه عجیبی است، برای همه ما درس است.
عدم موفقیت ما در #کربلای۴ تاثیرات روانی بسیاری در جبهه ما داشت ما برای یک عملیات ،#قطعاً توجیهات گسترده ای انجام می دادیم وقتی ناکامی بوجود می آمد در روحیه ها تاثیر زیادی داشت.
روزهای دوم و سوم پس از بازگشت از #کربلای۴ وقتی وارد اردوگاهها می شدی کمتر لبی را خندان می دیدی، یک نگرانی عمومی #جبهه را فراگرفته بود.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهیدی_که : حاضر شد سرش بره ، ولی عملیات(فتح المبین)را لو نده.... #شهید_عباسعلی_فتاحی❣ ⊰❀⊱ #تنه
#شهیدیکهحاضرشدسرشبرهولیعملیات(فتح المبین)رالونده....
تک #فرزند بود و عزیز دل خانواده ، به شش زبان دنیا کاملا مسلط بود ،۱۷ سالش که بود یه روز اومد به #مادر گفت میخوام برم #جبهه ، مادر گفت تو عصای دست منی ، نرو . #عباسعلی میگه :امام گفته .
و مادر #ولایت مدار، مطیعانه، میگه: پس برو...
توی #جبهه میخواستن یه کار بی خطر و یا پرسنلی بهش بدن ، اما خودش میگفت: #گردان_تخریب.
یه روز #شهیدخرازی گفت:چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو# منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر #عراقیها بود...پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود.قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: " به هیچوجه با #عراقیها درگیر نمیشید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقیها فهمیدند و #درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات #لو بره... و تخریبچی ها رفتند...
یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم #منفجر نشده ، یکی شونم برنگشته... اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقیها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و #اسیر شد...
زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند ممکنه #عباسعلی توی #شکنجه ها لو بده. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده ، سرش بره زبونش باز نمیشه. برید عملیات کنید...
عملیات #فتح_المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه #دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه #پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه. گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه... اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه #عباسعلی رو #شکنجه کردند چیزی نگفته. اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند....
در اصل عباسعلی به نمایندگی از همه ی همرزمانش ؛ به تمامی عالم این حقیقت را که ما برای مکتب، دین، رهبر، ناموس، #مملکت سر میدهیم؛ اما شرف نمیدهیم را بیان کرده بود.
و لیکن هر کسی ما، نسل ما و کودکان ما را بخواهد بشناسد همین یک #خاطره بالا برای آنان بس است...
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
چرا شهیدا دارن دل #تورو میبرن…
...میدونی چرا بردن؟ چون پشت پا به هرچی دنیا بود زدن.
حالا حساب کن اونا پشت پا به این دنیا زدن پاشدن رفتن تو #جبهه که دیگه نامحرم نبود.
دیگه آهنگ و موسیقی و دی وی دی، وی سی دی و #بلوتوث و موبایل نبود.
هیچی نبود. خدا بود و خدا بود و خدا بود..
خاکریز بود و خاک و بیابون.
دعا بود و گریه بود و ندبه.
روبهرو هم #شهادت بود.
بچه ها به خدا قسم از شهدا جلو می زنید.
اگه #کوفتتون بشه صحنه ی گناه و واردش نشید...
به خدا قسم از #شهدا جلو می زنید.
اگه رعایت کنید قلب #امامزمانعجل الله نلرزه...
به خدا #قسم از شهدا جلو می زنید.
اگه تو این جهاد اکبر در مقابل اون جهاد اصغر که اونا رفتن توش #جهاد_اکبر و خودسازی هم بود مواظب باشید...
معرفت و بصیرت.
بچه ها کل زندگی مسابقه #الیاللهِ. نکنه تو این مسابقه کم بیاریم.
#حاجحسینیڪتا
🇮🇷 『شُهَــدایِکـ♡ــرْبَلایِ۴🕊』
🌹غواصی ڪه برای آب نامه
می نوشت
🌷#غواصشهیدیوسفقربانی🌷
در خردسالی پدر و مادرش را ڪه از قشر مستضعف جامعه بودند را از دست داد و در اوایل نوجوانی تنها برادرش را
#شهیدی ڪه در این دنیای خاڪی به غیر از خدا و رفقایش ڪسی را نداشت طوری ڪه وقتی به #جبهه اعزام میشد چادر مادر خدا بیامرزش رو روی چوب لباسی میندازه و قرآن روی طاقچه قرار میده تا یه تسڪین دلی داشته باشه
در دوران دفاع مقدس به عضویت اطلاعات عملیات گردان #ولیعصر زنجان در آمد و غواص شداو نقش موثری در عملیات های #والفجر۸ و #ڪربلای۵ ایفا ڪردو سرانجام در ۱۹ دی ماه ۱۳۶۵ در #شلمچه به شهادت رسیدچند دقیقه قبل از عملیات ، یکی از خبرنگارها از او پرسید:آقا یوسف #غواص یعنی چی؟ و یوسف جواب دادغواص یعنی مرغابی امام زمان
#همرزم یوسف می گوید هر روز می دیدم یوسف گوشه ای نشسته و نامه می نویسه با خودم می گفتم یوسف که ڪسی را ندارد برای چه ڪسی نامه می نویسد؟ آن هم هر روز
یڪ روز گفتم #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار #ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد ، ریز ریز ڪرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشڪ شدوآرام گفت:من برای آب #نامه می نویسم ڪسی را ندارم ڪه
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹غواص شهید عباس قربانی🌹 🌷فرازی از وصیت نامه شهید ای ملت عزیز مساجد را پر کنید و مشهد شهدای #محراب
🌹غواص شهید عباس قربانی🌹
#عباس_قربانی فرزند زوج شعبان و اصلی در سال 1347 در روستای امیر آباد شهرستان طارم از استان زنجان بدنیا آمد. وی تا مقطع ابتدایی در روستای امیر آباد مشغول به تحصیل شد و پس از آن به علت نبود مقطع راهنمایی ادامه تحصیل نداد پس از مدتی خانواده عباس به زنجان #مهاجرت کردن و از همان دوران انقلاب به امام و خط امام (ره) عشق ورزید و پس از پیروزی انقلاب همواره در خدمت انقلاب بود و در پایگاههای بسیج شرکت و حضور فعال داشت پس از آنکه جنگ تحمیلی شروع شد وی نیز بصورت داوطلبانه در بسیج ثبت نام کرد و عازم جبهه های نبرد شد.
وی در طول حضور چندین بار زخمی شد ولی این زخمها باعث نشد که وی از حضور در جبهه باز ماند و پس از بهبودی دوباره به #جبهه عازم شد.
وی در دوران نوجوانی 2 سال را در شهرستان کرج سپری کرد ولی دوباره به زنجان آمد وی به علت آشنایی به فنون شنا جز نیروهای #غواص بود و تمرینات سخت غواصی را در آبهای جنوب کشور پشت سر گذاشته بود با آغاز عملیات #کربلای 4 که یکی از مهمترین عملیات بود در آن شرکت کرد و در دی ماه سال 1365 در همان عملیات در منطقه جزیره ام المرصاد بر اثر اصابت ترکش و جراحات وارده به شهادت رسید.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌹غواص شهید حسن فاتحی🌹 شهید حسن فاتحی بیستم شهریور سال ۱۳۴۸ بدنیا آمد ، او از بچه های گردان غواصی
🌹 غواص شهید حسن فاتحی🌹
🔹تافت مو در جبهه
برادر شهید میگفت به خاطر موهای طلایی، قد بلند و تیپ خاصی که با عینک دودی داشت به "حسن آمریکایی" یا "حسن سر طلا" معروف بود. به ظاهرش زیاد می رسید. در کل بچه لباس پوش و شیکی بود.هم رزم هاش تعریف می کردند، جز حسن، در جبهه هیچ کسی نبود که #شلوارش خط اتو داشته باشه. محال بود خط اتوی شلوارش دیده نشود. شب ها شلوارش را خیس میکرده، زیر تختش می گذاشته که خط اتو پیدا کند. روزی هم که لباس ها و وسایلش را از #جبهه آوردند، یک تافت مو هم داخل آنها بود. در کل خیلی بچه خوش تیپ و امروزی ولی در عین حال مومن و متدین بود. ناگفته نماند که قبل از رفتن به جبهه هم، بهش می گفتند "حسن طلا" یا "#حسن آمریکایی"!.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌹غواص شهید یعقوبعلی محمدی🌹
#شهیدیعقوبعلیمحمدی در سال ۱۳۴۳ در زنجان به دنیا آمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ عراق علیه ایران به همراه برادر کوچکترش در مناطق عملیاتی مختلف حضور می یافت.
اولین بار در سال ۱۳۶۰ به جبهه های جنگ رفت. زمانی که از جبهه برمیگشت در حالی که تحصیل در دبیرستان را پی میگرفت، به بنایی مشغول میشد. به نیروهای بسیجی در پایگاه آموزش نظامی میداد و شبها به همراه آنان پاسداری میداد.
در سالهای حضور در #جبهه، چهار بار مجروح شد؛ از جمله در عملیات بیتالمقدس از ناحیه سر، در عملیات بدر از ناحیه دست، در عملیات #والفجر ۴ اصابت ترکش و در عملیات والفجر ۸ از ناحیه دست و شکم و ریه جراحت برداشت.
او معاون گردان #غواصی ولیعصر(عج) بود. و در آخرین مأموریتش قبل از انجام عملیات #کربلای۴ در منطقه امالرصاص عراق به همراه دوستانش – بسطامی و نقدی – چندین ساعت در آب، مشغول شناسایی منطقه بودند که موقعیت آنها لو رفته و هواپیماهای عراقی منطقه را بمباران کردند و در نتیجه یعقوبعلی محمدی بر اثر اصابت گلوله در تاریخ ۴ دی ۱۳۶۵ به شهادت نائل میگردد.
پیکر #مطهر این شهید بزرگوار پس از تشییع در مزار بالای شهدای #زنجان به خاک سپرده شده است.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
بعدشما #اخلاصمان بہ اختلاس رفت!
ایمانمان رنگ باخت!
محبت هاو بردبارے هاتمام شد!
صفاوسادگے در رنگ دنیا رنگ
باخت!
وقتی از رنگ #جبهہ فاصلہ گرفتیم!
حنایمان رنگے ندارد
#مردان_بی_ادّعا_
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهید_غواصمحمد_محمدی
نام پدر: عرب
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۲/۱۲/۴۳
تاریخ #شهادت: ۱۹/۱۰/۶۵
نام عملیات: #کربلای ۵
منطقه عملیاتی: شلمچه
محل شهادت: شلمچه
مزار شهید: #گلزار پایین شهدای زنجان
محمد محمدی #فرزند عرب و فاطمه رمضانی در دومین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۳ در #روستای پایینکوه پا به جهان گذاشت.
پدرش در روستا #کشاورزی میکرد و از این راه امرار معاش میکردند. مادرش نیز خانهدار بود. او #فرزند چهارم پدر و مادرش بود و ۵ برادر دیگر نیز داشت.
با اینکه امکان ادامه #تحصیلات در روستا و در آن سالهای آغازین انقلاب بسیار مشکل بود، اما او توانست با موفقیت #مقاطع مختلف تحصیلی را پشت سر بگذارد و وارد دانشگاه گردد. محمد #دانشجوی سال اول پزشکی بود و در فعالیتهای فرهنگی – عقیدتی مسجد دروازه ارگ شرکت داشت.
او نتوانست نسبت به #عقایدش به اسلام بیتفاوت باشد و تحمل این #تجاوز را بکند. بنابراین تصمیم گرفت که سهمی در پیروزی اسلام و دفاع از آن داشته باشد. به همینمنظور به #عضویت بسیج درآمد و از طریق همین یگان عازم #جبهه شد و به عنوان بیسیمچی و آرپیجیزن و در نهایت غواص خدمت کرد.
محمد در حالی که بیست و دو سال داشت و جنگ سالهای پایانی خود را سپری میکرد روز #نوزدهم دی ماه سال ۱۳۶۵ بود که در عملیات #کربلای ۵ در شلمچه از ناحیه قلب مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به دیدار حق شتافت.
پیکر پاک این #شهید راه حق در مزار پایین شهدای زنجان و در کنار دیگر همرزمان #شهیدش آرام گرفت تا «عندربهم یرزقون» گردد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
او دوم آبان در روستای #طزرق در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. نامش را از لای قرآن برداشتند. دوران طفو
دوران نوجوانی خود را با شرکت در راهپیمایی های بدو #انقلاب و عضویت فعّال در بسیج مدرسه و پایگاه شهید دروکی در خدمت انقلاب و دستاوردهای آن بود.
با شروع جنگ، شوق حضور در #جبهه و خدمت به اسلام و انقلاب؛ باعث تلاش بی وقفه ی او برای رفتن به #مناطق جنگی شد. ولی به علت کوچکی جثّه و کمی سن، هر دفعه او را به# شهر خود برمیگرداندند.
#ادامهدارد...🌸
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
در عملیات #رمضان از ناحیه بازو مجروح شد ، او بعد از طی دوران نقاهت در بیمارستان دوباره به منطقه برگش
در #عملیاتوالفجر۸ با عنوان معاون یکی از گروههای تخریب ضربات #سختی بر دشمن وارد کرده و در ادامه عملیات به عنوان مسئول دسته در یکی از #گردان های لشکر ۲۱ امام رضا در #جبهه فاو دشمن را عقب رانده و فاو را تصرف می کنند در #کربلای۲ ماموریت تشکیل گردان #غواصی به واحد تخریب داده میشود تا عملیات های آبی ،خاکی در منطقه ی شلمچه؛ #اروندکنار با موفقیت انجام گیرد.
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#پیکریکهبعداز۱۲سالبهوطنبرگشت #محمدرضا ۱۳ سالش بود که با دستکاری شناسنامه به جبهه کردستان رفت.
#کاشپسرهایبیشتریداشتم
باافتخار جواب میدادم: پسرم به وظیفهاش عمل کرد من هم باید وظیفه خودم را انجام دهم. خوشا به #سعادت پسرم که شهید شد، پسرم امانتی بود که خدا داد و خودش هم گرفت کاش پسرهای بیشتری داشتم و به #جبهه میفرستادم. این را از ته دلم میگفتم. اما بعد از تولد #محمدرضا خدا ۴ دختر و یک پسر دیگر به من داد که زمان جنگ خیلی کوچک بودند. بیشتر وقتها پسر کوچکم را آغوش میگرفتم و با دخترانم در راهپیماییها و #نمازجمعه شرکت میکردم.
روزه ماه رمضان بدون شرکت در راهپیمایی روز قدس قبول نمیشود
به #دخترانم یاد داده بودم شرکت در راهپیمائی روز قدس واجب است و اگر در راهپیمایی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان شرکت نکنند #روزههایشان قبول نمیشود. بچههایم را طوری تربیت کردم که مدافع ولایت و #انقلاب باشند. با تمام شدن جنگ، باز هم در انجام کارهای جهادی با ستاد همکاری کردم. برای بچههای خانوادههای بیبضاعت لباس میدوختم. دوخت و دوز #جهیزیه نوعروسها را انجام میدادم. یک تنور کوچک روی پشتبام خانه داشتیم که برای بچههای نیازمند #کلوچه میپختم خلاصه هر کمکی که میتوانستم برای رفاه حال خانوادههایی که دست شان تنگ بود انجام میدادم اما هیچ کدام این کارها مرا راضی نمیکرد. بیتاب و بیقرار بودم انگار هنوز کار نکردهای داشتم. مادران #شهدا دلداریام میدادند و میگفتند: نگرانیات بیجاست، تو تکلیفت را انجام دادی! بعضیها هم میگفتند اگر پیکرت شهیدت به وطن برگردد دلت #آرام میگیرد. اما سال ۷۷ با آمدن پیکر پسر شهیدم و تشییع دوباره #محمدرضا گویی بیتابتر و بیقرارتر شدم.
💢 من هنوز برای این سوال نتوانستم جوابی پیدا کنم ، که این بچه ها چگونه از جگرگوشه هایشان دل می کندن و عازم جبهه ها میشدند....!!!!!!!!!
.
📸 #رزمنده ی #دلاور لشکر ۲۵ #کربلا شهید محمدرضا مولایی قراء در حال اعزام به #جبهه ها فرزندانش را به #آغوش گرفت ...محمدرضا آر پی جی زن #ماهری بود.#سرانجام در #عملیات والفجر 6 در #ارتفاعات #چیلات #دهلران حین زدن آر پی جی مورد اصابت قرار گرفت و #بشهادت رسید و بعد ده #سال پیکر #مطهرش بازگشت.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
چند شبه دارم #روایتفتحشهیدآوینی رو میبینم خیلی حس خوبی داره و چقدر آدم باهاش اشگ میریزه واسه انسانهای که چقدر با عشق با شوق به #جبهه میرفتن چقدر حرف #امامخمینی رو با دل و جون گوش میدادن....
شهید قاسم بحرینی
شهیدغواص
نام پدر: حسن
تاریخ تولد: 1350/5/21
میزان تحصیلات: دوم راهنمایی
تاریخ شهادت: 1365/10/4
محل شهادت: آبادان
#زندگینامه:
#شهید در سال 1350 در خانواده ای مذهبی متولد شد دوران ابتدایی را در زادگاهش و دوره راهنمایی را در شهر برازجان سپری نمود وی فردی مومن و در کلیه مراسم #مذهبی شرکت فعال داشت و به نظام مقدس جمهوری اسلامی علاقه وافری داشت پس از طی نمودن دوره آموزش نظامی به #جبهه های نور علیه ظلمت اعزام و سرانجام پس از دلاوری های فراوان در تاریخ 1365/10/4 درجه رفیع #شهادت نائل آمد.
#وصیتنامه:
وصیت من به پدر و مادر و اعضای خانواده ام اینست که همیشه در خط رهبر و #ولایت فقیه باشند و اگر من سعادت شهادت نصیبم شد تنها از خدا صبر و حوصله آرزو کنند که چنین نعمتی نصیبتان شده است( الا بذکر ا... تطمئن القلوب) (با ذکر خدا قلب ها اطمینان پیدا می کند) همیشه پاسدار خون #شهیدان باشید و با کسانیکه مخالفت با این انقلاب و دین الهی می کنند مقابله کنید