eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃💧 🌾 #کربلای۴ قصه ناتمام تاریخ ماست. قصه ناگفته ها وبغض های تا ابد در گلو خفته… کربلای۴ جغرافیای یک
┄┄❁﷽❁┅┄ ۳دی سالروز کربلای۴ 🍃🍂🍃🍂🌱🌴 به خاطره‌گویی سه تن از غواصان عملیات 4 اختصاص یافت، با یکی از این به نام «کریم مطهری» فرمانده گردان گردان از لشکر انصارالحسین(ع) به گفت‌وگو درباره نقش در دفاع مقدس و بازخوانی خاطرات عملیات پرداختیم. 🌾🌾🌾🕊🕊🕊🕊🕊 . 💢من کریم مؤید، اهل و متولد سال 43 هستم. 💧💧💧💧💧 ؟ 💢دایی، پدر و برادرم از انقلاب بودند، من هم که آن زمان (سال 57) نوجوان بودم، از همان اوایل عضو انقلاب اسلامی و بعد وارد گروه‌های شدم. علاوه بر این مدت زیادی در دبیرستان با شهید همکلاس بودم و شب‌ها به همراه ایشان به عنوان نیروی کمکی به می‌رفتیم. بعد از تشکیل بسیج (در 5 آذر سال 58) نیز من به همراه شهید امیر که پسر داییم بود، از نخستین بودیم که به گرو‌ه‌های بسیج در درآمدیم. آن زمان مسئول بسیج گروه ما شهید حسن بود. ‌پس از شروع خیلی از دوستانم از جمله پسرداییم جزو نخستین بودند که از به جبهه رفتند؛ اتفاقاً همان زمانموضوع درگیری با گروهک‌ها پیش آمد و ما درگیر حل و فصل آن شدیم؛ در نتیجه اواخر سال توانستم در جبهه جنگ حضور بیابم. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ؟ 💢پس از رفتن به ، به مدت حدود چهار سال جزو نیروهای اطلاعات عملیات بودم. قاعدتاً بچه‌های عملیات به دلیل ماهیت کاری‌شان، همه کارها را از شنا تا خنثی کردن مین‌ها را بلد بودند و ورزیده می‌شدند. در آن دوران، شهید به عنوان فرمانده ستاد عملیات مشخص شده بود که کار و کادرسازی لشکر و همچنین تأمین گردان‌هارا بر عهده داشت. تابستان سال بود که حاج مهدی کیانی، فرمانده لشکر، از چیت‌سازیان خواست تا یک نفر را برای فرماندهی لشکر (ع)معرفی کند و شهریور ماه همان سال (65) بود که ایشان من را معرفی کردند. 🌿🌿🌿🌿🌿🌿 ؟ 💢در بدو ورود به جمع لشکر (ع) پیوستم و 10- 15 روز بعد، درعملیات جزیره در20 شهریور 65 شرکت داشتم و پس از آن هم در دیگر به ادامه دادم. 🕊🕊🕊🕊🕊 ؟ 💢ما آموزش به آن معنا نداشتیم؛ بلکه به دلیل اینکه دائم در جزیره بودیم، خود به خود بچه‌های عملیات، شده بودند. از سوی دیگر آقای را به عنوان مربی مشخص کرده و برای آموزش دوره‌های تکمیلی به شمال فرستاده بودند که ایشان پس از بازگشت در آموزش‌های خاص هم به ما داد. 🌾🌾🌾🌾🌾 ؟ 💢به عنوان غواص در دو عملیات جزیره مجنون و حضور یافتم و پس از آن هم در دیگر با بچه‌های شرکت می‌کردم، اما دیگر نمی‌کردم. ...... 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
نام پدر: عرب محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۲/۱۲/۴۳ تاریخ : ۱۹/۱۰/۶۵ نام عملیات: ۵ منطقه عملیاتی: شلمچه محل شهادت: شلمچه مزار شهید: پایین شهدای زنجان محمد محمدی عرب و فاطمه رمضانی در دومین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۳ در پایین‌کوه پا به جهان گذاشت. پدرش در روستا می‌کرد و از این راه امرار معاش می‌کردند. مادرش نیز خانه‌دار بود. او چهارم پدر و مادرش بود و ۵ برادر دیگر نیز داشت. با اینکه امکان ادامه در روستا و در آن سال‌های آغازین انقلاب بسیار مشکل بود، اما او توانست با موفقیت مختلف تحصیلی را پشت سر بگذارد و وارد دانشگاه گردد. محمد سال اول پزشکی بود و در فعالیت‌های فرهنگی – عقیدتی مسجد دروازه ارگ شرکت داشت. او نتوانست نسبت به به اسلام بی‌تفاوت باشد و تحمل این را بکند. بنابراین تصمیم گرفت که سهمی در پیروزی اسلام و دفاع از آن داشته باشد. به همین‌منظور به بسیج درآمد و از طریق همین یگان عازم شد و به عنوان بیسیم‌چی و آرپیجی‌زن و در نهایت غواص خدمت ‌کرد. محمد در حالی که بیست و دو سال داشت و جنگ سال‌های پایانی خود را سپری می‌کرد روز دی ماه سال ۱۳۶۵ بود که در عملیات ۵ در شلمچه از ناحیه قلب مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به دیدار حق شتافت.  پیکر پاک این راه حق در مزار پایین شهدای زنجان و در کنار دیگر همرزمان آرام گرفت تا «عندربهم یرزقون» گردد. ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
نام پدر: عرب محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۲/۱۲/۴۳ تاریخ : ۱۹/۱۰/۶۵ نام عملیات: ۵ منطقه عملیاتی: شلمچه محل شهادت: شلمچه مزار شهید: پایین شهدای زنجان محمد محمدی عرب و فاطمه رمضانی در دومین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۳ در پایین‌کوه پا به جهان گذاشت. پدرش در روستا می‌کرد و از این راه امرار معاش می‌کردند. مادرش نیز خانه‌دار بود. او چهارم پدر و مادرش بود و ۵ برادر دیگر نیز داشت. با اینکه امکان ادامه در روستا و در آن سال‌های آغازین انقلاب بسیار مشکل بود، اما او توانست با موفقیت مختلف تحصیلی را پشت سر بگذارد و وارد دانشگاه گردد. محمد سال اول پزشکی بود و در فعالیت‌های فرهنگی – عقیدتی مسجد دروازه ارگ شرکت داشت. او نتوانست نسبت به به اسلام بی‌تفاوت باشد و تحمل این را بکند. بنابراین تصمیم گرفت که سهمی در پیروزی اسلام و دفاع از آن داشته باشد. به همین‌منظور به بسیج درآمد و از طریق همین یگان عازم شد و به عنوان بیسیم‌چی و آرپیجی‌زن و در نهایت غواص خدمت ‌کرد. محمد در حالی که بیست و دو سال داشت و جنگ سال‌های پایانی خود را سپری می‌کرد روز دی ماه سال ۱۳۶۵ بود که در عملیات ۵ در شلمچه از ناحیه قلب مورد اصابت ترکش قرار گرفت و به دیدار حق شتافت.  پیکر پاک این راه حق در مزار پایین شهدای زنجان و در کنار دیگر همرزمان آرام گرفت تا «عندربهم یرزقون» گردد. ⊰❀⊱ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄