『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
💔 #مادرانه 🌸.... @Karbala_1365
💔🍂✨🍂
🍂✨🍂
✨
🍂 #یادی_کنیم_از #مادران_شهدا...🍂
💔 #مجتبی_جان فرمانده عزیزم ، مرد متواضع و شب زنده دارگردان #علی_اصغر، تسلیت عرض مینمایم بعداز پایان جنگ یعنی درست ۳۰ سال از زمان وداعمان خانه مادرعزیزت را پیداکرده و برای عرض ادب واحترام بخدمتش رفتم اما باهزار تاسف و آه ، شدت بیماریش زیاد بود که نتوانستم بگویم مجتبای عزیز #فرمانده مستقیم من درشب #عملیات_والفجر۸ بود، نتوانستم بگویم که از مجتبی جان گلایه دارم ، چون قولداده بود(بخاطرجثه کوچکی که داشتم )مرا کول سربازان بعثی سوارکند اما در همان دقایق اولیه عملیات پرپر شد و.... 🌹
❣ آه جبهه کو برادرهای من...؟
🍂 #مادرشهیدمجتبی_حلاوت_تبار اهل #زنجان ، فرمانده دسته مان درعملیات #والفجر۸ بود که بعداز۳۰ سال مادرش راپیدا کرده وعرض ادب نمودم اما حیف که دیرشده بود ،بیماری آلزایمر سراسر وجودش را گرفته بود اما تا گفتم: " #مادرمجتبی_فرمانده...."
گفت:" آره ،مرا نمیبرند برم مزارش"💔
و...اشک از دیدگانم جاری شد. خاطراتش در ذهنم تداعی و...💧
🍂سال گذشته مادرعزیز در جوار آقامجتبی آرام گرفت....💔🍂
🍂آغوش مهربان #مادر کی توان دوری از فرزندشهیدش را دارد...؟
🌸شادی روح و سلامتی تمامی مادران شهدا #صلوات🌸
🌺ارسالی و راوی:
جانبازسرافراز
#پرویزحیدری_تکاب
🌸....
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
از راست:جانباز پرویزحیدری و مداح حاج جوادرسولی 🌸.... @Karbala_1365
🌷🍃
🍃
🌾 #کربلای_جبهه_هایادش_بخیر...🌾
این داستان:
#بمب_خوشه_ای🍂
🍂🌴🍂
🌷 #سال۶۵ مدتی کوتاه درتبلیغات #لشگرعاشورا مشغول خدمت بودم.
دریکی ازروزها #مداح معروف #زنجانی(حاج جوادرسولی) مهمانمان بود صبحانه رابه اتفاق ایشان و مسول تبلیغات لشگر #حاج_اقاکرامت میل کردیم. حاج جواد یه #پالتو داشت و در گوشه چادر آویزان کرد و با حاج اقاکرامت برای سرکشی به گردانهای لشگر به راه افتادند. نیم ساعتی نگذشته بود که سر و کله چند فروند #هواپیمای عراقی پیداشد وبمباران شروع شد.
#بمب_های_خوشه_ای از آسمان برسرمان ریخته شد..الله اعلم به زمین اصابت کند یابه رزمنده ها.
چندین نفر از دوستان رزمنده پرپرشدند 🌹
ازجمله بیشتر نیروهای #گردان_اباالفضل بواسطه این بمبهای خوشه ای سوختند وشهیدشدند و #فرمانده گردان امام حسین(ع) #سردارعلی_مولایی هم آسمانی شد.🌹
#شهادت قسمتمان نشد و برگشتم چادر.
حاج جواداقاوحاج اقاکرامت هم آمدند ازچند جا ترکش وبمب خوشه ای چادرمان راسوراخ وسوزانده بود از جمله پالتو حاج جواداقا سوراخ سوراخ شده بود.
(بعدازپایان جنگ حدودسی سال.) به یکی از دوستانم. زنگزدم و گفتم کجایی؟
گفت درراه #زنجان به تکاب. #حاج_جواداقارسولی رامی آورم در هیات رزمندگان برنامه دارد..
گفتم سلام مرابرسانیدو ماجرا را توضیح دادم.
حاج آقا گفت: بگویید،بیاد ببینمش.
رفتم برای عرض ادب واحترام ،یاد وخاطره آن روز و شهدای آنروز علی الخصوص #سردارمولایی(چون همشهری ایشان بود) تداعی شد.🌷
درادامه گفت: اقای #حیدری من خاطره بمباران لشگر در آن روز را ثبت کرده بودم اما نام بسیجی که باهم صبحانه خوردیم را خالی گذاشته بودم گفتم شاید روزی پیداش کنم....
ویادآور شد پالتویم با #بمب_خوشه_ای سوراخ شده بود و رنگش شطرنجی بود و....
🍂یادبادآن روزگاران یادباد...🍂
🌺ارسالی از: راوی وجانباز
#پرویزحیدری
🌸....
@Karbala_1365
🌹🕊
✨وقتی تصمیم گرفت به #جبهه برود با مخالفت پدر و مادرش روبروشد، با بوسیدن دست پدر و مادرش گفت: پدرم، مادرم، جبهه سفره شهادتی است که به واسطه امام گسترده شده و صاحب احسان خداست، به بازار خدا می روم، خریدار خداست، چرا نروم ؟
کلام شهید:
۱- من جاهل بودم خداوند به وسیله خمینی (ره) مرا عاقل کرد.
۲- من گمراه بودم خداوند به وسیله خمینی (ره) مرا هدایت کرد.
۳-من فقیر بودم خداوند به وسیله خمینی (ره) مرا غنی کرد.
۴- من در کل بیسرپرست بودم خداوند روح را بر من سر پرست قرار داد.
🌷 #شهیدابوالفضل_پاکداد🌷
ولادت: ۱۳۴۰/۶/۱۰ #زنجان
شهادت: ۱۳۶۱/۱/۵ #رقابیه، عملیات #فتحالمبین
…❀
@Karbala_1365🌹
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهیدی_که_عاشق_غواصی_بود
┄┄❁﷽❁┅┄
خیلی مهربان و دلسوز بود، هرچه بخواهیم از #اکبر بگویم باز هم کم است ..هر وقت به دیدار #خواهرش میرفت با دست پر میرفت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
موقعه #زمستان پشت بام #همسایه پیرمان را پارو میکرد.#همسایه ها میگفتند دیگر مثل #اکبر به دنیا نخواهد آمد...؛
🕊🕊.....
آخرین باری که می رفت گفتم یک #جعبه_سیب بگیر.رفت و با یک جعبه سیب و #پرتغال برگشت بعد گفتم #اکبر جان دم عید است از تو خاهش میکنم به #جبهه نرو #عید پیشه ما بمون ـــــــــــــ
و بعد عید برو ما #تنهایم در جوابی گفت بچهای #حضرت_زینب(س)روز #عاشورا رفتند و#حضرت هیچ نگفت آنوقت چطور دلت می آید مانع رفتن من شوی...
🌾🕊🕊🕊
دیگر #حرفی برای گفتن نداشتم و گفتم باشه #اکبر جان برو #خدا پشت و پناهت.؛؛'
🕊🕊🕊🕊🕊🕊
رفت و در عملیات #کربلای_چهار به دوستان #شهیدش پیوست....
#ولادت ۱/۳/۱۳۴۵ #زنجان
#شهادت ۳/۱۰/۱۳۶۴#ام_الرصاص_عراق
#غواص_شهیداکبر_سعادتی_خمسه
#از_خط_شکنان_عملیات_کربلای۴
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
┄┄❁﷽❁┅┄
#ازخدای_منان_خواستارم #که_مرگ_ما_را_در_شهادت_ماقرار_داد
🕊🕊🌾🌾---------°°
#فرازی_ازوصیت_نامه_بسیجی_شهیدرضا_بیگدلی
از #خداونـد منان خواستارم که #مرگ مارا در #شهادت ما قرار دهد واز اهل بیتش جدا نسازد....
و در همه جا و همه وقت به فریادم رسد که طاقت #عذابـش را ندارم...
#خدایا! من این راه را برای #رضای تــو انتخاب کردم. تابتوانم به #معـــبود خود برسم وبه هر راحی رفتم...
✨✨✨✨✨
دیدم که راه دور و #وصالم کم.
پس فقط کوتاهترین راه را یافـتم و ادامه دادم ودر این راه همه چیز را زیر پا گذاشتم وبه همه #پشت کردم وتنهــا رو به درگاه تو آوردم...
🕊🕊🕊🕊🌾🌾🌾🌾🌾
[[نامش#جاویــــد و یادش گــــرامــی]]
🕊🕊🌸🌸🌸🌾🌾
#بسیـجی_غـواص_شهیـدرضابیگدلــی
🕊🕊🌸🌸🌸🌾🌾
شیرمرد #زنجانی از رزمندگان سلحشور از فرماندهان حماسه ساز استان#زنجان در دوران دفاع مقدس فرمانده دسته #غواصان خط شکن#گردان #ولیعصر عج در #عملیات عاشواریی #کربلای۴
#شهادت:دی ماه۱۳۶۵#عملیات_کربلای۴#منطقه_عملیاتی_اروند
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
🌷 #قصه_دلدادگی 🌷
#ابراهیم_اصغری : دوم تیر ۱۳۳۶، در روستای مزرعه از توابع #شهرستان ماه نشان به دنیا آمد. پدرش #محمد نام داشت
. دانشجوی دوره #کارشناسی در رشته ادبیات فارسی بود. از سوی بسیج در #جبهه حضور یافت. نوزدهم دی۱۳۶۵، در #۸شلمچه بر اثر اصابت #ترکش به سر، شهید شد. مدفن او در مزار شهدای پایین شهرستان #زنجان واقع است
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🍃 این آخرین جملاتی است که #شهیدابراهیم_اصغری در شب عملیات #کربلای ۵ در ۶۵/۱۰/۱۸ در آخرین صفحه #دفترچه اش نوشته است:
✨🌾✨
“این #زیباترین لحظه ی زندگی من است زیرا پنج ساعت مانده یا به #معشوق بپیوندم و یا حسرت #عاشقان را بخورم”
ابراهیم اصغری به تاریخ در عملیات #کربلای۵ در لباس #غواصی در منطقه #شلمچه به #شهادت رسید.
🌾🌾🌾🌸
🍃 دست نوشته ای کوتاه از #غواص شهید ابراهیم اصغری :
👇🍃
دلم برای آن #خاکریزها و گرد و غبار ناشی از انفجار #گلوله ها ، دلم برای منورها ، برای گلوله های رسام که دل تاریک شب را می شکافند و انفجارها که سکوت #شب را می شکند ، دلم برای فریاد #الله اکبر ، دلم برای شهدا ، برای انسان های #مخلص، برای خاک های خونین ، برای صدای نوحه #بسیجی های عاشق #حسین (ع) ، برای صدای سینه زنی ، برای خنده ها و گریه های عاشقانه ی عارفان #عاشق خدا ، برای صدای قرآن ، برای #زمزمه ی راهیان خط مقدم ، برای بوسه ها و خداحافظی ها تنگ شده است.
🌾🕊🕊🕊🌾
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
#محمود_سهرابی
تاریخ2/1/1343
#زنجان
تاریخ و محل شهادت : 19/10/1365 – شلمچه
رشته و محل تحصیلات: رادیولوژی – کاردانی
#مسئولیت در جبهه: غواص و معاون گروهان در گردان #غواصان
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
م پدر: محمود
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۴۵/۱/۱
تاریخ شهادت: ۶۵/۱۰/۱۹
نام عملیات: کربلای ۵
منطقهعملیاتی: شلمچه
محل شهادت: شلمچه
مزار شهید: مزار پایین شهدای زنجان
🔻مصطفی ولیی سومین فرزند #محمود و علویه بشیری در اولین روز از اولین ماه بهار سال ۱۳۴۵ در زنجان دیده به جهان گشود. مصطفی ۴ #خواهر و ۲ برادر داشت و سالهای خاطره انگیز کودکی اش را در کنار خانواده سپری کرد و در سن هفت سالگی مانند دیگر #همسالانش پا به عرصه علم گذاشت و پس از اتمام تحصیلات ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی شد
♦️ اما پس از اتمام سال اول راهنمایی دیگر ادامه تحصیل نداد. پس از پیروزی انقلاب به عضویت نهاد #مقدس بسیج درآمد و فعالیتهای فرهنگی خود را در مسجد یریبالا آغاز کرد. مصطفی ۱۵ ساله بود و یک سال از جنگ #تحمیلی میگذشت که او تصمیم گرفت به ندای رهبر کبیر انقلاب پاسخ داده و از کشور و انقلابش در مقابل #متجاوزان رژیم بعث دفاع کند و به صف پاسداران دین و وطن بپیوندد بنابراین از #طریق یگان اعزامی سپاه پاسداران در سال ۶۰ راهی صحنههای نبرد حق علیه باطل شد و به عنوان #غواص به خدمت مشغول شد. پنج سال از حضور او در جبهههای جنگ میگذشت
🔶که سرانجام پس از رشادتهای فراوان و مبارزه غیرتمندانه در راه پاسداری از وطن در نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای۵ بر اثر اصابت #گلوله به سر و خفگی در آب شهد شیرین وصال را در شلمچه نوشید و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به دیگر دوستان شهیدش پیوست. پیکر #مطهرش در کنار عاشقان اباعبدا…(ع) و همرزمان غیور خود در مزار پایین شهدای #زنجان به خاک سپرده شد تا «عند ربهم یرزقون» گردد.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
نام پدر: علی اکبر
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۲/۱۲/۴۲
تاریخ شهادت: ۴/۱۰/۶۵
نام عملیات: کربلای ۴
منطقهعملیاتی: اروندرود
محل شهادت: اروندرود
مزار شهید: گلزار پایین شهدای زنجان
#زندگینامهشهیدعلیاصغربیات
علیاصغر بیات از مادری به نام قمر نوری و پدری به نام علیاکبر در شهرستان زنجان و در تاریخ دومین روز از اسفند ماه سال ۱۳۴۲ به دنیا آمد.
علیاصغر پس از دوران شیرین کودکی پا به مکتب علم و یادگیری نهاد و وارد مقطع #ابتدایی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی و در مدرسه خاقانی به اتمام رساند.
♦️علیاصغر دوره نوجوانیاش را به آموزش آمادگی نجات غریق در استخر جهاد اختصاص داد. همچنین در کنار فعالیتهای جنبی شغل لوله کشی ساختمان را انتخاب کرده بود. علیاصغر در سنین جوانی ازدواج کرد که حاصل این #ازدواج یک فرزند پسر میباشد.
🔻علیاصغر نیز همچون دیگر همسنگرانش با شروع جنگ #تحمیلی وارد جبهه حق علیه باطل شد و توسط یگان #اعزامی سپاه به میدان جنگ اعزام شد و پس از مدتی از حضورش در این میدان برای دفاع از مرز و بوم کشورش در چهارم دی ماه سال ۱۳۶۵ در #عملیات کربلای ۵ و در #اروندرود به درجه رفیع و پرافتخار شهادت نائل شد.
🌿پیکر پاک و #مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای پایین شهرستان #زنجان به خاک سپرده شد تا در جوار حق «عندربهم یرزقون» شود.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
🌹غواص شهید یعقوبعلی محمدی🌹
#شهیدیعقوبعلیمحمدی در سال ۱۳۴۳ در زنجان به دنیا آمد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ عراق علیه ایران به همراه برادر کوچکترش در مناطق عملیاتی مختلف حضور می یافت.
اولین بار در سال ۱۳۶۰ به جبهه های جنگ رفت. زمانی که از جبهه برمیگشت در حالی که تحصیل در دبیرستان را پی میگرفت، به بنایی مشغول میشد. به نیروهای بسیجی در پایگاه آموزش نظامی میداد و شبها به همراه آنان پاسداری میداد.
در سالهای حضور در #جبهه، چهار بار مجروح شد؛ از جمله در عملیات بیتالمقدس از ناحیه سر، در عملیات بدر از ناحیه دست، در عملیات #والفجر ۴ اصابت ترکش و در عملیات والفجر ۸ از ناحیه دست و شکم و ریه جراحت برداشت.
او معاون گردان #غواصی ولیعصر(عج) بود. و در آخرین مأموریتش قبل از انجام عملیات #کربلای۴ در منطقه امالرصاص عراق به همراه دوستانش – بسطامی و نقدی – چندین ساعت در آب، مشغول شناسایی منطقه بودند که موقعیت آنها لو رفته و هواپیماهای عراقی منطقه را بمباران کردند و در نتیجه یعقوبعلی محمدی بر اثر اصابت گلوله در تاریخ ۴ دی ۱۳۶۵ به شهادت نائل میگردد.
پیکر #مطهر این شهید بزرگوار پس از تشییع در مزار بالای شهدای #زنجان به خاک سپرده شده است.
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
📸 #گزارش_تصویری
💠 همراه با #خادمین_شهدا، پاییز۱۴۰۲
🔰 افتتاحیه دور دوم #خادمین #دانشآموز نخبه #خواهر؛ #یادمان_هویزه
🔹 خادمین اعزامی از استان های #زنجان و #همدان
#راهیان_نور
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄
#محمود_سهرابی
تاریخ2/1/1343
#زنجان
تاریخ و محل شهادت : 19/10/1365 – شلمچه
رشته و محل تحصیلات: رادیولوژی – کاردانی
#مسئولیت در جبهه: غواص و معاون گروهان در گردان #غواصان
⊰❀⊱ #تنهاکانالشهدایِکربلایِ۴
#شهدایغواص👣
…❀
@Karbala_1365🌾
●➼┅═❧═┅┅───┄