eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
850 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃🌷🍃 🌹 #ای_شهیدان ! عشق مدیون شماست""" هرچه ما داریم از خون شماست ای شقایق ها و ای آلاله ها """ دیدگ
🍃🌸🍃 📝اینبار قلم از مردی میخواهد بنویسد که اسوه تمام مردان سرزمین مادرییَم شده.. مردی از جنس جنگ و باروت و خاک.. مردی از جنسِ زخم های عفونی شده و دردناک.. نامش مرد است نامی که در این برهه از زمان کمتر ملموس است لقبش جانباز است و درد جراحاتش قابل تحمل تر است تا زخم زبان ها و نیش و کنایه ها.. شغلش شهیدهست , شهیدی که جز برای رضا خدا نیّتی نداشت و تمام زندگییَش فدای خداشد و بارها در خون خودش غلتید و حکمتش این بود که به غیر از شهادت درجه جانبازی را هم بگیرد.. 🌸قهرمان قصه های کودکان کردستان و اهواز و خرمشهر... زمین با همه بزرگییَش کنار چنین مردانی از تبار عشق کوچک است و آسمان در کنارشان کم می آورد و هرلحظه آرزوی داشتنشان را میکند... ✨ نام بود و هرجای جبهه و جنگ را یادکنی او را چون سرو در کنار فرمانده اش خواهی دید. گویا این دو یک روح در دو غالب بودند.. دوبرادر..دو پرستوی عاشق که دنیا باهمه زیبایی و وسعتش برایشان تنگ بود.. مصطفی اسوه و یادگار جنگ بود یار دیرین ... یار و ها... یار و ... یاربچه های عشق و یار در خون تپیده ...🌹🌹🌹 🌸..... @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
از راست:جانباز پرویزحیدری و مداح حاج جوادرسولی 🌸.... @Karbala_1365
🌷🍃 🍃 🌾 ...🌾 این داستان: 🍂 🍂🌴🍂 🌷 ۶۵ مدتی کوتاه درتبلیغات مشغول خدمت بودم. دریکی ازروزها معروف (حاج جوادرسولی) مهمانمان بود صبحانه رابه اتفاق ایشان و مسول تبلیغات لشگر میل کردیم. حاج جواد یه داشت و در گوشه چادر آویزان کرد و با حاج اقاکرامت برای سرکشی به گردانهای لشگر به راه افتادند. نیم ساعتی نگذشته بود که سر و کله چند فروند عراقی پیداشد وبمباران شروع شد. از آسمان برسرمان ریخته شد..الله اعلم به زمین اصابت کند یابه رزمنده ها. چندین نفر از دوستان رزمنده پرپرشدند 🌹 ازجمله بیشتر نیروهای بواسطه این بمبهای خوشه ای سوختند وشهیدشدند و گردان امام حسین(ع) هم آسمانی شد.🌹 قسمتمان نشد و برگشتم چادر. حاج جواداقاوحاج اقاکرامت هم آمدند ازچند جا ترکش وبمب خوشه ای چادرمان راسوراخ وسوزانده بود از جمله پالتو حاج جواداقا سوراخ سوراخ شده بود. (بعدازپایان جنگ حدودسی سال.) به یکی از دوستانم. زنگزدم و گفتم کجایی؟ گفت درراه به تکاب. رامی آورم در هیات رزمندگان برنامه دارد.. گفتم سلام مرابرسانیدو ماجرا را توضیح دادم. حاج آقا گفت: بگویید،بیاد ببینمش. رفتم برای عرض ادب واحترام ،یاد وخاطره آن روز و شهدای آنروز علی الخصوص (چون همشهری ایشان بود) تداعی شد.🌷 درادامه گفت: اقای من خاطره بمباران لشگر در آن روز را ثبت کرده بودم اما نام بسیجی که باهم صبحانه خوردیم را خالی گذاشته بودم گفتم شاید روزی پیداش کنم.... ویادآور شد پالتویم با سوراخ شده بود و رنگش شطرنجی بود و.... 🍂یادبادآن روزگاران یادباد...🍂 🌺ارسالی از: راوی وجانباز 🌸.... @Karbala_1365
وقتی میان معرکه شمشیر میزنی ؛ یک نسخه ی برابر اصل ز ِ ❤️