eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
1.1هزار دنبال‌کننده
19.7هزار عکس
3هزار ویدیو
53 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
❣🕊 #واقعیت‌های‌کربلای۴ این‌قسمت👇 #کربلای‌چهار_از_دید_دوربین‌من... #خاطره‌شماره۱ راوی: #طلبه‌جانباز
❣🕊 ۴ این‌قسمت👇 ... ۲ راوی: 🌾🕊 ❣با (فرمانده واحد)برای کسب آخرین اطلاع از وضعیت اسکله به محل تعیین شده رفتیم و از آنجا که اخبار بی سیم‌ها شفاف نبود و احتمال توقف عملیات را هم با توجه به آن همه آمادگی نمی دادیم، موتور را در فاصله ده متری پارک کردیم و تازه می خواستیم آبی به سر وصورتمان بزنیم که عراقی ها دورهٔ‌مان کردند ولی به دلیلی که من هنوز هم نتوانسته‌ام خود را قانع کنم اصلا به ما تیراندازی نکردند. ما سریع موتور را روشن کرده و از آنجا دور شدیم، ( عراقی ها حتی می توانستند با دستشان موتور را نگهدارند یا واژگون کنند. چه برسد که همه مسلح بودند و به خاطر مسائل پیش آمده در شب حساس و آماده) به هر حال من و رسول از محاصرهٔ اتفاقی عراقی‌ها خارج شدیم و یک راست به مقر فرماندهی آمدیم. به لحاظ عقیم ماندن عملیات، چیزی که مسلم بود این بود که با شروع روشنایی هوا باید منتظر بمباران‌های شدید (مخصوصا ) باشیم و آن همه نیرو و امکانات به شدت در خطر انهدام بود. به ما ماموریت دادند تا از روی توپخانه ی لشکر ۶۳خاتم برنقاط حساس و مخصوصا محل آتشبارهای دشمن آتش بریزیم (آن هم در حجمی وسیع). من و رسول و جمشید از روی مختصاتی که در حدود سه ماه کار اطلاعاتی مخصوص دیدبانی در کالک ویژه ثبت کرده بودیم شروع به کار کردیم و از آنجا که شرجی سحرگاهی و اشعه نورانی خورشید شعاع دیدمان را به شدت کم کرده بود و به مواضع دشمن اشراف دید نداشتیم و نیز از آنجا که قبضه‌های آتشبارهای ما به خاطر شرایط اضطراری میدان جنگ بسیار بیشتر از حد استاندارد تیراندازی کرده و خان‌هایشان به دلیل تحمل حرارت زیاد متلاشی شده بود. احتمال می دادیم که اغلب گلوله‌های ما هدر می رود لذا با احتیاط کار می کردیم. 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365 👇👇👇