eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
867 دنبال‌کننده
18هزار عکس
2.6هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🔹چند ماهی از رفتن #علی گذشت که درد بر بانو مستولی شد و گویا نوید آمدن #فاطمه را می داد😍 آمبولانس🚑 بر
<< >> بود. صبح عملیات، برای بیدار كردن بچه‌ها، به سمت یكی از رفت، غافل از اینكه شب قبل عراقیها پاتك زده، چند تا از چادرها را گرفته بودند. هنگامیكه وارد چادر شد، سربازان او را به رگبار بستند، خیلی سریع پشت یكی از صخره‌ها گرفت، اما لغزش پا روی ریگ‌ها باعث او شد و در اثر اصابت سر به تخته سنگی، برای مدتی بیهوش شد. پس از به هوش آمدن، یكی از عراقیها را به سمت او پرتاب كرد. حاجی كه قصد داشت نارنجك را به سمت بازگرداند، آن را در دست گرفت اما نارنجك منفجر شد و دست حاج علی را از قطع كرد. در همین حین ما با شنیدن صدای تیر و انفجار متوجه جریان شدیم و به سمت چادرها رفتیم و پس از به راندن عراقیها حاج علیرضا موحد دانش را یافتیم. فكر می‌كنم همه بچه‌ها با دیدن آن صحنه به یاد و علقمه و عملدار لشگر امام حسین (ع) افتادند. حاج علی بعد از باز هم راهی جبهه‌ها شد، آخر هیچ چیز نمی‌توانست‼️ حضور او را در صحنه جهاد كند... ✨فرماندهٔ تیپ ۱۰ سیدالشهدا(؏) 🌷 ولادت : ۱۳۳۷ تهران شهادت : ۱۳۶۲/۵/۱۳ عملیات والفجر ۲ ، حاج عمران
*پــدرشهیدے کــہ شـــاهد فرزندش بــود 😔😔 در ۴ کار گِره خورده بود ... همــراه با ســردار اســدی از خط برمی‌گشتیــم به خاڪریزی رسیدیم.... آنسوی هشـــت پریها و یک تانک در معــرض دید دشمــن بود می دانستـــم الان مـــورد هدف قرار می‌گیرند اما نمی‌توانستم کـــارےکنم ... دشمن این تانک را زد تانک و نیروهایش در می‌سوخت و گُر می‌گرفت😭 این صحنه را که دیدم، گفتم: * به داد برسد ...* به برگشتــیم ... خبر دادند که محمــدم شده است🌹 😞😞 پرس‌وجو کــردم که کجابـــوده است و چگونه؟ *وقتــے گفتــند محمــد در همان بوده است باز دلم آتش گرفت.* محمـدم می‌سـوخـت و من نمیتوانستم کــاری بکنم. حتـے نتوانســتم وقتِ جان‌دادن بالای ســـرش بــروم و بدرقه‌اش کنم... 😭😭 ✍ راوی : پدر ➖➖➖➖➖➖➖➖ زبان به روضه چرا وا کنم؟ هـمین ڪافی‌ست : مباد شاهدِ جان دادنِ پسر، پدری ... ➖➖➖➖➖➖➖ * *شهــدای فــارس* …❀ @Karbala_1365🌹 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
🌷شهید (تصویر وسط) وقتی برادر کوچکترش ( تصویر سمت چپ ) در عملیات کربلای 4 تو شهید میشه برادرش رو به عقب نمیاره در عوض یه مجروح به نام محمد عباسی رو (تصویر راست) به دوش میگیره و میاره و بهش میگه: "من برادر رو عقب نیاوردم ولی تو رو آوردم عقب تا بعد از به دست آوردن سلامتیت برگردی و تو جبهه ..." جنگ شد و دیگه نتونست برادرش رو بیاره... "" بعد از احمد آه می کشید و میگفت: "حالا این خیلی روی دوشم سنگینی میکنه..." 🕊🌾... (س)🏴 @Karbala_1365🥀 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
*پــدرشهیدے کــہ شـــاهد فرزندش بــود 😔😔 در ۴ کار گِره خورده بود ... همــراه با ســردار اســدی از خط برمی‌گشتیــم به خاڪریزی رسیدیم.... آنسوی هشـــت پریها و یک تانک در معــرض دید دشمــن بود می دانستـــم الان مـــورد هدف قرار می‌گیرند اما نمی‌توانستم کـــارےکنم ... دشمن این تانک را زد تانک و نیروهایش در می‌سوخت و گُر می‌گرفت😭 این صحنه را که دیدم، گفتم: * به داد برسد ...* به برگشتــیم ... خبر دادند که محمــدم شده است🌹 😞😞 پرس‌وجو کــردم که کجابـــوده است و چگونه؟ *وقتــے گفتــند محمــد در همان بوده است باز دلم آتش گرفت.* محمـدم می‌سـوخـت و من نمیتوانستم کــاری بکنم. حتـے نتوانســتم وقتِ جان‌دادن بالای ســـرش بــروم و بدرقه‌اش کنم... 😭😭 ✍ راوی : پدر ➖➖➖➖➖➖➖➖ زبان به روضه چرا وا کنم؟ هـمین ڪافی‌ست : مباد شاهدِ جان دادنِ پسر، پدری ... ➖➖➖➖➖➖➖ * *شهــدای فــارس* ⊰❀⊱ ۴ 👣 …❀ @Karbala_1365🌾 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄