مگر جز تـو،
پناه دیگری هم دارم
که به سویش بگریزم؟
#ما_ملت_امام_حسینیم
#اربعین
#السلامعلیکیااباعبدالله
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄
یكی از كارهايی هر روز صبح به انجام آن مبادرت میكرد، خواندن زيارت عاشورا بود و استمرار همين زيارت عاشوراها بهانه ی شهادتش شد.
#شهید_مهدی_مدنی
دَّلَّتَّنَّگَّ سَّرَّدَّاَّرَّ دَّلَّهَّاَّ
اول دلم فراق تو را سرسری گرفت
و آن زخم کوچک
دلم
آخر جذام گرفت
#دلتنگ_سرداردلها
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
دَّلَّتَّنَّگَّ سَّرَّدَّاَّرَّ دَّلَّهَّاَّ اول دلم فراق تو را سرسری گرفت و آن زخم کوچک دلم آخ
🌼روایت #شهیدسلیمانی از سردار #شهیدمحمدحسینیوسفالهی
اورکت روی شانه هایش بود ، بدون جوراب . معلوم بود از نماز می اید و فرصت پیدا نکرده سر و وضعش را مرتب کند. لبخند زدم و نگاهی به او انداختم. قبل از اینکه حرفی بزنم، با خنده گفت: وقتی در همین وضعیت مقابل خدای خودم ایستادم و نماز خواندم، درست نبود در مقابل بنده ی او به سرو وضعم برسم.
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄
📸 فرماندهان ارشد دفاع مقدس چند ساله بودند؟
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از 『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🍃♥️
#کتابعشقبازیباامواج
زندگینامهی داستانیِ #غواصشهید « #امیرطلایی»
باقلم زیبای #خانمزینبشعبانی
❣🕊
« #شهیدامیرطلایی» سال ۱۳۳۹ در #همدان به دنیا آمد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کارهای بزرگی چون مسئولیت واحد اطلاعات و تحقیقات کمیتهی انقلاب اسلامی، ریاست هیأت تکواندوی همدان، مسئولیت پذیرش #سپاه پاسداران در منطقهی کردستان، مسئولیت دایرهی سیاسی استانداری، مسئولیت دستهی غواصی #گردانجعفرطیار(ع) و تشکیل واحد مقاومت بسیج در گلتپه را عهدهدار بود.
این شهید بزرگوار در تاریخ سوم دیماه سال ۱۳۶۵ ،در عملیات « #کربلای۴»، به درجهی رفیع #شهادت رسید.🕊🌷
تصمیم داریم درکانال این کتاب زیبا را بصورت داستان برایتان قرار دهیم.
باشد که دعاوشفاعت شهید شامل حالمان گرددـ
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
~
🍃♥️
#کتابعشقبازیباامواج
زندگینامهی داستانیِ #غواصشهید
« #امیرطلایی»🕊
#قسمتپنجم
♥️🕊
از بیرون آمد، رفت یک گوشه نشست، ناراحت بود. چند روز بیشتر تا شروع
مدرسهها نمانده بود، از بابا پول گرفت تا برود سلمانی. هر چه منتظر شدم تا
حرفی بزند چیزی نگفت.
امیر، رفتی سلمانی؟ کلاتو بردار ببینم چطور شده؟
آره رفتم.
رفتم جلو دست دراز کردم و کلاه را برداشتم. نیم خیز شد تا کلاه را از دستم
بگیرد.
چه کار میکنی؟ بده کلاه را.
چشمم افتاد به سرش. انگار پوست سرش کنده شده بود. داد زدم: »سرت چی
شده؟ کی این کار را کرده؟
«گفت:»این پسره با ناپدریش مشکل داره مردم رو
اذیت می کنه. می خواد مشتریهای باباش را بپرونه سر مردم را خراب میکنه.
اینقد دستش را فشار داد که دود از سرم بلند شد.«
داشتم قاطی میکردم:»
یعنی تو هیچی نگفتی؟ بلند شو. باید بریم سراغش.
......
🍃خوب از امیر بزرگتر بودم، همیشه سعی می کردم مراقبش باشم و ازش حمایت
کنم. هر چند امیر خیلی اجازه این کار را به من نمیداد، آخه عادت داشت
کارهاش را خودش انجام بده.
رسیدیم جلو سلمانی، پسره داشت کف مغازه را جارو میکشید، سرش را که
بالا آورد کپ کرده بود. فقط یک سیلی زدم، رنگ از صورتش پرید. افتاده بود
ت ت پ
به ت :»ببخشید دیگه تکرار نمیکنم«
دلم براش سوخت، دست امیر را گرفتم و از مغازه آمدیم بیرون. بعد از سالها
هر وقت من را میبیند یاد آن خاطره میافتد و سرش را پایین میاندازد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پ.ن:
🌸راوی: #کریمطلایی(برادر شهید)
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
~ 🍃♥️ #کتابعشقبازیباامواج زندگینامهی داستانیِ #غواصشهید « #امیرطلایی»🕊 #قسمتسوم
~
🍃♥️
#کتابعشقبازیباامواج
زندگینامهی داستانیِ #غواصشهید
« #امیرطلایی»🕊
#قسمتششم
♥️🕊
رضا زخمی شده، برین کنار دیگه، دورش جمع نشید.
- بدو ماشین رو بیار باید برسونیمش بیمارستان.
خدا لعنتشون کنه، نمیدونم این تیزیها رو از کجا درمیارن.
- نباید بهشون نزدیک میشد قبلا بهش هشدارداده بودم.
باید یه فکری برا این وضع بکنیم.
- باید توان بچه را ببریم بالا، همه بچهها باید #دفاعشخصی یاد
بگیرن. معلوم نیست تا کی باید با این آدم ها سر و کله بزنیم.
میخوای چی کار کنی؟
- فکرش رو کردم، باید با سپاه حرف بزنیم یه جایی بهمون بدن
بتونیم ورزش کنیم. همه بچهها باید تو این کلاس ها شرکت
کنن.
امیر از قبل دفاع شخصی و تکواندو را یاد گرفته بود. این مربوط بهموقعی است
کهمن دبیرستان امام میرفتم و امیر دبیرستان شریعتی یا همان رضاشاه سابق
که در خیابان مهدیه نزدیک ایستگاه عباس آباد بود.
دوره دبیرستان ما حال و هوای خاصی داشت. آن زمان ما فقط درس نمیخواندیم؛ هم فعالیتهای ورزشی داشتیم و هم کارهای سیاسی میکردیم. البته در حد خودمان.
امکانات ورزشی مدرسهها هم زیاد نبود. زنگ ورزش که میشد یک توپ به
ما می دادند و میگفتند:»برید ورزش کنید.« ما هم به نسبت علاقهای که داشتیم یک ورزش را انتخاب میکردیم. یک عده بسکتبال بازی میکردند و
یک عده والبیال،عده زیادی هم فوتبال. همه هم در همان حیاط مدرسه بود.
من و چند نفری از بچهها به ورزش های رزمی علاقه داشتیم. رفتیم با مدیر
مدرسه حرف زدیم و راضیش کردیم که زیر زمین مدرسه را به ما بدهند. نه تشک داشتیم و نه لباس رزمی.روی همان موزاییکها شروع کردیم به تمرین.
اولین مربی ما یکی از بچهها بود به اسم حمید ملکی که الان روحانی است
و در قم تدریس میکند. حمید از قبل با کونگ فو آشنا بود و مدتی کار کرده بود. حسین برفیان و #شهیدمجیدسماوات هم به او کمک میکردند و هر چه
را که بلد بودند به ما یاد می دادند. چند وقت بعد هر کدام رفتیم یک باشگاه.
اواخر سال ۵۶ که تب انقلاب بالا رفت ما هم فعالیتمان را بیشتر کردیم. حال و هوای مدرسه عوض شده بود. الان که مقایسه میکنم دوره دبیرستان ما پر بود از هیجان و اضطراب که روح تشنه ما را سیراب میکرد.
یکی از کارهایی که میکردیم و آن روزها به ما خیلی کمک میکرد تا راه را پیدا
کنیم کلاسهای قرآن بود که بیشتر زیر زمینی تشکیل میشد. یعنی جای
جلسات ثابت نبود تا شناسایی نشود و سعی میکردند اعضای جدید کمتری
راه بدهند تا مبادا حرفهایی که در جلسه گفته میشود به بیرون درز پیدا کند و مشکل ساز شود. ما هم به واسطه یکی از دوستان وارد این جلسه شدیم.
#ادامهدارد....
🌾🕊
#تنهــاکانالشهـدایکربلای٤👇
@Karbala_1365
#اربعین
هزار و یک شب
دلتنگی دارد
هرشبِ بدون تو
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهیدسلیمانیعزیز
یاد #شهدا با #صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄
.
#امام_حسین_علیه_السلام
خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ، لَمْ يَكُنْ فِيهِ كَثيرُ مُسْتَمْتَعٍ: اَلْعَقْلُ، وَالدّينُ وَالْأَدَبُ، وَالْحَياءُ، وَحُسْنُ الْخُلْقِ.
پنـج چيز است اگر در انسـان نباشد،
در او بهـره زيادى نخـواهد بود:
۱ـ عقل
۲ دين
۳ ـ ادب
۴ ـ حيا
۵ ـ خوش اخلاقى.
حياة الامام الحسين عليه السلام ، ج ۱، ص ۱۸۱
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
یــــــــــٰازیٖــنــَـــــــــــــــــبْ🏴
یــــــــــٰاحُـسیٖــــــــــــــــنْ🏴
@Karbala_1365🏴
●➼┅═❧═┅┅───┄