@KashkulJudy
🟩 از چاله درآمد به چاه افتاد
🔸️این مثل در مواردی استفاده میشود که شخص برای نجات از وضعیتی بد به وضعیتی بسیار بدتر گرفتار میشود.
مانند مثل زیر:
به ده دینارم خرید و به صد دینار گرفتارم کرد
ماخذ این مثل داستانی از گلستان سعدی است به این مضمون که:
از صحبت یاران دمشقم ملالتی پدید آمده بود. سر در بیابان قدس نهادم و با حیوانات انس گرفتم تا به وقتی که اسیر فرنگ شدم و در خندق طرابلس با جهودانم به کار گل بداشتند. یکی از روسای حلب که سابقه معرفتی در میان ما بود گذر کرد و بشناخت. گفت این چه حالت است؟ گفتم:
همی گریختم از مردمان به کوه و به دشت
که از خدای نبودم به دیگری پرداخت
قیاس کن که چه حالم بود در این ساعت
که در طویله نامردمم بباید ساخت
بر حالت من رحمت آورد و به ده دینارم از قید خلاص کرد و با خویشتن به حلب برد و دختری که داشت به نکاح من درآورد به کابین صد دینار.
مدتی برآمد. دختر بدخوی و ستیزه روی و نافرمان بود. زبان درازی کردن گرفت و عیش مرا منقص داشتن.
باری زبان تعنت دراز کرده همی گفت:
تو آن نیستی که پدر من از قید فرنگ بازخرید؟
گفتم بلی. من آنم که به ده دینار از قید فرنگم باز خرید و به صد دینار به دست تو گرفتار کرد.
شنیدم گوسپندی را بزرگی
رهانید از دهان و دست گرگی
شبانگه کارد بر حلقش بمالید
روان گوسپند از وی بنالید
که از چنگال گرگم در ربودی
شنیدم عاقبت گرگم تو بودی
این بیت نیز از حافظ است:
در خم زلف تو آویخت دل از چاه زنخ
آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد
🔻اصطلاح زیر نیز به همین منظور استفاده میشود:
هر چه از دست دزد مانده بود به دست فالگیر افتاد
#چاه #چاله #حافظ
@KashkulJudy