eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
1.8هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از V
راههای مقابله با فقر- شرح حکمت۳.mp3
4.67M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣■بخش سوم 💢فقر و تنگدستی 2💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع
هدایت شده از V
⃣ اگࢪ نمیتونی صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔻راه‌های مقابله با فقر 🔰امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه راه‌هایی برای مقابله با فقر بیان فرموده‌اند که به‌صورت کلی به دو بخش تقسیم می‌شود: 🔷 1. وظیفۀ خود فقرا امیرالمؤمنین در این بخش سه راهبرد را بیان فرموده‌اند: 🔹1.1 پیشگیری: در حکمت 57 قناعت را چنین معرفی می‌فرمایند: «قناعت ثروتی است پایان‌ناپذیر»؛ یعنی فقیر اگر در موقع دارایی حتی اندک خود، قناعت را راهبرد زندگی خودش قرار بدهد، اصلاً به دیگران نیازمند نمی‌شود. در حکمت 33، میانه‌روی در خرج‌کردن و بذل‌وبخشش را به‌عنوان راه دیگری بیان می‌فرمایند: «بخشنده باش، اما زیاده‌روی نکن. در زندگی حسابگر باش، اما سختگیر مباش.» 🔹1.2 مراقبت: فقیر باید از آبروی خودش مراقبت کند. امیرالمؤمنین در حکمت 340 می‌فرمایند: «پاکدامنی [و خودنگهداری از درخواست از دیگران] زیور تهیدستی است.» تا این حد مهم است. در حکمت 406 می‌فرمایند: «چه نیکوست فروتنی توانگران برابر مستمندان، برای به‌دست‌آوردن پاداش الهی و نیکوتر از آن خویشتنداری مستمندان برابر توانگران، برای توکل به خداوند است.» در بیان اوصاف متقین، در بند 3 خطبۀ 193 می‌فرمایند: «یکی از نشانه‌های متقین این است که می‌بینی در عین حال که فقیر است، زیبایی و عزت خودش را خوب حفظ می‌کند.» نتیجۀ این توصیه‌ها در بخش مراقبت این است که فقیر مواظب باشد آخرتش را به دنیا نفروشد. حضرت در حکمت 372 خطاب به جابربن‌عبدالله انصاری در عبارتی بسیار جالب که امیدوارم به گوش همه برسد، می‌فرمایند: «جابر، استواری دین و دنیا به چهار چیز است: 1. عالمی که به علم خود عمل کند؛ 2. جاهلی که از آموختن سر باز نزند؛ 3. بخشنده‌ای که در بخشش بخل نورزد؛ 4. فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد. پس هرگاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نیاورد و هرگاه غنی و بی‌نیاز در بخشش بخل بورزد، فقیر آخرت خودش را به دنیا می‌فروشد.» 🔹1.3 علاج و درمان فقر: امیرالمؤمنین در این بخش صدقه را پیشنهاد می‌کنند. در حکمت 7 می‌فرمایند: «صدقه دارویی قطعاً اثرگذار است.» در حکمت 137 می‌فرمایند: «روزی خودتان را با صدقه‌دادن پایین بیاورید.» یعنی از آسمان درخواست کنید و به زمین برسانید. در حکمت 258 می‌فرمایند: «وقتی فقیر شدید، با خداوند از طریق صدقه‌دادن تجارت کنید.»
راههای مقابله با فقر-شرح حکمت۳.mp3
6.88M
😎👆🏻 {سݪسلہ جلساٺ درسھاے نهج البݪاغه} ✅شࢪح نہج‌البلاغه با نہج‌البلاغه ⃣■بخش سوم 💢فقر و تنگدستی 3💢 🎙حجٺ الاسلام مھدوے اࢪفع
هدایت شده از V
⃣ اگࢪ نمیتونی صوت رو گوش بدی🤗👇🏻 🔷 2. وظیفۀ دیگران در مقابله با فقر 🔹2.1 وظیفۀ ثروتمندان و اغنیا: امیرالمؤمنین در حکمت 328 می‌فرمایند: «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال ثروتمندان قرار داده است؛ پس فقیری گرسنه نمی‌ماند، جز به کامیابی توانگران و خداوند از اغنیا دربارۀ گرسنگی گرسنگان بازخواست خواهد کرد.» بنابراین، اولاً اغنیا باید بدانند که حق فقرا در اموال آنان است؛ لذا اگر فرصت پیدا کردند که رفع فقر کنند، این موضوع را نباید منت بشمارند، بلکه باید توفیق و سعادت و تکلیف بدانند. به همین دلیل امیرالمؤمنین در حکمت 425 می‌فرمایند: «خدا را بندگانی است که برای سودرساندن به دیگران، نعمت‌های خاصی به آنان بخشیده. تا آنگاه که دست بخشنده دارند، نعمت‌ها را در دستشان باقی می‌گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند، نعمت‌ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد.» پس اغنیا باید شکر نعمت پول‌داری خودشان را به جا بیاورند. حضرت در خطبۀ 142 می‌فرمایند: «آن‌کس که خدا او را مالی بخشید، پس باید به خویشاوندان خود بخشش کند و سفرۀ مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنج‌دیده را بنوازد و مستمند را بهره‌مند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی، در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد شکیبا باشد؛ زیرا به‌دست‌آوردن صفات یادشده، موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است.» ان‌شاءالله. 🔹2.2 وظیفۀ حکومت در برابر فقرا: امیرالمؤمنین همۀ مطلب را در بخش سیمای محرومان و مستضعفان در نامۀ 53 خطاب به مالک اشتر می‌نویسند: «سپس خدا را خدا را دربارۀ طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره‌ای ندارند [و عبارت‌اند از] زمین‌گیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در این طبقۀ محروم، گروهی خویشتن‌داری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز برمی‌دارند. پس برای خدا، پاسدار حقی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است: بخشی از بیت‌المال و بخشی از غله‌های زمین‌های غنیمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک‌ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسئول رعایت آن هستی. مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان بازدارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیت‌های کوچک‌تر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی برمگردان؛ به‌ویژه امور کسانی را از میان آنان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی‌آیند و دیگران آنان را کوچک می‌شمارند و کمتر به تو دسترس دارند. برای این گروه، از افراد مورد اطمینان خود که خداترس و فروتن‌اند، فردی انتخاب کن تا دربارۀ آنان تحقیق و مسائلشان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان به‌گونه‌ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی، زیرا این گروه در میان رعیت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند؛ و حق آنان را به‌گونه‌ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی. از یتیمان خردسال و پیران سال‌خورده که راه چاره‌ای ندارند و دست نیاز برنمی‌دارند، پیوسته دلجویی کن که مسئولیتی سنگین بر دوش زمامداران است. اگرچه حق تمامش سنگین است، خدا آن را بر مردمی آسان می‌کند که آخرت می‌طلبند، نفس را به شکیبایی وامی‌دارند و به وعده‌های پروردگار اطمینان دارند. پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا شخصاً به امور آنان رسیدگی کنی؛ و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخن‌گوی آنان بدون اضطراب در سخن‌گفتن، با تو گفت‌وگو کند. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بارها شنیدم که می‌فرمود: ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه‌ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتی و سخنان ناهموار فقرا را بر خود هموار کن و تنگ‌خویی و خودبزرگ‌بینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید».
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح واژه های حکمت سوم البخل عار: بخيل بودن ، تنگ چشمى و خسیس بودن مایۀ عار و ننگ است (چون مردم ، شخص بخيل را به خاطرخسیس بودن ،ملامت وسرزنش مى‏کنند) بخیل : به کسی میگویند که از دادن امکانات و داشته هایش به دیگران خودداری و امساک کرده و خسّت به خرج دهد. در جاى ديگر اشاره به اين فرموده كه: البخيل يكسب العار و يدخل النار: « فرد بخیل ،چیزی جز ننگ و عار بدست نمی آورد ودر نهایت، به آتش جهنم وارد میشود » . (و الجبن منقصة) : و ترسو و بزدل بودن ، نقص و كاستى (عیب و ایرادی) (برای انسان ) است‏ (و الفقر يخرس الفطن عن حجّته): و فقر و تنگدستى ، لال و خاموش مى‏گرداند فرد زيرك و با هوش و با ذکاوت)را از (بيان) دلیل و برهانش . یعنی: فقر و نداری ،زبان انسان زیرک و باهوش را از بیان دلیل و اقامۀ برهان ، سست مى‏گرداند زیرا فقير مى‏ترسد كه به واسطۀ تنگدستی که دارد مردم به او و سخنانش توجه نکنند لذا سكوت اختيار کرده و حتّی در برابر خصم و مخالفان خود نیز نیز چیزی نمیگوید. (و المقلّ غريب فى بلدته) : و اندك مال(کم بضاعت) ، (کسی که مال وامکانات ناچیز و بسیار اندکی دارد) غريب است و بی کس است در شهر خود . یعنی: کسی که مال و ثروت اندک و ناچیزی دارد در شهر خود غريب است ( مردم به او توجه نکرده و كسى با او آمد و شد نمى‌کند ) . کاربرد كلمۀ غريب را از نظر بى‏ توجّهى مردم به فرد کم بضاعت و كمى ياران و دوستان، به دليل تهيدستى‏اش میباشد چرا که تهيدست بسان غريبى است كه كسى او را نمى‏ شناسد (و العجز آفه) : و عجز، واماندگى ، درماندگی و احساس ناتوانی(درانسان) بلا و بيچارگى است (كه شخص را از پا در مى‏آورد) یعنی: ناتوانی انسان ، از كسب درآمد ، حفظ زبان و محافظت نفس از شهوات ،آفت و نشانۀ بیچارگی او میباشد. كلمۀ العجز لفظی است كه احتمال دارد منظوراز آن، ناتوانى جسمى باشد يعنى: داشتن ناتوانى جسمانی و بدنی آفت و بلاست و ممكن است مقصود ازآن ، ناتوانى روحى باشد يعنى:داشتن ناتوانى روحی در برابر هواى نفس و جلوگيرى از آن نیز آفت و بلا میباشد. (و الصّبر شجاعه) : و صبر و شكيبايى (در انجام طاعات و ارتکاب معصيت) نشانۀ دليرى و شجاعت است . بردبارى دلاورى است، بردبارى فضيلتى از شاخه‏هاى پاكدامنى بوده و تعريف آن چنين است : ايستادگى در برابر هواى نفس تا انسان را به سمت لذّتهاى ناروا سوق ندهد. يعنى مبارزه با نفس امّاره كه لازمه‏اش داشتن فضيلت شجاعت است. (و الزّهد ثروه) : بی اعتنایی و عدم دلبستگی (به دنیا) ثروت و دارایی است حقیقتاً عین ثروت و توانگری است (زيرا كسى كه به مال دنيا بى اعتنا باشد داراى استغناى طبع و توانگرى حقيقى میباشد) زهد و پارسايى نیز فضيلتى است وابسته به پاكدامنى و در تعريف آن گفته‌اند : خوددارى کردن از لذّات و خوشيهاى مازاد بر نیازدنیوی . (و الورع جنّه) :و تقوی و پارسائى (اجتناب و دورى از گناهان و پرهيز از انجام محرّمات) سپر و نگهدارنده (از آتش جهنّم و عذاب خدا در قيامت) است. @KhatmeNoor
پایان 👆 🔸حفظ حکمت 3⃣ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️✳️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✳️ مؤمن از یک دست می‌گیرد و از دست دیگر می‌دهد 🔻 خدای متعال در توصیف که درهای غیب به رویشان باز شده، می‌فرماید: «ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ* الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُون» (بقره، ۲ و ۳) کسی که دارد و غیب را می‌بیند، یکی از اوصافش این است که آنچه را دارد می‌دهد تا به آن غیب برسد، چون می‌داند با از این‌ها می‌تواند به آن حقیقتِ فراتر برسد؛ به عکس، آن‌ها که نگاهشان به است، سعی می‌کنند همه‌ی را کنند. اما دائم امکانات را می‌کند؛ هرچه را به او بدهی، از یک دست می‌گیرد و از دست دیگر می‌دهد. هیچ چیز را نگه نمی‌دارد، چون می‌داند هرچه را ما نگه داریم، فاسد می‌شود، «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ ۖ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ» (نحل، ۹۶)، همان‌طور که اگر مادر از آن شیری که باید به فرزند بدهد دریغ کند، هم شیر فاسد می‌شود و هم آن شیر، مادر را بیمار می‌کند. آنچه به ما می‌رسد، باید از ما عبور کند اما آن‌ها که خیال می‌کنند دنیا اصل است، سدّ آن می‌شوند. 👤 📚 | ج۳ 📖 صفحات ۱۷۸ و ۱۷۹ #⃣ @KhatmeNoor شبتون مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان( عجل الله )، هدیه به روح امام و شهدا و جمیع رفتگان و آمرزش گناهان و شفاے مریضان ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
سوره مبارکه ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تفسیر قرآنی ┏━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا شهیدامروز شهیده نجمه قاسم پور ،دختری که شهادتش راازامام رضا ع گرفت...
شهیده نجمه قاسم پور صادقی تولد: 11 اسفند 1357. شیراز شهادت: 24 فروردین 1387. شیراز از شهدای حادثه بمب گذاری حسینیه سید الشهداء شیراز عفاف و حیا اگر کل زندگی نجمه را مرور کنیم، بارزترین ویژگی او حجاب و حیا و عفاف اوست. این ویژگی در او، از زمان کودکی تا شهادت، مشهود بود. بعد از انفجار، دکتر بالای سرش رفت. آن پزشک نقل می کند: بالای سرش رفتم در حالی که رمق نداشت؛ همین که متوجه نامحرم شد، چادرش را دور خودش جمع کرد و روی صورتش کشید… این اولین و آخرین حرکت نجمه بعد از انفجار بود… کد 82 دوستان شهید: نجمه با کد 82 در انتظامات کانون(رهپویان وصال) فعالیت می کرد. چیزی که همیشه از او به خاطر دارم، صفای درون و خوش رویی و خوش برخوردی او بود. اگر برای اولین بار با او صحبت می کردی، انگار که سال هاست تو را می شناسد. تو را حسابی تحویل می گرفت و انرژی مثبت می داد. همیشه دائم الوضو بود. یک بار ازش پرسیدم چرا اصرار داری که همیشه وضو داشته باشی؟ می گفت: وضو یک آرامش خاص به آدم می ده. این آرامش را می شد از وجود نجمه لمس کرد. آرامش خاصی داشت و لبخند ملیحی که خستگی بچه های انتظامات را از تن بیرون می کرد. لبش همیشه خندان بود و از هیچ کس ناراحت نمی شد. مصداق بارز سخن آن عارف بزرگوار بود که می گفت: مرنجان و مرنج. نماز اول وقت نجمه اغلب می گفت: زندگی را نه بر تخت پادشاهی، بلکه در نمازهای عاشقانه و عارفانه باید جستجو کرد. نجمه سحرخیز بود. بیشتر اوقات، نماز شب می خواند. همیشه سعی داشت نمازش را اول وقت بخواند؛ می گفت: نماز، اول وقتش خوبه. عادت کرده بودیم نجمه را ده دقیقه قبل از اذان سر سجاده ببینیم. بعد از نماز صبح، سجده های طولانی داشت. غیبت ممنوع نجمه خیلی نسبت به غیبت کردن، حساس بود. هر وقت می دید کسی داره پشت سر کسی غیبت می کنه، عصبانی می شد و بحث را عوض می کرد. گاهی با شوخی کردن، جو را طوری جمع و جور می کرد که به کسی برنخورد. بسیاری از اقوام و آشناها با اخلاق نجمه آشنا بودند و جلوی او غیبت نمی کردند. بی تعلقی نجمه همه را دوست داشت اما به چیزی دلبستگی نداشت و از تعلق، آزاد بود. این بی تعلقی و آزاد بودن، آرامشی را برایش آورده بود که نجمه را دوست داشتنی تر کرده بود. دفترچه درددل نجمه یک دفترچه داشت که داخل آن پر از درد دل با خدا بود… علاوه بر این، دفتر حساب و کتاب اعمالش نیز بود. همیشه این دفتر را در کیفش داشت. یک بار به من گفت: یک دفتر درست کن و بعضی چیزها را داخل آن بنویس، تا بعد از مدتی بفهمی اشتباهت چیست و آن را ترک کنی. این دفترچه تا شب 24 فروردین و لحظه انفجار با نجمه بود. اما بعد از انفجار، هیچ ردی از این دفترچه باقی نماند! … لحظه عروج حدود ساعت 21:15 دقیقه بود که سخنرانی حاج آقا انجوی، تمام شد و مجلس برای مداحی آماده شد. خیلی ها این نوا را از یاد نبرده اند: به مشبک ضریحت، دلم گره خورده…. به خدا قسم این گدا رو ولش کنی مرده… بی تو ای صاحب زمان…. بیقرارم هر زمان…. از غم هجر تو من دل خسته ام….همچو مرغی بال و پر بشکسته ام…. کی شود آیی…. اینجا بود که صدای انفجار، مجلس را به هم ریخت… نجمه بعد خوردن ترکش به سرش و در حالی که دیگر رمقی نداشت، به زمین افتاد. فردا صبح حوالی ساعت 8 یکی از بچه ها اعلام کرد: نجمه، آسمانی شد… نهمین مزار سه یا چهار روز مانده به واقعه، نجمه خواب دیده بود که فردی در دارالرحمه، هشت قبر و مزار را به او نشان می دهد و می گوید قبر نهم خالی است. در نهمین مزار از مزار شهدای کانون، او را به خاک سپردند. شهیدان زنده اند خواهر شهید: بعد از شهادت نجمه تصمیم گرفتیم مادرم را به کربلا ببریم. چون نجمه همیشه در کنار مادر بود و نبودنش برای مادرم خیلی سخت بود. روز اول قرار شد استراحت کنیم و ساعت دو نیمه شب به حرم برویم. خیلی خسته بودم. به بچه ها گفتم شما بروید من خودم میام. خواب دیدم در می زنند. در عالم رؤیا در را باز کردم. با تعجب دیدم نجمه پشت در ایستاده؛ با همان چادر سفیدش که برای نماز استفاده می کرد. با چهره ای زیبا و  نورانی به من نگاه کرد و گفت: مگر نمیای بریم حرم؟ ساعت از دو گذشت. من با حالت تعجب نگاهش می کردم. گفتم مگه شما شهید نشدی؟… نجمه فقط لبخند می زد… گفت: زودتر برویم. همه رفتند حرم. فقط من و شما ماندیم… در این سفر احساس می کردم نجمه در کنار ماست. او به زیارت آمده بود و حضورش را کنارمان حس می کردیم. منبع: کد 82، گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
👆دفتری داشت که توی آن درد دل هایش را با خدا و امام زمان می نوشت.. اگر دلش از کسی می گرفت توی اون دفتر می نوشت.. اگر حاجتی داشت جایش همان جا بود.. اگر اشتباهی می کرد توی همان دفتر به خدا قول می داد که تکرار نکند.. اصلا این دفتر سر خاصی داشت.. 🌷به من گفته بود که چنین دفتری برای خودت درست کن.. این دفتر همیشه با او بود.. همیشه توی کیفش بود.. 💐شب انفجار به دنبال وسایلش می گشتم.. نتوانستم دفتر را پیدا کنم.. گفتم شاید توی خونه گذاشته .. بعد ها از خانواده اش جویای این دفتر شدم.. فهمیدم که همان شب دفتر توی کیفش بوده و این دفتر هم مثل خودش آسمانی شده و روی زمین ردش را نمی توان پیدا کرد.. 🍃اصلا نجمه عجیب خالص بود و خداوند دفترچه درد دل هایش را هم خرید.. .و نگذاشت دست ما زمینی ها بیفتد.. مگر ما قدر دان چه بوده ایم که حالا قدر نوشته هایش را بدانیم؟؟؟
شهدای که اهل بیت علیهم السلام شهادت نامه آنها را امضا کردند. دختری که شهادتش را از امام رضا علیه السلام گرفت. شهیده: نجمه قاسم پور محل شهادت: کانون رهپویان وصال تاریخ شهادت: بهار 1387 محل دفن: دارالرحمه شیراز از نامحرم فراری بود. هیچ وقت کسی او را بدون چادر ندید. روزی در دارالرحمه شیراز سر مزار شهدا بودیم به من گفت: آبجی زمانی که من را در قبر می گذارند، می خواهم نامحرمی بالای سرم نباشد! همه اقوام می گفتند: نجمه آخر شهید می شود. همیشه نماز شب می خواند. نه خودش غیبت می کرد نه کسی در حضور او غیبت می کرد. به درس خیلی اهمیت می داد و مهربان بود. بعضی اوقات در خانه می نشست و برای آنهای که مومن نبودند دعا و گریه می کرد و از خدا می خواست که هدایت شوند. ابتدای اذان صبح یکی یکی همه را بیدار می کرد و می گفت نماز اول وقتش خوب است. اوایل سال 87 با کاروان رهپویان عازم مشهد بودیم اتوبوس در  سربالایی خراب شد و داشت عقب عقب برمی گشت همه بچه ها ترسیده بودند. نجمه آرام بود و گفت بچه ها میشه در راه امام رضا علیه السلام شهید شویم؟ بچه ها خندیدند و گفتند: بابا شهادت کجا بود؟ دلت خوش است ها! گفت اگه خدا بخواهد می شود. مسئول انتظامات بود چند نفر از بچه ها برای خرید رفته بودند و دیر امدند ایشان از آنها پرسید: چرا دیر آمدید؟ انها در جواب برخورد بدی کرند و قاسم پور سرش را پایین انداخت و ساکت شد. بعد از مدتی ایشان با خوش روی آمد و گفت بچه ها مرا حلال کنید. شما زائر آقا هستید یک وقت از من دلگیر نباشید من باید وظیفه ام را انجام می دادم. در رواق دارالهدایه ی مشهد بودیم. بعد از مراسم هر کس یه آرزوی کرد و نوبت به نجمه رسید و دعای کرد که آرزوی همیشی اش بود؛ شهادت در رکاب پسر فاطمه علیها سلام. خواهرش می گفت: مدتی قبل، خواب دیدم در حرم امام رضا علیه السلام هستم. شخصی به من و نجمه گفت: شما دو خواهر چهل روز دیگر از دنیا می روید! برای نجمه تعریف کردم. گفت: خدا نکند تو بمیری؛ تو سه تا بچه داری، من بمیرم. چند روز قبل پرسید: آبجی چهل روز تمام شد؟ گفتم: نه، هنوز ده روز دیگه مانده. روز شنبه بود. می گفت: خواب عجیبی دیدم. شهیدی به نام شکاری، اصرار داشت قبرش را برایش پیدا کنم! می خواهم بروم گلزار شهدای دارالرحمه بلکه قبرش را پیدا کنم. منافقین ضد بشریت که با رشد معنوی جوانان این کشور مخالف بودند، بار دیگر دست به کار شدند. حسینیه ی سید الشهدای شیراز یکی از پایگاه های معنوی برای جوانان مومن و انقلابی شده بود. گروهک تروریستی و سلطنت طلب تُندرو بهار 87 را برای انجام کارهای تروریستی خود انتخاب کردند. فراموش نمی کنم جلوی درب دوم حسینیه دیدمش. دو شاخه گل رُز قرمز دستش بود! حالم را پرسید و گفت: این دو شاخه گل را به نیت بچه های کانون خریدم. این یکی مال تو. بعد گفت: حلالم کن دیگر نمی بینمت! ناراحت شدم و گفتم: یعنی چی؟ مگر کانون نمی آیی؟ گفت: چرا، اما به دلم افتاده دیگر بچه های کانون را نمی بینم. اما مادیگر او را ندیدیم... انفجار مهیبی بود. ضربه ی شدیدی به سرش خورد. صورتش رو پر از خون کرده بود. وقتی احساس کرد دکتر بالا سرش اومده با عجله چادرش را روی بدنش کشید. و این اولین و آخرین حرکتش بعد از انفجار بود. و آن روز چهل روز از خواب خواهر گذشته بود. آخرین نوشته ی شهیده نجمه قاسم پور در دفتر یکی از بچه ها: دوست عزیزم! خوشبختی را نه بر تخت پادشاهی، بلکه در نمازهای عاشقانه و عارفانه باید جست وجو کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦: 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 ❣﷽❣ 🌺 🌺 🍃🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🍃 🌹 السلام 🌹 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 الله 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 الله 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهندهی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 ┏━━━━━━━━🌺🍃━┓ @KhatmeNoor ┗━━🍃🌺━━━━━━━┛