#کاج
نمایشگاه سوختهنگاری روی چوب
از هنرمند مهاجر افغانستانی در تهران
تا ۳ آذر ساعت ۱۴ الی ۱۷
✅ @KHURASAN
افغانستان | سرزمین خراسان و سیستان🇦🇫
⭕️ صحبت های عبدالطیف پدرام در برنامه عصر افق در کنار نادر طالب زاده درمورد چرایی خراسان نامیدن افغ
❓عبدالطیف پدرام کیست؟
عبداللطیف پِدرام مشهور به لطیف پدرام سیاستمدار، نویسنده، شاعر، روزنامهنگار ، عضو مجلس نمایندگان در دوره شانزدهم از ولایت/اُستان بدخشان و رئیس حزب کنگره ملی افغانستان است. او از تاجیکهای افغانستان است. پدرام از دانشگاه سوربن پاریس دکترای اسلامشناسی دارد. او سه دوره برای ریاست جمهوری افغانستان در انتخابات نامنویسی کردهاست. نام او نخست برای کوششهایش در راه حقوق زنان در افغانستان بر سر زبانها افتاد که در افغانستان مسئلهای تابو بهشمار میرود. در سالهای جنگ دربرابر نیروهای شوروی در کشورش افغانستان در جبهه فرهنگی مقاومت مبارزه کردهاست. هم اکنون؛ او رهبر حزب کنگره ملی افغانستان است، عبداللطیف پدرام باورمند است که افغانستان به بحران ملی دچار شده و راه حل آن را هم نظام فدرالی میداند.
زندگینامه
او در سال ۱۹۶۳ در ولایت بدخشان افغانستان و در خانوادهای فارسیزبان با اصالت تاجیک زاده شد. پدرام نویسنده، شاعر، روزنامهنگار و استاد ادبیات فارسی است. او سرپرست کتابخانه «مرکز فرهنگی حکیم ناصر خسرو بلخی» بود. نخست از پشتیبانان دولت کمونیست افغانستان بود، اما خیلی زود بهطور آشکارا به نکوهش و مخالفت با اشغال شوروی در افغانستان پرداخت و به احمد شاه مسعود پیوست. او بیشتر سالهای جنگ را در افغانستان سپری کرد و دور تا دور این کشور را پیمود تا فعالیتهایش را انجام دهد. لطیف پدرام در نهایت با پیشروی گروه طالبان که بیشتر متشکل از پشتونها است و سیاستهای جداسازی زبانی و قومی این گروه، وادار به تبعید شد. پیش از برگشتن به افغانستان پس از سرنگونی طالبان، مدتی را در فرانسه سپری کرد و علوم سیاسی مطالعه کرد و برای ترویج شعر و ادبیات فارسی تلاش کرد.
دیدگاه سیاسی
لطیف پدرام از پشتیبانان فدرالیسم و تمرکززدایی در افغانستان است. او فساد را محکوم کرده و بهشدت با بنیادگرایی اسلامی مخالف است. او هوادار یک افغانستان مستقل، ولی نامتمرکز است و باور دارد که این کشور باید به ناحیههای خودمختار که هر کدام پایتخت ناحیهای خود را دارند، تقسیم شود.
هرچند که حزب او چند قومی است و تا کنون تنها حزب مخالفی بودهاست که با هیچ گروه مسلحی در پیوند نبوده، برخی او را یک سیاستمدار ملیگرای تاجیک میدانند. شاید یکی از بحثبرانگیزترین گفتههای او درخواستش برای تغییر نام کشور افغانستان باشد در بسیاری از مقالههایش، او برای حل منازعات و کشمکشهای قومی در افغانستان، پیشنهاد دادهاست که نام «افغانستان» به خراسان تغییر داده شود که نام این منطقه در سدههای میانه بودهاست. گفتهٔ او بر این اساس است که نام کنونی این کشور، «افغانستان»، به معنی «سرزمین پشتونها» است و دیگر گروههای قومی نادیده گرفته میشوند.
✅ @KHURASANO_SISTAN
🔴 رییس فیفا: صحبت اروپاییها از حقوقبشر مایه تعجب است
🔹پاسخ اینفانتینو به سوالی درباره حقوق بشر در قطر: وقتی این انتقادات را از سوی اروپاییها دیدم تعجب کردم. من از خودم مثال میزنم. وقتی بچه بودم با خانوادهام به سوئیس مهاجرت کردم. آنجا خیلی خوب فشار و ظلمی که به خانوادهام به عنوان مهاجر وارد میشد را حس کردم. این اتفاقات تلخ برای خانوادهام در قطر نبود بلکه در سوئیس در قلب اروپا رخ داد.
🔹فکر میکنم به خاطر کاری که ما اروپاییها در ۳۰۰۰ سال گذشته در سراسر جهان انجام دادهایم، باید برای ۳۰۰۰ سال آینده عذرخواهی کنیم.
Link
✅ @KHURASAN
افغانستان | سرزمین خراسان و سیستان🇦🇫
✳️ انتشار کتاب گیسوان کابلی
🔻 «گیسوان کابلی» مجموعه شعری تازه است از شاعر توانا، محمدحسین انصارینژاد. این کتاب مجموعه آثاری است که این شاعر دربارهٔ افغانستان سروده است. امری است بیسابقه انتشار یک مجموعه شعر کامل از یک شاعر ایران، همهاش دربارهٔ افغانستان. و انگیزهٔ این کار هم نمیتواند باشد جز علاقه به این سرزمین و این مردم از سوی این شاعر.
🔻 انصارینژاد سالهاست که با افغانستان و شاعران آن حشر و نشر دارد. پیش از این نیز یک گزیده از آثار علامه سید اسماعیل بلخی را منتشر کرده است.
🔻 کتاب گیسوان کابلی او در دو فصل شکل یافته است، یکی «از جادهٔ هرات» و دیگری «چکامههای کابلی» و در مجموع پانزده شعر بلند و کوتاه از این شاعر را در خود جای داده است.
🔻 کتاب با مقدمهای از دکتر غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی شروع میشود. در مقدمهٔ کتاب میخوانیم «این شعرها... نشانهٔ همزبانی و برخاسته از همدلی شاعر با مردم افغانستان است و بهتر بگوییم حرف دل مردم ایران است که به زبان شعر به قلم انصارینژاد آمده است. این همدلیها و همزبانیها، این بستگیها و دلبستگیها که چکامههای کابلی نمونهای از آن است، حکایت زنده بودن ملتهای ماست.»
🔻 شعری از این کتاب را میخوانیم:
این شاهراه قونیه است، یا جادهٔ هرات شماست؟
اینجا سماع حضرت شمس، در شور و در بیات شماست
این بانگ «شاه کابلی» است، از شامگاه بلخ مگر
محو قمارخانهٔ ما، مبهوت کیش و مات شماست
گرسیوَزی کشیده کمان، تیرش کمانه کرده دریغ
تیرش به روی نقشه دوید، این مرز بیثبات شماست
میخواند از مزار سخی، شیراز را و قونیه را
این جلوهٔ حیات من است، این جذبهٔ حیات شماست
یلدای من بلندتر است از گیسوان کابلیات
چای و پنیر و پستهٔ ما، دلتنگ سور و سات شماست
هر شیعه است سنی شرع، هر سنی است شیعهٔ عشق
این سنت هزارهٔ ما این صافی از صفات شماست
شور شهید بلخیمان از خاک کربلاست، ببین
هلمند را که هر نفساش شبخوانی فرات شماست
کو حاجتی به قبلهنما، هر دو اذان به اذن رسول
ساعت به وقت شرعی ما، حی علیالصلات شماست
گرداب و بیم موج کجاست با بادبان نام حسین
تا کشتی نجات من است، تا کشتی نجات شماست
پیر هرات و حافظ شهر، از یک بهار رد شدهاند
این شاخهٔ دعای من است، آن شاخهٔ نبات شماست
تاریخِ درد و رنج من است تاریخِ درد و رنج شما
اندوه دومان من است رنگی که در دوات شماست
این ابرهای جامهدران باران گریههای مناند
ابر دیار مادریام در کوه و در فلات شماست
اینجا نشستهام که غروب، نم نم غزل قدم بزنیم
این شعر، یک بغل گل سرخ در باغ خاطرات شماست
یادداشت به قلم محمدکاظم کاظمی است.
#ایران
✅ @KHURASAN
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
افغانستان | سرزمین خراسان و سیستان🇦🇫
#اقوام_وقبایل #قوم_پشتون (قسمت اول) 📝 پشتون از اقوام عمده و اصلی افغانستان است و سابقه ای کهن در م
#کتابخانه_تخصصی_افغانستان 📚
#اقوام_وقبایل
#قوم_پشتون (قسمت دوم)
گروه های قومی پشتون
پشتون ها از لحاظ ساختار درون قومی به سه گروه یا سه تیره بزرگ قومی تقسیم می شوند:
۱. درانی (نام اولیه اش ابدالی)
۲. غلزایی
۳. پشتون های شرق یا بردرانی.
هر کدام از این سه گروه عمده قومی در درون خود به ده ها طایفه و زیرگروه قومی(خیل) تقسیم می شوند. مرکز اقتدار درانی ها در قندهار و غرب افغانستان، مرکز اقتدار غلزایی ها در ننگرهار و جنوب افغانستان به ویژه استان های پکتیکا، خوست و پکتیا بوده و مرکز اقتدار پشتون های شرق یا بردرانی ها، پیشاور و غرب رود سند در منطقه پنجاب بوده است.
قوم درانی(ابدالی)
نام قدیم این قوم ابدالی است. معروف است که ابدالیان از اولاد حسن ابدال، که قبرش در پیشاور است هستند و گفته می شود این لقب را ابومحمد ابدال چشتی به این قوم داده است. پس از آنکه احمدخان ابدالی به سلطنت رسید "در پی خوابی که روحانی معروف چمکنی دید" به او لقب درّ(مروارید) دوران یا درّ دران داده شد. بعدها این لقب به قوم او نیز اطلاق شد و نام ابدالی به درانی تغییر یافت و او خود را شاه درّ دران یا به طور خلاصه درانی نامید.
این قوم به دو شاخه مهم " زیرک و پنج پا" تقسیم شده بود. از این دو شاخه ۹ شاخه دیگر برخاسته اند:
زیرک: پوپلزی، الکوزی، اچکزی
پنج پا: نورزی، علی زی، اسحاق زی، خوگیانی و ماکو.
پوپلزی ها از همه شاخه ها نامی تر است و شاهان افغانستان از آنان برخاسته اند.
هر یک از شاخه های ذکر شده به شعبه ها و تیره های متعدد تقسیم می شود و نام هاي طایفه ای متفاوتی دارند؛ برای مثال نام طایفه احمدخان، سدوزایی است. سدوزایی معروف ترین طایفه قوم درانی و شعبه ای از پوپلزی بوده و مسکن عمده آنان شهرهای صفا و قندهار بوده است. جد اعلای این طایفه فردی موسوم به اسدالله بوده و نام تیره او به تلفظ عامیانه "سدو" نامیده شده است و سدوزایی در واقع بازماندگان اسدالله بوده اند. سدو مخفف اسدالله است.
شاخه مهم دیگر قوم درانی، بارکزیی است و طایفه محمدزایی، که از زمان دوست محمدخان حکومت افغانستان را در دست می گیرند، از این شاخه برخاسته اند و زیرمجموعه شاخه بارکزیی محسوب می شوند. بارکزیان در جنوب قندهار، دره ارغستان و کرانه رود هیرمند سکونت داشته اند.
درانی ها به نسبت غلزایی ها اصالت قوی و نژادی بیشتری داشتند. در گذشته بر اثر فشار غلزایی ها از حدود قندهار به طرف هلمند، فراه و هرات رانده شدند؛ ولی پس از تصرف قندهار به دست شاه عباس صفوی، ابدالی ها که در این جنگ به او کمک کرده بودند موقعیت بهتری بدست آوردند و به تدریج به حوالی قندهار عودت کردند.
کتاب جامعه و فرهنگ افغانستان/ ص ۶۵
ادامه دارد....
#آشنایی_باافغانستان
✅ @KHURASAN
5.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 آیا به ولایت زیبای تخار سفر کردهاید؟
تخار در شمال افغانستان موقعیت داشته، به طرف شمال آن جمهوری تاجیکستان، به طرف شرق آن بدخشان، به طرف جنوب آن پنجشیر و بغلان و طرف غرب آن کندز موقعیت دارد. تخار دارای معادن متعدد بوده که از آن جمله طلای، نمک، کوارتز، و زغال سنگ می باشد.
استخراج طلا در این ولایت به صورت سنتی و غیر حرفهای صورت می گیرد که به آن زرشویی میگویند. تالقان شهری تاریخی و مرکز ولایت تَخار است. این شهر در ۴۰۳ کیلومتری شمال شهر کابل قرار گرفته است.
آمودریا که مرز بین افغانستان و تاجیکستان را تعیین میکند از این ولایت میگذرد. دریاهای مشهور دیگری مانند کوکچه و پنج نیز در این ولایت جریان دارد.
#افغانستان_شناسی
افغانستان | سرزمین خراسان و سیستان🇦🇫
سفرنامه ناصرخسرو بلخی نسخه کم حجم تایپ شده #بزرگان_افغانستان #کتاب
من آنم که در پای خوگان نریزم
مر این قیمتی در لفظ دری را
ناصرخسرو
ابو معین حارث معروف به ناصر خسرو در سال ۳۹۴ در روستای قبادیان ولایت بلخ باستان افغانستان متولد شد و در دربار شاهان غزنوی و پس از آن در دربار سلجوقیها شخصی درباری و نویسنده و شاعری توانا بود.
خسرو بلخی پس از به تنگ آمدن از دربار سلجوقیها، رو از دربارنشینی برگرداند و مسافرت پیشه کرد و پس از آن در طول ۶ سال و ۷ ماه و ۲۲ روز در شهرهای مختلف منطقه (سوریه، ارمنستان، سودان، مصر و...) حضور داشت.
در آخرین روزهای زندگی، ناصر خسرو به برادرش وصیت کرد که در منطقه یمگان بدخشان به خاک سپرده شود و برادر وی نیز طبق این وصیت، وی را در همین منطقه به خاک سپرد.
وی در سال ۴۸۱ چشم از جهان گشود.
✅ @KHURASAN