eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
549 دنبال‌کننده
226 عکس
686 ویدیو
148 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حضور مسجد در زندگی کار فرهنگی، ابزارش فرهنگی اسـت و نه اهدافش؛ بلکه اهدافش می تواند و می باید عینی و اجتماعی و اقتصادی باشد؛ یعنی نمیشود گفت کار فرهنگی خودش هدف اســت، بلکه باید در خدمت جامعه باشـد که حتی اقتصاد جامعه هم اصلاح بشود. استاد صفایی حائری تعبیری دارند که داده ها از طریق ذهن وارد نهاد انسان می شود، از طریق مغز پردازش می شود ولی پذیرش آن از طریق اتفاق می افتد. دلالت عملی این مدل سیستمی که برای تاثیرگذاری ایشان ترسیم می کنند این است که اگر می خواهیم حرف ما بر روی جامعه مخاطب داشته باشد، پیش نیاز این امر ارتباط قلبی و عاطفی است. مهمترین راهکار این ارتباط قلبی کار است. اگر جامعه مخاطب شما تاثیر شما و دغدغه شما نسبت به مسائل عینی زندگیش (مثل اشتغال و اقتصاد و ازدواج و ...) برایش ملموس نباشد، ارتباط قلبی برقرار نخواهد کرد. که فقط به برای خواندن نماز می رود و بعد و قبلش دنبال کار خودش است، اش هم تاثیر اندکی بر روی مخاطب دارد یا چون تنها با فکر او ارتباط برقرار می کند این تاثیرگذاری نیست. اغلب مخاطبین به استدلالات کلامی افراد و میزان منطقی بودن یا غیر منطقی بودن آن خیلی کاری ندارند و بیشتر به دل نشستن کلام و متکلم پذیرش و میزان تاثیر گذاری آن را برایشان مشخص می کند. مساجد دهه اول انقلاب را اگر از دل محله حذف می کردی علاوه بر حیات دینی در حیات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی محله تغییرات جدی ایجاد می شد، چون در همه این ابعاد مسجد دارای کارکرد بود. یعنی مردم مسجد را جزیی از زندگی خود فرض می کردند و در این فضا تاثیرگذاری نیز اتفاق می افتاد. ولی از وقتی که مسجد یک نقش حداقلی پیدا کرد و فقط به عبادات و مناسک بسنده شد و از وجوه دیگر اجتماعی و سیاسی فاصله پیدا کرد، حضور مردم هم کمرنگ شد. از اینرو باید در مسجد به نیازهای متنوع مخاطب توجه شود. گرچه اقامه نماز محور فعالیتهای مسجد است اما مسجد نمی تواند نسبت به وضعیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی محله و جامعه پیرامونش بی تفاوت باشد. مثلا می شود در مسجد به نیازهای علمی دانش آموزان، نیازهای اقتصادی طبقه محروم رسیدگی شود یا برای کاریابی جوانان محله، شکل گیری صندوق وام قرض الحسنه، برگزاری کلاس های معرفتی و نقش آفرینی سیاسی و فرهنگی اقداماتی صورت گیرد. مثلا اگر مردم می دانستند که حداقل صدای اعتراض شان در مسجد شنیده شود و محلی مدافع حقوق آن هاست، آنگاه همان طور که مسجد سنگر ایجاد انقلاب بود، سنگر حفط انقلاب و دستاوردهای آن هم می شد و در نتیجه؛ قبل از آنکه کار به کف خیابان بکشد، در مساجد و پایگاه های بسیج سازماندهی می شد. 📎پی نوشت: معبد در همه‌ی ادیان هست -که می‌نشینند در آنجا و عبادت میکنند- لکن مسجد با معابد مسیحی و یهودی و بودایی و بعضی جاهای دیگر که ما دیده‌ایم یا شنیده‌ایم متفاوت است. در مسجد، پیغمبر اکرم نمیرفت فقط نماز بخواند و بیرون بیاید؛ کاری که برای اجتماع پیش می‌آمد و مهم بود، صدا میزدند: اَلصلوٰةُ جامِعَة؛ بروید به سمت محل صلات؛ برای چه؟ برای اینکه راجع به مسئله‌ی جنگ مشورت کنیم یا خبر بدهیم یا همکاری کنیم یا بسیج کنیم امکانات را و بقیّه‌ی چیزها؛ و شما در تاریخ اسلام مشاهده میکنید که مساجد، مرکزی برای تعلیم بود؛ می‌شنویم و در روایات میخوانیم که در مسجدالحرام یا مسجدالنّبی حلقه‌ی درس زید و عمرو و بکر از نحله‌های مختلف فکری و مذهبی وجود داشت؛ معنای این خیلی متفاوت است با کلیسیا یا با کنیسه‌ی یهودی که فقط میروند آنجا، یک عبادتی میکنند و بیرون می‌آیند. مسجد پایگاه است و این پایگاه بر محور ذکر و نماز است. (رهبر انقلاب - ۳۱ مرداد ۹۵) eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809 sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang
💠مساله و خلا نگاه و 🔺خیلی است که مساله را به مساله ای فردی و صرفا به عنوان مانعی برای محرک های در جامعه تقلیل دهیم. وجه و حجاب در اغلب تحلیل هایی که نسبت به این موضوع می شود نایده گرفته می شود. 🔺امروز اگر شما بخواهید تصویری را نمایش دهید که مفهوم را به بیننده خود منتقل کند، هیچ تصویری یک زن محجبه را برای انتقال این مفهوم به بیننده ندارد. یعنی جنبه و پیدا می کند. به خاطر همین اهمیت است که حجاب در طول تاریخ کشورهای یکی از خطوط مقدم جنگ فرهنگی و کشف حجاب به عنوان نشانه ای از خویشتن و بی دفاعی در برابر سیستم مهاجم بوده است. 🔺فرانتز در کتاب یک انقلاب که تحلیل انقلاب است،در مورد سیاست استعمارگران فرانسوی تعبیر «رویای رام کردن جامعه توسط زنان » را به کار می برد و به شکل مفصل توضیح می دهد که چطور فرانسوی ها از طریق سیستم و روش های دیگر سعی در از بین بردن این ویژگی در زنان الجزایری داشتند و بالعکس زنان الجزایری از حجاب به عنوان نیرویی برای مقابله با استفاده می کردند. 🔺 فانون در کتابش می گوید «پس از دیدن هر زن کشف کرده امیدهای حمله ور شدن ده برابر می گردید». «هر زن کشف کرده نشانه یک سست و متلاشی در جامعه بود». «هر چادری که برداشته می شد به این معنا بود که آغاز به انکار وجود خویشتن کرده است و خود را به مکتب ارباب نموده است». یعنی مساله حجاب در تاریخ انقلاب کاملا جنبه و دارد. 🔺متاسفانه مشاهده می کنیم در میان طیفی از و افراد مذهبی و بعضا نیز نوعی از شکل گرفته است که با تقلیل حجاب به مساله ای خرد و فردی ذیل ساختن دوگان هایی بین یا با آن، به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند. البته تا آن جایی که مساله این عزیزان فقط در روش برخورد باشد ما نیز در برخی موارد با آن ها همراه هستیم ولی غالبا به همین جا ختم نمی شود و از اساس منکر اهمیت مساله و حیا و عفت و جنبه های و آن می شوند. 🔺آن روحانی محترمی که فرموده اند در طول تاریخ بی حجابی و هیچ وقت به اسلام ضربه نزده است، اگر تاریخ را مطالعه می کردند متوجه می شدند که در و اتفاقا حجاب و حیا و عفت خط مقدم مبارزه با بوده است یا حداقل در این مساله تامل می کردند که چرا در سه کشور ، و پس از حاکم شدن عناصر استعمار نو یعنی رضاخان، اتاتورک و امان الله خان اولین پروژه مشترک از جامعه از طریق بوده است.نگاه این طیف اغلب ناشی از نادیده انگاشتن جنبه های و حجاب و تقلیل سطحی نگرانه آن به عنوان مساله ای فردی و ابزاری برای جلوگیری از در جامعه است. 🔺طیفی هم وجود دارد که نگاهشان ناشی از سیاست زدگی و تعریف امر ذیل است و چون فکر می کنند، شکست هایشان در عرصه سیاسی ناشی از مسائلی مانند الزامی بودن رعایت و به طور کلی عدم پذیرش ولنگاری در حوزه است، به عقب نشینی از امر حیا و عفت به عنوان ابزار کسب می نگرند. این ها متوجه نیستند که برای استعمار، و صرفا به عنوان سنگر اول و یک نماد در جنگ فرهنگی مطرح است که فتح سایر را تسهیل می کند. 🔺حتی در خود غرب هم فرهنگ عمومی در امر ، همواره مرحله به مرحله و تدریجی بوده و هر وقت هم که حکومت ها و فرهنگ عامه بر اثر فشار اقلیت معمولا صاحب قدرت و رسانه متمایل به این نوع از ها عقب نشینی کرده اند، صرفا مطالبه اشکال جدیدی از این نوع از اباحه گری شکل گرفته است. حتی امروز هم که این مساله در غرب تا به رسمیت شناختن ازدواج همجنس گرایان پیشرفته است مطالبات جدیدی در زمینه ارتباط جنسی با کودکان و حیوانات و محارم مطرح می شود. http://yon.ir/RJSxN 🔻اگر در فرانسه را از حضور در مدارس منع می کنند یا برای مساله ای خرد مثل ممنوعیت استفاده از لباس در سواحل در قانونگذاری می کنند، این مساله ناشی از این است که فرانسوی ها بر خلاف عامیانه حاکم بر این طیف از مذهبی ها به اهمیت و حجاب و این که می تواند هویت جامعه فرانسه را به چالش بکشد، پی برده اند. ✍ میثم ظهوریان eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809 sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang
💠عدالتخواهی مصداقی صدرالساداتی و منتقدان و مخالفان! ♦️ این روزها بازار نقد و نفی جریان سیدمهدی صدرالساداتی داغ است: 1⃣ تکامل خواهان: 🔹 برخی ضمن تأیید اصل مبارزه کلی و مصداقی با اشرافیگری و اشراف، انتقادات و نکاتی و مطرح میکنند که مطلوب و لازم است و سید نیز استقبال کرده و مدعی معصومیت و جامعیت نیست! برخی ضمن تأیید اصل و هدف، ایشان را اشتباه می دانند اما روش گذشته یا آینده خود را معرفی نمی کنند. 2⃣ محافظه کاران مصداق گریز: 🔹 برخی ضمن تأکید بر برای نفی ورود مصداقی، به تکرار گونه بیانات در سال 87 اکتفا می کنند، خود آقای صدرالساداتی پاسخشان این است "رهبری فرمودند نکنید چون ممکن است اشتباه کنید و به زندان بیفتید، بنده با و را بیان میکنم و در صورت لزوم هم می روم." (نقل به مضمون) البته رجوع به همه بیانات رهبری روشن میکند ایشان به و سفارش میکنند: «اگر عدالت‌ _ و و نه‌ فقط سخن‌ گفتن‌ از عدالت‌_ آرزو و آرمان‌ و هدف‌ برنامه‌ریزی‌هاست‌، پس‌ باید در واقعیات‌ کشور مورد قرار گیرد. میان‌ مسؤولان‌، بی‌اعتنایی‌ به‌ گسترش‌ شکاف‌ طبقاتی‌ در ذهن‌ و عمل‌ برنامه‌ریزان‌، در دستانی‌ که‌ تا چندی‌ پیش‌ تهی‌ بودند، هزینه‌ کردن‌ در اقدام های‌ بدون‌ اولویت‌، و به‌ طریق‌ اولی‌ در کارهای‌ صرفا ، میدان‌ دادن‌ به‌ عناصری‌ که‌ و آنان‌ همه‌ی‌ گلوگاه های‌ اقتصادی‌ را به‌ روی‌ آنان‌ می‌گشاید، و خلاصه‌ پدیده‌ی‌ بسیار خطرناک‌ انبوه‌ شدن‌ ثروت‌ در دست‌ کسانی‌ که‌ آمادگی‌ دارند آن را هزینه‌ی‌ کسب‌ قدرت‌ سیاسی‌ کنند و البته‌ با تکیه‌ بر آن‌ قدرت‌ سیاسی‌ اضعاف‌ آنچه‌ را هزینه‌ کرده‌اند گرد می‌آورند. این ها و امثال‌ آن‌ است‌ که‌ ذهن‌ و دل‌ خود را به‌ آن‌ متوجه‌ می‌یابد و از به‌ چنین‌ تخلفاتی‌ شناخته‌ می‌شوند و همچنین‌ در کنار آن‌ از و و عملکرد قاطعانه‌ برای‌ ریشه‌کن‌ کردن‌ این‌ فسادها را مطالبه‌ می‌کند." (از پیام رهبر معظم انقلاب به جنبش دانشجویی در سال 1381) 3⃣ کاسبان اخلاق و اخلاق زدگان: 🔹 برخی به بهانه و ، ضرورت و مشروعیت نقد مصداقی اشراف و اصحاب ضدعدالت را نفی میکنند و حداکثر نهی از منکر را پیشنهاد میدهند و مؤاخذه و برخورد را وظیفه میدانند. تصاویر یا خود دارایی هایی که در مقابل قرار دارند، پدیده های اجتماعی محسوب میشوند و نقد آنها باید اجتماعی باشد. بسیاری از مصداق ها، شان اشرافیگری است و سودجویانه تشکیل داده و در فضای مجازی غیراخلاقی میکنند و تبعات وحشتناک و داشته اند. ارتباط بسیاری از اینها با مسئولین جمهوری اسلامی، ضرورت بازخواست انقلابی آنها را مضاعف می کند. عده ای با تمرکز غیراخلاقی بر بداخلاقی های اقلیتی از پیوستگان به این جریان، کل جریان را نفی میکنند، درحالیکه جریان ملتزم به اخلاق فردی رفتاری و گفتاری هستند و هیچ جریان واقعی کاملا مقدس ممکن نبوده و نیست؛ ضمن اینکه گسترش بی اخلاقی های ناشی از ترویج تبرج به مراتب بیشتر است و حتی مخالفان اخلاق سرای نقداشرافیگری اکثرا به و توهین آمیز عدالتخواهان می پردازند. 4⃣ محققان و عدالتخواهان ساختارزده: 🔹 برخی با اولویت سنجی افراطی نسبت به عدالتخواهی ساختاری، در عمل نقد مصداقی را نفی میکنند؛ صدرالساداتی یک طلبه اجتماعی عدالتخواه است که در دو مسئله مشخص جریان سازی اجتماعی موفقی داشته؛ و ؛ نه مدعی رهبری عدالتخواهی است نه مدعی مبارزه یک تنه با همه بی عدالتی ها، البته مدعی بسط پیوسته دامنه به موارد اساسی است. مزیت کار او ورود بی ملاحظه و مشخص به مسائل و مصادیق ضدعدالت است؛ کاری که پس از چهل سال ، از جهاتی اولویت است. البته او و اکثر حامیان، معتقد و ملتزم به نقد ساختاری هم هستند. ضمنا مگر نقد مصداقی دیگران، مانع نقد ساختاری شما شده؟! 5⃣ مخالفان شخصی: 🔹 برخی داماد و برادر اعضای شورای نگهبان و خبرگان بودن سید را مورد اشکال قرار می دهند! اینها در احساس نسبی حمایت و مخالفان به او کمک کرده اما در مقبولیت او بین سرخوردگان از نظام اثر منفی هم داشته است. ضمنا صرف نسبت با علما و مسئولین مذموم نیست، سوء استفاده از این نسبت اشتباه است. ✍ کیوان سلیمانی eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809
💠 اجازه دادم غلط بکنید! 🚫 اشتباه کردم؟ پس برجام 2 و 3 ممنوع! ◀️ نه خامنه ای معصوم است نه خمینی معصوم بود؛ این یک تعارف یا اعتراف انتزاعی بدون التزام به لوازم واقعی نیست بلکه واقعا رهبران انقلاب رویکردها و تصمیماتی داشتند که یا اشتباه بود یا می توانست بهتر باشد، اما «در موضوع مذاکرات بنده اشتباه کردم و به اصرار آقایون اجازه تجربه دادم» نکاتی دارد: 1⃣ آنها که فضای پایان دولت دهم و ابتدای دولت یازدهم را خواسته یا ناخواسته فراموش نکرده اند می دانند برخی جریانات با همراهی مراجع و با حمایت بدنه ، معتقد به «معجزه مذاکره» بودند و تنها عده ای با حمایت مخالف اجماع نخبگانی و انتظار عمومی بودند! 🔸 با حمایت اکثریت طبقه متوسط به بالا و جذب بخشی از طبقه مستضعف، با شعار مذاکره و تعامل بر رقیب مذاکره نابلد! و البته رفقای پیروز شد، جریان هم که تحت تأثیر حواشی خودساخته و فشارهای جناحی مخالفین، از آرمان گرایی اولیه دور شده و به گفتگو و مذاکره تمایل نشان می داد. 🔸 در این شرایط که یک جریان فرصت تاریخی تحقق دولت اسلامی را بر باد داد و زمینه را برای جایگزینی دولت لیبرال فراهم کرد و یک جریان قدرت خواه منفعت طلب از این فرصت سوء استفاده کرد، رهبر انقلاب ضمن تأکید مکرر بر به مذاکره، با اکراه و اجبار به و «اجازه تجربه یک اشتباه قابل پیش بینی» دادند و البته تلاش کردند با کمترین هزینه انجام شود. 🔸 قبل و حین که جو سیاسی اجتماعی شدیدا مایل و معتقد و منتظر برجام و میوه هایش بود و منتقدان دلواپس کاملا بایکوت و سرکوب می شدند و بهاری ها یا هر تلاشی را بی فایده می دانستند و یا همراهی می کردند؛ علاوه بر مسرور مغرور به پیروزی بزرگ بدون جنگ! از _قالیباف و لاریجانی و صفارهرندی و ولایتی و.._ تا _عزیز جعفری و محسن رضایی و فیروزآبادی و.._ تا _مکارم و جوادی آملی و صافی و وحید خراسانی و..._ برجام را موفقیت مهمی می دانستند و چنان گفتند تا رهبری تبریک را «بی معنی» دانستند! برخی ها هم یا تبریک می گفتند و یا گله میکردند «چرا از درخواست برای برقراری رابطه عادلانه با استقبال نشد اما با کمترین هزینه انجام داد؟» 🔸 تا پایان دولت یازدهم و آشکار شدن نشانه های شکست برجام و حتی در انتخابات 96 جو غالب هرچند سرخورده و بی رمق اما همچنان توجیه گر و حامی برجام بود و دولت برجامی از برکات آتی مذاکره سخن میگفت و حتی رقبای روحانی از تا از نقد کردن صحبت میکردند و مخالفت جدی ای با اصل برجام نشد چون جو جامعه همچنان نگاه نسبتا مثبتی به برجام داشت و مخالفت با آن منجر به ریزش آراء می شد. 🔸 اخیرا با باور دیرهنگام «خسارت محض» بودن برجام؛ دلواپسی ها ایجاد و تبریکات فراموش و برجام ستیزی مد شد! هرچند هنوز برخی برجام را خوب و دولت را ناتوان در استفاده و خود را توانا، و برخی دلواپسان و رهبر را مانع «موفقیت بیشتر » می دانند! 🔸 شاید یک حکمت هوشمندانه اعتراف به اشتباه بودن «اجازه تجربه اشتباه» همین باشد؛ حجت بر این ها که از به اشتباه بودن برجام طفره می روند تمام شود و آن ها که در کمین نکته ای برای تضعیف رهبری نشسته اند، با شنیدن ندای رهبری، شتابناک بر طبل خطاکار بودن ولی فقیه بکوبند غافل از آنکه دارند به اشتباه بودن خود اعتراف می کنند! 🔸 رهبرانقلاب که در تمام مراحل مذاکره به عنوان و حتی سرسخت برجام معرفی می شد، حالا از اشتباه «فرصت اشتباه دادن به دولت و حامیان» سخن می گویند مانند پدری که علیرغم میل و علم و تجربه خود و به اصرار خانواده ماشین را در اختیار پسر بدسابقه کم توان می دهد و پسر سرمستانه و با تشویق خانواده و بی توجه به راهنمایی های پدر در میانه بیراهه بن بست پرآوار ماشین را به کوه می کوبد! و حالا پدر دلسوزانه تذکر می دهد اشتباه کردم که به اجبار و اصرار شما تن دادم، تا شاید دیگر چنین تجربه ای را تکرار نکنید، پسر خاطی و خانواده حامی باید قدرناشناس باشند که پدر را مقصر حادثه معرفی کنند! 2⃣ فرضا فرمودند شخصا اشتباه کردم به «اکثریت جامعه و دولت قانونی» اجازه اشتباه دادم و باید سختگیرانه و با «حکم حکومتی» نظر درست خودم را بر شما تحمیل می کردم! این اعتراف به ایشان و مطالبه ولی فقیه است که همیشه منتقد آن بودید! فرضا یک اشتباه رهبر اثبات شد؛ شما که کارنامه تان مملو از اشتباه است چطور مدعی منجی گری هستید؟ با ذره بین دنبال اشتباهات شخصی گشتن اعتراف به شدیدا کم اشتباه بودن اوست! 🔗پ.ن یادداشتی درباره حاشیه سازی شما نوشتم! ✍ کیوان سلیمانی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠درس عید قربان‏ این پدرِ توحید و بت‏ شکن جهان به ما و همه انسان‏ها آموخت که قربانى در راه خدا، پیش از آن‏که جنبه و داشته باشد، جنبه‏ هاى و ارزش‏هاى دارد، (این پدرِ توحید و بت‏شکن جهان) به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمره حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید، خود و عزیزان خود را فدا کنید و دین خدا و الهى را برپا نمایید، به همه ذریه آدم فهماند که مکه و منى، قربانگاه عاشقان است و اینجا محل نشر توحید و نفى شرک (است)، به فرزندان آدم، درس آموزنده در را داد که از این مکان عظیم نیز فداکارى و از خودگذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید؛ به جهانیان بگویید (که) در راه حق و اقامه عدل الهى و کوتاه‏ کردن دست مشرکانِ زمان باید سر از پا نشناخت و از هر چیزى حتى مثل اسماعیل ذبیح‏ اللَّه گذشت که حق جاودانه شود. این بت‏شکن و فرزند عزیزش، بت‏شکن دیگر سید انبیاء محمد مصطفى(ص) به بشریت آموختند که بت‏ها باید شکسته شود و کعبه که ام‏ القرى است و آنچه از آن بسط پیدا کرده، تا آخرین نقطه زمین (و) تا آخرین روز جهان باید از لوث بت‏ها تطهیر شود. بت هر چه باشد، (باید شکسته شود؛) چه هیاکل، چه خورشید، چه ماه و چه حیوان و انسان و چه بتى بدتر و خطرناکتر از طاغوت‏هاى در طول تاریخ از زمان آدم صفى‏ الله(ع) تا ابراهیم خلیل‏ الله(ع) تا محمد حبیب‏ الله(ص) تا آخرالزمان که بت‏شکن آخر از کعبه نداى توحید سر دهد! مگر ابرقدرت‏هاى زمان ما، بت‏هاى بزرگ نیستند که جهانیان را به اطاعت و کُرنش و پرستش خود مى‏ خوانند و با زور و تزویر، خود را به آنان تحمیل مى‏ نمایند؟! ✍امام خمینی(ره) صحیفه امام، ج 18، ص 86 - 87 http://eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809
💠ایجاد و تکثیر فضاهای مذهبی به شرط مردمی بودن ها برای فرزندانشان دنبال مدرسه ای هستند که جو داشته باشد و فرزندشان در یک محیط تربیت شود، مذهبی ها پارک یا ورزشگاه، کافه و ... نمیروند یا اگر بروند دنبال مکانی هستند که جو آن نامناسب نباشد. مذهبی ها سینما نمیروند اگر هم بروند فقط برای فیلم ها ارزشی میروند. مذهبی ها از لحاظ شغلی هم حتی به بسیاری از نهادها و ادارات علاقه ندارند و دنبال عضویت در نهادهای ارزشی هستند و عملا نهادها از حضور عناصر مذهبی اثر گذار خالی میشود... استدلال اصلی شان هم این است که محیط سالم نیست و برای حفظ خود مجبوریم محدود به جامعه خودمان باشیم. از اینرو برخی از مذهبی ها به سمت رفته اند و چند سالی است که این فضاها در حال است. البته در گذشته نیز چنین ای را سراغ داریم، ولی این امر به جهت مذهبی بودن حکومت و به نهادهای رسمی آموزشی مثل مدارس و دانشگاه ها بوده است اما امروزه فهرست این فضاها به کافه ها، پارک و سایر فضاهای اجتماعی و مردمی هم کشیده شده است! به نظر می رسد بخشی از این دغدغه ها و تکثیر چنین فضاهایی معلول ها و است، از اینرو همراه با از جامعه بوده و اغلب به و محدود شدن جمع مذهبی و شکاف مذهبی ها از غیر مذهبی ها و نهایتا به دین از عرصه های اجتماعی و شدن بخشی از جامعه منتج خواهد شد. و آن تصور و پیش فرض نادرست اینکه مردم غیر مذهبی اند و باید برای مصون ماندن خود به سمت حداقل کردن ارتباطات و ایجاد فضاهای اختصاصی برای خود بود! غافل از اینکه در جامعه ما، دین باورند و اسلام را می خواهند، این امر با حضور در بین مردم و با نگاهی به نطرسنجی ها و پیمایش های معتبر مشخص است و مناسک مذهبی ایام محرم و فاطمیه و شبهای قدر، پیاده روی اربعین، راهیان نور و حتی مناسبت های انقلاب مثل راهپیمایی ها و انتخابات و... هم موید همین مطلب است و بلاشک اگر در جامعه عملیاتی شود، عده و عده جریان مذهبی بیشتر هم خواهد شد، که بخشی از این با و انقلابی مسولان مربوط است و بخش دیگری هم به موجه و ها. در ضمن نکته اساسی دیگری که باید بدان توجه داشت این است که نمی شود با عدم ارتباط و از جامعه داشت، چرا که اساسا اسلام هویت و دارد و همه ساحت‌‌های و و ، و را می‌پوشاند. از اینرو بسیاری از اعمال و ملکات اخلاقی تنها در عرصه و با جامعه و است که فرصت می‌یابند و کما این که اسلام بی‌توجهی به امور اجتماعی را نفی کرده و کسی که به امور مردم و دیگر مسلمانان ندارد را مسلمان نمی داند... لذا هر گونه سالم ماندن و خودسازی از مسیر ارتباط با دیگران و مواجهه با جامعه است و آن‌که درصدد اصلاح اجتماعی نیست، بخشی از وظایف دینی اش را کرده است. از اینرو نسخه اسلام و تکلیف یک فرد مذهبی با حضور در جامعه و ارتباط با دیگران است، به قول سیدنا الشهید آوینی باید خانه ها را در دامنه بنا کرد، چرا که مطلوب طبع کسانی است که به می اندیشند و دنبال و آسان و بی زحمت اند! البته از آنجا که ما در مسیریم و حکومت به تمامی دینی و در بخش هایی درستی از دین و خواست مردم نبوده یا تلقی هم بوده، مدیریت بخشی از فضاها مطلوب که غالبا مذهبی اند نیست، از اینرو لازم است جریانهای مذهبی درصدد ایجاد فرهنگی غیر دولتی مثل مدرسه و های کار فرهنگی مردمی مثل راهیان نور و جشنواره عمار و... باشند و آن را تکثیر کنند تا فراگیر شود، البته همه این ها که تاکید بر هویت خودی دارد منوط به و تداوم ارتباط موثر با جامعه است و گرنه همان هایی که ذکر شد نتیجه اش خواهد بود. ✍محسن محمدی http://eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang