eitaa logo
🍒 پــنــد زنــدگــی 🍒
589 دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
3 فایل
دنیاپر اﺳﺖ، اﺯ اﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎی ﺧﻮﺏ . . .🍒 اﮔﺮ ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻲ اﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﭘﻴﺪا کنی !🍒 ﺧﻮﺩﺕ ﻳکی اﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎش🍒 لینک کانال👇👇 @Lifepnd89 این کانال طبق قوانین ایتا عمل میکند http://eitaa.org/pg/terms
مشاهده در ایتا
دانلود
┊    ┊     ┊     🍃 ┊    ┊     🍃     🌷 ┊    🍃     🌸 🍃    🌷 🌸 ✨﷽✨ 🕊🦋 داستانی بسیار آموزنده و دردناک 😔😔😔😔😔😔 جزاي بي نماز غسالی گفت ، وقتی که جوانی را برای غسل کردن بردیم ميخواستیم لباس های او را از بدن خارج کنیم اما از بس که لباس های تنگ و اندامی بود نتوانستیم آنها را از بدنش خارج کرده و مجبور شدیم با قیچی لباس هایش را برش داده و شروع به غسل کردن او شویم. اما ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی سربندی که هنگام مرگ بر سرش بسته بود را باز کردیم بوی بسیار بدی و تهوع آوری که حال هر انسانی را به هم میزد تمام اتاق را فرا گرفت . ما برای اینکه راحت تر او را غسل بدیم مجبور شدیم که به دستمال های خود عطر زده و جلوی بینی گرفته و او را غسل بدیم اما هر کاری کردیم نتوانستیم این بوی بد را دفع کنیم. مجبور شدیم میت را ده بار غسل دادیم اما هر بار که او را غسل میدادیم بوی بد اون ، نه تنها کم نميشد بلکه هر بار از بار دیگر شدیدتر میشد. آخر مجبور شدم تمام عطرهایی که موجود بود را بر سر مرده خالی کنم تا حداقل بویش کمتر شود اما فایده ای نداشت. یکی از خویشاوندان مرده در بیرون از اتاق که چند تن از دیگر خویشاوندان این مرده بودند سروصدا میکردند. که این دیگر چه غسالی است که مرده میشوید در حالی که خودش آدمی سیگاری است و بو میدهد. وقتی که من از اتاق بیرون آمدم سر و صدايش بیشتر شده من هم دستش را گرفته و او را به اتاق بردم تا متوجه بوی بد میت خود شوند . وقتی که او را داخل اتاق بردم یک لحظه هم طاقت نیاورده و زود بیرون آمد تا اینکه از من معذرت خواهی کرد و گفت:اجازه بدین برم تا به همه ی مردم بگم که بوی بد بوی مرده بوده نه چیز دیگر اما من به او اجازه ندادم و گفتم که من چندین سال است که غسالم، و تا به حال آبروی هیچ کس را نبرده ام ، این بار هم اجازه این کار را نه به خود و نه به کس دیگری نمیدهم. پس از کفن کردن نوبت به قرائت نماز جماعت جنازه رسید ، یکی از نزدیکان مرده آمد و گفت:نماز جنازه را داخل مسجد میخوانیم اما من گفتم:نمیتوانی همین کاری بکنیم چون جنازه بوی بسیار بدی میدهد و این بی احترامی به مسجد است. اما آنها قبول نمیکردند تا اینکه من گفتم برویم از امام جماعت بپرسیم او بین ما قضاوت خواهد کرد. ما از امام جماعت پرسیدیم او هم با من هم نظر بود. تا اینکه وقت نماز جنازه رسید اما به علت اینکه جنازه بوی بسیار بدی میدهد کسی حاضر نشد نماز برای آن جنازه بخوانند. من به زور چند نفر که حدودا به پنج نفر رسید جمع کرده و نماز جنازه را خواندیم . پس از خواندن نماز جنازه ، من به داخل قبر رفتم. تا کارهای دفن میت را انجام دهم. وقتی اورا داخل قبر کردیم به چیز عجیبی برخورد کردیم سبحان الله وقتی ما سر او را به سمت قبله میکردیم به یک بار متوجه میشدم که پاهای او به طرف قبله شده و سرش طرف دیگر یعنی جای سر و پاهای او عوض میشد من چندین بار این کار را تکرار کردم اما هر بار که این کار را میکردم ، دوباره همان اتفاق می افتاد. ( یعنی سرش خلاف جهت قبله میشد و پاهایش به طرف قبله می رفت ) برادر میت از دیدن این حالت برادرش حالش به هم می خورد و غش میکند من هم حالم زیاد خوب نبود. نتیجه گرفتم که باید به یک عالم بزرگ زنگ بزنم تا ماجرا را به برایش تعریف کرده تا مرا راهنمایی کند. وقتی که به ایشان تماس گرفتم و همه ی اتفاق های عجیبی که روی داده بود رو تعریف کردم ، آن عالم بزرگوار به خاطر کارهایی که من انجام داده بودم عصبانی شده و گفت:ای شیخ میخواهی چکار کنی میخواهی نعوذ بالله با خدا بجنگی ؟ وقتی که مرده در حالتی که بو میداد تو باید او را سه بار می شستی و اگر باز هم آن بو نرفت تو حق نداشتی که او را ده بار غسل بدهی چون خداوند با این کارش ميخواست او را مایه عبرت دیگران قرار دهد. وقتی کسی نمیخواست بر او نماز جنازه بخواند تو حق نداشتی بزور مردم را وادار به خواندن نماز جنازه کنی، شاید این امر خداوند بوده است. و الان هم که حکم خداوند است که او این گونه در قبر باشد تو حق نداری بیشتر از این دخالت کنی چون فایده ای ندارد پس او را همان گونه که است بر رویش خاک بریز منم هم همین کار را کردم. پس از اتمام خاکسپاری من پیش برادرش رفته و به او گفتم که مگر برادرت چه گناهی انجام داده که اینگونه غضب خدا را بر انگیخته برادرش اول نمیخواست چیزی بگوید ولی در اخر گفت که برادر در زندگی هیچ گاه نماز نخوانده بود و صورتش را در مقابل پروردگارش ب زمین نزده وحتی برای نمازهای عید و جمعه حاضر نمیشد بله دوستان این از,جزای بی نمازی پس وعده کنیم که هرگزنمازمونوترک نکنیم نشر بده شاید,یکی از همین داستان عبرت گرفت و توبه کرد و توسبب خیر شدی 🌼 @Lifepnd89 🌸 🌷🌸 🌸🌷🌸 🌷🌸🌷🌸 🌸🌷🌸🌷🌸 🌷🌸🌷🌸🌷🌸 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊 🕊🦋 🍁 🕊 👌عجب جملات قشنگی: گاهی باید فرو ریخته شوی برای ” بنای جدید” بعضی ها آنقدر فقیر هستند که تنها چیزی که دارند پول است همیشه خودت باش… دیگران به اندازه کافی هستند… روی بالشی که از مرگ پرنده ها پر است نمی توان خواب پرواز دید… انسانهای خوب همانند گلهای قالیند، نه انتظار باران را دارند و نه دلهره ی چیده شدن، دائمی اند! بعضی آدما نقش صفر رو بازی میکنن تو زندگی، اگه ضرب بشن تو زندگیت همه چیزت رو از بین میبرن! ﭘﻮﻝ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﻗﺪ ﻣﺎﺳﺖ… ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﭘﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ… طلا باش؛ تا اگه روزگار آبت کرد روز به روز طرح های زیباتری از تو ساخته شود… سنگ نباش؛ تا اگر زمانه خردت کرد، تیپا خورده هر بی سر و پایی بشوی! ای کاش یاد بگیریم واسه خالی کردن خودمون، کسی رو لبریز نکنیم... داشتن مغز دلیل بر انسان بودن نیست، پسته و بادام هم مغز دارند… برای انسان بودن باید شعور داشت.... زیبا فکر کنید... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🥀🕊 🍃💜 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6021490453310869095.mp3
8.93M
🕊🦋 🍁 🕊 بگو با تو چه کنم تا تو شوی همدرد من.... 🎧🎼🎼 🌼 @Lifepnd89 🎧 @Lifepnd89 🌼 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌿 جلوه ی زیبایی 👌    ✾࿐༅🍃🌹🍃༅࿐✾           ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎◍⃟🍃♥️ @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁 🕊 مهربان باش ڪه این عمر گران می‌گذرد قدر این لحظه بدان چرخ زمان می‌گذرد بر لبے گل بنشان دست فقیرے تو بگیر هرچه با هر ڪه ڪنے، بر تو همان می‌گذرد آسمان را به زمین با قلم عشق بدوز زندگے از برت این گونه روان می‌گذرد خنده ڪن غنچه‌ے احساس برویان ڪه بهار به همین سرعت بسیار جهان می‌گذرد پاسح لطف نگاهے به محبت تو بده در عوض از دلت آن آه و فغان می‌گذرد اگر از عشق به هر سینه گلے هدیه ڪنی غم پریشان شده افسوس ڪنان می‌گذرد به تمناے دو چشمان بهارانه‌ے تو روز و شب سخت بر این سوخته جان می‌گذرد 🍂🐿 👉 @Lifepnd89 🍂🐿 👉 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🔴🍂🔴🍂🔴🍂 🔴🍂🔴🍂🔴🍂 🍂🔴🍂🔴🍂 🔴🍂🔴🍂 🍂🔴🍂 🔴🍂 🍂 ✨﷽✨ 🕊🦋 🍃🍃 و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشید و برای رفتن به کار آماده شد هنگامی که وارد اتاقش شد تا کلیدهایش را بردارد گرد و غباری زیاد روی میز وصفحه تلویزیون دید به آرامی خارج شد وبه همسرش گفت: دلبندم ،کلیدهایم را از روی میز بیاور زن وارد شد تا کلید ها را بیاورد دید همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی میز نوشته " یادت باشه دوستت دارم " وخواست از اتاق خارج شود صفحه تلویزیون را دید که میان غبار نوشته شده بود " امشب شام مهمون من " زن از اتاق خارج شد و کلید را به همسرش داد و به رویش لبخند زد انگار خبر می داد که نامه اش به او رسیده این همان همسر عاقلیست که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانیت به خوشحالی و لبخند تبدیل می کند هیچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده تان صحبت نکنید عزیزان جانم شما میتونید با مهربانی به هر آنچه میخواهید برسید به راستی که عالی گفتند از محبت خارها گل میشود! @Lifepnd89 🍂 🔴🍂 🍂🔴🍂 🔴🍂🔴🍂 🍂🔴🍂🔴🍂 🔴🍂🔴🍂🔴🍂 🍂🔴🍂🔴🍂🔴🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊 🕊🦋 از زخم‌هایی که زندگی بر تنت خراش می‌اندازد شکایت نکن بعضی زخم‌ها را باید درمان کنی تا بتونی به راهت ادمه بدی! ولی .... بعضی زخم‌ها باید باقی بمونه تا هیچ وقت راهت روگم نکنی! 🥀🕊 🍃💜 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊 🕊🦋 حرف مردم عین موجِ دریاست اگه مقابلش بایستی خستت میکنه! و اگه باهاش همراهی کنی غرقت میکنه! 🥀🕊 🍃🌸 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊 🕊🦋 ماهی تا دهانش بسته باشد ؛ کسی نمی تواند آن را صید کند. رازهایت را فاش نکن. بعضی ها در آرزوی صیدِ یک اشتباه در انتظار نشسته اند... 🥀🕊 🍃💜 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Afshin Ava - Delbar.mp3
7.55M
🎙 🎼 دلبر 🎵کانال دنیای آهنگ👇 🍂🐿 👉 @Lifepnd89 🍂🐿 👉 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌼🌼🌼🌼ه 🍃🌼🌼🌼ه 🍃🌼🌼ه 🍃🌼ه ✨﷽✨ 🕊🦋 🔰روزی مردی سوار بر الاغش به یک جالیز خربزه رسید. خسته و تشنه، زیر سایه‌ٔ درخت گردویی که کنار جالیز بود، رفت و آنجا دراز کشید. او که از دیدن بوته‌های خربزه و درخت گردو، به فکر فرو رفته بود، پیش خودش گفت: «درختِ گردکان به این بلندی، درخت خربزه الله اکبر!، من که از کار خدا هیچ سر درنمی‌آورم؛ آخر چگونه خربزه به آن بزرگی را روی بوته‌ای به آن کوچکی و گردوی به این کوچکی را روی درختی به این بزرگی، آفریده است!». 🔸در همین فکر بود که ناگهان، گردویی از شاخه جدا شد و به پیشانی‌اش خورد. مرد، به خود آمد و دست به دعا برداشت و گفت: «خدایا شکرت. حالا می‌فهمم که اگر خربزه‌ای به آن بزرگی را روی درخت، قرار داده بودی و اکنون به جای گردو، آن خربزه به سرم خورده بود، چه بلای وحشتناکی به سرم می‌آمد» 🌼 @Lifepnd89 🍃🌼 🍃🌼🌼 🍃🌼🌼🌼 🍃🌼🌼🌼🌼 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┊    ┊     ┊     🍃 ┊    ┊     🍃     🌷 ┊    🍃     🌸 🍃    🌷 🌸 ✨﷽✨ 🕊🦋 گوش خر بفروش و ديگر گوش خر آورده‏اند كه شيرى بود كه او را ضعف و سستى بر آمده بود و چنان قوت از او ساقط شده كه از حركت باز ماند و نشاط شكار نداشت، و در خدمت او روباهى بود.روزى روباه او را گفت: سلطان جنگل، چرا چنين ضعيف افتاده است؟ آيا در انديشه معالجه خويش نيست؟ شير گفت: اگر دارو دست دهد، به هيچ وجه، تأخير جايز نشمرم و گويند دل وگوش خر، علاج اين ضعف است و آن، اكنون مرا ميسر نيست. روباه گفت: اگر جناب شير، رخصت فرمايند و اجازت دهند خرى به نزدشاان خواهم آورد. شير گفت: چگونه؟ روباه گفت: در اين نزديكى، چشمه‏اى است كه رختشويى هر روز براى شستن رخت‏ها بدان جا مى‏آيد و با او خرى است كه با رخت‏ها بر پشت او است . چون به چشمه مى‏رسد، خر را رها مى‏كند تا در اطراف چشمه بچرد . او را بفريبم و نزد سلطان آورم. شير، پذيرفت و گفت: چنانچه خر بدين جا آورى، دل و گوش او را من خورم و باقى به تو دهم. روباه به نزد خر رفت و با او مهربانى‏ها كرد و سخن از دوستى و رفاقت گفت. آن گاه پرسيد كه سبب چيست كه تو را رنجور و نزار مى‏بينم . خر گفت: صاحبم پى در پى از من كار كشد و علف، چندان كه من خواهم، فراهم نياورد2 روباه گفت: ندانم چرا اين محنت و رنج را اختيار كرده‏اى. خر گفت: هر جا كه روم، همين است. روباه گفت: اگر خواهى تو را به جايى مى‏برم كه زمين آن را علف‏هاى‏تر و تازه پوشانده است و هواى آن همچون بوى عطر، دل‏انگيز است . پيش از تو خرى ديگر را نصيحت كردم و بدان جا بردم و اكنون در آن جاى خرم مى‏خرامد و به عيش و مسرت، روزگار مى‏گذراند. خر گفت: چه روز خوبى است امروز كه تو را ديدم. دانم كه شرط دوستى به جاى مى‏آورى . باشد كه من نيز، خدمتى به تو كنم. روباه، خر را به نزديك شير آورد. شير قصد خر كرد تا او را شكار كند .اما چون قوتى در بازو نداشت، خر از دست او گريخت .روباه در حيرت شد از سستى شير . خواست كه ترك او گويد. شير، گفت: در اين ناكامى، حكمتى بود كه پس از اين تو را خبر خواهم داد. اكنون دوباره برو. شايد كه او را باز فريب دهى و به اين جا آورى. روباه دوباره رفت . خر به او عتاب كرد و گفت: مرا كجا بردى؟ اين است شرط دوستى و طريق جوانمردى؟ روباه گفت: ندانم چرا گريختى؟ آن كه قصد تو كرد و به سوى تو آمد، خرى از جنس تو بود. مى‏خواست كه تو را استقبال كند و همراه تو شود. خر، تا آن زمان شير نديده بود و وسوسه‏هاى روباه، باز در او كارگر افتاد. همراه روباه شد و نزد شير آمد . اين بار در يك قدمى شير ايستاد و شير چون او را در نزديكى خود ديد، جستى زد و بر سر و روى او پنجه زد . خر بر زمين افتاد.شير به روباه گفت: همين جا باش تا من دست و روى خود بشويم و بازگردم تا از دل و گوش خر طعام سازم.چون شير رفت، روباه دل و گوش خر بخورد. شير باز آمد. پرسيد كه دل و گوش كجا شد؟ گفت: عمر سلطان دراز باد، اگر اين خر را دل و گوش بود، دوبار به پاى خود به مسلخ نمى‏آمد و فريب خدعه‏هاى من نمى‏خورد. او را نه گوش بود و نه چشم و نه دل. 🌼 @Lifepnd89 🌸 🌷🌸 🌸🌷🌸 🌷🌸🌷🌸 🌸🌷🌸🌷🌸 🌷🌸🌷🌸🌷🌸 🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊 🕊🦋 زِنـدِگۍمَجموعِہ‌اۍاَزهِـزآرآن‌ مُعجـزه‌‌ۍکوچیڪِہ...!✨🍃 🥀🕊 🍃💜 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🕊 🕊🦋 ‏دست از جنگ با خودت بردار، به اندازه کافی ظلم تو این دنیا هست. اوضاع را با قربانی کردن خودت از این که هست، بدتر نکن ... 🥀🕊 🍃🌸 @Lifepnd89
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا