فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دعای_روز_نوزدهم_ماه_مبارک_رمضان
🕋 بسم الله الرحمن الرحیم 🕋
🍂اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَكاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الى خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الى الحَقّ المُبین.
🍂خدایا زیاد بگردان در آن بهره مرا از بركاتش وآسان كن راه مرا به سوى خیرهایش و محروم نكن ما را از پذیرفتن نیكیهایش اى راهنماى به سوى حـق آشكار .
🖤شفـــای جمیع بیماران صلـــوات🖤
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
"این است سیره اهل بیت علیهم السلام"
#هشام بن اسماعیل [حاکم مدینه در زمان عبدالملک بن مروان] در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود.
با خاندان علی(ع) و مخصوصا امام علی بن الحسین زین العابدین(ع)، بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود.
ولید پس از به قدرت رسیدن،
هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبدالعزیز را برگزید.
عمر برای باز شدن عقده
دل مردم، دستور داد هشام بن اسماعیل را جلو خانه مروان بن حکم نگاه دارند
و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده، بیاید و داد دل خود را بگیرد .
مردم دسته دسته میآمدند، دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود
که نثار هشام بن اسماعیل
میشد.
خود هشام بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین(ع) و علویین بود . با خود فکر میکرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آن همه ستمها و سبّ و لعنها نسبت به پدران بزرگوارش، کمتر از کشتن نخواهد بود .
ولی از آن طرف، امام به #علویین فرمود:
✨خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و از دشمن بعد از آنکه ضعیف شد، انتقام بگیریم، بلکه برعکس، اخلاق ما این است که به افتادگان کمک و مساعدت کنیم.✨
هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هرلحظه انتظار مرگ را میکشید;
ولی بر خلاف انتظار وی، امام طبق معمول -که مسلمانی به مسلمانی می رسد- با صدای بلند فرمود:
✨«سلام علیکم»✨
و با او مصافحه کرد و برحال او ترحم کرده، به او فرمود:
✨«اگر کمکی از من ساخته
است، حاضرم».✨
پس از این جریان،
مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند.
📚داستان راستان، ج1، ص290-289 (با تلخیص)
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5985539536933882574.mp3
23.55M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
🔖 «معجزه نیَّت» - جلسه اول
🗓 ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۱ (شب ۱۹ ماه مبارک رمضان) - مشهد مقدس
🎧 کیفیت 48kbps
🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋
http://eitaa.com/joinchat/3435397138Ca49cae656a
🍃
🦋🍃 @takhooda
#داستان
در زمان «مالك دينار» جوانى از زمره اهل معصيت و طغيان از دنيا رفت.
مردم به خاطر آلودگى او جنازهاش را تجهيز نكردند، بلكه در مكان پستى و
محلّ پر از زبالهاى انداختند و رفتند.
شبانه در عالم رؤيا از جانب حق تعالى به مالك دينار گفتند: بدن بنده ما را بردار
و پس از غسل و كفن در گورستان صالحان و پاكان دفن كن. عرضه داشت: او از
گروه فاسقان و بدكاران است، چگونه و با چه وسيله مقرّب درگاه احديّت شد؟
جواب آمد: در وقت جان دادن با چشم گريان گفت:
يا مَنْ لَهُ الدُّنيا وَ الآخِرَةُ إرْحَمْ مَن لَيْسَ لَهُ الدُّنيا وَ الآخرَةُ.
اى كه دنيا و آخرت از اوست، رحم كن به كسى كه نه دنيا دارد نه آخرت.
مالك،كدام دردمند به درگاه ما آمد كه دردش را درمان نكرديم؟ و
كدام حاجتمند به پيشگاه ما ناليد كه حاجتش را برنياورديم؟» .
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🍃💠 در محضر #شیخ_بهایی 🍃💠
👌آدمی اگر پيامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نيست،
زيرا :
اگر بسيار كار كند، میگويند احمق است!
اگر كم كار كند، میگويند تنبل است!
اگر بخشش كند، ميگويند افراط ميكند!
اگر جمعگرا باشد، میگويند بخيل است!
اگر ساكت و خاموش باشد میگويند لال است!
اگر زبانآوری كند، میگويند ورّاج و پرگوست!
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند میگويند رياكار است!
و اگر نكند مےگويند كافراست و بیدين!
🌸✨ لذا نبايد بر حمد و ثنای مردم اعتنا كرد
و جز از خداوند نبايد از كسی ترسيد.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید ؛ مهم نیست که این شادی چگونه قضاوت شود.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
4_5983248360860027648.mp3
42.86M
◼️مراسم احیا شب ۱۹ ماه رمضان
۱۴۰۱/۰۱/۳۱
◼️حجت الاسلام شیبانی فر/سخنرانی
◼️مجتمع فرهنگی مکتب الزهرا
#پیشنهاد دانلود 👌
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
4_5990062979310161705.mp3
25.42M
🔊 سخنرانی استاد رائفیپور
🔖 «معجزه نیَّت» - جلسه دوم
🗓 ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ (شب ۲۱ ماه مبارک رمضان) - مشهد مقدس
🎧 کیفیت 48kbps
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🟣چرا امام زمان عج به داد شیعیانشون نمیرسن؟
✍کلیددار حرم امام حسین که ۸۲ ساله کلید داره نقل میکنه:
خدمت یکی از علما بودیم که یک هندویی آمد.نه #مذهب داشت نه عقیده و اعتقادی..
گفت: میلیاردرم اما برام پآپوش درست کردن #قتل_عمد انداختن گردنم..
وکیل از انگلیس گرفتم کلی پول دادم تنها کاری که برام کرده یک روز فرجه گرفته اعدامم رو عقب انداخته...
شنیدم شما شیعیان کسی رو دارید که میتونه بهم کمک کنه...دارید؟
گفتن بله #امام_زمان_عج
گفت چیکار باید بکنم؟من یکروز وقت دارم #مرگ م حتمیه!
.گفتن: میری بازار یک دست لباس پاک،کفش پاک،خودتو میشوری پاک باشی...
#شب_جمعه میری #قبرستان شیعه ها،اونجا صدا میزنی #یابن_الحسن
اونی که فریادرس ما شیعیانه میاد،مشکلتو میگی کمکت میکنه..
کلیددار میفرماید:فردا یا پس فردا دیدیم هندو اومد با چشمان گریون،گفتیم دیدی؟ چی شد؟
گفت من رفتم قبرستان ۵ ساعت بدون وقفه یکسره گفتم یابن الحسن.. آخر کار گفتم: نکنه منو قبول نداره که جوابمو نمیده؟
دقت کنید! هندو مطمئنه امام زمانی هست وفریادرس شیعه اس،منکر بودنش نیست!میگه لابد من لیاقت ندارم که جوابمو نمیده...
دوباره صدا زدم یابن الحسن...جلوه هایی از نور دیدم اما کسی رو ندیدم،حتی رد سم اسبها رو هم حس میکردم اما حتی اسبش رو همنمیدیدم..
شخصی ازم پرسید: فلانی پسر فلانی چی میخوای؟
گفتم آقایی که اسم من و پدرمو میدونه حتما میدونه برای چی اومدم..
آقا فرمودن: براتپاپوش درست کردن توی فلان جا فلان کشو مدارکش هست و خلاصه...تبرئه شدی، راهشو برات هموار کردیم...
میگه حس کردم اسب میخواد حرکت کنه گفتم آقا عرضی داشتم..
فرمود: بفرما.
گفتم: شما که انقدر آقایی ما که #دین نداریم چه برسه به #اسلام..
شیعه های شما انقدر گرفتارن توی فقر و بدبختی و...چرا به دادشون نمیرسید؟
فرمود: کدومشون مثل تو ۵ ساعت اومد صدا زد شک نکرد؟ یا کسی با اعتقادی که تو داشتی اومد صدا زد و ما جوابشو ندادیم؟....
📕پیوست: گیر ما شیعیان توی افکار و اعتقادات سستی هست که بعضا داریم..
سخنرانی حجت الاسلام بندابی نیشابوری
#شیخ احمد ڪـافی
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚#تشرفات
سالياني پيش از اين، سيّدي در نجف اشرف بود که گاه و بيگاه براي عبادت به "مسجد سهله " مشرّف ميشد و شبي را در آنجا بيتوته ميکرد.
آن سيّد، خود نقل کرده بود که شبي از شبهاي زمستان از اتاق خود در مسجد خارج شدم تا تجديد وضو کنم.
در اين حال، گروهي را که از چندين خانواده تشکيل شده بود، سرگردان در صحن مسجد مشاهده کردم. اين گروه در آن فصل سرد به مسجد آمده، امّا هيچ اتاقي را خالي نيافته بودند تا در آن سکونت کنند.
از اين رو، ناراحت و نگران در صحن مسجد منتظر بودند تا به اتاقي پناه برند. آن سيّد هم که وضع اينان را مشاهده ميکند و به ويژه از همراه داشتن شماري خانم و طفل خردسال به همراه اينان ناراحت ميشود، اتاق خود را در اختيار آنان مينهد تا در آن به استراحت بپردازند و خود به اتاقي مخروبه ـ که بر فراز مقام حضرت صاحبالزّمان(ع) در کنار مسجد سهله قرار داشت پناه می برد.
اين اتاق، سخت مخروبه بود و خاک تمامي کف آن را پوشانيده بود.
سيّد با دست، خاکها را به کناري ميزند و پتوي خود را کف اتاق پهن ميکند و عبا بر سر ميکشد و ساعتي ميخوابد، تا پس از آن برخيزد و به عبادت بپردازد، امّا ساعتي بعد در حالتي که فضاي مسجد سخت نوراني شده بود از خواب برميخيزد.
ديدن فضاي نوراني مسجد، او را هراسناک ميکند، ميپندارد که خورشيد طلوع کرده و نماز صبح او از دست رفته است.
از اين رو با عجله در اتاق را ميگشايد تا ببيند که آيا هنوز زماني براي گذاردن فريضه صبح باقي است، يا وقت از دست رفته و نماز او قضا شده است. در اين حال صدايي روحپرور دل او را به همراه خود ميبرد:
"خدايا! رحم کن شيعيان مرا! دوستان و علاقهمندان مرا رحم کن و آنان را به من ببخش!. "
سيّد در طلب صاحب صدايي که او را بيخود کرده بود، صحن مسجد را مينگرد و کسي را افتاده بر روي خاک و در حالت تضرّع مييابد، که مرتّب ميگويد:
"خدايا! شيعيان مرا ببخش و محبّان و علاقهمندان مرا عفو کن! "
سيّد در طلب زيارت صاحب صدا به داخل اتاق برميگردد تا کفش به پا کند و به صحن مسجد برود، امّا چون باز از اتاق خارج ميشود، همه مسجد را در تاريکي مييابد و چون ساعت خويش را مينگرد، درمييابد که تازه دو ساعتي از نيمه شب گذشته است؛
پس با افسوس به اتاق خويش برميگردد و پي ميبرد که آن شخص، وليّعصر، حضرت حجّت(ع) بودهاند.
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
📚#فرازی_از_تاریخ
بعد از آنكه حضرت على عليه السّلام را در شب 19 ماه رمضان سال چهلم هجرت ، مضروب ساختند و آن حضرت در روزهاى آخر عمر شريف اش ، در بستر خوابيده بود، گاهى چشمهايش را باز مى كرد و مى فرمود:
« سَلُونى قَبْلَ اَنْ تَفْقِدُونى : هر چه مى خواهيد از من بپرسيد، قبل از آنكه از ميان شما بروم »
صعصعة بن صوحان ، يكى از حاضرين بود، عرض كرد:
يا اميرالمؤ منين ! آيا شما افضل هستيد يا حضرت آدم عليه السّلام ؟
آقا، چشمهاى مبارك خويش را گشوده و فرمود:
« انسان خوب نيست از خودش تعريف كند، امّا براى اينكه ، نعمتهاى الهى را در حق خودم اظهار كرده و نوعى شكرگزارى كرده باشم ؛
جواب ترا مى گويم : خداوند متعال آدم را داخل بهشت كرد و تمام نعمتهايش را بر او مباح و حلال نمود، فقط او را از خوردن گندم مانع شد، و با وجود منع الهى ، از آن گندم خورد؛ ولى براى من ، گندم مباح بود، امّا از آن استفاده نكردم »
صعصعه عرض كرد:
شما افضل هستيد يا حضرت نوح ؟
امام عليه السّلام فرمود:
« زمانيكه قوم نوح او را اذيت و آزار رساندند؛ حضرت نوح آنها را نفرين كرد [و فرمود: (رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الاُرْضِ مِنْ الْكافِرينَ دَيّاراً):
پروردگارا! هيچ يك از كافران را بر روى زمين باقى مگذار!] و آنها هلاك شدند ولى من ، با اين همه مصيبت و آزار، در عمر خود نفرين نكردم »
صعصعه پرسيد:
آيا شما افضل هستید يا ابراهيم خليل عليه السّلام ؟
فرمود: « ابراهيم عليه السّلام به خداوند عرضه داشت :
(رَبِّ اَرِنى كَيْفَ تُحْىِ الْمُوتى ):
(خداوندا ! به من نشان بده كه چگونه اين مردگان پوسيده را زنده خواهى كرد.)
خطاب رسيد: ابراهيم مگر به قدرت ما ايمان نياورده اى ؟
عرض كرد: چرا؟، ولى مى خواهم قلبم مطمئن شود.
امّا ايمان من در مرتبه ايست كه (لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ ما ازْدَدْتُ يَقيناً):
هرگاه تمام پرده هاى بين خالق و مخلوق برداشته شود، يقين و اطمينان من به حدّى است كه كم و زياد نمى شود، يعنى در بالاترين درجه ايمان »
صعصعه گفت :
يا على ! شما افضل هستید يا موسى عليه السّلام ؟
امام فرمود:
« زمانيكه خداوند تبارك و تعالى ، حضرت موسى را به سوى فرعون فرستاد و به او يد بيضا و عصا را بعنوان معجزه عنايت كرد، و فرمان داد كه : برو بسوى فرعون ، موسى عليه السّلام عرض كرد:
(وَ لَهُمْ عَلَىَّ دَنْبٌ فَاَخافُ اَنْ يَقْتُلُوْنِ):(پروردگارا ! آنان به اعتقاد خودشان ، مرا گناهكار مى دانند؛ مى ترسم مرا بكشند.)
و از خداوند درخواست كرد كه برادرش هارون را هم با او همراه كند. امّا وقتيكه پيامبر بزرگوار اسلام صلّى اللّه عليه و آله مرا مأمور كرد سوره برائت را بسوى فرعونهاى مكّه ببرم و در موسم حج بخوانم ، با آنكه بسيارى از پهلوانان و پدران و برادران آنها را در جنگ كشته بودم ؛ ذرّه اى به دلم خوف نيامد و كسى را براى كمك و يارى نخواستم و به تنهائى سوره برائت را برده و بر آنها قرائت كردم »
صعصعه عرض كرد:
يا على ! شما افضل هستید يا حضرت عيسى عليه السّلام ؟
امام فرمود:
« آنگاه كه آثار وضع حمل ، در مادر عيسى ظاهر شد و خواست بچه اش را بدنيا آورد از طرف خداوند فرمان رسيد:
مريم ! از بيت المقدس بيرون رو كه اينجا جاى زايمان نيست ؛ اينجا عبادتگاه است . او بدستور الهى ، به زير يك نخله خشك پناه برد.
امّا وقتى مادر من ، در مسجدالحرام آثار وضع حمل را ديد خواست كه از آنجا بيرون رود، خداوند امر فرمود:
كه داخل خانه ما بيا! و ديوار كعبه شكافته شد، مادرم مرا در خانه خدا بدنيا آورد و سه روز مهمان پروردگارم بود »
بحار، ج 73، صفحه 465
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
🔴دیگران را قضاوت نکنیم!
✍امیرالمومنین امام علی علیه السلام:جرأت شما در عیب جویی از مردم، بزرگترین گناه است. ای بنده ی خدا ! در عیب جویی از بندهای که مرتکب گناهی شده شتاب مکن؛ شاید گناه بزرگ او بخشیده شود ولی تو را به خاطر گناهی کوچک عذاب کنند. هر کدام از شما که به عیب دیگری آگاهی یافت، باید از عیبجویی او خودداری کند زیرا شما به عیب خود آگاه هستید. شکرگذاری به خاطر پاک بودنتان از گناهی که دیگری مرتکب شده، باید شما را از پیگیری کردن گناه دیگران باز دارد.
📚وسائل الشیعه، بابجهادالنفس، روایت۳۳۴
🎋🎋🦋🎋🎋🎋
✨ @Lootfakhooda ✨
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
#دوست دارید یک قاب عکس خانوادگی با جمع خانواده داشته باشید .🏞
#شما هم میتونید با ارسال عکس یا توصیف شخصیت عزیزانتون مثل تصویر خانواده محترم روی بنر # برای خوتون یادگار داشته باشید 🎑
#علاوه بر ماگ #سر قاشقی ، دیوار کوب ،کلید آویز و مگنت آهن ربایی هم داریم 🛍
#تازه فال روزانه حافظ . انرژی مثبت و انگیزشی هم داریم 😍
حتما یک سر به چنلمون بزن قول میدم پشیمون نشی ☺
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1758068790Cb493204a3a