هدایت شده از صدای ظهور ۳۱۳ 🇮🇷🇵🇸🇾🇪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقشهای که نشان میدهد حماس تا چه حد به مناطق تحت تسلط اسرائیل نفوذ کرده✌️
✅ چندین شهرک و روستا در سرزمینهای اشغالی #فلسطین، به کنترل نیروهای #جبهه_مقاومت درآمده 👌
📌 شمای عملیاتی حمله به غاصبان
🔴 صهیونیستها: به شدت تحقیر شدیم!
🔹 یدیعوت آحارونوت: ۳.۵ میلیارد شِکِل (هر دلار معادل ۳ شکل) هزینهی احداث دیوار حائل با #غزه بود، ولی در روز نخست جنگ، فروریخت و به یک دیوار کاغذی تبدیل شد. میلیونها اسرائیلی غافلگیر شدهاند و از این #جنگ که هیچکس آمادگی آنرا نداشت، بهشدت ترسیدهاند. این جنگ، توهین و #تحقیر بزرگی است که ارتش #اسرائیل نظیر آنرا طی سالهای گذشته مشاهده نکرده بود.
🔹 نخستین تحقیر، #تحقیر_اطلاعاتی بود. تحقیر بعدی، عبور آسان نیروهای حماس از #دیوار_حائل بود. تحقیر سوم، بازگشت آسان به غزه به همراه دهها #اسیر اسرائیلی بود. تحقیر چهارم هم تأخیر اسرائیل در پاسخ به این نفوذ بود.
🔴 #حماس: عملیات #طوفان_الاقصی به #کرانه_باختری و #لبنان کشیده خواهد شد.
✍ برخی منابع غیر رسمی اعلام کردند تعداد نفلههای اسرائیلی به ۱۰۰۰ نفر رسیده!
❤️ اللهم صل علی محمد و آل محمد 🇮🇷
#قدس #طوفان_الاقصی #اخبار_فلسطین
@sedaye_zohoor313 🏴🚩
هدایت شده از اسکرین شات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گربهای که اسرائیلیها سر بریدند.
#اسرائیل
#فلسطین
#اسیر
🔻🔻🔻
با اسکرینشات همراه شوید
https://eitaa.com/joinchat/443482380C9b40b83c93
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻ارتش اسرائیل میخواسته از این نوجوانان اسیر فلسطینی سوء استفاده رسانه ای بکنه جهت تخریب روحیه مردم کرانه باختری و ترساندن نوجوانان ، حالا ببینید این نوجوانان زیرک چگونه نقشه های افسران عملیات روانی رو بهم میریزن و ارتش اسرائیل رو به سخره میگیرند.
#اسیر
🦋 به #بانوی_آب بپیوندید:
https://eitaa.com/banooyeab
❌باورتون میشه بخشی از مردم هنوز نمیدونن #ایران چه بلایی سر #رژیم_صهیونیستی آورده!؟
اصلا خبر ندارن!
کسانی که فقط اینترنشنال ، بی بی سی و تلگرام و اینستاگرام و امثالکم را دنبال میکنند در حباب اطلاعاتی #اسیر شدند.
برایشان اخبار بدون سانسور حملات ایران را ارسال کنید.
برایشان دعا کنید
#شکست_انحصار_رسانه
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
#مقاومتی
🔹عنایت اهل بیت (ع)
یکی از موارد حساسیت برانگیز، #اذان با صدای بلند، #نماز_جماعت و دعا بود که با عوامل آن بشدت برخورد و تنبیه و #سلول_انفرادی و #شکنجه بدنبال آن بود 😢
شبی در آسایشگاه یکی از بچه ها طبق روال همیشگی شروع کرد به اذان با صدای آهسته، برحسب اتفاق سرباز عراقی متوجه اذان شد و فرد به قول خودشان خاطی را صدا زد و به او گفت که فردا میروی زندان🥺
صبح روز بعد این جوان تقریبا بیست ساله را با سیلی و لگد به سلول انفرادی روانه کردند. تقریبا یک هفته ایی گذشت و ما هیچ اطلاعی از وضعیت او نداشتیم 😒
یک شب درب آسایشگاه باز شد و او با لبی خندان وارد و همه خوشحال شدیم. از او خواستیم جریان یک هفته در سلول را تعریف کند .🤗
.....در روز فقط سهمیه دو لیوان نیمه پر آب داشتم و دو وعده غذای خیلی کم.
(سلول اتاقی کوچک بدون هیچگونه امکانات با یک پنجره کوچک بود که عراقی ها برای دیدن و دادن غذا و آب به زندانی از آن استفاده میکردند) .
...روز دوم #نگهبان_عراقی (یک سرباز ثابت ) صدایم کرد که برایت #آب آورده ام ، به سمت پنجره رفتم که لیوان آب را بگیرم ، آب را به زمین ریخت و نیشخندی زد و رفت .
... روز بعد دوباره آمد و گفت بیا برایت آب آورده ام ، به کنار پنجره رفتم خواستم #لیوان_آب را بگیرم که همان کار دیروز را تکرار کرد و آب را بر روی زمین ریخت. نا امید و #دل_شکسته برگشتم و او هم از کنار پنجره دور شد.
... روز بعد هم همین اتفاق افتاد . با خودم عهد کردم اگر اینبار برای دادن آب صدایم کند نمیروم. #تشنگی از طرفی و پذیرش ذلت و خواری از سرباز عراقی مرا رنج میداد .
شب هنگام به یاد #امام-حسین (ع) افتادم که چطور زیر بار تسلیم و ذلت نرفت .تا صبح با خودم کلنجار رفتم که همانطور که #حضرت_ابوالفضل از نوشیدن آب صرف نظر کرد، من هم کمی مثل او باشم و به هیچ وجه حتی کنار پنجره هم نروم .
فردای آن روز طبق روال روزهای قبل غدا را آورد این غذا مقدارش بیشتر بود اما بر حسب عادت کم غذایی نتوانستم همه را بخورم . سرباز دوباره مرا صدا کرد و گفت بیا لیوان آبت را بگیر ، از جایم تکان نخورم دوباره صدایم کرد و من حتی نگاهش هم نکردم. کمی صدایش را بلند کرد اما نه با خشونت و فریاد ، باز جوابش را ندادم و نگاهش هم نکردم ، میخواستم در مقابل نفسم و خواسته سرباز عراقی #مقاومت کنم ، برایم سخت بود و راستش کمی هم ترسیده بودم که مبادا بخاطر سرپیچی از او شکنجه ام کنند. دوباره صدای او در فضای کوچک اتاق که تماما سیمان بود پیچید .
با صدای لرزان و آرام گفت بیا نگران نباش ، جا خوردم زیر چشمی نگاهش کردم ، در چشمانش #اشک بود. سرم را بالا گرفتم و گفت این بار دیگه آب را زمین نمیریزم بیا بگیر..
رفتم کنار پنجره. لیوان آب رو به دستم داد ، من هم مثل او دگرگون شدم. گفت بخور آب خنکه ، به آرامی و روی باز بهش گفتم امروز چطور شده که ...
زود حرفم را قطع کرد و گفت "می خالف " یعنی مهم نیست!! من هم در جوابش گفتم تا نگویی نمیخورم .
از او اصرار و از من امتناع . دیدم اشک از چشمانش جاری شد ،گفت باشه میگم ..
من دیروز چند ساعت مرخصی گرفتم رفتم خونه ، تا وارد خانه شدم مادرم بطرفم آمد و یک سیلی محکم به صورتم زد🥵 شوکه شدم و علت را پرسیدم، با خشم و عصبانیت گفت با #اسیر ایرانی چکار کردی ؟
گفتم ، چطور نمیدانم چی شده؟ لحظاتی مادرم آرام شد اما هنوز عصبانی بود ، گفتم بگو چی شده ؟
مادرم در حالیکه گریه میکرد گفت :
دیشب خانم #فاطمه_زهرا به خوابم اومد. خیلی ناراحت و خشمگین بود به من گفت ،،
به پسرت بگو اگر دست از آزار و اذیت این سرباز من برنداره همه تان را نفرین میکنم !!
...من و این سرباز هردو منقلب شدیم او آن طرف پنجره و من این طرف ، دستم را گرفت و بوسید من هم دست به صورتش کشیدم..
راوی #ابراهیم_بیک_محمدی
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
@mahdyyon313