hossein-taheri-hossein-janam(128).mp3
23.16M
هر چه قدر گریه کنم سیر نمیشم حسین جانم•♫♪
من چه جوری از غم تو پیر نمیشم حسین جانم •♫♪
حلالم کن اگه از غم تشنگی تو نمردم •♫♪
حلالم کن اگه جونم رو پای غمت نیاوردم •♫♪
حلالم کن آقا جانم•♫♪
حلالم کن آقا جانم•♫♪
حلالم کن آقا جانم•♫♪
❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁.❁
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمینه
حسین طاهری
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#زمینه
🏷 #حضرت_علی_اکبر (ع)
سر ظهره؛ پاشو اذون بگو
اذون غروب عمر عمّههارو
بیا خورشید! رو خیمهها بتاب
نرو؛ یه نگاه کن، اشک دیدههارو
تو برگ اوّل پاییزی
که از اهل حرم میریزی
اذون بگو؛ اذون خزون خیمههارو
وای! حسرت به دل موندم عزیزم، برا صدات
وای! پلکی بزن یکبار دیگه برا بابات
همهی دشت مسحور عطر تو
رو دستام ،شکسته شیشهی گلابم
تکّهتکّه میافته روی خاک
کنارش میافته اشک مستجابم
فدای کاکل خونینت
نمیتونم بدم تسکینت
منو ببخش؛ نمونده برام یه قطره آبم
وای! حیف از تو و این رشحههای پیغمبری
وای! حیف از تو که تفسیر اللهاکبری
دست طوفان، گلبرگ لاله رو
روی داغی زمین، پراکنده
پاشو بابا که قاتلت داره
به حال منه شکسته میخنده
ذبیحمو ببین، ابراهیم
ببین که پای عهد ایستادیم
ببین چطور رو دستم داره چشاشو میبنده
وای! قربانی ما رو نگا کن ای جبرئیل
وای! هذا علی اوّل قتیل از نسل خلیل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
1. مناجات.mp3
5.68M
#مناجات_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
#آواز_بیات_اصفهان
بی تو در زندگیم
رنگِ خدا نیست که نیست
بینِ عشاق
چو منِ بی سر وپا
نیست که نیست ...
با غمِ دوری تو
سوخته و ساخته ام
اثری از چه بر این
سوز و نوا نیست که نیست
نیمه شب وقت مناجات
به خود میگویم
گوئیا قلب تو از
بنده رضا نیست که نیست
من گنه کارم و آلوده
قبول است قبول
بی محلی ز کریمان که
روا نیست که نیست
هرکجا رو زده ام
آبرویم را بُردند
هیچ کس غیر شما
فکر گدا نیست که نیست
#یابن_الحسن
فقط با یه اشاره از مادرش فاطمه اِذن بگیرم :
از زمانی که شنیدم
در آن کوچه چه شد
داغیِ سیلی از این
سینه جدا نیست که نیست
بهرِ درمان پریشانیِ
این نوکر ها
چاره ای جز سفرِ
کرببلا نیست که نیست
#شاعر_قاسم_نعمتی
#شعرخوانی_بیات_اصفهان
2. روضه.mp3
4.82M
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
امام حسین ( علیه السلام ) فرمودند : « أَنَا قَتِيلُ اَلْعَبْرَةِ قُتِلْتُ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اَللَّهِ أَنْ لاَ يَأْتِيَنِي مَكْرُوبٌ إِلاَّ أَرُدَّهُ وَ أَقْلِبَهُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً ( منبع : ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ج 2، ص 98 ) … من كُشته ی سِرشكم ، غُصه دار كشته شدم ، اما هر زائر غُصه داری که به زیارت من بیاد ، پروردگار عالَم غم و غُصه اش رو برطرف میکنه ... حالا میخواهی پریشانیت برطرف بشه ؟ حسییین ... نه اشتباه گفتم ... انگار تا میگی حسین ، پریشان تر میشی ، حالا میخواهی پریشانیت بیشتر بشه ؟ بگو : حسیییین ... سالار زینب ... بگو تا از زینب جداش نکردندها ....
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#علیه_السلام
حالا آماده ای جوان ابی عبدالله رو راهی میدان کنی ؟ همه کمک کنند ... اومد توو خیمه ها همه دورش رو گرفتند :
بیائید ای جوانان
گلاب آرید و قرآن
( مسافر رو چه جوری راه می اندازند ؟ )
بیائید ای جوانان
گلاب آرید و قرآن
که اکبر میرود
به سوی میدان ...
( اما ساعتی بعد ابی عبدالله صدا زد : )
جوانان بنی هاشم بیائید
علی را بر درِ خیمه رسانید
چه جوری بدن رو بردند ؟ فقط امام زمان میدونه ، آخه این بدن میدونی چه جوری شده بود ؟ « فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً » ... حسییین ... « بِأَبِی الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ » ... یااباعبدالله ... یعنی پدرم به فداى غریبی که او را ناتوان شمردند ...
#یادآوری :
این روضه ترکیبی از آواز بیات اصفهان و آواز دشتی با « لحن مداحی » بود ...
4_5845835761307356013.mp3
8.65M
#علی_اکبر_علیه_السلام
بالا بلند بابا
گیسو کمند بابا
.
#دوبیتی
#حضرت_علی_اصغر علیهالسلام
#شب_هفتم_محرم
تو را زد حرمله تا ناگهان زد
به روی قلبِ بابا هم نشان زد
نشان بگذاشت روی سینهی او
دقیقا یک سهشعبه روی آن زد
پدر صدها برابر خورد ، مادر
پس از تو تیغ و خنجر خورد ، مادر
من از حلق تو ممنونم که باتو
پدر یک تیر کمتر خورد ، مادر
به دستم مشت پُر خون مانده از خاک
به رویم گَرد گلگون مانده از خاک
اگرچه گودی قبرت عمیق است
پرِ این تیر بیرون مانده از خاک
چه حالی یا دلی دلگیر دارم
گلویی خشک از این تقدیر دارم
خدا را آب مگذارید نوشم
که میترسم ببینم شیر دارم
نگاهش کردم و چشمی خجل داشت
مزار از اشک بابا آب و گِل داشت
سهشعبه کاش بعد از بوسه میخورد
حسینم داغ یک بوسه به دل داشت
(حسن لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۳)
.
.
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
باید این مرد در این رزم مصمم باشد
او علی است و علی مرگ مجسم باشد
او علی است و علی پشت ندارد زرهاش
که علی پیشتر از خط مقدم باشد
هیچکس نیست به جز او که به شاناش گویند
که علی باشد و پیغمبر خاتم باشد
تیغ برداشته و دشت همه رم کردند
شیر از بیشه که آمد دو سه تا کم باشد
میدوند از چپ و از راست بهم میخوردند
لشگر این گونه ندیدیم که درهم باشد
مدح او گفته فقط متفقا دشمن و دوست
تیغ او فاصل جنات و جهنم باشد
اکبر این است اگر خاطر زینب جمع است
اکبر این است اگر فتح، مسلم باشد
قصد او آب نبود لب بابایش بود
ورنه هر زخم تنش چشمهی زم زم باشد
آخرین بار بیا تا که قدت را بیند
بگذارید در این خمیمه معمم باشد
نفس آخر او اول ماه غم شد
از زمانی که زمین خورد محرم باشد
(#حسن_لطفی ۴۰۲/۰۵/۰۳)
.
.
#امام_زمان ۱۴۰۲
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
شاه غریب، دلبر بی یار و یاورم
از دست من طرید شدی، خاک بر سرم
صبحم به شام می رسد و شام من به صبح
اما دریغ! نام تو را هم نمی برم
هستم اسیر ظلمت و تاریکی گناه
قدری بتاب بر دل من، ماه انورم
خواهم برای امر ظهورت دعا کنم
درد فراق تو شده بر سینه آذرم
با یک نگاه ،زندگی ام زیر و رو شده
مدیون یک نگاه تو و لطف مادرم
راهم بده به خیمه ی خود حضرت کریم
حالا که در هوای حریم تو می پرم
من در برابر تو گنه کرده ام ولی
یک لحظه می شود بنشینی برابرم
خاکی شده میان بیابان عبای تو
از بیخیالی دل سنگم، مکدّرم
حرف از عبا شد و دل من رفته کربلا
در فکر پاره های تن پاک اکبرم
آمد حسین با کمک زانوان خود
گفت ای علی،تو اکبرمی یا که اصغرم😭
از چه عصای پیری بابا شکسته ای
مویم سفید شد،کمکم کن،که مضطرم
هنگام چیدن تن تو زنده مانده ام
چون بین دشمنان کمکم کرده خواهرم
دارد نشانه از تو تمامی کربلا
پیچیده بوی تو همه جا، یاس پرپرم
قرآن من، ورق ورق از کینه ها شدی
حالا به فکر چیدن سی جزء پیکرم
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
.
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
«نمی آید»
جوان راهی شد و بابا نگاهش سر نمی آید
دلش گفته علی سالم ازین محشر نمی آید
تمامِ جان خود را می فرستد سوی قربانگاه
ذبیحی در نگاه دهر ازین بهتر نمی آید
محمّد پا به بعثت می گذارد ، غرق حسرت شد
که دیگر بعدِ این معراج... پیغمبر نمی آید
شمیم احمد و زهرا و حیدر با حسن دارد
چنان عطری برافشانَد که از عنبر نمی آید
چنان می غرّد و می تازد و بر قلب دشمن زد
که حیرانند و از لشکر نفس ها در نمی آید
به یک تیغش زده صدها حرامی سجده بر پایش
حریفش ، تن به تن یک مرد جنگاور نمی آید
گَهی سر، گاه پا،گَه دست و گاهی پیکر افتاده
کسی انگار دیگر ، از پسِ او بر نمی آید
کم آوردند و جمعی ریختند از هر طرف رویش
برای یک نفر ، لشکر پیِ لشکر نمی آید
علی فرقش درید و سجده در محراب افتاده
چنین بُغضی به قلب کربلا باور نمی آید
دریدش گله ی گرگان و کفتاران و وحشی ها
به قدری ارباً ارباٰ شد که بر منظر نمی آید
اَغِثني های جان کاهش، حسین را کشت در صحرا
کجا پاشیده ؟ چشمش ذرّه ای پیکر نمی آید
به دامانش علی تقسیم ، علی شد عین و لام و یِ
هجاهایش به مقیاس علی اکبر نمی آید
فشرده لختهْ خون ، راه گلویش را خبیثانه
صدای محشرش از حنجرش دیگر نمی آید
کمان گشت و خمید و خرد شد پشت حسین آخر
به زیر غم، کمر تا گشته بالاتر نمی آید
«جوانانِ بنی هاشم بیایید» آیه بردارید
که دامانش به قدرِ سوره ی کوثر نمی آید
به لب هایش پدر پُر می کند گل بوسه هایش را
عبا خون گریه می کرد این گلِ پرپر نمی آید
هدف در کربلا برچیدنِ نسل علی ها بود
خیالش بعدِ عاشورا دگر حیدر نمی آید
قلم لرزیده و افتاده از دستان «آلاله»
که حجمِ دردِ این روضه ، دَرین دفتر نمی آید
#الهه_پورحاجی_آلاله ✍
۲۷۲۷
46.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فیلم
📽 فیلم کوتاهی از عزاداری رزمندگان تیپ ۴۴ قمر بنی هاشم (علیه السلام) در جبهه در دوران دفاع مقدس
🗓 زمان
دهه اول ماه محرم ۱۴۰۶
اوایل مهر ۱۳۶۳
📌 مکان
خوزستان، جاده اهواز-آبادان، پایگاه سردار شهید 🌷 حاج محمدعلی باغبانی (انرژی اتمی)