eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥لحظه شهادت در انیمیشن سلام بر ابراهیم 🔰شهید هادی و همرزمانش در کانال کمیل ۵ شبانه روز بدون آب و غذا در محاصره دشمن گیر افتاده بودند و تا آخرین نفس ایستادگی کردند و غیورانه جنگیدن و از همین کانال به بهشت برین پروردگار کانال زدند و به دیدار معبود پرکشیدند🕊😭 نامشان جاودان،راهشان پررهرو 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🔊شما رسانه شهدا باشید 🔰علمدار کمیل شهید ابراهیم هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🕊🌸🕊🌸 ⚘️بسم الله الرئوف ⚘️بسم الله الحکیم ⚘️بسم ربّ الشهداء و الصدیقین ‌‌‌@ebrahim_hadiedelha 🌸همراهان گرامی و دوستان عزیز اکنون چهل روز است که به همراهی شما مهربانان با عطرِ ⚘️گل صلوات، بال در بال فرشتگان درگاه الهی، در پناهِ ⚘️رسول مهربانی ها ، همراه چهارده نور درخشان آسمان عصمت و طهارت (ع) دست بر دامان ابراهیمی اش زدیم و دعا کردیم تا آتش قلب های تفدیده از دوریمان، با⚘️ گلستان شود. 🌻🌿امیدواریم به گل روی ، توسلاتمان مورد قبول و رضایت درگاه حق قرار گرفته، به مقصود استجابت برسد، 🌷ان شاءالله🌷 ⚘️با کسب اجازه از شما بزرگواران را اعلام میکنیم ⚜️« بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ » ⚜️ ⚘️وَ أُدْخِلَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ جَنَّتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِیَّتُهُمْ فِیهَا سَلَامٌ ⚘️و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده‏ اند، به باغ‏ هایى که از زیر درختانش نهرها جارى است داخل شوند آنان با اذن پروردگارشان براى همیشه در آن خواهند بود و تحیت آنان به یکدیگر سلام است. (آیه ۲۳ سوره ابراهیم) ⚘️ ⚘️و سلام بر ابراهیم ها 🌸*راهشان پر رهرو باد*🌸 🌱 با امید اینکه به حرمت این خون های پاک و دعای شما عزیزان، پرچم انقلاب مقدسمان با دستان پرمهر مقام معظم رهبری(مدظله العالی) برسد به دست نور دیدگان، امید مظلومانِ عالم ،⚘️صاحب العصر و الزمان(عج الله فرجه الشریف) 🌸ان شاءالله🌸 🌹 به پاس همراهی مهربانانه شما در این توسل نورانی و به پاسداشت توفیقی که از همراهیتان شامل حال ما شد، از شما دوستان عزیز کمال تشکر را داشته 🙏🏻و صمیمانه التماس دعا داریم. 🌹طاعات و عباداتتان مقبول درگاه حق ان شاءالله به امید همراهی شما دوستان در چله های بعد🦋🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ دلنشین چرا باید با شهدا حرف زد؟ با چندتا شهید حرف زدی؟ یک سر به کانال‌های زیر می‌شه بزنی. شاید دلت گره خورد به شهید ابراهیم هادی و موندگار شدی.
اواخر خردادماه سال ۱۳۶۱ بود. بعد از آزادسازي خرمشهر،‌ مدتی حالت سکون و وقفه در جبهه به‌وجود آمده بود. در همين ایام اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرد. در نیروهای مسلح اعلام شد هرکس می‌خواهد برای جنگ با اسرائیل داوطلب شود، بسم‌الله! من وجه‌ای مذهبی و انقلابی برای خودم متصور بودم، همان روزِ اولِ اعلام، به دفتر عقیدتی سیاسی رفتم تا به‌ عنوان داوطلب اعزام به لبنان ثبت‌نام کنم. رئیس عقیدتی سیاسی پایگاه، بسیار انسان محترمی بود که خیلی باهم دوست بودیم. وقتی اسمم را نوشتم، گفت: آقای مشیری! شما اولین نفری نیستید که ثبت‌نام کردید. گفتم: خیلی هم خوب. - اگر بگویم، شما هم مثل من شوکه می‌شوید. حساس شدم بدانم چه کسی است که ایشان را این‌طور متعجب کرده است. گفتم: خب کی هست؟ - اولین نفری که برای اعزام به لبنان و جنگ با اسرائیل داوطلب شد، «عباس دوران» بود! تا اسم عباس را شنیدم، متعجب به حاج‌آقا نگاه کردم! انتظار اسم هرکسی داشتم، جز عباس دوران. اگر شركت در جنگ ایران و عراق وظيفة شغلي عباس يا حتي روی غیرت و عشق به وطن بود، جنگ با اسرائیل یک جنگ كاملاً مذهبی یا عقیدتی بود كه هركس زير بارش نمی‌رفت. عباس ظاهری ساده و بی‌ریا داشت؛ نه وجه دینی‌اش رو بود که بگویند آدم مذهبی است؛ نه اهل کلاس‌گذاشتن و خود را برتر نشان‌دادن بود که فکر کنند خلبان است یا سِمتی دارد؛ اصلاً به ذهنم نمی‌آمد چنین شخصیتی اهل داوطلب‌شدن برای جنگ با اسرائیل شود. حاج‌آقا ادامه داد: آقای مشیری! عباس دوران، انسان خاصی است، قدر ایشان را بدانید. لطفا برای زنده نگهداشتن یاد شهدا اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی
خاطره‌ای زیبا و معنوی از شهید حبیب الله افتخاریان. جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت حلالم کنید. مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی. حبیب الله گفت: وضع کردستان ناجور است صدام و گروهک ها خیلی بر مردم ظلم می‌کنند باید بروم. وقت رفتن گفت فرزندم دختر است اسمش را هم می‌گذاریم محدثه. در آخرین تماس تلفنی اش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جناز‌ه‌ام بگذارید بر روی تابوتم. مطمئنا من و دخترم هرگز یکدیگر را نخواهیم دید. لطفا با ارسال این مطلب برای گروه هایی که عضو هستید، آنها را به کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی دعوت کنید.
1_14616432992.pdf
8.44M
«بامداد روز شانزدهم»؛ روایت اسارت یک جانباز به قلم جانبازی دیگر کانال اخلاق عملی شهید ابراهیم هادی
🏷مین ضد تانکی که قایق‌ها را منفجر کرد 🏷بیاد کمیل ایمانی 🏷 ( ویژه ۲۵ ) . ▫️زاده‌ی کوه و کوهستان سوادکوه بود. زمان شهادت ۲۲ ساله ش بود.۲۲ سالی که ۷ سال آن را در جبهه ها گذراند.شش مرحله هم مجروح شده بود.درایت و خلاقیت و تعامل فکری و اقدامات موثر عملی کمیل ایمانی را که از ماه‌های پایانی سال 62 نام خود را از پرویز به کمیل تغییر داده بود، به عنوان عضو شورای فرماندهی لشکر 2۵ کربلا یکی از بزرگ‌ترین و عمل کننده‌ترین لشکر ویژه پیاده جنگ شد.ابتکار عمل وی در استفاده از مین ضدتانک که فقط در خشکی عمل می‌کرد در دریا که موجب نابودی قایق‌های دشمن را فراهم آورد، از خلاقیت‌های وی محسوب می‌شود. . ▫️حضور در عملیات‌های؛ والفجر چهار، شش، هشت، 10 و قدس یک، دو، کربلای یک، دو، چهار، پنج و 10، بیت‌المقدس هفت و عملیات‌های تخریب و تک‌های ضربتی، پاتک‌ها و چندین عملیات بزرگ و کوچک در کارنامه شهید سردار کمیل ایمانی خودنمایی می‌کند.از این شهید ۲ دختر بیادگار ماند ، که یکی بعد از شهادتش بدنیا آمد.شادی روحش صلوات. . 💠
💢 عبداله قره داشی. بچه‌ی یکی از روستاهای نکا . ۴ سالگی و از دست داد. پدرش بود و عبداله هم بهش کمک میکرد‌.سال ۱۳۶۲ رفت ؛ یک ماه تو جبهه ها بود که تو منطقه‌ی عراق رسید.۱۱ سال پیکرش بود که سال ۱۳۷۳ چند تکه برگشت... روحش ...🌷 . 💠
💢 طلبه علی شاکری سیدآبادی () ۱۶ ساله_ : ۲۱ ۱۳۶۴ والفجر هشت : . 🔖 / برادر شهید : در تمامی نامه هایی که برایش پست می کردم یادآور می شدم که تسویه حساب بگیرد و به منزل بیاید و به دروس حوزوی خود ادامه دهید. همیشه در جواب می نوشت که پدر و مادرم از جبهه رفتن راضی باشند بقیه امور ان شاالله حل می شود . .
💢 ▫️ ▫️ : روستای درزامحله ساری ۱۳۴۱ ▫️ : سرو آباد _ ۱۳۶۳ . 🔖 رفتارش با والدین بسیار خوب بود کلمه کمتر از جان برای شان به کار نمی برد. هر موقع که از بیرون به خانه می آمد بر پشت پدرش بالشت یا پشتی می گذاشت تا پدرش به دیوار پشت ندهد و کمرش درد نگیرد . می گفت: تا حالا پدرم مرا بزرگ کرد، از این به بعد من باید مراقب حال و احوال او باشم. . 💠