🌸در زنـدگی
💫هیچ چیز قیمتی تـر
🌸و مهم تـر از این نیست
💫که قلباً در آرامش باشیم
🌸الهـی همیشه
💫قلبتـون پر از آرامش باشه
🌸امـیدوارم اون اتـفاق
💫قـشنگ که منتظرشید
🌸بـراتون بیفته
💫یـه خبـر خــوش
🌸یـه دلخـوشی بزرگ
💕💚💕
🌷سه آیه درموردتشویق فرزندان به نماز:
🌷1.وامراهلک بالصلوة........132طه
خانواده رابه نمازتشویق کن
🌷2.یا بنی اقم الصلوه........17 لقمان
پسرم نمازبپادار
🌷3.رب اجعلنی مقیم الصلوه ومن ذریتی...........................40 ابراهیم
خدایا من وفرزندانم راازبرپاکنندگان نماز قرارده
💕❤️💕
معجزه زندگی دیگران باش …
بیقرار باش برای شادی ساختن در زندگی انسان ها…
دست های خدا باش ، برای برآوردن رویای انسان دیگری …
خنثی نباش !
بی تفاوت نباش !
اگر دیدی کسی گره ای دارد و تو راهش را می دانی سکوت نکن !
اگر دستت به جایی می رسید دریغ نکن …
معجزه زندگی دیگران باش !
این قانون کائنات است !!!
معجزه زندگی دیگران که باشی ،
بی شک کسی معجزه زندگی تو خواهد بود ….!
لطفا کمی آهسته تر از کنار هم عبور کنیم
🕊🍃🕊🍃🌸🍃🕊🍃🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شهید حاج قاسم سلیمانی:
❇️ ما باید طوری باشیم که اگر کسی می آید ما را ملاقات می کند حس کند که یک "شهید" را دارد ملاقات میکند ، حس بکند یک مجاهد حقیقی را ملاقات میکند...
#طلبحاجتازسرسیری
در داستان ها این طور آمده که روزی نادرشاه برای زیارت امام رضا علیه السلام با ملازمان خود به حرم مطهر مشرف می شد. سر راه خود شخصی را دید که اطراف صحن حرم نشسته بود. به او گفت: «به چه منظور اینجا نشسته ای؟» گفت: «از امام رضا درخواستی دارم». نادرشاه گفت: «هنوز نگرفته ای؟» زائر گفت: «نه». نادرشاه گفت: «چند روز است که اینجایی؟» گفت: «سه روز». نادرشاه گفت: «من می روم زیارت می کنم و ساعتی دیگر بر می گردم؛ چنانچه حاجت خود را از امام رضا نگرفته باشی، دستور می دهم گردنت را بزنند!»
زائر دست پاچه و درمانده شد. اما ساعتی بعد که نادرشاه برگشت، او حاجتش را گرفته بود! وقتی راز این مطلب را از نادرشاه پرسید، گفت: تو این چند روز داشتی با امام رضا بازی می کردی و از سر سیری، حاجت خود را از ایشان طلب می کردی. به خاطر همین موفق نبودی».
💕💚💕
📚 #داستان_کوتاه
گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد. صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد مردم به او گفتند اسبت از چه بابت به این روزگار پرنکبت بیفتاد. مرد گفت از آنجایی که غمخواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند.
پیرمردی گفت به راستی چنین است. من هم مانند اسب تو شده ام. مردم به هیکل نحیف او نظری انداختند و او گفت زن و فرزندانم تا توان داشتم و بار می کشیدم در کنارم بودند و امروز من هم مانند اسب این مرد تنهایم و لحظه رفتنم را انتظار می کشم.
می گویند آن پیرمرد نحیف هر روز کاسه ای آب از لب جوی برداشته و برای اسب نحیف تر از خود می برد و در کنار اسب می نشست و راز دل می گفت. چند روز که گذشت اسب بر روی پای ایستاد و همراه پیرمرد به بازار شد.
صاحب اسب و مردم متعجب شدند. او را گفتند چطور برخاست. پیرمرد خنده ای کرد و گفت از آنجایی که دوستی همچون من یافت که تنهایش نگذاشتم و در روز سختی کنارش بودم.
می گویند: از آن پس پیر مرد و اسب هر روز کام رهگذران تشنه را سیراب می کردند و دیگر مرگ را هم انتظار نمی کشیدند.
ارد بزرگ می گوید : دوستی و مهر ، امید می آفریند و امید داشتن همان زندگی است.
💕🧡💕
#شــهدایے••🌿|^
#شــهیدهادےذوالفقارے :💌
" یقــین دارم چشمےڪــه به نگــاه حــرام عادتــــ ڪند خیلے چــــیزها را از دستــــــ مے دهــــد چــــشم گناهڪــار لایق شهادتــــــ نمــیشود...
« نــگاه بــه نامــحرم»
«نــگاه بــه تصــاویر وفــیلمهاے مســتهجن و مــبتذل» در فــضاے واقعــے و فــضاے مــجازے
از خــــداوند یارے مے طلبیم ڪــــه مــا را بــه حــال خــودمان رهــا نڪــــند
اللّهُم عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج
#سلام_ودرود_برشهیدان
💕💚💕
#حرف_حسابــــــ🌿
_
اخــوے اگــہ شــهید بشیـــــــم
تَهــِــش گلــــــزارِ...
اگــہ نشیــــم گوشــۂ قبرستــــۅنــہ...
#انتخابــــــ_بــا_خودتــــ🌿
💕💙💕