فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شهید حاج قاسم سلیمانی:
❇️ ما باید طوری باشیم که اگر کسی می آید ما را ملاقات می کند حس کند که یک "شهید" را دارد ملاقات میکند ، حس بکند یک مجاهد حقیقی را ملاقات میکند...
#طلبحاجتازسرسیری
در داستان ها این طور آمده که روزی نادرشاه برای زیارت امام رضا علیه السلام با ملازمان خود به حرم مطهر مشرف می شد. سر راه خود شخصی را دید که اطراف صحن حرم نشسته بود. به او گفت: «به چه منظور اینجا نشسته ای؟» گفت: «از امام رضا درخواستی دارم». نادرشاه گفت: «هنوز نگرفته ای؟» زائر گفت: «نه». نادرشاه گفت: «چند روز است که اینجایی؟» گفت: «سه روز». نادرشاه گفت: «من می روم زیارت می کنم و ساعتی دیگر بر می گردم؛ چنانچه حاجت خود را از امام رضا نگرفته باشی، دستور می دهم گردنت را بزنند!»
زائر دست پاچه و درمانده شد. اما ساعتی بعد که نادرشاه برگشت، او حاجتش را گرفته بود! وقتی راز این مطلب را از نادرشاه پرسید، گفت: تو این چند روز داشتی با امام رضا بازی می کردی و از سر سیری، حاجت خود را از ایشان طلب می کردی. به خاطر همین موفق نبودی».
💕💚💕
📚 #داستان_کوتاه
گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد. صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد مردم به او گفتند اسبت از چه بابت به این روزگار پرنکبت بیفتاد. مرد گفت از آنجایی که غمخواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند.
پیرمردی گفت به راستی چنین است. من هم مانند اسب تو شده ام. مردم به هیکل نحیف او نظری انداختند و او گفت زن و فرزندانم تا توان داشتم و بار می کشیدم در کنارم بودند و امروز من هم مانند اسب این مرد تنهایم و لحظه رفتنم را انتظار می کشم.
می گویند آن پیرمرد نحیف هر روز کاسه ای آب از لب جوی برداشته و برای اسب نحیف تر از خود می برد و در کنار اسب می نشست و راز دل می گفت. چند روز که گذشت اسب بر روی پای ایستاد و همراه پیرمرد به بازار شد.
صاحب اسب و مردم متعجب شدند. او را گفتند چطور برخاست. پیرمرد خنده ای کرد و گفت از آنجایی که دوستی همچون من یافت که تنهایش نگذاشتم و در روز سختی کنارش بودم.
می گویند: از آن پس پیر مرد و اسب هر روز کام رهگذران تشنه را سیراب می کردند و دیگر مرگ را هم انتظار نمی کشیدند.
ارد بزرگ می گوید : دوستی و مهر ، امید می آفریند و امید داشتن همان زندگی است.
💕🧡💕
#شــهدایے••🌿|^
#شــهیدهادےذوالفقارے :💌
" یقــین دارم چشمےڪــه به نگــاه حــرام عادتــــ ڪند خیلے چــــیزها را از دستــــــ مے دهــــد چــــشم گناهڪــار لایق شهادتــــــ نمــیشود...
« نــگاه بــه نامــحرم»
«نــگاه بــه تصــاویر وفــیلمهاے مســتهجن و مــبتذل» در فــضاے واقعــے و فــضاے مــجازے
از خــــداوند یارے مے طلبیم ڪــــه مــا را بــه حــال خــودمان رهــا نڪــــند
اللّهُم عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج
#سلام_ودرود_برشهیدان
💕💚💕
#حرف_حسابــــــ🌿
_
اخــوے اگــہ شــهید بشیـــــــم
تَهــِــش گلــــــزارِ...
اگــہ نشیــــم گوشــۂ قبرستــــۅنــہ...
#انتخابــــــ_بــا_خودتــــ🌿
💕💙💕
✨﷽✨
✍ دعای مادر:
روزی از ابو سعید ابوالخیر سوال کردند :
این حُسن شهرت را از کجا آوردی ؟
ابوسعید گفت :
شبی مادر از من آب خواست، دقایقی طول
کشید تا آب آوردم، وقتی به کنارش رفتم،
خواب، مادر را در ربوده بود، دلم نیامد که
بیدارش کنم، به کنارش نشستم تا پگاه،
مادر چشمان خویش را باز کرد و وقتی
کاسه ی آب را در دستان من دید، پی به
ماجرا برد و گفت:
"فرزندم، امیدوارم که نامت عالمگیر شود"
بدین سان ابوسعید ابوالخیر مرد خرد و
آگاهی و عرفان، شهرت خویش را مرهون
یک دعای مادر میداند ....
📚تذکره الاولیاء عطار نیشابوری
💕❤️💕
⚜ ذکر صالحین ⚜
🔴راضی به قضا و قدر الهی باشیم!
🌹آیت الله مجتهدی ره:
خداوند تبارک و تعالی فرمود: اگر بنده بداند من خدای او هستم و هر چه صلاح اوست به او میدهم، در دلش از من ناراضی نمیشود.
🍃در حدیث است که ما همه مانند مریض هستیم و خدا مانند طبیب.
🌴ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران میشود. ده تخت هم داخل اتاق است.
⚡️دکتر میگوید: «به این چلوکباب بدهید با کره،
به تخت کناری غذا ندهید،
به او سوپ بدهید،
به این شیر بدهید،
به او کته بینمک بدهید،
به این آش بدهید،
دیگری نان و کباب.»
🔰مریضها همه یک جور به دکتر نگاه میکنند.
حتی به کسی هم که میگوید غذا ندهید، او میفهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون میفهمد و میشناسد که دکتر خیرش را میخواهد، اعتراضی نمیکند.
⛔️حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر میفهمد که این شخص روانی است.
✅ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم. ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم.
🌀باید بفهمیم همانطور که مریض میفهمد و به دکتر اعتراض نمیکند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم..
📒از بیانات آیت الله مجتهدی ره
💕💛💕
📸 طرح تابلوی شهید🌷 #الیاس_یعقوبی
👈 به همت ستاد مردمی یادواره شهدای شهرستان بروجن و همکاری خانواده معظم شهید🌷
📌 بروجن، محله دانشسرا، بلوار شهدا، نبش کوچه شهید الیاس یعقوبی (شهدای ۱۰)
🍃🌷🍃
📝 شعری در وصف شهید🌷:
🍃 و یعقوبی است آنکه الیاس بود
🍃 به وقت شهادت چنان یاس بود
🍃🌷🍃🌷🍃