eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐🌼🌺🌴🌺🌼💐 که می آید... باز دلتنگـ می شوم بی قرار می شوم یاد آنانی که مجنون بوده اند تشنه و کارون بوده اند شادی روح و ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 ماه مبارک رمضان بود که عکسی برای من ارسال کرد . پرسیدم : آقامهدی موضوع این عکس چیه؟ در جواب پیامم گفت : سفره افطار را ببین همسرم . این عکس در دست تو بماند به امانت ، تا آن زمان که من شدم، آن وقت به کسانی نشان بده که می‌گویند : « هر کسی بره سوریه نونش تو روغنه » نشان بده و بگو : این سفره افطار هست . ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅
در جبهه ها تیر ماه سال ۶۲، با عده ای از دوستان تصمیم گرفتیم هدیه به روح مقدس خیبر روزه بگیریم. تیر ماه و جنوب و گرمای بالای پنجاه درجه حقیقتا تصمیم سختی بود، ولی مصمم بودیم، عده ای گفتند ممکن نیست، ولی عشق به دوستان ما را مصمم کرده بود. سحری حال و هوای خاصی داشت، سفره ی رنگین که املت بود و پیاز و سبزی چون روز جمعه بود بعد از سحری و نماز صبح، دعای ندبه و اشک دوستان در فراق یاران، بسیار دلچسب بود. تا نماز ظهر، حال عمومی دوستان پر بدک نبود، بعد از نماز جماعت ظهر، کم کم تشنگی و گرامای آتشین دشت جنوب، برای هممون اثر گذاشته بود. همدیگر را به صبر و استقامت دعوت می کردیم، حقیقتا عطش امانمان را بریده بود ولی خللی در تصمیم وارد نشده بود در اوج تشنگی که کم کم ضعف و بی حالی در همه هویدا شده بود، گمنام ، دستور برپا داد کجا ان شاءالله ... دوستش داشتیم، با صفا بود ... از چادر خارج شدیم و دنبالش راه افتادیم... ما را برد به گوشه ای از اردوگاه و زیر آفتاب سوزان فرمود دایره وار بنشینیم سپس با دعای فرج شروع کردند به خواندن زیارت عاشورا ..... خدایا چه کرد اسماعیل با ما، اشک امان دوستان را بریده بود، دیگر از عطش خبری نبود وسط زیارت عاشورا جمله ای فرمود و آتش به دل دوستان زد، هنوز هم که هنوزه جگرم آتیش می گیره از آن جمله یه ریز که اشک می‌ریخت فرمود: دوستان با اشک چشاتون، لب های خشکیده را خیس کنید. شادی روح و
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺دم غروب بریم حرم (ع)🌺 به نیابت ✨آرمان علی وردی✨ 🌷دلبرو دلداده و دلدار ابوالفضل🌷 🌷ای پسر حید کرار ابوالفضل🌷 🎤 🌱 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
روضه دارم من و افطار لبم نان حسین رزق ماه رمضانم همه احسان حسین پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین مادرم اشک فشان آب به کامم میریخت تا که من هم بشوم بی سروسامان حسین به گمانم که شود چادر زهرا سپرش هر کسی گریه کند بر تن عریان حسین این شنیدم به جنان خنده کنان پای نهد هرکه در روضه شود مضطر و نالان حسین هرچه فخر است در عالم همه از مکتب اوست همه از کرب و بلا باشد و میدان حسین جان اگر هست به تن هدیه ی جانیست که داد همه‌ی هستی من زاده شد از جان حسین تاج عزّت به سرم بست ز اشک غم خود اینچنین شد که شدم تابع فرمان حسین گفت با عزٌت خود خو کن و ذلت مپذیر با چنین کار نشستم سر پیمان حسین روزه را روضه نوشتم به غلط تا شاید بنویسند مرا خادم و گریان حسین : 💔 شبهاىِ جمعه سر به هوا ميشود دلم از بس که ميزند به سرِ من هواى تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير،
🌷هنيئاً لكم تاج الشهادة وأكاليل النصر🌷 🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم🌸