eitaa logo
عاشقان شهید بهنام محمدی
141 دنبال‌کننده
59.7هزار عکس
33.1هزار ویدیو
458 فایل
عاشقان شهید بهنام محمدی راد مسجد سلیمان مزار شهدای گمنام به یادشهیدان محمدحسین فهمیده.سعید طوقانی. علیرضا کریمی. مهرداد عزیز الهی.مصطفی کاظم زاده.احمد علی نیری.رضا پناهی 28 / 7 /1359 شهادت خرمشهر 1345/11/12 تولد خرمشهر @MOK1345 @MOK1225
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار ناب آئينے: تو زمین گیری و من بی کس و یارم زهرا خوب بنگر گره افتاده به کارم زهرا چقدر پیر شدی خانم هجده ساله حق بده تاب ندارد دل زارم زهرا خانه ام مقتل تو بوده و من شاهد قتل با چه رو پای در این خانه گذارم زهرا ؟ همدم چاهمو هم صحبت نخلستانم بسکه آزرده از این شهر و دیارم زهرا مرد خیبر جلوی بسترت افتاده زمین بعد تو کاش منم جان بسپارم زهرا من صف اول هر غزوه به میدان رفتم ولی اندازه ی تو زخم ندارم زهرا یک دل سیر بگو هر چه دلت میخواهد یک دل سیر برای تو ببارم زهرا تو قدت خم شده یا چشم علی دید خطا؟ خجل از قد تو با دیده ی تارم زهرا کفنت را جلوی چشم علی باز نکن که در آورده عزای تو دمارم زهرا شب به شب مجلس ختمی‌ست،خصوصی اما نه سر قبر تو … بالای مزارم زهرا 🔸شاعر: 👆 ____ بادِ سردی آمد و برگ و برش را جمع کرد پُر شد از پاییز تا کوچه ، پرش را جمع کرد ابرِ تاریکی رسید و کوچه را تاریک کرد غم وزید و شادمانی دفترش را جمع کرد شادیِ یک کودکِ زیبا  چرا کوتاه بود؟ غم زد آتش بر دلش خاکسترش را جمع کرد تکیه‌گاهِ مرتضی را دید از مسجد که رفت نانجیبی لب گزید و لشکرش را جمع کرد گِرد او اوباش بودند و برایش بس نبود از حرامی اولش تا آخرش را جمع کرد وای ناموسِ علی را پیشِ راهش تا که دید در دلِ خود کینه‌های همسرش را جمع کرد کاش می‌شد که حسن هم قَدِ مادر بود کاش رویِ پا برخاست چشمان تَرش را جمع کرد یک صدا آمد... صدای سیلی و دیوار بود چشم وا کرد... از زمین نیلوفرش را جمع کرد تا که او را زد علی درخانه‌اش بر خاک خورد تا که نامحرم نبید مادرش را جمع کرد آه بر خاکِ زمین یک گوشواره پخش شد وای از زیر قدمها چادرش را جمع کرد * * * یک پسر در کربلا هم  پیشِ بابایش نشست عاقبت روی حصیری پیکرش را جمع کرد پیکرش اینجا و سر  بازیچه‌ی سرنیزه‌ها بارها عمه کتک خورد و سرش را جمع کرد آنقدر سرنیزه خورده بود و خنجرهای کُند دخترش تا دیدش اول  حنجرش را جمع کرد... 🔸شاعر: 👆 به شبنم اُنس دارد، لاله‌رخساری که من دارم سر از بستر نگیرد، سروْرفتاری که من دارم کنار ماه خود، شب تا سحر با مهر بنشینم ندارد هیچ اختر، چشم بیداری که من دارم ز چشم نیمه‌بازش بر ندارم چشم و می‌دانم «نگاهش عافیت‌بخش است، بیماری که من دارم» بهشت‌‌آرا گلی بر گلشن من سایه افکنده که با او رشک فردوس است، گلزاری که من دارم به زمزم ناز دارد، کوثرِ اشکی که او دارد ز گردون سر برآرد، آهِ غم‌باری که من دارم اگر در دل غمی آید؛ وگر غم بر غم افزاید علی را غم نمی‌شاید، ز غم‌خواری که من دارم 🔸شاعر: 👆 ____ کوچه گردی می کنم تنهای تنها مانده ام بعد پیغمبر ببین بانو که من وامانده ام در میان کوچه ها پا می کشم با بی کسی کاش می مردم ز ختم الانبیا جامانده ام نیست حتی یک نفر تا که کنم بر او سلام با همین شانه به زیر بار غم ها مانده ام یک نفر مانده برایم بین این شهر بلا زنده با عشق سلامت جان زهرا مانده ام حامی حیدر مبادا خسته از حیدر شوی خوب می دانی که گریان مثل دریا مانده ام هفته ها از دیدن رویت گذشته جلوه کن هفته ها در انتظار روی زیبا مانده ام خواهشا از درد های خود بگو بانوی شهر بهر درد دل ولی تنها و رسوا مانده ام 🔸شاعر: 👆
یک جلوه کرد نور منور درست شد نورش تلالو کرد ، که گوهر درست شد از گرد و خاک مقدم او زر درست شد بهر ثناش این همه منبر درست شد محبوبه ای به هیبت حیدر درست شد یا ذوالجلال رکن جلال آفریده ای اعجوبه ی وقار و کمال آفریده ای او را فقط برای سه سال آفریده ای یعنی برای کار محال آفریده ای پیغمبری ز نسل پیمبر درست شد سر می دهند پای تو ایل و تبار ما وفق مراد می شود این روزگار ما کر شد دو گوش عالم و آدم ز جار ما افتاده دست دختر ارباب کار ما او لطف کرد و مشکل نوکر درست شد یک یا رقیه گفته ام و جان گرفته ام آشفته حال بودم و سامان گرفته ام از دست این کریمه خودم نان گرفته ام نذر سه ساله سفره ی احسان گرفته ام نذرم قبول حاجتم آخر درست شد مریم کجا و حضرت لیلای پنج تن در تو حلول کرده سراپای پنج تن هستی چکیده ای تو ز سیمای پنج تن تکیه زدی تو یکتنه بر جای پنج تن قدیسه ای به دامن کوثر درست شد تا روز حشر قبله ی حاجات میشوی تو سربلند عرصه ی شامات میشوی همپای زینب عمه ی سادات میشوی والله نور ارض و سماوات میشوی شاهد مثال قصه هم اختر درست شد حورای کربلایی و زهرای دیگری بنت الحسین ، ام ابیهای دیگری جای تو نیست روی زمین ، جای دیگری باید قدم زنی تو به دنیای دیگری صرفا برایت عالم دیگر درست شد ای جان فدای سوریه ، قربان کربلا ما هم شدیم جمله مسلمان کربلا خون شد دهان دیده ی مهمان کربلا آتش زدند خیمه ی سلطان کربلا از خیمه های سوخته معجر درست شد با تازیانه دور و بر تو یکی یکی خون کرده اند بر جگر تو یکی یکی وقتی که ریخت بال و پر تو یکی یکی گشته سپید موی سر تو یکی یکی ای وای من مدینه ی دیگر درست شد بال شکسته قصد پریدن نداشته دنبال پای خسته ، دویدن نداشته ظالم نفس نفس که ، بریدن نداشته موی یتیم ، زجر ! کشیدن نداشته درد سر است آمدنت... شر درست شد خیال
مردم برای آخر سالی، پیِ سفر من هم به فکر این که مرا کربلا بری من زیر خرج زندگی ام مانده ام حسین ما بچه رعیتیم و تو اما توانگری صلی الله علیک یا اباعبدالله یا حسین بن علی
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر خواهر خسرو خراسان صلوات بر جلوه خورشید درخشان صلوات بر حضرت معصومه شفیع محشر بر آیت حق مهر فروزان صلوات ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر آینه جمال داور صلوات بر روشنی چشم پیمبر صلوات بر حضرت معصومه فروغ سرمد بر دسته گل موسی ابن جعفر صلوات ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ بر مخزن نور ماه وانجم صلوات بهر پدر ملیکه ی قم صلوات خواهی که به اذن حضرت ابالحسن در جنت کاظمین شوی گُم صلوات علی مهدوی نسب ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ دارد دل ما راه نجاتی دیگر در مشهد و در قم عتباتی دیگر بر بانوی با کرامت قم صلوات بر شاه خراسان صلواتی دیگر ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ آئينه توحيد به قم می آيد يا خواهر خورشيد به قم می آيد نذر نفحات فاطمي اش صلوات با آمدنش عيد به قم می آيد ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ هر آنکه شوق زهرا در سر اوست بگیرد چادرش این دختر اوست چه بانویی که در خوبی تمام است چه خاتونی که فرزند امام است ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای روح محبت که به قم قائمه ای يادآور زهد و عفت فاطمه ای معصومه و خواهر محبوب رضا اوعالم اهلبيت و تو عالمه ای ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای اهل قم آن هدیه که ما آوردیم یک قافله دل سوی شما آوردیم بر حضرت معصومه به روز عیدش تبریک به حضرت رضا آوردیم ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ در گلشن دین بین که صفا آمده است مجبوبه حی کبریا آمده است آمده به قم کریمه اهل البیت ده مژده که خواهر رضا آمده است ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ ای مظهر عصمت خدا معصومه کن مرحمتی به سوی ما معصومه از ما تو رضا باش به جان زهرا ای نام برادرت رضا معصومه ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ صفا گرفت تا که نهادی تو پا به قم شفاگرفت دل مردم ز مرهمت به پا و سر همه سوی تو می دوند به این امید که ببینند مرحمت ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ صفا گرفت شهر قمی که خراب بود به برکت قدمت این زمین خدایی شد که تا به پا نمودند مرقد و حرمت خودش برای خودش کربلایی شد ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ هزار عاشق و دلداده داری ای بانو که سر نهاده اند بر ضریح زیبایت تمام عالم امکان فدای تو بی بی که گفته موسی جعفر(ع) فدات بابایت ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐 حضورش جنةُ الأعلی ست قطعاً نمی بیند به خود غم را، قم اصلاً به همراهِ ملائک در مسیرش- بخوان أُخت الرضا(ع)؛ أهلاً وَ سهلاً ! شاعر: ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐 اقبال عجم بود، قدم رنجه نمودید یک «فاطمه»هم قسمت ایران شده باشد ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅ 💐گل باغ مصطفایی بضعه خیرالنسایی دختر موسی ابن جعفر خواهر امام رضایی عصمت کبریا تویی یا معصومه قبله اولیا تویی یا معصومه به درد ما دوا تویی یا معصومه کریمه اهل ولا یا معصومه شفیعه روز جزا یا معصومه 💐ای گل محمدی... (معصومه جان خوش آمدی)2 مهر تو آب و گل من ای تمام حاصل من جای تو ای گل زهرا بر سویدای دل من منم منم گدای تو یا معصومه جان میکنم فدای تو یا معصومه مَست مِی سبوی تو یا معصومه رو کزده ام به سوی تو یا معصومه هر چی بگم بازم کمه یا معصومه دوست دارم یه عالمه یا معصومه 💐ای گل محمدی... (معصومه جان خوش آمدی)2 خاک پای زائراتم قربون صحن و سراتم بی بی جان گردو غبار جاروی جارو کشاتم دلم به عشق یک نگات یا معصومه پر میزنه چو کفترات یا معصومه به دور گنبد طلات یا معصومه زایر تربتت زِجان یا معصومه مهدی صاحب الزمان یا معصومه 💐ای گل محمدی... (معصومه جان خوش آمدی)2 💐(()) ⬅️((کریمه آل محمد حضرت معصومه به شهر قم خوش آمد)) ⏪(( صل علی محمد عشق رضا به شهر قم خوش آمد)) 🌺 بر رضا نور دو عینه افتخار عالمینه عشق بین این دو با هم همچو زینب با حسینه 💐 عطر گل رسیده سر زده سپیده حضرت معصومه به شهر قم رسیده... بیارید شیعیان گل دسته دسته حضرت معصومه به شهر قم رسیده ┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅