✍... ابو عبدالله جدلی میگوید:
#امیرالمومنینعلیهالسلام به من فرمودند:
به تو بگویم آن #حسنهای را که،
هرکس آن حسنه را انجام دهد،
از وحشت روز قیامت در امان است
و آن #گناهی که هرکس مرتکب شود،
خدا او را به رو در آتش میاندازد؟
گفتم:
بفرمایید یا امیرالمومنین
فرمود:
#حسنه #محبت ما
و آن#گناه #بغض و #دشمنی با ما است
📚بحارالانوار ج۲۷ص۸۵
✡️ مغضوبین ارض [٧٨]
🕋 تفسیر آیهٔ ١۵٠ سورهٔ اعراف [٣]
💥 حکمتِ انداختن اَلواح
1️⃣ برخی گفتهاند موسی (ع) اَلواح را بر زمین گذاشت، تا دستش خالی شود و بتواند سر و ریش هارون را بگیرد! [روح المعانی، ج۵، ص۶٣] برخی از اهل معرفت در مطلب دقیقتری گفته است که موسی (ع) اَلواح را زمین گذاشت، تا زمینهٔ روحی برای اقدامِ اَخذِ به رأس و اعتراض فراهم گردد، زیرا این اَلواح پیامآور هدایت و رحمت بود: «وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ» [اعراف : ١۵۴] و تا این اَلواح در دست وی بود، برای آن رفتارِ تند و اعتراضِ شدید به خود اجازه نمیداد؛ [رحمة من الرحمن، ج٢، ص١٧۵] البته این غضب، نابجا و خلاف رضای حق نبود، چون انبیاء معصوماند و رحمت و غضبشان مظهر رحمت و غضب الهی و مورد رضای اوست.
💥 پاسخ متین به اعتراض تند
2️⃣ هارون (ع) در پاسخِ اعتراضِ عملی و زبانیِ موسی (ع) که سر و ریش او را گرفت و بهسوی خود کشید و گفت چرا هنگامیکه دیدی بنیاسرائیل گمراه شدند، از من پیروی نکردی [طه : ٩٢-٩٣] عرض کرد: پسر مادر! این گروه مرا به ناتوانی کشاندند و نزديک بود بکُشند: «قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي» [اعراف : ١۵٠] و اگر میخواستم با صلابت در برابر آنها بایستم، ترسیدم دستهای به طرفداری از من و گروهی به حمایت از سامری برخیزند و با هم درگیر شوند و میان بنیاسرائیل #تفرقه بیفتد و در آن صورت میگفتی چرا سخن مرا در حفظ #وحدت مراعات نکردی: «إِنّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ و لَم تَرْقُبْ قَوْلي» [طه : ٩۴] پس با تندی در رفتار و گفتار، مرا شماتت و دشمنشاد مکن: «فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ» [اعراف : ١۵٠] و در شمار ستمگران قرار مده: «و لاتَجْعَلْني مَعَ الْقَومِ الظَّالِمِينَ». [اعراف : ١۵٠]
💥 تصریح به دشمنی بنیاسرائیل
3️⃣ «اَلأعداء» در «فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ»، قوم #بنیاسرائیل هستند که هارون (ع) را به ناتوانی كشانده و نزديک بود وی را بکُشند. ظاهراً میبایست فعل «فَلَا تُشْمِتْ» مانند افعال «استَضعَفوني»، «كادوا» و «یَقتُلونَني» با ضمیر آورده میشد و گفته میشد «فلا تشمتهم بی» لیکن برای تصریح به #دشمنی بنیاسرائیل با هارون (ع) از آنان با اسم ظاهر «اَلأعداء» یاد شد. همچنین روا بود جملهٔ «وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» نيز با ضمیر ذکر و گفته شود «ولاتجعلنى معهم»، لیکن برای تصریح به #ظالم بودنِ بنیاسرائیل، با اسمِ ظاهرِ «اَلقَومِ الظَّالِمين» آمد. نیز در جملهٔ «وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ» دو احتمال هست: ١. در سرزنشِ عملی مرا در ردیفِ بنیاسرائیل قرار نده. ۲. در اعتقاد، مرا از بنیاسرائیل نشمار.
💥 تفاوت عجله و سرعت
4️⃣ #عجله یعنی شتابزدگی و انجام دادنِ کار پیش از فرا رسیدن موعد آن؛ ولی #سرعت یعنی انجام دادنِ کار در نخستین فرصت. برای عجله و سرعت، تفاوتهایی برشمردهاند که به دو نمونه اشاره میشود:
🔸 الف. عجله، وصفِ عامل و متحرّک: «وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا» [اسراء : ١١] ولى سرعت، وصفِ حرکت است. میگویند فلان شخص عجول است؛ ولی نمیگویند این حرکت عجول است، بلکه حرکت را به سریع یا کُند وصف میکنند.
🔸 ب. سرعت همیشه ممدوح است، از این رو به سرعت امر شده است: «سارِعُوا إِلى مَغفِرَةٍ مِن رَبِّكُم» [آل عمران : ١٣٣] ولى عجله، ممدوح یا مذموم است. عجلهٔ مذموم در قرآن کریم نکوهیده: «سَأُرِيكُم آياتي فَلا تَسْتَعجِلونِ» [انبیاء : ٣٧]؛ «و لا تَعْجَلْ بِالْقُرآنِ» [طه : ١١۴] و در روایت از شیطان شمرده شده است [المحاسن، ج١، ص٢١۵] امّا عجله به معنای سرعت در وقت، ممدوح و نکوست نه نکوهیده؛ مانند این جملهٔ معروف که: عجّلوا بالصلاة قبل الفوت و بالتوبة قبل الموت.
🔹 عجلهٔ ممدوح که همان سرعت است، مانند عجلهٔ موسی (ع) در آمدن به کوه طور برای تحصیل رضای الهی: «ما أَعْجَلَكَ عَن قَومِكَ يا مُوسَى ... و عَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى» [طه : ٨٣-٨۴] و عجلهٔ مذموم؛ نظیر شتاب قوم موسی (ع) در #گوسالهپرستی پیش از بازگشت موسی و آمدن دستور الهی: «أَعَجِلْتُم أَمْرَ رَبِّكُم». [اعراف : ١۵٠]
📚 تفسیر تسنیم، آیةالله جوادی آملی
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉 @jscenter