رفقایهمیشگیکانالفردادرحینتلاوتدعایعرفهبندهوعواملمحترمفرزندروحاللهوفراموشنکنید✨
مخلص شما: خادمالحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅 إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا ۖ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَىٰ ۗ وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا ۗ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۴۰﴾
🔸 اگر شما او را (یعنی رسول خدا را) یاری نکنید البته خداوند او را یاری کرد هنگامی که کافران او را که یکی از دو تن بود (از مکه) بیرون کردند، آنگاه که در غار بودند (و خدا بر در غار کوه پرده عنکبوتان و آشیانه کبوتران گماشت تا دشمنان که به عزم کشتنش آمده بودند او را نیافتند) و آنگاه که او به رفیق و همسفر خود (ابو بکر که پریشان و مضطرب بود) میگفت: مترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر خود را بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آنان را ندیدید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید و ندای خداست که مقام بلند دارد، و خدا را کمال قدرت و دانایی است.
💭 سوره: توبه (برائت)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری | اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِى أَخْشاكَ...
🔅اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِى أَخْشاكَ كَأَنِّى أَراكَ
🔅وأَسْعِدْنِى بِتَقْواكَ
🔅ولَا تُشْقِنِى بِمَعْصِيَتِكَ...
#دعای_عرفه
بهناماو ؛
رماندخترقرتی ؛ پسرطلبه .
پارتچهاردهم :
صدایدرشنیدمبهاجبارچشماموبازکردم
استخوندردگرفتهبودم ، دمرخوابیدهبودمبلندشدموبهساعتنگاهکردم
ششونیمصبحکدومخریهدرمیزنه
_کیه
_منمارمانرهامم
_رهامکیه
_رهاممدیگهارمان
_آعارهامدهنتگلبارانتوروحت
دروبازکردمرهامپشتدربود
_هوم
_دردمیکنهدستم
_بیشعورتونمیگیمنخوابم؟تازهدوساعتهخوابیدم !
_قبلاچیکارمیکردی؟
_بچهمیخوابوندمبااجازهشما
_خاکتوسرت
میخندیدومیخواستمکلشوهممثلدستشکنم
_رومخبدبختچرامیخندی
_زنذلیل
_نخندزربزن
_درددارمچندباربگم؟
_آیهانوبیدارکن
_کردمشیکیزدتوصورتم
_خاکتوسرتکهازپساونبرنمیای
صبرالانمیام.
رفتمجلواینهیهدستیبهموهامکشیدمورفتمبیرون
تواشپزخونهمسکنقویبرداشتمورفتمسمتاتاقشونرهامبالاتختشدرازکشیدهبودوهیلبشوگازمیگرفت
_بیااینوبخوربهترمیشی
_ایهاناصلاادمنیستدرکنمیکنهدارمازدردمیمیرم
_دقیقاکجاتدردمیکنه؟
_ازکتفمتیرمیکشهتاپایینبیحسهدستام
_اگهبهترنشدیقویترشوبراتمیارم
_اوکیبروبخواب
آیهانبدخوابیدهبوداومدمبیدارشکنمیکیکوبوندتوصورتم
_چرامیزنه.
_دیدیبهتگفتممیزنه؟!
_صبحباهاشکاردارممنرفتمبخوابم
_باشهبرو
_کمتروولوولبخورمنرفتمبخابمبیدارمکردیاونیکیدستتممیشکنم
رفتمتواتاقساعتحوالی۵بود
دوبارهخوابیدم..
_ارماااااانارماندیوونهشدمپاشووو
آیهانبیااینوخودتبیدارشکناه!
اهمیتیندادموبخوابخودمادامهدادم
یهویهجرمعظیمیافتادروم
احساسکردمهمهمحتویاتداخلیکهیهانسانمیتونهداشتهباشهریختبیرون
_اعععشکمماخهمهجامایهاااانتوروحتایدهنتگلبارانایهان
_بیدارمیشییایهباردیگهبیام؟
_پامیشمجانجدتپاشوازروشکمممحتویاتمعدمریخت
ازروشکممپاشدبلندشدمیهنفسیچاغکردمدستیبموهامکشیدملباسموبایههودیسبزعوضکردموبرگشتمسمتایهان
_چیهچرابرزخینگاممیکنی؟!
_میکشمتآیهان !
دویدمدنبالشعیناسبمیدویدوبهشنمیرسیدم
_ایخدانکشتتبچهجان
_بمنمیگیبچه؟!منازتبزرگترما
_هرموقعبچهدارشدیبیابگو
پسرهسهنقطه
_تقبلاللهحاجعاقا
_ایهااااااان
_اوکیهاذیتتنمیکنمبریم
پخیزدزیرخندهاهمیتندادموابیبدستوصورتمزدم
سلماخواببودوطاهاروپاهایرهام
_قربونتبرهبابایی :)
رهامیزصبحونهوچیدهبود
بچهروازپاهایرهامگرفتمورهامهمنشستدورمیز
ایهانبافاصلهازمننشست
_کیبرمیگردیمخونه؟!
_بزاریهدوروزیاینجابمونیمدلمونتنگشدخوب
امشبمامانبابامیرسن
_ارهیکمدیرتربهشونبلیطدادن
_خبپسرهامنبایدبرمحوزه
خیلیوقتهابوالفضلوحسینوبقیهرفقاموندیدمدلمتنگشدخب
امشبهمهیئتشبانهستمنسخنرانیدارم
_ایباباکیبرمیگردی؟
_تااخرنمیمونم۱۰اینامیام
_باشهپسازالانمیری؟
_ارهکارزیاددارمدستتنهایی؟
_نهرهامهست
_رهامکهوضعشاینطوریه..چطورمیخوادبهتوکمککنه؟
_نگراننباشارمانخریدارومیکنممیام
_پسرجانبهخاطرخودت.میگمتودیروزاینوگچگرفتیالانیهتیکههمجوشنخوردهکهدردنداشتهباشی ؛
_باباتوچیکارداریبرودیگه
_بادمپاییدنبالتکنیمآرمان؟
_چقدرشماقدرمنونمیدونیدواقعابراتونمتاسفم
عمامهاموگزاشتمو
ازخونهخارجشدموراهافتادمسمتحوزه
بهناماو ؛
رمانپنجگربه؛
پارتیک:
نفسنفسمیزدموسعیمیکردمبادستمجلویدهنمیعادوداشتهباشم
_انقدرسروصدانکناع!دودقیقهخفهشودیگه !
ازلایکمدتنگیکهمنومیعادتوشقایمشدهبودیمودرحالجاندادنبودیمنیمناگاهیبهبیرونانداختم
صدایدراومدآیهبود
_اهلخونهکسینیست؟
آهستهوارداتاقشدومقنعهاشودراورد
رفتسریخچال
دیگهداشتیمخفهمیشدیمکهدوبارهصدایدرشنیدم
اخجونبلاخرهعلیرسید
_سلامعلیکماهلالبیت
صدایآیهروشنیدمدرحالیکهدهنشپربودگفت:
_سلامداداشیکسینیست
_مهدیومیعادکجان؟ایدوتاهمیشهخونهچاپیدنکه
عجببیشعوریهاینعلیمامیچاپیم؟
وارداتاقشدعمامهشدوگزاشترویمیزوعباوقباشهمدراورد
پشتبهمابود،کلاههودیموگزاشتمروسرمبهمیعادهماشارهکردمکهبزارهسرش
_یک..دو..سه !
یهودروبازکردیمودادزدیم؛جیغبنفشیکشیدوافتادروتخت
_وایوایخدامرگمبدهشمادوتا..
سمتونخیزبرداشت
_میعادبدوکهفرارکنیممم
دویدیمسمتآیهپشتشقایمشدیم
_داداشبخاطرمنکاریشوننداشتهباش
_چیچیوکارشوننداشتهباشم؟داشتمسکتهمیکردماحمقاااا
_حقتبودعلیییی
فرارکردیمسمتدرکهدربازشدومهدیااومدداخل
_وایمهدیبدوفرارکنیمصاحابشاومد
مهدیابدوبدورفتکنارعلی
_چیشدهدورتبگردم؟
_ایندوتانزدیکبودسکتمبدن
برگشتسمتمونوبرزخیبهموننگاهانداخت
_گفتیدقیقاکدومدوتا؟
_مهدیومیعاد
_علیمنومیزنین؟داداشیمنومیزنین؟
دمپاییشودراوردوپرتکردسمتمون
جاخالیدادمخودتومخمیعاد
_اخاخمهدیاغلطکردمببخش
_بیخودغلطکردین
پسرایبد ! بریدتواتاقتاشببیروننیاید
_چشمباشهچشممم
دویدیمتواتاقودروبستیم
میعادسرشوماساژداد
_خدانابودتنکنهمهدینقشهتوبود
_نقشهخوبینبود !بایدروشکارکنیم
_اخاخسرمخیلیسنگینبوددمپاییش
_عمامهعلیه؟
_نهبرایعممهخوبکیاینجاطلبس؟
_بدشبهمن!
_نهنهعمامهنهمهدی!علیسیدهیهوآهمیکشهجدشسرمونخالیمیکنه
_اسکلیمیعاد؟خبعلیسیدباشهماچیایمپس؟
_شایدعلیروبیشتردوستداشتهباشن
_ضربهمهدیاکاریبودا
_مشخصه؟
صدایبلندیازبیروناومد
_صدامیشنومساکتباشیدتامامانبیاد
ساعت۱ظهربودمامانهمالانابایدبیاد
دقیقاتوهمینثانیهمامانواردشدازاتاقخارجشدیمورفتیمپشتش
_ماماننگاهکنمهدیازدهتوسرمیعاداصلاروانیشدهبچهیکچرتوپرتاییمیگه
_مهدی؟!
میعادبرزخینگاممیکرد
مهدیااونیکیدمپاییوپرتکرددوبارهجاخالیدادموصافخوردهمونجایقبلی
نشستمروزمینوشروعکردمبهخندیدن
_خجالتبکشمهدیا،داداشاتن
بلندشدموبرامهدیازبوندرازکردم
_مامانننننایناعلیوترسوندن
_ترسوندنشنزدنشکهزدیبچهامو
مامانکهرفتمهدیاکفگیردستشوپرتکردسمتم
رفتمسمتراستوصافخوردوسطپیشونیمیعاد
ایندفعهاخبلندیگفت
الانهمهبهخونمتشنهبودنازخندهجلومونمیتونستمنگهدارم
مهدیاترسیدواومدسمتش
_داداشیبخداقصدماونحیفنونبود
درستهتوهمکرمداشتیامابیشترازحقتخوردیشرمنده
_اهاواهاییسرم
نگاهیبهقیافهمیعادانداختمپیشونیشبادکردهبودوکبودشدهبود
_وایدلمخدایااینخانوادهرابرایمنحفظبفرما
علیبلندگفت
_امینبحقمنمظلوم
میعادباهمونحالتگفت
_زرشک
_بهعلیمنگفتیزرشک؟حقتبودهرچیزدمنوشجانتتتتت
ادامهدارد
- نویسنده ِ مبهم .
بهناماو ؛ رمانپنجگربه؛ پارتیک: نفسنفسمیزدموسعیمیکردمبادستمجلویدهنمیعادوداشتهباشم _
یهرماندلیوجدیدوطنزخانوادگی🌱
سیدمهدیهستممخلصشما
_امانازدستشمادوتافسقل
_هویفازبزرگترینگیر.همسنعلیدیگه
کلا۳سالبزرگتری
_میعادکجاست؟
_تواتاقمونخوابهبندهخدایهساعتیتودستشوییزندانیبود
_شمابایداعداممیشدین
_چشممنتظرحکمشمابودیم
_علیکجاست
_روبهرویمنکپیده
_بهشبگوساعت۴حوزه
_مبارکهایشالاخوشبختبشین
_مهدیخفه
میعاداومدسمتمفهمیدممدهگوشیوبرداشت
_قرارملاقاتمیزارین؟بدونما؟
بپایهمپیرشین
_میعادتودیگهخفهچبلاییسرداداشماوردی؟
_هیچیکرمریختمآیهوکرم
_فازانگلیسینگیرحالا
_دوسداشتمعشقمکشیدباتشکر
_ایتوروحتون
_گلتوروحمون؟
_نهگلااااااب
_دهنتگلبارانبرادرآخوندمن
_منعلیومیخوام
_باشهحالابهتمیدیمشافسردهنشوخانوادهسختگیرینیستیم
_وایخفهشومیعاددارممیمیرمازخنده
علیپلکزدچشماشوبازکردگوشیوقاپید
_چیکارمیکردینتوگوشیم؟
_شوهرتمیدادیم
زدیمزیرخندهوفرارکردیم
بهناماو ؛
رمانپنجگربه؛
پارتدوم:
_مهدیییییی
میعادعیندختراقهرکردرفتتواتاق
_اوخاوخمهدیابدکوبوندیتوکلش
پخیزدمزیرخندهایهکهتازهلباسمدرسشوعوضکردهبوداومدتواتاقولمدادرومبل
_چیهایهپکری؟
_اجیمهدیاامتحانایسنگینیداریم
_بمندیگهنگوتو۱۷سالتههمش
موندهتابمنبرسی
_اوووویجوریمیگیانگار۶۰سالته
توهمشسهسالازمنبزرگتری
_وااایایهاینوبیخیالبیاببینماچهسختیداریم
_مهدیاقااولاینکهشماهمش۲۱سالته
دوماینکهسپاهاصلاسختنیست
اونمیعادبدبختهکهوسطسریمعادلاتگیرکرده
_میخواستقلمننباشهوهمچنینمیخواستکامپیوترونزنه؛
مشکلخودشه
مامااااانگشنمه
_بیامادربیایننهارامادست
رفتمتواتاقدروبازکردمدیدممیعادبرزخینگاممیکنهبادستهجاروبرقیروبرومایستاده
_عزیزبرادرممادوقلوییمبمنرحمکن
_دهبارگفتمبزارمننقشهبکشم !
_غلطکردم
_پسگمشونقشهجدیدمنوعملیکنیم
_بریمچطوهستحالا؟
_هیچطو ! سوزنتهگردداری؟
_ازمهدیامیدزدمچیشده؟
صدایدراومدانگاریبابااومدهبود
_اونصندلیخرابیکهبرایمیزنهارخوریمونبودبیار
_اوکیانقدربهمدستورندیاپرونشو
_بدوبدوبیتربیت
یواشکیرفتمتواتاقمهدیابستهسوزنارودزدیدموازتوانباریصندلیواوردمبالا
مامانتعجبنکردچونمنزیادباوسایلخونهورمیرفتم
_بیااینمازاین
صندلیچشمیانگارسالمسالمبود
تنهامشکلشاینبودکهجاییکهمیشیننشلبودومیوفتاد
میعادیجوریردیفشکردباسوزنتهگردکهعیناصلیششد
_خباینومیبریمیزاریجاصندلیعلی
صندلیعلیهممیاریاینجا
حواسکسیجمعنبودمامانمشغولاشپزیبودگرفتمشگزاشتمشجاشوصندلیسالموبردمتواتاق
_بریمنهار
_داریممیپخیمبیالباسمونوعوضکنیم
_منتیشرتسبزمومیپوشم
توزردوبپوش
_اوکی
تیشرتامونوپوشیدیمورفتیمبیرونبهباباسلامکردیمو
نشستیمروصندلیهمهدورسفرهبودن
علییهتیشرتسفیدپوشیدهبود
اومدسمتمیز
_بهبهقرمهسبزی !
همینکهنشستروصندلیکفشافتادوعلیقالبششد
_اخاعععههخسوزنرفتتوپهلومممم
میعادپخیزدزیرخندهودویدبیرون
مهدیابادمپاییرفتدنبالشمستقیمرفتتودستشویی
بزورخندمونگهداشتموباکمکباباعلیودراوردیم
کج.کجیرفتسمتدستشویی
مهدیاعینشیرایستادهبودتامیعادبیادبیرونبکوبونتشبهدیوار
_جرئتداریبیابیرون
_نمیخوام
_اخ..میعاد..سرتوازتنتجدامیکنم
_شمریشمر
_میعادمیکشمتتتت
_منکهنمیامبیرون
ببینمشمابیشترنیازپیدامیکنیدبیایداینتویامنبیشترنیازپیدامیکنمبیاماونبیرون
بابامیخندیدومامانبمانگاهپرازافسوسمینداخت
_بیایننهاربخوریمبچهمنمازاونجا.بیاریدشبیرون
_عمرامامانعلیوداشتمیکشت
_خبشیطونهبچمبچهشیطونینکنهمریضه
_مامانخودتمیگیبچهنهایندوتاخرس
_کجاشونخرسه؟لاغرونحیفن
_ارهخیلی!لاغریدارهازشونمیباره
_خبلاغریمدیگهمهدیا
_بریمنهاردروقفلکن
مهدیادروقفلکرددلمبحالشسوختاونتو
نهاروخوردیمعلیرفتسمتدستشویی
_علیمیخوایازادشکنی؟
_اوخیادمرفتهبوداونتوئه !
نیازمبرمدارمبهاونجا
_بازشکنعلی،مامان
_چشم
دروبازکردمیعادپریدبیرونونفسیکشید
_واااااایچهبویبدیمیداد
رفتنشستسرمیزوشروعبخوردنغذاکرد
علیبعدغذارفترومبلچرتبزنه
کولروروشنکردمتایکمخنکشهبچه
کلیبلاسرشاوردیمامروز
میعادرفتسمتکامپیوترش
_میعادبریمهیئت؟!
_چرا؟
_بچهاتصمیمدارنبرایغدیریرنامهبگیرنیکمزودترمیریمجلسهداریم
بعدشهمجلسههفتگی
_اوکیمیام
_خیلیکارداری؟
_نهزیادمیخوامبخوابمیکمصبحکلاسبودمخستم
ظهرمکهاونشیرینبازیا
_مراقبباشمهدیاکرمشومیریزه
_اوکیبرواستراحتکن
روبهرویعلیرومبلدرازکشیدموپتونازکوکشیدمسرم
طولینکشیدکهخوابمبرد ؛
وقتبیدارشدمعلیهمچنانخواببود
مامانداشتچاییدممیکرد
_سلاممامان
_سلامگلمخستهبودیا
_خیلیخستهبودممخصوصابااونعملیاتعجیبغریببلااوردنسرحاجعلیمووون
_اذیتشنکنیدبچمونگاهکنچهمظلومخوابیده
_یکیاینمظلومهیکیننهترامپ
مامانشیرینخندیدگوشیعلیزنگخورد
اسممحمدروشنمایانشد
برداشتمش
_جانممدجان
_بهآقامهدیگلگلاب
_سلامداداشعینکیمونچطوریچشاتچطورن
_سلاممیرسوننعلیکجاست؟
_جاتخالیممدمیعادصندلیشودستکاریکردقالبشدسوزنرفتتوپهلوش
وایداشتیمجرمیخوردیم
_چیکارداریدبهشسیدهاولادپیغمبرهداداشم
_نکنهناعوذباللهمااولادیزیدیم
ماهمسیدیمدیگه
بهناماو ؛
رمانپنجگربه؛
پارتسوم:
_مناخرشمادوتاروگیرتونمیارم
اینوگفتوشروعکردبهحرفزدن
_میعادساعتچنده؟
_۳ونیمه
_ساعتچندبایدبریمهیئت؟
_نوشتهبود۳
_بعدازظهر؟
_نهنصفشبغیبمیگی؟یاموسیعیسی
بدوبریمطاهاجرمونمیده
سریعلباسمونوپوشیدیم
منروتیشرتسفیدمپیراهنسبزکمرنگپوشیدمواستینشوبالادادمباشلوارمشکی
میعادهمتیشرتسفیدوپیراهنجلوبازسبزارتشیپوشیدهبودوشلوارخاکی
ساعتنزدیکچهاربودومیعادهمچنانجلویاینهبهموهاشمیرسید
_میعادخوشگلیبخدابیابریم
_امادمبریماخساعتم
ساعتشوگرفتوراهافتادیمسمتپایگاه
زیادیراهنبودو۱۰دقیقهاییپیادهرسیدیم
تویخیابوندرموردعلیمیگفتیمومیخندیدیم
_وایمیعادبستهدلم..ماروکجایبهشتجامیدن؟
_تواعماقش
_ارهجونعمت
واردپایگاهشدیمومستقیمرفتیمتواتاقجلسه
اصلایادمونرفتدربزنیم
همهبزرگاننشستهبودناخبابااینجاچیکارمیکنه
_اخمیعادخرابکردیم
_بدخرابکردیممهدی.
حاجاقامظفریرئیسپایگاهبودوهمچنیناستادحوزهعلی
_بهبهبرادرانافسانهایی
یکساعتهآزگارماروعلافکردین
نهعلیمثلشمابینظمهنهپدرتون
موندمبهکیرفتینشمادوتا
بابابرزخینگامونمیکرد
اخنمیریعلیهرجامیریمتورومیزننتوسرمون
_یهجاهمخودشنباشهحرفشهست
_هیسحرفنزنمیعاد
_اجازههستحاجی؟خوابموندیمبولله
همشنقصیراینعلیه
_بشینباباجانبشین
شمادوتاپرفسورنباشیداصلاهیچه
_حاجینمیدونستیمباباهمهست
بیدارموننکردشرمنده
_باشهباباجانباشهمیعادجانبشین
نشستیموجلسهوشروعکردند
هرکییهنظریمیدادمیعادیجوریبود
نهحرفمیزدنهشیطونیمیکرد
طوطئهدرسرداره؟
_میعاد
_بله
_چتهچرامنگی؟
_خوابممیادبشدت
_منمبرادرمنم
_خببرادرانحسینینظرشماچیه؟
_منیامیعاد؟
_هردوتونبگیدمیشنویمبلاخرهعیدغدیرهشمادوتاهمسیدیدقربونجدتونبرمبگید
_هیئتکهپایهثابتهبهنظرمیهایستگاهصلواتیباشهعالیه
مثلقمکهتویولادتامامعصرموکبگزاریمیکنن
_خوبهاتفاقابانیامسالمونزیاده
میعادتونظرینداری؟
میعادجوابندادداشتچرتمیزدوسطجلسه
_میعااااد
بازمپاسخینداد؛حقداشتچرتبزنه
دوشباصلانخوابیدمشغولدرسبود
امروزهمنخوابیدهبودفرداامتحانمهمیداشتسهماهوقتگزاشتهبودبراش
_میعادبابا؟بیداری؟
دستشوگرفتبهسرشچشماشوفشرد
_میعادخوابتمیاد؟وسطجلسه؟
یکیزدمبهدستشکازروصندلیسرخوردافتاد
_مهدیاببیار
دویدمسمتپایینپایگاهابگرمبودشربتگرفتمبردمبالا
_باباابنیستشربته
رویصندلینشستبهششربتودادنخورد
_خوبیبابا؟
_ارهخوبمخوابممیومدیکم
_دوروزهنخوابیدیدیگههمینمیشه
_خبچرااومدیجلسه
_ازترسشما
_من؟خببهپدرتمیگفتیبچهجان
_نهخوبمسرمدردمیکنه
_مطمئنی؟داغیهاا
_داغنیستمگرممهخوبم
_بریدخونهبرید..محمدجانتوهمبرو
_ممنونحاجیشرمنده
میعادرفتبیرون
_وقتکردیبهشبگوبرهدکترهمینجورینمیشهدرسخوند
یکمازاینمهدییادبگیرهاصلامهمنیستبراش
_تهشبمنختمشددیگه؟ایبدبختمهدی
_خبچیهراستمیگهبابام
طاهابرامزبوندراوردبعدابحسابتمیرسم
طاهاپسرحاجیبودامایهتیکهازحاجیبارثنبرد؛هیچیرو!
_بابابریمخونه؟
_بریمباباجانممنونحاجییاعلی
ازپایگاهخارجشدیمدیدیممیعاددارهبصورتشابمیزنه
_اومدین؟بریم؟
_بابامطمئنیخوبی؟دکتربریم؟
_نهباباخوبممهدیاهستدیگهدکتره
_باشهبابابریم
رسیدیمخونهمنهیچدرسینداشتموبقیهداشتنعینخردرسمیخوندن
علیهمرفتهبودبیرون
_منحوصلمسررفتمیعادبیادیگه
_درسدارم
_رنگتپریدهباباچیچیمیخوایبخونیدیگه؟
_بزاراینامتحانموبدمچشم
_اهبروگمشواصلا
اومدمبیرونازاتاقخودموپرتکردمجلوکولررویمبل
_حوصلهاتسررفته؟
مهدیابودداشتابمیخورد
_معلومهسررفتههمتونداریددرسمیخونید
منمیهامروزبیکارم؛اهمنرفتماداره
_زودترمیرفتیخبیاداریمزاحممنمیشییامیعاد
_راستیمهدیاگفتمبهتچیشده؟
_چیچیشده؟
یهوفضولیشگلکردابوولکردواومدنشستکنارم
_خببگوچیشدهدارمازفضولیمیمیرم
_واقعانمیدونی؟بابابهتنگفته؟
_یاابلفضلچیشده؟
_مهدیاواقعابراتمتاسفم
_خبنمیریمریضنشیایشالاخببگودیگه
_بروپیشعلیجونت!
_مهدیجونیداداشخوبمخببگودیگه
_بوسمکن
اومدنزدیکلپموبوسید
_خوبه؟
_بگوعاشقمیدوسمداری
_توعشقمنیمهدیجونی
سیدمهدیخودمیعاشقتم
_خوبهازتراضیم
یهوزدتوپهلوم
_نمیریبگووو
_امروزکهپایگاهبودیم..خب..
بناماو ؛
رمانپنجگربه؛
پارتچهارم:
_خببب
_میعادکلاخواببوداصلایجوریبود
_عاشقشدبچمممم؟
_مهدیاچقدرذهنتمریضه!نهباباعاشقچی
اگهمیخایادامشوبگمبایدموهامونوازشکنی
درازکشیدمرومبلمهدیادستشوفروکردتوموهام
_دوشبهبیدارموندهدرسخونده
امروزهرچیصداشمیزدیماهمیتنمیداد
تامنهلشدادمدیدمغشکردافتادزمین
_واااایخدامرگمبده
_بعدمیگفتچیزیمنیسچیزیمنیست
حاجیمیگفتداغهببرینشدکتر
میگفتنهبایدبراامتحانمبخونم
یکیزدتوکلم
_واایچرازودترنگفتیاخهمهدییی
_داشتیدرسمیخوندیاخه
_ممنونکهگفتیحالاپرونشوبرو
مامانباباخونهنیستنامشبشامنداریممنمنهمیزارمعلیدرستکنهنهعلی !
بلندشدرفتصدایاذانبلندشد
علیواردخونهشد
_بهبهعشقتاناومددد
_منبمیرمعشقمتونیستی
_بهبهداداشمهدیجانمچطوریخوشگل
_بلهبله؟خوشگل؟راستشوبگوچیمیخوای
_منچیزینمیخوامکیگفتهچیزیمیخوام
کیفشودراوردوگزاشتزمینواومدسمتراستمنشست
مهدیاوعلیمنوتومحاصرهگزاشتهبودن
_چتونهخب؟
_هیچیداداشیکوچیکههمینطوری
راستیحاجاقایهچیزاییمیگفت
_درمورد؟!
_درموردغشکردنمیعاد
_غشنکردکهیخوردهگرمازدهشد
وفشاردرسفرداامتحاندارهاگهبدهمیتونهبرهتوسپاه
_یعنیواقعامیادسپاه؟
_میادنه ! میرهسپاه
_میگممهدی؛میتونیبرامیهمجوزبگیری؟
_پسبگوچهمرگتهمجوزمیخوای؟!
_ارهمیخوامبراییهمراسمیتوحوزه
حاجیمیگهشهرداریخیلیبهحوزه.گیرمیده
میگهزمینتوطرحهولیزمینوقفهحوزست
الانهممیخوایممراسمبرگزارکنیم
اینامیگنزمینتوطرحهسریعابایدتخلیهشه
کلاینراستاومیخوانخرابکنن
_واچراحرمتحوزهونگهنمیدارن؟
_حاجیگفتمجبورمیشمازسپاهواردبشماوناهممیگفتنمیتونیبسمالله
الانمیتونیمجوزبگیری؟
_نه !مجوزنمیگرمدستامومیگیرمبزانوموبلندمیشمبراتونخودحوزهومیگیرم
منودستکمنگیر
_الهیدورتبگردهداداشواقعامیتونی؟
_اره
یهبوسهمحکمبگونمزد
_خببسهلوسبازیفقطبخاطرحاجیمیکنمنهشاگردحاجی
_وقتیبحاجیگفتمگفتازدستمهدیبرنمیادکارشخیلیسختتره
_پسکنسله
_اعععمهدیاذیتنکن
_باشهحالابراتوناوکیشمیکنمفردابرمادارهچشم
_قربونتبرمم
_چونبهعلیداریکمکمیکنیامشبشامبامن
_مگهمامانخونهنیست؟
_نهنیستشدارنمیرنجلسه
_ایهکومیعادکجاست
_ایهرفتهکلاسزبانالانامیاد
میعادهمعینخردارهدوماهدرسمیخونهبرایامتحانفردا
_اهچراانقدردرسدرسدرس
_دلتتنگشددوبارهزیرصندلیتوخالیکنه؟
_اعخفهشونمیخوادبرامندردسردرستکنید
پاشیدپاشیدبریمنمازمناماممیشم
بلاخرهدرسیخوندم
_زرشک
صدایمیعادیکازاتاقخارجمیشداومد
_خرخونیتمومشد؟
_سرمدردمیکنهازاینهمهدرس؛نهباباکلیدرسمونده !
وضوگرفتیموپشتعلینمازبستیم
ایههمیواشیواشرسیدهبود ؛
نمازکهتمومشدمامانوباباازمسجدبرهگشتنوسفرهشاموپهنکردیم
مثلاینکهرفتنشونبهجلسهشدهبودبعدشام
_سیدمهدیعزیزمبروداداشتوصداکنبیادشام
_بهرویچشم
بلندشدمورفتمسمتاتاقمون؛
مامانهمیشهماروباپسوندسیدوساداتصدامیزداینخیلیباعثخوشحالیمونبود ؛
مشغولدرسبود
_هویمیعادبیاشام
_ممنوننمیخورمبمامانبگوسیره
_خفهشودیگههیدرسدرسدرس
پاشوبیابخور
_اونموقعیکتوهمداشتیمیرفتیتوسپاهدیدمتچطوردرسمیخوندیسهروز.زیرسرمبودی
_منفرقمیکنمالانببنددهنتراوبشتاببسویغذا
_نمیشتابم
_بدرکاسفلالسافلینانقدردرسبخونتافسیلشی
دروبستمورفتمسرسفرهنشستم
_چرانیومد؟
_میگهمیلندارم
_اشکالیندارهدرسشمهمهسیدعلیماماناینخورشوبدهبهسیدمهدی
_وامامانخوبکوفتبخورهمندارممیخورم
_باشهمادربخوربعدبدهبمهدی
_چشمچشم
علیبایکچشمغرهشدیدظرفخورشودادبهم
همینکهیکمبرداشتممهدیابرشداشتگزاشتپیشعلی
_ایهاالناسآهایمردممیعااادکجاییمنوغریبگیراوردن
یعنیچیخبدارممیخورم
_ماکاریکردیمعلی؟
_نهاصلا
_بیاداداشخودمدورتهممیگردم
ایهبهمیهظرفدیگهداد
نهاروخوردیموظرفوجمعکردیم
علیاستیناشوبالازدوظرفوشست
مامانوبابافورارفتنجلسهشون
منمکهبیکارازهمهعالمروبهکولردرازکشیدموتخمهمیشکوندم
علیبعداینکهظرفشستناشتمومشددمرروزمینخوابیدوجزوههاشوبازکردبخونه
باصدایبلندمیخونداعصابموریختهبودبهم
_علینمیریایشالایواشتربخون
_باش..
دوبارهبلندمیخونداخخدامنازدستاینبهکجاکدومکوهپناهببرم
گوشیمزنگخوردطاهابود
حاج قاسم میگفت🌱
حتیاگه یـه درصد احتمـالبِـدیکه
یـه نفر یه روزیبرگـرده و توبهکنـه...
حـقنداریراجبشقضاوتکنی!
قضاوت فقط کار خداست!
فلذا حواسمـون باشه
#تلنگرانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ يا بُنَيَّ، اِحذَرِ الحَسَدَ فَلا يَكونَنَّ مِن شَأنِكَ، وَاجتَنِب سوءَ الخُلُقِ فَلا يَكونَنَّ مِن طَبعِكَ، فَإِنَّكَ لا تَضُرُّ بِهِما إلاّ نَفسَكَ
🔅 اى پسرم! از حسد بر حذر باش، كه در شأن تو نيست، و از بداخلاقى دورى كن، كه از سرشت تو نيست؛ زيرا تو به وسيله آن دو، جز به خودت ضرر نمى زنى.
📚 بحارالأنوار
#پوستر | رأی به جمهوری
🔹 رهبر انقلاب: رأی به هر نامزدی، رأی به جمهوری اسلامی است؛ رأی اعتماد به نظام و سازوكار انتخابات است
#مثل_رئیسی
#خدمتگزار_مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بفرس برای اونای که کربلا نرفتن😭😭
یهناماو؛
رمانپنجگربه؛
پارتپنجم:
برداشتم
_سلااااماخویممدطاهایگل
_سلامداداشچطوریردیفی؟
_قربانشماچعجباینوقتشب
_چیکارامیکنی؟
_هیچیباباروانیشدمهمهدارندرسمیخونناینعلیهمباصدایبلنددارهمیخونهسرسامگرفتمبولله
طاهاپشتتلفنمیخندیدمیخواستمپبادهبرمتاخونشونجرشبدم
_طاهاببنددهنتوتودرسنداری؟
_مندرسمکجابودبهطلبهمملکتبگوباباممیگهامتحانفرداکنسله
_وجدانا؟
_اره
_بهشنمیگمتاعینخربخونه
_ازدستتوازمیعادچخبر؟
_هیچیاونعینگرازنشستهدارهدرسمیخونهکارشازخرگذشته
_گرازمگهمیشینه؟
_نمیدونممیشینه؟
_فکرکنمباباااگرازمیشینه؟....باباممیگههمهچیمیشینه
_وایعنیتمساحهممیشینه؟نمیشهکه
_وایدلمولمکنجانجدت
_دهبارمیگمباجدمنکارینداشتهباش
_دورجدتهممیگردمچشم
_گمشوحالاپیشتهپیشته
_مهدیجدشماوصلمیشهبهکی؟
_امامجواد
_نهبابا؟میشینازنوادگانامامرضا؟
_حتمادیگه
_چهجالبحالاخداحافظتورابایککوهیازغصهتنهامیگزارم
_صبحبایدبرمادارهکلیکاردارمفعلا
قطعکردموخوابممیومد
بلندشدمیهلگدیبهعلیزدماونمیهبیشعورینثارمکردورفتماشپزخونه
یهلیوانابخوردمورفتمتواتاق
میعادهمچنانداشتدرسمبخوند
_چشاتازحدقهدرنیومده؟
_نه
درازکشیدمروتختم
_سروصدانکنصبحبایدبرماداره
همینکهچشمموبستمخوابمبرد..
موقعنمازصبحباهشدارگوشیمپاشدم
چندباریپلکزدمتاویندوزمبیادبالا
میعادهمچنانداشتدرسمخوند
_درسخوندی؟
_خوندمدارممرورمیکنم
_دیوانهاییبمولاپاشونماز
رفتمتواشپزخونهوضوگرفتمعلیرویدفترکتاباشخوابیدهبودمامان.سرشپتوگزاشتهبود .
بالگدبیدارشکردمنمازخونه
بندرتهمهبیدارشدنوپشتعلینمازخوندیم
دوبارهبهاغوشگرمرختخواببازگشتم
ساعت۶صبحبودهشدارگوشیمفعالشد
میعادرفتهبودپاشدمابیبدستوصورتمزدمرویتیشرتسفیدمپیراهنخاکیموباشلوارهمرنگشپوشیدم
دستیبهموهامزدموراهافتادمسمتاداره
بهناماو؛
رمانپنجگربه؛
پارتششم:
بهادارهرسیدمپیادهشدمورفتمتو
_سلامحاجی
_بهبهسلاماقاسیدچطوری
_قربانشماحاجییهعرضیداشتم
_جانبگو
کلقضیهحوزهوبهشگفتمازسیرتاپیاز
_واقعا؟خبزمینتوطرحهدرستولیحوزهحرمتدارهوالبتهزمینشوقفه
_ارهحاجیفعلامنیهمجوزمیخوام
شماهمهرکاریازدستتبرمیادبکندیگهدریغ.نکن
_چشمآقاسیدامردیگهیی؟
_اهمببخشیدشرمنده
_اشکالندارهباشهحواسمهست
متنمجوزوامادهکنبیارامضابزنم
_ممنونحاجی
داشتممیرفتمبیرونکهباصدایحاجی.برگشتم
_مهدی
_جانحاجی
_اقامحمدزنگزدهبودپدرت
_خب؟
_براتسهروزمرخصیخواست
_سهروووز؟حاجیمنیهدیروزوازبیکاریداشتمدقمیکردم
_دیگهپدرتبودمنمحرفشوزمینننداختم
_چشمحاجیمنمیرمسراغپروندهها
بعدنمازبابچهامیریمکوهتمرین
_باشه
رفتمبیرونومستقیمبهاتاقخودمرفتم
-میعاد-
همهسوالاتونوشتهبودموهمشوازبربودموتنهادلیلنگرانیماینبودکهشایداشتباهباشن..اینشایدهاتومغزمتکرارمیشدخواستمبلندشمبرگهوبدمکهسرمگیجرفتوافتادمزمینسایهمراقبوکهصداممیزدتارمیدیدم..دیگهنتونستمببینم..
-مهدی-
ساعتهامشغولپروندههابودمکهیهودربازشدیهگاویمثلعلیواردشد
_بسماللهچتهطاها
_بهبهمهدیجونچطورمطوری
_گاومیشدارمتحقیقمیکنمبروبیرون
_بهخودتفشارنیاردوساعتهنشستیپیشاینا
پاشوپاشوبریمکوهنوردی
_کوهنوردیچی؟اذانبشهبعد
_حواستنیستاداداشاذانشده
_وایبریمبریمکهدیره
پاشدمباهموضوگرفتیموتونمازخونهنمازخوندیمسوارماشینشدیموراهافتادیم.سمتکوه
توماشینلباسکوهنوردیوپوشیدم
_طاهاخداییبدکیفمیدهبهم
_ولیمیدونیبیوفتیمیپوکی؟
_ارهمیدونمتوروحتکهبهمیاداوریمیکنی
_استرسنداشتهباشمناینجام
_زرشکبااحترام
_بیتربیتی.
ازماشینپیادهشدیمامروزتمرینمونسختتربودفرماندهشروعکردبهحرفزدنویاداورینکاتایمنی
_دیگهتکرارنمیکنمخلاصهمراقبخودتونباشیدارتفاعزیاده!
راهافتادیمسمتکوهوشروعکردیم
طاهاازمنبالاتربودومننفسمبنداومدهبوددیگههوابشدتگرمبود
دوقلوپابخوردمودوبارهشروعکردم
یهویهسنگخوردوسطکلم
_اااعخسرم..
سرموبلندکردمبهطاهافوشبدمدیدمکنترلازدستشخارجشدهوکمربندایمنیشبازشده
داشتسقوطمیکردازترسوشوکصدامدرنمیومد
_فرمااااااندههههمحسنننننامیرررر
محسنپایینترازمنبودمتوجهشدسعیکردمبگیرمشولیخوردبهیهسنگورفتپایینتر
کمربندموشلکردماومدمپایینتر
محسندستشوگرفتهبودوکمکمنمیتونستوزنشوکنترلکنهبایهدست!
رفتمپایینتراومدمبگیرمشکهافتادپایینتر
کنارشفروداومدمخواستمبلندشکنمکهفرماندهوبقیه.بچهادویدنسمتمون
_دستنزنبهشممکنهشکستهباشه
امیرررررامبولانس!!!
_طاها..طاهابیدارشوطاهانفسبکش!
شکهشدهبودمونمیفهمیدمچیدارممیگم
سروصورتشزخمیشدهبود..
_طاهاجوابباباتوچیبدمطاهاااا
توروبهجدمپاشوطاهااا
_مهدیبسه!دستنزنبهش
تیمامدادرسیدنوطاهاوبردنش
نشستمروسنگمحسناومدطرفم
_پاشوپاشوبریمبیمارستان
_محسنمنچیجوابباباشوبدم؟
منالانبایدبرمخونهچیبگمبهش؟
محسن..
_اعمردمگهگریهمیکنهپاشوچیزیشنشدهکهاخه!!
بلندشدموسریعرفتمسوارماشینشدم
لباسموعوضکردموابیبهدستوصورتمزدمرسیدمبهبیمارستان
بامحسنرفتیمداخل؛فرماندهودیدیم
دویدیمسمتش
_فرماندهچیشده..چیشده؟
_کلیهاشاسیبدیدهمچدستشهمشکسته..
_یازهرا..
نشستمروزمینموندهبودمچیبگم..
_مهدیپاشوبروبهپدرشبگوبیاد
_فرماندهمنچیبگم؟..بهشچیبگم؟
_فقطخودتمیتونی..شبشدهمهدی
برو..
ازبیمارستانزدمبیرونوراهافتادمسمتخونه
زنگزدمورفتمبالامامانتونگاهاولفهمید..
_چیشدهمهدی؟مهدیمامان؟
بغلشکردموبغضموشکوندم
علیدویدسمتم
_چیشدهمهدی؟اتفاقیبرایمیعادافتاده؟
_میعادمگهخونهنیست؟
_ازوقتیرفتهامتحانبدهنیومده.
_نهمیعادنه..طاها..علی..علی..طاها.
_خبطاهاچیشدهمهدی؟
_رفتهبودیمتمرینکوهنوردیازکوهسقوطکرده..
علیدستشوگرفتبهسرش
_یازهرا..خبالانچیشده؟
_بایدبهپدرشبگم..اخهمنچیبگم..
_بیاباهمبریمبگیممگهمیشهنشه؟
_نهعلیمننمیام..منرومنمیشه
دستموگرفتوکشیدوبردبیرون
تاخودپایگاهنمیخواستمبرم!علیمنومیکشیداخهرومنمیشهچیبگم
واردپایگاهشدیمحاجیداشتمیرفتخونه
یهوسروشکلمنودیدچهرشنگرانشد..
بهناماو ؛
رمانپنجگربه؛
پارتهفتم؛
_چیزیشدهسیدعلی؟
_سلامحاجیمهدیخواستیهخبریوبده
_چهخبری؟اتفاقیافتاده؟
_حاجیبایدبریمبیمارستان
_بیمارستانچهخبره؟اتفاقیافتاده؟
_رفتهبودیمکوهنوردی..ط..طاهاازکوهسقوطکرد..
برایچندثانیهرنگشپریدعلیدستشوگرفت
_کجاست؟
_بیمارستانبقیهالله..
_بریم..بریم
ازپایگاهاومدیمبیرونخواستیمسوارماشینباباشیمکهدیدیمبابابدوبدودارهمیادسمتمون
_مهدی!!علی!!
_چیشدهبابا؟
_رفیق..رفیقمیعادزنگزدهگفتهمیعادظهرحالشبدشدسرامتحانبردنشبیمارستان..
_ایبخشکیشانس!بیابریمبابا
علیباسرعتزیادراهافتادسمتبیمارستانچنتاقرمزوردکردومانشمردیم!
دمبیمارستاننگهداشتپیادهشدیموبردمشونسمتفرمانده
فرماندهبهحاجیدستداد
_ببخشیدشرمندمحاجاقا
_دشمنتونشرمنده..بچمکجاست..؟
_توایسییو..میارنشنگراننباش
حاجیدستشوگرفتبهدیوار
_میتونمببینمش؟
_ازشیشه!
رفتیمسمتشیشهکلسروصورتشکبودبود
_کلیهاشاسیبدیده؛انشااللهنیازیبهپیوندنیست..
_انشاالله..بهوشه؟
_بهوشاومدمیگمخدمتتون..
کمکشکردمنشستروصندلی
مارفتیمسراغمیعادوبگیریم
ازپذیرشپرسیدیمورفتیمسمتاتاقش
دوتاازرفیقاشاونجابودنومیعادبارنگزردوپریدهرویتختبود
رفتیمنزدیکتر
_چیشدیتومیعادبلاخرهامتحانتودادی؟
_بابامنخوبماینامنوازصبحنگهداشتن
_دهباربهتگفتمنخونانقدر
_شمااینجاچیکارمیکنیدمنکهبهمیلادگفتمزنگنزنه
_اولاینهمابخاطرطاهااومدیمپرونشو
دوماینکهزنگزد
_مگهبهشنگفتمنزنه؟
_اونمگفتچشم
ازشفاصله.گرفتمورفتمسمتباباکداشتبامیلادحرفمیزد
_سلاممهدی
_سلامداداشچیشدهقضیهچیه
_داشتممیگفتموسطامتحانازحالرفتمدیریتامتحانسریعمنتقلشکردبیمارستاناینجاهمگفتتبچهلدرجهدارهمرخصشنمیکنیم..
الانهمتبشکمکمدارهمیادپایین
گفتناثرکمخوابیونداشتنرشدغذاییه
_امانازدستاینمیعاد
میعادالانبلدبودی؟
_ارهبلدبودمهمرونوشتمخیالمراحته
_الحمداللهربالعالمین
منرفتمپیشطاها
_طاهاچششده؟
_ازکوهسقوطکردهعلیبیابریم
رفتیمسمتطاهابهوشاومدهبودوحاجیداخلبودمنمرفتمداخل
دستشوگرفتمانگشتاشهمکبودبود
_توکههیقمپزدرمیکردیمنبلدم
چیشدسقوطکردی؟
_نمیدونمیهلحظهتاردیدمهمهجارو
ولکردمطنابو
_الانجایبتدردنمیکنه؟
_میکنهپهلوهامبشدتدردمیکنه
_الاناستراحتکنفرماندهبیرونه
بندهخداازظهرعلافشماست
_وایمهدینمیدونیچقدرپهلومدردمیکنه
_دلتوخوشنکنتوجانبازهمنمیشی
_عجبادمیهستیتو
_مهربونممیدونم
دردداشتوسربهسرشمیزاشتمگاهیوقتاعربدهمیکشیدازدرد؛
ساعتشدهبود۲ونیمشبوهنوزحکممرخصمیعادوندادهبودنبریمخونمون
دکترطاهافوریاومدهبودوسریعگفتدیالیزشه
حاجاقانشستهبودرویصندلیوسرشوداشت
_حاجیغصهنخورچیزیشنیست..
_توروبهجدتدعاکنمهدی..جدتوخیلیبزرگه . .
_منکیباشمدعاکنم..
_اگهنیازیبهپیوندباشهمننمیتونم..
کلیهاشاومنفیه..ازکجاپیداکنیم؟
_منماومنفینیستم؛توخانوادهمافقطمیعادومهدیااومنفیان..
_برومهدیجانبروخستهشدی..
_نهحاجیاینچهحرفیه..ببخشید
رفتمسمتاتاقمیعادبلاخرهبعد۱۴ساعتدکترتشخیصدادتبشاومدپایین
_آقایدکترالانمیتونیمببریمش؟
_اینسرماخریهتمومشهبله
تاکارهاشتمومشهساعتشد۳شب
ازحاجیخداحافظیکردیمورفتیمسمتخونه
محسناومدهبودپیشحاجیبودنگراننبودم؛
بناماو؛
رمانپنجگربه؛
پارتهشتم:
حدسمیزدیمبقیهخوابباشندروارومبازکردیمورفتیمتو
هرسهتاشونبیداربودنمامانرفتسمتمیعاد
مهدیاهمجونبجونشکننبازعشقشعلیه
خستهبودیمهممونودیگهنایحرفزدننداشتیم
رفتمتواتاقممیعادهملباسشوبایهتیشرتآبیعوضکردهبودوخوابیدهبود
یهتیشرتزردپوشیدموخوابیدمروتخت
جنازهبودمسریعخوابمبرد
_مهدییییییی..مهدیییییی
_ایمرگ..
باصدایگوشخراشعلیکهداشتنعرهمیزدبیدارشدم
دیگهصدایمیعادهمدراومدهبود
_ایزهرمارنمیفهمیملتخوابن؟
علیوارداتاقکهشدازتیپسماشهردومونروتختغلتمیزدیمازخنده
_ایزهرعقربچمهمگهمیخندین
یهتیشرتزردپوشیدهبودباشلوارراحتیمشکی
یهپیشبندگلگلیتنشبودباکلاهگلگلی
یهکفگیرهمدستشبودکهسمیماجراوبیشترشمیکرد
_بانومشغولآشپزیهستی؟
دوبارهزدزیرخندهایخدانکشتتمیعاد
علیعصبیشدوحرصمیخورد
_حرصنخورکوچولوپیرمیشی
_اینجوریه؟مهدیااااا
_بروبروبهبزرگترتبگوبیاد
_میعادخفهشودارممیمیرممم
مهدیاخشنواردشد
_اوهاوهمهدیسریعوخشن۱۰شروعشد
_میعاااااادمیکشمتووووون!
_مهدیاافتاددنبالمونکفرارکردیم
دورخونهماروچرخوندویهدهباریبادمپاییزدتوسرمون
_مگهدهبارنگفتمعلیواذیتنکنید؟
مگهنگفتمعلیخطقرمزههههه؟
_غلطکردیماجیمهدیاماروبکوچکتریخودببخش
_میعادمنتوروجوونمرگتمیکنممم
_زرشک
میعادزدزیرخندهوفرارکردسمتاتاق
غافلازاینکهاتاقمهدیابود
مهدیاپیداشکردوتامیتونستمیعادوموردعنایتقرارداد
_مهدییییکمککک
_نمیتونمبیامیهشمریجلومنایستاده
_ایبیوفازمونه
علیبرزخینگاهمیکردانگارمیخواستسرموببره
مهدیاگوشمیعادوگرفتاوردجلو
_عذرخواهیکنازبزرگترت
_غلطکردمعلیییی
_علیمیبخشیشیادوبارهبندازمشانفرادی؟
_نهعلیجونجدتنهمننمیرمتودستشویی
_رحممیگنمبهش؛بخشش،اعدامشنکنید !
_میشهازمنمبگذرید؟
_خیرامکانشنیستشمابایدیهآبزردچوبهبخوریبعد
_اوخاوخمهدیخدابیامرزدت
_میعادبدادمبرس
_منکتکاموخوردمهمهجامدردمیکنه
متاسفمبرادر
علیرفتیهلیوانابزردچوبهاورد
_بخورزودباش
_نمیخورمتروخدارحمکنید
_علیچیکارکنم؟
_کرماصلیازمیعادبودبراهمیندوتاشونبایدبخورن
_نهههه
_همینیکههست
دهنموبازکردنبزورسهقلوپریختنتوحلقمهمهدلورودمداشتبالامیومد
سهقلوپهمریختنتوحلقمیعاد
_منبرمانفرادی
_نهههمیعادبزارمنبرممم
میعادرفتتوومنهرلحظهامکانبوددیگهنیازیبهانفرادینداشتهباشم
علیومهدیامیخندیدنومیخواستمکلشونوبکنم؛دارمبراتعلی
میعاداز انفرادیدراومدومنرفتم
نوبتیادامهمیدادیمحالامگهدلپیچهمونخوبمیشد؟
ماماناومدوبهمونابجوشنباتداد
قرصهمخوردیمتاجلوینفخمعدهمونوبگیره
_اخهمهیعضلاتشکممازکارافتاده
_تاشماباشیدعلیواذیتنکنید
دونفریرویمبلافتادهبودیمبهممیپیچیدیم