بهناماو ؛
رمانپنجگربه ؛
پارتهفدهم ؛
_بسهبیایدبخوریدامشبمهمونداریم
_وایمهمونچیه
_همیشهتویِمهدیمخالفمهمونبودی
_حوصلشوندارمواقعنی
_مامانمسجدکبودیمیهاقاییبود
همچیمارومیدونستقراربودبیاد
_ارههمون
_کیانکمانمیشناسیمشون؟!
_رفیقباباستحالاخودشمیادمیبینی
_اینمشانسمایه.
نهاروخوردیمومنومیعادعینجنازهافتادیمکفحال
علیکنارموندرازکشیدمیعادخوابیدهبودمنهنوزحواسمجمعبود
زیرسرمونبالشگزاشترومونپتوگزاشت
خودشکنارمونخوابید .
ساعتحوالیچهاربودکهمامانبیدارمونکرد
_پاااااااشیدکهکلیخریدداریم
مهدیپاشوو
_چراهمشازمنبدبختشروعمیکنیمامان
_پاشوالانمهدیاهممیرسهعلیمیعادمهدی
_چشممامانپاشدیم
بیدارشدیموکاراوتقسیمکردیم
منومیعادفرشاوپهنکردیم
علیسبزیجاتخریدبرایسالاد
میعادرفتبیرونمیوهبخره
منوعلیهممشغولپیازپوسکندنبودیم
_علیچراگریهمیکنی؟!
_مندارمگریهمیکنمیاتو
_منگریهنمیکنمتوداریمیکنی
_اوناشکاهمازخرجینخرعمممیاد؟!
_بهخاطرپیازه
_خبزرنگاشکمنمبراپیازه
مامانریزریزباسکلیجفتمونمیخندید
دربازشدواستادمیعادواردشد
_درود
میوههاروتحویلماماندادونشستکممماکنه .
_چهخبرهپیازهآخهمادرمن
_نصفشبراغذاستنصفدیگش.براسبزیخوردن .
زودباشیددیگهسهنفریهیچکارینکردین
میعادهممثلمااشکیشد
بلاخرهتمومشدوسهنفریکورشدیم
_پاشیدصورتتونوبشوریدبریداتاقاتونوتمیزکنید .
صورتمونوشستیمورفتیمتواتاق
اوخازبازارشامهمبدترافتضاحتربود
میعادوسایلکامپیوترشوجمعکرد
منملباساموجمعکردم .
تختومرتبکردمومیعادمیزمنوهممرتبکرد .
سهنفریعینسربازجلومامانایستادیم
_خبخوبهالانبرید.وضوبگیرید
بعدلباسبپوشیدبیایدهمینجاچککنم
_چشم
وضوگرفتیمورفتیمتواتاق
میعادیهتیشرتسفیدپوشیدباشلوارلیمشکی .
یهپیراهنجلوبازکتانسبزپستهاییپوشید
آستینشوزدبالاوساعتمشکیبست
نیمساعتموهاشُجلوآینهدرستکرد
بهحالتخامهاییدرآورد .
تهریشاشومرتبکرد .
منمیهشلوارلیپوشیدمبایهپیراهنسفیدکهدوسایزبزرگترازخودمبود .
منمعقیقموگزاشتم
باباکرفتهبودسوریهبرامنعقیققرمزگرفتهبودبرایمیعادسبز .
زیادبموهامنرسیدم
یهجورابسفیدپوشیدممیعادهمهمینطور
رفتمبیروندیدمعلیآمادس
یهتیشرتسفیدبایهپیراهنآبیکاروونی
وشلوارمشکی .
رفتیمجلومامانایستادیم
عینفرماندههاچندبارراهرفتجلومون
_خبخبنتیجهگیریشد .
اولاینکهقربونقدوبالایهرسهتاتون
دوماینکهبهترینتیپشدمیعاد
مدلمویمیعادبهتره
کلامیعادبهتره .
بریدحالا
_توفبهرچیبختواقباله
علیبیابریمبمیریم .
_پایهام
_خوبهخوبهبریددروبازکنیدمهدیااومدض
7.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنان که به گوش دل شنیدند تو را رفتند و به پای دل رسیدند تو را آن کوردلان که بر دلت تیر زدند دیدند تو را، ولی ندیدند تو را یا حسین🖤
#عاشورا
May 11
6.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عليّخلیفةُاللهوخلیفتي❤️🔥؛
#الحقُعلیولیّالله
بهناماو ؛
رمانپنجگربه ؛
پارتهجدهم ؛
مهدیااومدوسریعحاضرشدآیههمیکمدیرتراومد
دخترایخونهاینانمابایدکارکنیمبلانسبتمثلخر .
باباهماومدهمچیوحاضرکردهبودیم ؛
صدایزنگبلندشد ؛
بابادروبازکردماسهتاایستادهبودیم
داشتنواردمیشدنیهویچیافتادروم
میعادبودچراافتاد؟!
_میعاد؟!میعاااد؟!
علیبردتشتواتاقمنمپشتش
_چیشد؟!
_یهوسرمگیجرفتبدجورزخمشتیرکشبد
_الانکلینگرانشدنمیتونیپاشی
یخوردهگیجمیرهسرمصبرکن!..
یهدهدقیقهاییگذشتکهرفتیمبیرون
همونآقاباخانمشودوتاپسراش
رفتیمجلوسلامکنیماولعلیرفت
روبهخانمشگفت ؛
_اینآقاپسرعلیهبهشمیگنشیخعلی
آخونده
سلامجانم
علیرفتمیعادرفتجلودستبده
_اینپسرهممیعاده .کامپیوترمیخونه
بتازگیدرسپاهاستخدامشده .
سلامپسرم
نوبتمنشدسلامکردم
_ایشومهمآقامهدیهیهشغلخاصیهمداره .
سلامپسرم
نشستیمرویمبلعلیوسطموننشست
_نمیشهمنومعودپیشهمباشیم
_اولاینکهمهدیاحساسهاسمارونصفهنیمهمیگی .
دوماینکهخیرشمادوتاتوطئهمیکنید ؛
ایناشباینجامیمونن
_اوهخاک
منومیعادازپشتعلیباهمحرفمیزدیم
مامانگفتبیاچایوببر
چاییوبردمپخشکنممیعادوعلیریزریزبهممیخندیدن .
اوندوتامعلومنیستچچرتوپرتیدارنمیگن
بههمهدادمرسیدمبدومینپسرش
ازمابزرگتربودن .
داداششگفتآبجوشمیخواد
رفتمکتریوپرکردمآوردمبراش.بریزم
یهوپسراولشپاشوانداختزیرپامباکلهرفتمتوبغلشکتریابجوشریخترودستم
همهاعضایبدنمسوخت
_یازهراسوختییی؟!
اینچیمیگهاینوسطمندارممیسوزم
سریعرفتمتواتاقلباسمودرآوردم
همهدستوپامتاولزدهبود
تیشرتآبیزیرپیراهنمداشتم .
شلوارموتازانوزدمبالا
رویتختدرازکشیدمعلیومیعاداومدنتو
برامرودستامپمادکشیدولیتاولهاشیدونهیدونهمیسوختتتت
_علینکنبیشعوردرددارههه
_صبرکنتاولهابایدبترکه
_ووییی
مشتمیکردمتهشمیزدمروپایمیعاد
پسربزرگشکهاسمشحسینبوداومدتو
_چیشده؟!خوبی؟!
چشماموبهممیفشردمعلیجوابداد
_آرهچیزینیستبرادرشمانسوخته؟
_چرایکمریختهروصورتش
_ایباباتاولزده؟
_نهزیاد،قرمزشده
_شمابریدماهمالانمیایم
_باشه .
رفتبیرونعلیباندآورددستموبست
بیشتردستامبودتاپاهام
مچپامهمبست
یهتیشرتسفیدگشادپوشیدمبعدرفتیم.بیرون
_خوبیپسرجان؟!
انقدردردداشتمنتونستمجواببدم
نشستمرومبل
_ممنونبهترم..
بقیهوسایلومیعادبردوتعارفکرد
چراهمشدارهبلاسرمامیاد؟!
_خبپسراازخودتونبگید
_ببخشیدبیادبینباشه..نهمننهمیعادومهدیشمارونمیشناسیم
میشهمعرفیکنید .
_چهبیادبیجانم .منرفیقباباتم
_همین؟!
_البتهکهنه..منهمکارپدرتم
ازبچگیشماحواسمبهتونبوده
_متوجهنمیشممیشهبیشتر..
_سرتیمحفاظتیامازبچگیتونمنحواسمبهتونبود .
دیگهازالاندیگهمنمراقب.شمانیستم
_ولیبابایمنچرابایدسرتیمحفاظتیداشتهباشه؟!هنوزکاتفاقیاتهدیدیانجامنشده !
_چرامیعادجانشده !
_چطور؟!
_شمادوتادوسالتونبودعلیچهارسالش
نمیدونمیادشمیادیانه
مهدیاخانمهمیهسالهبودهکاونجانبوده
مامانباباتونشماسهتاروگرفتهبودنرفتنخونهداییتون
_البرز؟
_ارهالبرزموقعبرگشتتویبیابونبهتونحملهمیشه
مامانتونشمادوتاروسعیمیکنه.بگیره
امایکیتونتوسطاونمنافق.گروگرفتهمیشه
_کدوممون؟
_یادمنیستمادرتونبیشترمیدونه
_اونمهدیبوده .
_پدرتبرایاینکهتوروپسبگیرهسعیمیکنههرکاریاونمیگهانجامبده
علیزیادگریهمیکردرومخشونبود
یهچیزیازپدرتخواستناماپدرتبادرایتشبرایماسیگنالفرستاد
ومابکمکشاومدیم .
اونافرارکردنمهدیهمانداختنشزمین
_اوخمیعادبمیریبرام..ایییدستم
آرامگفت
_توهمخفهبااینحالت
ادامهداد
_دستمهدیشکستدراثراونداستان
وازاونپسماحواسمونهست
۱۹سالهمنتظریمیهعملیاتدیگهانجامبدن
_اها..
_خببگذریمشماآقاپسراتومعرفینمیکنی؟
_ایشونآقاپسربزرگمنحسینجانهستن
ایشونهمکوچیکترهامیرحسن
یهودستمسوزشعجیبیاومد .
_وویییدستم..
_ببخشیدتروخدامناشتباهپامرفتزیرپات
ارهجونعمتمنمباورکردم
_چراسرتوبهاینزودیبازکردیپسرجان؟
_مهمنیستزخمشسرباز.نیست
_خببازمیشهبچهجان
_فکرنکنمدیگهبازبشه..
مهدیاومامانمشغولچیدنشامبودن
منمحوصلهنداشتماصلا
ازپسراشهمخوشمنمیومددرگوشمیعادگفتمشامخوردیمبهیهبهونهاییبریمبیرون ؛
حسینخیلیدوروبراتاقبابامیگشت
بهناماو
رمانپنجگربه ؛
پارتبیستم ؛
میعادرفتکمکدیدمحسینرفتهتواتاقمامستقیمسمتمیزمیعاد
بلندشدمبادردپامرفتمسمتاتاق
دروباشدتبازکردم
دستشتویکشویمیزمیعادبود
_چیکارمیکنی؟!چیزیمیخوای؟
_نهچیزینمیخوام..
سریعرفتبیروندستموگزاشتمزیردستسوختمورفتسمتکشومیعاد
یهسریوسایلبودکهزیادسردرنمیاوردم
میعاداومدتو
_چیشده؟!
_چیزمهمیداریتوخونه؟
_چی؟چیزمهمچیه؟
دستشوکشیدماوردمتودروبستم
_چیزیشدهدیوونه؟
_چیزمهمیداری؟
_یعنیچینمیفهمم
_راستشوبگوچیآوردیتوخونه؟!
_مهدیچیمیگی؟
_میعادبمندروغنگومنخودمپلیسم
موروازماستمیکشمبیرون
_آرهآوردم
_چیآوردی؟
_رفتهبودمبرایاستخدامیهجایمهمیاستخدامشدم
یههاردیبودکهبایدبازشمیکردم
منماوردمخونهبازشکنماونجانتونستم
وسایلمنهماونجاکاملنبود
_هااارد؟!چههاردی؟
_یههاردمهمیکهبایدبازبشه
اطلاعاتمهمیهستکهمیتونهخیلیکمککنه
_تواتاقه؟
_ارهخباینجاست
_سریعدرشبیارکجاگزاشتیش؟
رفتسمتمیزشهاردپشتمیزداخلیهکیفبود
_ایناهاش
_یهجایخوببزارشدراتاقهمداریمیایقفلکنبعداصحبتمیکنیم
رفتمبیروننشستمدورسفره
میعادهمبعدمدتیدراتاقوقفلکردکلیدشوگزاشتتوجیبجلویپیراهنش
نشست
حسینخیلیچپچپنگاهمونمیکرد
خیلیهماسترسداشت ؛
بطوریکهقاشقغذاشمیلرزید ؛
شاموخوردنوکمیباهمصحبتکردن
بعدهمخیلیزودباصرارحسینرفتن
میعادوکشیدمتواتاقمشغولعوضکردنلباسشبود ؛
یههودیلیموییپوشیدودرازکشید
_کجا
_بااجازهکپهمرگموبزارم
_نهبشین
_ولکنمهدییی
نشستمروتختپتووکشیدمموهاشریختروصورتش
_چیهدیوانه
_حسینرفتهبودسرکشوت
عینجوجهتیغینشست
_چیشد؟!کجارفتهبود؟
_سرکشوتدنبالهمینهاردمیگشت
بعدکمندیدمشخیلیاسترسگرفتهبود
خیلیهمزودرفتن
_حسینازکجامیدونستمنهاردواوردمخونه؟
_یکمفکرکنببینکسیندیده !
_ازادارهاومدمبیرون
بعدش...اهابعدشسوارتاکسیشدم
اولفکرکردمکسی تعقیبممیکنهولیخبچیزخاصینبود
هاردتوکیفمبودمنمکولمودوشمنزاشتم
دستمبودهمشتاهاردونگیرنیانیوفته
_خب؟!
_همینبعدشاومدمخونهو...
_پسشکداشتنهارددستتباشهیانه
_یعنیحسین..
_جاسوسه !
_مننمیتونمهاردوپسبدم !
تاموقعیکهبازشنکردم !
_پسشمیدی!
_نمیدممهدیاصرارهمنکن
_پسشمیدیمنبهتمیگمیعنیمیدی!
_نمیدمپسشنمییییدم !
_بلاییسرتمیارندیوانه!توکهنمیفهمی
_میفهممونمیدم
_پسبشینزودتربازشکن!
شببخیرررر
شیرجهزدمروتختولیمیعادنخوابیدومشغولبازکردنهاردشد
خوابیدمولیچعخوابیدنی
دستمخیلیدردمیکردموقعنمازبیدارشدم
همچنانمشغولبازکردنهاردبود
چشماششدهبوداندازهنعلبکی
_میعاداذانشد؟
_یکساعتیمیشه..
نمازموخوندمیهقرصخوردمدوبارهبهتختبازگشتم
تختخوابیدمتا۱۰صبح
یهوباضربچیزیبیدارشدم
_ایولاقاسید!
_چیهدیوانه
_هاردبازشد
عینفنربلندشدمایستادمکنارش
_بازشکن
بازشکردداخلشپرسندومدرکوعکسبود
کهتویکیازعکسهاحسینبود!
_اینحسینه؟
_آره!اینمسردستهجاسوسایایرانه
دستگیرشد
هاردوبست
_بستهدیگهبرو
_کیپسشمیدی؟
_بایدبرمادارهامروزشااایدپسشبدم
_حواسمهستبهتا
_مهدیبیکاری؟!
_ارهچطور؟
_برولباسمشکیبخرمحرمنزدیکه
_نهمیخوامبرمدکتردیشبانقدردردنمیکرد
امروزخیلیدردمیکنهمیترسمباندشودربیارمپوستمورقخورده
_ویییپسهمینالانباهمبریم
منمهاردوشبمیبرم
_نهتوبرومنمیخوامبرمپیشبابایممد
_منممیامبریم
_نمیخوادبرو
_مهدیخفهشوبیابریم ؛
_باشهچیبپوشم..
_ست؟پایه؟
_ست ! پایتم
میعادتیشرتسفیدشوباپیراهنکتانسبزپستهاییشوپوشید
باشلوارمشکی ؛آستینشهمدادبالا
منمتیشرتسفیدباپیراهنکتانخاکی
استینشودادمبالاکهدردمکمتربشه
بماماننگفتیمکجامیریم
زدیمبیرونوبا۲۰۶علیرفتیمدرمانگاه
بابایمحمدبدوننوبتماروپذیرشکرد
رفتیمتو
_بهبهسلامآقاپسرایگل
_سلامعمواحسانببخشیدمزاحمشدیم
_حتمابایدچیزیتونبشهبیاید؟
چیشدهحالا
_هیچیدیشبکتریآبجوشریخترودستشیکمروپاشکخوبمیشه
ولیدستشیجوریشده
_اوخاوخمواظبباشیددیگهچندباربگم
_شرمنده
_خببشیناینجا
نشستموپیراهنروییودرآوردم
_باندشودرمیارمممکنهیکمدردداشتهباشه
_باشه
باندشودراوردرسیدبهورقآخرشازدردفریادکشیدم
_تمومشدکندمشکیانقدربدپانسمانکرد؟
ازدردنمیتونستمحرفبزنممیعادجوابداد
_علی؛عمواحسان
_ایندوتابچههمشخرابکارن
بهناماو ؛
رمانپنجگربه ؛
پارتبیستم:
چشماموبازکردمدستمودیدمفشارمافتاد
میعادهممیخبود
_چیشدهچرااینجورینگاهمیکنین؟
_عمودستش...یعنیپوستش..
_کندهشدهپوستشورقخورده
بایدبکنمش
رنگمپریدضربانمرفتروصد
_یعنیچیبکنیعمو
_یعنیبایدددببرمشبرشدارم
تاعفونتنکنه
چرارنگتپریدهمهدی؟؟!
باقیچیاومدسمتمهلمداددرازکشیدم
_بیحسمیکنمامابیحسکاملنمیشی
سوزشسابقوداری
میعاداومدپاهامونگهداره
قیچیوگرفتسمتپوستمدادمرفتهوامیعادغشکردمنمسیاهیدیدم..
-علی-
رویصندلیحوزهنشستهبودم
محمدباسرعتاومدسمتم
_چیهممدچته
_بابام..زنگزد
_خب؟
_گفتداداشاتمهدیومیعادرفتنمطب
مهدیدستشسوختهبودبایدباقیچیپوستشومیکندتاترمیمبشه
_یاخدا
_مهدیومیعادغشکردنبیابریمزودتر
جروههامو.پرتکردمبدورفتمهمراش
سوارماشینمحمدشدیموباسرعترفتیمسمتمطب
هنوزماشینتوقفنکردهبودکهپیادهشدمورفتمبالادروبازکردم
دیدمدوتاشونروتختن
دستمهدیهمدرحالپانسمانه
_سلامعمو
_سلامعلیجانبیاایندوتاداداشترسوتوتحویلبگیر
البتهمیعادفشارشافتادبدلیلکمخوابی
_ولیمیعاددیشبخوابید
_چمیدونمحالااینیکیهمازترسشغشکرد
یعنیخندممیگیره
دستمهدیپانسمانشدودوتاشونبندرتبهوشاومدن
_علیتواینجاچیکارمیکنی؟
_مثلااومدیمراقبمهدیباشی؟
_کوش؟؟
_زندم...دستمدردمیکنه
_دیوانهتوانقدرترسوبودی؟
_ارهتوهمدیدیمقبلمنغشکردی
_منکهبراکمخوابیبودالانمدارمدیوونهمیشم
_توهمشدرحالخوابیدنی
دستکوالاوازپشتبستی
_دیشبتاصبحنخوابیدمجنابعلی
_باشهحالاپاشیدبریمخونه
میعادبلندشددستمهدیهمگرفتمبلندشکردمتشکرکردیموراهافتادیم
_حالامگهدستشچهشکلیبودغشکردین؟
_مهمنیسمهمقصدحسینه
_حسین؟هموندیشبیه؟
_ارههموناونازقصدکتریوریختروم
اونوبیخیالرفتهبودتووسایلمیعاددنبالهاردمیگشت !
هاردخصوصیمهمامنیتی !
_چیشد؟؟!!!
_جاسوسهحسین ؛ مدرکهمداریمبرعلیهش
_میفهمینچیمیگین؟پسرآقایاسر؟!
_آرههمونپسرهنمیبینیچهبلاییسرمآورد؟
_بعداصحبتمیکنیم
رسیدیمخونهوپیادهشدیم..
-مهدی-
رفتیمتوخونهمامانهلکرد
_چیشده؟چرارنگتپریده؟
_هیچیماماندستمو.بردمپانسمانکردمهمین
_الهیبمیرممحمد..ببینازنوکانگشتاشتاآرنجشسوخته
_خوبمیشهخانم
_تقصیرحسینبودبابا
یکیزدمبپهلویمیعاد
_اهمچیزشوخیمیکنه
_خبحالابیایدیکماستراحتکنید
کولروبراشمازدم
درازکشیدمروبهرویکولریککیفیکردیم
بعدشنمازخوندیموموقعنهارشد
مشغولقرمهسبزیمامانبودیم
کهموبایلبابازنگخورد
رفتبیرون
_مهدیجوندستتخیلیدردمیکنه؟
_مهربونشدیمهدیاقصدیداری؟
_نهبجانمیعاد
_اعععبمنچهآروممسرممتوکارخودمه
ایش
_زارشک
بابااومدتونشستپوفبلندیکشید
_چیزیشدهمحمد؟!
_چیزینیست..
_میخوایبعداصحبتکنیم؟!
_نهنیازنیستازسپاهزنگزدن
گفتنبرایاربعینچهارتاجایگاهویژه.داریم
گفتمنمیشه۵تابشهبریمباهمخانوادگی
گفتننه..
منمکهتنهانمیرممیدمشبمهدیومیعادوعلیومحمد .
قاشقموانداختممیعادهمهمینطور
علیهنگکردهبود
_چیچی؟بریمکربلا؟
_آرهدیگه
_میعادددددددددد
بلندشدمبغلشکردموعلیهمپریدروم
دستمدرداومدنعرهزدم
_اعععععععععبیشعورحیواندستم
علیبلندشد
_حالاایندههمحرمومیریمهیئت
_دمتگرمبابا
_بسهحالابیایدبخوریدبرید
منمبایدبرمبیرونکاردارم
نهاروخوردیموسهنفریروزمیندرازکشیدیم
منومیعاددمرخوابیدیمکلههامونتوگوشی
علیقرآنخوندبعدشروکمرمیعاددرازکشید
_بگیرینبخوابیدخیلیخوابممیاد
_نهمنبایدبرمهاردوببرم
یهنیشکونازدستشگرفتم
_توهنوزپسشندادی؟گاوبروزودترپسشبده
_باشدعلیپاشومیخوامبرم
علیبلندشدمیعادرفتعیناسبدرازکشیدروم
رفتتواتاقشلباسپوشیداومد
یهپیراهنسفیدروشهمیهسیوشرتچهارخونهآبیکمرنگآستینشهمدادهبودبالاباساعتمشکی
موهاشهمخوشگل.مدلزدهبودبایهکولهمشکی
_خبمنرفتم
علیگوشهلباسشوکشید
_چتهروانپریش
_عطرتوازکجاخریدی
_مریضبدبخت
میعادرفتعلیترکیدازخنده
_بیشعورانقدرنخندکمرمرگبرگشددد
_باشهاقایغشو
_خفهشوووو
-میعاد-
ازخونهزدمبیرونویهتاکسیگرفتمتاچهارراه
اونجاپیادهشدمتابقیهراهوپیادهبرم
حواسمبهکیفمبودونزدیکهیچکسنمیشدم
سعیمیکردمدوربشمتاکیفدردسترس
کسینباشه .
پیچیدمتویهخیابونفرعی
بایدتاتهشمیرفتمبعدشیهتاکسیتاخوداداره
بهناماو ؛
رمانپنجگربه ؛
پارتبیستویکم:
داشتممیرفتمکهیهوکیفمکشیدهشد
یهموتوریبودکهسعیدرگرفتنکیفمداشت .
دودستیکیفموچسبیدنوولشنکردم
باموتورباسرعتمیرفتنومنروزمینکشیدهمیشدم
اینهاردوبهیچعنواننبایدازدستمیدادم..
دوتاهاردبودیکیشدرپوششچیپس
کههارداصلیبودواونیکیهاردکپی
میترسیدمکیفموازمبگیرن
همهبدنمزخمشدوصورتمبارهابهزمینخورد
دیگهسرمگیجمیرفتمتوجهاینشدمکهچندنفردنبالمن
_ولشکننااااااااامرد..
هاردفیکوبرداشتوکولهوپرتکرد
افتادمرواسفالتبلندشدمویهتکونیبلباسمدادم .
کیفموبرداشتموبیهدفرفتم
یهتاکسیگرفتمصافرفتماداره..
-مهدی-
علیمشغولخیارلامبوندنبود
گوشیشزنگخوردتااومدمبردارممیعادازدراومدداخل
لباسشعجیبخاکیبود
گوشیعلیوبرداشتممامانرفتسمتمیعادکهبپرسهبراچیلباسشخاکیه
_چیهممدهیسراغزنتومیگیری
_مهدیخفهشواخهعلیچگناهیکردگیرشماافتاد
_همینیکههستمیعاااادبیاممده
_اع؟اومدممم
_خبچیکارداری
_باشیخالشیوخ.کاردارم
منومیعادهمزمانگفتیم
_زااااااارشک
_گوشیوبدینبمنببینم
یهلگدزدمبهشبعدپشتکردمبهش
_خببگوچیکارداری
_هیچیبابامیخوامبهشبگمامروزحوزهنیادشببریمهیئت
_کدومهیئت
_بتوچهاخهههه
_خفهشوممدبگوکدومهیئت
_خجالتبکشبچهچارسالازتبزرگترم
_بزرگتریبهعقلهجانم
_ازاونلحاظهممنبزرگترم
_اونومنمشخصمیکنم
گوشیودادمبهمیعاد
_مهدیاذیتنکنبهشبدهگوشیو
_نمیدم
_مردمآزار
_اعخوبهمنمبهتبگممزاحمتلفنی؟
_مهدییییی
_هاهاهامیعادمدادا
_شمادوتاچرازننمیگیرینمنراحتشم
_شمابزرگتریاقدامکنبدبختنشدیمنماقداممیکنم
_میعادتوخیابونمدارممیامدنبالعلی
یهودربازشدومهدیاباسرعتاومدتو
_شمابرادرین؟نهبرادرینننن؟
یکیتوکوچهبخواهرتونبیاحترامیمیکنهطاهابایدجلوش.وایسه؟
سهتاداداشبرایمسخرهکردندارررررم؟
_چیشدهمهدیا
_یکیتوکوچهاذیتمکرده !
تنبلایبدبخت
رفتتواتاق
_ممدسریعخودتوبرسون
باهمونسرووضعرفتیم.پایینطاهاودیدیم
_کجاستاینبیغیرت؟
_داداشفرستادمشبره
_کجااااستطاهامیزنماونکلیهاتهملهمیکنما !
_توکوچه
ممدهمرسیدپنجنفریرفتیم.سراغش
_باباچندباربگمغلطکردم
_غلطوکهکردیبیغیرتبیشعور
پنجنفریافتادیمسرشویاروبعدیهدستکتکمفصلِعسلازدستموندررفت
_اسکلبدبختاعراستیطاهامرخصشدی؟
_بااجازهشماکنیومدیپیشم
اخرینتصویرمنتوبودی
_خبحالاچطوریردیفی؟
_آرهخوبم
_بچهاپایهیهمهمونیهستین؟
والدهمحترمباخواهرامیرنخونهخاله
_حلهداداش
_اوکیساعتِ ؟!
_دیگهساعت۷همهاینجاباشین
ممدقولمیدممراقبزنتباشم
_مهدیییییی
_جوووووون
ممدعینزامبیهاافتاددنبالمونکهرفتیمبالا
علیهمبعدچنددقیقهاومد .
_امشببترکونیم؟
_اینیباروپایهاتم
نمازخوندیموبعدشمامانصدامونکرد
_بچهابیایدنهار
داشتیممیرفتیمسمتمیزدستمیعادودیدم
_میعادبازچ.غلطیکردیاینطوریزخمشد؟
_هیچییهموتوریمیخاستکیفموبدزده
_چیچی؟
__چندباربهتگفتماونهاردکاردستتمیده!!
_چیزینشدهکه..
_الانمیخوایچهغلطیبکنی؟
_هاردوتحویلمیدم
_چطور؟
_چونهاردیکهدزدیدنفیکبود
_مااارمولکککاصنبایدمیمردی
_یزیدشمر
_خب؟
_بنزیادبنسعد
_خب؟
_معاویهابوسفیان
_خب؟
_ابنملجمزنامامحسن
_ایناخریهبهمنمیخورهشرمنده
رفتیمسرمیز
بهناماو ؛
رمانپنجگربه؛
پارتبیستدوم:
نهاروخوردیمومنومیعادرویمبلنشستیم
_خبچیکارکنیمبترکونیم؟
_مثلهمیشهکرمبریزیم
_درچهحد
_درحدیکهراهیبیمارستانبشن؟
_نهجانجدتمیعادگناهدارن
_اومممخبچهکنیم
_موادموردلازم:خمیردندان؛زردچوبه
فلفل؛اندکیدوغ
_همین؟
_اینفقطنوعغذاییشه
_نوعدیگهاییداره؟
_بلیبلینوعدیگشنوعفیزیکیه
موادموردلازم:یکعدددستهبیل
سوزنتهگردویهخودکارجوهری
_بیشعورمیخوایبکشیشون؟
_نهوالاحقشونه
_شیمیاییهمداره؟
_نچهمینقدرشمراهیبیمارستانمیشن
_حلهداشمبزاریکمبخوابمبقرانخستم
_مهدیچغلطیکردیتاحالاکخستهایی؟!
_اوعهمینکهعلیوتحملکنمکلیکارکردم
_ارهمشخصهخنگهمشمیخوابه
_اونکتوییمنکلادوروزدیگهمرخصیدارم
بیخیالمیعاد
مهدیاعصبیباچندتاوسیلعاومدسمتمون
_واچیه
_بشینمیخوامپانسمانتوعوضکنم
_والامیترسم
_چرامگهمنلولوخورخورممم
_نهوحشیوحشیییی
_چیییییییییی
_هیولایوحشیییییی
زبونموبراشتکوندادمبادمپاییافتاددنبالم
_اصلاتقصیرمنهبهتلطفمیکنمانقدرعوضنمیکنمتاعفونتکنهبمیری
خربیخاصیتتتتملتداداشدارنمنمدارمداداشنیستنکهدوتامرغتوخونهپررورشمیدیم
_اهوعپسعلیچی؟
_خفهشووووعلیباشمافرقدارعههه
_باشهمهدیااااابیخیاللل
_خفهشویهجاوایسابزنمتخنکشمم
یهودمپاییوپرتکردخوردبه.سرم
_اییییی
_کوفت
اومدسمتمباخشونتبازشکردوپانسمتنوعوضکرد
بعدهمیهلگدزدیهنیشکونگرفترفت
کلاتخریبکنندستاینبچه
_مهدیانبودمادوتامردهبودیم
_چرا
_چونبچگیمونهرکاریمیکردیمتهشمهدیادعوامونمیکرد
بدلیلوحشیبودنشازشمیترسیدیم
_هنوزهممیترسیم
_وایساالانمجردیهمتاهلکبشیممهدیاهرروزدورمونمیگرده
_وایحق