eitaa logo
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
1.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
716 ویدیو
38 فایل
⚘️﷽⚘ اینجاییم که به صورت رسمی تمام محتوای معنوی ، سیاسی و... رو براتون قرار بدیم💚 . فقط کافیه روی پیام سنجاق شده بزنید تا کلی آمــوزش هـــــای رایگــــان ببینیــــــــد😍 . 💠 پل ارتباطی: https://daigo.ir/secret/5591463884 |🏻 @aragraphec_sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🌸🍃 🍃 #رمان #دختر_شینا ❤️ #قسمت_ششم •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 🔶 وقتی دید به این ر
🌸🍃 🍃 ❤️ •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ •• ﷽ 👝 ساک دستم بود. رفتم و گوشه ای نشستم و بازش کردم. چند تا بلوز و دامن و روسری برام خریده بود. از سلیقه اش خوشم اومد. 😍👌 🔹 نمی دونم چطور شد که یک دفعه دلم گرفت😞 لباس ها رو جمع کردم و ریختم توی ساک و زیپش رو بستم و دویدم توی حیاط⛲️ صمد نبود، رفته بود.... فرداش نیومد. پس فردا و روزهای بعد هم نیومد... 💗 کم کم داشتم نگرانش می شدم. به هیچ کس نمی تونستم رازِ دلم رو بگم. خجالت می کشیدم از مادرم بپرسم خبری از صمد داره یا نه....؟ 🏞 یک روز که سرِ چشمه رفته بودم، از زن ها شنیدم پایگاه آماده باشه و به هیچ سربازی مرخصی نمیدن. ✊ پدرم در خانه از تظاهراتِ ضد شاه حرف می زد و اینکه در اغلبِ شهرها حکومت نظامی شده و مردم شعارهای ضد حکومت و ضد شاه سر می دند؛ امّا روستای ما امن و امان بود و مردم به زندگی آرومِ خود مشغول بودند. 🌺 یک ماه از آخرین باری که "صمد" رو دیده بودم، می گذشت. اون روز خدیجه و برادرم خونمون بودن، نشسته بودیم روی ایوون. مثل تموم خونه های روستایی، درِ حیاطِ ما هم جز شب ها، همیشه باز بود. ❣ شنیدم یک نفر از پشتِ در صدا می زنه: «یاالله... یاالله...» "صمد" بود. برای اولین بار از شنیدنِ صداش حالِ دیگه ای بهم دست داد. قلبم به تپش افتاد.... 🔸 برادرم، ایمان، دوید جلوی در و بعد از سلام و احوال پرسی تعارفش کرد بیاد تو. 💖 "صمد" تا من رو دید، مثل همیشه لبخند زد و سلام داد. حس کردم صورتم داره آتیش می گیره🔥 انگار دو تا کفگیرِ داغ گذاشته بودند روی گونه هام. سرم رو پایین انداختم و رفتم توی اتاق...💞 🔹 خدیجه تعارف کرد "صمد" بیاد تو. تا اون اومد، من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می کشیدم پیشِ برادرم با "صمد" حرف بزنم یا توی اتاقی که اون نشسته، بشینم... 😥 🔶 "صمد" یک ساعت موند و با برادرم و خدیجه حرف زد. وقتی از دیدنِ من ناامید شد، بلند شد، خداحافظی کرد که بره... 🌹 توی ایوون من رو دید و با لحنِ کنایه آمیزی گفت:😏«ببخشید مزاحم شدم. خیلی زحمت دادم. به حاج آقا و شیرین جون سلام برسونید.» بعد خداحافظی کرد و رفت ...... ❇️ خدیجه صدام کرد و گفت: «قدم! باز که گند زدی‼️چرا نیومدی تو. بیچاره! ببین برات چی آورده.» و به چمدونی که دستش بود اشاره کرد و گفت: «دیوانه! این رو برای تو آورده.»👝💝 آن قدر از دیدن "صمد" دستپاچه شده بودم که اصلاً چمدان رو دستش ندیده بودم. 🙃😇 🔷 خدیجه دستم رو گرفت و با هم به یکی از اتاق های تو در تویمان رفتیم. درِ اتاق رو از تو چِفت کردیم و درِ چمدان رو باز کردیم. "صمد" عکسِ بزرگی از خودش رو چسبونده بود توی درِ داخلی چمدان و دورتادورش رو چسب کاری کرده بود. با دیدن عکس، من و خدیجه زدیم زیرِ خنده.☺️ 🎁 چمدان پر از لباس و پارچه بود. لابه لای لباس ها هم چند تا صابونِ عطری عروس گذاشته بود تا همه چیز بوی خوب بگیره.😌 لباس ها هم با سلیقه تمام تا شده بود. خدیجه سرِ شوخی رو باز کرد و گفت: «کوفتت بشه قدم، خوش به حالت. چقدر دوستت داره.» 💥 ایمان، که دنبالمون اومده بود، به در می کوبید. با هول از جا بلند شدم و گفتم: «خدیجه! بیا چمدان رو یه جایی قایم کنیم.»😰 خدیجه تعجب کرد: «چرا قایم کنیم؟!»⁉️ 🔵 خجالت می کشیدم ایمان چمدان رو ببینه. گفتم: «اگه ایمان عکس "صمد" رو ببینه، فکر می کنه من هم به اون عکس دادم.» 🔺ایمان دوباره به در کوبید و گفت: «چرا در رو بستید؟! باز کنید ببینم.» با خدیجه سعی کردیم عکس رو بِکَنیم، نشد. انگار "صمد" زیرِ عکس هم چسب زده بود که به این راحتی کَنده نمی شد. 🔹 خدیجه به شوخی گفت: «ببین انگار چسب دوقلو زده به این عکس. چقدر از خودش متشکره.»😊 ⭕️ ایمان، چنان به در می کوبید که در رو می خواست از جا بِکَنه. 🔸دیدیم چاره ای نیست و عکس رو به هیچ شکلی نمی تونیم بِکَنیم. درِ چمدان رو بستیم و زیر رختخواب هایی که گوشه اتاق و روی هم چیده شده بود، قایمش کردیم. ✳️ خدیجه در رو به روی ایمان باز کرد. ایمان که شستش خبردار شده بود کاسه ای زیر نیم کاسه است، اوّل با نگاه اتاق رو وارسی کرد و بعد گفت: «پس کو چمدان. "صمد" برای قدم چی آورده بود؟!»⁉️ 🔹 زیرِ لب و آهسته به خدیجه گفتم: «به جانِ خودم اگه لو بدی، من می دونم و تو.» خدیجه سرِ ایمان رو گرم کرد و دستش رو کشید و اون رو از اتاق بیرون برد. ✍ادامه دارد... •┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈• هر شب در ڪانال☺️👇🏻 📚http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e📚
💌 زندگی کودکانۀ انسان #پیام_معنوی 🌺 🌺🌺 @masjed_gram
🌹امام علي علیہ السلام مي‌فرمایند: 💠مَڹ عَرَفَ الدُّنیـا لَم یَحزَڹ عَلى ما أصابَہُ...💠 ✔️ڪسي ڪہ دنیــا را بشناسد 💥از رنج‌هایي ڪہ بہ او مي‌رسد اندوهگیڹ نمي‌شود... 📚 غررالحڪم، حدیث ۸۹۳۵ 🌺 🌺🌺 @masjed_gram
#احکام 💠پوشیدن #جوراب_نازک در انظار عمومی چه حکمی دارد؟ ✨ ✨✨ @masjed_gram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من مغازه فروشی داشتم یک سال نزدیک ایام 🎉 بود، وقتی با عباس که بود به مغازه آمدیم، دیدم تمام میوه های جعبه ها📦 غیر قابل استفاده شدند‼️و من همه سرمایه ام از دست داده ام؛😱 وقتی دید خیلی ناراحت شدم و غصه می خورم😓 گفت : ! نگران نباش ، من شب عید نمی خوام، با همین لباس ها عید رو می گذرونم❤️ همین طور که می کرد، اشک چشمام جاری شد😢 و از ته دعاش کردم که خدا عاقبتت رو به خیر کنه👌 وقتی خبر رو بهم دادند، فهمیدم که دعای اون روزم شد💯 برای و مراسم عباس پیراهن مشکی نپوشیدم، شهادت رو مرگ نمی دونستم❌ 🕊|🌹 @masjed_gram
✍ در قسمتی از وصیتنامہ ش نوشتہ بود : 🌸 از ڪـار شبهہ ناڪـ  پرهیز ڪردن واقعا هنر است ، و دعا ڪنیم ڪہ نصیبمان شود . 🌸 مبلغ 500 هزار تومان ڪارت بانڪی بنده را ، بہ ڪار فرهنگی ڪمڪ ڪنید ڪہ خیالم راحت باشد . #شهید_بیست_سالہ_مدافع_حرم #شهید_حجت_الاسلام_میلاد_بدری 🕊 #سالروز_شهادتش 🕊 🌹🕊 @masjed_gram
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
🔹پوسترهای جدید پرسش و پاسخ ↩️پوستر شماره 1 👤 #استاد_احسان_عبادی #پرسش_و_پاسخ_مهدوی تصویر باز
🔹پوسترهای جدید پرسش و پاسخ ↩️پوستر شماره 2 👤 #استاد_احسان_عبادی #پرسش_و_پاسخ_مهدوی تصویر باز شود .🌸☝️ 📝 @masjed_gram ─═इई🍃🌷🍃ईइ═─
#ریحانه 🔹سوال : 💢آيا در حکومت اسلامی‌ پیامبر(ص) و امام علی(ع) #حجاب برای زنان با هر عقايدی که داشتند، واجب بود .؟؟ 👇🌸👇🌸
مسجد امام محمدباقر علیه السلام
#ریحانه 🔹سوال : 💢آيا در حکومت اسلامی‌ پیامبر(ص) و امام علی(ع) #حجاب برای زنان با هر عقايدی که داش
. 🔹پاسخ : ✅در زمان حکومت پیامبر(ص) و پس از نازل شدن آیات حجاب، بسيار کم‌رنگ بوده چرا که در آن عصر مانند حال جمعيت زياد نبود و عوامل بدحجابی، مانند و نيز وجود نداشت، اين در حالی است که امروزه زمينه و عوامل بدحجابی -به طورگسترده- وجود دارد...💥 در عين حال اين مطالب را می‌توان از لحن استفاده نمود که در زمان پیامبر(ص) و امام علی(ع) رعايت حجاب لازم بوده است، زيرا حجاب از ، و است که رعايت آن در هر زمانی لازم است ، لذا در زمان ائمه بايد اين امر رعايت می‌شد.☝️ 👈وقتی که حکم حجاب نازل شد، ناظر به افراد در نازل شد نه این که به عنوان یک وظیفه شرعیِ صرفا فردی نازل شده باشد.✋ 💯در آیه حجاب(۱) به پیامبر(ص) دستور داده شد که حکم خدا را به زنان بگوید و گفتن پیامبر(ص) علاوه بر این که گفتن از باب است گفتن از باب نیز هست. 📜در روایتی از عایشه آمده است: من برتر از زنان انصار ندیدم، همین که آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید، سر خود را با روسری‌های مشکی می پوشیدند...(۲) 🔺حکومت‌های اسلامی در هر زمانی که تشکیل شود، چه زمان پیامبر(ص)، چه زمان امام علی(ع) و چه در زمان های دیگر؛ نظام اسلامی‌شان به «» و به «امر به و نهی از » است☝️ 🚫مگر می‌توان یک حکومتی را به قید اسلامی (به معنای حقیقی) بپذیریم ولی امر به حجاب و نهی از بی حجابی را در آن لحاظ نکنیم⁉️ این امر بدیهی است که در حکومت اسلامی (در هر زمانی که باشد) حجاب و است. 💯حجاب بر مبنای این که از اسلام است از قوانین حکومت اسلامی به شمار می‌آید. 👈و مردمی که قبول کردند (در رفراندم جمهوری اسلامی با بیش از 98 درصد آراء) حکومت در جامعه ایران باشد باید تابع قوانین جامعه اسلامی باشند و در این صورت حجاب علاوه بر این که یک است یک است که لازم الاجرا نیز می‌باشد و تخطی از آن باید با ممانعت های مجری قانون مواجه گردد. 🔰مثال عرفی‌ که مورد قبول و فهم همگان باشد را در قوانين راهنمائی و رانندگی می‌توان مشاهده کرد؛ مثلا در ايران قانون اينگونه وضع شده که اتومبيل ها از سمت راست حرکت می کنند؛ اکنون تصور کنيد گروهی بيايند و بگويند ما در انگلستان ديده‌ايم که اتومبيل‌ها از سمت چپ حرکت می‌کنند، خيلی هم خوب است ما می‌خواهيم آزاد باشيم و طبق آن عمل کنيم چرا ما را اجبار می‌کنيد؟!!👇👇 ♻️تا زمانی که قانون اين کشور حرکت از سمت راست است، اجبار در اجرای آن درست است و موافقت يا مخالفت گروه های اجتماعی نمی‌تواند در آن نقشی داشته باشد.❌ به هزار و يک دليل هم که ثابت کنم حرکت از سمت چپ بهتر است و من آن‌ را می‌پذيرم و می‌پسندم، اگر تخلف کنم و بخواهم به رأی و نظر و پسند خودم عمل کنم با من برخورد می‌شود... 📚۱.سوره نور، آیه ۳۱ ۲.کشاف، ج ۳،ص ۲۳۱ حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، ص ۱۸ قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعـــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿
🌹معجزه استغفار🌹 باهم ببینیم؛☺️👇 🌐💠⚜⚜💠🌐 🌸⇦شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از شکایت کرد . حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند : «استغفار کن» . 🌸⇦شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از و شکایت کرد . حضرتش فرمودند :«استغفار کن» 🌸⇦فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند به او عطا فرماید . حضرت، به او فرمودند :«استغفار کن» 🌸⇦حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به توصیه فرمودید؟! 🌐💠⚜⚜💠🌐 🌸🌸 فرمود :من این توصیه را از خود نگفتم . 🌺🌺 همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره را تلاوت فرمودند : 🕋🕋 «اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ 🌷🌷 از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با بسیار و متعدّد یاری رساند و خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید . قرارگـــاه‌فرهـــنـــگۍبــاقــراݪـــعــلـــومـ 🌿http://eitaa.com/joinchat/2187919365Ce695022c8e🌿