eitaa logo
ما اهل کوفه‌ ایم
164 دنبال‌کننده
137 عکس
196 ویدیو
29 فایل
❣️ سیاست و مهدویت 💥 این سنت الهی است که اگر شما در برابر ظالم خضوع کنید، او بیشتر فشار می‌آورد. https://eitaa.com/MaKofian/6 https://eitaa.com/MaKofian/7 .
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 تفسیر قرآن 📆 شماره جلسه: 00001 ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 🔺ماه رجب ماه بعثت است. ماه رمضان ماه قرآن است. چون آغاز وحی است که اولین آیه در آن روز نازل شده ما هم تفسیر را تبرکاً از این روز شروع میکنیم تا توفیق دهد که قرآن در جان ما مانوس شود. کسی بی وضو در جلسات شرکت نکند. باید با قرآن مانوس شد چون ابدی است، چه در دنیا چه در آخرت همیشه با ماست. 1⃣ تفسیر قرآن مقدماتی دارد. مقدمه اول: اگر کتاب و رشته ای برای مطلب مخصوصی باشد فقط اهل آن گروه یا رشته باید به محتوا و زبان کتاب آشنا باشند و فقط هم برای آنها نافع است. لازم نیست همه بفهمند. همه علوم عقلی و نقلی دنیا چنین است همچون فقه و فلسفه. اما اگر کتابی برای بود اول زبانش باید طوری باشد که همه بفهمند و دوم به حال همه نافع باشد و هیچکس از آن بی نیاز نباشد. نه کسی بگوید من از فهمش عاجزم و نه کسی بگوید من بی نیازم. مثل آب که همه میفهمند، در دسترس همه است و همه هم محتاجند. 2⃣ قرآن اول ادعا میکند که برای و همه هست. لازمه این ادعا این است که همه بفهمند و برای همه نافع باشد. درحالیکه این کتاب عربی است. منظور از اینکه همه بفهمند این است که به همه مردم باشد و برای فرهنگ خاصی نباشد نه اینکه به همه باشد چون مردم زبان مشترکی ندارند. فرهنگ اگر به نژاد و اقلیم و قوم برگردد مشترک نیست اما اگر به فطرت برگشت مشترک است چون تنها زبان مشترک جهانیان، است. قرآن میخواهد به احتیاج صادق فطرت انسان پاسخ دهد نه احتیاج کاذب. 3⃣ چون قرآن برای بشر است باید همه بفهمند، همه نیاز داشته باشند و چون برای زبان مشترک انسانی یعنی است باید برای همه زمانها باشد. قرآن جهانی است که در آیه ۳۱ مدثر که اوایل بعثت آمده ذکر شده است «و ما هی ذکری الا للبشر». (ترتیب و شماره سوره ها را جوانها یاد بگیرند. کلا دو صفحه و حفظش عبادت است.) در آیه ۲۸ سبا نیز آمده «ارسلنا... الا کافة للناس». آیه اول سوره فرقان نیز گوید «پیامبر بیم دهنده جهانی است». اطلاق و عدم قید در همه این آیات نشان از این دارد که برای گذشته و حال و است. 4⃣ دوم اینکه قرآن زبانش نباید پیچیده و دارای اصطلاحات خاص ریاضی و فقهی و ... باشد. منظور از زبان هم است نه اشتراک در زبان چون شدنی نیست. قرآن است و برای دیدن نور نیاز به غیر نیست اگرچه شدت نور را همه درک نمیکنند اما اصل قرآن و ««محتوای ضروری» آن را همه درک میکنند. همه آیات، نور و قابل فهمند. حتی «حروف مقطعه» ابتدای برخی سور نیز محصول آیات همان سوره است همچون علامت و نشان موسسات. 5⃣ نه اینکه تا گفتند قرآن نور است نیاز به روایات نباشد چون پیامبر گفت کلید این نور، و اهل بیت است که برای فهم نور باید به آنها مراجعه کرد یعنی قرآن حداقل نور را به همه میرساند و برای فهم بیشتر پیامبر را هم قرآن معرفی کرده که به او مراجعه کنند. پس قرآن ادعا دارد که هیچ جای تیره و مبهم ندارد. نور برای همه قابل فهم است و نیاز به پیش زمینه و پیش داوری ندارد. برای نیز محکمات را معین کرده چنانکه فرزندان در دامن مادر رشد میکنند. تفسیر قابل فهم است اما تاویلش با خداست. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 .
📇 تفسیر قرآن 📆 شماره جلسه: 00002 ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 🔺1⃣ گفتیم این کتاب برای است نه نژاد خاص. پس باید همه آنرا با فطرتشان بفهمند و همه به آن نیازمند هم باشند. این کتاب جهانیست پس باید به زبان مشترک انسانها که است باشد نه اینکه زبان لفظی و ادبی مشترک باشد چون چنین چیزی ممکن نیست. گنگ و مبهم هم نباید باشد چون به فرهنگ خاصی برای تفسیر نیاز پیدا میکرد. همه آیات قابل فهمند اما درجات باطنی آن در دسترس همه نیست. 🔺2⃣ گفتیم قرآن است. آیه ۱۷۴ نساء خطاب به مردم گوید:« یا ایها الناس قد جائکم برهان من ربکم و انزلنا الیکم نوراً مبینا» همه چیز را روشن کرده چه اخلاق چه علم و عمل و .... در آیه ۸ تغابن قرآن را نور دانسته «و آمنوا بالله و رسوله و نور الذی انزلنا» نوری که در کنار پیامبر ذکر شود همان قرآن است زیرا در آیه ۱۵۷ اعراف گوید از نوری تبعیت کنید که با پیامبر نازل شده است. 🔺3⃣ آیه ۸۹ نحل این است «و انزلنا علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شیء» نمیشود قرآن مبین و همه چیز باشد و خودش روشن نباشد! آیات متشابه نیز با آیات محکم تبیین میشود. پس آیه مبهم نداریم. گوید و انزلنا الیک لتبیّنه. یعنی گوید آنرا برای تو نازل کردیم تا تو مفسرش باشی. آیه ۳۰ روم گوید دین مطابق فطرت است و فطرت نیست «فطرت الله الذی فطر الله علیها». 🔺4⃣ قرآن غیر از دستور به ، خودش نیز سعی میکند در تفسیر قرآن جدال احسن کند مانند آیه ۱۲۵ نمل. و گوید اگر شخصی با استدلال نمیفهمید با و پند و اندرز برایش توضیح بده. چون قرآن برعکس همه کتابهای علمی، نور است و باید همه بفهمند. مثلا در مورد اصل توحید که قرآن برای اثباتش برهان تمانع وجود دو خدا در یک زمان مطرح میکند «فی خلق السماوات و الارض ما تری من تفاوت» گوید در نظام آفرینش هیچ چیز فوت نشده و خلل و گسیختگی نیست. هر جا شکافی بود گوید این است. میفرماید دوباره نگاه تا ببینی که هیچ فطوری نیست. منظور از بار دیگر، غیر از بار اول است یعنی هزار بار هم نگاه کنی غیر از نظم نمیبینی. 🔺5⃣ کسی که عربی بلد نیست همینکه برایش ترجمه شود مفهوم را میفهمد و نیاز ندارد مفاهیم ظاهری قرآن برایش تفسیر شود. پس همه به محتوا و معنای ظاهری قرآن دسترسی دارند. بعلاوه اینکه بعد هم با مثال خیلی چیزها را توضیح می دهد. مقداری که همه از آیه بفهمند قابل فهم است و نیاز به علوم خاص یا پاکی دل و یقین و ایمان دارد. همزمان که آسان است و سخت نیست (چون فطرت تمامش را میفهمد)، سنگین است و سست نیست (چون مطلب سست و بی محتوا ندارد.) 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 .
📇 تفسیر قرآن 📆 شماره جلسه: 00004 ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 🔺1⃣قرآن کتابی جهانی است پس باید به زبان مشترک همه انسانها از گذشته تا قیامت باشد. منظور از این زبان، است نه لفظ و زبان مشترک هم است چون هم همگان آنرا میفهمند و هم به حال همه سودمند است. این دو مقام «فهم و سودمندی» سبب جهانی شدن کتاب خواهد شد. 🔺2⃣در مقام «قابل فهم بودن» برای همه، دو بحث است. یکی مستمع بتواند بفهمند و دوم متکلم خوب حرف بزند و پیچیده سخن نگوید. هر کدام نباشد دیگر کتاب نخواهد بود.برای اینکه ما بتوانیم بفهمیم با روبروییم. چه علمی لازم است که انسان قرآن را بفهمد؟ این قرآن پیچیده نیست که نیاز به علوم دیگر ندارد وگرنه آن علوم میشوند اصل و قرآن فرع. اگر آن علوم عوض شدند فهم قرآنی هم عوض میگردد. هرگز نمیتوان یک کتاب مصون و معصوم را به کتاب غیر مصون ارجاع داد. با فلسفه و کلام و فقه و ... نمیشود آنرا تفسیر کرد چون قرآن فقط برای فیلسوف و متکلم و فقیه نیست. قرآن را با خود قرآن میتوان فهمید. 🔺3⃣قرآن، خداوند است و مأدبه آن غذای آماده ایست که دیگران را دعوت به آن میکنند. باید با «دست خالی» نزد قرآن رفت و از آن سیراب شد. نمیتوان با دانسته های علمی قبل نزد قرآن رفت و آن علوم را بر قرآن تحمیل کرد چون در این صورت قرآن را با دانسته های خویش میدهد نه اینکه تفسیر کند. فقط باید را حفظ کرد و صفای ضمیر را از گناه حفظ کرد و آنگاه نزد قرآن رود تا چیزی بفهمد و البته هر کس به اندازه دانسته خویش چیز میفهمد. 🔺4⃣خداوند ۳ سِمت برای پیامبر خویش تعیین کرد: «تلاوت، تعلیم، تزکیه». تلاوتش نور است. تعلیمش نور است چون به بهترین راهها حرف را میفهماند حتی با مثل. انسان تحصیل نکرده مطالب قرآن را با مثالهایش میفهمد و انسان تحصیل نکرده به صرف خواندن اصل مطلب. 🔺5⃣گاهی یک آیه تمام مطلب را در مورد بحثی بیان میکند. گاهی نیز یک مطلب مثل ساختمانی بلند است که یک آیه صرفا بعضی از قسمتهای این ساختمان را بیان کرده است قسمتهای دیگر در آیات دیگر آمده. این همان است تا این ساختمان را تکمیل کند. 6⃣حجیت تفسیر قرآن به قرآن دلایلی دارد: 🔺اول استدلال عقلی: اصولیین در یافتن احکام اینطورند که وقتی عامی دیدند دنبال مخصص میروند و اگر مطلق دیدند به دنبال مقید و ... تا اگر ظهور لفظی نشان داد که باید آیات دیگر هم درنظر گرفته شود آن هم بیاید. 🔺دوم استدلال لفظی: قرآن نیز گوید همه آیات را با هم بسنجید تا ببینید در قرآن اختلافی هست یا نه. چون قرآن در طول ۲۳ سال به تدریج آمده حال آنکه اختلافی نیست. همانطور که اجزای جهان با هم منتظم و هماهنگند آیات قرآن نیز اینطورند. 🔺سوم اینکه اگر مطبی در آیه ای آمد و حدودش در آیات دیگر آمده زمانی این کتاب خواهر بود که هیچ مطلب تیره و مبهم نداشته باشد پس باید آیه اصلی را با آیات مرتبط تفسیر کرد تا نور و روشن باشد. قرآن «تبیان کل شیء» است چگونه میتواند تبیان خودش نباشد؟ یعنی بخواهد همه مطالب مورد نیاز انسان را بیان کند حال آنکه برای فهم خودش نیاز به علوم دیگر باشد! 🔺دلیل چهارم سیره ائمه است که میگفتند این آیه به شهادت فلان آیه بدان معناست چنانکه از قضاوتهای امام علی میفهمیم. خداوند در آیه ۴۴ سوره نحل صراحتا گوید معلم و ، پیامبر اکرم است. پس ما عمومات قرآن را طبق نص خود قرآن، به روایات معصومین ارجاع میدهیم نه اینکه آن یک چیز جدایی باشد چون همانطور که گفته شد تفسیر قرآن باید بر خود قرآن عرضه شود نه علوم دیگر. پس خود قرآن، کلیددار و بیان کننده آیات و احکام را مشخص کرده و آن را معین کرده است. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 .