eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
622 عکس
201 ویدیو
213 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
برگزاری نشست امروز ساعت چهار به صورت مجازی 👆👆👆👆
و من كلام له عليه‌السلام لما أظفره الله بأصحاب الجمل وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ وَدِدْتُ أَنَّ أَخِي فُلاَناً كَانَ شَاهِدَنَا لِيَرَى مَا نَصَرَكَ اَللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِكَ فَقَالَ لَهُ عليه‌السلام أَ هَوَى أَخِيكَ مَعَنَا فَقَالَ نَعَمْ قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِي أَصْلاَبِ اَلرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ اَلنِّسَاءِ سَيَرْعَفُ بِهِمُ اَلزَّمَانُ. از سخنان امیرالمومنین علیه‌السلام است «به وقتى كه در نبرد جمل پيروز شد يكى از يارانش گفت: «دوست داشتم برادرم در اين صحنه بود و مى‌ديد چگونه خداوند تو را بر دشمنانت يارى داد». امام به او فرمود: آيا ميل برادرت با ماست گفت: آرى فرمود: بى‌شك با ما حضور داشته بلكه اقوامى با ما در اين لشكر حضور داشتند كه هم اكنون در صلب پدران و رحم زنان هستند آنان كه زمانهاى آينده ظهورشان مى‌دهد. 📗نهج‌البلاغه، خطبه۱۲. @MaarefHadith
و قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا. فجر انقلاب مبارک باشد.
امام جواد علیه السلام: الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ، وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَالٍ. اعتماد به خدای‌ متعال‌،بهای هر چیز گران بها و نردبانی به‌ سوی بلندی‌ هاست. ولادت علیه‌السلام مبارک باد🌸 📗بحار الأنوار ج۷۵ص۳۶۴ @MaarefHadith
صلوات بر امیرالمومنین حضرت علی علیه‌السلام میلاد با سعادت حضرت علی علیه‌السلام مبارک باد🌸 @MaarefHadith
عن رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله: زيِّنُوا مَجَالِسَكُمْ بِذِكْرِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ پیامبر اکرم: مجالس خود را با یاد علی علیه‌السلام، زینت دهید. 📗بحار الأنوار، ج۳۸، ص۱۹۹. @MaarefHadith
از سلسله نشست‌های علمی گروه حدیث پژوهی پژوهشکده معارف اهل‌بیت علیهم السلام به صورت حضوری و مجازی برگزار می‌شود" 📝موضوع نشست: فهرست نجاشی به مثابه ی حاشیه ای بر فهرست طوسی 🎙ارائه هنده: حجت الاسلام والمسلمین مصطفی بارگاهی 🕕 زمان: یکشنبه مورخ 1400/12/1 ساعت 19 🏢 مکان: خیابان شهدا (صفائیه)، کوچه ۲۱، کوچه ۳، پلاک ۵۰، سالن کنفرانس مرکز تخصصی معارف اهل‌بیت علیهم السلام 🔻لینک حضور مجازی در جلسه: https://lms.maaref.org/hadith/ 🔸 رمز بیننده: ۱۲۳۱۳۴۵۶۷۸ 🎥پخش زنده از اینستاگرام https://www.instagram.com/hadith_maaref ✨ظرفیت پذیرش حضوری محدود می باشد و جلسه با رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی (استفاده از ماسک و فاصله گذاری) برگزار خواهد شد. 🆔 @hadith_maaref
عن رسول‌الله (ص): من بَكى عَلى مُصابِ هذِهِ البِنتِ (زَينَبَ بَنتِ عَلِيٍ عليهاالسلام) كانَ كَمَن بَكى عَلى أخَوَيهَا الحَسَنِ و الحُسَينِ عليهماالسلام پیامبر اکرم (ص): هر كس بر مصيبت هاى اين دختر (زينب عليهاالسلام) بگريد ، همانند كسى است كه بر برادرانش ، حسن و حسين عليهماالسلام ، گريسته باشد . 📗وفيات الأئمه ، ص ۴۳۱. @MaarefHadith
حدیثی به نقل از پیامبر اکرم (ص) از طریق شیعه و اهل تسنن در منابع حدیثی بیان شده است که «إِنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ». كهن‏ترين كتاب حديثى شيعه كه اين حديث را نقل کرده قرب الاسناد اثر ابوالعباس عبداللَّه بن جعفر حميرى (1) و بعد از آن کتاب «معانى الاخبار» (2) است. در قرن های بعدی این حدیث به منابع حدیثی متأخّر شيعه مانند بحارالانوار (3) و وسائل الشيعه (4) راه يافته است. در منابع متعددی از اهل تسنن نیز این حدیث وجود دارد، اما مهمترين منابع حديثى اهل سنّت مانند صحاح ششگانه، مسند ابن حنبل ، موطأ مالك و سنن دارمى اين حديث را ذکر نکرده اند. متن حدیث متن حدیث در «قرب الاسناد» «دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَرَأَيْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا الْبُلْهَ- يَعْنِي بِالْبُلْهِ الْمُتَغَافِلَ عَنِ الشَّرِّ الْعَاقِلَ فِي الْخَيْرِ- وَ الَّذِينَ يَصُومُونَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي كُلِّ شَهْر». ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمود پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: وارد بهشت شدم و بیشتر اهل بهشت را ابلهان یافتم یعنی کسانی که در شرور خود را به غفلت و نادانی می‌زنند و در خوبی‌ها عاقل روزگارند، کسانی که سه روز از هر ماه را روزه می‌گیرند. در این جا مشخص نیست ادامه روایت که می گوید: «یعنی بالبله ...» سخن امام است و یا سخن حمیری یا شخص دیگر که در سلسه سند این حدیث قرار دارد. صدوق نیز چنین نقل کرده است: حدّثنا ابى رحمةاللَّه عليه قال: حدَّثنا عبداللَّه بن جعفر الحميرى عن هارون بن مسلم عن مَسعَدة بن صدقه عن جعفر بن محمد عن ابيه عن آبائه‏ علیه السلام قال: قال النبى‏ صلی الله علیه وآله: «دَخَلْتُ الجَنَّةَ فَرَأَيْتُ اكثَرَ اهلِها البُلْه و قال: قلت: ما البلهُ؟ فقال: العاقل فى الخير، الغافل عن الشر الذى يصومُ فى كل شهرٍ ثلاثةَ ايامٍ»؛ ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمودند که رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: داخل بهشت شدم پس ديدم اكثر اهل بهشت از ابلهان هستند. پرسیده شد: بُله و ابلهان چه کسانی هستند؟ گفت: منظور من از ابله، عاقل در امور خير و غافل از كارهاي شرّ است، كسي كه در هر ماه سه روز، روزه مي گيرد. در نقل صدوق، قسمت «یعنی بالبله ...» نقل به معنا شده و به صورت پرسش و پاسخی آمده است. «ابن ادريس حلّى» حدیث را با سند «قرب الاسناد» به صورت متفاوت، این گونه بیان کرده: «أَكْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ قَالَ قُلْتُ هَؤُلَاءِ الْمُصَابُونَ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ فَقَالَ لِي لَا الَّذِينَ يَتَغَافَلُونَ عَمَّا يَكْرَهُونَ يَتَبَالَهُونَ عَنْهُ»؛ (5) بر اساس این نقل از حضرت سوال شده است که آیا مراد از آن افرادی هستند که دچار مشکل عقلی هستند و چیزی نمی فهمند فرمود: خیر این گونه نیست مراد از آنها کسانی هستند که از چیزهایی که نمی‌پسندد و خوششان نمی‌آید خود را به بیراهه می‌زنند. ابن ابى جمهور احسايى متن حديث را به نقل از منابع اهل تسنن به شكل زير نقل كرده: «أَنَّهُ قَالَ اطَّلَعْتُ فِي الْجَنَّةِ فَرَأَيْتُ أَكْثَر أَهْلِهَا الْبُلْهَ وَ اطَّلَعْتُ عَلَى النَّارِ فَوَجَدْتُ أَكْثَرَ أَهْلِهَا النِّسَاءَ». (6) برخی نیز کلمه مجانین را اضافه کرده اند و چنین نقل نموده اند: «إِنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ وَ الْمَجَانِينُ». (7) معنا کلمه «بَلَه» معانی متعددی برای این کلمه بیان کرده اند مثلا رویگردانی از بدی، غافل از تحصیل رضای خدا و عاملان به ظواهر دین از جمله نظراتی است که بیان شده است، اما ظاهرا بهتر است معنای آن را در حدیث مستضعف فکری دانست به دلیل این که در شماری چند از روایات ،همین معنای به کار رفته است: مثلاً در روایتی به نقل از زراره آمده است که به امام باقر علیه السلام عرض کردم من بیم دارم که ازدواج با کسی که هم عقیده و هم مسلک من نیست بر من روا نباشد. «فَقَالَ مَا يَمْنَعُكَ مِنَ الْبُلْهِ مِنَ النِّسَاءِ قُلْتُ وَ مَا الْبُلْهُ قَالَ هُنَّ الْمُسْتَضْعَفَاتُ مِنَ اللَّاتِي لَا يَنْصِبْنَ وَ لَا يَعْرِفْنَ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ»؛ امام فرمود: چه چیز تو را از ازدواج با زنان بُله باز می‌دارد؟ گفتم: بله چیست؟ فرمود: زنان مستضعفی که نه با شما دشمن هستند و نه با عقیده شما آشنایی دارند. (8) در حدیث دیگری آمده است که حُمْران بن اعین گفت: یکی از خویشاوندانش می‌خواست ازدواج کند و زن مسلمانی که موافق با مذهب او باشد نمی‌یافت، من این مشکل را با امام صادق علیه السلام در میان گذاشتم. امام فرمود: «أَيْنَ أَنْتَ مِنَ الْبُلْهِ الَّذِينَ لَا يَعْرِفُونَ شَيْئاً»؛ یعنی چرا از زنان بُله که چیزی -از مسائل و اختلافات مذهبی وعقیدتی-ش نمی‌دانند غافل هستی)؟ (9) پس حدیث «أَكْثَرُ أَهْلِ الْجَنَّةِ الْبُلْه‏» به معنای نابخرد و ضعف عقلی مقصود نیست، بلکه واژه «بُلْه» مستضعف فکری است. @MaarefHadith
پی نوشت ها: 1. قرب الإسناد، محقق، ص75-‏2. معاني الأخبار، ص203- 3. بحار الانوار، ج‏67، ص9- 4. وسائل الشيعة، ج‏10، ص426- 5. السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي( و المستطرفات)، ج‏3، ص566- 6. عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ج1، ص119 -7. عمدة عيون صحاح الأخبار في مناقب إمام الأبرار، ص159 -8. الکافي، ج‏5، ص349- 9. همان، ج‏5، ص349. @MaarefHadith
تحلیل فاصله زمانی نگارش منابع حدیثی فریقین.pdf
457.9K
✅ تحلیل فاصله زمانی نگارش منابع حدیثی فریقین ✍️ احسان سرخه‌ای 🔖 بررسی شروح و آثار پیرامونی منابع حدیثی، تأکیدی بر ضرورت شرح و حل مشکلات فهم احادیث تلقی می‌شود. مروری بر آثار شرح الحدیثی فریقین از وجود تفاوت معناداری در زمان آغاز تألیف چنین آثاری میان شیعه و اهل سنت حکایت می‌کند. بررسی آثار پیرامونی دو اثر مهم حدیثی عامه یعنی «صحیح بخاری» و «صحیح مسلم» از یک سو و «الکافی» و «تهذیب الأحکام» از دیگر سو نشان می‌دهد که عالمان امامی بسیار دیرتر از محققان عامه به نگارش آثار شرح الحدیثی این کتب مهم خود اقدام نموده‌اند، در حالی که این رخداد درباره «نهج البلاغه» اتفاق نیفتاده است. این مقاله در تلاش است با نشان دادن تفاوت موجود، محققان را به بررسی عوامل تأخیر امامیه در نگارش شروح متمایل نماید. برای مطالعه مقاله با لینک مستقیم به 👈 اینجا مراجعه کنید. @MaarefHadith
سفارش امام كاظم به فرماندار ري از مردي اهل ري نقل شده است كه گفت: يكي از نويسندگان يحيي بن خالد فرماندار ري شد. من مقداري ماليات بدهكار بودم مي ترسيدم كه مرا مجبور به پرداخت آن كند در آن صورت هر چه داشتم از بين مي رفت. به من گفتند: او شيعه و پيرو ائمه ي طاهرين عليهم السلام است. مي خواستم به او مراجعه كنم ولي ترسيدم چنين نباشد بعد به پاي خود گرفتار شوم. بالاخره تصميم گرفتم فرار كنم و به در خانه ي خدا روم. سپس به حج رفتم و حضرت موسي بن جعفر عليه السلام را زيارت كردم و جريان را به عرض ايشان رساندم امام عليه السلام نامه اي به اين مضمون براي او نوشت: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرّحِیم اعْلَمْ انَّ للَّهِ تَحْتَ عَرْشِهِ ظِلّاً لا یَسْکُنُهُ الّا مَنْ اسْدی الی اخیهِ مَعْروفاً اوْ نَفَّسَ عَنْهُ کُرْبَةً، اوْادْخَلَ عَلَی قَلْبِهِ سُروراً وَهذا اخوکَ والسلام ؛ آگاه باش، زیر عرش الهی سایه‌ای وجود دارد که فقط سه طایفه در آن سکونت دارند، کسی که در حق برادر ایمانی خود خیر و نیکی انجام دهد، یا گرهی از مشکلات او بگشاید، یا سرور و شادی به قلب او وارد سازد؛ حامل نامه هم برادر توست، سلام و رحمت الهی بر شما باد». از حج بازگشتم وارد شهر خود شدم و شبانه به در منزل او رفتم و از او اجازه خواستم. گفتم بگوئيد پيكي از طرف صابر آمده است ديدم پاي برهنه بيرون شد درب را باز كرد مرا بوسيد بعد در آغوش گرفت و پيوسته پيشاني مرا مي بوسيد و پيوسته اين كار را تكرار مي كرد و مرتب از من مي پرسيد خودت مولايم را ديده اي؟ حالش چطور است؟ وقتي خبر از سلامتي و خوبي آن جناب مي دادم شاد مي شد و شكر خدا مي كرد، مرا وارد خانه ي خود كرد و در بالاي اطاق نشاند. خودش در مقابل من نشست. نامه را به او دادم او نامه را بوسيد و خواند بعد دستور داد لباسها و اندوخته ي مالي او را بياورند. تمام پولهايش را با من تقسيم كرد. يك دينار براي من و يكي براي خودش، همين طور يك درهم براي خود يكي براي من و لباسهايش را نيز همين طور تقسيم نمود و آنچه نمي شد قسمت كرد قيمتش را به من مي داد در تمام اين تقسيم مي گفت: برادر شادمانت كردم. مي گفتم: آري، به خدا خيلي خوشحال شدم. بعد دفتر بدهي مالياتي را خواست و هر چه به نام من نوشته بود حذف كرد و نوشته اي به من داد كه بدهي ندارم و من از او وداع نموده به خانه برگشتم. با خود گفتم نمي توانم جبران محبت و نيكي اين شخص را بكنم مگر اينكه سال آينده به حج بروم و برايش دعا كنم و حضرت موسي بن جعفر عليه السلام را زيارت نمايم و به ايشان عرض كنم با من چه كرد. اين كار را انجام دادم، وقتي خدمت موسي ابن جعفر عليه السلام رسيدم، جريان را به ايشان عرض كردم ديدم پيوسته امام عليه السلام شاد مي شود. عرض كردم: آقاي من، شما هم شاد شديد؟! حضرت موسي بن جعفر عليه السلام فرمود: آري، به خدا قسم مرا مسرور كرد، اميرالمؤمنين عليه السلام را مسرور نمود، به خدا قسم جدم پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم را مسرور نمود و خدا را مسرور كرد. 📚 بحار الانوار، ج48، ص174. @MaarefHadith
نکته‌ای پیرامون دعای ✍محمدباقر ملکیان ساليان درازی است در مورد دعايی که در ماه رجب بعد از نمازهای يوميه خوانده می شود بحث های مختلفی شده است. اين دعا را سيد بن طاوس را با اين سند نقل کرده است: «روى أبو الحسن عليّ بن محمّد البرسي رضي اللّه عنه، قال: أخبرنا الحسين بن أحمد بن شيبان، قال: حدّثنا حمزة بن القاسم العلويّ العباسي، قال: حدّثنا محمّد بن عبد اللّه بن عمران البرقي، عن محمّد بن عليّ الهمداني، قال: أخبرني محمّد بن سنان، عن محمّد السجاد في حديث طويل، قال: قلت لأبي عبد اللّه (عليه السلام)‏»، الحديث. (الإقبال بالأعمال الحسنة، ج‏3، ص211) سخن در تکه آخر دعاست: ثمّ مدّ أبو عبد اللّه (عليه السلام) يده اليسرى فقبض على لحيته و دعا بهذا الدّعاء و هو يلوذ بسبّابته اليمنى، ثمّ قال بعد ذلك: يا ذَا الْجَلالِ وَ الإِكْرامِ يا ذَا النَّعْماءِ وَ الْجُودِ، يا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، حَرِّمْ شَيْبَتِي عَلَى النّار. (الإقبال بالأعمال الحسنة، ج‏3، ص211) اما به نظر می رسد نقل رجال کشی ـ که هم سندش بهتر وکاملتر است وهم متنش بی دغدغه تر ـ برای فهم اين تکه راهگشاست. نقل کشی اين گونه است: طَاهِرُ بْنُ عِيسَى الْوَرَّاقُ، قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ أَيُّوبَ، قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحَسَنِ صَالِحُ بْنُ أَبِي حَمَّادٍ الرَّازِيُّ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْخَطَّابِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَيْدٍ الشَّحَّامِ، قَالَ: رَءَانِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ أَنَا أُصَلِّي فَأَرْسَلَ إِلَيَّ وَ دَعَانِي، فَقَالَ لِي: مِنْ أَيْنَ أَنْتَ؟ قُلْتُ: مِنْ مَوَالِيكَ، قَالَ: فَأَيُّ مَوَالِي؟ قُلْتُ: مِنَ الْكُوفَةِ، فَقَالَ: مَنْ تَعْرِفُ مِنَ الْكُوفَةِ؟ ... قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ عَلِّمْنِي دُعَاءً! قَالَ: اكْتُبْ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، يَا مَنْ‏ أَرْجُوهُ‏ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ عَثْرَةٍ، يَا مَنْ يُعْطِي الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ وَ يَا مَنْ أَعْطَى مَنْ سَأَلَهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً، يَا مَنْ أَعْطَى مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ‏ وَ لَمْ يَعْرِفْهُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ، وَ أَعْطِنِي بِمَسْأَلَتِي إِيَّاكَ جَمِيعَ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ جَمِيعِ خَيْرِ الْآخِرَةِ، فَإِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ لِمَا أَعْطَيْتَ وَ زِدْنِي مِنْ سَعَةِ فَضْلِكَ يَا كَرِيمُ، ثُمَّ رَفَعَ يَدَيْهِ، فَقَالَ: يَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ ارْحَمْ شَيْبَتِي مِنَ النَّارِ، ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى لِحْيَتِهِ وَ لَمْ يَرْفَعْهَا إِلَّا وَ قَدِ امْتَلَأَ ظَهْرُ كَفِّهِ دُمُوعاً. (اختيار معرفة الرجال، ص: 370، الرقم: 68). @MaarefHadith
سلسله نشست های همگرایی، برادری و پیشرفت ✳️ حجیت قول اهل بیت و اصحاب پیامبر از نگاه مذاهب اسلامی 🎙حجت الاسلام دکتر محمدکاظم رحمان ستایش 🎙مولوی دکتر عبیدالله بادپا 🔺 نشست 28 🗓 دوشنبه 2 اسفندماه ١۴٠٠ ⏰ ساعت 19:00 الی20:30 🌐 لینک ورود 🔗 online.dmsonnat.ir/neshast
✅ اصطلاح‌شناسی «صحیح الحدیث» ✍️ فریبا رضازاده کهنکی- محمدکاظم رحمان ستایش 🔖 در بین رجالیان شیعه اصطلاحی به کار می رود به نام «صحیح الحدیث». در مورد معنا و منظور این اصطلاح اختلاف نظر وجود دارد، در این مقاله به معرفی نظر متأخران و بازخوانی اختلاف‌نظرهای موجود درباره این اصطلاح در قلم قدما، به طرح نظر، شیخ حر عاملی، به‌عنوان فردی که نظرات رجالی‌اش مورد رجوع بسیاری از بزرگان در مباحث رجالی هستند، پرداخته می شود. در این راستا با نگاهی گزارشی- تحلیلی یافته‌های ذیل به‌دست آمده است: اصطلاح «صحیح الحدیث»، ناظربه راوی و حدیث او (هر دو) می‌باشد و کاربرد این اصطلاح دربارۀ کتابِ راوی، اشاره به صحیح‌بودن احادیث کتاب خاص وی است و همۀ روایات او مدنظر نیست. در سایر موارد، اصطلاح مزبور اثبات‌کنندۀ صحت کل روایات آن راوی فی‌النفسه بوده و همۀ راویان اسناد روایات آن راوی را شامل نمی‌شود که در این مورد اصطلاح موردنظر ناظر به حال راوی نیز است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ این مقاله را می توانید با لینک مستقیم در 👈 اینجا مطالعه کنید. @MaarefHadith
قال امیرالمومنین علیه السلام: لا تُكثِرَنَّ الخَلوَةَ بالنِّساءِ فيَملَلنَكَ و تَمَلَّهُنَّ ، و استَبقِ مِن نَفسِكَ و عَقلِكَ بالإبطاءِ عَنهُنَّ. امام على عليه السلام فرمودند: با زنان زياد خلوت نشينى مكن كه از يكديگر ملول مى شويد و با كندى كردن از [رفتن نزد] ايشان قدرى از جان و خرد خويش را باقى گذار. @MaarefHadith
🔻رابطه بنی امیه و قبیله قریش (تبار بنی امیه) در نامه ۱۷ نهج البلاغه حضرت در مقایسه بین تبار خویش و اجداد معاویة می‌فرمایند: وَ أَمَّا قَوْلُكَ إِنَّا بَنُو عَبْدِ مَنَافٍ فَكَذَلِكَ نَحْنُ وَ لَكِنْ أُمَيَّةُ كَهَاشِمٍ وَ لاَ حَرْبٌ كَعَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ وَ لاَ أَبُو سُفْيَانَ كَأَبِي طَالِبٍ وَ لاَ اَلْمُهَاجِرُ كَالطَّلِيقِ وَ لاَ اَلصَّرِيحُ كَاللَّصِيقِ. در این نامه، حضرت علی علیه‌السلام، هاشم را در مقابل أمیة قرار دادند، در حالی که هاشم برادر عبدشمس است که هر دو فرزندان عبدمناف هستند. ابن ابی‌الحدید ذیل این نامه می‌نویسد: الترتيب يقتضي أن يجعل هاشما بإزاء عبد شمس لأنه أخوه في قعدد وكلاهما ولد عبد مناف لصلبه وأن يكون أمية بإزاء عبد المطلب وأن يكون حرب بإزاء أبي طالب وأبو سفيان بإزاء أمير المؤمنين عليه السلام ولما كان في صفين بإزاء معاوية جعل هاشما بإزاء أمية بن عبد شمس. ولم يقل ولا أنا كانت لأنه قبيح أن يقال ذلك كما لا يقال: السيف أمضى من العصا بل قبيح به أن يقولها مع أحد من المسلمين كافة نعم قد يقولها لا تصريحا بل تعريضا لأنه يرفع نفسه عن أن يقيسها بأحد. علامه مجلسی در بحار ذیل این سخن ابن ابی‌الحدید می نویسد: ابن ابى الحديد در اينجا براى ‍‌_ناموس_معاويه خود را به نادانى زده. علامه مجلسی در ادامه در شرح سخن حضرت می‌نویسد: وقد ذكر بعض علمائنا في رسالة في الإمامة أن أمية لم يكن عبد شمس وإنما هو عبد من الروم فاستلحقه عبد شمس ونسبه إلى نفسه وكانت العرب في الجاهلية إذا كان لأحدهم عبد وأراد أن ينسبه إلى نفسه أعتقه وزوجه كريمة من العرب فيلحق بنسبه قال: وبمثل ذلك نسب العوام أبو الزبير إلى خويلد فبنو أمية قاطبة ليسوا من قريش وإنما لحقوا ولصقوا بهم قال: ويصدق ذلك قول أمير المؤمنين عليه السلام جوابا عن كتابه وادعائه " إنا بنو عبد مناف ": " ليس المهاجر كالطليق ولا الصريح كاللصيق " ولم يستطع معاوية إنكار ذلك انتهى.(بحار، ج۳۳، ص۱۰۷) @MaarefHadith
شيخ طوسى در كتاب‏ «مصباح المتهجد» فرموده است: از امامان عليهم السّلام روايت شده: هر كه در روز جمعه پس از نماز ظهر دو ركعت نماز به جاى آورد، و در هر ركعت بعد از سوره «حمد» هفت بار «قل هو اللّه احد» بخواند و پس از نماز بگويد: اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ الَّتِي حَشْوُهَا الْبَرَكَةُ وَ عُمَّارُهَا الْمَلائِكَةُ مَعَ نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَبِينَا إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ.  ترجمه: خدايا! مرا از اهل بهشت قرار ده، آن بهشتى كه انباشته از بركت و نعمت است و آبادكنندگانش فرشتگان هستند، در كنار پيامبر، محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) و پدرمان ابراهيم بر او درود و سلام باد. تا جمعه ديگر دچار فتنه‏ اى نشود، و حق تعالى او را در كنار و به همراه محمّد صلى اللّه عليه و آله و اهل بيتش و ابراهيم عليه السّلام بگذارد.   @MaarefHadith
🔶عن امیرالمومنین علیه‌السلام:...وَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلاَّ ذَلُّوا. 🔸امیرالمومنین علیه السلام: به خدا سوگند هيچ قومى در خانۀ خود مورد حمله و هجوم قرار نگرفت جز آنكه خوار و ذليل شد. 📗نهج البلاغه، خطبه ۲۷. @MaarefHadith
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
بمناسبت ۲۴ رجب، فتح قلعه بدست امیرالمومنین علیه‌السلام ◀️المصنّف لابن أبي شيبة عن جابر بن عبد اللّه: إنَّ عَلِيّا حَمَلَ البابَ يَومَ خَيبَرَ  حَتّى صَعِدَ المُسلِمونَ فَفَتَحوها، وأنَّهُ جُرِّبَ فَلَم يَحمِلهُ إلّا أربَعونَ رَجُلاً . ◀️ابن أبى شيبه ـ به نقل از جابر بن عبد اللّه: على عليه السلام در جنگ خيبر، در را [ روى خندق ]برد تا مسلمانان بالا رفتند و [ دژهاى ] خيبر را فتح كردند . آن در را آزموده بودند و تا چهل تن نشدند، نتوانسته بودند كه حركت بدهند . 📗المصنّف لابن أبي شيبة: ج ۷ ص ۵۰۷. @MaarefHadith
🏴امام موسی کاظم علیه‌السلام ◾️إنَّ أَبْدَانَكُمْ لَيْسَ لَهَا ثَمَنٌ إِلاَّ اَلْجَنَّةُ فَلاَ تَبِيعُوهَا بِغَيْرِهَا ◾️همانا بدنهای شما را بهایی جز بهشت نیست. پس آنها را به غیر بهشت نفروشید. 📕تحف العقول ص383 @MaarefHadith
✅ سرگذشت عالمان شیعه 🔖 شیخ عباس قمی از تراجم نگاران موفق بود که آثار متعدد در این زمینه از خود به یادگار گذاشت: الکنی و الالقاب، هدیة الاحباب فی المعروفین بالکنی و الالقاب و تحفة الاحباب فی تراجم الاصحاب. الفوائد الرضویة اثری دیگر و ارزشمند از همین نویسنده است که در آن شرح حال عالمان شیعه را از گذشته تا عصر مؤلف، با رعایت ترتیب الفبا، به قلم آورده است. نویسنده در کتاب خود مقید به فارسی نویسی یا عربی نویسی محض نبوده و حتی رعایت نکرده که یک شرح حال تماما فارسی یا تماما عربی باشد. بلکه گاه عبارات در بیان زندگی یک عالم، آمیخته ای از فارسی و عربی است. محقق کتاب، با کاری که بر کتاب انجام داده، به ارزش و اهمیت آن افزوده است. از جمله اقدامات او عبارت است از: 1️⃣ افزودن یادداشت های مؤلف، فرزند او، آیت الله سید مهدی لاجوردی و محقق اثر، در پاورقی 2️⃣ سعی در ارائه صحیح ترین و کامل ترین متن بر مبنای منابع اصلی کتاب. 3️⃣ افزودن منابع شرح حال ها در پاورقی، ذیل نام آنان، 4️⃣ استخراج آیات و روایات و اقوال، و..... ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ برگرفته از سایت حدیث نت @MaarefHadith
عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیه السلام طُوبَى لِشِيعَتِنَا الْمُتَمَسِّكِينَ بِحَبْلِنَا فِي غَيْبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِينَ عَلَى مُوَالاتِنَا وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَ رَضِينَا بِهِمْ شِيعَةً فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ وَ هُمْ وَ اللَّهِ مَعَنَا فِي دَرَجَاتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ. ترجمه: خوشا بر احوال شيعيان ما كه در غيبت قائم ما به رشته ما متمسّك هستند و بر دوستى ما و بيزارى از دشمنان ما ثابت قدم هستند، آنها از ما و ما از آنهائيم، آنها ما را به امامت و ما نيز آنان را به عنوان شيعيان پذيرفته‏ايم پس خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال آنها بخدا سوگند آنان در روز قيامت هم درجه ما هستند. 📚 كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص: 361 @MaarefHadith
هدایت شده از علوم و معارف حدیث
◾️عن الامام الباقر علیه‌السلام: لَوْ وُضِعَ اِیمَانُ اَبُوطَالِبٍ علیه السلام فِی کَفَّةٍ وَایِمَانُ هَذَا الْخَلْقِ فِی الْکَفَّةِ الاُْخْرَی، لَرَجَحَ اِیمَانُهُ. ◾️امام باقر علیه‌السلام: اگر علیه‌السلام را در یک کفّه ترازو بگذارند و ایمان این مردم را در کفّه دیگر، ایمان ابو طالب بر ایمان همه آنها برتری می یابد. 📗بحارالانوار، ج۳۵، ص۱۵۶. علیه‌السلام تسلیت باد.🏴 @MaarefHadith
حضرت ابوطالب، یکی از شخصیت های نامداری و مظلوم در تاریخ اسلام است. عالمان متعددی از شیعه و سنی درباره ایمان وی کتاب های مستقلی نوشته اند. اما متاسفانه برخی از اهل سنت، حامی بزرگ نبی مکرم اسلام صلی الله را کافر می دانند. در کتاب های اهل سنت از جمله صحیح بخاری و مسلم روایتی نقل شده است که به حدیث «ضَحْضَاحٍ» معروف است؛ بر اساس این حدیث قائل هستند که پیامبر فرموده است: ابوطالب در سخت ترین جاى آتش بود و من او را به ضحضاح (حوضچه ای از آتش) آوردم. (1) این حدیث دروغین با نص صریح قرآن کریم در تضاد است. اگر جناب ابوطالب کافر باشد، پیامبر نمی تواند او را شفاعت کند. چون قرآن کریم در سوره فاطر آیه 36 می فرماید: «کسانى که کافر شدند، آتش دوزخ براى آنهاست هرگز فرمان مرگشان صادر نمی شود تا بمیرند، و نه چیزى از عذاب آنان تخفیف داده می شود این گونه هر کفران کننده ای را کیفر می دهیم». همچنین در سوره بقره، آیه 161و162 می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُوْلَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَهُ اللهِ وَالْمَلاَئِکَهِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ، خَالِدِینَ فِیهَا لاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمْ الْعَذَابُ وَلاَ هُمْ یُنظَرُونَ». ترجمه: کسانى که کافر شدند، و در حالِ کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود! همیشه در آن (لعن و دورى از رحمت پروردگار) باقى مى‏مانند نه در عذاب آنان تخفیف داده می شود و نه مهلتى خواهند داشت. این دروغ گویی از زمان امیرالمومنین علیه السلام مطرح بوده است. روزی امیرمومنان علیه السلام در رحبه نشسته بود و مردم اطراف آن حضرت را گرفته بودند، شخصی پرسید ای امیر مومنان تو چنین مقام و جایگاهی داری در حالی که پدرت در دوزخ عذاب می کشد حضرت فرمودند: «ساکت باش! خداوند دهان تو را بشکند! سوگند به خدایی که محمد را به پیامبری برگزید اگر پدرم همه گناهکاران روى زمین را شفاعت کند خداوند شفاعتش را می پذیرد و از همه آنها درگذرد، آیا پدرم در دوزخ عذاب می کشد در حالی که پسرش قسمت‏کننده بهشت و جهنم است؟ (2) عبدالعظیم حسنی نامه ای به امام رضا علیه السلام نوشت و در آن از حدیث ضحضحاح درباره ابوطالب علیه السلام پرسش نمود امام علیه السلام در پاسخ فرمودند: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّکَ إِنْ‏ شَکَکْتَ‏ فِی‏ إِیمَانِ‏ أَبِی طَالِبِ کَانَ مَصِیرُکَ إِلَى النَّارِ».(3) به نام خداوند بخشنده مهربان، اگر در ایمان ابوطالب شک نمایی بدان جایگاه تو در آتش جهنم خواهد بود. بنابراین روایت ضحضاح علاوه بر آیات قرآن و سنت نبوی، با روایات شیعه نیز تناقض دارد؛ جایگاه کسی که اعتقاد به جهنمی بودن جناب ابوطالب علیه السلام دارند قطعا و به طریق اولی در جهنم است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📚 1.صحیح بخاری، ج 3، ص 1408، ح3670 و ص 1409، ح3672، صحیح مسلم، ج 1، ص 195، ح209. 2. إیمان أبی طالب (الحجه على الذاهب إلى کفر أبی طالب) همان، ج1، ص174. 3. همان؛ کنز الفوائد، همان، ج1، ص183. @MaarefHadith