eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
628 عکس
211 ویدیو
214 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
علوم و معارف حدیث
#اسرار_الشهادات(۲) #ملاآقا_دربندی #جعلیات ❗️ ملاآقای دربندی و اهتمام به مجعولات عوام ◀️محدث پرتلا
(۳) 🔻نمونه‌ای ساده از روند تحریف و داستان‌سازی روایات ضعیف اسرار الشهادة دربندی اقسام مختلفی دارد که از جمله آن‌ها «وهمیّات» مؤلف است. مؤلف در موارد متعدّد به حافظه یا وهم خود ارجاع می‌دهد و می‌گوید: «در ذهنم هست که در جایی خوانده ام یا شنیده ام که ...» بدیهی است که کاربرد مکرّر این شیوه، اعتبار کتاب را مخدوش می‌کند و آن را از صورت یک اثر تحقیقی خارج می‌سازد. امّا سستی و وهن مطالب کتاب وقتی روشنتر می‌شود که می‌بینیم مؤلف حتی در استناد به متداول ترین کتب هم همین شیوه را به کاربرد برده است! تا آن جا که با اتکّاء به ذهن خود حدیثی را به روضه کافی –که از متداولترین کتب شیعه است- نسبت داده که اگر زحمت اندکی به خود می‌داد و به این کتاب مراجعه می‌کرد؛ درمی‌یافت که چنین حدیثی در آن نیست. جالب آن که دربندی این حدیث خیالی را برای اثبات استحباب تعزیه و شبیه خوانی و به عنوان «دلیل منجز» در مقام احتجاج بر اخباریان به نفع اصولیین آورده است: 🔸«عن ثقة الإسلام الكليني في كتاب الروضة من الكافي، ومضمونه ومعناه ـ على ما في خلدي الآن ـ: أنّ الكميت الشاعر دخل على الصادق عليه السلام، فقال: يا كميت، أنشد في جدّي الحسين عليه السلام. فلما أنشد الكميت أبياتاً في مصيبة الحسين عليه السلام بكى الإمام بكاءً شديداً، وبكت نسوة الإمام عليه السلام وأهله وحريمه وصِحن في حجراتهنّ، فبينما الإمام في البكاء والنحيب، إذ خرجت جارية من خلف الستر من الباب الذي كان في سمت حجرات الحرم، وفي يدها طفل صغير رضيع، فوضعته في حجر الإمام عليه السلام، فاشتدّ حينئذٍ في غاية الاشتداد بكاء الإمام عليه السلام ونحيبه، وعلا صوته الشريف، وأعلنت النسوة الطاهرات والحرم أصواتهن بالبكاء والنحيب من خلف الأستار من الحجرات» (اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات، شرکة المصطفی، ج1، ص182-183) می‌توان احتمال داد که دربندی تعمدی در این تحریف نداشته، و چه بسا دو روایت زیر را در روضه کافی دیده و در وهم خود آنها را ترکیب کرده و به آنها افزوده و از آنها کاسته باشد و به صورت قصه فوق درآورده باشد: 🔹«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: أَنْشَدَ الْكُمَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع شِعْراً فَقَالَ‏ «أَخْلَصَ اللَّهُ لِي هَوَايَ‏// فَمَا أُغْرِقُ نَزْعاً وَ لَا تَطِيشُ سِهَامِي‏» فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَقُلْ هَكَذَا فَمَا أُغْرِقُ نَزْعاً وَ لَكِنْ قُلْ فَقَدْ أُغْرِقَ نَزْعاً وَ لَا تَطِيشُ سِهَامِي. - سَهْلُ بْنُ زِيَادٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي دَاوُدَ الْمُسْتَرِقِّ عَنْ سُفْيَانَ بْنِ‏ مُصْعَبٍ الْعَبْدِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ قولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِي‏ءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا قَالَ فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ ثُمَّ قَالَ أَنْشِدْنَا قَالَ فَقُلْتُ‏ « فَرْوُ جُودِي بِدَمْعِكِ الْمَسْكُوبِ»‏ قَالَ فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْبَابَ الْبَابَ‏ . فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ عَلَى الْبَابِ قَالَ فَبَعَثَ إِلَيْهِمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَبِيٌّ لَنَا غُشِيَ عَلَيْهِ فَصِحْنَ النِّسَاءُ.» (الكافي ؛ دار الکتب الإسلامية، ج‏8، ص215 -216) در هر حال نه چنان قصه ای در روضه ی کافی است تا اخباری آن را بپذیرد و نه این دو روایت ربطی و لو اندک به شبیه خوانی دارد. ضمن این که همان قصه وهمی نیز دلالت بر شبیه خوانی به شکل رایج ندارد. جای تأسف بسیار است که پس از «ملا آقای دربندی» نیز «روضه نویسان» بی آن که زحمت تورّق در «روضه‌ی کافی» را بر خود هموار کنند؛ قصه خود بافته ی دربندی را در کتب خود نقل کرده اند و به این ترتیب این قصّه به مجالس روضه خوانی و محافل روضه نویسی راه یافته و مشهور شده است! برای نمونه رجوع کنید به: 1. معالی السبطین، مهدی حائری مازندرانی، ج1، ص260 2. البکاء للحسین، محمد حسن میرجهانی اصفهانی، نشر نسیم کوثر، پنجم، ص330 3. سحاب رحمت، عباس اسماعیلی یزدی، انتشارات مسجد جمکران، سوم، ص548 4. سلسلة مجمع مصائب أهل البيت ع، محمد الهنداوي، المكتبة الحيدرية، اول، ج1، ص108 و ... ⚠️در این‌جا یک بی‌مبالاتی موجب خلق داستانی جدید شده است. صدها نمونه مانند آن در کتاب دربندی هست، و البته این آسیب منحصر در او نیست، و بسیاری از واعظان و مداحان ما با حفظ ضعیف روایات، و کمی مبالات در نقل، داستان‌های جدیدی می‌آفرینند، و سهل‌گیران بعدی نیز به نشر آن می‌پردازند. همیشه برای داستان‌سازی لازم نیست، جاعل عمداً جعل کند. بی مبالاتی و مراجعه نکردن به منابع اصیل مکتوب خود زمینه آن است که شخص ناخودآگاه روایات جدیدی بسازد. @Al_Rijal @MaarefHadith