eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
37.8هزار عکس
33.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
۱۰ علیه السلام و مرد مسیحی امام باقر، محمدبن علی بن الحسین علیه السلام، لقبش «باقر» است. باقر یعنی شكافنده. به آن حضرت «» می گفتند، یعنی شكافنده ی دانشها. مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، كلمه ی «باقر» را تصحیف كرد به كلمه ی «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی. امام بدون آنكه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیّت كند، با كمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم. » . مسیحی: تو پسر زنی هستی كه آشپز بود. - شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود. - مادرت سیاه و بی شرم و بدزبان بود. - اگر این نسبتها كه به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستی. مشاهده ی اینهمه حلم از مردی كه قادر بود همه گونه موجبات آزار یك مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، كافی بود كه انقلابی در روحیه ی مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بكشاند. مرد مسیحی بعداً مسلمان شد [1] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . بحارالانوار ، جلد 11، حالات امام باقر علیه‌السلام، صفحه ی 83. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
۱۷ مستمند و ثروتمند رسول اكرم صلی اللّه علیه و آله طبق معمول در مجلس خود نشسته بود. یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند. در این بین یكی از مسلمانان- كه مرد فقیر ژنده پوشی بود- از در رسید و طبق سنت اسلامی- كه هركَس در هر مقامی هست، همینكه وارد مجلسی می شود باید ببیند هر كجا جای خالی هست همان جا بنشیند و یك نقطه ی مخصوص را به عنوان اینكه شأن من چنین اقتضا می كند در نظر نگیرد- آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه ای جایی خالی یافت، رفت و آنجا نشست. از قضا پهلوی مرد متعین و ثروتمندی قرار گرفت. مرد ثروتمند جامه های خود را جمع كرد و خودش را به كناری كشید.🤨 رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت: «ترسیدی كه چیزی از فقر او به تو بچسبد؟ ! » . - نه یا رسول اللّه! . - ترسیدی كه چیزی از ثروت تو به او سرایت كند؟ . - نه یا رسول اللّه! . - ترسیدی كه جامه هایت كثیف و آلوده شود؟ . - نه یا رسول اللّه! - پس چرا پهلو تهی كردی و خودت را به كناری كشیدی؟ . - اعتراف می كنم كه اشتباهی مرتكب شدم و خطا كردم. اكنون به جبران این خطا و به كفاره ی این گناه حاضرم نیمی از دارایی خودم را به این برادر مسلمان خود كه درباره اش مرتكب اشتباهی شدم ببخشم. مرد ژنده پوش: «ولی من حاضر نیستم بپذیرم. » . جمعیت: چرا؟ 🤔 - چون می ترسم روزی مرا هم بگیرد و با یك برادر مسلمان خود آنچنان رفتاری بكنم كه امروز این شخص با من كرد [1] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . اصول كافی ، جلد 2، باب فضل فقراء المسلمین، صفحه ی 260. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
| ۴۱ سلام یهود ــــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ عایشه همسر رسول اکرم در حضور رسول اکرم نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای سلام علیکم گفت: «السام علیکم» یعنی «مرگ بر شما». طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد، او هم به جای سلام گفت «السام علیکم». معلوم بود که تصادف نیست، نقشه‏ای است که با زبان، رسول اکرم را آزار دهند. عایشه سخت خشمناک شد و فریاد برآورد که: «مرگ بر خود شما و...». رسول اکرم فرمود: «ای عایشه! ناسزا مگو. ناسزا اگر مجسم گردد بدترین و زشت‏ترین صورتها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هرچه گذاشته شود آنرا زیبا می‌کند و زینت می‌دهد، و از روی هر چیزی برداشته شود از قشنگی و زیبایی آن میکاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟». عایشه: «مگر نمی‌بینی یا رسول الله که اینها با کمال وقاحت و بی‏شرمی به جای سلام چه می‌گویند؟». چرا، من هم در جواب گفتم: «علیکم» (بر خود شما) همین قدر کافی بود.»[¹] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [1] . وسائل، مجلد 2/ صفحه 212. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
| ۱۰۲ ❒ حرف بقالها ╔═ೋ✿࿐ در زمانی که علی بن موسی الرضا علیه السلام از طرف مأمون به خراسان احضار شده و اجباراً با شرایط خاصی ولایت عهد مأمون را پذیرفته بود، «زیدالنار» برادر امام نیز در خراسان بود. زید به واسطه داعیه‏ای که داشت و انقلابی که در مدینه برپا کرده بود، مورد خشم و غضب مأمون قرار گرفته بود؛ اما مأمون که آن ایام سیاستش اقتضا می‌کرد حرمت و حشمت امام رضا علیه السلام را حفظ کند، به خاطر امام از قتل یا حبس برادرش زید صرف نظر کرد. روزی در یک مجلس عام عده زیادی شرکت داشتند و علیه السلام برای آنها صحبت می‌کرد. از آن سو زید عده‌ای از اهل مجلس را متوجه خود کرده بود و برای آنها در فضیلت سادات و اولاد پیغمبر و اینکه آنان وضع استثنائی دارند، داد سخن می‌داد و مرتب می‌گفت: «ما خانواده چنین، ما خانواده چنان.» امام متوجه گفتار زید شد. ناگهان نگاه تند و فریاد «یا زید!» امام، زید و همه اهل مجلس را متوجه کرد. فرمود: «ای زید! حرفهای بقالهای کوفه باورت آمده و مرتب تحویل مردم می‌دهی. اینها چه چیز است که به مردم می‌گویی؟! آن که شنیده‌ای خداوند ذریه فاطمه را از آتش 🔥 جهنم مصون داشته است، مقصود فرزندان بلافصل فاطمه یعنی حسن و حسین و دو خواهر ایشان است. اگر مطلب این‏طور است که تو می‌گویی و اولاد فاطمه وضع‏ استثنائی دارند و به هر حال آنها اهل نجات و سعادتند، پس تو نزد خدا از پدرت موسی بن جعفر گرامی تری؛ زیرا او در دنیا امر خدا را اطاعت کرد، قائم اللیل و صائم النهار بود، و تو امر خدا را عصیان می‌کنی، و به قول تو هر دو، مثل هم، اهل نجات و سعادت هستید. پس برد با تو است؛ زیراموسی بن جعفر عمل کرد و سعادتمند شد و تو عمل نکرده و رنج نبرده گنج بردی. علی بن الحسین می‌گفت: «نیکوکار ما اهل بیت پیغمبر دو برابر اجر دارد و بدکار ما دو برابر عذاب- همان‏طور که قرآن درباره زنان پیغمبر تصریح کرده سات- زیرا آن کَس از خاندان ما که نیکوکاری می‌کند در حقیقت دو کار کرده: - یکی اینکه مانند دیگران کار نیکی کرده، - دیگر اینکه حیثیت و احترام پیغمبر را حفظ کرده است. آن کَس هم که گناه می‌کند دو گناه مرتکب شده: - یکی اینکه مانند دیگران کار بدی کرده، - دیگر اینکه آبرو و حیثیت پیغمبر را از بین برده است.». آنگاه امام رو کرد به حسن بن موسای وشّاء بغدادی- که از اهل عراق بود و در آن وقت در جلسه حضور داشت- و فرمود: مردم عراق این آیه قرآن را: «انَّه لَیسَ مِنْ اهْلِک انَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صالِحٍ» چگونه قرائت می‌کنند؟ یا ابن رسول الله! بعضی طبق معمول‏ «انه عملٌ غیرُ صالح»[¹] قرائت می‌کنند؛ اما بعضی دیگر که باور نمی‌کنند خداوند پسر پیغمبری را مشمول قهر و غضب خود قرار دهد، آیه را «انه عملُ غیرِ صالح»[²] قرائت می‌کنند و می‌گویند او در واقع از نسل نوح نبود؛ خداوند به او گفت: ای نوح! او از نسل تو نیست، اگر از نسل تو می‏بود من به خاطر تو او را نجات می‌دادم.» امام فرمود: «ابدا این‏طور نیست! او فرزند حقیقی نوح و از نسل نوح بود. چون بدکار شد و امر خدا را عصیان کرد، پیوند معنوی‏اش با نوح بریده شد. به نوح گفته شد این فرزند تو ناصالح است، از این رو نمی‌تواند در ردیف صالحان قرار گیرد. موضوع ما خانواده نیز چنین است. اساس کار، پیوند معنوی و صلاح عمل و اطاعت امر خداست. هرکَس خدا را اطاعت کند از ما اهل بیت است، گو اینکه هیچ گونه نسبت و رابطه نسلی و جسمانی با ما نداشته باشد، و هرکس گنهکار باشد از ما نیست، گو اینکه از اولاد حقیقی و صحیح النسب زهرا باشد. همین خود تو که با ما هیچ گونه نسبتی نداری، اگر نیکوکار و مطیع امر حق باشی از ما هستی.»[³] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [۱] . یعنی این فرزند تو فرزندی است ناصالح. [۲] . یعنی او فرزند آدم بدی است، فرزند تو نیست. [۳] . بحارالانوار، ج 10/ ص 65 ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
| ۱۲۵ ❒ کارهای خانه‏ ╔═ೋ✿࿐ علی بن ابی طالب علیه‌السلام و زهرای مرضیه سلام الله علیها پس از آنکه با هم کردند و زندگی مشترک تشکیل دادند، ترتیب و تقسیم کارهای خانه را به نظر و مشورت رسول اکرم صلّی‌علیه وآله وسلم واگذاشتند، به آن حضرت گفتند: «یا رسول الله ما دوست داریم ترتیب و تقسیم کارهای خانه با نظر شما باشد.». پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله کارهای بیرون خانه را به عهده علی علیه‌السلام و کارهای داخلی را به عهده زهرای مرضیه علیهاالسلام گذاشت. ❣علی و زهرا علیهماالسلام از اینکه نظر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در زندگی خصوصی خود دخالت دادند و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با مهربانی و محبت خاص از پیشنهاد آنها استقبال کرد و نظر داد، راضی و خرسند بودند. مخصوصا زهرای مرضیه سلام الله علیها از اینکه رسول خدا صلی‌الله علیه وآله او را از کار بیرون معاف کرد خیلی اظهار خرسندی می‌کرد، می‌گفت: «یک دنیا خوشحال شدم که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مرا از سروکار پیدا کردن با مردان معاف کرده است.». از آن تاریخ کارهایی از قبیل آوردن آب و آذوقه و سوخت و خرید بازار را علی علیه‌السلام انجام می‌داد، و کارهایی از قبیل آرد کردن گندم و جو به وسیله آسیا دستی و پختن نان و آشپزی و شستشو و تنظیف خانه به وسیله زهرا علیهاالسلام صورت می‏گرفت. در عین حال علی علیه السلام هر وقت فراغتی می‌یافت در کارهای داخلی به‏ کمک زهرا سلام الله علیها می‏پرداخت. یک روز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به خانه آنان آمد و آنان را دید که با هم کار می‌کنند. پرسید کدام‌یک از شما خسته‏تر هستید تا من به جای او کار کنم؟ علی عرض کرد: «یا رسول الله! زهرا علیهاالسلام خسته است.». رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله به زهرا سلام الله علیها استراحت داد و لختی خود به کار پرداخت. از آن طرف هر وقت برای علی گرفتاری یا مسافرت یا جهادی پیش می‌آمد زهرای مرضیه سلام الله علیها کار بیرون را نیز انجام می‌داد. این روش همچنان ادامه داشت؛ علی و زهرا علیهماالسلام کارهای خانه خود را خودشان انجام می‌دادند و خود را به خدمتکاری نیازمند نمی‏دیدند. تا آنکه صاحب فرزندانی شدند و کودکانی عزیز در کلبه محقر ولی روشن و باصفای آنها چشم گشودند. در این هنگام طبعاً کار داخلی خانه زیادتر و زحمت زهرا سلام الله علیها افزون گشت. یک روز علی علیه السلام دلش به حال همسر عزیزش سوخت، دید رُفت و روب خانه و کارهای آشپزی جامه‏های او را غبارآلود و دودی کرده، بعلاوه از بس که با دستهای خود آسیا دستی را چرخانیده دستهایش آبله کرده و بند مشک آب که در مواقعی به دوش کشیده و از راه دور آورده روی سینه‌اش اثر گذاشته است. به همسر عزیزش پیشنهاد کرد به حضور رسول اکرم صلّی الله علیه وآله برود و از آن حضرت خدمتکاری برای کمک خودش بگیرد. زهرا سلام‌الله‌علیها پیشنهاد را پذیرفت و به خانه رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله رفت. اتفاقا در آن وقت گروهی در محضر رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نشسته و مشغول صحبت بودند. زهرا علیهاالسلام شرم کرد در حضور آن جمعیت تقاضای خود را عرضه بدارد، به خانه برگشت. رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله متوجه آمد و رفت زهرا سلام الله علیها شد، فهمید که دخترش با او کار داشته و چون موقع مقتضی نبود مراجعت کرده است. صبح روز بعد رسول اکرم صلی‌الله علیه وآله به خانه آنها رفت. 💕 اتفاقا علی و زهرا علیهماالسلام در آن وقت پهلوی یکدیگر آرمیده و یک روپوش روی خود کشیده بودند. رسول خدا از بیرون اتاق با آواز بلند گفت: «السلام علیکم.». علی و زهرا علیهماالسلام از شرم جواب ندادند. بار دوم گفت: «السلام علیکم.» باز هم سکوت کردند. سومین بار فرمود: «السلام علیکم.». ...
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
🖱🔍 برای دسترسی به مطالب کانال مطالعه، هشتگ #⃣ مورد نظر را دنبال بفرمائید ... 💫✨ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | | | 📘📖 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | 🎙🎧 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | | 📗📚📕 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیهم‌السلام 🎞🎙🎬 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از 📚📖 مطالعه
🖱🔍 برای دسترسی به مطالب کانال مطالعه، هشتگ #⃣ مورد نظر را دنبال بفرمائید ... 💫✨ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | | | 📘📖 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | 🎙🎧 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ | | 📗📚📕 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیهم‌السلام 🎞🎙🎬 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/joinchat/1140064696C1ae59c4850 🖱 با کلیک بر روی آدرس☝️ وارد کانال مطالـ📖ـعه شوید ... ╭═══════๛- - - ┅ ╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -